سایر منابع:
سایر خبرها
نگاهی به خدمات و مظلومیت امام حسن عسکری علیه السلام
همنام رسول خدا است و این عهدی است به من از پدرم و پدران طاهرین تو صلّی الله علی اهل البیت ربّنا، انّه حمیدٌ مجید و در همان هنگام به شهادت رسید.(اثبات الهداه: 3/ 415 ح 55 ) آن روز سامرا یکپارچه ناله و شیون و گریه بود. فَسارَت سَرَّ مَن رَای ضَجَّه وَاحده و عُطِّلَت الاَسوَاق فَکَانَت سَرّ مَن رَأی یَومَئِذ شَبِیهَا بِالقِیامَه... پس کودکی که صورتی گندمگون داشت و موی سرش مجعد بود و بین دندانهایش فاصله داشت بر او نماز خواند و حضرت را در کنار مرقد پدرش به خاک سپرد. انتهای پیام/ ...
آقازاده ها لانتوری را ببینند!
، نامزدم را از دست دادم. در جریان بازخوردها، یک روز خانمی جلوی من را گرفت و گفت مادر بزرگ من را حلال کنید، مدام سر نماز شما را نفرین می کرد، البته چند روزی که دیده شما نادم شده اید، دعایتان می کند تا عاقبت به خیر شوید. من در جریان این سریال بازخوردهای بسیاری گرفتم و خوشحالم که با تعامل هایی که با شهرام شاه حسینی داشتم فرزین یک نقش اورجینال شد یعنی یک جاهایی از او می ترسیدیم در حالی که شخصیتی بسیار ...
خاطر خواه خواهرش بودم/ یک شب برادرش عمل زشتی را به من پیشنهاد کرد
کارم دست کشیدم. بیکار بودم و یک روز به دیدن پسر دایی ام رفتم. او مغازه ای دارد و استاد کار ماهری است. درآمدش خیلی خوب بود اما عقل کاملی نداشت. حرف های الکی می زد و یکی از آرزوهایش این بود که روزی به خارج از کشور برود. چون خاطر خواه خواهرش هم بودم، رفت و آمدهایم به مغازه اش بیشتر شد. یک روز گفت اگر پولی به جیب بزنیم، می توانیم برای همیشه به جای دوری برویم و زندگی جدیدی شروع کنیم. موضوع ...
من تحت تاثیر حرف های وسوسه انگیز شدم / تازه فهمیدم دوستم با ارتباط کثیفش با این دختر چه کرده بود!
می کنیم. پدرم کارگری ساده و زحمتکش است و دو خواهر و یک برادر دارم. روزی که به دانشگاه رفتم مادر و پدرم از خوشحالی در پوست خودشان نمی گنجیدند. محیط دانشگاه برایم کمی غریب بود و احساس دلتنگی می کردم. یک هفته ای نگذشته بود که با یکی از همکلاسی هایم دوست شدم. حمید از شهرستان برای تحصیل به مشهد آمده و پسربا کلاسی بود. او در اولین تعطیلی مرا همراه ...
افشاگری بازیگر سینما علیه شبکه جم و تخلف برخی سینماگران
شوند و با لهجه نقاط مختلف کشور، بدترین و توهین آمیزترین حرف ها را به زبان می آورند. من سه ماه و شش روز در آنتالیا بودم، اما حتی یک بار سعید کریمیان (مدیر شبکه جم) را ندیدم. بعد از این مدت به یکی از معاونان او گفتم این فیلمنامه ای که من الان می بینم، کجروی از سیناپس اولیه است. گفت طبیعی است، دو ماه دیگر درست می شود. من گفتم به دو ماه دیگرِ شما اعتماد ندارم و می دانم کار بهتر نخواهد شد ...
