سایر منابع:
سایر خبرها
روزنامه های سه شنبه
فعلی ، برای سال آخر بار دیگر رودرروی هم قرار می گیرند تا رأی های سفید هر دوجناح و رأی 4 نفر از اعضای مستقل، نتیجه انتخابات امروز را همچنان در هاله ای از ابهام قرار دهد! انتخاباتی که البته ممکن است تحت تأثیر گزارش سازمان بازرسی کشور درباره تخفیف و تقسیط های میلیاردی محمد باقر قالیباف، شهردار تهران، نتیجه متفاوت و دور از معادلات مرسوم را رقم زده و کفه پیروزی اصلاح طلبان را سنگین تر کند، اگرچه نباید از ...
خاطرات محمد علی کلی از حضور در جبهه های جنگ
غزنی افغانستان. ما از خاندان سلطان محمود غزنوی هستیم. پدرم و مادرم کشاورز بودند. سه فرزند هستیم که من فرزند دوم خانواده ام. مادرم پیر بود . فرزند اولش من بودم. من5-6 ساله بودم که پدرم را از دست دادم، تازه می خواستم بروم پیش آخوند و درس بخوانم. ما در مرز بین شیعه و سنی زندگی می کنیم و مردمی فقیر و بسیار مذهبی هستیم. تا هفت سالگی پیش آخوند رفتم و درس خواندم بعد مرا به مدرسه فرستادند، در مدرسه حال و ...
گلایه های مردم از حقوق های نجومی دولتی ها
که برای آنها داشتم، 200 هزار تومان بود، داماد اصرار داشت که اگر می شود این را 100 هزار تومان بده ببرم! کمی مکث کرد و با ناراحتی گفت: حق داشت، یک شب توی عمرش قرار است داماد بشود تازه این طور که می گفت بعد از آن هم می خواهد 2 سال این کفش را بپوشد اما پول خریدش را نداشت و آخرش با ناراحتی بیرون رفت . می گفت: این فیش های نجومی وجود دارد که این عروس و داماد نمی توانند یک کفش دامادی برای خودشان بخرند. اگر ...
آخرین جزئیات از پرونده گروگانگیری اعضای یک خانواده شیرازی
گروگان ها را آزاد اما با گذاشتن کلت کمری روی سر خود تهدید به خودکشی کرد. در نهایت پس از سه ساعت ،متهم خودش را نیز تسلیم نمود.با انتقال متهم به اداره آگاهی بازجویی از وی آغاز شد. وی گفت: روز قبل از حادثه همسرم به همراه فرزندم به منزل پدرش رفته بودند. چندین بار دنبالش رفتم اما او حاضر نبود به خانه برگردد. از آنها خواستم که اجازه دهند تا فرزندم را ببینم اما آنها مخالفت ...
عالمی که به فیض حضور امام زمان(عج) نائل شد
خواست اگر خاطره ی ملاقاتی دارند توضیح دهند. ایشان (آیت اللّه فقیه ایمانی) گفتند: من ادعای ملاقات با آن بزرگوار را ندارم امّا خاطره ای برای من پیش آمده که فکر می کنم لطف امام شامل حالم شده و بی ارتباط با شعری که درباره آن حضرت سروده ام نیست. و قضیه بدین شرح است که در شبی از شب های ماه مبارک رمضان(شب پانزدهم) مشغول سرودن شعر فوق و اشعار قبل و بعد از آن بودم، پس کم کم دچار خستگی شدم که دیگر نشاط ادامه ...
قاتل سرباز جوان از قصاص گریخت
به گزارش افکارنیوز ، بعدازظهر 17 مرداد 82 خبر قتل پسر بیست و یک ساله ای به نام فرهاد در یکی از محله های شهریار به پلیس شهریار اعلام شد، با حضور مأموران انتظامی در صحنه وقوع جرم، نوید دوست مقتول در اظهاراتش به مأموران گفت: آموزشی سربازی فرهاد تازه به پایان رسیده بود و با او قرار گذاشته بودم، در حال قدم زدن در خیابان بودم که ناگهان یکی از دوستانش به ما نزدیک شد و با چاقو به سینه فرهاد زد ...
