سایر منابع:
سایر خبرها
مجتبی محرمی: هنوز زنده ام نفس می کشم! / پرسپولیس چشم نخورد قهرمان لیگه
ارتباطم ولی نه اون جوری که فکرش را کنید. * بالاخره اهالی فوتبال و پرسپولیسی ها دوست دارند مجتبی محرمی را در لباس مربیگری ببینند؟ - هر چه قسمت باشه همان می شود. مردم که لطف دارند تقدیر باشه برمی گردم. تقدیر هم نباشد باز هم می پذیرم. * بازی های ملی را که دنبال می کنید؟ - بله. خدا رو شکر تیم ملی راه خود را پیدا کرده و می داند چگونه بازی کند و نتیجه بگیرد ...
سخن سرائی فردوسی
گفته ی باستان پر از چاره و مهر و نیرنگ و جنگ *** همه از در مرد فرهنگ و سنگ بگفتم بیار ای بُت خوب چهر *** بخوان داستان و بیفزای مهر ز نیک و بد چرخِ ناسازگار *** که آرد بمردم ز هر گونه کار نداند کسی راه و سامان اوی *** نه پیدا بود درد و درمان اوی پس آنگه بگفت ارز من بشنوی *** به شعر آری از دفتر پهلوی بدو گفتم ای سرو پیراسته *** ز تو گشت طبع من آراسته چو گوئی ...
حماسه ی یک سرباز
کارهای دیگر خود را به جای یک مذهبی مخالف حکومت جا زد به لطف خدا او را دست به سرکردم...نا امید شده بود شروع کرد به گفتن داستانهایی از شکنجه که نکند سر تو همان بلاها را بیاورند گفتم من که دارم می روم و در راه معبودم هر چه رنج ببینم لذت می برم. در آنجا کسانی چون ستوان سوم سامی وند و ستوان سوم حسن پور را که داخل پادگان هستند و اشخاص پستی می باشند و پای آنها را نیز به میان کشیدم سرگرد محضری که جزء گردان ...
حُر شدن گنده لات تهران +تصاویر
به گزارش شریان نیوز ،طیب قبل از آغاز نهضت امام خمینی در 15 خرداد 1342 به دلیل کارهای خیری که انجام می داد، شهره بود. علاوه بر این طیب در زمان عزاداری اباعبدالله الحسین(ع)، دسته جات بزرگ سینه زنی راه اندازی می کرد و مراسم روضه خوانی برپا می کرد. محل عزاداری هم در محله سوهان پز خانه و باغ فردوس که در مولوی قرار داشت صورت می گرفت. خیلی هم مجلل محله را طاق نصرت می زدند. علاقه و عشق خاصی هم به امام ...
اشعار مورد شکّ و مردود فردوسی
... به روایت عرفات و ریاض الشعرا؛ 8- رباعی: از جود تو خیزد ای شه با فرهنگ... به نقل از عرفات و جنگی خطّی مورّخ 1226 ه. محفوظ در بادلیان اکسفُرد؛ 9- رباعی: تا چند نهی در دل خود غصّه و درد... منقول از آتشکده ی آذر؛ 10- رباعی: دوش از سر لطف و بنده پروردن خویش... که در مخزن الغرایب و آتشکده و مجمع الفصحا آمده است؛ 11- رباعی: فردوسی را دلیست دور از تو کباب... بروایت صاحب عرفات و ...
چگونه با انتظار قائم آل محمد(ص)، خونخواه اباعبدالله(ع) باشیم؟
امام رضا علیه السّلام آمده است: و الله لا یکون ما تمدون الیه اعینکم حتی تمحّصوا و تمیّزوا و حتی لا یبقی منکم الا الاندر فالاندر (6) به خدا قسم!آنچه که چشم به راه آن دارید،انجام نپذیرد تا آنکه پاک شوید و تمییز یابید و تا آنکه نماند از شما مگر کمتر و باز کمتر. امام باقر علیه السّلام در پاسخ این سؤال که فرج شما کی خواهد بود،فرمود: هیهات، هیهات لا یکون فرجنا حتی تغربلوا،ثم تغربلوا، ...
