سایر منابع:
سایر خبرها
روایت تکان دهنده مرضیه دباغ از شکنجه گاه ساواک: یکی گفت کجاست آن خمینی که شما را نجات دهد
از بدترین و وحشتناک ترین شکنجه ها را تحمل کردم، ولی هنوز چیزی یا مطلب درخور و با اهمیتی به ماموران نگفته بودم؛ و این امر سخت بر مأموران و بازجوها گران آمد. از این رو دست به کاری کثیف و غیرانسانی و خباثت آمیز زدند؛ دختر دومم را که به تازگی به عقد جوانی درآمده بود دستگیر و به کمیته نزد من آوردند. آنها فکر می کردند با چنین اقدامی و ایجاد فشار روحی و روانی، مقاومت مرا در هم شکسته و مرا به حرف درمی ...
چرا مرضیه دباغ قبول نکرد از زندگی اش فیلم ساخته شود
تنها زیستن، تنها خوردن و نشستن و لذت بردن از زندگی نه تنها مزیت ندارد بلکه فاصله میان افراد خانواده ایجاد می کند. جزئیات زندگی امام برای همه مردم می تواند درس باشد و در تجلیل از امام نباید فقط به مسائل کلان و نظری اهمیت داد. زندگی امام می تواند برای همه مردم درس داشته باشد از کارگر گرفته تا کارفرما و از وزیر تا کارمند. روزی برای چند برادر فرمانده سپاه از اخلاقیات و خلق و خوی امام صحبت می کردم یکی دو تا از برادران گفتند که ما می رویم عمل می کنیم اما یکی از آنها چند روز بعد تماس گرفت و گفت امکان ندارد ما مانند امام شویم. ...
ناگفته های امیر حسین مدرس از زندگی شخصی با همسر دومش
توانم این حرف را بزنم چون سال ها در این حرفه بوده اند. علاقه داشته اند که رفته است. شاید برنامه هایی که داشته مشورت کردیم. پیش آمده فیلمنامه را می خوانم که نظرم را بدهم. در بعضی جاها گفته ام کار را انجام ندهی بهتر است یا کاری بوده که می توانسته مرا متقاعد کند رفته است. آقای مدرس اهل آشپزی هستند؟ آخرین غذایی که درست کردند چه بوده است؟ – بله. این چند وقت درست نکرده است. یادم ...
خاطرات مرضیه حدیدچی؛ از شکنجه های ساواک تا دیدار با گورباچف
بدترین و وحشتناک ترین شکنجه ها را تحمل کردم، ولی هنوز چیزی یا مطلب درخور و با اهمیتی به ماموران نگفته بودم؛ و این امر سخت بر مأموران و بازجوها گران آمد. از این رو دست به کاری کثیف و غیرانسانی و خباثت آمیز زدند؛ دختر دومم را که به تازگی به عقد جوانی درآمده بود دستگیر و به کمیته نزد من آوردند. آنها فکر می کردند با چنین اقدامی و ایجاد فشار روحی و روانی، مقاومت مرا در هم شکسته و مرا به حرف درمی آورند زهی ...
همه آن چیزها که باید درباره خواندن ادبیات بدانیم
ادبی را چگونه باید خواند؟ این شاید برخورنده باشد اما یک واقعیت است؟ بگذارید با یک اعتراف آغاز کنم، بین خودمان، خود من هم تا همین چند وقت پیش تصویر روشن و دقیقی از آن نداشتم. چیزهایی به غریزه آموخته بودم، اما خواندن یکی از جذاب ترین کتابهای تئوریک این سالها بود که نگاه مرا نسبت به این ماجرا تغییر داد. حالا به نظرم خواندن آثار ادبی تنها روخوانی آنها نیست، حتی با این شرط که هم از قصه آن ...
زندگینامه : مرضیه حدیدچی دباغ (1318-1395)
زبان حال خودشان چیزی می گفتند. از گفته ها شنیده می شد که اگر هزاران جان داشته باشیم در راه شما و آرمان انقلاب فدا خواهیم کرد. من همان طور که آن کنار ایستاده بودم فرمایش حضرت اباعبدالله (ع) در شب عاشورا به یادم آمد که فرمودند: ای قوم هر که ندارد هوای ما سرگیرد و بیرون رود از کربلای ما. بنده به یاد مظلومیت امام حسین (ع) افتادم ؛ ولی یاران خالص حسین ماندند و آنان که برای دنیا آمده بودند ...
