سایر منابع:
سایر خبرها
فال روزانه - فال امروز شما چهارشنبه 14 مهر 1395
اردیبهشت : متن کامل فال حافظ با صوت و معنی ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی***دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی دایم گل این بستان شاداب نمی ماند***دریاب ضعیفان را در وقت توانایی تعبیر: با کسانی دوستی و رفاقت کنید که حق دوستی را بجا آورند، پارسا باشند و زخم دلتان را مرهمی گذارند نه اینکه عهد بشکنندو حق آشنایی را فراموش کنند. همتی کنید تا دلتان باز هم مثل موم نرم شود ...
نذرهای ماندگار
به گزارش آی سبک ، نذرهای فرهنگی موضوعی است که پرونده امروز زندگی سلام به آن پرداخته است. نذر فرهنگی فرصت های تازه ای را برای همه مردم ایجاد می کند و می توان در هر موقعیتی در کنار نذرهای غذایی با ارائه محصول فرهنگی اثربخش و کاربردی، رنگ و بوی تازه و ماندگاری به این سنت حسنه بخشید. نذرهایی که در کنار سیر کردن جسم، روح را هم سیراب کند. می توانیم همان مقداری که برای اطعام تلاش می کنیم و دست به دست هم ...
لانتوری فیلمی پیچیده و سردرگم
اجباری داشته، به تهران فرستاده شده، احتمالا خریداری شده، هیچ کس این را به عنوان یک مساله اجتماعی ندید، که یک نفر تن فروشی می کند، در ابتدا به او می گویند اگر تو را زدند تو هم بزن. از نظر من، به این شخصیت، خیلی کم پرداخته شد، شخصیتی بود که باید شناخته می شد، ولی سطحی از آن گذشته شد. اعزازی در خصوص شخصیت باران گفت: دختری که تن فروشی می کند و برای کودکان پرورشگاهی کادو می خرد، باید دقت کرد ...
بعد تو ضرب المثل شد دختران بابایی اند...
خدا قرار داده است. لذا این عمل و اعتقاد او شرک به شمار می آید. چون همه آثار تنها به خدا بر می گردند الا باذنِ الله و هیچ چیز در عرض خداوند استقلال ندارد اَنتُمَ الفُقَراءُ اِلَی اللهِ (فاطر/15) بنابراین شرک هایی که در ما وجود دارند، اکثرا شرک های خفی است، که شرک مغفور به حساب می آیند. یعنی خدای متعال در نهایت این شرک ها را می بخشد. در روایات نیز به این مسئله اشاره شده است که دو نوع شرک ...
روایت سی و یک سال چشم انتظاری پدر برای دیدن فرزندش/ شهیدی که تا لحظه آخر شهادت ذکر می گفت
: داداش علی اکبر تو در سرت چند چشم داری که مراقب همه هستی! اخلاق خاص و عالی داشت از این کمک رسانی ها نه تنها نمی ترسید بلکه لذت می برد می گفت: کاری که برای خدا باشد ترسی ندارد، باید در کار اشتباه از خدا بترسم. قاسم تاجیک یکی از دوستانش تعریف می کند: روزی در مسیر رفتن به سرکار – صنایع دفاع- در ماشین با راهپیمایی مردم برخوردیم، علی دستانش را گره کرده و فریاد می زد: مرگ بر شاه.. مرگ بر شاه ...
اینجا یکی تابلو شده است!
...> فیلمبردار دوربین را برمی دارد و به آرامی به طرف عقب می رود و خانم هنرمند هم درحالی که می خواهد از زندگینامه و گذشته خود سخن بگوید، به دنبال فیلمبردار حرکت می کند:" من ازهمون دوران طفولیت علاقه زیادی به هنرداشتم!... کجاداری میری آقای فیلمبردار متبحر و مهربون؟! صبرکن، من دارم حرف می زنم!... بابام همیشه می گفت: هی دخترگلم! تو اگه تلاش کنی و زحمت بکشی، بالاخره برای خودت کسی می شی و همه بهت افتخار می ...
