سایر منابع:
سایر خبرها
با دوست همسرم در خانه تنها بودم / او خواسته بسیارکثیفی از من داشت
به من معرفی کرد با وجود اینکه علاقه ای به علی نداشتم به احترام دایی ام با او عقد کردم بعد از ازدواجمان متوجه ایراد بزرگ علی شدم او به محل کارش که مغازه پدرش بود می رفت و شب ها با دوستانش بود که اعتراض کردم اما اعتنایی نکرد یک ایراد دیگر شوهرم که خیلی هم ایراد بزرگی بود این که وقتی مشکلی داشت یا مسأله ای پیش می آمد مرا امین خود نمی دانست و گوشه ای کز می کرد و حرف نمی زد. لیدا افزود: یکی ...
حرف های عروس و دامادی که در حیاط زندان به عقد هم درآمدند
داخل جلسه نبود . یک خانم دیگر بود مأمورهای زندان و شوهر خواهرم و نماینده حقوقی آقای خیری که قرار بود 200 میلیون را پرداخت کند . اما ولی دم راضی نمی شد . گفت قصاص قلبم توی دهنم بود . قاضی شهریاری خیلی با او صحبت کرد گفت 200 میلیون بدهند رضایت می دهم . بعد هم رفت همین که از اتاق بیرون رفت آقای وکیل چک 200 میلیون را به قاضی داد. تا زندان روی ابرها بودم . باید کارهای حقوقی و اداری انجام می شد تا آزد شوم . همان قاضی عزیز محمدی که به قصاص محکومم کرده بود برام حکم آزادی نوشت . و شب عید غدیر برای بار سوم متولد شدم این بار دیگر بار آخری است که تیتر یک صفحه حوادث روزنامه ها می شوم . ...
ارتباط چندش آور زن متاهل بادو مرد افغان / شوهرم را به قتل رساندیم
ه گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، مرتضی رعیتی علت اصلی این حادثه تلخ را اختلافات خانوادگی و در پی آن ارتباط نامشروع از سوی زوجه دانست و اظهار داشت: در پی گزارش پلیس 110 مبنی بر وقوع یک فقره قتل در یکی از روستاهای شهرستان انار و با توجه به اهمیت موضوع، پرونده به طور ویژه در دستور کار دادستانی قرار گرفت. این مقام قضایی با اشاره به اینکه همسر مقتول در ابتدا با بستن دست و پای خود قصد گمراه ...
میشل بوتور، مشهوری که ناشناخته از دنیا رفت
روزنامه شرق - ترجمه از اصغر نوری: استوار مثل یک صخره، با لباس سرهم سبز همیشگی اش، ریش و صورت بشاشش، میشل بوتور، پدر رمان نو ، نرده سفید خانه کناره اش را باز می کند، خانه ای جدا افتاده پشت کلیسای لوسینژ در اوت ساوآ. اقامتگاهی درهم و برهم که روی آن شعری نوشته شده است. بوتور آهسته راه می رود و انگار از زیر بارش برف می آید.سه سگ توی قفس هاشان هستند، کنار پیانویی که بعد از مرگ همسرش، ماری ژو، ساکت ...
حسن یزدانی: من تختی نیستم!
استارت زدم ولی بعد از یک سال زیر نظر همت مسلمی تمرینات اصلی تر را دنبال کردم و در همه این سال ها فقط با این مربی بودم. کشتی ورزش سنگینی است. از این رشته خسته نشدی؟ - اوایل که به سراغ کشتی رفته بودم کمی باعث دلزدگی ام شد و خواستم از این رشته بیرون بیایم ولی بعد از شش ماه که کشتی را آغاز کرده بودم در اولین مسابقات قهرمان شدم و ترغیب شدم تا کشتی را ادامه بدهم. از آن به بعد هم همیشه ...
با زن شریکم ارتباط مخفیانه داشتم/ نگاهم به زندگی تغییرکرد
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، رسیدگی به این پرونده از بهمن ماه سال 88 به دنبال کشته شدن مرد 30ساله ای به نام مهران در یک کارگاه اطراف تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت. پلیس به بررسی پرداخت و دریافت این مرد و شریک کاری اش محمد با هم اختلاف داشته اند. شواهد نشان می داد همزمان با کشته شدن مهران شریک کاری اش نیز ناپدید شده است. به این ترتیب ردیابی محمد آغاز و وی یکسال بعد بازداشت شد. ...
