سایر منابع:
سایر خبرها
55 سال غارنشینی به خاطر عشق نگار +تصاویر
درباره دلیل شکست عشق او دو روایت وجود دارد؛ خود عزیز می گوید: 20 ساله بودم که عاشق دختری به نام نگار شدم. هر روز در مسیر او می نشستم. نگار بسیار زیبا بود و هر کسی او را می دید عاشقش می شد. من اگر یک روز نگار را نمی دیدم دیوانه می شدم. او هر روز با اسبش به کنار چشمه می آمد به همین خاطر من هم در کنار چشمه منتظرش می ماندم. یک بار به خواستگاری نگار رفتم، اما چون پدر و مادر نداشتم، او را به من ندادند ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (347)
برترین ها - امیررضا شاهین نیا : سلامی دوباره خدمت شما عزیزان. امیدوارم روزهای پاییزی تان مملو از حس شیرینِ زندگی و لطافت عشق باشد. در این روزها اگر قصد خروج از خانه و یا محل کار را دارید، حتما یک قایق بادی همراه خود داشته باشید که اگر خدایی نکرده بارانِ الهی بیش از نیم ساعت طول کشید، بتوانید با وسیله ای مناسب خود را تا خانه برسانید و در مترو و بی آر تی مجبور به اجرای پرفورمنسِ شب اول قبر در نقش ...
سرنوشت های شوم سیاسی و اجتماعی
در داستان که در کمتر داستان ایرانی می توان سراغی از آن گرفت: ...فصل بادمجان سمنان بود و هر وقتی توی خانه غذایمان به بلای خانمان سوز بادمجان گرفتار می شد، پدرم ترش می کرد و لیچار بار مادرم می کرد و خواهرم را دست وپاچلفتی می گفت و زن داداشم را کردک [زبر و زرنگ]. اسفندیارمان نان و ماست چکیده می خورد و من نان خالی سق می زدم، ولی خودشان آن چنان لذتی از بادمجان می بردند که انگار گوشت آهو بره باشد. زن ...
شهید غریب خوزستانی جنگ و صداوسیما / شهیدی که بارها مورد تهمت قرار گرفت+مداحی
همان کودکی علاقه خاصی نسبت به گویندگی داشت. در همان کودکی برای اولین بار "برنامه کودک" رادیو نفت آبادان را اجرا کرد . در آن موقع پدر ما به عنوان خبرنگار سیار اطلاعات در استان خوزستان بود و چندین سال گویندگی برنامه های رادیو و تلویزیون آبادان را برعهده داشت، اما غلامرضا جدا از این موقعیت خود استعداد خاصی در زمینه گویندگی و خبر داشت به طوری که در مسابقات گویندگی آموزشگاه های خوزستان در سال پنجم ...
از معمولی ترین فرد هم معمولی تر نماز می خواند/می گفت شهادتِ شهید فقط دست خودش است+مداحی
...، سالها و شاید صدها سال دیگر باید شیعه خود دل بخورد تا تحقق وعده الهی را نزدیک ببیند. وابستگی به کوثر؛ بار آخر از او برید یک دختر دوساله دارد که نامش کوثر است. دخترش را خیلی دوست داشت طوری که هر روز به دوستانش که دختر داشتند زنگ می زد و می گفت دخترم اینقدر -با دست نشان می دهد- بزرگ شده. وقتی به پدرم زنگ می زد همه اش از کوثر می گفت. خیلی دوستش داشت. بار آخر موقع رفتن به ...
اظهارات دایی درباره ظریف، فرهادی، خاتمی و ...
. - من از ابتدای فوتبالیست شدنم وارد بیزینس شدم. اولین پولی که گرفتم مربوط به سال 93 مقدماتی جام جهانی آمریکا می شود. آن موقع بهترین بازیکن و آقای گل شدم. با پول هایی که جمع کرده بودم با شراکت دوستم، مغازه ای در منیریه خریداری کردیم. از سال 93 تا الان این شراکت ادامه دارد. من دنبال ماشین عوض کردن نبودم و با توجه به این که پدرم کار فرش می کرد و قبل از آن در اردبیل برای خودش تجارتی داشت با ...
