سایر منابع:
سایر خبرها
12 سال سرگردانی بعد از قتل مادر و خواهر
که درخانه ما همیشه جنگ و جدل و بحث بود. من همیشه به خاطر این دعواها و درگیری ها عصبی بودم. برای همین فکر می کنم به خاطر این موضوع بود که دست به چنین جنایتی زدم ولی در کل چیزی از ماجرا به خاطر ندارم و اصلا روز حادثه را یادم نمی آید. در این سال ها هم حتی یک نفر به سراغ من نیامده و من تنها در گوشه زندان سر کردم. در این مدت هم 7 بار نامه نوشتم و از دادگاه تقاضا کردم زودتر اعدام شوم. بعد از این ماجرا ...
واقعیت اعدام های سال 67/ ردپای سیا در مرگ موسی خیابانی
المسلمین نکونام: از جنایانت منافقین هرچقدر که بیان شود کم گفته شده، چیزی که خود من در تهران با آن مواجه شدم خیلی هم زجراور بود، در خیابان های اطراف شریعتی سال 60 من کارآموز قضایی بودم. وقتی از آن خیابان به سمت دادستانی کل که آن زمان چهارراه قصر بود،حرکت کردم با صحنه عجیبی روبرو شدم. آن روز منافقین در ساعت 2 و نیم بعد از ظهر یک خانم چادری باردار را فقط به صرف اینکه چادری بود به رگبار بستند و هنوز فراموش ...
قاسم زارع: بازیگری نباید شغل اول باشد
خوان ها، نقال ها، مارگیرها و... به قبرستان همدان بیایند و برای مردم نمایش های مختلف اجرا کنند. دلخوشی ام این بود که شب جمعه به قبرستان همدان بروم و نمایش ها را تماشا کنم. شما که این همه به نمایش علاقه مند بودید، چرا به سالن های تئاتر داخل شهر نمی رفتید؟ آن زمان بچه بودم و خودم نمی توانستم بروم، خانواده ام اصلا در فضای کارهای فرهنگی و هنری نبودند. به همین دلیل من به تماشای معرکه ...
مزد ترس
راننده موکول به رساندن سالم بار بود. فکر کنم توانست بار را به مقصد برساند. باری، خاطره ای که خسرو سعیدی در کتاب پرونده خاطرات از زبان اللهیار صالح نقی می کند مربوط به دوره ای است در زمستان 1319 معاون وزارت دارایی بود و داستان به تنظیم آخرین بودجه دولت رضاشاهی برای سال 1320 مربوط می شود. صالح می گوید دوره بیماری حصبه را طی کرده و هنوز در بیمارستان بودم که امیرخسروی، وزیر دارایی به دیدارم ...
واقعیت اعدام های سال67 و برکناری مرحوم منتظری از زبان مشاور ارشد دادستان کل کشور
در تهران با آن مواجه شدم خیلی هم زجراور بود، در خیابان های اطراف شریعتی سال 60 من کارآموز قضایی بودم. وقتی از آن خیابان به سمت دادستانی کل که آن زمان چهارراه قصر بود،حرکت کردم با صحنه عجیبی روبرو شدم. آن روز منافقین در ساعت 2 و نیم بعد از ظهر یک خانم چادری باردار را فقط به صرف اینکه چادری بود به رگبار بستند و هنوز فراموش نمی کنم و این صحنه همیشه در جلوی چشمانم است. این گروهک علاوه بر ...
ظریف: کاخ سفید تلاش واقعی برای تعهد به برجام انجام نداده است/بانکهای اروپایی پس از 8 ماه هیچ معامله ای ...
هستیم و این پس از اینکه این ادراک را پس از 40 ساخته ایم به مشکلی تبدیل شده است. درباره ترکیه سئوال شد: دکتر ظریف گفت در واقع بعد از اینکه وزیر خارجه شدم بلافاصله و پیش از آنکه با وزیر خارجه کری صحبت کنم با ترکها صحبت کردم و مذاکرات بسیاری داشتیم. و بالا و پایین های بسیاری بوده است. در عرض دو ماه گذشته مرتب تماس داشتیم درباره سوریه و کارهای خوبی درباره دیدگاهی برای آینده سوریه هم انجام ...