حرف هایی عالمانه یک نوجوان بسیجی در زمان جنگ
شهید گفت:در شب اعزام علی از خواب بیدار شدم ،دیدم که چراغ اتاق روشن است به اتاق او رفتم گفتم :علی چرانمی خوابی ،او در جواب گفت:نامه ای می نویسم ،الان می خوابم .بعد از شهادتش متوجه شدم که آن شب علی درحال نوشتن وصیت نامه بود. مادرشهید حامدی از خبر شهادت فرزندش می گوید:قبل از آوردن خبر شهید شدن فرزندم آن روز حال خوشی نداشتم دیدم که نوری از اتاق پسرم بیرون آمد ودر خانه چرخید وبه سمت قبله ...
در سال 88 گفتم به رهبری ظلم نکنید؛ زنان حامی موسوی، من را کتک زدند!
من باور نمی کنم که کسی من را به عدم حمایت از رهبر انقلاب متهم کند. من در پل یادگارامام از زنانی که طرفدار موسوی بودند کتک مفصلی خوردم. چه کسی گفته است که من پشت سر آقا نایستادم؟!
طاهره دباغ بانوی مبارز انقلاب دعوت حق را لبیک گفت+ خاطرات و عکس
...> دباغ از مسافرکشی خود در سال های گذشته برای حل مشکلات اقتصادی چند خانواده گفته است. او در دیدار معاون زنان و خانواده ریاست جمهوری، با اعلام این مسئله اضافه کرد: در دوره دوم نمایندگی مجلس برای حل مشکلات اقتصادی چند خانواده، هر ماه مبلغی به آنها کمک می کردم. وقتی دوره نمایندگی ام به پایان رسید، دیگر پولی نداشتم به آنها کمک کنم. شب ها وقتی که بچه ها و همسرم می خوابیدند، با ماشین به فرودگاه یا ...
مرضیه دباغ دار فانی را وداع گفت + زندگینامه
فرماندهی سپاه همدان را کارنامه خود ثبت کرد. زندگینامه: مرضیه حدیدچی در سال 1318 در شهر همدان متولد شد و در خانواده ای مذهبی و فرهنگی رشد و نمو کرد. تحصیلات خود را از مکتب خانه آغاز کرد و از معلومات پدرش در یادگیری قرآن و نهج البلاغه بهره فراوان برد. مرحومه دباغ در سال1333 با محمد حسن دباغ ازدواج کرد. این ازدواج سرآغاز تحولات زندگی وی محسوب می شود. در آغازین روزهای ...
مرضیه دباغ درگذشت [+خاطرات تکان دهنده]
را روی دستم خاموش کرد و همراه با ضجه و ناله من به مسخره گفت آخ! سیگارم خامومش شد! و دوباره سیگار دیگری روشن کرد، این بار آن را بر روی جاهای حساس بدنم خاموش کرد که از تمام سلول هایم درد برخواست. حدود 16 روز از بدترین و وحشتناک ترین شکنجه ها را تحمل کردم، ولی هنوز چیزی یا مطلب درخور و با اهمیتی به ماموران نگفته بودم؛ و این امر سخت بر مأموران و بازجوها گران آمد. از این رو دست به کاری کثیف و ...
حکایت بی تابی دختر خبرنگار شهید
بودم که به آرزویش رسید. همیشه می گفت دعا کن خداوند توفیق شهادت را نصیب من بکند. گاهی می پرسیدم چرا همیشه این حرف را می زنی؟ جواب می داد: توفیق بزرگی است و همین طور توفیق بزرگی هم نصیب شما می شود که همسر شهید بشوی، مقام بالاتری خواهی داشت و جایگاه ارزشمند تر. با این حرف ها زمینه سازی می کردند که من راحت تر بپذیرم. فرمودید نابهنگام و غافلگیرانه بود. چرا؟ در خانه نبودم که خودم ...
گزارش وقایع استان ازخواست زنان اراکی برای حضور در ورزشگاه به بهانه دیدار تیم های آلومینیوم و سپاهان/عکسی ...
در زندگی ام دغدغه دارم که هیچگاه فرصت فکر کردن به رفتن به ورزشگاه را نداشته ام. من الان 39 سال دارم، شاید از سنم گذشته باشد که بخواهم به ورزشگاه بروم، اما وقتی جوان تر هم بودم، به این موضوع فکر نمی کردم. سجاد یک مخالف است. زنان هیچ گاه به حق خود قانع نیستند و دنبال بهانه ای برای اعتراض هستند. سجاد دانشجوی رشته معارف اسلامی است و 24 سال دارد. سجاد می گوید: من با این قضیه کاملا مخالف هستم ...
