سایر خبرها
اسارت، آغاز طوفان شاعری در من بود
نفر رفته بودم و همین موضوع باعث شد پای چپم قطع شود. موقعی که من مجروح شدم پشت عراقی ها بودیم. بچه ها در خط بودند و بحبوحه عملیات بود و نمی توانستند خودشان را به ما برسانند و ما را نجات بدهند. در نتیجه خودم به همراه یکی از دوستانم به اسم غلامرضا سعیدی که او هم بعد شهید شد تصمیم گرفتیم تا حرکت کنیم. من نشسته راه می رفتم. هوا گرم شده بود. لباس بسیجی ای که داشتم از تن درآوردم چون پشت آن نوشته شده بود ...
دو اثراز ادبیات آلمان/شاهکاری از قرن نوزدهم
شده بود. بعد به چیزی نیاز داشتم که هر نقاشی پس از خلق اثرش به فکر آن می افتد: قابی از مواد اولیه مرده. از واقعیت. با اتومبیل به دو شهر کوچک در نزدیکی کلن رفتم که در آنها دادگاه کوچکی وجود دارد. در آنجا مدرسه ها، کافه ها، خیابان اصلی، پل ها، نهرها، همین طور چند خانه قدیمی را دیدم... .
شهیدی که درجه تشویقی از سوی شهید صیاد شیرازی را نپذیرفت
: برای دفاع از ولایت و اسلام و مملکتم شهید می شوم و اگر شهید شدم کوچه و خیابانی را به نام من ثبت نکنید؛ دوست دارم گمنام باشم. بعد از شهادتش هنگامی که کوچه محل سکونت او را در خیابان امام(ره) به نام او تابلو زدند، برادرش به بنیاد شهید می رود و می گوید طبق وصیت برادرم نیازی به نام گذاری کوچه به نام این شهید نیست. به نذر و نذورات اعتقاد عجیبی داشت به برادرش گفته بود که سه گوسفند نذری ...
استقبال از واگذاری گروه ماشین سازی تبریز به شستا
.... من در جلسه ای که با دکتر ربیعی داشتم به ایشان گفتم که اگر گروه ماشین سازی وارد زیر مجموعه وزارت تعاون شود، ما راحت تر و با انگیزه مضاعفی برای حل مشکلات و توسعه این شرکت کمک خواهیم کرد. فرمانده قرارگاه اقتصاد مقاومتی آذربایجان شرقی (عاشورا) تصریح کرد: ما معتقد هستیم با واگذاری گروه ماشین سازی تبریز به شستا شاهد حل مشکلات و بازگشت این شرکت به روزهای طلایی خود خواهیم بود. همچنین واگذاری این شرکت به مجموعه ای مانند شستا که با بحث تولید آشنایی دقیقی دارد می تواند با هم افزایی نیروها باعث شکوه دوباره این صنعت شود. * گفتگو از محمد سهرابی انتهای پیام/ ...
روایت آزاده ای که از زیر تانک عراقی ها جان سالم به در برد
دست بردن در شناسنامه و تغییر تاریخ تولد از شهر هم جوار مسجدسلیمان به جبهه اعزام شدم. برای اولین بار سال 61 به جبهه رفتم و عملیات اولی که شرکت کردم والفجر مقدماتی بود. در عملیات اولی نیز به عنوان کمک امدادگر حضور پیدا کردم. ماجرای اسیر شدن تان به چه شکل بود؟ تقریباً هر یک سال یک عملیات بزرگ انجام می شد و البته هر عملیات مقدماتی داشت و بعضاً هم دشمن حمله می کرد ولی در ...
می گفتند ماهی100میلیون می گیرد و به سوریه می رود!
سالم است و یک ترکش که چیزی نیست، خدا را شکر می کردم. با مادرم به خانه برگشتم. گفته بودم که: هر جوری شده فردا صبح به بیمارستان می آیم. که گفت: باشه. صبح فردا رفتم بیمارستان و گفتم: کجا هستی که نمی آیی؟ آنجا به من گفت: این ترکش نیست و در بدنم گلوله است. گلوله خوردنش برای من که خیلی سید را دوست داشتم و حاضر به دیدن حتی سردردش نبودم، سخت بود. گفت: شما برو، فردا حتما بیا. بعد از این که مرخص شد به مدت ...
