سایر منابع:
سایر خبرها
اگر قاسم سلیمانی نبود، بغداد و دمشق سقوط کرده بود
همیشه در صحنه می آیند. مردم ما مشکل ندارند. مشکل ما مدیران است. قرار گذاشتیم از مهمان در این خصوص سوال بپرسیم که چه کمک های مادی و معنوی به مردممی کند. این انقلاب مردمی و مستضعفین بوده است. وقتی فرمانده سپاه بودم در ملاقات حضرت آقا دیدم چهره رهبری بسیار گرفته است. گفتم اگر ناخوش هستید زمان دیگری مزاحم شوم. گفتند من یک هفته است خواب به چشمم نمی رود. گفتم چرا؟ گفتند ...
دختر پرسپولیسی: وقتی هیجان زده می شوم، تماشاگران می فهمن که دختر هستم
ای از مصاحبه هانی با هفته نامه تماشاگران امروز را بخوانید: دربی چندمین باری بود که به استادیوم رفتی؟ دومین بازی بود. اولین بار بازی پرسپولیس و راه آهن در فصل پیش را از نزدیک تماشا کردم و این بار دربی و باز هم می روم. برای بار دوم نترسیدی باز به استادیوم رفتی؟ چرا بترسم؟ من پای هر کاری که انجام بدهم می ایستم بعد از بار اول تهدیدت کرده بودند ...
داستان سرایی زن جوان برای فرار از خانه/آغاز تحقیقات پلیسی
اتوبوس به ارومیه رفتم. مژگان در پیام هایش گفته بود که در ترمینال ارومیه به دنبالم می آید اما برخلاف انتظار در مقابل ورودی ترمینال ارومیه مردی حدودا 40 ساله با یک دستگاه خودروی شخصی به سراغم آمد و مدعی شد از طرف مژگان آمده است. من که به شدت ترسیده بودم و فکر می کردم این مرد قصد آزار و اذیت مرا دارد از سوار شدن به خودروی وی خودداری کردم و از محل ترمینال متواری شدم، اما در زمان فرار از دست مرد 40 ...
هم قدم با شیطان
.... هر کاری می کردم دلم با مادر صاف نمی شد. تا این که وسوسه شدم و فکر انتقام سراغم آمد. موضوع را با امیر در میان گذاشتم. با این که او نیز دل خوشی از مادرم نداشت اما بشدت مخالفت کرد. اما من به بچه ای که در شکم داشتم فکر می کردم و این که اگر نتوانم با امیر عقد دائم شوم تکلیف این بچه چه خواهد شد. بالاخره تصمیم خودم را عملی کردم و از امیر خواستم برایم چند بسته قرص خواب آور بخرد. قرص ها را در ...
آیا طلب مرگ از خدا کردن کار صحیحی است؟
، ج 1، ص 133). طلب مرگ در دعای امام کاظم علیه السلام قال الکاظم علیه السلام: یا سَیِّدی نَجِّنی مِن حَبسِ هَارون وَ خَلِّصنی مِن یَدِهِ؛ مولای من! مرا از زندان هارون نجات ده واز دست او خلاص کن (ترجمه ج48بحارالانوار، ص198). آیا طلب مرگ از خدا کردن کار صحیحی است؟ آرزوی مرگ مکروه یا حرام است؛ اما اگر به خاطر عشق به لقاء الله و ملاقات خدا باشد ممدوح است؛ کما ...
رویا، رویاهایم را بر باد داد
فروختند و به کرج آمدند. مادرم هر هفته با گریه از من خداحافظی می کند و آب شدن او را می بینم. هر هفته به اندازه یک سال پیر می شود. برای جلب رضایت اولیای دم کاری نکردی؟ خیلی تلاش کردیم اما مادر مقتول حاضر به رضایت نیست. او می گوید وقتی مرا بالای چوبه دار ببیند آرام می گیرد. در زندان چه می کنی؟ درس می خوانم. پس به آزادی امید داری؟ در زندان اگر به ...