داستان های ایران قبل و بعد از شاهنامه
...> تو بر مثال فریدون نشسته از بر تخت *** عدو به گونه ی ضحّاک درفگنده بچاه نادران ملک بودند اردوان و اردشیر *** اردوان دیگری یا اردشیر دیگری گر ز سدّ اسکندر رومی چنان معروف شد *** کمترین فرمان تو سدّی بود اسکندری 6- اشاره ی ناصرخسرو به نام شاهان و پهلوانان از راه عبرت گرفتن از پایدار نبودن زندگی و گذشتن روزگار است: نامه ی شاهان عجم پیش خواه *** یک ره و بر خود به ...
یوسف و زلیخای فردوسی
را بنام سلطان محمود غزنویِ تُرک موشّح ساخته تقدیم او می نماید، و چون سلطان محمود بجای شصت هزار دینار که او توقّع داشت به او شصت هزار درهم بیش نمی دهد سلطان را هجا گفته فراری و متواری می شود و تا زمان وفات خویش هم همین شاهنامه را به جان و دل عزیز داشته در آن دست می برد و اصلاحات و اضافات راه می دهد، و هیچ بیاد نمی آورد که در باب همان شاهنامه سابقاً چه سخنانی گفته است. اینست حاصل آن فرض هائی که ...
اقدام وفادارانه و تحسین برانگیز یک بانوی شیرازی در پاسداشت همسر شهیدش
به گزارش شیرازه ، سی و سه سال با خاطراتت زندهام، ای عزیرترین عزیز، ناخدا بهروز قهرمانی؛ بعد از سالها همچنان یادت با من است و تنهایی ام تو را دعا می کند و هنوز هم در دعاهایم برای حفظ خاطراتت سر به سجده می گذارم... این جملات را مهوش زارع همسر ناخدای شهید بهروز قهرمانی در حال و هوای سی و سومین سالگرد شهادت همسرش از عمق جان بر زبان می راند. او می افزاید: هر وقت به فلسفه نوشتههایم در ...
شناخت امام (ع) ضرورت هر زمان
مخلوق تو هستند. گشودن و بستن کارشان به دست توست. تویی که راه را به رویشان می گشایی و در آن حال همه چیز را می بینند و انجام همه کار را می توانند و تویی که راه را به رویشان می بندی و در آن حال از هیچ چیز آگاه نمی شوند و انجام هیچ کاری را نمی توانند. دفع شبهات با تولد امام جواد (ع) مردی خدمت امام رضا(ع) رسید و گفت: آقا! امام بعد از شما چه کسی خواهد ...
نقدی بر الصاق بیماری دوقطبی به فروغ فرخزاد
.../ در آب های سبز تابستان/ آرام می رانم/ تا سرزمین مرگ/ تا ساحل غم های پاییزی/ ......./ در سایه ای خود را رها کردم/ در سایۀ بی اعتبار عشق/ در سایۀ فرّار خوشبختی/ در سایۀ ناپایداری ها/ ......./ ما بر زمینی هرزه روییدیم/ ما بر زمینی هرزه میباریم/ ما هیچ را در راه ها دیدیم...... [16] همچنین در شعر باد ما را با خود خواهد برد : در شب کوچک من/ باد با برگ درختان میعادی دارد/ در شب ...
ماجرای حُر شدن گنده لات تهران +تصاویر
حضرت آقا آشنا شده ام. ما وقتی به مشهد می رفتیم، حتماً برای نماز و منبر ایشان به مسجد امام حسن علیه السّلام می رفتیم. آن وقت هایی هم که ایشان در تهران سخنرانی داشتند -مثلاً در هیئت انصار- باز به مجالس ایشان می رفتیم. این آشنایی ما با حضور یک دوست مشترک بیشتر شد. رهبر انقلاب دوستی داشتند به نام حسن آقای تهرانی. حسن آقا از دوستان قدیمی آقا بود و هر وقت به مشهد می رفت، خدمت ایشان می رسید. آقا هم هر وقت ...
