سایر خبرها
مورد عجیب ویلیام شکسپیر
زندگی اش را کنار هم بچینیم تا دریابیم ادعاهای مربوط به زندگی بزرگسالی او، تا چه حد حقیقت دارند و چرا شکسپیر در دنیای غرب این قدر مهم است؟ ویلیام، گم شده در تاریخ ویلیام شکسپیر فرزند جان شکسپیر ، چرم کار کاربلد و ماری آردن دختر یک کشاورز بوده است. او سومین فرزند از خانواده هشت فرزندی شکسپیر و بزرگ ترین پسر در میان کودکان زنده مانده جان و ماری به حساب می آمد. علاقه ویلیام به ...
مردی که کف توالت عمومی می خوابید و میلیونر شد!
پردردسری داشت و درست چند روز قبل از آن که به عنوان کارآموز استخدام شود٬ به زندان افتاد. کتاب در جست وجوی شادمانی ٬ کتابی پرفروش شد و سال 2006 فیلمی به همین نام با بازی ویل اسمیت و پسر واقعی او در نقش کریس کوچک٬ روی پرده رفت. ویل اسمیت به خاطر بازی در این فیلم نامزد اسکار شد. آقای گاردنر در مصاحبه ای به بی بی سی می گوید که وقتی به گذشته نگاه می کند نمی خواهد هیچ چیز را عوض کند . ...
جهانگیر الماسی در نقش یک روزنامه نگار در "کاناپه" جلوی دوربین رفت
زندگی دو خانواده از طبقه متوسط جامعه است که بنا بر علاقه دختر و پسر جوان شان باهم آشنا می شوند اما با ورود کاناپه ای به یکی از خانه ها اتفاق های عجیبی گریبان این دو خانواده را می گیرد... کیانوش عیاری (نویسنده، کارگردان و تهیه کننده)، شبنم عرفی نژاد (دستیار اول و برنامه ریز)، مازیار حاجتی (دستیار دوم)، داریوش عیاری (تصویربردار)، محمد پرچ (دستیار اول فیلمبرداری) و محسن طاهری، بابک ابرقانی ...
چرا ناطق و هاشمی به جلسات جامعه روحانیت نیامدند
...> مصباحی مقدم: 6 فرزند دارم. البته اینها اطلاعات سوخته است. 5 دختر و یک پسر دارم. س: می گویند پدرها بیشتر دختری هستند. این گونه است؟ مصباحی مقدم: بله. دختر بسیار لذت بخش است و مهربانی ویژه ای بین دخترها و پدر وجود دارد. س: ازدواج کردند؟ مصباحی مقدم: 4 تا از بچه ها ازدواج کردند و یکی مجرد است. س: دامادها افراد عادی هستند؟ یا سیاسی هستند ...
پرفروش ترین کتاب های جهان در سال 2016 کدامند؟
هم میلیاردرهای آمریکا به حساب می آید. پدرش گاهی کارگر ساختمان بود و گاهی در مزرعه پنبه کار می کرد و مادرش خانه دار بود. بعد از نقل مکان های پی در پی به شهرهای مختلف، خانواده گریشام سرانجام در روستای دسوتوی میسی سی پی سکنی گزید. در آن وقت جان فقط 12 سال سن داشت و همان جا بود که او تحصیلات دبیرستانش را تمام کرد. جان هم مثل خیلی از بچه های دیگر در تیم راگبی مدرسه شان عضو بود اما بر خلاف شخصیت اصلی ...
همت های بلند برای کمک رسانی به خانه ای که در آتش سوخت/ افراد خیر پای کار بیایند
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از خبرنگار آوای سیدجمال ؛ چهار روز گذشته پیامی در گروه تلگرامی خیریه ای در همدان پخش شد که مضمونش این بود: "دوستان خانه در شهر اسدآباد آتش گرفت و همه وسایل آن خانواده از بین رفت، و آنان دیگر هیچ وسیله ای در بساط زندگی ندارند و پدر ازکارافتاده و دختری با سه تا بچه هایش به خاطر اعتیاد همسرش آواره شدن سر پدر پیر و ازکارافتاده، هرکسی در حد توانش می تواند ...
بالابردن سطح اخوت اسلامی آخرین قدم برای ظهور/ نیاز اول امروز جامعۀ ما بالابردن سطح فرهنگ برادری است
را 60 روز راه ندادند گروهی از محبّین اهل بیت و شیعیان امام رضا(ع) جهت ملاقات آن حضرت به در خانۀ ایشان رفتند و به خدمتکار ایشان گفتند: ما گروهی از شیعیان هستیم و آمده ایم تا حضرت را زیارت کنیم اما حضرت به آنها اجازۀ ورود ندادند . باز اصرار کردند ولی به آنها اجازه داده نشد و آنها تا شصت روز انتظار کشیدند. بعد از شصت روز پرسیدند: چه خطایی از ما سر زده است که مورد غضب حضرت قرار گرفته ایم و ...
