سایر منابع:
سایر خبرها
حسرت خوشبختی زندگی ام را بر باد داد!
داد اما با هر مشقتی که بود حدود 3 سال با او زندگی کردم. دست بزن نداشت اخلاقش هم بد نبود ولی رفتارهایش مرا آزار می داد. همان سال اول زندگی صاحب یک فرزند پسر شدم. آمدن فرزند هم هیچ تغییری در زندگی ما ایجاد نکرد، همسرم به دلیل اعتیادی که داشت مرتب دوستانش را به منزل می آورد و دور هم مواد مصرف می کردند و مرا هم مجبور می کرد تا وسایل موردنیازشان را فراهم کنم. در همین رفت وآمدها بود که ناصر ...
اظهارات عجیب مامور متهم به قتل دستفروش افغان
او گفتم به احتمال زیاد بوی لاشه یک حیوان مرده است. در حالی که خیلی ترسیده بودم به دیدن دوستم مرتضی رفتم و گفتم می خواهم مقداری اثاث جابه جا کنم. بعد هم به خانه ام رفتیم. مرتضی از این موضوع خبر نداشت. من جسد را داخل یک کیسه بزرگ گذاشته و بسته بندی کرده بودم. آن را پشت موتورسیکلت گذاشتیم و به طرف بیرون شهر راه افتادیم. دوستم گفت این چیه؟ به او گفتم لاشه یک حیوان است که مرده و همسایه ها از بوی تعفنش ...
به جرم انقلابی بودن و دینداری سیلی اش می زدند/ می خواست مانند حضرت قاسم(ع) شهید شود
...، خانه من جداست، من خوب متوجه نمی شدم می گفتم خانه تو کجا جدا هست؟ می گفت: من خانه نمی خواهم. منظورش خانه آخرتش بود که آن را درست کرد. عروسی یکی از اقوام بود. گفتم مادر بیا، به جای مراسم عروسی به جمکران رفت. از شب چهارشنبه تا شب جمعه سه شب در جمکران می ماند و بعد می آمد. مراسم عروسی برادرش هم نبود، چهل شب چهارشنبه به جمکران می رفت و می گفت تا حاجتم را نگیرم دست بردار نیستم. ...
تعجب همسر ادینهو از رفتار تراکتوری ها
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: لوسیانو ادینیو درباره شرایط تراکتورسازی در اردوی کیش، حضور خانواده اش در تبریز، روند گلزنی اش در لیگ برتر دیدار با برق نوین شیراز، شانس قهرمانی تراکتورسازی و برخی مسائل دیگر صحبت هایی انجام داد که ماحصل آن را در ادامه می خوانید: اردوی کیش خوب بود اردوی خوبی در کیش برگزار کردیم. من چند روز دیرتر به اردو اضافه شدم اما شرایط در این اردو خوب بود ...
زنی جوان راز زندگی اش را برملا کرد/ امان از این مرد بی غیرت
روی گونه هایش پاک کرد و افزود: این مرد بی غیرت چند بار مرا تا حد مرگ کتک زده است. او وقتی عصبی می شود، تعادل روحی و روانی اش را از دست می دهد و هر چه به دستش می رسد را می شکند. اگر جسم تیزی جلوی دستش بیاید، آن را به سوی من پرتاب می کند. یک مرتبه قیچی را به طرفم پرتاب کرد که بر اثر برخورد آن، گلویم دچار آسیب شد. مریم افزود: چند هفته بعد از ازدواجمان، متوجه شدم او به مواد مخدر اعتیاد دارد ...
مردم روی ما آب جوش می ریزند + تصاویر
نقره ای رنگ می شود. از 12 سالگی عشق سینما بودم و از کودکی فیلم زیاد می دیدیم، از همان جا عاشق بازیگری شدم؛ تا اینکه در 19 سالگی به تهران آمدم و از سال 87 سیلورمن شدم. من عشق بازیگری و تئاتر بودم و اولین بار که با این قضیه مواجه شدم، دروغ نگویم شوکه شدم ولی بعداً خودم را با آن وفق دادم و سعی کردم حرفه ای برخورد کنم. گریم سنگین سیلورمن ها شاید سخت ترین قسمت کار مردهای نقره ای ...