سرگذشت پسری که از بهزیستی به سربازی رفت
مخروبه در محدوده فرحزاد تهران ساکن شدند. پدر روزها از عرفان برای گدایی و توزیع مواد مخدر در پارک های فرحزاد استفاده می کرد و شب ها پیش چشم کودکش برای مشتریانش بساط می گسترد. یکی از همین شب ها نیروی انتظامی به محل سکونت پدر عرفان حمله و پدر را دستگیر می کند. در جریان حمله خانم دهقان ، همسایه خانه عرفان و پدرش، پلیس را از وجود کودکی در این خانه مطلع می کند و اطمینان می دهد مسئولیت عرفان را بر عهده ...
توطئه یک زن برای کشتن همسرش با همدستی پسری که عاشق خواهرش بود
اینکه یک روز سحر از من خواست همسر سابقش را از میان بردارم تا مزاحم زندگی و خوشبختی مان نباشد. اما من جرأت این کار را نداشتم و طفره می رفتم. همه چیز تمام شده بود تا اینکه در یک عروسی با پسر 18 ساله ای به نام نریمان آشنا شدم. او دانش آموز بود و مشکل مالی داشت. سحر تلفنی قول داد 6 میلیون تومان برای قتل همسرش بدهد که نریمان هم وسوسه شد. روز بعد با هم به طرف کرج رفتیم. سحر فرزندانش را به میهمانی ...
امیدواریم آمریکایی ها سر روس ها را در بحران سوریه کلاه نگذارند/ کمک به نیروهای مقاومت در قانون اساسی ما ...
...> ایشان گفتند که من برای رضای خداوند صبر می کنم ولی اگر خواستید در رابطه با فلسطین بروید بجنگید مثلا تا سوریه من را همراه ببرید. این شرط ضمن عقد شد که اگر در راه فلسطین خواستیم بجنگیم ایشان را همراه ببریم. ان زمان هنوز جنگ شروع نشده بود. -من خوانده بودم که به سنندج برای بازدید می رفتید ایشان را می دیدید و نمی دانستید انجا هستند. سردار صفوی: چند هفته بعد از ازدواجم عازم سنندج شدم ...
سرمقاله های روزنامه های سوم مهر
.... با همه خاطرات جاده های پرپیچ و خم، از شمال به تهران برگشتم؛ رفتم 10 متری سوم جوادیه، منزل مرحوم پدرم، نرگس و حسن و صالح را در خانه پدری گذاشتم. من با بوسیدن پدر و مادرم، خسته سوار ماشین رضا نقدی4 شدم. (نمی دانم چه شد که در این ایام از میان همه آدم هایی که آن روز ها درکشان کرده بودم، یاد شهید علیرضا هاشمی، بچه یکی از روستاهای قائمشهر افتادم و یاد او بهانه نوشتن این یادداشت شد). در منطقه 11 ...
پیش بینی یک شهید از کربلای4
انشاء الله آماده بشویم برای عملیات و به همراهمان بار و بنه زیادی نداشته باشیم. دو یا سه شب دیگر بیشتر به آغاز عملیات باقی نمانده است. من در باره کالک (نقشه) عملیاتی تا آن حدی که توجیه شدم می دانم که باز گشتی در کارم نیست. بازگشتی در کار هیچ کدام از ما نخواهد بود. منطقه جوری است که شاید دیگر اصلا نتوانیم بر گردیم و شاید جنازه من به دست شما نرسد. اما از شما یک چیز می خواهم و آن صبر و استقامت ...
آشتی با قرآن به سبک آیه گرافی
اتاق های گفت وگوی یاهو می رفتیم و به صورت تک تک پاسخ به شبهات مردم را آغاز می کردیم. خودم شخصا به کارهای گرافیکی علاقه داشتم و به یک جایی رسیدم که دیدم می شود این ها را به هم گره زد و نتیجه گرفت و تصمیم گرفتم یک کار مذهبی گرافیکی انجام دهم. در ابتدا خیلی ذهنم درگیر بود که چه موضوعی انتخاب کنم و بعد از بررسی فهمیدم مظلوم تر از قرآن نیست و حدودا از 3 ونیم سال پیش کار آیه گرافی را شروع کردم. آیه ...