شاه کلید آیت الله نخودکی به یک جوان!
ها گره باز می شود، ده ها گیر و مشکل بر طرف می شود ... می فرماید تو یک نماز بخوان؛ إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ (عنکبوت؛ 45) شما نماز را خوب و پاکیزه بخوان، همین نماز آلودگی هایت را به مرور بر طرف می کند. فردی خدمت رسول خدا آمد و گفت: جوانی هست که چشم چران است، چه جوری درستش کنیم؟ حضرت سوال کردند: آیا این جوان نماز شرکت می کند و نماز می خواند؟ عرضه داشت: بله. پیامبر ...
داب اسمش بازیگر طنز/عکسی از کل کل پدر و مادر بهنوش بختیاری/عکس پرتره خواننده محبوب
از دَر رحمت به کجا باید رفت؟ یا رَب از هر چهِ خطا رفت، هزار استغفار...!سعدی پ.ن: خبر تازه ای نیست، عکس جدیدی هم نیست. عکس های گذشته رو مرور می کنیم." علی بیرانوند نوشت: "کسی تو را دوست دارد؛که از شما انتقاد کند،کسی دشمن توست که از کارهای اشتباه تو تعریف و تمجید میکند." حمید بعیدی نژاد نوشت: "در جریان توفیق میزبانی حجت الاسلام والمسلمین سید جواد شهرستانی ...
چه کسی بر پیکر طیب نماز خواند/ ماجرای حُر شدن گنده لات تهران
* دسته عزاداری امام حسین گفتگو از حسین جودوی
تنهایی پر هیاهو
بده / من ریشه های تو را دریافته ام... یک روز کاری آقای کیا چطور تعریف می شود؟ امروز ساعت 8 و نیم رسیدم بیمارستان. ساعت یک و نیم بعد از ظهر فرصت کردم در حال راه رفتن، دو استکان چای بخورم. مادر شهیدی اومده بود که از بیمارای قدیمی بیمارستانه و درد جسمانی نداره. یک پسر داشته و همون یک پسر هم شهید شده و حالا این مادر مونده با یک دختر 40 ساله مجرد. خونه شرایطی داره که این مادر چند بار ...
50 تیمی که تاریخ را ورق زدند؛ نفرینی از جنس عشق و مردانی که سقوط کردند تا پرواز کنند (بخش چهارم)
...> داستان آقای کرایوف؛ نجات دهنده در گور خفته است 18-یوونتوس 1980 تا 1986 تراپاتونی. اگر برایتان سخت است همان تراپ. تنها کلمه برای توصیف این تیم است. البته اگر دنبال نام دیگری هم هستید، برنده سه توپ طلا. میشل پلاتینی را هم با خط فاصله کنار آن بگذارید. تراپ در اولین دوره حضوردر یووه 6 بار قهرمان سری آ شد. اولین افتخار اروپایی این تیم را با بردن یوفا کاپ به دست آورد. "من می ...
اولین سالگرد جوان ترین شهید مدافع حرم در منطقه 18 تهران برگزار می شود/با مداحی زیبای نریمان پناهی +عمه ...
دورریختنی گذاشت ولی بدون این که متوجه شود، آن را برداشتم و در ویترین منزلمان قرار دادم. یک روز دیدم چراغ خواب، نیست. مصطفی آن را دور انداخته بود. به من گفت سعی کن دلبستگی نداشته باشی و از مال دنیا دل بکن. به نظرم، مصطفی آن را دور انداخته بود تا وابستگی من به خیلی مسائل کم شود و در نبودش، خاطره زیادی از او نداشته باشم و کمتر غصه بخورم. حتی تابستان امسال، بسیاری از عکس هایش را پاره کرد که علتش را زشت ...
شهیده نسرین افضل
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا شهادت بالاترین درجه ای است که یک انسان می تواند به آن برسد و با خونش پیامی می دهد به بازماندگان راهش. یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی ای نفس قدسی و دل آرام (به یاد خدا) امروز به حضور پروردگارت باز آی که تو خشنود (به نعمت های ابدی او) و او راضی از توست، باز آی و در صف بندگان خاص ...