اذیت و آزار وحشیانه پسر بچه بی گناه توسط ناپدری +عکس
دخترم را با وضعیت بسیار بدی در ماشین دوست پسرش دیدم جاسازی جالب سیگار در یک محموله بزرگ قاچاق +عکس زمانی که شوهرم نبود به خانه دوستش می رفتم/ با اکبر تنها بودم که همسرم به آنجا آمد مادرکثیفی که دخترش را بی هوش کرد تا همسرش او را آزار و اذیت کند تازه ترین روش حمل مواد مخدر به داخل زندان+عکس با دوست برادرم به یک میهمانی رفتم / مجبور شدم تا مدتها به او باج بدهم کار زشت 30 دختر و پسردر یک ویلا آرام در خانه را باز کردم / در اتاق خواب س هیل ا را در شرایط نامناسبی دیدم ...
با دوست برادرم به یک میهمانی رفتم / مجبور شدم تا مدتها به او باج بدهم
تردد کند. او همه امور اداری و بانکی برادرانم را انجام می داد و دلسوزانه برای پدرم کار می کرد. او 16سال از من بزرگ تر بود و من هم مانند دیگر اعضای خانواده اعتماد کاملی به او داشتم به طوری که حتی مشکلات خانوادگی و یا تحصیلی ام را با او در میان می گذاشتم. چند سال به همین ترتیب سپری شد تا این که پس از پایان تحصیلاتم در مقطع متوسطه، جوانی به خواستگاری ام آمد اما پدرم با ازدواجم مخالفت کرد و ...
شوهر ودخترم را در وضعیت بدی درخانه دیدم / دیگر به او اطمینان ندارم
یک محموله بزرگ قاچاق +عکس زمانی که شوهرم نبود به خانه دوستش می رفتم/ با اکبر تنها بودم که همسرم به آنجا آمد مادرکثیفی که دخترش را بی هوش کرد تا همسرش او را آزار و اذیت کند تازه ترین روش حمل مواد مخدر به داخل زندان+عکس با دوست برادرم به یک میهمانی رفتم / مجبور شدم تا مدتها به او باج بدهم کار زشت 30 دختر و پسردر یک ویلا آرام در خانه را باز کردم / در اتاق خواب س هیل ا را در شرایط نامناسبی دیدم ...
ساز ناکوک روزگار کودکان کار/فعالان کوچک اقتصادی در پیچ وخم ناسازگاری ها قد می کشند
سطح استان لرستان، هیچ گونه شناسایی از کودکان کار انجام نشده است. حیدری تصریح کرد: با وجود راه اندازی این مرکز در شهرستان خرم آباد کار شناسایی کودکان کار و خیابانی در سطح شهرستان به ویژه در منطقه های حاشیه نشین انجام و بررسی های اجتماعی کودک مورد توجه قرار می گیرد. اقدامات بهزیستی در قبال کودکان کار وی خاطرنشان کرد: تشکیل پرونده انجام و مصاحبه توسط مددکاری فردی ...
شوهرکشی به خاطر موبایل
... خیلی عصبانی بودم و کنترلی بر اعصابم نداشتم. از آشپزخانه چاقویی برداشتم و به سمت او که در حال خارج شدن از خانه بود، پرتاب کردم. او همان لحظه برگشت که چاقو به کنار قلبش اصابت کرد. پرونده این جنایت پس از گذشت 14 ماه با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و زن جوان دیروز در حضور سه قاضی جنایی به دفاع از خود پرداخت. در ابتدای این جلسه ...
عیدی که حرمتش از همه اعیاد بیشتر است + اعمال شب و روز عید غدیر
(ص) چنین نقل کرد: یوم الغدیر افضل اعیاد امتی و هو الیوم الذی امرنی الله - تعالی ذکره - فیه بنصب اخی علی بن ابی طالب علما لامتی یهتدون به من بعدی و هو الیوم الذی اکمل الله فیه الدین و اتم علی امتی فیه النعمة و رضی لهم الاسلام دینا; برترین عیدهای امت من روز غدیر است و آن روزی است که خداوند مرا امر کرد که علی [علیه السلام] را رهبر امت اسلامی قرار دهم تا مردم بعد از من به وسیله ...