مادرم را به کلانتری برده بودند / فکرش را هم نمی کردم مادرم انقدر کثیف باشد
.... با توجه به اعترافات حسین درخصوص طراحی جنایت و معاونت همسر مقتول در جنایت، مریم نیز که چاره ای جز بیان حقیقت نداشت، سرانجام لب به اعتراف گشود و همه اظهارات پسردایی اش را تأیید کرد. این درحالی است که رویای 19 ساله، یکی از دختران مقتول، وقتی شنید پدرش به دست مادرش کشته شده است، گفت: وقتی متوجه قتل پدرم شدیم، حتی به ذهن مان هم نمی رسید که کار مادرمان باشد. آن روز مادربزرگم ...
بنیاد در آینه مطبوعات
خودمان یک پنجاه متری توی منطقه صیاد داریم. من اگر می خواستم دنبال بسازبفروش و این پول ها باشم که الان در همین مشهد چند تا برج ساخته بودم و هر پیشنهادی را قبول می کردم؛ اما خودم با دست هایم بنایی کردم و خواستم بچه ها با نان بازویم بزرگ شوند. هیچ وقت هم نگران رزق وروزی نبودم؛ خدا خودش رزقمان را می رساند. خانم خلقی خیلی سعادت دارم حالا که همسر شهید شده اید با شما گفتگو می کنم. چند سال از ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (353)
...> دارا حیایی، تک پسرِ امین حیایی که این روز ها همراه پدرش در حال بازی در یک فیلم سینمایی است و از لحاظ صورت توانایی تبدیل شدن به یک ستاره را دارد. باید منتظر باشیم و ببینیم که هنر بازی اش در چه سطحی است. البته برای بازیگر شدن خیلی هم مهم نیست که هنرِ بازیگری داشته باشد یا نه! خنده های رضا عطاران و محسن چاوشی در حاشیه یک مصاحبه مشترک. عکسی که احتمالاً منجر به بلاک شدنِ رضا عطاران توسط ...
آنکه رفت، آنکه آمد
که برای تاسیس کودکستان نیاز به مجوز داشت و سنش قانونی نبود، مادر آلمانی اش پا پیش گذاشت و مجوز تاسیس کودکستان را برایش گرفت و پدرش هم یک سال بعد خانه ای کوچک اجاره کرد که 10 میز و 60 صندلی در آن چیده شده بود و کتابخانه بزرگی نیز در آن احداث شد. پنج سال از این ماجرا گذشت تا بالاخره کودکستان به مدرسه فرهاد تبدیل شد. توران خانم در کتابش اینگونه حکایت می کند: همسر اولم وقتی از دنیا رفت، من بچه ای هشت ...
بخششی مثل جان عزیز/ تقدیر از بازماندگانی که به اهداء اعضای بدن عزیزان از دست رفته خود رضایت دادند
به من هدیه کرد و وقتی مرگ مغزی شد چون خودم با مشکلات این بیماران آشنا بودم به اهدای عضو رضایت دادم . مادر شادروان وحید حلاج هم عنوان می کند: تصمیم گرفتن در آن شرایط خیلی سخت بود اما حالا بسیار راضی هستم و از این که 3 نفر به زندگی بازگشتند خوشحالم . کبد ارشیا محوری که تنها 9 سال داشته را به یک دختر 5 ساله که تنها چند ساعت به فوتش مانده بود و کلیه اش را به پسری که هفته ای 4 بار دیالیز ...
دونده ای که با ویلچر از روی موانع زندگی می پرد!
کشاورز بودند. من را می بردند دانشگاه و بعد خودشان سرکار می رفتند و بعد از ظهرها دنبالم می آمدند و با هم به خانه می رفتیم. فاش نیوز: در حین تحصیلات دانشگاهی ازدواج کردید یا قبل از آن؟ - من سال 71 ازدواج کردم و 74 دانشگاه قبول شدم. فاش نیوز: چرا شاغل نشدید؟ - زمانی که من دیپلم نداشتم هرجا برای کار می رفتم می گفتند شما درس بخوانید دیپلم بگیرید، ما در خدمتتان ...