سخنی با مدیران و مسئولین شهرم به بهانه ی وضعیت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی شهر
... عجب دانسته راه خود را به سمت آسمان پیمودند این شهدا، با علم به اینکه پس از آنها چه خواهد شد و خداییش چرا باید شهیدی در اوج شادی اش از وصال، خون دل بخورد از درد اینکه کسی در آینده راهش را نرود و بگوید که روزی سر راهتان را خواهم گرفت؟ به نظر شما نباید این اتمام حجتِ شهید طیب طاهر را جدی گرفت؟ اینکه کسی تصمیم بگیرد نباشد تا تو باشی و تو به پاس این ایثار حتی حاضر نباشی راهش را بروی؟ و تکیه بزنی ...
ماجرای تونل مرگ اسرای ایرانی در اردوگاه رمادیه/ هشت ماه اول اسارت خبری از صلیب سرخ نبود
فارغ از دنیا در جبهه های جنوب و غرب، در سنگرها، آرپی چی به دست و بی سیم بر دوش بر روی سیم های خاردار و میدان های مین لغزیدند، شهادت آرزویشان بود، جانبازی را می آموختند و طعم تلخ اسارت را تجربه کردند. با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهاو شکنجه های جسمی و روحی دشمن پایداری کرده و روابط اجتماعی در اردوگاه را بر پایه اخلاق بنا نهاده و از آزار مزدوران بعثی، هراسی به دل راه ندادند. ...
دیر راهب
همراه سرت همره آید دست بسته خواهرت باز اعجازی کن ای شیرین سخن لب گشا و نام خود را گو به من آن امیر المومنین را نور عین گفت راهب، من حسینم من حسین من که با تو هم سخن گشته سرم نخل زهرا زاده ی پیغمبرم دیده این سر از عدو آزارها خوانده قرآن بر سر بازارها اشک راهب گشت جاری از بصر گفت ای ریحانه ی خیر البشر ...
فال روزانه - فال امروز شما پنجشنبه 20 آبان 95
روز الست من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق***چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست تعبیر: شکست تو در این راه پله ی صعودی است در راهی و هرگونه نقصان حکمتی دارد. چه بسا سلامتی تو در فقر باشد. امیدت را از دست نده. فعلاصلاح در این است که روزگار را اینطور طی کنی و یقین بدان راز بودن تو در این است که با روزگار صلح کنی. فال روزانه متولدین شهریور: شما امروز می ...
نگاهی به کتاب پسری روی سکو نوشته حمیدرضا صدر /رمزگشایی چهار دهه فوتبال ایران
...> کتاب با تقدیم اثر توسط نگارنده به مادرش از همان خشت اول رنگ و بوی شیرین احساس را بخود گرفته احساس و عشقی که حلقه اصلی این فوتبال همچنان دوست داشتنی است. صدر به این دلیل این اثر را به مادرش تقدیم کرده زیرا علیرغم بی میلی پدر به فوتبال با حمایت ها و غمخواری های مادر شور و حرارت و عشق به فوتبال در آن خانه زنده مانده است پدر سپری در مقابل ریشه زدن فوتبال در این خانه بوده که در پایان مغلوب عشق و ولع وصف ...
اولین سالگرد جوان ترین شهید مدافع حرم در منطقه 18 تهران برگزار می شود/با مداحی زیبای نریمان پناهی +عمه ...
دورریختنی گذاشت ولی بدون این که متوجه شود، آن را برداشتم و در ویترین منزلمان قرار دادم. یک روز دیدم چراغ خواب، نیست. مصطفی آن را دور انداخته بود. به من گفت سعی کن دلبستگی نداشته باشی و از مال دنیا دل بکن. به نظرم، مصطفی آن را دور انداخته بود تا وابستگی من به خیلی مسائل کم شود و در نبودش، خاطره زیادی از او نداشته باشم و کمتر غصه بخورم. حتی تابستان امسال، بسیاری از عکس هایش را پاره کرد که علتش را زشت ...