آرام جعفری: بازیگری را به صورت تجربی یاد گرفتم / افراط و تفریط خوب نیست
او درباره کار و زندگی خصوصی اش به گفت وگو نشسته ایم. برای شروع، از تاثیری که از پدر و مادرتان گرفته اید، بگویید و این که در چه فضایی بزرگ شدید؟ من سال 1359 به دنیا آمدم. خوشبختانه پدر و مادرم هر دو تحصیلکرده رشته ریاضی اند. پدرم رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه تهران خوانده و مادرم فوق دیپلم ریاضی دارد. برادرم هم مهندس مکانیک است. وقتی خانواده ام متوجه علاقه ام به هنر شدند از پنج ...
مادری که برای دخترش درباره اسلام ستیزی نامه نوشت
اهانت روبه رو شده و به سمت پدرم دویدم و گفتم مردم من توهین کردند و شاید تو تا زمانی که هنوز به سن تکلیف نرسیده و روسری سرت نکرده ای، از امتیازاتی بهره مند شوی که من محروم بودم و آن روز که روسری سرت کنی، گلایه هایت به من در مورد بی احترامی ها شروع خواهد شد. الخطابه نوشته است: اکنون می خواهم اتفاقات عجیبی را برایت توصیف کنم که باور کردنی نیست اما حقیقت دارد و آن اینکه کاندیدای ریاست جمهوری ...
حاج صفی: به من می گویند فابرگاس اما من عاشق رائولم!
هواداران این تیم را خوشحال کردی. بله ، وقتی پارسال رفتم و بازی های این تیم را از تلویزیون می دیدم ، شوکه می شدم که چرا تیم به این روز افتاده است. هیچ وقت سپاهان متکی به یک بازیکن نبود. چند سال پیش هم که به خاطر سربازی به تراکتورسازی رفتم، چند بازیکن دیگر هم این تیم را ترک کردند، اما باز هم سال بعد این تیم قهرمان شد. پارسال نمی دانم چرا شرایط این طور شد که به یک باره به این روز افتاد و خیلی ...
حسین حاضر شد پیکرش را بسوزانند اما به خاک کشورش تعرضی نشود
حسین مرخصی می دادند تنها 3،4 روز در تهران می ماند و به جبهه می رفت و می گفت پدر جبهه به حضور من نیاز دارد. شب ها در جبهه زمانی که همه رزمندگان خواب بودند کفشهای آنها را واکس می زد و ظرف ها را می شست و دوستانش خیلی او را دوست داشتند. در ادامه مادر شهید مرادی گفت: حسین زمانی که دبیرستان بود به دلیل سن کمش مخالف رفتنش بودم مخفیانه به جبهه رفته بود و من بعد از کلی پیگیری شماره اش را در جبهه ...
به خانه دوست پسرم رفتم / دو مرد جوان در برابر دیدگان پسر مورد علاقه ام رفتار زشتی با من داشتند
آزار و اذیت قرار داده اند. دختر جوان در توضیح این ماجرا گفت: روز حادثه با پسر مورد علاقه ام به منزلی رفتیم در خانه تک و تنها نشسته بودیم و با هم مشغول صحبت بودیم که ناگهان دو نفر وارد خانه شدند، دست و پای دوستم را بسته و با زور و تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند و سپس متواری شدند. این دختر جوان ادامه داد: وحشت کرده بودم و با گریه التماس می کردم که رهایم کنند اما آنها مرا ...
بازتاب ماجرای غرق شدن دختر دانشجو در لرستان
. اصلانی گفت: متأسفانه شهرداری خرم آباد در دریافت عوارض و هزینه کرد مشکل دارد. عذرخواهی رئیس شورای شهر خرم آباد بابت مرگ دختر دانشجو محمد حسین پور، رئیس شورای شهر مرکز لرستان نیز در جلسه ستاد مدیریت بحران، بیان کرد: سقوط دو دختر دانشجو به داخل کانال آب در خیابان شورا، حادثه دلخراشی بود و چون خودم در آن خیابان بودم از لحاظ روحی خیلی اذیت شدم. وی با بیان اینکه ...