تجرد و ازدواج زنان ایران زیر ذره بین
. به علت توسعه آموزش عالی، انتظارات زنان بیشتر شده است. شما نمی توانید با یک مرد معمولی ایرانی ازدواج کنید که شما را محدود می کند و می گوید ” کار نکن، بیرون نرو. ” این روز ها پیدا کردن یک مرد روشن فکر ایرانی واقعا سخت است، آنها عقب تر از ما هستند. برای مثال گزارش شده که ازدواج سفید در ایران افزایش پیدا کرده است، همچنین در 9 ماه آخر سال 2015 تعداد کسانی که ازدواج کردند 3٫4 درصد کاهش ...
ماجرای اخطار پدر موشکی ایران به همسر شهید نواب
. از این رو مهدی مسئول آزمایشگاه و سوخت پادگان مدرس بود. مهدی مزد زحماتش را با شهادتش گرفت. پنج سال از شهادت مهدی می گذرد و من و مطهره هر روز دلتنگ تر از دیروز هستیم. 27 عکس از مهدی بر دیوار پذیرایی خانه نصب شده است. مطهره نیز در اتاق خود کمدی را به نام یادواره تهیه کرده که یادگاری های پدرش را در آن قرار داده است. دفاع پرس ...
دوست دارم نقش مادر بداخلاق را بازی کنم
او می گوید خانواده برایش مهم تر از کارش است و 41سال از زندگی مشترکش می گذرد که حاصل این زندگی یک پسر و یک نوه است. مهیمن این روزها سریال تلویزیونی ماه و پلنگ را روی آنتن شبکه سه دارد که در این سریال هم نقش یک مادر مهربان را به عهده دارد که بشدت نگران فرزندش است. برای شروع اگر بخواهید والدینتان را توصیف کنید، چه خواهید گفت؟ خوشبختانه من در یک خانواده فرهنگی به دنیا آمدم و وقتی خاطرات کودکی را به یاد می آورم، پر از شادی و خنده است. من هرچه درباره خانواده ام و مهربانی هایشان بگویم، کم است. با وجود آن که در آن سال ها خیلی به تحصیلات اهمیت داده نمی شد، اما پدرم تحصیلکرده بود و مادرم هم خانه دار. پدرم در دوران نوجوانی با جلیل شهناز تار می زد، اما بعدها به دلیل مشغله زندگی، موسیقی را ادامه نداد. زندگی خانوادگی ما مملو از آرامش و محبت بود و پدر و مادرم هر دو به ما یاد دادند که چطور باید با عشق زندگی کرد. آنها همیشه به ما تاکید می کردند در مراسم خاکسپاری شان با کسی بداخلاقی نکنیم. واقعاً هنوز هم بعد از این همه سال به خاطرات دوران کودکی فکر می کنم، لبخند به لبم می آید و حالم خوب می شود. پس با این توصیف، خانواده تان مخالف کار هنری شما نبودند؟ نه، خوشبختانه از این لحاظ مشکلی نداشتم و در طول این سال ها همیشه خانواده ام مشوقم بودند، حتی با علاقه سریال های مرا می دیدند و خیلی شادی می کردند. بعد از فوتشان من دو گوهر نازنین را از دست دادم، دو گوهری که نمی توان نمونه شان را پیدا کرد. من همیشه به کسانی که پدر و مادرشان در قید حیات هستند، می گویم قدر و ارزش چنین نعمت بزرگی را بدانند. چند خواهر و برادر دارید؟ چهار خواهر دارم، اما برادر ندارم. البته هیچ کدام از آنها به دنبال هنر نرفتند و فقط من عاشق بازیگری بودم و هنوز هم بازیگری را دوست دارم. راستش علاقه ام به بازیگری به دوران کودکی بر می گردد و از همان دوران برای همکلاسی هایم همیشه تئاتر اجرا می کردم و عاشق فیلم دیدن بودم. رابطه تان با هم چطور است؟ ما با هم خیلی دوست هستیم. البته یکی از خواهرهایم چند سال پیش فوت شد. چند سال از زندگی مشترک تان می گذرد؟ حدود 41 سال از زندگی مشترک من و همسرم می گذرد و ماحصل آن یک پسر است. البته یک نوه کوچولو هم دارم که خیلی دوستش دارم! البته باید به این نکته اشاره کنم که من زندگی بسیار خوبی با همسرم دارم و با وجود این که بعضی ها تصور می کنند بازیگران زندگی خوبی ندارند، اما من همسر بسیار مهربانی دارم و خانواده ام همیشه برایم نسبت به کار اولویت دارد. در زندگی مشترک چه چیزی برایتان خیلی اهمیت دارد؟ احترام و صمیمت بین من و همسرم بسیار زیاد است و نسبت به هم مهربان هستیم. راستش همین روحیه به کارم هم سرایت کرده و همیشه نقش مادرهای مهربان و دلسوز را به من می دهند. شاید برایتان جالب باشد، اما باید بگویم که علاقه من نسبت به همسرم در طول این 41 سال نه تنها کم نشده، بلکه بیشتر هم شده است. آیا تا به حال پیش آمده همسرتان با کارتان مخالفت کند؟ نه، به هیچ وجه. اتفاقا مشوق بسیار خوبی برای من هستند. شما در طول این سال ها همیشه نقش مادر مهربان را به عهده داشتید، دوست ندارید نقش یک مادر بداخلاق را بازی کنید؟ راستش دلم می خواهد نقش یک مادر متفاوت مثلا یک مادر بداخلاق را بازی کنم، اما دوستان می گویند که به قیافه شما نمی خورد نقش مادر بداخلاق را بازی کنی، به همین دلیل همیشه نقش های مثبت به من داده می شود. امیدوارم در آینده این اتفاق برایم بیفتد. بهاره بهارمست - جام جم ...