جزئیات دستگیری سارق قاتل +عکس
...، پاسگاه نعمت آباد، خیابان زمزم و ... اعتراف کرد و در خصوص روز فرارش از دست مأمورین به کارآگاهان گفت: روز حادثه برای زدن بنزین به جایگاه سوخت رفته بودیم. قصد داشتیم تا پس از زدن بنزین به سرقت برویم و به همین علت یک چاقو همراه خود داشتم که آنرا زیر لباس خود پنهان کرده بودم؛ ناگهان در حین خروج از پمپ بنزین مأمورین کلانتری به ما دستور ایست دادند؛ به راننده موتور گفتم که توقف نکند اما دیگر دیر ...
ازدواج بازیگر مشهور ایرانی با دختری 43 سال کوچکتر از خودش +عکس
سلامتی ندارم چون آدمی پرجنب و جوش بودم و این وضعیت خیلی آزارم می دهد. البته خدا را شکر حالا حالم بهتر است و خوب هم خواهم شد. گاهی شده دعوت به کار شده و رفته ام اما بعد که وضعیت مرا می بینند منصرف می شوند و دیگر تماس نمی گیرند و این آزارم می دهد. دوست دارم به این آدم ها بگویم اگر رویگری کیان مختارنامه را می خواهید باید تمام سرمایه فیلم خود را به من بدهید. البته بخشی از دلگیری من مربوط به آدم هاست ...
روایتی دردناک از یک بیماری عجیب
دست زده بودم دست نمی زد، اینا عذابم میده، من هیچی نمیخوام، من می خوام مردم به من هم حق زندگی بدن فکر نمی کردم قرار است با شخصی مواجه شوم که تمام خبرهای روز را بی اهمیت می کند، علی از جایی در جنوب کشور آمده بود، قامت نحیفش و چشم های ضعیفش و دست هایی که چیزی جز زخم نداشت، از دور نشان می داد که رنجی را با خودش آورده، آن قدر نحیف و ظلم پذیر نشان می داد که نشستن مقابلش و حرف زدن با او تبدیل ...
تحف و هدایا برای اهل بیت علیهم السلام
قیافه ی نورانی پیامبر دقیق شد. چیزی نگذشت که حادثه ی جالب توجهی اتفاق افتاد. غلام مسیحی مشاهده کرد که آن حضرت موقع خوردن انگور بسم الله الرحمن الرحیم گفت. این حادثه سخت او را در تعجب قرار داد. مهر خاموشی را شکست و گفت: مردم شبه جزیره با این کلام آشنایی ندارند. من تا به حال این جمله را از کسی نشنیده ام. مردم این سامان کارهای خود را به نام لات و عزّی آغاز می کنند. حضرت از وی پرسید: اهل کجایی و ...
چند همسری و تبعات آن
از این قبیل باعث شده تا بسیاری از دختران علی رغم نیازی که به داشتن همسر دارند همچنان از ازدواج که تاثیر گذارترین حادثه زندگی آنها می تواند باشد غفلت ورزند و منجر به تجرد طولانی مدت و و حتی دایمی که مشکلات بسیاری برایشان به همراه دارد دچار شوند. زنان نیازهایی در وجود خود مستتر دارند که پاسخ آن را تنها می تواند در ازدواجی پایدار، استوار و فداکاری مستمر بیابند. گویی بعد از مدتی ...
به خاطر کشیدن مواد باید با خاله اش ازدواج می کردم!
ترسیدم ،اما این ترس هم از بین رفت و دیگر برای خودم یک پا دزد حرفه ای شده بودم. شب ها در کوچه پس کوچه های مشهد دست به سرقت می زدیم. بابک افزود: فکر می کنم اگر از مادرم دور نمی شدم واز ترس او به خانه دوستم نمی رفتم این قدر به فلاکت کشیده نمی شدم. چند ماه بعد از ازدواج شومم خبردار شدم خواهرم ازدواج کرده و پس از چهار ماه او نیز طلاق گرفته است. من خواهرم را از صمیم قلبم دوست دارم ...