خاطره منتشرنشده وزیر کار از دوران جنگ
گوشه ای کمین کرده بودند. در آن دوران هر کس لباس خاکستری به تن داشت، در خطر ترور قرار می گرفت و ترور می شد، هر کس عکس یک شهید یا امام شهیدان را به دیوار داشت (حتی در دکه یک یخ فروش در جنوب شهر تهران) ترور می شد، حتی کارگری (شهید صفدری کارگر کارخانه جنرال موتور) که چند ماه در جبهه بود (فقط به این جرم) وقتی در ماه مبارک رمضان به خانه محقر و کوچکش در محله نواب برگشت، تروریست ها در زمان افطار به بهانه ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (157)
چسبیدن کره بادام زمینی به سقف دهان، بعد ما تاچند سال قبل تو ایران اصن کره بادوم زمینی نداشتیم. 41. شما یادتون نمیاد، یه زمانی پیدا کردن آینه توی کیف مدرسه برابر بود با کشف یک تُن مواد مخدر. 42. تو ایران باید با 10 سال سابقه کار به دنیا بیای. 43. تو اینستا اینقدر دارن میگن برگ از درخت خسته شده پاییز بهونه ست که خود درختا بفهمن میگن بخدا این یه پدیده ی طبیعیه. ...
فاطمی نیا: در همه عملیات ها کنار مهدی بودم
، 3 و 4، خیبر، مرصاد، والفجر 10 حضور داشتم، روحیه ای که با حضور آن بزرگوار در رزمندگان تبلور می کرد باعث می شد در اکثر عملیات ها فاتح میدان باشیم. _ چند ماه در جبهه بودید و در کدام عملیات های مهم و حیاتی شرکت داشتید؟ فاطمی نیا: جمعاً 34 ماه در جبهه بودم که در 8 عملیات مهم و حیاتی از جمله والفجر، خیبر، مرصاد و بیت المقدس حضور داشتم. _ آیا هنوز ناگفته هایی از دوران 8 ...
روایت سی و یک سال چشم انتظاری پدر برای دیدن فرزندش/ رضایت مشروط مادر برای اعزام علی اکبر به جبهه
داشتی و برخورد خوبی بود، خیلی خیلی به او احترام بگذار اگر هم، بدی کرد به جدش بسپار ولی بی احترامی نکن. من معتقدم این ارادت زیاد به اهل بیت علیهم السلام و سادات در نحوه مرگ مادر نیز بی تأثیر نبود. مادرم، چند سالی بعد از ازدواج پدرش را از دست داد، سالی که بنابرگفته مادربزرگ، کربلایی محمد نتوانست به سفر هر ساله اش برای زیارت امام حسین علیه السلام نائل شود. آن سالی که غم نرفتن به ...
دبیر کل اوپک: لازمه ثبات در بازار نفت قیمت عادلانه است
داشتید، پایتخت ایران را چطور دیدید؟ تحت تأثیر میزان پیشرفت و توسعه تهران قرار گرفتم. آخرین بار 10 سال پیش در تهران بودم و خوشحالم که نسبت به آن زمان توسعه بیشتری در این شهر مشاهده می کنم. اخبار اقتصادی - شرق
نشان ویژه سمندریان در دستان علی رفیعی
آشنا شدم. همیشه از دوستی با سمندریان به خود بالیدم و به حضور او دلگرم بودم. این هنرمند باسابقه تئاتر افزود: تنها یک بار و در یک اثر نمایشی توانستم به عنوان طراح صحنه افتخار همکاری با او را داشته باشم. البته قرار بود در نمایش گالیله که هرگز اجرا نشد هم، با او همکاری کنم که نشد. رفیعی ادامه داد: امشب به یاد او و "هما"ی همیشه عزیز این هدیه زیبا و ارزشمند را دریافت می کنم و در باقی ...