با ترفندها و حیله های دختری رو به رو شدم
فقط به دنبال شریک و همدمی در زندگی بودم و هیچ قصد و نیت سوئی نداشتم، اما با ترفندها و حیله گری های دختری رو به رو شدم که مرا به روز سیاه نشاند و ... به گزارش نخست نیوز و به نقل از شهدای ایران، مرد 35ساله در حالی که دستانش را روی صورتش گذاشته بود تا قطرات اشک جاری شده از چشمانش را پنهان کند، به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: هیچ وقت فکر نمی کردم که به این راحتی طعمه دختر 20ساله ...
به جرم فقر تنهایم گذاشتند
را با هزار قرض پرداخت کردیم و بعد از آن هم من ماندم و 2 دختر کوچک و زندگی پر از قرض و همسری که توان کار کردن نداشت. چند سالی از بیماری و خانه نشین شدن همسرم گذشت و او به دلیل همین خانه نشینی و مشکلات، دچار بیماری اعصاب شد و بیش از 40 بار به او شوک زده اند و 3 سال در بیمارستان اعصاب بستری شد. او دیگر آن رضای سابق نیست. پیر شده است و حرف نمی زند. غذا نمی خورد و مدام در خودش است و مانند یک روبات شده ...
ایرادِ بنده به هم لباس هایم است؛ به جای سخنرانی، باید نظم اجتماعی را تغییر دهیم
فکر می کند در آن جا اتفاقی رخ می دهد و یک حاشیه ای شکل می گیرد تصمیم می گیرد که به مهمانی نرود. اما انسانهای ترسو همین انسانهایی که هفت سال اول سیّد نبوده اند وقتی وارد این محیطها می شوند به سرعت محاسبه می کنند که اگر الآن اگر این حرف را بزنم، همسرم چه عکس العملی نشان می دهد، پدر و مادرم چه عکس العملی نشان می دهد، میزبان چه عکس العملی نشان می دهد. لذا دنیا روی سر این فرد خراب می شود. به دلیل اینکه ...
گفت وگویی منتشر نشده باحجت الاسلام شجونی
.... از قضا من شب در مسجد قم بودم که دیدم سید عبدالحسین واحدی در حال دعاست. دست مرا به پهلوی خود برد و نشان داد که اسلحه است و سپس گفت: مظفرعلی نتوانسته حسین علا را بزند. ما می خواستیم پیمان بغداد را از بین ببریم، ولی متاسفانه نشد. من خودم اسلحه را برداشتم که به اهواز بروم تا هنگامی که او از قطار پیدا شد، او را بزنم. متاسفانه در اهواز ایشان را گرفتند و بعد به فرمانداری نظامی که همان حضیره القدس ...
گستردگی مفاهیم مسیحی در آثار خاقانی
اولین و قطعی ترین علت آن نسطوری بودن مادرش است. خاقانی در مقاله ی ششم تحفة العراقین نسطوری بودن مادرش را شرح داده و به نحوی اشارات روحانی را که از مادر گرفته، بیان کرده است. خاقانی می گوید اگر دعای مادرم نبود از مزاج بد نمی رستم: کارم ز مزاج بد اگر نرستی/ گر نه برکات مادر استی؛ آن پیرزنی که مرد معنی است/ آن رابعه ای که ثانی اش نیست؛ وز رابعه در صیانت افزون/ بل رابعه ی نبات گردون؛ کدبانوی خاندان حکمت ...
حجت الاسلام کرمی: اسارت حضرت زینب(ع) تلخ ترین مصیبت بود+گزارش تصویری
او قرار گرفت. گفت: چه می خواهی و ایشان گفتند: سربازان تو شترهای مرا ضبط کردند و من آمدم شترهایم را بگیرم. ابرهه گفت: ابتدا که شما را دیدم هیبت شما مرا فرا گرفت و فکر کردم برای کار دیگری آمدید چون من آمدم خانه ی عبادت شما را تخریب کنم و عزت و شرف شما را بگیرم، فکر کردم آمدید مرا از تصمیمم منصرف کنید اما فهمیدم برای گرفتن شترها آمدید. حضرت عبدالمطلب جمله ای فرمودند: أنا رب الابل وللبیت رب ...