هشدارهای مهم عراقچی: ایران تا سال 2025 به عنوان کشوری کم آب شناخته خواهد شد/ منازعات داخلی و خارجی، ...
در خصوص این مساله هشدارهایی داده می شود و باز مانند قضیه ترس از زلزله و لزوم مهیا بودن برای مقابله با آن، به دست فراموشی سپرده می شود. ایران یکی از 24 کشور روی خط خطر کشورهای حاضر در خاورمیانه در حوزه ای خشک قرار دارند و در حال حاضر هم تمام برآوردها حاکی از این است که به سمت بی آبی و کم آبی در حال حرکت هستیم. بر اساس اطلاعات داده شده تا سال 2025، 48 کشور در دنیا به عنوان کشورهای ...
از دروغگویی حکیمی پور متحیر شدم/ استدلال عجیب سلطانی درباره سوء استفاده از عروسی دختر قالیباف
ما می دانیم چگونه خبر را تکذیب کنیم. گفتم این حرف شما مثل این است که بالای یک بلندی بروید و بالش پر از پر را همه جا پخش کنید، بعد بگویید همه را جمع می کنم، اصلاً امکان پذیر نیست، دیدم نمی توانم او را متقاعد کنم به خاطر همین گفتم من 7 سال انگلیس زندگی کردم و همسرم مسئول خرید خارجی یک وزارتخانه بوده، اگر ما می خواستیم خلاف کنیم آنجا با پوند و دلار و دینار سر و کار داشتیم، اینکه امروز ما را به ...
حماسه را مردم آفریدند، ایثار را شهدا/ 25 آبان برای مردم اصفهان یعنی خون در کنار رشادت
می شد که در آن روز اتفاق افتاده بود، بارها و بارها نام این روز را شنیده بودم و امسال باز هم شنیدم، به همین بهانه تصمیم گرفتم به سراغ مردمی بروم که خودشان در این روز حماسه آفرینی کرده بودند. کاغذ و قلم برداشتم و به راه افتادم در مکان هایی که می گفتند شهدا را در آنجا نگه داشته اند؛ “مسجد سید” اولین مقصد من بود که به آنجا رفتم، در همان حوالی با خانمی حدودا 70 ساله روبرو شدم و از او درباره ...
توصیه های ضروری برای راهپیمایان اربعین حسینی (ع)
نیک نیوز: تقی دژاکام نوشت: سال به سال به خیل عاشقان ایرانی زیارت اباعبدالله الحسین ع در روز اربعین و شرکت کنندگان در راهپیمایی عظیم چندین میلیونی این مسیر به خصوص مسیر نجف اشرف تا کربلا افزوده می شود. به همین دلیل، این روزها، همه جا حال و هوای رفتن به کربلای معلی و شرکت در راهپیمایی عظیم اربعین دیده می شود. آنها که رفته اند خاطراتشان را برای آنها که نرفته اند تعریف می کنند؛ آنها که نرفته اند و ...
خاطره ای متفاوت در مورد شهید زین الدین
چاقو را نشان داد. خواستم واکنش نشان بدهم که دیدم آقا مهدی می خندد. بامهربانی خاصی چاقو را از دستش گرفت، گذاشت توی جیب او، بعد دستی به سرش کشید و با گشاده رویی تمام به حرفهایش ادامه داد. ظاهرا این برادر اختلافی با یکی از همشهریانش داشت که آقا مهدی با پا در میانی می خواست مسائلشان را رفع و رجوع کند. بعدها شهید زین الدین ایشان را طوری ساخت و به راه آورد که شد فرمانده ...
هشت ونیم دقیقه و عوامل آن
مخاطب را آزار دهد اما جزو معماری سریال بود و نمی توانستیم بگوییم دو نفر فوت می شوند و بعد به روال عادی برمی گردیم. حتی این ترفند مطرح شد که بعد از قسمت های ابتدایی به چهلم این دو نفر برسیم و نشان دهیم که 40 روز از آن اتفاق گذشته اما برای خود من اصلا قابل باور نبود که رابطه بین افراد این خانواده در این مدت کاملا عادی باشد. به هر حال غم از دست دادن شوهر و پدر شوهری به این خوبی برای هر فردی سخت است. ...