غدیر خم در بیان امام علی علیه السلام
کسانی که نشان افتخار شرکت در جنگ بدر را داشتند سخن امام را گواهی کردند و من نیز این حدیث را از پیامبر شنیده بودم ولی آن را کتمان کردم و شهادت ندادم. از این رو، علی(علیه السلام) مرا نفرین کرد و نابینا شدم.(1) در حدیثی دیگر عامر بن واثله می گوید: روزی که گروه شش نفره ی خلیفه دوم برای تعیین خلیفه در خانه ی وی گرد آمدند، من همراه امام علی(علیه السلام) بودم و شنیدم که به آنان چنین گفت: استدلالی ...
قاتل مدیرعامل باشگاه مس سرچشمه رفسنجان دستگیر شد
. زمانی که او فوت کرد، ترسیدم جسد را همانجا رها کرده و متواری شدم. چند بار خواستم خود را به پلیس معرفی کنم ولی ترسیدم تا اینکه ماموران مرا شناسایی کرده و درخانه ام دستگیر کردند. متهم به قتل در حال حاضر در بازداشت به سر می برد تا بزودی صحنه جنایت را بازسازی کرده و روانه زندان شود. پس از تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به دادگاه ارسال می شود. منبع: هفت صبح ...
خبر باورنکردنی؛ کاروان ایران عزادار شد
.... روزنامه انگلیسی دیلی میل با انتشار خبر فوت دوچرخه سوار 48 ساله ایرانی، حوادث مشابه جاده مسابقات تایم تریل را مورد بررسی قرار داده است. گلبارنژاد در ساعت 10:40 صبح روز شنبه در شرایطی که در گروه اول دوچرخه سواران قرار داشت، دچار حادثه شد و بلافاصله به بیمارستانی در منطقه بارا انتقال یافت. به نوشته دیلی میل با فوت ناگهانی گلبارنژاد خانواده او از این موضوع مطلع شدند و سپس این خبر عمومی شد ...
اولویت ما اصلاح قوانین رسانه ای است
مملکت برنامه ندارد و باید موجی درست شود که بعد کسانی بخواهند به سمت یک موضوع بروند و آن را مدیریت کنند. حال آنکه ما باید برای این چیزها برنامه داشته باشیم. یکی از مسائل موضوع فساد است که در آن مسأله این نیست که یک نفر حقوقش چند برابر یک کارمند معمولی است. مسأله، خانه های سر به فلک کشیده و حساب های بانکی خارج از کشور و پول هایی است که معلوم نیست چطور جابه جا می شوند. ما برای اینها قانون نداریم ...
حسین علیزاده: موسیقی، شجاعت من است
.... در چنین شرایطی، چه ثباتی را در موضوعات مختلف می توان توقع داشت؟ کسانی که مجری قانون بودند و قرار بوده قانونی که برای این جامعه تعیین شده را جا بیندازند و پیش ببرند، امروز کجا هستند؟ پس در چنین شرایطی قوانین هم جا نمی افتد. البته قوانین بزرگ مملکتی که مسئله خیلی خیلی پیچیده تری هستند و موضوع صحبت ما آن دسته از قوانین نیست. ولی در بخش فرهنگ و هنر، امروز قانونی تصویب می شود و فردا یک رئیس جمهور ...
احتمال تغییر برخی فرمانداران خوزستان
شده و نخواسته شده که تغییری انجام شود و یا انجام نشود. تنها با تغییر مدیران کار به سرانجام نمی رسد وی افزود: من عنوان نکرده بودم که تغییری انجام نخواهد شد بلکه بررسی های لازم انجام می شود و اگر تشخیص دهم که باید تغییر صورت گیرد این تغییر انجام می شود. اکنون این کارها در حال انجام است. فرآیند کار نسبت به گذشته کند نشده است، ما به دنبال اصلاح امور هستیم و تغییر مدیران یکی از ...