روشنفکر نسبتی با یأس و واخوردگی ندارد
همچنین انتقاداتی را نیز متوجه روشنفکران و اندیشه ورزان جامعه در آن مقطع تاریخی و روزها و سال های پس از آن می داند.گفت و گو با گلستان را که دو ماه دیگر، 94 ساله می شود در ادامه می خوانید . شما در روز وقوع کودتا 31 ساله بودید. از این جهت، دقیقاً در جریان امور بوده اید. با اینکه نوشته شما را در روزنامه اطلاعات در دی 1356 خوانده ام، اما دوست داشتم از زبان شما بشنوم. بویژه آنکه خود گفته اید ...
مثل خاطره اولین باران پاییزی
وگو کردیم. اصلا لطف همنشینی با مردی که لبخند و متانت، بارزه اصلی چهره اوست، به همین گفت وگوهای صمیمی است. رفتم بالای سن. پشت میز نشستم و بعد از پخس آنونس آغازین برنامه، شروع کردم به خواندن از عارف برجسته و شعار دلداده؛ شیخ بهایی، همان شعری که از زبان مومنی رخ در جلسه ماهیانه روابط عمومی شنیده بودم؛ همه شب نمازخواندن، همه روز روزه گرفتن/همه ساله از پی حج،سفر حجازکردن ...
حماسه دریابان بایندر، می میرم تا ایران بماند
...، خود را به مقر فرماندهی رسانده و پس از صدور دستورات لازم به افسران ستاد و فرماندهان، به تلگرافخانه رفته و گزارش وقایع و هجوم نیروهای انگلیسی را به تهران و اهواز مخابره می کند. آنگاه با حضور در قرارگاه گردان مرزی، عده ای را مامور مقاومت در برابر مهاجمین کرده و خود که مسلح به یک قبضه تفنگ برنو بود به اتفاق سروان ولی الله مکری نژاد که معاون فرمانده گردان یکم هنگ 8 توپخانه بود با اتومبیل و از ...
به هیچ وجه برای شهادت نمی روم!
ازدواج کردم مریم شکری هستم متولد 7 آبان 1371 و همسر شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده. من در آمل به دنیا آمدم و در این شهر بزرگ شدم و درس خواندم. نوجوان که بودم تصمیم داشتم تحصیلاتم را ادامه بدهم چون درسم هم خوب بود. اما گویا خیلی سرنوشت به تصمیمات ما کاری ندارد و 16 سالم که بود آقا رضا آمد خواستگاری و با هم ازدواج کردیم. من عاشق امام رضا(ع) هستم و رضای من را هم ایشان به من دادند. 8 سال هم ...
طلاق چهره های مشهور سینما و تلویزیون (+عکس)
به خارج از کشور و زندگی در آنجا و مخالفت نادر با این موضوع بود. حالا قصه جدایی حمید گودرزی از همسرش نیز شبیه این فیلم سینمایی شده. قصه فیلم ها قصه نیست، فیلم نیست. غصه های زندگیست. حمید گودرزی در حالی تصمیم همسرش به زندگی در خارج از کشور ار دلیل جدایی آنها اعلام کرده بود که چند روز بعد همسرش با انتشار نامه ای جنجالی، پرده از این راز برداشت و دلیل تصمیمش به جدایی را نه زندگی در خارج از ...
خاطره یک جانباز آزاده از عملیات خیبر
برای ما قمقمه های خالی آب می آوردند و برای تبلبغات جلوی صورت و دهان ما می گرفتند تا خبرنگاران این صحنه ها را فیلمبرداری کنند. بنده در آن زمان 23 سال داشتم و صاحب همسر و دو بچه کوچک بودم و قبل اسارت در جهادسازندگی مشغول به کار بودم. بعد از 5 یا 6 روز که ما را برای جنبه های تبلیغاتی به شهرهای مختلف عراق دور دادند به اردوگاهی در شهر موصول انتقال دادند. در زمان اسارت ما کارهای ...