حمله به خبرنگار به روایت شاهد عینی
اطلاع بودم و بعد که فایل صوتی را گوش دادم، بیش ازپیش متأثر و ناراحت شدم ولی به خودم به عنوان تذکار عرض می کنم: به هیچ یک از همکارانمان علی الخصوص برادر ارجمندم آقای قاضی پور قصد جسارت نداشته و ندارم. آنچه که عمده خبرنگارها انجام می دهند صرفا انجام وظیفه و کار حرفه ای شان است و النهایه خیلی عرصه تنگ آید خرجش یک عذرخواهی ساده برای عدم انجام مصاحبه است. ولی توسل به زور برای آنی که هم سن وسال ...
عمویی که 2 برادرزاده خود را کشت
با کندن زمین اجساد را در کنار رودخانه خاک کردم و پس از ماجرای مفقود شدن برادرزاده هایم برای رد گم کنی از همان لحظه های ابتدایی به دنبال 2 کودک گمشده گشتم. وی ادامه داد: روی جسدها آهک ریخته بودم و چند روز پس از قتل برای سرکشی به محل دفن جسدها رفتم که دیدم حیوانات درنده اجساد را از خاک بیرون کشیدند و تنها استخوان های برادرزاده هایم سالم مانده بودند و وقتی دیدم پدرم به عنوان مظنون در ...
آخ که سرطان امان نداد
بیماری اش شده بودند، به خانه ما می آمدند تا شاید دلداری و امید بدهند ولی کار از کار گذشته بود. کمتر از 6 ماه وزن مادربزرگ به 40 کیلو رسید؛ پوست و استخوان. شب ها به مغازه پدرم می رفتم. بنده خدا تا آخر شب پشت میزش می نشست. سرش پایین بود و گونه هایش خیس. فکر مادربزرگ دیوانه اش کرده بود. تنها چیزی که آرامش می کرد، گریه بود. یادم نمی رود یک شب با من درد دل کرد: پسرم برای من پدر و مادرم مهمتر از ...
عمو، جان دو برادرزاده اش را گرفت
ابوالفضل را به بهانه نشان دادن جوجه گنجشک ها به سمت نی زارها کشاندم و ابتدا آتنا را در رودخانه خفه کردم و سپس ابوالضل را خفه کردم و با کندن زمین اجساد را در کنار رودخانه خاک کردم و پس از ماجرای مفقود شدن برادرزاده هایم برای رد گم کنی از همان لحظه های ابتدایی به دنبال 2 کودک گمشده گشتم. این عموی کینه ای ادامه داد: روی جسدهای آهک ریخته بودم و چند روز پس از قتل برای سرکشی به محل دفن جسدها رفتم که ...
ماجرای قتل 2زن و یک پسربچه در گلابدره
دوشنبه 20بهمن سال 93 مأموران آتش نشانی پایتخت در جریان حریق و انفجار ساختمانی در خیابان گلابدره شمیران قرار گرفتند. آنها وقتی به محل حادثه رسیدند، متوجه شدند انفجار باعث تخریب 2 واحد از طبقه اول ساختمان وآتش سوزی شده است. در حالی که آتش نشانان سرگرم خاموش کردن شعله های آتش بودند مأموران درجریان تحقیق از همسایه ها پی بردند، زن جوانی به نام مینا به همراه فرزندخردسالش علیرضا و مادر شوهرش حلیمه ...
حمله مرگبار دزدان کیف قاپ به زن باردار
در همین هنگام جوان قوی هیکل با لگد ضربه ای به شکم او زد و پس از سرقت کیف، او همراه همدستش پا به فرار گذاشتند. پس از فرار دزدان، شاهدان، ماجرا را به پلیس مخابره کردند و با حضور اورژانس در محل، زهرا به بیمارستان منتقل شد. با این حال معاینات پزشکان نشان داد که جنین او بر اثر ضربه لگد سقط شده است. این در حالی بود که به گفته زن جوان، قرار بود در چند ماه آینده نخستین فرزند او به دنیا بیاید و حتی شوهرش ...