انتخاب ترامپ برای برجام مشکل ساز نیست
زیرزمینی و یا بهینه سازی مصرف آّب استفاده کنیم. معاون وزیر خارجه در پاسخ به سوال دیگر در رابطه با تاثیر برجام بر رفع مشکلات آب در کشور و آب های فرامرزی اظهار کرد: اگر جایی ارتباطی و یا گشایشی در این زمینه بعد از برجام صورت گرفته است، اطلاعی ندارم اما تا جایی که می دانم و به خاطر علاقه ای که به موضوع دریاچه ارومیه دارم در پروژه ای با همکاری ژاپنی ها قرار شده است آن ها اطلاعات جامعی را در مورد ...
پرتاب مرد به بیرون از پنجره در پی رابطه نامشروع
وارد خانه شوم، دخترم از من خواست که آشغال ها را از خانه بیرون ببرم. آشغال ها را بردم و پس از آن برای خرید نان به سوپرمارکت رفتم و به خانه برگشتم. اما همین که وارد خانه شدم یکی از همسایه ها در خانه را زد و گفت که برادر زنم (همان مرد غریبه ای که با همسرم رابطه داشت) داخل تراس منزل آنها افتاده است. بعد از آن به تراس خانه همسایه رفتم و دیدم متوفی آنجا افتاده است. او همان شخصی بود که چندین بار به خانه ام ...
پای پیاده از مشهد تا کربلا و ارادت خانواده اهل تسنن
رسیم فقط نماز و زیارت است و بعد از چند روزهم باید کوله بار را جمع کرد و برگشت، اما پیاده روی واقعاً حال و هوای خاصی دارد باید انسان خود، در این مسیر راهی شود تا این حس خوب را تجربه کند بنده به هیچ وجه نمی توانم احساس و اتفاقاتی که در مسیر با آن مواجه شدم را بازگو کنم . این زائر کربلا ادامه می دهد: 55 سال از عمر من می گذرد اما این چندماهی که در راه بودم آنقدر شیرین گذشت که جزوعمرم حساب نشد ...
بازگشت پژمان بازغی به هشت و نیم دقیقه ؟!
را تعریف کرد. او می گفت من هر روز وکیلی را سوار ماشینم می کنم و درباره قانون ارث و میراث ( موضوع پیش آمده در این سریال) از او پرسیدم که او گفت این موضوع کاملا شرعی است، اما می شود در زمان حیات افراد فکری درباره آن بکنند. راننده می گفت آنقدر با هیجان سوال می :ردم که آقای وکیل فکر کرد چنین اتفاقی برای خانواده خودم افتاده است، اما به او گفتم که این شب ها سریالی با چنین موضوعی از تلویزیون ...
تیم رسانه ای دولت ضعیف است، دفتر روحانی مانع تغییرات تیم رسانه ای است
رای آقای روحانی کم شود. اینها فریب کاری است. از ابتدا گفته شد که بعد از اینکه برجام پذیرفته شد، ظرف دو یا سه ماه همه چیز انجام نمی شود. مگر می شود تحریم های چندین ساله و آثار شوم آن ظرف مدت کوتاهی، برطرف شود؟ اکنون دست ما آن قدر باز شده که هر چه را بخواهیم از خارج بخریم، می خریم و می آوریم و هر کارخانه ای که قطعه ندارد، دیگر تعطیل نمی شود و می تواند قطعه را وارد کند. می توانیم مواد اولیه ...
روایت عاشقانه ای از عملیات کربلای1
را به پشت جبهه منتقل کردند. سه روز در بیمارستان بستری بودم اما آرام و قرار نداشتم. پس از ترخیص از بیمارستان، شوق دیدار همسنگران ، سبب شد با پای لنگان و عصا به دست به منطقه عملیات برگردم، برگشتم در کنار یاران آرام شدم. به گمانم هیچ غم و اندوهی در عالم امکان به سنگینی لحظات و روزهای پس از عملیات برای یک رزمنده نیست. شوق و شور و هیجان قبل از نبرد به پایان رسید و اینک بار غم و اندوه و ماتم ...