جانبازی، سعادت الهی برای من بود
در قامت یک ورزشکار در میادین بین المللی حضور داشت، بعد از مجروحیت، وارد عرصه مدیریتی ورزش شد و حدود دو دهه ریاست فدراسیون های کشتی و ورزش های کارگری را برعهده داشت. حضور در جبهه به جای مسابقات جهانی شیرانی در یک خانواده ورزشی متولد شد و حدود چند دهه تنها مدال آور جهانی ورزش این استان محسوب می شد. شیرانی که در وزن 48 کیلوگرم کشتی فرنگی مسابقه می داد، در مسابقات انتخابی 1973 تهران ...
پسرم را کشتند چون معتقد بودند من مزدور خمینی هستم
و اجازه ورود دادند. تسنیم: بعد که وارد کشور شدید کجا رفتید؟ به مشهد رفتم. در مشهد حمام کردم و به زیارت امام رضا (ع) رفتم. تسنیم: در مشهد مهمان چه کسی بودید؟ هیچکس! کسی نداشتم. شب را در حرم امام رضا (ع) بودم. عجله داشتم. تا صبح هم زیارت کردم. پس از آن از مشهد به تهران آمدم. تسنیم: چند روز در مشهد بودید؟ یک شب. همان یک شب را هم در ...
کشاورز: از برد برزیل مغرور نمی شویم/ این تیم توجه ویژه ای می خواهد
خوشحالم که توانستیم مردم خوب کشورمان را خوشحال کنیم. این نتیجه برای اولین بار در تاریخ فوتسال ایران رقم خورده است؛ آن هم در جام جهانی و مرحله حذفی. خیلی خوشحالیم. * برزیل را چطور دیدید؟ این تیم میانگین سنی بالایی داشت و به نظر می رسید در اواخر بازی خسته شده است. به هر حال برزیل همیشه برزیل است. پتانسیل فوتسال آن ها آنقدر بالاست که می توانند هم زمان چند تیم ملی خوب داشته باشند. ضمن این که ...
چهره جدید اصولگرایان برای انتخابات 96/ کمیته انتخابات احزاب فعال شد
کار این نشست قرار داشت؛ طرح پارلمان جوانان اصلاح طلب برای اولین بار در سال 92 و توسط جمعی از جوانان در همایش ی در شهرکرد کلید خورد و پس از مدت ها مسکوت ماند. هاشمی رفسنجانی: وقتی وارد عالم سیاست شدم، نتوانستم از قریحه شعرم استفاده کنم رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: بنده به شعر علاقه داشتم و کم کم که وارد عالم سیاست شدم، نتوانستم از ذوق و قریحه ام استفاده کنم. هیچ ...
به خاطر یک نخ سیگار مرتکب قتل شدم
متهم در بازجویی ها به درگیری با مقتول اعتراف کردند. جمشید گفت: من معتاد به مواد مخدر بودم تا اینکه دو سال قبل در این کمپ بستری شدم و اعتیادم را ترک کردم. پس از این به عنوان مستخدم کمپ شروع به کار کردم. آن زمان که من بستری بودم مستخدمان رفتارهای بدی نسبت به ما داشتند. آنها ما را شکنجه می دادند و حتی در زمستان ما را در حوض آب یخ می انداختند تا سختی های ترک اعتیاد همیشه در یادمان بماند و ...
قاتل ستایش، چگونه دختر 6ساله را در بیابان کشت؟
و بعد از قتل وی گوشواره هایش را فروخته است. این مرد 33ساله متاهل و دارای سابقه محکومیت دوماهه بهدلیل سرقت بوده است. متهم در جلسه دادگاه که اوایل خردادماه سال جاری در شعبه اول کیفری یک استان فارس برگزار شد به بزه ارتکابی اعتراف کرد و در خصوص این جنایت توضیح داد: آن روز همسرم به خانه مادرش رفته بود . به من زنگ زد و گفت معلم پسرم نیامده و از من خواست دنبال فرزندم بروم. من به مدرسه او رفتم ...