با زن میانسالی به نام مهری آشنا شدم / از این راه پولی هم در می آورد / با شنیدن حرف هایش وسوسه شده بودم
اینکه یک روز با زن میانسالی به نام مهری آشنا شدم. به قول خودش بنگاه بخت گشایی داشت و برای دخترها شوهر و برای پسرها زن خوب پیدا می کرد و از این راه پولی هم در می آورد. وقتی او به من پیشنهاد کرد همکارش شوم به فکررفتم. من که با شنیدن حرف هایش وسوسه شده بودم قبول کردم وبه قولی اوایل کار مدتی شاگردی اش را کردم و بعد خودم حرفه ای شدم و درآمدمان بالا رفت. کارم شده بود پیدا کردن دختر و پسرهای دم ...
سازمان روزنامه های ما تغییر کرد
. هزینه ها چنان بالا می رود که شما توان پاسخ گویی برای تأمین مالی خبرنگاران خودت را نخواهی داشت. آنها هم چندجا کار می کنند. این چرخه تکرار می شود؛ یعنی در مراحل مختلف مشکلاتی ایجاد می شود تا روزنامه نباشد. یعنی هدفمند است؟ نه هدفمند نیست؛ کار را به کاردان ندادید. وقتی کاردان در روزنامه ها نباشد، هزارجور مشکل دارد. یک بار در جمعی گفتم این همه روزنامه توقیف شد، رفتید بنشینید بررسی کنید که ...
محمود صادقی:صداوسیما اگر میلی نباشد مردم سمت بوق های بیگانه نمی روند/از بوق بی بی سی اعلام برائت می کنم
شورای نگهبان این ماده را تصویب کرده که گفت ما کماکان آن ماده را خلاف قانون اساسی می دانستیم و تائید نکردیم و چون 10 روز گذشته بود بخاطر سکوت، به عنوان قانون منتشر شد. وی با اشاره به اصل قانونی بودن جرم و مجازات و شخصی بودن جرم و مجازات، اظهار کرد: طبق قرآن هیچ گناهکاری گناه دیگری را به دوش نمی گیرد. اینکه دیگران هرج و مرج کنند و با مهمان شهر آنگونه رفتار کنند و بعد رییس دانشگاه محکوم شود ...
برندهای معتبر زمین گیر شده اند
مملکتی که می تواند پارچه با کیفیت بالا تولید کند، چرا به این روز افتاده که نصف نیازش را از چین وارد می کند؟ این موضوع راه حل دارد؟ بله، شما ابتدا جلوی قاچاق را بگیرید؛ بانک ها را هم سامان دهید و بهره ها را درست کنید، من قول می دهم در مدت پنج سال به صادرات اول بازگردیم. حق مصرف کننده چه می شود؟ پارچه کت شلوار که در ایران تولید می شود، گران است و مصرف کننده می خواهد با قیمت ارزان تر ...
گزارش | محمود صادقی در دانشگاه شیراز
دانستیم و تائید نکردیم و چون 10 روز گذشته بود بخاطر سکوت، به عنوان قانون منتشر شد. وی با اشاره به اصل قانونی بودن جرم و مجازات و شخصی بودن جرم و مجازات، اظهار کرد: طبق قرآن هیچ گناهکاری گناه دیگری را به دوش نمی گیرد. اینکه دیگران هرج و مرج کنند و با مهمان شهر آنگونه رفتار کنند و بعد رییس دانشگاه محکوم شود، درست نیست. صادقی به تاکید قانون اساسی بر بی طرفی دادگاه و قاضی اشاره کرد ...
پیام همسر شهید مدافع حرم برای داعش
وقتی می خواهد جایی برود به من زود بگوید معمولا می گذاشت نزدیک رفتن خبر می داد. خیلی ناراحت بودم از رفتنش اما با خودم می گفتم شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود و وقتی اینها را به خودش هم گفتم خیلی خوشحال شد. دفعه اول که رفت زخمی شد، تا زمانی که برگشت تهران نمی دانستم. وقتی آمد خبر دادند رفتیم بیمارستان. حالش خوب بود. علی واقعا خیلی شجاع بود و تازه بعد از شهادتش دارم او را می شناسم. دفعه ...