سارا به مغازه ام آمد و پیشنهاد بی شرمانه ای به من داد / من با او ارتباطی نداشتم +عکس
. سپس علی به اتهام معاونت در قتل روبه روی قضات ایستاد و گفت: باور کنید من هیچ دخالتی در این جنایت نداشتم و نمی دانم چرا دو خواهر پای مرا به این پرونده کشاندند. من فقط چند ماه پیامکی با سارا در ارتباط بودم. اما چون تعادل روحی نداشت رابطه ام را با او تمام کردم. تا اینکه یک روز سارا به به همراه خواهر بزرگش به مغازه ام آمد و حرف های عجیبی زد. سارا می گفت سمیرا قبلا عاشق پسری بوده که به من شبیه است. او از من خواست تا با سمیرا رابطه دوستانه داشته باشم اما من قبول نکردم. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. جام جم 110 ...
شرط یک خانواده برای عروس: زن دوم پسرمان شو!
امیدوارتر می شدم. همسرم می گفت افکار و تصمیمات من و تو در زندگی مهم است و نباید به حرف های دیگران توجه کنیم. خلاصه 8 سال از زندگی مشترک ما در همین شرایط سپری شد تا این که روزی خبر ناگهانی فوت احمدرضا در یک سانحه رانندگی زندگی آرامم را به هم ریخت. دیگر من مانده بودم و 2 فرزند خردسالم. از آن روز به بعد مشکلات زندگی من درحالی شدت گرفت که پدر و مادر همسرم فرزندانم را از من گرفتند و با خود ...
کینه های فروغ وسیع است
او اخیرا مجموعه اپیزودیک چرخ فلک را از شبکه یک سیما روی آنتن داشت؛ این روزها هشت و نیم دقیقه به عنوان مجموعه شبانگاهی شبکه دو با بازی او روی آنتن است و آرام می گیریم را هم در همین شبکه در نوبت پخش دارد. محرابی در هشت و نیم دقیقه در نقش فروغ عروس دوم خانواده ظاهر شده که یکی از نقش های اصلی و اساسی داستان را ایفا می کند و به نظر می رسد مختصات و مشخصاتی متفاوت با دیگر نقش های او دارد. محرابی در گفت وگو با جام جم بیشتر در این رابطه توضیح می دهد. بعد از مدتی دوری به نظر می رسد که دوباره در تلویزیون پرکار شده اید. مدتی قبل در مجموعه اپیزودیک چرخ فلک به ایفای نقش پرداختید. اکنون هشت و نیم دقیقه روی آنتن است و بعد از آن هم آرام می گیریم را در نوبت پخش دارید. همزمانی بازی در این سه کار اتفاقی بود یا خودتان تصمیم به پرکاری و جبران غیبت های بلندمدت تان گرفته اید؟ نه، کاملا اتفاقی بود. چه شباهت ها و تفاوت هایی را میان بازی خودتان در این سه مجموعه قائل هستید؟ به عقیده خودم این سه نقش کاملا از هم متفاوت است. باران در چرخ فلک، زنی دردمند و مظلوم بود که تلخی های زمانه، او را به جنگیدن با مشکلاتش واداشته بود. فروغ در هشت و نیم دقیقه، زنی است که به خاطر آنچه که از دست داده و بخصوص بچه به دنیا نیامده اش، کینه ای عمیق در دل دارد؛ کینه ای که او را وادار می کند با کسانی که آنها را سبب ساز مشکلاتش می داند، رفتار خصمانه ای داشته باشد. و اما زهرا در سریال آرام می گیریم زنی آرام و در عین حال محکم است که بموقع و بعد از پخش سریال در موردش بیشتر با هم حرف می زنیم. در هشت و نیم دقیقه نقشی کاملا متفاوت را ایفا می کنید. شخصیتی که ویژگی های مثبت و منفی خاص خودش را دارد و متفاوت از نقش های دیگرتان است. در مورد ویژگی های شخصیت فروغ برایمان توضیح بدهید. تعریف خودتان از رفتار او چیست؟ آیا می توانیم او را یک نقش منفی بدانیم؟ به نظرم نقش کاملا منفی یا کاملا مثبت وجود ندارد و اگر هم باشد باورپذیر و جذاب نیست و ضعف محسوب می شود. مگر مواردی که نقش اساطیری یا عرفانی و شبیه به آن باشد. برای بازی در نقش فروغ که جنبه های منفی در شخصیتش بیشتر از جنبه های مثبت آن است، اول سعی کردم که دلایلش برای بروز جنبه های منفی را پیدا کنم و از طرف دیگر، جنبه های مثبت شخصیتی او را بشناسم. فروغ به خاطر ناکامی هایی که در زندگی اش داشته، بدبینی عمیقی نسبت به اطرافیانش دارد و فقط به دو نفر در زندگی اش اعتماد دارد؛ احسان و فرزین. پس از دست دادن تنها شانسش برای بچه دار شدن، کینه هایش را وسعت می بخشد. از طرفی دیگر، عشق و وفاداری او به همسر و برادرش از نکات مثبت شخصیتی او ست و البته کینه ورزی هایش هم نکته منفی به شمار می آید؛ هرچند که غم بچه نداشتن برایش همچنان ادامه دارد. با توجه به سیما و صدای آرام و دلنشینی که دارید، از بازی در این نقش نمی ترسیدید؟ مخاطبان عموما شما را با نقش های دوست داشتنی و آرام به یاد دارند. برای شکستن این قالب و نزدیک شدن به شخصیت فروغ چه کردید؟ اول این که از لطف شما ممنونم و در وهله دوم باید بگویم خیر؛ به هیچ وجه. من همیشه دوست دارم نقش های متفاوت را تجربه کنم و این که بخواهم همیشه مثبت بازی کنم، برایم چالشی ایجاد نمی کند. قطعا مخاطب ما باهوش تر و حرفه ای تر از این حرف هاست و می داند که شخصیت من نه آن نقش مثبتی است که بازی می کنم و نه آن نقش منفی. شخصیت واقعی من، شخصیت آشا محرابی است، نه فروغ یا هر نقش دیگری. پس نه فقط نمی ترسم، بلکه دوست دارم که نقش های مختلف را تجربه کنم و کاستی ها و نقاط قوت کارم را بشناسم. به نظرم برای رشد و پویایی در هر شغلی باید تجربه کرد و بازیگری هم از این قاعده مستثنا نیست. من هم در نقش های تراژیک و کمدی بازی کرده ام و هم نقش های جدی مثبت یا منفی. اساسا به نظرم بازیگری قالب پذیر نیست و باید روان و جاری باشد. در تلویزیون عموما نقش های منفی و حتی خاکستری تعریف دقیقی ندارند و گاه مخاطب نمی تواند دلیل رفتارهای آن شخصیت را درک کند. خود شما چقدر فروغ و تصمیم های او را درک می کردید؟ برای این که این درک را برای مخاطبان هم باورپذیرتر کنید، چه اقداماتی را در پیش گرفتید؟ درست می گویید. همان طور که قبلا هم گفتم، همواره برای باور پذیری نقش در نقش های مثبت به دنبال نکات منفی می گردم و در نقش های منفی به دنبال نقاط مثبت شخصیت. درباره فروغ هم تلاشم همین بود و البته توضیح بیشتری نمی دهم، چون تا زمان چاپ این مصاحبه احتمالا هنوز کار به قسمت های مورد نظرم نرسیده است و نمی خواهم داستان سریال را قبل از پایان پخش آن تعریف کرده باشم. آیا حالا که سریال به مرحله پخش رسیده، از تصویری که می بینید رضایت دارید و از نگاه خودت ...