بعد از گل آقا نشریه ای نیامد که فضای طنز را سیراب کند
به گزارش ایمنا، یک روز سرکلاس نقاشی، معلم، کله اسبی را در یک صفحه این کتاب نشان داد و گفت بکشید. بعد هم دفترهایمان را جمع کرد و بعد با یک لحن خشن گفت: عربانی ، گفتم: بله آقا ، گفت: پاشو بیا اینجا، اینو خودت کشیدی؟! ، گفتم: بله آقا . یک نمره ای داد که از بس حرص داشت ورق پاره شد و دفترم را انداخت جلوم و گفت: یعنی تو از حالا داری دروغگویی رو شروع می کنی! و یک سیلی هم گذاشت زیر گوش من. من هم هاج و ...
من از صحبت با بنی صدر ابا داشتم/چمران موذی گری های بنی صدر را نمی دانست
داشتیم و مطمئن بودیم که اگر عراق ها سوسنگرد را بگیرند همه این بچه ها قتل عام خواهند شد. یک خاطره هم مربوط به عصر روز 23 آبان است که این را دقیق یادم هست علتیش هم این است که این خاطره را من سه روز بعد از حادثه، از اول تا آخر نوشتم و نوشته اش الان در تقویمم هست. (شاید روز 27 یا 28 آبان این را نوشته ام) این قضیه مربوط به روز 23 آبان سال 1359 است که مصادف بود روزهای دهه محرم و در روز 23 آبان که روز جمعه ...
خاطره قزوینی ها از قزاق ها و سالدات های روس
، چرتی ها به قهوه خانه حسن می رفتند، یک قهوه خانه جلوی بازارچه قهوه خانه حسین بلند بود که شب ها نقل رستم و سهراب می گفتند. قهوه خانه دیگری آن طرف تر بود برای خیمه شب بازی. قهوه خانه بیکاره خانه بود. اینها همه توی مخ من است، اما دیشب را نمی دانم چی خوردم، کجا بودم، از کجا آمدم. قدیم را خوب یادم است. چهار دفعه این پیاده رو را عوض کردند، اول سنگفرش بود، بعد موزاییک های 30 در 30 گذاشتند وقتی سال 41 از ...
پنج خصلتی که اگر نبود، همه انسان ها از صالحان بودند
...، جاهل بودم. چون تا انسان مطلبی را متوجّه نشو، متوجّه به جهل خودش هم نسبت به آن موضوع نخواهد شد. این نکته، بسیار عالی است، هم بحث فلسفی، هم کلامی و هم منطقی دارد. وقتی انسان چیزی را به دست می آورد، تازه متوجّه می شود که جاهل به آن بوده و شاید تا آن موقع هم متوجّه به جهل خودش نبوده است. لذا باعث می شود که قانع به جهل نشود. بعد فرمودند: پس معلوم می گردد امکان به جهل های دیگر هم موجود ...
مرگ مرموز مرد جوان هنگام فرار، پس از افشای رابطه اش با یک زن شوهردار
او برادرم است. ساعتی پیش همسرم به خانه آمد و از او خواستم آشغال ها را سر کوچه ببرد. بعد از انجام این کار به خانه آمد و خریدی را که کرده بود داخل خانه گذاشت و به پشت بام رفت اما ناگهان صدای مهیبی شنیدم. لحظاتی بعد همسرم وارد خانه شد. به دنبال او نیزهمسایه طبقه دوم سراسیمه به مقابل خانه ما آمد و خبر سقوط رضا را داد. آن زمان بود که متوجه شدم صدای مهیبی که به گوشم رسیده مربوط به افتادن رضا ...
چگونه از دخترم محافظت کنم؟
. من رابطه عاشقانه عظیمی را با ناآشنایی شکل دادم و اوقات عمرم را وقف کسی کردم که به تازگی ملاقاتش کرده بودم. احساس می کردم در رابطه با دخترم نقش نوینی را بر عهده گرفته ام که تقریبا بر تمام زندگی من تاثیر خواهد گذاشت. او به سرعت تغییر می کرد و تغییر شکل می داد. لازم بود من هم خود را با این اوضاع تطبیق دهم. البته در این وادی من تنها نبودم و همسرم هم با این همه تغییرات مواجه بود اما من ...
