سایر منابع:
سایر خبرها
زندگی خانواده ای با 13 فرزند
، خیلی سریع سر می خورند، بچه ها اصلی ترین سرمایه های یک جامعه هستند... ما نفتمان تمام می شود، کوه هایمان خُرد می شود، جنگلمان نابود می شود، ولی اصلی ترین چیزی که برای یک جامعه باقی می ماند کودکانشان هستند . آخرین تصویری که در دوربین ثبت می شود، پاهای کوچک و کودکانه ای است که به ردیف روی مبل کنار مادر خانواده نشسته اند و به نور گرم مردادماهی نگاه می کنند که وسط هال و روی فرش قرمز خانه شان پهن شده... . ...
خوابی که در اسارت تعبیر شد
به عنوان منتخب نیز در مسابقات کشوری پذیرفته شده بودم. جنگ که شروع شد، برحسب احساس وظیفه ورزش را کنار گذاشته وعازم جبهه شدیم و بعد از فراگیری آموزش های لازم در سال 60 عازم جبهه شده و به مدت سه سال تمام نیز در جبهه های جنگ حضور پیدا کردم. طی این مدت نیز برای شرکت در مسابقات به خانه برگشته و بعد از اتمام مسابقه نیز به جبهه بازمی گشتم تا اینکه در اواخر اسفندماه 1362 در عملیات ...
اعتراف های تلخ قاتل مادر و دختر 3 ساله
نزدی؟ می خواستم همه چیز را برایش تعریف کنم. شب ها با کابوس قتل هایی که مرتکب شده بودم از خواب می پریدم. اما همسرم، زن بود تحمل این ماجرا را نداشت. بعد از قتل چه کار می کردی؟ تقریباً هر ماه یک بار به مزار آنها می رفتم. در تمام مراسم عزاداری آنها نیز شرکت داشتم. از قتل هایی که مرتکب شده ای پشیمانی؟ خیلی. من زندگی چندین نفر را نابود کردم. چطور می توانم بگویم که پشیمان نیستم! امیدوارم خانواده قربانی ها و خدا مرا ببخشند. همین. ...
افتخار فرماندار دولت یازدهم به شیشلیک خوری!
می شد این شهید افغانی فرماندار ما می شد و فرماندار جدید ورامین را به ولایت غور افغانستان می فرستادند که نان پنیر هم از سرش زیاد باشد. این شهید محرومیت غور را برای ششلیک ترک نکرد که فوز عظیم شهادت و گمنامی در روستای باغ خواص ورامین را برگزید. اما فرماندار این محل آروغ اشرافی گری می زند. حال پس از صحبت های خانواده صفدر حسینی که بعد از برملا شدن فیش دریافتی پدر خانواده, اعلام کردند که سهم ...
10 تصویر تأثیرگذار از کودکان که جهان را تکان داد
، 2003 تصویر یک زندانی عراقی که تلاش می کند کودک چهار ساله اش را از گرمای شدید خورشید در امان نگه دارد باعث واکنش گسترده ای در رسانه های اجتماعی شد. در این تصویر، دست و پای زندانی باز شده است اما بر چشمانش همچنان چشم بند قرار دارد. 4- تصویر کودک افریقایی که به مادر مرده اش پناه می برد، 2009 در سال 2009 تصویر کودکی اهل نیجر در رسانه های جهانی منتشر شد که از ترس کشته شدن به ...
ولنگاری فرهنگی از دولت هاشمی آغاز شد/وعده دروغ به مردم و بی توجهی به نظرات نخبگان از مصادیق ولنگاری است
این ولنگاری فرهنگی فقط از یک دیدگاه و بعد بررسی نمی شود. اما ولنگاری فرهنگی سابقه ای دارد؛ که از ابتدای انقلاب شروع می شود؛ بعد از وقوع انقلاب مشاهده کردیم که بنی صدر فردی بود که در حوزه مسائل اعتقادی دچار ولنگاری بود یا در محدوده سال های 70تا 73 در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی بی توجهی به برنامه های مخرب ماهواره و اینترنت شروع ولنگاری فرهنگی بود مرحله حاد ولنگاری فرهنگی زمانی ...