پدرم هیچ وقت به ولایت پشت نکرد/آرزویش شهادت بود و به آن رسید
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس به نقل از فارس، فرزند شهید محسن خزایی در حاشیه مراسم تشییع پیکر پدرش در مسجد بلال صدا و سیما در جواب سوال خبرنگار فارس که پرسد پدرتان را در جریان اطلاع رسانی دفاع از حرم شریف حضرت زینب چگونه دیدید؟، گفت: صحبت کردن برایم قدری سخت است، اما تمام تلاش و تمام توان پدرم برای این بود که در اطلاع رسانی دفاع از حرم حضرت زینب هیچ کم و کاستی وجود نداشته باشد. حرف پدرم ...
چند برش از زندگی مردی که همه دوستش داشتند؛نجیب بود،آرام رفت
.... منصور برخلاف من که خشن بودم، بازیکنی تکنیکی بود که پاس های دقیقی می داد. هیچ وقت ندیدم در زمین مسابقه حرف ناپسندی از دهانش خارج شود. آن خاطره تلخ یکی از تلخ ترین دوره های دوران بازیگری پورحیدری، به سال 52 و همان دربی معروف 6 -صفر برمی گردد. آن روز منصور هم برای تیمی که عاشق آن شده بود غصه دار بود و هم برای مرد بزرگی به نام رایکوف که بعدها شکل دهنده فرم مربیگری و فنی ...
آخر هفته با تلویزیون
به گزارش جام جم آنلاین پخش تلویزیونی فیلم های سینمایی و انیمیشن در روزهای پایانی هفته به ترتیب ذیل است. شبکه یک سیما فیلم تلویزیونی اشلو به کارگردانی صادق پرویز آشتیانی، پنجشنبه 27 آبان ماه ساعت 22:00 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. در خلاصه داستان فیلم آمده است: پس از عدم توفیق ایران در دوران دفاع مقدس در عملیت های والفجر مقدماتی، والفجر 1 و رمضان، فشارهای اقتصادی و سیاسی دولتمردان غرب بر ایران، امام خمینی(ره)، فرمان عملیات والفجر2 را صادر می کنند تا فضای ایجاد شده برای معرفی عراق به عنوان پیروز نبرد را مردود اعلام کنند. با شروع عملیات به علت کم بودن تعداد رزمندگان و شرایط سخت، نیروها به محاصره دشمن در می آیند. در این میان یک گردان که فرماندهی آن را شهید مرتضی جاویدی به عهده دارد مسیر عملیات را تغییر می دهد و در شرایطی سخت با درایت و صبوری و ایستادگی در مقابل دشمن بعثی، عملیات شکست خورده را ... کورش سلیمانی، سعید داخ و سینا کرمی در فیلم تلویزیونی اشلو بازی کرده اند. *** فیلم تلویزیونی ستاره های دنباله دار به کارگردانی حسین قاسمی جامی، جمعه 28 آبان ماه ساعت 16:00 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. در این فیلم که بر اساس زندگی مرحوم حاج عبدالله والی نوشته شده است، روایت زندگی مرحوم والی از زبان نوجوانی به نام جمعه است. جمعه مادرش در آستانه مرگ قرار دارد و در منطقه بشاگرد زندگی می کند. جمعه از والی کمک می خواهد و والی که خود را وقف مردم بشاگرد کرده است با امید بخشیدن به جمعه باعث می شود تحول بزرگی در او به وجود بیاید و ... محمود مقامی، کیانوش گرامی، سارا احمدیان و مرتضی کاظمی در فیلم تلویزیونی ستاره های دنباله دار بازی کرده اند. شبکه دو سیما فیلم تلویزیونی جایی برای اشتباه نیست به کارگردانی سید مهدی برقعی، پنجشنبه 27 آبان ماه ساعت 8 صبح از شبکه دو سیما پخش می شود. در خلاصه داستان فیلم با بازی اصغر همت و فخرالدین صدیق شریف آمده است: جوانی به نام فرهاد فتحی به دلیل انجام یک اشتباه غیرعمدی و شکایت شاکی مدتی را در زندان به سر برده و پس از آزادی از زندان و عبرت از گذشته به دلیل به قتل رسیدن شاکی پرونده و ارائه مدارک توسط پلیس مجدداً به عنوان مظنون به قتل دستگیر و مورد بازجویی قرار می گیرد. ولی بیگناهی اش ثابت می شود. فرهاد که اکنون داماد یک خانواده اصیل است و پدر همسرش نیز در یک قصابی کار می کند. خانم