قیام هوشمند عاشورا زمینه ساز پیشرفت اندیشه عدالت اجتماعی
بربندد و به جای آن در رفتار مردم فرهنگ غیردینی حاکم باشد نمی توان آن جامعه را دینی شمرد؛ گرچه همه آن افراد خود را دیندار بپندارند . پایبندی به فرهنگ دینی یا استحاله فرهنگی مسئله عصر امام حسین علیه السلام یا مسئله امروز و فردای جامعه ما نیست، بلکه درگیری اساسی میان رسول خدا صلی الله علیه و آله و مخالفان آن حضرت نیز در این گونه مسائل بود . الف/1- حمایت از دین براساس آیات و ...
موسیقی در اسلام
جایی امن راهنمایی کرد که آبی گوارا داشت و سایه ای برای آسودن. پس برفتند و نوشیدند و آب فراوان برداشتند و رو به مقصد نهادند. چون به مدینه رسیدند، برای پیامبر(ص) توضیح دادند که چگونه خداوند به برکت شعر امرؤالقیس حیاتی دوباره به آنان بخشید. عبدالله سخن را به انجام رسانید و همه آن را بپسندیدند. سپس او و همراهان وی برخاستند و برفتند. (الاغانی، ج8، صص9197) ابوالفرج روایت دیگری نیز آورده است ...
هاشمی تغییر کرده است/ روحانی را خیرالموجودین اصلاحات می دانم
خدمت به مردم، می فهمند که نقد وهن آمیز و دور از واقع نسبت به هاشمی رفسنجانی، نقد غلطی بوده، نقد منصفانه ای نبوده است. دوستان اصلاح طلبی که نسبت به هاشمی منتقد بودند در این فرآیند متوجه این معنا شدند که گر تو بهتر می زنی بستان بزن! . یعنی وقتی کار را دستشان گرفتند دیدند حکومت داری و دولتمردی مساله ساده ای نیست؛ اگر تا دیروز بالای گود ایستاده بودند و نقد می کردند امروز خودشان وسط گود هستند و سیاست ...
صوت مداحی، اشعار و مقاتل دوم محرم ورود کاروان به کربلا
گریه کردند . نوشته اند : امام حسین (ع) با یارانش اتمام حجت کرد . امام گروهی که به طمع مال ومقام دنیا با امام آمده بودند ، پس از این خبر ، از حضرت جدا شدند . سخن امام حسین (ع ) با مردی از اهل کوفه در این منزلگاه : به خدا سوگند که اگر تو را در مدینه ملاقات می کردم ، اثر جبرئیل را در خانه ما ، ونزول او برای وحی به جدم را ، به تو نشان می دادم . ای برادر ! عموم مردم دانش را از ما ...
نمی خواستم هاشمی رادیکال شود
را شعبه ای از ولایت رسول اکرم نام بردند، گفتند ولی فقیه می تواند حتی واجبی را موقتا تعطیل کند. هاشمی به تناسب زمان تغییر کرده است، اصلا همه تغییر می کنند، باید هم تغییر کنند. دوره ای که جنگ تمام شد، تازه همه عوارض جنگ خودش را نشان داد، دیدگاهی که آقای هاشمی داشت، این بود که ما تا زیرساخت ها را سامان ندهیم، نمی توانیم صحبت دیگری بکنیم که دردی از مردم دوا شود؛ چون جنگ تمام شده و خواست و نگاه ...
روزنامه های دوشنبه
و گو با جام جم از این می گوید که فقط در ماه های تیر و مرداد گذشته پلیس راهور با 4000 راننده حمل و نقل عمومی به دلیل اعتیاد و تخلفات حادثه ساز برخورد کرده است. روزنامه جام جم با درج عنوان نگاهبانی از یاد شهدا یک وظیفه است، نوشت: به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار، هدف از جنگ نرم و پنهان دشمن را دور کردن مردم از عرصه جهاد و مقاومت، بی ...
فال روزانه - فال امروز شما سه شنبه 13 مهر 1395
کاری یا زندگی شخصی خود تعادل خوبی برقرار کنید. اما از اینکه در مورد احساسات خود صادقانه حرف بزنید هیچ ترسی نداشته باشید. فال حافظ امروز متولدین شهریور : متن کامل فال حافظ با صوت و معنی تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی***ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی به خدایی که تویی بنده بگزیده او***که بر این چاکر دیرینه کسی نگزینی تعبیر: معمایی برایتان پیش آمده که ...