فرار به اتریش پس از قتل شوهر
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 11 و 20 دقیقه 21 خرداد ماه سال 1392 بود که مأموران پلیس از مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستان های تهران با خبر و راهی محل شدند. مأموران پلیس در بیمارستان با جسد مرد 40 ساله ای به نام سروش روبه رو شدند که ساعتی قبل همسرش همراه دختر جوانی او را به بیمارستان منتقل کرده بودند. در حالی که نخستین معاینات پزشکی نشان می داد علت مرگ مرد جوان مسمومیت دارویی است، مأموران از ...
فریب ظاهر نجیب سپیده را خوردم او خیلی زود رنگ عوض کرد
مدتی بود که پدر و مادرم می خواستند برایم دختری انتخاب کنند اما من زیربار نمی رفتم و هربار می گفتم آمادگی ندارم تا اینکه در یکی از سایت های همسریابی با دختری محجبه آشنا شدم ... من تک پسر خانواده هستم ، از بچگی هر چه می خواستم دراختیارم بود و به نوعی خود مختار بزرگ شده بودم و به گونه ای درخانه حرف اول را می زدم و حتی در کار خواهر هایم هم دخالت می کردم. در نوجوانی دخترهای زیادی دلشان می ...
هنگام بدرقه گریه نکردم تا دلش نلرزد
. هفته قبل دلم گرفته بود و سه چهار دفعه خوابش را دیدم. ایمان در سجده آخر نماز چیزی می خواند من هر چه فکر می کردم ایمان چه می خواند یادم نمی آمد. تا اینکه روز تولدش در خواب همان چیزی که می خواند را دوبار تکرار کرد و وقتی بیدار شدم کامل از حفظ بودم. صندوقی بین دوستانشان درست کرده بودند و با پولی که هر ماه جمع می شد برای خانواده هایی که مستحق بودند کالا می خریدند. شما و شهید از نسل های بعد از ...
معین از سال ها پیش مدافع حرم شدن را انتخاب کرد
حتماً معین با آزاده ها می آید. بعد که آزاده ها آمدند، باز منتظر بودم و دیدم که نیامد. نمی خواستم که دست بعثی ها افتاده باشد و اسیر باشد که نشد. 33 سال از نبودن هایش گذشت اما سخت و تلخ گذشت. امیدوارم خدا این صبوری را از ما قبول کند. مسافری که عاقبت برگشت ابتدا خبر پیدا شدن پیکرش را به برادرش گفته بودند و ایشان این خبر را به من داد. من ناراحت شدم و گریه کردم. گفتم الحمدلله که در راه خیر ...
زندگانی عالم فرزانه، علامه طباطبایی
می کردند، رو به خانواده اش کرد و گفت: من دیگر برنمی گردم . در بیمارستان هم همه کارکنان را تحت تاثیر قرار داده بود، تا جایی که رییس بیمارستان می گفت: علامه حافظه شان را در مورد مسائل دنیوی و مادی از دست داده اند و به مسائل مادی بی توجه اند، اما پیوندشان با خدا و عالم معنویت مستحکم تر شده است؛ انگار از ناسوت بریده و به ملکوت پیوسته اند ... و بالاخره چند روز بعد 24 آبان ماه 1360 هجری شمسی ...
در نشست 'چالش های هیدروپلیتیک ایران و دیپلماسی آب'؛ عراقچی: نهادهایی درزمینه دیپلماسی آب در وزارت خارجه ...
سالانه باران در ایران 10 تا 15 درصد نسبت به 10 سال گذشته کاسته شده است و در مقابل، رشد جمعیت را داشته ایم و از جمله پر مصرف ترین کشورها هستیم. این آمارها ما را به سرعت وارد بحران آب در آینده می کند. وی با یادآوری این که به لحاظ کاری و علاقه شخصی به بحث آب و دیپلماسی آب وارد شدم، به نگرانی ها از بابت کم آبی در آینده و بحران آب اشاره و اظهار کرد: ایران جزو کشورهای خشک و نیمه خشک خاورمیانه است و ...