نقشه سیاه مرد جوان برای شریک زن
بودم و او مرا به دو مرکز درمانی برد که در دومین بیمارستان توانستم از دست مرد آزارگر فرار کنم و خود را به خانه ام برسانم و روز بعد به اداره پلیس بیایم و شکایت کنم. با اظهارات زن جوان، مرد آزارگر تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و بعد از یک هفته دستگیر شد. متهم با انتقال به پلیس آگاهی تهران در بازجویی به آزارو اذیت شاکی و تهیه عکس های سیاه از او اعتراف کرد و با دستور قضایی روانه زندان ...
دو پسر جوان را نیمه شب بالای سرم دیدم / پسران همسایه مخفیانه وارد اتاق خوابم شده بودند
چاقو به سمتم گرفتند و کتکم زدند. بعد جیب هایم را گشتند و مقداری پول، مدارک و گوشی دوستم را سرقت کردند. سپس مرا در اتاق زندانی کرده و متواری شدند. بسختی در را باز کردم و بیرون آمدم. سارقان با سوار شدن به موتوری که منتظرشان بود، بسرعت محل را ترک کردند. شاکی تصریح کرد: همان موقع دوستم را دیدم که از آن سوی خیابان به سمت خانه بازمی گشت. با دیدن من که وحشت زده بودم، متوجه ماجرا شد و دو نفری ...
همه می دانستند اعتیاد دارم، جز خودم!
را کلید می زنیم: معلوم است کار و کاسبی تان حسابی سکه است و امروز سخت بتوانیم صحبت کنیم. بعد از مشکلاتی که به خاطر اعتیاد پشت سر گذاشتید، حالتان چطور است؟ از ته دل می خندد و می گوید: خدا را شکر؛ راضی ام. از وقتی به کنگره 60 رفتم و اعتیادم را گذاشتم کنار، خدا به زندگی ام برکت داد. یک زمانی آرزو داشتم پرشیا سوار شوم، حالا ماشینی که دلم می خواهد سوار می شوم. از گذشته اش می پرسیم و این که چرا رفت سراغ ...
از مفقود الاثری که نامش بعد از خبر شهادتش وارد لیست صلیب سرخ شد تا فرمانده ای که بیش از 400 اختراع دارد
دشمن و آوار سنگر در دو مرحله بیرون بیاوریم آتش دهی دشمن لحظه به لحظه شدیدتر می شد یکی دیگر از همرزمانم بنام غلامرضا سالاری مورد اصابت ترکش قرار گرفت. ترکش خمپاره در داخل سر همرزم قرار گرفته بود. جانی در بدن نداشت او را به طول یک کیلومتر کول کرده و به امدادگران رسانده و به میدان جنگ برگشتم در همان لحظه اول فکر کردم که سالاری شهید شده است بعدا که جویای وضعیتش شدم گفتند که ایشان شهید نشده است و او ...
عالی و عاشقانه اما با سختی!
درخواست جبهه او را امضا نمی کردند که به جبهه برود. این اواخر کیفش را باز کردم و برگه های انجام ماموریتش را برای انجام کارهای پشتیبانی نیروها به چشم دیدم. تازه فهمیدم با چه فرد رازدار و بی ادعایی زندگی می کردم. مخصوصا گواهی های پزشکی اش که دال بر مصدومیت شیمیایی ایشان بود را الان رویت کردم. من بعد از شهادت حاجی متوجه شدم اخلاص یعنی چه! او یک آدم مخلص بود. کارهایی می کرد که به چشم شاید مسئولی ...
بخشش نمی خواهم، اعدامم کنید/قاتل مادر و خواهرش را کشت وجسدشان را آتش زد
عمومی جرم را دارم؛ همچنین متذکر می شوم دیگر اولیای دم مادر متهم هنوز حاضر به گذشت نیستند و در این خصوص پرونده در شعبه اجرای احکام موجود است. همچنین لازم به ذکر است متهم بعد از قتل، جنایت بر میت هم انجام داده و اجساد قربانیان را به حمام برده و در آنجا به آتش کشیده و سوزانده است. وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام ارتکاب هر دو فقره قتل را قبول کرد و گفت: ما در پاکدشت زندگی می کردیم. آن روز هم من از ...