سخنان امام حسین در افشای مفاسد معاویه و یزید که عاشورا را رقم زد
، گرچه خداوند نورش را گسترش خواهد داد و گرچه کافران آنرا نپسندند. (4) شما را به خدا سوگند! آیا می دانید که علی بن ابی طالب برادر پیامبر(ص) بود؟ در آن هنگام که رسول خدا مسلمانان را با یکدیگر برادر کرد میان خود و پدرم پیمان برادری بست و فرمود: در دنیا و آخرت تو برادر منی، و من برادر تو هستم ...شما را بخدا! ای مردم آیا می دانید که رسول خدا(ص) علی بن ابی طالب را در روز غدیر به جانشینی خود ...
بررسی فلسفه نهضت امام حسین(ع) در قرآن کریم
مستتر دارد. انسان با مطالعه ی نهضت امام حسین (ع) همه این حقایق و سنن الهی را می بیند. سپاه حسین بن علی (ع) لحظه به لحظه از نظر عددی و ظاهری تحلیل می رود، عده ای همان لحظات اول با حسین (ع) نیامده و میدان خالی کردند ، عده ای در وسط راه ، عده ای در پایان راه و شب آخر ، اما عده ای دیگر چون پروانه گرد شمع و جود امامشان ماندند و عاشقانه با او پر کشیدند. حسین (ع) و یاران وفادارش در ...
گفتن یک "غلط کردم" اینقدر سخت است؟
.... مرا ببخش که عریان انذارت میکنم . اما شفافیتِ تلخ بهتر از نفاقِ شیرینی است که مگسان روزگار گرد حنجره ات بسته اند. باز کن حنجره را و به احترام شهدای 88 فریاد بزن : غلط کردم...غلط کردم...غلط کردم. یکبار دیگر بگو : قولو لااله الله تفلحوا. تا : لعلکم ترحمون. منبع: 598 ...
روز شمار وقایع محرم
هاشم را به دره ای که منتسب به آن حضرت بود برد،و اطراف آن را محکم کرده وبرای حفظ جان پیامبر صلی الله علی وآله وسلم شبانه روز کمر همت بست. آن حضرت شبها با شمشیر پروانه وار گرد شمع وجود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می گردید ومی فرمود : تا زنده ام دست از یاری او برنمی دارم. او در هرشب چند بار محل خواب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را تغییر می داد وعزیزترین فرزند خود یعنی امیرالمؤمنین ...
لشکری می رسد از راه خدا رحم کند...
هایی که کشیده، بخواهد مردم را هدایت کند و از طرف خدا نباشد، فایده ای ندارد. روایت شده که شخصی از مولای خودش فرار کرد و نزد امام صادق رفت. امام به او گفتند: برو به ارباب خودت سلام برسان و به او بگو که امام صادق فرموده اند که من را ببخش. این غلام در راه برگشت به یکی از متوسمین برخورد کرد. متوسم به او گفت: به کجا داری می روی؟ من هرچه به تو نگاه می کنم می بینم که همه اعضایت می گویند که تو کشته خواهی ...
توصیه های میرزا اسماعیل دولابی برای حضور در حرم سیدالشهدا(ع)
.... سینه زدن خیلی قشنگ است و نافع، مواظب باش در طول سال چند دفعه سینه زدن را ترک نکنی، شخص وقتی سینه می زند، یا امام درون جا آن سینه می رود یا سینه زن به درون امام می رود، در همه عمر یک نوبت هم که شده برای حضرت زهرا و امام حسین (ع) سینه بزن، سینه زدن برای امام حسین (ع) بدن را سبک می کند زیبا و تمیز می کند، تا جایی که عکس خوبان خدا را در آن پیدا می شود. می گویند امام حسین (ع ...