از کلاس اول ابتدایی کار کردم
به اشعار فارسی و بختیاری بود. مادرم خانه دار بود و همه عشقش 9 بچه ای بود که داشت؛ شش دختر و سه پسر که من از همه آنها بزرگ تر بودم. زندگی در خانواده ای که پدر کارگر بوده، باید سختی ها و شیرینی های خود را داشته باشد؟ بزرگ می شدیم بدون این که سخت بگیریم یا شرایط برایمان دشوار باشد. خانواده فقیری نبودیم و من کودکستان رفته ام، آن زمان به مهدکودک های امروزی، کودکستان می گفتند. هنوز ...
ظهور پدیده ای به نام خود عابربانک پنداری در جوانان
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس به نقل از باشگاه خبرنگاران متاسفانه مشکلات اقتصادی در جوامع امروزی سبب شده است که پدران روزانه ساعت های طولانی را در بیرون از خانه مشغول کار و فعالیت باشند تا بتوانند روزی حلال را برای خانواده شان فراهم کنند.بنابراین این موضوع منجر به حضور کم رنگ آن ها در محیط خانه شده است و در نتیجه بیشتر بار مسئولیت رشد و تربیت فرزندان را مادر خانواده به دوش می کشد.به عبارتی ...
ماجرای همسفر شدن دو داعشی با بهداد سلیمی در دورهمی
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از خبرآنلاین، شامگاه پنجشنبه 18 آبان ماه بهداد سلیمی قهرمان وزنه برداری جهان مهمان برنامه دورهمی بود. او درباره شروع کار خود با ژیمناستیک و دلیل انتخاب رشته وزنه برداری گفت: من از ژیمناستیک شروع کردم و بعد از یک مدتی دچار آسیب شدم و به سراغ کشتی رفتم. همه ورزش های حرفه ای دارای آسیب هستند. او درباره حس قوی ترین مرد جهان بودن توضیح داد: در رشته های دیگر هم اعتباری که سنگین وزن ها با سایرین دارد بسیار زیاد است و آن هم به دلیل سنگین بودن وزنه ها و کار است و این مسئله باعث جذابیت این وزن می شود. این ورزشکار 167 کیلو گرمی درخصوص برخورد خود با داور عراقی المپیک گفت: اینجا که جلوی مردم نمی شود کاری کرد ولی کار خاصی با او ندارم. او درباره تاثیرات روحی ناداوری ها و نحوه کنار آمدنش با آن ها بیان کرد: ناداوری در ورزش ما خیلی معنا ندارد و به این شکل بی سابقه بوده است و هنوز درباره اش فکری نکرده ام. تکنیک هایی باید باشد که بشود این استرس ها را کنترل کرد. سلیمی در ادامه درباره روحیه ورزش جهان گفت: متاسفانه روحیه ورزش تمیز نیست و باند بازی و رانت دارد. او درباره ماجرای حضور دو داعشی در هواپیمایی که با آن به برزیل رفت گفت: در حین پرواز هواپیما را نگه داشتند و نیروهای امنیتی آمدند و دو نفر را که شبیه آدم های داعشی بودند دستگیر کردند. سلیمی درباره عاشق شدن خود توضیح داد: اولین بار عاشق رشته ورزشی خودم شدم و سپس عاشق همسرم شده ام که خیلی برای من زجمت کشیده است و صبوری کرده. ثمره این ازدواج هم دختر شیرینی است که خدا به ما داده و بسیار خوشحالم که پدر شده ام. این ورزشکار درخصوص درآمد خود گفت: ماهی دو میلیون تومان صندوق حمایت از ورزشکاران باید به ما پرداخت کند که همیشه عقب می افتد و اگر مدالی در مسابقات بگیریم شاید چیزی به ما پرداخت شود. متاسفانه رشته وزنه برداری بسیار کم درآمد هست. سلیمی درباره بزرگ ترین سختی زندگی خود گفت: زندگی همیشه سخت است و در کل برای من که باید همه چیز را به سختی به دست بیاورم زندگی خیلی سخت است. رسیدن پول درشت خوشحال کننده ترین چیز برایم در زندگی است. او در پایان نظرش را درباره شخصیت هایی که مدیری نام برد بیان کرد: قاسم غزالیان: سازنده من و واقعا به او مدیونم، علی مرادی: مدیر خیلی خوب و پدر دلسوز وزنه برداری، کیانوش رستمی: یک ورزشکار حرفه ای با شخصیت خوب، سهراب مرادی: آدم خوب که تا دیروز بد شانس بود، حسین رضازاده: اسطوره وزنه برداری، محمد اسدی: ولش کن هیچی. او در پایان کفشی که با آن رکورد جهان را زده است به موزه دورهمی اهدا کرد. ...