اخبار حوادث
جنوب تهران آغاز شد. بررسی نشان می داد، جسد چند روز قبل در آنجا دفن شده و توسط سگ های ولگرد از خاک بیرون کشیده شده بود. با توجه به مدارک شناسایی داخل لباس مقتول، هویت مرد 35 ساله به نام عزت الله شناسایی شد و پرونده به دستور رئیس دادگاه عمومی و انقلاب فشافویه، برای رسیدگی تخصصی در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت. تیم بررسی صحنه جرم در محل حادثه چند پوکه پیدا کردند که از سلاح کلاشینکف شلیک شده ...
7 بار نامه درخواست قصاص از سوی قاتل
فرار داشت به محاصره درآمد و تحویل مأموران پلیس قرار گرفت. او خیلی زود تحت بازجویی های قضائی و پلیس قرار گرفت و درنهایت مجبور شد به قتل مادر و خواهرش اعتراف کند. او در بازجویی ها به مأموران گفت: درخانه مان همیشه جنگ و دعوا داشتیم. من هم خسته شده بودم. روز حادثه تازه از پادگان برگشته بودم. می خواستم استراحت کنم که ناگهان مادرم با خواهرم درگیر شد. خیلی خسته بودم ولی باز هم باید صدای درگیری ...
شکنجه و تجاوز به دختر بچه افغان در تهران
آرمان پرس: متهم به آدم ربایی و تعرض به کودک افغان ماه ها بعد از شکایت والدین این کودک در زندان شناسایی شد و مورد تحقیق قرار گرفت. به گزارش شرق، مردی افغان یک ماه قبل به همراه دخترش به پلیس مراجعه کرد و گفت: دخترم از سوی یکی از هم وطنانم مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. او گفت: یک روز صبح بیدار شدم و دیدم دخترم در خانه نیست، درهای خانه قفل بود و معلوم بود او خودش از خانه خارج نشده و او ...
هیچ گاه از شهرت لذت نبرده ام
روز شاید بیش از آن که به سینمای ایران برگردد به حال و هوای مردم ایران باز می گردد که در تناقض های آشکار فضاهای مدرن کنونی قرار دارند. برای آن مجری جوان برنامه اکسیژن تا امروز که به عنوان برنده جایزه جشنواره کن لحظه های خوش و ناخوش زیاد بوده است آرزوی موفقیت داریم. ماهنامه تجربه با شهاب حسینی گفت و گوی مفصلی انجام داده است که در ادامه آن را برای شما آورده ایم. نزدیک به دو دهه ...
رضا ایرانمنش: پشیمان نشدم، نمی شوم و نخواهم شد
به گزارش ایسکانیوز روزنامه آفتاب یزد پرونده ای درمورد هفته دفاع مقدس کار کرده است و در این پرونده گفتگویی با رضا ایرانمنش هنرمند جانباز کشورمان انجام داده است: زمان زیادی بود که می خواستم با او گفتگو کنم، اما هربار نمی شد، و این نشدن اصلا تقصیر او نبود که هرچه بود یا از کم کاری من بود یا از بداقبالی ام. اما همیشه گوشه ذهنم نامش را به خاطر داشتم و دنبال فرصتی می گشتم که این نام را به ...
اعتیاد مرا مجرم کرد/چرخه زندگی من :زندان، آزادی و سرقت
...> در این مدت چه کردی؟ همیشه کنار خیابان می خوابیدم. چند روزی هم در پارک ها سرگردان بودم تا اینکه تصمیم گرفتم دست به سرقت بزنم. اولین بار با تهدید چاقو دخل یک سوپرمارکت در جنوب تهران را زدم که سه روز بعد دستگیر و چند ماه زندانی شدم. در تهران فامیل نداشتی؟ تمام فامیل های من در شهرستان هستند. فقط چند همشهری داشتم که آنها هم مرا معتاد کردند. بعد از آزادی چه کردی؟ سه ماه ...