جوینده گنج، سارق مسلح شد
هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاکمه که صبح دیروز به ریاست قاضی حسین اصغرزاده برگزار شد، متهم ردیف اول گفت: مدتی قبل چون اوضاع مالی بدی داشتم تصمیم گرفتم با پیدا کردن گنج به اوضاعم سر و سامانی بدهم. به همین دلیل سراغ شاکی رفتم و از او یک دستگاه فلزیاب خریدم. او گفته بود که دستگاه ساخت مالزی است اما بعد متوجه شدم که سرم کلاه گذاشته و دستگاه تقلبی است. هرچه تلاش کردم ...
آب زمزم آلوده به ویروس FunVax
امروز می خواهم مطرح کنم، حدود 10 سال است قصد بازگو کردنشان را دارم، اما تا به حال فرصت مقتضی برایش پیدا نشده است. وی ادامه داد: چندی پیش در “برنامه عصر” میهمان آقای کرمی بودم و در آنجا بحث بیوتروریسم مطرح شد. بعد از آن، به “برنامه راز” رفتم و در آن درباره بی توجهی مسلمین به برخی موضوعات از جمله آلوده بودن آب زمزم و معماری های موجود در سرزمین عربستان صحبت شد. طالب زاده افزود ...
شهید مدافع حرم محمد طحان به روایت همسر
از رزمندگان مدافع حرمی است که لیاقت شهادت و فدایی شدن برای حرم رسول الله را یافته و به دست تکفیری های تروریست در سوریه به شهادت رسیده است. از شهید محمد، یک فرزند 8 ساله به نام امیر محمد به یادگار مانده است. گفتگویی با همسر گرانقدر وی سمیه شاهجویی ترتیب داده شده که در ادامه پیش روی مخاطبین قرار داده شده است. *خواستگاری یواشکی یادم هست اول دبیرستان بودم که در جمع ...
نقشه سرقت بنز و ب ام و پس از تماشای فیلم هالیوودی
شاپ مرکز خرید برویم تا پدرش برسد. می گفت پول همراه پدرش است. وقتی 2 تا قهوه سفارش داد درخصوص مشخصات خودرو از من پرسید. من هم هرچه می دانستم برایش توضیح دادم. با این حال از من خواست تا سوئیچ ماشین را نشانش بدهم. می گفت از روی سوئیچ می تواند حدس بزند که مدل ماشین چه است و چه امکاناتی دارد. من هم از همه جا بی خبر سوئیچ ماشینم را در اختیارش قرار دادم. بعد از چند دقیقه، سوئیچ را پس داد و آن را داخل ...
فرد معتاد برادر خود را در تهران به قتل رساند/ دستگیری قاتل در کمتر از 12 ساعت
گردن دچار خونریزی شدید شده بود از محل متواری شدم. متهم در تحقیقات اولیه و در خصوص انگیزه جنایت ، علت مشخصی را بیان نکرد و صرفا عنوان داشت که اختلاف ما از حدود 20 سال پیش آغاز شد و نهایتا به اینجا ختم شد که تصمیم به قتل برادرم گرفتم . سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب ، موضوع به بازپرس محترم پرونده اعلام و برابر هماهنگی های لازم با مرجع قضایی مقرر شد تا متهم جهت ارائه توضیحات و صدور قرار قانونی به دادسرای امور جنایی اعزام شود. تهرام/7243// 1625 ...
متهم: فیلم حادثه را در شبکه های اجتماعی دیدم
دهها زورگیری و سرقت در شهرک ولیعصر، پاسگاه نعمت آباد و خیابان زمزم اعتراف کرد. او در توضیح روز حادثه هم گفت: آن روز همراه یکی از دوستانم به زورگیری رفتم. البته من ترک نشین بودم. بعد از چند سرقت، بنزین موتورمان تمام شد که به پمپ بنزین رفتیم. وقتی از پمپ بنزین خارج شدیم ناگهان مأموران گشت پلیس از راه رسیدند و به ما فرمان ایست دادند. از آنجا که چند سابقه داشتم و سلاح سرد هم همراهم بود ترسیدم، از ...