واکنش ها به غرق شدن دختر جوان ایلامی
، رئیس شورای شهر مرکز لرستان نیز در جلسه ستاد مدیریت بحران، نیز بیان کرد: سقوط دو دختر دانشجو به داخل کانال آب در خیابان شورا، حادثه دلخراشی بود و چون خودم در آن خیابان بودم از لحاظ روحی خیلی اذیت شدم. وی با بیان اینکه بابت این اتفاق و مرگ یک دختر عذرخواهی می کنیم، افزود: واقعاً خیلی سخت است که در چنین حادثه ای یک جوان فوت کند و خانواده ای داغدار شود. شهرداری با اینکه از نظر تجهیزات مشکل ...
گمشده در هزار توی اعتیاد
. اما آنقدر حرف های علی توی دلم را خالی کرده که جرات نمی کنم وارد کوچه شوم. تردیدم را که می بیند می گوید: می برمت پیش حسین آقا. با اون که باشی کمتر جرات می کنند اذیتت کنند. می گویم: احساس ناامنی نمی کنی؟ صدای قهقهه اش در کوچه تنگ و باریک می پیچد، جواب می دهد: نه... احساس نمی کنم چون می دانم چطور مواظب خودم باشم. تازه پدرم هم همیشه این دور و برهاست و همه این محل ما را می شناسند. بیشتر غریبه ...
روایت خواهرانه از شهیدی که طی 6 سال جنگ در سوریه حریفی در رزم نداشت
هادی زاهد در گفت وگو با تسنیم ، از برادرش چنین می گوید: هادی متولد 57 و بچه انقلاب بود. در بحبوحه پیروزی انقلاب و شب های حکومت نظامی به دنیا آمد. از همان ابتدای جوانی هم به فعالیت های انقلابی علاقه مند بود. 6 سال بود که سوریه بود. فرمانده قَدری بود و روحیه جنگاوری قوی داشت. منتها هیچ کس در رزم حریفش نمی شد. آخر سر هم روی مین رفت که به شهادت رسید. هنگام شهادت پاهایش هم روی مین از بین رفت. ...
تبدیل سنگهای معمولی به جواهرات زیبا در پارکینگ خانه +تصاویر
پدال نیوز: جوان کارافرین اهل خوی گفت: با ایجاد کارگاه گوهر تراشی و تولید جواهرات تزئینی در پارکینگ خانه پدرم توانسته ام برای خودم و 6 نفر دیگر از دوستانم اشتغالزایی کنم. به گزارش پدال نیوز به نقل از فارس، با تبدیل سنگهای معمولی به جواهرات زیبا بعد از کسر حقوق پرسنل کارگاه ماهانه 5 میلیون تومان درآمد دارم .وام بسیج سازندگی گره گشای کار من و دوستانم شد. سنگ تراشی یا گوهر تراشی ...
در این تئاتر با دو تا آدم با حال طرف هستید!
اتفاق و یک تکه ی خوشگل از کار که قبل از تمرین نداشتم را، بعد از تمرین با خودم به خانه می برم. همان تکه ی جدید زایش چیزهای دیگری است برای فردا. تمام نیست و بسته نمی شود؛ هر روز چیز جدیدی به خود من اضافه می شود. پورآذری : حتی اگر احساس کنید چیزی که امروز به دست می آورید فردا به درد نمی خورد، به هرحال آن زایش وجود دارد. پس می شود گفت تئاتر فقط چیزی است که شما از آن لذت می برید و به ...
مداد سیاه
از دو مرد دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاه شان در مدرسه شنیدم. مرد اول می گفت: چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت که بی مسئولیت و بی حواس هستم. آن قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم و مدادهای دوستانم را بردارم. روز بعد نقشه ام را عملی کردم. هر روز یکی دو مداد ...