روز اول محرم بر امام حسین (ع) چه گذشت؟
، بنی هاشم را به دره ای که منتسب به آن حضرت بود، برد و اطراف آن را از لحاظ امنیتی استوار کرده و برای حفظ جان پیامبر (ص) شبانه روز کمر همت بست. آن حضرت شب ها با شمشیر پروانه وار گرد شمع وجود پیامبر (ص) می گشت و می فرمود: تا زنده ام دست از یاری او برنمی دارم . او در هر شب چند بار محل خواب پیامبر (ص) را تغییر می داد و عزیزترین فرزند خود یعنی امیرالمؤمنین (ع) را به جای آن حضرت می خوابانید و ...
گم گشته ی دیر آشنا
محمد منصوری/میرملاس از هنگام نوجوانی و جوانی با او کم و بیش آشنایی داریم که پس از آن چنان ما را در کام کشیده است که هر لحظه می توان با او زندگی کرد ، این هم حقیقتا نه مجازا واقعیت دارد. روزی نیست که به او نیاندیشیم یا از او نگوییم یا [...] محمد منصوری/میرملاس از هنگام نوجوانی و جوانی با او کم و بیش آشنایی داریم که پس از آن چنان ما را در کام کشیده است که هر لحظه می توان با او زندگی کرد ، این هم حقیقتا نه مجازا واقعیت دارد. روزی نیست که به او نیاندیشیم یا از او نگوییم یا با او سخن نگوییم یا به آثارش مراجعه نکنیم یا شعری از اشعارش را در خاطرمان نگردانیم یا در نوشته ای به کار نبریم و یا در خطابه ای از آن استفاده نکنیم لذا با زندگی روحی و فکری ما عجین شده است . باری ؛ مولانا جلال الدین محمد بلخی شاعر پارسی زبان قرن هفتم ، با آنکه چند سال اول کودکی را در خراسان زندگی کرد اگر چه نگوییم او شاعر ایرانی به معنای مصطلح امروزی کلمه است ولی به ایران بزرگ و حوزه فارسی زبان متعلق می باشد ؛ اما چه زشت است که بر سر ایرانی بودن یا ترکی بودن یا روسی بودن مولانا کشمکش دارند ؛ هر چند که مولوی برای حوزه فارسی زبان فخر ملی ست اما مولانا اختصاص به مالکیت و محدود به مرز های جغرافیایی ندارد ؛ او از آنِ کسی است که مثنوی را احساس می کند و می فهمد . می دانیم که در بلخ زاده شد مرز میان افغانستان و تاجیکستان کنونی که یک سال قبل از حمله مغول در دوازده سالگی هجرت کرد و سرنوشت چنین بود که گر چه مغول ها به ایران حمله کردند و آن ویرانی و کشتار را پدید آوردند ولی در فضای به وجود آمده به رشد نوعی از شعر ، عرفان و بلاغت مجال داد که دست کم چند شاعر بزرگ به ما تقدیم کنند که مولانا یکی از آنها بود و لذا او به حج رفت و نهایتا به ترکیه و در قونیه سکونت گزید که در آنجا حلقه ای از یاران پارسی زبان داشت و چنین بود که می توانست این اشعار را بسراید چنان که می دانیم مولوی در خلوت نمی نشست تا شعر بگوید ، نه غزل هایش و نه مثنوی معنوی او چنین سروده شده اند . مثنوی معنوی که همچنان مورخان نوشته اند و خود مثنوی گواه می دهد ، مولانا شب ها می نشست با یاران خویش و گاهی تا سپیده دم می گفت و آنها می نوشتند . او دست به قلم نمی برد و چیزی بر کاغذ نمی آورد ، در همین دفتر اول اشاره ای هم می کند : صبح شد ای صبح را پشت و پناه / عذر مخدومی حسام الدین بخواه (1) بنابراین نشان می دهد که سخن تا صبح می کشید ، مجلسی بوده و گاهی نامحرمانی وارد مجلس می شدند و مولوی دم در می کشید و سخن نمی گفته است : چون که نامحرم در آید از درم / پرده در پنهان شوند اهل حرم چون در آید محرمی دور از زند / بر گشایند آن ستیران روی بند (2) دوستان مولانا حقیقتا به سان ضبط صوت های امروز عمل می کردند حتی یک کلمه از سخنان او را نمی گذاشتند روی زمین بیافتد و همه