سخت ترین بخش عملیات بیت المقدس
سطح فرمانده تیپ و فرمانده گردان بودند همه با هم در آن عملیات حاضر شدند. در آن زمان به دلیل شناختی که حسن بهمنی روی من داشت و می دانست در زمینه نقشه خوانی فعال هستم از گردان جدا شدم و به ستاد رفتم. در آنجا افرادی از جمله حاج احمد متوسلیان، شهید همت، شهید شهبازی و حسن بهمنی و بزرگان دیگری حضور داشتند اما یک نصفه روز بیشتر در ستاد حضور نداشتم و بعد از آن بدون معرفی خودم همراه با نیروی پیاده لشکر 31 ...
طلاق چهره های مشهور سینما و تلویزیون
بازیگر زن شدن و بعد ماجرای تتو دست هایش و حاشیه هایی که برایش به وجود آمد. اما اکنون زمزمه هایی مبنی بر جدایی او و همسرش در گوشه و کنار شنیده می َشود که تا این لحظه که در حال نوشتن این مطلبم هیچ خبر موثق و قطعی درباره آن شنیده نشده. بعید نیست که در پی مساله تتو دست هایش و حرف هایی که در دفاع از فمنیست زده برخی آهنگ جدایی ترانه را کوک کرده باشند تا شویی ساختگی علیه او راه بیاندازند. در ماه ...
پرواز کبوتران بر گرداگرد تابوت سرباز امام/ عکس هایی که دیگر در آلبوم خاطرات جایی نداشت
... کمتر مرا مادر صدا می زد و بیشتر از لفظ حاج خانم استفاده می کرد. یک روز در انبار خانه مشغول جابه جایی وسایل بودم که او از جبهه برای مرخصی آمده بود، از صدای زنگ، باز شدن در و یا الله گفتنش، فهمیدم که جمشید است اما چون نمی توانستم دست از کارم بکشم، نیم ساعتی طول کشید تا به اتاق بروم، وقتی وارد اتاق شدم، او را ایستاده مشغول وَر رفتن با کتابخانه اش دیدم، بعد از سلام و احوال پرسی، پرسیدم ...
خاندان بزرگ امام خمینی پشتوانه عظیم انقلاب و دولت هستند
روزهای پشت سرو پیش روی دولت کمک کننده بیان و تصریح کرد: یکی ازقدیمی ترین یاران امام می فرمود که درسال 42 وقتی داشتم به منزل امام می رفتم دیدم اطلاعیه ای را به دیوارچسبانده اند و یک صفحه فحش غیرتکراری به امام داده اند. اطلاعیه را کندم و داخل حیات شدم. وقتی امام دیدند که برگه دست من است قبل ازاین که حرف بزنم به من گفتند که صبح خودم آن را دیدم و نکندم. سپس گفتند که تا فحش نخوریم کار پیش نمی رود. ...
سید حسن خمینی : مرد میدان باشید، هزینه بدهید
پیش روی دولت کمک کننده عنوان تصریح کرد: یکی از قدیمی ترین یاران امام می فرمود که در سال 42 وقتی داشتم به منزل امام می رفتم دیدم اطلاعیه ای را به دیوار چسبانده اند و یک صفحه فحش غیر تکراری به امام دادند. اطلاعیه را کندم و داخل حیات شدم. وقتی امام دیدند که برگه دست من است قبل از اینکه حرف بزنم به من گفتند که صبح خودم آن را دیدم و نکندم. سپس گفتند که تا فحش نخوریم کار پیش نمی رود. وی با ...
به یاد شهید مفقودالاثر مدافع حرم مرتضی کریمی شالی /شهیدی که هدف تک تیراندازهای داعش قرار گرفت و جان ...
حال هرکجا می رفتی، مانع رفتنت نمی شدم، اما سوریه فرق دارد! آخرین لحظات شهید مرتضی کریمی مرتضی کریمی هنگام حضور در تهران، جانشین گردان امام حسن(ع) از ناحیه مسلم بن عقیل در منطقه ی 18 بود. آن چه پیش رو دارید، دقایقی است از آخرین روزهای حیات شهید مرتضی کریمی که در منطقه ی عملیاتی حلب به ثبت رسیده است . دانلود فیلم *نامی که ناآرامم می کرد مرتضی ...