سرقت بنز و بی ام و با رؤیای کودک درون!
بدهد تا روز بعد وقتی سند را به نام خریدار منتقل کرد، بقیه پولش را بگیرد، اما وقتی از او مدارک خودرو را خواستیم مدعی شد در محل کارش جا گذاشته است. به همین دلیل به او مشکوک شدم و به پلیس خبر دادم. پسر جوان وقتی تحقیق شد، خودش را با نام جعلی معرفی کرد و مدعی شد که بنز متعلق به پدرش است. وقتی مأموران شماره خودرو را از مرکز پلیس استعلام کردند، مشخص شد خودروی بنز سرقتی است. همچنین تحقیقات مأموران نشان ...
دست پلیس اخراجی به گنج نرسید
. بررسی های بعدی نشان داد که سهیل از مأموران نیروی انتظامی است که از محل کارش اخراج شده است. سهیل وقتی بازداشت شد، به ارتکاب سرقت با همدستی دوستش احمد اقرار کرد. با اطلاعاتی که سهیل در اختیار پلیس گذاشت، مأموران موفق به بازداشت احمد شدند. با کامل شدن بررسی ها، پرونده برای رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغرزاده قرار گرفت. روز گذشته بعد از رسمیت ...
پایان دوستی با رفیق نارفیق در کلانتری
قرار داده بود. از طرفی مادرم می گفت اگر روی حرف دایی ات یک کلمه حرف بزنی دیگر مرا مادر صدا نزنی. مانده بودم چه کنم. من حتی با میثم صحبت درست و حسابی هم نکردم. تا چشم به هم زدم دیدم رخت سفید عروسی پوشیده ام و سر سفره عقد هستم. من با دلهره و نگرانی جواب بله گفتم و خودم را دست سرنوشت و تقدیر سپردم. دوران عقد ما یک سال به طول انجامید. بعد از آن هم با کمک های مالی پدر ...
فاجعه در دفتر نخست وزیری
...؛ مرحوم شهید رجایی و شهید باهنر و برادران دیگر (می آمدند و) مسائل را با من در میان می گذاشتند. لیکن خود من شرکت فعالی در جریانات نمی توانستم داشته باشم. در این اواخر تدریجاً حالم بهتر شده بود، گاهی در جلسات شرکت می کردم، کمااین که در شب قبل از حادثه؛ در جلسه ای در اتاق خود مرحوم رجایی شرکت کردم و راجع به مسائل مهم مملکتی صحبت می کردیم. بنابراین دور بودم از محل حادثه (انفجار) و ...
بخشش، پایان ترسناک ترین جنایت خانوادگی
تلفن همراه کار می کردم و کمک خرج خانواده بودم اما پدرم با من بدرفتاری می کرد. این شرایط ادامه داشت تا اینکه دیگر خسته شدم و همراه مادرم تصمیم گرفتیم پدر را به قتل برسانیم. اول فکر کردیم که او را با یک تصادف عمدی به قتل برسانیم ولی بعد فکر کردیم غذایش را مسموم کنیم اما فایده ای نداشت تا اینکه یک روز قبل از حادثه درحالی که پدرم از شمال برگشته بود، باز هم با مادرم درگیر شد و ما تصمیم گرفتیم داخل ...
صحبت های جلسه اول خواستگاری درباره انقلاب بود / اولین مسافرتمان تشییع شهدا بود+تصاویر
مسافر شیراز شد، اما برای بنده بدلیل به وجودآمدن وابستگی هایی که از نظر عاطفی به ایشان در وجود خود میدیم، در نهایت در طی تماسی با خانوادشان مقدمات ازدواج را برای اوایل سال نو اطلاع دادم و در همین روزها، با آرام شدن شرایط بود که مجددا خواهران به محل اعزام شدند و بعد از سپری شدن مدتی قرار شد برای مراسم ازدواج به شیراز سفر کنم لذا در چنین وضعیتی که همه چیز برای مراسم خواستگاری مهیا شده بود، عملیات فتح ...