را ثبت می کردند به همین دلیل اختلاف نسخ میان مثنوی و دیوان شمس نه اینکه چیزی نباشد اما نسبت به آن هجم عظیم شصت هزار بیت مسلما کم است و اینها حافظان بسیار امین و احسانا با سواد بودند گر چه بسیار از آنان هم افراد عادی بوده اند به همین خاطر مولوی قدری مسیحا وار عمل می کرد ؛ نزد عالمان و فرهیختگان و فضلا نمی رفت و مجلس او از مردم عادی ، بازاری ، کسبه و نافرهیختگان و تحصیل نکرده گان تشکیل می شد و حتی بر ایشان خرده می گرفتند که این جماعت نا اهل هستند که در جواب می گفت : ” اگر اهل بودند خود خدمتشان می رسیدم ” . او اینچنین رفتار می کرد ، دیگران که این وضعیت را ملاحظه می کردند که مولانا با اینگونه افراد می جوشد در مجلسش شرکت نمی کردند اما همین دسته های عادی بزرگترین خدمت را به او می کردند که به ثبت این اشعار در تاریخ انجامید . به عقیده نگارنده ؛ مولانا به ظاهر شاعر ولی جامعه شناسی زبردست در حوزه روش شناسی مردم نگارانه است ، وی همچنین د رحوزه کنش متقابل نمادین نیز ورود کرده که روش او روش هم دِلانه است زیرا که ا با حضور یافتن در بین گروه های مختلف زندگانی آنها را در قالب شعر و پند و اندرز بیان کرده است . باید به این نکته توجه داشت که سبک در گذشته اینگونه بوده است که تحصیل کرده گان مخصوصا کسانی که در علوم دینی تحصیل کرده اند ، ذولسان بوده اند . به دو زبان قطعا مسلط بوده اند خصوصا در زبان فارسی و عربی که مولانا یکی از آنهاست ، همچنین حافظ و سعدی . مولوی اشعاری هم به زبان عربی ، ترکی و همچنین یونانی عامیانه دارد اما مطلقا از اهمیت شعر های پارسی اش برخوردار نیست زیرا که با اشعار ترکی و عربی و ... تفنن می کرد . به گفته تحلیل گران ، اشعار عربی حافط بلاغت چندانی ندارد و سست می باشند اما سعدی را عربی دان درجه یک می دانند که قصاید فوق العاده ای هم دارد . مولانا در جایی شعری دارد که شاید با مزاق ما پارسی زبانان خوش نیاید آنجا که می گوید : لی حبیباً حُبهُ یشوی الحشاء / لَو یَشیع یَمشی الی عینی مشاء (3) من دوستی دارم که عشق او دل من را بریان کرده است ... که سپس می گوید : پارسی گو گرچه تازی خوشتر است / عشق را خود صد زبان دیگر است بوی آن دلبر چون پران می شود / آن زبان ها جمله حیران می شوند (4) در نتیجه زبان اصلی او پارسی بوده است و بدین زبان اشعارش را می سروده است ، در دیوان شمس هم همینگونه است حتی غزل های ملمع دارد. ما با چند شخصیت از مولوی در “مثنوی معنوی” ، “غزلیات شمس” و همچنین در “فیه ما فیه” مواجه هستیم ؛ در مثنوی شیوه مولوی معلم وار است ، گاهی شور شاعری او بالا می گرفته است اما خویشتن داری می کرد و می کوشید بر آن مهار بزند یا به قول خودش : در چنین مستی مراعات ادب / خود نباشد ور بود باشد عجب (5) عبد الحسین زرین کوب در جایی می گوید (6)که سبک مولانا ” منبری ” است گویی که مخاطبان و مستمعان در حضور او هستند و برایشان سخن می گفته است و به فراخور حال مخاطبانش توجه می کرد ، اگر می دید ملول اند قصه یا مثلی می گفت حتی گاهی سخنانی می گوید که از داستان های عامیانه هم پایین تر است تا جایی که الفاظ رکیک چاره ی کارش بوده است ؛ این شیوه نزد هیچ یک از بزرگان دست کم یافت نمی شود . علاوه بر این که نکوهشی هم بوده و خواسته از آن حشمت فضلایی خویش بکاهد تا به زیر آید و همنشین دیگران گردد . در مثنوی چنین است که ، پند می دهد واعظی می کند اما