دوستی با حلیمه مرا به منجلاب گناه کشاند / شب جشن تولد او برای احسان نقشه زشتی اجرا کردم ولی
زن 22 ساله که در چهره برافروخته اش یاس و نا امیدی نمایان بود خطاب به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت:من دختری درسخوان و موفق در بین 5 فرزند خانواده بودم که پدر و مادرم مرا مایه افتخارشان می دانستند. پدرم کارگر ساختمان بود و به سختی و مشقت هزینه های زندگی را تامین می کرد و مادرم با مشکلات مالی زیادی ما را بزرگ کرد. سرانجام با قبولی ام در یک دانشگاه دولتی و معتبر برق شادی و ...
شهید محمدابراهیم همت + تصاویر
سبیلک) . و السلام؛ محمد ابراهیم همت **دومین وصیت نامه شهید همت: به نام خدا نامی که هرگز از وجودم دور نیست و پیوسته با یادش آرزوی وصالش را در سر داشتم. سلام بر حسین(ع) سالار شهیدان اسوه و اسطوره بشریت. مادر گرامی و همسر مهربانم پدر و برادران عزیزم! درود خدا بر شما باد که هرگز مانع حرکتم در راه خدا نشدید. ...
وقتی انتخابش کردم فرهنگ شهادت را می شناختم
. باید برویم و از حرم حضرت زینب(س) دفاع کنیم. می گفت: خانم! من فقط برای شهید شدن و شهادت نمی روم. نیت من برای دفاع از اسلام است. شهادت جزو آن سعادت ها و لیاقت هایی است که خدا در ادامه جهاد به آدم عطا می کند. امیدوارم این اجرت نصیب من هم شود. بعد از شنیدن این صحبت ها، قبول کردم. فکر شهادتش را کرده بودید؟ محمدحسین همیشه از من می خواست برای شهادتش دعا کنم. می گفت من چیز زیادی از شما نمی ...
کاروان شهدا هیچ گاه متوقف نمی شود
.... برادر دیگرم علی اکبر می گفت: با علی اصغر رفته بودیم عکاسی. به من گفت وقتی عکس ها آماده شدند و آمدی تحویل بگیری، یکی از آنها را بزرگ کن و برای حجله شهادتم استفاده کن. من با ناراحتی گفتم این چه حرفی است که می زنی. اما علی اصغر با همان متانت همیشگی پاسخ داده بود: این آخرین مرتبه ای است که من به جبهه اعزام می شوم. همه این صحبت ها خانواده را آماده شنیدن خبر شهادتش کرده بود. به نظر شما چه ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (340)
گفت گرافیکت چنده گفتم 32 .گفت اینا رو بذار سرجاش یه بازی شطرنج بهت میدم. 7. اس ام اس داده " سلام وقتتون بخیر. شرمنده احمدی هستم ". چرا یه آدم از این که احمدیه باید شرمنده بشه؟ 8. به مناسبت روز دانشجو، باید تخم مرغ رو به صورت رایگان به دانشجوها میدادن. وقتی کفش نو میخرم 9. من تو شرایط ضمن عقد قید میکنم پتومو با کسی شریک نمیشم. هر کی پتوی خودش. ...
شهیدی که زینت دین بود+ تصاویر
؛ شهید مهدی زین الدین، فرمانده 25 ساله لشکر 17 علی ابن ابی طالب قم، 18 مهر سال 1338 در خانواده ای مذهبی، انقلابی و متدین در شهر تهران به دنیا آمد. پدر شهید از فعالان مذهبی و سیاسی زمان خود بود که طعم تلخ زندان رژیم پهلوی را چشیده بود و مادر گرامیش از مربیان قرآن کریم به شمار می رفت. شهید مهدی زین الدین پس از مهاجرت به خرم آباد تحصیلات ابتدایی خود را در این شهر گذراند و ...
آرزویش بی نشانی بود و پیکرش در سوریه جاماند/ دستمال اشک آلود حاجی را برایمان سوغات آوردند
برای ما آوردند. سند شهادت همسرم را در خواب دیدم/ جاویدالاثر شد همانگونه که آرزویش بود همسر شهید از خواب آخرش این گونه تعریف کرد: روز بعد از اعزامش، خواب حاجی را دیدم. دلنوشته ای را به من نشان داد که با خط قرمز اسم حاجی و کلمه شهید بر آن نقش بسته بود. به او گفتم حاجی چقدر زود برگشتید، با صدای محکم در خواب به من گفت، برمی گردم ولی بدان اگر اربعین پیاده روی نرفتم ...