گروهک های ضد انقلاب از مردم کُرد زبان انتظار مخالفت با نظام را داشتند
ترک دیار کردم و راهی سنندج شدم و در محله حاجی آباد ساکن شدم و بعد از مدتی در سازمان آب سنندج مشغول به کار شدم. در سازمان آب مشغول کارگری بودم و بعد از 15 ماه کارگری در سازمان آب، به جهت حسن خلق و فعالیتی که داشتم به عنوان لوله کش به کارگیری شدم. در بحبوحه قیام امت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی(ره) علیه حکومت پهلوی من به همراه همکارانم در سازمان آب سنندج در تظاهرات شرکت می کردم. خوب به ...
شهید اقارب پرست؛ پرواز در مجنون
بازگشت بخش جنگ شیمیایی - میکروبی (ش- م- ر) را در مرکز زرهی شیراز پایه گذاری کرد. او مدتی بعد در سال 1353 بار دیگر به امریکا اعزام شد اما در بازگشت به عتبات عالیات رفت و در نجف به حضور حضرت امام خمینی (ره) مشرف شد و در ملاقاتی که با ایشان داشت ضمن اعلام بیعت، آمادگی خود را جهت انجام هر نوع فعالیت سیاسی و مبارزاتی را اعلام کرد. اقارب پرست در بهمن سال 57 به مدرسه رفاه - ستاد استقبال از ...
زاهدان؛ مداح اهل بیت همکلاسی عبدالمالک ریگی
بچگی اهل جنایت و اعمال غیراخلاقی بود. از دوران رفاقت با مهدی اکبری بفرمایید؟ چه شد که با ایشان آشنا شدید؟ آشنایی با آقامهدی هم به جریان شب های جمعه در مشهد مربوط می شود. بعد از آقا نریمان پناهی که شور می خواند، مهدی اکبری دومین کسی بود که سبک و سیاق خاص خودش را داشت و شور می خواند. یک شب جمعه ای در حرم امام رضا (ع) بودیم که جلو رفتم و به ایشان گفتم که آقامهدی من از گرگان آمده ام ...
9 بار نزد مصدق رفتم
کوچک بودند. من در آن موقع 21 سال داشتم. آقای نصرت الله خازنی که رئیس دفتر مصدق و رزم آرا بود مدعی شد که من (خازنی) سالمی را ندیدم تا چنین نامه ای را برای مصدق بیاورد. آقای حقانی رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در جلسه ای مرا به آقای خازنی روبه روی هم نشاند و من به آقای خازنی گفتم من 9 مرتبه نزد مصدق رفتم و یک مرتبه شما را ندیدم و مرا آقای پروین برده بود که آقای خازنی گفت نمی دانم ...
شهیدی که با انگشتر عقیق دفن شد/ جبهه سهمیه ای نیست، هر کس به جای خود باید برود
به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از کرمان، فرصتی مغتنم نصیب شد تا دقایقی در خدمت خانواده شهیدان "علی، مهدی و حسن حسینی"، زانوی ارادت بر زمین ایثار سائیم و بشنویم از خاطرات روزهایی که به تعبیر امام خامنه ای(مدظله)، گنجینه نام گرفت. از کرمان به مقصد "بهرمان" حرکت می کنیم. بَهرمان شهری است در استان کرمان، بخش نوق شهرستان رفسنجان که در 65 کیلومتری رفسنجان قرار دارد که به دلیل تشکیل شدن از سه ...
نامه رزمنده گلستانی پس از 35 سال به دستش رسید
خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : غلامرضا خارکوهی که یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس است می گوید: در سال 61 من به اتفاق جمعی از داوطلبان گرگانی به عنوان نیروی فرهنگی عازم جبهه های جنگ در خوزستان شدم. اما چون در اعزامم عجله داشتم بدون خداحافظی از والدینم به جبهه رفتم و چهار ماه در مناطق جنگی جنوب فعالیت کردم و حتی در بهمن ماه سال 61 هم در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کردم. ...