سعیدی شریک پدر نرگس که متوجه می شود فرهاد سابقه دار است درخواست می کند تا او اخراج شود و ...... ****** فیلم سینمایی آب به کارگردانی چارلز بینامه، پنجشنبه28 آبان ماه ساعت23:00 از شبکه دو سیما پخش می شود. در این فیلم با بازی پائول گراس و لسلی هوپ خواهیم دید: ماتیو مک لاکلین که نخست وزیر کاناداست در طی یک سفر کوتاه بر روی رودخانه در آب غرق می شود. دو نفر دیگر به نام های جکمن و خانم مادلین منزل نیز همراه او بوده اند. از این سه نفر جکمن زنده می ماند که در بازجویی ها اقرار می کند که قایق چپ شده است و نخست وزیر و خانم منزل غرق شده اند. اما شواهدی که بعداً کسب می شوند نشانگر چیز دیگری هستند. پسر ماتیو به نام تام از هلند به کانادا می آید و در مراسم خاکسپاری پدرش شرکت می کند. او که در ابتدا قصد ندارد در انتخابات نخست وزیری شرکت کند نظرش را عوض می کند و به عنوان نخست وزیر انتخاب و بر رقیب اصلیش به نام مارک لوین پیروز می شود. او بلافاصله طرحی را که پدرش نتوانسته بود به اجرا درآورد پیگیری می کند. این طرح چیزی جز فروش آب شیرین به آمریکا نیست و .... ***** انیمیشن افسانه ساسکواچ به کارگردانی توماس کالیکوت، جمعه 28 آبان ماه ساعت 8:00 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد. در خلاصه داستان آمده است: مگی به همراه خواهرش کریستی و پدرش به منطقه ای در میان جنگل ها کوچ می کنند. دولت تصمیم دارد که در این منطقه سدی برای جمع آوری آب و تولید برق بسازد و پدر مگی مهندس این سد است. نام این منطقه دره پاگنده است. اغلب پاگنده ها را موجوداتی افسانه ای خیال می کنند اما مگی به دنبال این است که خلاف آن را اثبات کند. در شب اول، پس از اینکه این سه، همه خانه را از کاج و خاکروبه ها پاک کرده اند مگی صدایی می شنود و جلوی پنجره می رود. او یک پاگنده می بیند اما........ ***** فیلم تلویزیونی پنج تا پنج به کارگردانی تارا اوتادی، جمعه 28 آبان ماه ساعت 15:30 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد. در این فیلم خواهیم دید: دکتر صابر ساعدی متخصص مغز و اعصاب است. ماشین او در مسافرت خراب می شود. او تمام تلاشش را می کند تا با تعمیرکار مخصوص ماشینش تماس بگیرد اما منطقه در نقطه کور واقع شده و موبایل آنتن نمی دهد. موتور سواری از جاده رد می شود و صابر با او همراه می شود تا به مهمان پذیری که در آن منطقه است برود تا بتواند تماسی برقرار کند. او به مهمانپذیر می رود ولی متوجه می شود که تلفن آنجا قطع است. صابر می خوا ...
بنیاد در آینه مطبوعات
می کرد: مادر از من راضی باش. مادر از من راضی شدی؟ گویی در پس این جمله سرّ و رازی نهفته بود که هیچ کس جز او و شهید جواد از آن خبر نداشت....کمی آن طرف تر همسر شهید جهانی با صدای رسا می گفت: شهید وصیت کرده مرا با نام یا زهرا (س) یاد کنید. خدایا این قربانی را از ما بپذیر، خدایا پسرم علی را هم سرباز امام زمان قرار بده و شهادت را نصیب ما کن . علی فرزند 7 ساله شهید جهانی هم در آغوش عمویش بر پیکر مطهر پدر ...
پایبندی به مبانی و معرفت دینی؛ رویکرد طاهره دباغ در حیات سیاسی و اجتماعی
شب های قدر، دعا و قرآن خوانی برگزار می کرد و به عنوان چهره ای محبوب و برجسته در زندان معروف شد. سرانجام وی را پس از یک سال و چهار ماه تحمل شرایط سخت زندان با حال زار و در اوج ضعف جسمانی و بیماری از زندان آزاد کردند. ماموران رژیم پهلوی امیدوار بودند دباغ در خارج از زندان جان خود را از دست بدهد تا انقلابی ها نتوانند از مرگ وی در زندان استفاده تبلیغاتی کنند. این بانوی مبارز پس از مدتی برای ...