سبک زندگی از منظر امام حسن مجتبی (ع)
در ماندن در باطل خویش اصرار نورزی و دست بازداری و مانند سایر مردم که با من بیعت کرده اند تو نیز بیعت کنی. . . پس راه مسالمت پیش گیر و سر تسلیم فرود آر و درباره خلافت با کسی که شایستگی آن را دارد و از تو سزاوارتر است، ستیزه مجوی تا بدین وسیله خداوند آتش جنگ و اختلاف را فرونشاند و تیرگی برداشته و وحدت کلمه پیدا شود و میانه مردمان اصلاح و سازش پدید آید. [63] همان گونه که مشاهده می شود ...
جاذبه حسین علیه السلام، موجب تعالی انسان
واقعه ی عاشورا ، با همه ی بزرگی مصیبت و بی هماوردی فجایعی که بر بزرگترین انسانهای تاریخ داشت، درسهای فراوانی دارد.. در میان معاصرین یکی از بزرگترین اندیشمندانی که توجه ویژه ای به این مسئله داشته اند مرحوم علامه محمد تقی جعفری(ره) بودند که مجموع سخنرانی ها و مطالب ایشان در این خصوص در کتاب “حسین، شهید فرهنگ پیشرو انسانیت” منتشر شده است. به لطف خدا بعضی از مطالب ایشان در ایام محرم باز نشر خواهد شد ...
اخلاق و رفتار امام موسی بن جعفر (ع)
پیشوای آینده سئوال میکند.امام میفرماید: صاحب این منصب کسی خواهد بود که لهو و لعب در زندگی او راه ندارد. در این هنگام کودک خردسالی که در دست خود بره گوسفندی را گرفته و با خود همراه دارد و با همان اطوار کودکانه با عشق و علاقه ای که خود به عبادت و سجده دارد به آن حیوان بی زبان اصرار میورزد و سر او را بپائین میآورد که بر آفریدگار خود سجده کند! پدر مهربان دست او را فرا ...
جلیل: از نقش تازه ام می ترسم/ مارال: جشنواره رم به افتخار جاودانگی ایستاد
این موفقیت جهانی بهانه ای شد تا جام جم آنلاین با این پدر و دختر هنرمند به گفت و گو بنشیند. جلیل فرجاد از چه زمانی کار هنر و بازیگری را آغاز کرد؟ جلیل (با خنده) : از همان زمانی که مادرم بعد از هر نماز دعا می کرد که من در کلاس تئاتر رفوزه بشوم. من از خانواده ای مذهبی و آذری ام و مادرم شدیداً با کار نمایش مخالف بود. سال 53 مخفیانه و بدون اطلاع او تا 6 ماه کلاس آموزش تئاتر می رفتم. وقتی مادر متوجه شد بعد از هر نماز دعا می کرد که من رفوزه بشوم و نمایش را رها کنم. تا سال 58 در خانه ما تلویزیون نبود. بعد از انقلاب، مادرم در سالن های محلی، چندتا از تئاترهای مرا که مفهومی ارزشی و دینی داشتند تماشا کرد، آنجا بود که رضایت داد و گفت؛ شیرم حلالت مادر. مارال: ورود به کار بازیگری برای من فراتر از مباحث مادی و بیشتر معنوی است چرا که کار دلخواه من است. از کودکی مقابل دوربین رفتم. برخی می گویند دختران فرجاد به سفارش پدر توانستند صاحب تصویر شوند، البته ما دو خواهر همیشه وامدار نام پدر بوده و هستیم. اما به واقع سختی های بسیاری در تئاتر و نمایش تحمل کردیم و با ممارست فراوان به عرصه هنرپیشگی وارد شدیم و اصلاً پدر اهل سفارش کردن و پارتی بازی نیست. جلیل: مارال و مونا از همان کودکی وقتی که من برای اجرا و ضبط برنامه می رفتم همراه من بودند. مارال از 6 سالگی و مونا از 2 سالگی جلوی دوربین رفتند. اما آنچه مهم است پشتکار آنها بود که توانستند به مراتب بالاتری از بازیگری برسند. سفارش آنها را به هیچ کارگردانی نکردم. همیشه هم گفته ام که چاه باید خودش آب داشته باشد. شنیده ام که آقای فرجاد بسیار اهل مطالعه هستند، درست است؟ جلیل: مطالعه وظیفه اصلی یک هنرپیشه و شرط مهم بازیگری است. مارال: عادت به مطالعه در خانواده ما موروثی است. پدرم بسیار اهل مطالعه است و این رفتار کتابخوانی او در من و مونا هم به یک عادت دوست داشتنی تبدیل شده است. پدر معتقد است که هنرمند، بدون مطالعه، نمی تواند اجرای موفق و تأثیرگذاری نزد مخاطب داشته باشد. جلیل فرجاد: بازی در نقش راهب مسیحی و تجسم عظمت رأس امام حسین (ع) چنان سنگین است که هربار متن آن را می خوانم تمام بدنم می لرزد. درباره فیلم جاودانگی که در جشنواره رُم درخشید، بگویید؟ مارال: سال گذشته برای ایفای نقش یک مادر در جاودانگی به تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی و کارگردانی مهدی فردقادری دعوت شدم. این فیلم، کاری سکانس پلان است یعنی دوربین بدون کات، شروع به تصویربرداری می کند تا زمانی که فیلم تمام شود، آن موقع کارگردان کات اعلام می کند. داستان فیلم در 6 کوپه قطار اتفاق می افتد و سیر تکامل یک فرد را در مراحل مختلف زندگی و نوع نگاه او به جامعه را نشان می دهد. در یکی از کوپه ها، من مادری مذهبی و همسر مردی مذهبی و سنتی هستم که پسر جوان ما عاشق دختری شده که مورد تایید پدر خانواده نیست، لذا همسرم مرا کتک می زند و معتقد است که این گستاخی پسر نتیجه تربیت مادرانه توست. پیام فیلم چیست؟ مارال: پیام فیلم، جاودانگی است. جاودانگی شامل برخی رفتارها و احساساتی است که از یک فرد باقی می ماند و به دیگران منتقل می شود. جلیل: جاودانگی می خواهد بگوید حق با توقع فرق دارد. یعنی ای انسان اگر لطفی در حق کسی انجام دادی، توقع تشکر و منتظر بازپس گرفتن نتیجه مباش. کار و خدمت را به رسم انسانیت انجام دهیم نه به شرط مزد. در واقع کاهش توقع از دیگران باعث افزایش آرامش خود فرد می شود. همچنین می گوید، ای انسان به حیطه اختیارات دیگران احترام بگذار و از بکار بردن بایدها و نبایدهای دستوری در تعامل با دیگران پرهیز کن. جشنواره رُم چه جایگاهی در بین جشنواره های بین المللی دارد؟ مارال: جشنواره رُم از مطرح ترین جشنواره های بین المللی سینما بعد از جشنواره کن فرانسه است با این تفاوت که در جشنواره رم هیات داوران مانند دیگر جشنواره ها وجود ندارد بلکه مردم و تماشاچیان، داوران اصلی فیلم ها هستند. جاودانگی توانست از بین3500 فیلم معرفی شده به جشنواره جزو 44 فیلم پذیرفته شده و در نهایت جزو 10 فیلم برتر جشنواره قرار گیرد. رفتار مردم و تماشاچیان در قالب داوران جشنواره با جاودانگی چگونه بود؟ مارال: جاودانگی چنان تحسین حضار را برانگیخت که در پایان، تماشاچیان به مدت 10 دقیقه آن هم بصورت ایستاده بازیگران و عوامل تهیه فیلم را تشویق می کردند. این فیلم در چند جشنواره بین المللی دیگر هم دعوت شده که در آنها نیز حضور خواهد داشت. جاودانگی اگرچه فیلمی یک ساعت و 45 دقیقه ای است اما به دلیل مفهومی بودن آن، تا ساعتی بعد از اتمام فیلم، فکر تماشاچیان را درگیر خود می کند تا به کشف درباره مفاهیم فیلم برسند. جلیل: جاودانگی فیلمی طولانی و مفهومی است و برای درک مطلب آن باید صبورانه تمام فیلم را تماشا کرد. تقریباً از دقیقه 90 به بعد تازه تماشاچی با رازهای فیلم پی می برد و با اشتیاق به کشف مجهولات و معماهای داستان می پردازد. نگاه حاضران و هنرمندان دیگر به نوع پوشش شما به عنوان یک دختر هنرپیشه ایرانی چگونه بود؟ مارال: یک هفته در جشنواره رم حضور داشتم و آنچه که بسیار مورد توجه حاضران، عکاسان و هنرپیشه های دیگر بود، نوع پوشش شایسته و حجاب کامل بازیگران و هنرمندان ایرانی بود. نوع حجاب اسلامی ما چهره دختر ایرانی امروز را که در جامعه نیز فعال است را نشان می داد. لذا هرجای جشنواره که حضور داشتیم مورد توجه حضار و لنز دوربین عکاسان بودیم. آیا مارال و مونا، دو خواهر، دو بازیگر و شاید دو رقیب با یکدیگر هم حسادت می کنند؟ مارال: من و مونا در بخش بازیگری هیچ وقت به هم حسودی نمی کنیم. جلیل (با خنده) : نه خیر، در امور شخصی و داخل خانه دو تا خواهر خیلی هم بهم حسودی می کنند. مارال می گوید، من عزیز دُردانه بابا هستم اما مونا می گوید، کوچک ترها، شیرین تر و عزیزترند. در حال حاضر چه برنامه و نقشی در دستور کار دارید؟ مارال: در تئاتر تابستان یخی و در نقش خانمی بنام پرستو حضور دارم. این نمایش در فرهنگسرای نیاوران و برای گروه کودک و نوجوان هدف گذاری و اجرا می شود. داستان نمایش مربوط به کودکان طلاق است که شاهد درگیری لفظی و فیزیکی والدین خود هستند. مارال فرجاد: در جشنواره رم آنچه بسیار مورد توجه حاضران، عکاسان و هنرپیشه ها بود، نوع پوشش و حجاب تحسین برانگیز اسلامی بازیگران ایرانی بود. جلیل: در روزهای آینده و به مناسبت اربعین حسینی، تئاتر خورشید کاروان را در چهارراه سرچشمه به مدت 10 شب اجرا خواهیم کرد. این محاسن بلند هم بخاطر بازی در نقش یک راهب مسیحی نگه داشته ام. راهب در این نمایش، درد دل و داستان های فراوانی با رأس امام حسین(ع) پس از واقعه کربلا دارد. سخن گفتن با رأس امام حسین(ع) چه تجربه ای برای جلیل فرجاد است؟ جلیل: طی چهار دهه بازیگری، تاکنون برای اجرای هیچ نقشی دچار اضطراب نشدم، اما بازی در نقش این راهب و تجسم و تماشای عظمت رأس امام حسین در صندوقچه، چنان سنگین است که هربار که دیالوگ آن را می خوانم تمام بدنم می لرزد. دیالوگ و حس موجود در این نقش بواسطه ارادت قلبی مردم به امام حسین(ع) مسئولیت بزرگی را بر دوش من گذاشته که امیدوا ...
دل زمانه ترک خورده تشنه یاری است(چشم به راه سپیده)
آمد نفسم داد می زند... عادت شده ست غیبتتان چون که زیستم یاسر حوتی تب آدینه رفتی و دلم در قفس سینه ترک خورد یک جمعه گذشت و دل آیینه ترک خورد دیدار تو در حنجره اشک نگنجید صد دیده در این حسرت دیرینه ترک خورد با لهجه چشمان پر از پینه مهتاب دستان غزل بسته آیینه ترک خورد دیروز تو را پنجره ها خوب ندیدند امروز زمین در تب آدینه ترک خورد ...