دوربین جاسوسی مرد همسایه در حمام خانه مجردی دختر دانشجو / فیلم ها را برایم فرستاد و شب به اتاق خوابم آمد
رابطه با وی را به گردن نگرفت. مرد متجاوز گفت: وقتی برای تعمیر لوله آب به خانه الهه رفتم وسوسه شدم تا در غیابش دوربین نصب کنم و چون شغلم همین بود براحتی این کار را کردم. وی افزود: بعد از یک ماه باز وسوسه شدم الهه را تحت سلطه بگیرم و همین کار را کردم اما او خودش خواست رابطه داشته باشیم وگرنه من پول می خواستم. به گزارش رکنا، پرونده این مرد متجاوز پس از ارجاع به دادگاه کیفری پشت ...
فرماند ه آمریکایی اسلحه را به سمت من گرفت و گفت :قانون ما این است !
نمی گرفت. من در طول چند سالی که آنجا بودم به یاد ندارم وضو گرفته باشم.آب فقط برای خوردن در اختیار زندانی ها قرار می گرفت. در زندان بگرام، ما مجبور بودیم که در مقابل سربازان زن و مرد آمریکایی لخت شویم و غسل کنیم. این عمل سنگین ترین تحقیر و توهین برای ما بود که در مقابل چشمان چند نفر برهنه شویم. اولین باری که در این موقعیت قرار گرفتم و زیر دوش آب سرد رفتم و خودم را صابون زدم شاید دو دقیقه هم نشده ...
موتورسیکلتم به من دستور سرقت داد!
حبس موفق شدم با گذاشتن سند یک هفته مرخصی بگیرم تا شاید بتوانم ازشاکی ها رضایت بگیرم. اما خیلی زود وسوسه سرقت به جانم افتاد. راستش را بخواهید سرقت دست خودم نیست، من هر وقت سوار موتورسیکلت می شوم انگار موتور به من می گوید که باید سرقت کنی. او افزود: به همین خاطر بلافاصله پس از آزادی موتورسیکلتی تهیه کردم تا با آن در پیک موتوری به صورت موقت کار کنم که حداقل هزینه مواد مخدرم را تهیه کنم ...
زورگیران چاقو را بر سر مرد میانسال فرو کردند
از مرد میانسال بودند، امیر متهم بیست و پنج ساله این پرونده که سوابق متعدد کیفری دارد، در اظهاراتش به علی وسیله ایرد موسی؛ بازپرس شعبه پنجم این دادسرا گفت: تا کنون دو بار دستگیر شده اما به زندان نرفته ام، آن روز حدود ساعت 14:30 تصادف کردم که با دوستم بهرام تماس گرفتم، منتظر آمبولانس بودم که بهرام آمد و لحظاتی بعد توسط پلیس دستگیر شدیم، من زورگیر نیستم. همچنین بهرام دیگر متهم این پرونده نیز منکر زورگیری شد و سرانجام دو متهم پرونده به دستور بازپرس و برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره آگاهی قرار گرفتند. ...
نقاب دختر پولدار در اسید سوخت
منطقه پونک با دختر جوانی به نام مهناز آشنا شدم. او سوار ماشینم شد و از این طریق آشنایی ما شکل گرفت. مهناز می گفت پدری پولدار دارد و محل زندگیشان در شهرک غرب است. من هم به تمام حرف هایش اعتماد کرده بودم تا اینکه چند روز پیش متوجه شدم که دروغ گفته است. روز حادثه او را به خانه ام دعوت کردم و هردو پای بساط مواد مخدر نشستیم. وقتی حسابی مواد مصرف کرد از او خواستم اعتراف کند و او گفت ...
قاتل مدیرعامل سابق باشگاه مس سرچشمه دستگیر شد
. ماموران پلیس همچنان در جست وجوی عامل این جنایت بودند تا این که با گذشت حدود دو ماه از این جنایت ماموران ردپای زنی 31 ساله را که با این مرد آشنایی داشت، در قتل به دست آوردند. او با دستور قضایی تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و دو روز پیش دستگیر شد . متهم زن با انتقال به پلیس آگاهی شهرستان رفسنجان بازجویی شد و ابتدا اظهارات ضد و نقیضی را بیان کرد و مدعی شد مقتول را نمی شناخته و اشتباهی ...