خاطره ای شنیدنی از مرحوم آیت الله ستوده
پیش از پرداختن به مدرسه، مختصری از خودتان بگویید تا مخاطبان بیشتر با شما آشنا شوند. بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم وفقنا لما تحب و ترضی. ممنون که به مدارس سر می زنید و برخی مسائل را -اگر مفید باشد- به دیگران منتقل می کنید. با توجه به فضای خانه و خانواده مان، به حوزه گرایش پیدا کردم. پدرم روحانی بود. تنها فرزندش که وارد حوزه شد من بودم. مسیر هم برای ادامه تحصیلم باز ...
نویسنده"عباس دست طلا": نویسندگان دفاع مقدس از مظلوم ترین نویسندگان هستند/ همه می گفتند: آقا کتابت را ...
باز هم تغییر کرد. روزهای اخر از شهدا خواستم اگر به من کمک کنید که از فداکاری شما و اقداماتی که انجام دادید، بنویسم اگر - به من - یک قلم دل نشین و خوب بدهید، قول می دهم که از دلاوری های شما بنویسم . من تا اون وقت کتاب را کتاب های تحقیقی علمی قطور بالای 300 صفحه می دانستم! کتاب می خواندم و همیشه انشاءهای خوبی می نوشتم اما برای داستان آن هم از شهدا ننوشته بودم. یادم هست سال دوم ...
سخنرانی نوید کرمانی در مراسم دریافت جایزه صلح ناشران آلمان
21 ماه مه 2015 ژاک مراد نیز گروگان سازمان موسوم به دولت اسلامی شد. من با پدر ژاک هنگامی آشنا شدم که در پاییز سال 2012 برای تهیه گزارشی به سوریه جنگ زده سفر کرده بودم. در آن هنگام پدر ژاک جامعه کاتولیک شهرک قُریَتَین را سرپرستی می کرد و همزمان عضو جماعت طریقت مار موسی بود که در آغاز دهه 1980 در صومعه ویرانی که از دوره آغازین ظهور مسیح باقی مانده، تأسیس شده است. این جامعه کلیسایی، ویژه و یا ...
شهادت مرتضی او را برایم جاودانه کرد
.... یک بار که در مجلس مولودی بودیم، گفتند من همراه با مادر شوهرم می خواهیم به خواستگاری شما بیاییم. از این موضوع چند ماهی گذشت تا اینکه مادر آقا مرتضی در اواخر ماه رمضان تماس گرفتند و گفتند می خواهیم بیاییم خواستگاری. فردای عید فطر سال 1378 آمدند. من آنقدر خجالت می کشیدم که سرم را بلند نکردم تا ایشان را ببینم. شهید متولد 4 اسفند ماه 1355 در مشهد بود. خانواده مرتضی متشکل از 6 خواهر و برادر بودند ...
از تلبس به دست 4 مرجع تقلید در یک روز تا تهران گردی بدون کرایه ماشین
خود را به ما داد تا کار اداری او را نیز بنده انجام دهم. فردای آن روز در بدو ورود به خیابان، راننده ای کنارم ایستاد و با احترام و بدون کرایه به میدان 72 تن رساند. پس از پیاده شدن در کنار میدان، قصد حضور در محل توقف ماشین های تهران را داشتم که راننده محترم دیگری در کنار ما ترمز و او نیز با کمال خوش رویی ما را به تهران برد و بدون دریافت کرایه ما را در کنار یکی از میدان های اصلی تهران پیاده ...
در جلسه بررسی پرونده فوت کیارستمی چه گذشت؟
در عین حال تب نداشت، راه می رفت و وضعیت ادرار او نیز خوب بود. من به او گفتم نگران نباشید، هر روز به دیدن شما می آیم و در طول هفته اول هر روز این کار را انجام می دهم. میر با تاکید بر اینکه من تا لحظه آخر که ایشان می خواستند به فرانسه سفر کنند در کنارشان بودم، ادامه داد: آقای کیارستمی گفتند حال من خوب است. می روم و زود بر می گردم، وقتی که از فرودگاه به خانه برگشتم پزشک هواپیما که فرانسوی ...