تأثیر سید آزادگان در نوع نگرش و سبک زندگی آزاده قزوینی/ نقش کیهانی ها در اطلاع رسانی اسامی اسرا
شود و تقدیر الهی بود که به جای شهادت یا پیروزی اسیر شوم. * فارس: مدت اسارتتان چند سال بود؟ دو سال و نیم در زندان های عراق اسیر بودم و بعد از مدت اسارت عراقی ها اسیران را با نخستین گروه آزادگان در بیست و ششم مرداد ماه به وطن اسلامی بازگرداندند. در سال 69 ساعت 2 شبانه به همراه چند نفر از هم بندی هایم از کردستان به منطقه دیگری منتقلمان کردند و سه ماه به مدت اسارتمان اضافه ...
روستا زادگان دانشمند
...> محمدامین روانبخش، نفر دوم کنکور علوم تجربی با افتخار خود را روستازاده ای می داند که با تلاش و پشتکار توانسته در کنکور موفق شود و خواسته دل پدر و مادرش را برآورده کند. این جوان 18ساله فرزند ششم خانواده ای است که در روستای کاریزک از توابع تربت حیدریه زندگی می کنند. پدر، کشاورز زعفران است و مادر نیز خانه دار. محمد امین مسافت 15کیلومتری روستا تا شهر را هر روز برای رسیدن به هدفی که آرزو داشت طی می ...
شوک الکتریکی بدترین شکنجه عراقی ها بود/ سید آزادگان ابوترابی، پناهگاه اسرا بود
تقویت می کرد. به جرأت می توانم بگویم اگر هدایت های سید آزادگان، حجت الاسلام ابوترابی نبود شاید بسیاری از اسرا سلامت روحی و روانی در اسارت را از دست می دادند. * فارس: در طول اسارت خانواده از اسارت شما مطلع بودند؟ مدت یک سال من مفقود بودم حتی مراسم شهادت، سوم، هفتم و چهلم مرا برگزار کرده بودند، اما بعد از یک سال که صلیب سرخ به اردوگاه آمد، امکان مکاتبه برای اسرا فراهم شد و ...
پسر خواهرکش بخشیده شد
دفاع از خود به قاضی گفت: اتهام قتل مادر و خواهرم را قبول دارم. روز حادثه آنقدر عصبانی بودم که اصلا بر رفتارم کنترل نداشتم حالا هم پشیمانم و از دادگاه تقاضا دارم هرچه زودتر من را اعدام کنند. با اعتراف متهم و با تصمیم قاضی متهم به خاطر قتل مادر و خواهرش به قصاص نفس محکوم شد و پرونده به دیوان رفت. بعد از تایید حکم قصاص توسط دیوان، قاتل 19 ساله در انتظار اجرای حکم قرار گرفت. تا اینکه هفته ...
شهیدی که چشم به روی مادرش گشود
در گردان کربلا به عنوان فرمانده دسته تا فرمانده گردان جانفشانی کرد و در عملیات های کربلای 4،5 و والفجر8 هم حضور داشت. 24 دی ماه 1365 درمنطقه شلمچه ترکش خمپاره ای در قلب حسین فرو رفت و او را به شهادت رساند و پیکر مطهرش پس از تشییع در گلزار شهدای شاهرود آرام یافت. روایت مادردر وصف پسر شهیدش : انتظار شنیدن هر چیزی را داشتم غیر از شنیدن خبر شهادت حسین . در اتاق نشسته بودم، رضا ...
فرمانده حزب الله به سعید گفت: شما شهید می شوی!
هم از حضرت زینب(س) می خواهم که نگهدار شما باشد و به شما صبر عظیم بدهد. من نگران بودم ولی او گفت مادر اگر در راه رفت و آمد به محل کارم تصادف کنم یا مرگ دیگری نصیبم شود آن وقت شما خودت را می بخشی؟ درنهایت بعد از چند ساعت گریه و اصرار، با صحبت هایش مرا راضی کرد. چه تاریخی اعزام شد؟ 16 آذرماه سال 1394 عازم دفاع از حرم خانم بی بی زینب شد. ایشان حدود 58 روز در سوریه بود و تقریباً هر سه روز ...