یک دستم کلاش بود؛ یک دستم دوربین
...، تعجب مرا برمی انگیزد؛ خصوصاً زمانی که متوجه می شوم همچنان، با انگیزه تمام به دنبال آموختن زبان ترکی در کنار تمام گویش هایی است که بر آنها مسلط است. با او که به قول خودش در جریان دفاع مقدس یک دستش کلاش بود و دست دیگرش دوربین، درباره خاطرات آن دوران به گفتگو نشستیم و صحبت را از جایی ادامه می دهیم که در آستانه انقلاب به همراه دخترش وارد می شود. - بعد از بازگشت به ایران چه کردید ...
خلبان جاویدالاثر محمد کاظم روستا، میهمان همیشگی وطن در خلیج فارس
مرخصی رفته باشد و قبل از آن حتماً به من خبر می دهد. خلاصه از جواب های گنگ و مبهم آنها متوجه شدم که برای محمدکاظم اتفاقی افتاده است. بلافاصله عازم بوشهر شدم تا اطلاع دقیقی از او بدست بیاورم. متأسفانه کسی اطلاع دقیقی از سرنوشت او نداشت، عملیات آنها با 2 فروند جنگنده انجام شده بود، آقای گودرزی که همراه محمدکاظم برای مأموریت اعزام شده بود می گفت که احتمالاً موتور هواپیمای محمدکاظم هدف موشک قرار ...
3 سارق خشن در ایستگاه آخر
دوستانش مهرداد و یاسر، دست به سرقت زده است. او گفت: وقتی ماشین را دزدیدیم، می خواستیم چند سرقت دیگر هم انجام دهیم و بعد آن را گوشه ای رها کنیم. برای اینکه بتوانیم بیشترین استفاده را از آن ببریم، من به دوستانم پیشنهاد دادم از مرد تاجر سرقت کنیم. او را از قبل می شناختم و می دانستم وضعیت مالی خوبی دارد و مدت هاست تجارت می کند. به همین خاطر از چند روز قبل از حادثه، او را تحت نظر گرفتم و متوجه شدم می خواهد ...
اس ام اس های عاشقانه و احساسی سری 61
هر دم به بهانه ای تو را یاد کنم / افسرده دلم به یاد تو شاد کنم بی تو دل من چو کلبه ای خاموش است / با یاد تو این خرابه آباد کنم . . . . . . عاشق شدم و عشق مرا بد نام کرد / داروغه شنید و مرا زندان کرد در خلوت زندان به خود نالیدم / عاشق شود آنکس که مرا عاشق کرد . . . . . . عشق یعنی قلم از ...
دختر 16 ساله ام را به بردگی گرفتند !!!
واقع از من بیگاری می کشیدند و پولش را خودشان برمی داشتند. یکی از متهمان، پسرجوانی به نام حسین بود که وقتی از کرج به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد به قاضی جنایی گفت: وقتی دوستم به من گفت با دختری آشنا شده که وضع مالی اش خوب است وسوسه شدم که از خانواده اش اخاذی کنم و ثروتمند شوم اما گیر افتادم و همه نقشه هایم نقش بر آب شد.به گزارش همشهری، برای متهمان قرار قانونی صادر شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. ...
اجساد دو کودک گمشده در استخر همسایه پیدا شد/مرد مست یک شهر را خاموش کرد+تصاویر
به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان ، اخبار حوادث و انتظامی امروز در این بسته خبری گرد آوری شده است. سارق سابقه دار: موتور، مرا به سرقت وادار کرد! سارق سابقه دار، وقتی درست یک هفته پس از آزادی از زندان باز هم به جرم دزدی دستگیر شد، در اظهارات عجیب خود ادعا کرد که صداهای عجیبی او را به انجام سرقت وادار می کنند. این مرد در دادسرای ویژه سرقت پایتخت ...