تجاوز وحشیانه به دختر 7 ساله در نیشابور+ عکس کیانا
ماموران آگاهی گفت:چند وقتی بود با پدر کیانا سر موضوعی اختلاف داشتیم اما این اختلاف ما در حدی نبود که بخواهم دست به چنین کاری بزنم نمی دانم چرا این جنایت را کرده ام. متهم در ادامه افزود: زمانی که متوجه شدم آنها به نیشابور سفر کردند خواستم به آنها سر بزنم که دیر وقت شده بود و فکر شیطانی به سرم زد. شب حادثه از طریق درختی که جلوی خانه پدر زنم بود به پشت بام رفتم و وارد خانه شدم که دیدم کیانا در ...
حسن یزدانی: من تختی نیستم!
استارت زدم ولی بعد از یک سال زیر نظر همت مسلمی تمرینات اصلی تر را دنبال کردم و در همه این سال ها فقط با این مربی بودم. کشتی ورزش سنگینی است. از این رشته خسته نشدی؟ - اوایل که به سراغ کشتی رفته بودم کمی باعث دلزدگی ام شد و خواستم از این رشته بیرون بیایم ولی بعد از شش ماه که کشتی را آغاز کرده بودم در اولین مسابقات قهرمان شدم و ترغیب شدم تا کشتی را ادامه بدهم. از آن به بعد هم همیشه ...
حسن یزدانی: من تختی نیستم!
استارت زدم ولی بعد از یک سال زیر نظر همت مسلمی تمرینات اصلی تر را دنبال کردم و در همه این سال ها فقط با این مربی بودم. کشتی ورزش سنگینی است. از این رشته خسته نشدی؟ - اوایل که به سراغ کشتی رفته بودم کمی باعث دلزدگی ام شد و خواستم از این رشته بیرون بیایم ولی بعد از شش ماه که کشتی را آغاز کرده بودم در اولین مسابقات قهرمان شدم و ترغیب شدم تا کشتی را ادامه بدهم. از آن به بعد هم ...
کراوات شجریان، لباس لیدی گاگا، و کفش خراسان شمالی در گفت وگوی مدآنلاین با کاوه آفاق
تحرکات از همان کودکی با من بود و ربطی به موسیقی نداشت. این که من در 13 سالگی در لباس پوشیدن متفاوت بودم و استایل های عجیب را دوست داشتم نه ربطی به گرایشات موسیقایی من داشت نه معلوم بود که قرار است چه کاره شوم در حقیقت احتمالآ یک جور جوشش هنریِ ناخودآگاه بوده است. وقتی تو کلاس می دیدم که همه بچه ها قیافه های شان و لباس های شان شبیه هم است فکر می کردم چرا باید مثل بقیه باشم. این تفاوت به هر ...
بلوک های سیمانی در برابرم گذاشتند
اتفاقی نیفتاد. کجا بودیم؟! اینجا جریان های سیاسی چقدر در ماجرای توقیف نقش داشتند؟ بله؛ روزنامه های آن زمان را دارم که نوشته اند رحیم مشایی به خانه تئاتر کمک مالی کرد. اصلا به من چه ارتباطی داشت؟ من نه عضو خانه تئاتر بودم و نه می خواهم عضو باشم. از ورود به آن پاساژ (اشاره به محل خانه تئاتر) خجالت می کشم. اینکه آقای رحیم مشایی چرا دست به چنین اقدامی زد؟ نمی دانم؛ شاید قصد روشن کردن شعله ای ...
عاشقانه ای زنانه و عفیف در "جان شیعه، اهل سنت"
از دست دادی . تا بازگشت به روزهای آرامش و امنیتی که باز هم اختلاف در عقیده را به یاد الهه می آورد: شبی که به این خانه وارد شدم، به قدری خسته و درمانده بودم که نفهمیدم با پای خودم به خانه یک روحانی شیعه وارد شده و با دست خودم چقدر کار خودم را سخت تر کرده ام که مجید در خانه اهل سنت و حتی زیر فشار ترس و تهدید وهابیت، قدمی عقب نشینی نکرد و حالا من در جمع یک خانواده مقید شیعه، باید برایش ...