زندگی مشقت بار کارگران نانوایی
که تنها 16 سال بیمه برای او ثبت شده است. او درباره بیمه نبودن خود در این سال ها می گوید: این جا بیمه می شوم، یعنی ماهی 110 هزارتومان از ما می گیرند و برای ما بیمه رد می کنند؛ در این سال ها بعضی همین پول را از ما می گرفتند و بعد متوجه می شدیم که بیمه ای هم رد نکردند. متأسفانه این مشکل را همه کارگران نانوایی دارند و تا می گویم که خانواده نیاز به دفترچه دارند، می بینم که روز بعد یک کارگر جدید ...
حاج رجب رگ خوابش را جاگذاشت
اطلاع نداشتند و حتی این موضوع را در تمام این سال ها از خانواده خودم و دوستان و آشنایان پنهان کرده بودم چرا که من تنها به خاطر خدا رفتم، به همین دلیل مانند یک راز در سینه نگه داشته بودم. احساس می کنم سخت ترین درد دنیا بی خوابی است، حاضر بودم حتی دو دستم قطع می شد، اما شب ها می توانستم با آرامش بخوابم، انسان های عادی با وجود هزاران مشکلی که در زندگی شان دارند با دو ساعت خواب آرام می شوند، کاش می ...
محاکمه به دلیل قتل در نوجوانی
...: آنچه درباره انگیزه قتل پسرم گفته شده است، درست نیست. پسرم انسان پاکی بود. متهم او را مسموم کرد و سپس به قتل رساند و حالا مدعی است پسرم به او تعرض کرده است. این گفته ها درست نیست و من خواستار مجازات متهم هستم. پسر نوجوان در این جلسه رسیدگی گفت: قتل، شرب خمر و تهیه و استعمال مواد را قبول دارم. سال 90 وقتی 14ساله بودم، به تولد یکی از دوستانم دعوت شدم. ما همگی به خانه ای که قرار بود تولد ...
ایدز ما را نمی کشد، انگ و تبعیض می کُشد
.... یلدای سه ساله آیدا هم مبتلا به بیماری است. آیدا موقع حرف زدن مدام لبخند می زند: 18 ساله بودم که ازدواج کردم. یکی از همشهری ها معرفی اش کرد. شوهرم یک روز متواری شد. حتی حاضر نشد بیاید آزمایش بدهد. من هم از شوهرم گرفتم. معتاد هم نبود. دو سال است رفته. وقتی فهمید ما ایدز داریم گذاشت رفت که رفت. الان خیاطی می کنم عاشق کارم هستم. بچه های مهسا و آیدا هر دو دارو می خورند و تحت ...
وقتی فرمانده کل اردوگاه های عراق هم نتوانست اسرا را آرام کند
شجاعی روح الله ذلیکانی از رزمندگان لشکر ویژه 25 کربلا در دوران دفاع مقدس بیان می کند: بسیجی شهید محمدعلی شجاعی دومین شهید خانواده از روستای پاجی منطقه دودانگه ساری پس از شهادت برادرش تصمیم گرفت تا جای خالی او را در جبهه پر کند و با سلاح برادرش از میهن اسلامی خود دفاع کند. به همین منظور برای اعزام به جبهه به سپاه دودانگه مراجعه و فرم اعزام را کامل کرد تا در اولین اعزام به ...
غیرت شهید سعدی بعدازشهادتش
سال 1340 بود که در بیست و ششم تیر سال 61 بر اثر اصابت ترکش خمپاره در منطقه شلمچه به فیض شهادت نائل شد. در این دیدار پدر شهید انصاری که ارادت خاصی به حضرت ابوالفضل(ع) دارد, گفت: حمید تنها پسر خانواده بود. من چندین ماه در منطقه شلمچه بودم که بر اثر مجروحیت دیگر اجازه ماندن در منطقه را ندادند. زمانی که به سنندج برگشتم حمید گفت من می خواهم به جبهه بروم اما چون تنها پسر خانواده بود و تازه ...