در عین حال حکمت های خیلی عمیق می گوید و قابل درک است چون در خور فهم مخاطبانش نگفته است و مشخص است که برای دیگران سروده است . مرحوم جلال همایی تعبیر خوبی دارد ، می گوید : مولانا به سان یک غواص است که تا مدتی روی آب شنا می کند و یکمرتبه غوطه می خورد و متوجه نمی شوی تا چه عمقی رفته و از جایی دیگر دوباره سر بیرون می آورد . به همین خاطر است که تمام احوال مولوی در مثنوی منعکس شده است ، و همچنین بهترین آینه ای که بخواهیم مولوی را در آن ببینیم و بشناسیم همین کتاب مثنوی ست که چیزی نیست که او فرو ننهاده باشد آنجا که می گوید : ما چه خود را در سخن آغشته ایم / کز حکایت ما حکایت گشته ایم گر هزارن طالب اند و یک ملول / از رسالت باز می ماند رسول اسب خود را ای رسول آسمان / در ملولان منگر و اندر جهان فرخ آن ترکی که استیزه نهد / اسب خود در خندق آتش جهد گر پشیمانی بر او عیبی کند / اول آتش در پشیمانی زند خود پشیمانی نروید از عدم / چون ببیند گرمی صاحب قدم (7) بر خود نهیب می زد که تند و گرم برو آن وقت ملالت های دیگران تو را سرد نخواهد کرد . و همچنین مولوی شاعر و عاشق در دیوان شمس را می یابیم ؛ به تعبیر خود : حلاج اشارتگر از خلق به دار آمد / از تندی اسرارم حلاج زند دارم (8) می گوید من در دیوان شمس راز هایی را فاش می کنم که اگر حلاج بود او خود مرا دار می زد . ” شمس به مولانا آموخت که در ساحت عشق محققانه سخن بگوید ” (9) ؛ تا پیش از شمس مولوی یک غزالی دیگر بود ، مرد عالمِ مفتی ، خطیب و واعظ و همچنین خوش زبان و بلیغ ولی عنصری که کم داشت ” عشق ” بود این همان گوهری بود که شمس در واقع نصیب مولانا کرد . شمس در سطحی نبود که به مولانا مطالبی یاد دهد چون مولوی از او عالم تر بود اما در حقیقت شمس این بارهایی را که بر دوش مولوی سنگینی می کرد ، دویدن او را کند تر کرده بود ، گرفت : گفت که تو شیخ شدی شمع شدی رهبر این جمع شدی / شمع نیم جمع نیم دود پراکنده شدم (10) تمامی متعلقاتش را از او ستاند و به فرمان شمس آنها را ترک گفت و به همین خاطر سماع پیشه کرد . صاحب نظران بر این باورند که مثنوی ؛ قرآن در زبان فارسی است ؛ تفسیر قرآن نیست بلکه قرآن است در زبان فارسی . مولوی اذعان می کند که به او هم وحی شده است حتی بدون اینکه بداند اشعار را بر زبان آورده است ؛ اگر بپذیریم که این ادعا صحیح باشد به توجه به ابیات مولوی آیا سکوت دو ساله ی او بین دفتر اول و دوم شباهتی با ویژگی هایی از حضرت محمد (ص) ندارد؟ . مدتی وحی به پیامبر نمی رسید و از این حالت ملول شده بود که آیه رسید : مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ قَلَی (11) ؛ خدا تو را ترک نکرده ، و با تو وداع نگفته است . در نظر مولوی اینچنین بوده است چون مقدمه ای بلند که بر مثنوی در دفتر اول نوشته است آنجا تمام اوصافی که قرآن برا خویش شمرده است او برای مثنوی ذکر می کند : ” کتابی که جز پاکان دستشان به آن نرسد یا خداوند با این کتاب عده ای را گمراه و عده ای را هدایت می کند ” . یا در جایی می گوید : هست قرآن حال های انبیا / ماهیان پاک بحر کبریا (12) او معتقد بود که وحی پایان نپذیرفته است ، برای خویش مقام پیامبری قائل نبوده است ولی متوجه این امر هست که وحی پایان نیافته است ، نه اینکه هر کسی که به او وحی شود پیامبر است چرا که وقتی کسی ماموریت پیامبری دارد ، پیامبر است به همین خاطر است که می گوید برای