شکارچی مزدا سارق موتورسیکلت شد
قرار گرفت. با شناسایی متهم پرونده توسط مالک موتورسیکلت، وی به سرقت موتورسیکلت از داخل پارکینگ اعتراف کرد و گفت: حدودا یک سال پیش من خودم مالک همین موتورسیکلت بودم که به دلیل اعتیاد شدید به شیشه مجبور به فروش آن شدم تا این که چندی پیش، در زمان جست وجو داخل سایت دیوار به صورت کاملا اتفاقی موفق به شناسایی تصویر موتورسیکلت خود شدم. با توجه به این که کلید یدک موتورسیکلت را از قبل نزد خود ...
مروری بر زندگینامه شهید صابر شیری
خانواده بود ، و مانند هشت برادر خود که اکثراٌ نظامی و سپاهی هستند و تنها خواهر خویش ، در زیر سایه پدر بسیجی و مادر مومن خود که پیرو خط ولایت بودند پرورش یافت . در همان دوران نوجوانی از هوش و ذکاوت زیادی برخوردار بود و همه مطالب درسی را سرکلاس یاد می گرفت در بحبوحه دوران نوجوانی در اردیبهشت ماه سال 1380 پدر گرامی وی دار فانی را وداع گفت . این حادثه تاثیر فراوانی را بر روحیه او گذاشت و نوجوان یازده ساله ...
ویشکا آسایش، زن ویرانگر می سی سی پی
؟ بله. از بچگی این فیلم ها را که می دیدم شیفته زن های شیک و باابهت بودم. اتفاقا یکی از بازیگرانی که قبل از نمایش دوباره دیدم ویوین لی بر باد رفته بود و بخشی از حرکاتم را از او گرفتم. خیلی از بازیگران ایرانی در نقش این گونه زنان موفق بوده اند و دورخیز خیلی ها هم جواب نداده. شما چه کردید که موفق بوده اید؟ من فقط حرف کارگردان را گوش می دهم. بازیگر اگر تمام و کمال خودش ...
اختتامیه بر آستان اشک به یاد حسنین علیهم السلام
... که از اضافه ی آب و گل شماست دلم من آفریده شدم تو دل مرا ببری طفیل هستی عشق اند آدمی و پری تو آمدی رمضان سفره ی ضیافت شد شب تولد تو تازه ماه رؤیت شد همین که در دو جهان کار تو کرامت شد خیال من دگر از روز حشر راحت شد به شکر آنکه برای خدا حسن شده ای چهار رکعت یومیه های من شده ای همیشه پشت در خانه ی ...
ما از آیت الله آملی لاریجانی گلایه داریم
حالا بیایید وسط ؛ در آخر اگر نمی توانید به ما مردم بسپارید تا با حفظ نظام و قانون ریشه ی فساد را در بیاوریم. ( تکبیر مردم ) خطیب جمعه های گتاب در ازتباط با راهپیمایی روز گذشته به مناسبت سیزدهم آبان فرمودند : جوانان را در راهپیمایی های دیروز ( 13 آبان ) و رزمایش بیت المقدس سپاه ، ببینید. خودم امروز در صبحگاه مشترک سپاه بابل بودم. شوکت و عزت را می دیدم. از دست اندر کاران بخش گتاب هم بخاطر راه اندازی این راهپیمایی خوب ، تشکر می کنیم. ما این جوانان را داریم. ما منتظر عملکرد مسئولینیم. ...
اجرای حکم کور شدن یک مرد به خاطر اقدام وقیحانه بایک دختر 4 ساله سنندجی+ عکس
بازجویی ها به ریختن آهک در چشمان دختر بچه اعتراف کرد و گفت: آن شب برادرزنم همراه خانواده اش مهمان ما بودند. بعد از صرف شام، تا دیر وقت بیدار بودیم و هنگام خواب، من و پدر فاطمه در راهرو خوابیدیم و فاطمه هم اصرار داشت نزد پدرش بخوابد که من مانع او شدم، چون می خواستم در راهرو تریاک مصرف کنم. متهم ادامه داد: صبح وقتی بیدار شدم، بجز فاطمه بقیه خواب بودند. در همان هنگام دختربچه به من فحاشی کرد و ...