34 سال مرور خاطرات دفاع مقدس با چشمانی باز
کد خبر 129242 تاریخ انتشار 95/5/30 این جانباز سرافراز هشت سال دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار حیات مشهد مقدس، گفت: آموزش های لازم برای ورود به جبهه را به مدت 25 روز در پادگان ظفر و سه ماه در نیشابور دیده بودم؛ زمانی که جنگ تحمیلی آغاز شد من 15 و 16 سال بیشتر نداشتم؛ با آن سن و سال به خاطر دفاع از میهن و ناموسم راهی جبهه شدم؛ هرچند به دلیل سن کم اجازه نمی دادند اما هر طور که بود خودم را به ...
شهیدی که نمی خواست خاطراتش چاپ شود/ کتاب باید حق شهید را ادا کند
به خاک سپرده شد. کتاب بنیان مرصوص را کمی درباره اش توضیح دهید کتاب اول که تمام شد، همزمان کتاب بنیان مرصوص را شروع کرده بودم. ولی هنگامی که مرحله ویرایش کتاب اول پیش آمد، کتاب دوم مسکوت ماند و بعد از اتمام کتاب اول ادامه یافت.چون شهید کاشی سال 1377 به شهادت رسیده بود، خاطراتش بیشتر و گسترده تر بود و طبعاً مصاحبه از افراد بیشتر گذاشتیم خاطرات بر اساس روند کنگره جمع آوری شود ...
از فایل صوتی فروردین 65 تا مرداد 67 آیت الله منتظری
زیاد از ما می پرسند این که حضرت امام (مدظله) دستور یک بسیج عمومی دادند برای جبهه ها. البته جبهه ها باید حفظ بشود و به اندازه کفایت بایستی هم سرباز باشد، پاسدار و روحانی باشد اما معنایش این نیست که استاندارها، فرماندارها رؤسای دادگاه ها و ... همه را تعطیل کنیم، ده روز – بیست روز در جبهه بمانیم، بعد خسته بشویم و برگردیم و بگوییم خب جبهه مان را هم رفتیم...! خب حالا برویم سر درسمان... ب ...
عطریانفر: عامه مردم نمره خوبی به دولت نمی دهند/ فاطمه حسینی هم به خود و هم به پدرش لطمه زد
غریبه نیست و به همین دلیل به قول خودش: چند بار که کم مانده بود گیر بیفتم، از زیرسوالات در رفتم . وی که در سال های گذشته گفت وگویی را از عارف با تیتر نظام من را برای روز مبادا در آب نمک خوابانده است در شهروند امروز منتشر کرده بود؛ عارف را شخصیتی قابل اعتماد و سلیم النفس توصیف می کند ولی در عین حال معتقد است که عارف حتما قصد حضور در انتخابات ریاست جمهوری 96 را ندارد . در همان ...
خاطراتی از دستگیری اولین قاتل سریالی زنان
تمام این سال ها که با بازنشستگی اش همراه شده هنوز ماجرای مجید را فراموش نکرده است. محققی بعد از بازنشستگی دفتر وکالتی باز کرده و فقط پرونده های قتل را قبول می کند. پرونده هایی مانند قتل لاله سحرخیزان، همسر ناصرمحمدخانی که در آن پرونده او وکیل خانواده مقتول بود. روبه رویش نیز خرمشاهی ایستاده بود که وکالت شهلا را بر عهده داشت. پرونده ای که در نهایت با اعدام شهلا همراه شد. خاطرات احمدعلی ...
ماجراهای علی غصه خور!
بیا کمی هم غصه من و بچه های خودمان را بخور که...” الغرض، چند روز قبل، درحالی که به شدت سرما خورده بودم و کُت و شلوار و چند دست ژاکت و لباس ضخیم برتن داشتم، بی حال و افسرده روی سکوی یک مغازه ولو شدم که جوانی شاد و خندان نظرم را به خود جلب کرد. راستش از دیدن یک جوان شاد و چست و چالاک آن هم بعد از مدت ها، خوشحال شدم!... جوان وقتی مرا درآن حالت دید، جلوآمد و درحالی که قاه قاه می خندید، دست ...