اینکه عامه انکار نکنند می گوییم وحی دل است و الا منظور همان وحی حق است چون وحی یک امر ذو مراتب است هم ضیعف تر هم قوی تر دارد همچنان که در قرآن است و مولوی هم بدان استناد می کند ، حتی در مثنوی هم اذعان می کند : نه نجوم است نه رمل است و نه خواب / وحی حق الله اعلم بالصواب از پی رو پوش عامه صوفیان / وحی دل خوانند آن را در بیان (13) او اذعان می کند که وحی حتی بر زنبور هم فرو آمده چرا که بر اثر وحی الهی زنبور مولد عسل شده است سپس ما آدمیان که خداوند فرموده است : وَ لَقَد کَرَمنا بَنی آدم ... وحی نازل شده بر ما قطعا برتر از زنبور خواهد بود و لذا چرا به ما وحی نشود تا ما از طریق الهام و کشف حقایق را دریافت نکنیم . چون که او حی الرب الی النحل آمدست / خانه ی وحیش پر از حلوا شده ست این که کرمناست بالا می رود / وحیش از زنبود کی کم می رود (14) مولانا هم اهل طریقت ، شریعت و هم حقیقت بوده است و این سه کمتر در یک نفر جمع می شود که این بزرگوار این سه را در خود گرد آورده است . . پی نوشت: مثنوی معنوی ؛ دفتر اول ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر اول ، مولوی غزلیات شمس ؛ غزل شماره 264 ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر دوم ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر سوم ، مولوی پله پله تا ملاقات خدا ؛ دکتر عبدالحسین زرین کوب مثنوی معنوی ؛ دفتر سوم ، مولوی غزلیات شمس ؛ غزل شماره 1459 ، مولوی قمار عاشقانه ؛ فرج دباغ غزلیات شمس ؛ غزل شماره 1393، مولوی قرآن کریم ؛ سوره الضحی ، آیه -3- مثنوی معنوی ؛ دفتر اول ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر چهارم ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر پنجم، مولوی درج شده توسط : سرویس خبر و رسانه " میرملاس " ...
عاشقانه کویری آقای "پروانه"/ برابر تو به گریه نشستم؛ بگو چه کنم؟!
نسیم نوشت: سیستان و بلوچستان و در کل خطه جنوب شرق کشور با محرومیت های گوناگونی دست و پنجه نرم می کند، محرومیت های مادی از یک سو و عدم توجه کافی از سویی دیگر باعث ایجاد رنجی مضاعف برای مردم دیار نیمروز می شود. اگر بخواهیم در ذهنمان مروری داشته باشیم بر تعداد آثاری که پیرامون سیستان و بلوچستان خوانده یا دیده ایم شاید به سختی بتوانیم به اندازه انگشتان یک دست نام ببریم؛ نام سیستان و ...
ای کاش آن حرامزاده را می کشتیم!
بازنشسته هایی بود که برای کتابم با او مصاحبه کردم: اما برای مادرش خوب بود: زندگی و جرایم گانگسترهای یهودی. طبق یادداشت هایم، من در روز 15 اوت سال 1988 میلادی در "کافه پیکاسو" واقع در خیابان هِرزلیا پیتوآ با او ملاقات داشتم. آن کافه حدود 20 کیلومتریِ شمال تل آویو بود. آن سال ها، او در رژِیم صهیونیستی زندگی می کرد. او گفت: دوستانم مرا هلندی صدا می زنند. مشکلی ندارد، تو هم مرا هلندی صدا بزن ...
این ترانه سراهای ایرانی چه زود به شهرت رسیدند
... در واقع نیلوفر لاری پور در آستانه سومین دهه از زندگی اش به شهرتی رسیده بود که عموم اهالی هنر و موسیقی او را می شناختند. مردم هم ترانه هایش را با صدای شادمهر عقیلی شنیده بودند. بعدها علی لهراسبی و بهروز صفاریان هم ترانه هایی از او خواندند تا به شهرتش اضافه شود. به خصوص یکی از ترانه های آلبوم ماندگار شاید بیشتر در ذهن همه مانده باشد؛ وقتی زنده یاد ناصر عبداللهی خواند: یه زخم کهنه روی ...