داستان سرایی زن جوان برای فرار از خانه
از طرف مژگان آمده است. من که به شدت ترسیده بودم و فکر می کردم این مرد قصد آزار و اذیت مرا دارد از سوار شدن به خودروی وی خودداری کردم و از محل ترمینال متواری شدم، اما در زمان فرار از دست مرد 40 ساله کیف حاوی گوشی تلفن همراه، مدارک شناسایی و تمام پول هایم پیش او باقی ماند. هیچ آشنایی در شهر ارومیه نداشتم سرانجام پس از گذشت یک روز بلاتکلیفی تصمیم گرفتم به پلیس مراجعه کنم. سرهنگ ...
همکلاسی ها پس از چهار دهه گرد هم آمدند
دانست بجز من کسی جرأت این کار را ندارد مرا تنبیه می کرد. بارها از کلاس درس اخراج می شدم و از من می خواستند که پدر و مادرم را به مدرسه بیاورم اما من به آنها نمی گفتم. این شیطنت ها اجازه نمی داد که درس بخوانم و به همین دلیل مردود می شدم و یک پایه ابتدایی را در چند سال می خواندم. تحصیلات را تا دوم راهنمایی ادامه دادم و بعد از آن سراغ کار رفتم. وقتی باخبر شدم که بعد از 43 سال دوباره همکلاسی هایم را خواهم دید از خوشحالی خواب به چشمانم نمی رفت. ...
مردی که در تلگرام زن بود
تصمیم آخر را گرفتم که با مژگان از ایران بروم. با 3 میلیون پولی که در خانه داشتیم سوار اتوبوس شدم و به ارومیه رفتم. در ترمینال ارومیه منتظر مژگان ایستاده بودم که دیدم مردی حدودا 40 ساله با ماشین شخصی اش مقابلم ایستاد و گفت که از طرف مژگان آمده است. نمی توانستم به او اعتماد کنم و احساس ترس داشتم. همین که سوار ماشینش شدم ترسم بیشتر شد اما بالاخره توانستم از دست او فرار کنم اما کیفم که در آن ...
ظریف:ایرانیان نسبت به قبل از برجام، اطمینان کمتری به آمریکا دارند
تصمیم گرفتیم فقط موضوع را به توافق اتمی محدود کنیم. این اشتباهی است که برخی افراد اینجا در آمریکا به آن مرتکب می شوند آنان گمان می کردند این توافق می بایست همه اختلافات بین ایران و آمریکا را حل می کرد. توافق (معامله) بسیار واضح و روشنی است با تقاضاهای مشخص از سوی هر طرف. آن کاری که ایران موظف به انجام دادن آن است می تواند توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید شود که چندین بار هم آژانس ...
سرمقاله های روزنامه های کشور
تهران) ترور می شد. حتی کارگری (شهید صفدری کارگر کارخانه جنرال موتور) که چند ماه در جبهه بود (فقط به این جرم) وقتی در ماه مبارک رمضان به خانه محقر و کوچکش در محله نواب برگشت، تروریست ها در زمان افطار به بهانه دادن آش، به خانه او تهاجم کردند و خانه اش به آتش کشیده شد. هر بار هر نشانه و نقشه ای در خانه تیمی تروریست ها کشف می شد، اسباب کشی با اثاثیه ای که همه آنها در یک وانت جا می شد، شروع می شد؛ یادش ...
دیوارهای خانه نبودنی را تکرار می کنند؛ چرا پدر برنگشت؟! / دلشوره های آخرین مکالمه
برگشتی نداشت حالا دیوارهای خانه یک نبودنی را دائما تکرار می کنند با خودشان... قرارمان این است برویم سر مزار و عصر بیاییم برای دیدن اهالی خانه. همانجا دم در منتظر می مانیم تا همسر و تنها فرزند ذکور خانواده به ما بپیوندند، بعد از چند دقیقه سید علی هشت ساله و مادرش می آیند و راه می افتیم. هنوز مادر لباس مشکی به تن دارد... در مسیر مادر از تب نابهنگام زهرای دو ساله می گوید و از بی تابی اش برای ...