قتل مادر و دختربچه 3ساله برای سرقت پول و طلا
به روی قاتل گشوده است. پس از آن بود که جسد به دستور بازپرس به پزشکی قانونی منتقل شد. وقتی نظریه کارشناسان پزشکی قانونی نشان داد که مادر و دختر بر اثر فشار بر عناصر حیاتی دهان و گردن به کام مرگ رفته اند، پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد. تحقیق از پدر خانواده شوهر سحر وقتی در این باره تحقیق شد، گفت: وقتی خانه را بررسی کردم، متوجه شدم که طلا و جواهرات همسرم به همراه مقداری پول ...
این رزم عاشقانه...
آمده است؛ 27 خرداد ماه 94: 26 خرداد مراسم تشییع شهدای غواص بود، من حال منقلبی داشتم. شب که خوابیدم خواب دیدم ماموریت علی تمام شده و از سوریه به تهران برگشته. دیدم روی یک سکو نشسته و من و بقیه اعضای خانواده دورش ایستاده ایم. من اولین نفری بودم که با علی دست دادم. بعد از من نوبت پدرم رسید اما همین که دست علی را گرفت، علی گفت: بابا دستم را آرام تر تکان بده... کمرم درد می کند. من همان موقع نگاه کردم ...
قدیری ابیانه: می خواهند با منافقین و داعش، امنیت ایران را بگیرند - - مرصاد - نتیجه حماقت منافقین
اظهار کرد: امام خمینی(ره) پیش از رحلت خود فرمودند که من از اول با انتصاب آیت الله منتظری به قائم مقامی توسط مجلس خبرگان مخالف بودم. ایشان در سال پایانی عمرشان علاوه بر مشخص کردن تکلیف قائم مقام رهبری، بحث ولایت مطلقه فقیه را نیز از طریق بازنگری در قانون اساسی در آن گنجاندند. یکی دیگر از تدابیر ایشان نیز پایان دادن به جنگ تحمیلی بود. سفیر اسبق ایران در استرالیا وی با اشاره به نقشه دشمن ...
پایان 30ماه ابهام در پرونده قتل مادر و دختر
مقتولان در اظهاراتش به مأموران اداره آگاهی گفت: من یک روز قبل از حادثه حدود ساعت 3 بعدازظهر از تهران به مقصد جنوب خارج شدم. و هر بار به واسطه شغلم (رانندگی کامیون) هربار که به مسافرت می روم، چند روزی درخانه نیستم و به همین دلیل مقدار قابل توجهی پول نقد در خانه می گذاشتم تا مشکل مالی برای خانواده ام ایجاد نشود. من فردای آن روزی که از تهران خارج شدم، با سحر تماس گرفتم اما او جواب نداد و من هم نگران شدم ...
قاتل مادر و دختر: کابوس جنایت رهایم نمی کند
گازگرفتگی جان باخته اند. پس از قتل کجا رفتی؟ یک روز در تهران بودم و بعد به شهرستان پیش خانواده ام برگشتم. متاهلی؟ بله، 2فرزند دختر و پسر 2و 4ساله دارم. اگر کسی با خانواده ات چنین کاری می کرد، چه می کردی؟ سرش را پایین می اندازد می گوید: باور کنید در این دوسال مدام کابوس لحظه جنایت را می دیدم و وحشتزده از خواب می پریدم. وقتی در ...
فاطمیون پیش قراول نبرد سوریه بودند/ حماسه افغان ها، مثال زدنی است / ارتش چندین لشکر داوطلب شهادت دارد / ...
ترکیه است. من به قدرت ایران باور دارم. *چه شد که به سوریه رفتید؟ - سال 93 بعد از اینکه داعش به عراق حمله کرد، من داوطلب بودم که بروم. ساکم را بستم و کارم را انجام دادم و تا پای هواپیما هم رفتم اما به دلایلی آن پرواز، آن روز و چند روز دیگرش، کنسل شد. قرار بود به همراه تعدادی از فرماندهان و مربیان نیروی زمینی به آنجا برویم و ببینیم که در کجا می توانیم مفید باشیم. ما حدود 50 نفر ...