تهمت هایی که عرب جاهلی درباره قرآن به پیامبر(ص) می زد
تو و یا نگارش از کتاب های پیشینیان می انگاشتند). اگر پیامبر اکرم(صلی اللهعلیه وآله وسلم) مدّتی در دوران کودکی گرد کتاب می گشت و همچون کودکان نوآموز و دانش آموز، مشق می کرد، آیا می توانست پس از نزول قرآنچنین ندایی را در مکه در میان گروهی که از تمام خصوصیات زندگی وی آگاهی داشتند، سردهد؟ و با ندای رسا بگوید: مردم همه شما می دانید که من پیش از بعثت اصلاً کتابی نخوانده ام و خطّی ننوشته ام، چگونه ...
فراهم نمودنِ نسخه ی قرآنی برای ابوبکر (1)
وقت چطور ممکن است که آنچه نوشته اند همه بر آن قبیل نوشت افزارها باشد که او گفته! آیا این نوشت افزارها، همانها نبود که در خانه ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و مجموعه ی خود را از آن گرد آوردند؟ پس چرا این را به سکوت برگزار کرده اند؟ اما نکته ی اصلی در آن دو روایتِ اول تردید و دودلی ابوبکر است. می دانیم که در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) قرآن بارها مقابله و حفظ و ...
اهمیت هم نشینی، تبرک و توسّل به اولیاء الله در مثنوی
مثنوی چندین دراز به وارثان من سلام برسان و این سفارش را مو به مو و به طور دقیق برای آنان بازگو کن، تا از فراوانی آن گنجینه ها بیمناک نشوند و بدون هیچ گونه اکراهی آن را به مهمان بسپارند. اگر غریب وامدار گفت: این همه جواهرات را من نمی خواهم، به او بگو: تو حالا این گنجینه را بگیرد و زیادی را به هر کسی که میخواهی ببخش، زیرا طبق سخن حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم)، هر کس هدیه خود را پس ...
بعضی از چیزها ندانیم بهتر است
) به مسجد آمد . گروهی را دید که پیرامون مردی گرد آمده اند . پرسید: این کیست؟ گفتند: علامه است. فرمود: در چه چیز علامه است؟ گفتند: داناترین مردم به انساب و وقایع عرب است و بیشتر از همه به روزهای مهم جاهلیت و اشعار عربی آگاه است. پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرمود: این را اگر کسی نداند، زیان نمی کند و کسی که می داند، نفعی نمی برد. (میزان الحکمه، ح 14114 به نقل از مالی صدوق، 220/13) ...
چگونه به خودتان جرات می دهید در صحن مجلس خلاف بگویید؟!
ظریف نیست. من در مورد سه سئوال حرف میزنم و دارم در مورد برجام نظر میدهم. شما نباید در جایگاه هیئت رئیسه گرد و غبار کنید که مردم نفهمند من چه میگویم. نمیشود که هر جور که میخواهید جلسه را اداره کنید. من در موضوع صحبت میکنم و شما هم باید گوش کنید. این نماینده مجلس افزود: آقای ظریف اشتباه بود که بعد از اجرایی شدن برجام، وقتی جلوی چشم تمام آمریکایی ها و اروپایی تعهد را نقض کردند اما شما ...
ظریف: خوشحالم که بردارانم - قاسم سلیمانی - ، - حسن نصرالله - و - رمضان عبدالله - از سیاست های
ملت گریبان دشمن را بگیرد. ما قصدمان آقای ظریف نیست. من در مورد سه سئوال حرف میزنم و دارم در مورد برجام نظر میدهم. شما نباید در جایگاه هیئت رئیسه گرد و غبار کنید که مردم نفهمند من چه میگویم. نمیشود که هر جور که میخواهید جلسه را اداره کنید. من در موضوع صحبت میکنم و شما هم باید گوش کنید. این نماینده مجلس افزود: آقای ظریف اشتباه بود که بعد از اجرایی شدن برجام، وقتی جلوی چشم تمام آمریکایی ...