چرا پایگاه هوایی همدان به نام شهید نوژه است/ پایگاه بوشهر به نام شکارچی ناوها
مسلح خبر دادند. در بخشی از این پیام آمده بود که براساس برآورد های انجام شده، مدت مقاومت شهر یک ساعت پیش بینی می شود و برای همین از مسئولین خواسته شده بود نیروهای ارتش را جهت سرکوب اشرار مسلح و دفع تجاوز به منطقه اعزام کنند. در پی ارسال پیام مذکور، هیأتی مرکب از دکتر مصطفی چمران (معاون نخست وزیر و وزیر دفاع وقت)، تیمسار ولی فلاحی (فرمانده نیروی زمینی) و ابوشریف معاون عملیاتی سپاه ...
هر روز برای پزشک، یک تجربه است/پزشکان زندگی آرامی ندارند
این حین بیمار با خنده به من می گفت: این دردها چیزی نیست. پس از گرفتن نوار قلب متوجه سکته قلبی او شدم. سریع و کمتر از 5 دقیقه او را به سی سی یو بیمارستان منتقل کردم. خودم هم همراه بیمار رفتم و به پرستاران سی سی یو گفتم: بیمار حالش خراب است. به محض خواباندن بیمار و شروع داروها و در عرض مدت کمتر از 2 دقیقه دیدم که ریتم قلبش به هم ریخت و یک دفعه ایست قلبی کرد. شروع به cpr، لوله گذاری و دادن ...
دکل انقلاب: اوضاع اردوگاه دشمن نابسامان است
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پیشمرگ روح الله ، پشت خاکریز و در پناه سنگری که با گونی های پر از خاک درست کرده بودم، آرام نشسته و با یک دست دوربینم را مقابل چشمانم گرفته بودم و خط مقدم جبهه دشمن را زیر نظر داشتم و با دست دیگرم گوشی بی سیم را کنار صورتم گرفته بودم و مواضع دشمن را برای قرارگاه مخابره می کردم. اوضاع به شدت بحرانی بود و تانک های بیشمار دشمن رو به سوی مرزهای ...
چهل مروارید را جلوی دوربین بردم
ابراهیم اصغری، تهیه کننده فیلم سینمایی چهل مروارید در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) درباره کار جدید خود این گونه اطلاع رسانی کرد: چهل مروارید عنوان جدیدترین تجربه سینمایی من در مقام تهیه کننده است که فیلمبرداری آن چند روز پیش در شهرک دفاع مقدس آغاز شد. این فیلم را به صورت مشترک هادی حاجتمند و علی سلیمانی کارگردانی می کنند. وی افزود: این کار قرار است در شهرک دفاع مقدس ...
اتفاق خاصی نیفتاده، پایم از مچ قطع شده!
به گزارش خبرگزاری فارس از مازندران، یکی از مهم ترین راه های اشاعه فرهنگ مقاومت نگاهی عالمانه به رویدادهای روزهای دفاع و احوالات و مناسک شهداست؛ از این روز خبرگزاری فارس در مازندران طی روالی ثابت گزارش هایی را در همین زمینه با نشستن پای صحبت های اهالی دفاع مقدس و خانواده های شهدا تولید می کند که در ادامه نسخه ای دیگر از این میراث ماندگار از نظرتان می گذرد. * دنبال کردن تعزیه خوان ...
گوشه ای از کرامات حضرت معصومه علیها السلام
نوشته است. او در ضمن شرح حال خویش به عنایاتی از حضرت معصومه سلام الله علیها اشاره کرده، که یک نمونه آن را در اینجا می آوریم: در سالی که برای زیارت حضرت فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهما السلام ملقب به حضرت معصومه سلام الله علیها به قم مشرف شدم، کیسه ای داشتم که مخصوص پول طلا بود، همواره مقدار معینی طلای مسکوک در آن می گذاشتم و همراه خود می بردم. در یک شب جمعه ای دو اشرفی طلا در آن کیسه نهادم ...