لطفاً به حال من غبطه بخورید!
و روز شاد و خوبت، غبطه می خورن و... - آخ جون؛ غبطه!!... اسم بابا بزرگم جلاله آقا؛ خدا رحمتش کنه؛ عمرش رو داده به شما! - چی چی شو داده به من؟! - هیچی بابا!... عرض کنم که جواب مسابقه برنامه تون... - نگفتی ازکجا تماس می گیری، مهربون؟! جوان که کم کم دارد حوصله اش سر می رود، با کلافگی جواب می دهد:" از یکی ازخیابون های همین شهر بزرگ و در زیر سقف این آسمون آلوده و دود گرفته ...
فوتبالیستی هستم با دست های پینه بسته!
است و از کودکی شاهد بود پدر با مینی بوس هر روز ساعت ها در جاده و شهر کار می کرد تا بتواند هزینه های سنگین زندگی شان را تأمین کند. محمد طیبی از آن روزها این گونه می گوید: از کودکی علاقه زیادی به فوتبال داشتم و آن روزها با بازی فوتبال در زمین های خاکی اطراف روستا سپری شد. در رویاهایم خود را در ترکیب تیم ملی فوتبال می دیدم. پدرم که در تیم های روستایی فوتبال بازی می کرد مشوق اصلی من برای ادامه راه بود ...
نحوه شهادت امام حسن عسکری(ع)
حسن عسکری (ع) علاوه بر موارد فوق به تربیت شاگردانی هم چون ابوعلی احمد بن اسحاق، احمد بن مطهر، ابوهاشم داود الجعفری، ابوعمر، عثمان بن سعید و ... نیز پرداختند تا بتوانند بعد از ایشان به هدایت وتربیت شیعیان مبادرت ورزند. ایشان به عنوان پدر بزرگوار امام زمان(عج) در مدت زمان کوتاه امامت خود به گونه ای به هدایت عمومی و نشر و حفظ احکام اسلام مبادرت ورزید که مردم با غیبت حضرت مهدی آشنا شوند و با آن بیگانه ...
برنامه ای برای قتل نداشتم
...، من این کار را کرده ام، روی دهانش حوله گذاشتم و با چسب و طناب بستم و جسد را رها کردم. سه شب در آنجا نگهبانی دادم تا ببینم که جسد پیدا می شود یا نه. بعد به شمال رفتم که فرزند مقتول به من زنگ زد و سراغ پدرش را گرفت و گفت که او را دیده ام یا نه. من هم گفتم اصلا از پدرش خبر ندارم بعد به تهران آمدم تا به آنها کمک کنم مقتول را پیدا کنند. زمانی که جسد پیدا شد و من ناراحتی فرزندان مقتول را دیدم، خیلی ...
برادرم در راه مدرسه برایم تلاوت می کرد/ انتشار تصاویری جدید از استاد مروت
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) ، به مناسب چهلمین روز بازگشت پیکر استاد محمدتقی مروت به وطن(فوت، 21 مهرماه 95 در تورنتو و مراسم تشییع در ایران 8 آبان) بر آن شدیم تا یادی دوباره از آن استاد فقید کنیم و با بیان گوشه ای از زندگینامه وی خدماتش را به قرآنیان کشور و خارج از کشور یادآوری کنیم . مرحوم استاد محمد تقی مروت در سال 1323 در تهران به دنیا آمد و زیر نظر استاد مرحوم ملامحمدباقر فانی کسب ...
اشعار آئینی ویژه شهادت امام حسن عسکری (ع)
بقیع و مدینه حاکی بود همه دلخوشی ما این بود لااقل یک حسن حرم دارد حال قبری خراب و ویرانه پیش این دیده ترم دارد عمه و مادر امام زمان قبرشان گر چه نیمه ویران بود به خدا پانخورده چادرشان نشده رویشان به ضربه کبود هر کسی رفت حج بیت الله بست احرام از برای طواف یاد آقای سامرا باشد ...
بسته خبری سفیر سه شنبه 16 آذرماه 1395
برای تایید صلاحیتش باید دو میلیارد پول بدهد که بعد هم به 500 میلیون تومان راضی شدند که البته بنده نمی گویم شورای نگهبان گفته آنچه می گویم نقل قول است، واکنش نشان داد. عباسعلی کدخدایی: هر کس مدارکی دال بر وقوع تخلف دارد به مراجع دادگستری و مراکز نظارتی مراجعه کند و ما حاضریم در این زمینه کمک کنیم. این نماینده قبلا هم در مجلس این موضوع را به من گفته بود و من به او ...
گوشه ای از زندگانی امام حسن عسکری(ع)
نازیدم و در هر جا از او سخن می گفتم. یک روز خدمت ابومحمد علیه السلام رسیدم. به من فرمود اسبت چه شد؟ گفتم آن را دارم و هم اکنون بر در خانه شماست. فرمود: تا شب نرسیده، اگر خریداری پیدا شد آن را عوض کن و تأخیر مکن. در آن هنگام کسی بر ما وارد شد و رشته سخن را برید. من اندیشناک برخاستم و به خانه رفتم و به برادرم گزارش دادم. در پاسخ من گفت: من نمی دانم چه بگویم. از فروشش به مردم دریغم آمد. چون شب شد ...
ما ژنتیکی باهوش تریم!
قول خودش از بهشت پوشالی غرب برمی گردد. من برای کار به دانمارک رفتم؛ یکی از کشورهای حوزه اسکاندیناوی که به کشوری آزاد معروف است؛ اما ترجیح دادم به ایران برگردم. واقعیت اینجاست وقتی شما به عنوان مهاجر به این کشورها بروید، کار سطح پایین به شما پیشنهاد می دهند. من ضد غرب نیستم و ادعای آن چنانی هم ندارم؛ اما تمام کسانی که از غرب یک بهشت می سازند، دروغ می گویند! ما ایرانی ها ذاتاً نمی توانیم در این فضا ...
بسته شعری شهادت امام حسن عسگری(ع)
باران کم نیست سامرائی شده ام، راه گدایی بلدم لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست یازده بار به جای تو به مشهد رفتم بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست زخم دندان تو و جام پر از خون آبه ماجرائی است که در ایل تو چندان کم نیست بوسه ی جام به ...
مرضیه دباغ؛ الگوی زن شیردل مسلمان/طنین مادری اولویت نخست زن مبارز انقلاب/ چرا جریان فمینیستی ایران مرضیه ...
اینکه باز هم خانم دباغ برخلاف فمینیست ها نه فقط در انقلاب بالیده بود، بلکه افتخار می کرد از اینکه متعلق به انقلاب است. مبارزه برای زنی چون بانو دباغ، ایران و غیرایران ندارد؛ سقف آرمان های او اسلام است و نه ایران. درست به همین خاطر است که بعد از فرار هم همچنان در مبارزه است؛ چه در عربستان سعودی چه سوریه، لبنان، انگلیس یا فرانسه: 3ماه روزها کارهای خدماتی انجام می دادم و به جایش صبحانه می ...
صفات ویژه اخلاقی امام حسن عسگری(ع)
تن دارد، پیش خود گفتم: ولی خدا و حجت الهی خودش لباس نرم و لطیف می پوشد و ما را به مواسات و همدردی با برادران دینی فرمان می دهد و از پوشیدن چنین لباسی باز می دارد. امام در این لحظه تبسم نمود و سپس آستینش را بالا زد و من متوجه شدم که آن حضرت پوشاکی سیاه و زبر بر تن نموده است. آن گاه فرمود: این لباس زبر برای خداست و این لباس نرم که روی آن پوشیده ام برای شماست! [8] امید است همه کسانی که ...