مجموعه داستان های کوتاه اجتماعی صلاح عسگرپور ( 10 ) : وداع با غرور
خانواده-مادر و دختران17 و 20 ساله و پسر 15 ساله-صورت گرفت.مادر گفت:فرزندانم متوجه شدید،فردا پدرتان می آید اتاقها را تمیز و منظم کنید،کارهای عقب مانده نداشته باشید،تا بیهوده زیر سوال نروید. پس از هر مسافرت،وقتی پدراز خانه بیرون می رود،این تحول را یک نعمت آسمانی،تلقی می کنند و از خداوند منان خواستار آن می شوند تا او فقط در مسافرت باشد تا به آرامششان دوام ببخشند،به محض اینکه پدر،پایش را بیرون ...
نقشه زیرکانه دختر عاشق برای نوعروس
شوهرت را می شناسم، می دانم هر دو در یک شرکت تجاری کار می کنید که در آنجا با هم آشنا شده اید و یک ماه پیش با هم ازدواج کرده اید. عروس جوان با عصبانیت جوابش داد: - زندگی من و همسرم به تو مربوط نیست، حالا منظور؟ دختر ناشناس با پوزخندی گفت: - هیچی عروس خانم، منظوری نداشتم. فقط مواظب اقا داماد باش، باز شیطنت به سرش نزند. این حرف ناشناس، منیژه را به ...
توجه احسان را به خودم جلب کردم - شوهرم از پنهان کاری های من آگاه شد و مرا بلاتکلیف رها کرد
خانواده اش نمی گوید تا مبادا آن ها با ازدواج ما مخالفت کنند. مراسم خواستگاری را نیز به بهانه این که در حال نقاشی منزلمان هستیم در منزل دوست برادرم برگزار کردیم و هر زمان که کاری پیش می آمد با حیله و دروغ اجازه نمی دادم خانواده احسان خانه و زندگی محقر و ساده ما را ببینند تا این که روز عقد فرا رسید و صیغه محرمیت بین من و احسان جاری و قرار شد روز بعد در محضر ازدواج مان را ثبت رسمی کنیم، در این میان شوهرم ...
اقدام زشت با نوعروس توسط فروشنده سوپرمارکت
دیگر آن روحیه شاد سابق را نداشت و مدام فکر خودکشی و رها شدن از این عذاب روحی بود تا اینکه با پیشنهاد همسرش به پلیس مراجعه کرد و از آنها جهت رفع مشکلش کمک خواست. زن جوان بعد از طی مراحل قانونی از فرد مورد نظر شکایت و جهت مراحل درمان به مرکز مشاوره آرامش معرفی شد. سروان سلیمه رحیمی کارشناس اجتماعی پلیس امنیت عمومی استان کرمان اخبار زیر را از دست ندهید: اخباری که ممکن است از دست داده باشید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
سرانجام این ارتباط پنهانی به جایی رسید که همسرم پس از ازدواج باز هم ...
فهمیدم فرزند دومم را باردار هستم سکوت کردم. این گونه بود که نصرت زن 38 ساله ای را به عقد موقت خودش درآورد. آن زن همه مخارج نصرت را تامین می کرد و او دیگر من و فرزندانش را فراموش کرده بود. در این شرایط پدرم نیز از غصه من فوت کرد و بعد از آن نصرت همه روابط پنهانی خود را آشکار کرد. دیگر تحمل دیدن این روزها را نداشتم که در یک تصمیم احمقانه دست به خودکشی زدم اما خوشبختانه یکی از همسایگانم مرا ...
او با دختر خواهر مطلقه من ارتباط برقرار کرد / مجبورم کرد خودم را در اختیار پسران غریبه قرار بدهم!
برد و بعد از سیلی محکمی که به صورتش نواخت، چند بار پشت سر هم فریاد زد: " خفه شو... خفه شو..." مادر که شاید انتظار چنین حرکتی را نداشت، چند ثانیه غضب آلود به پدر خیره شد و سپس با غیض آب دهانش را به صورت پدر پرتاب کرد و گفت: " خیلی پستی آرش، تو یه حیوونی!" و پدر برای این که دعوایشان بیشتر از این ادامه پیدا نکند و همسایه ها سرو صدایشان را نشوند، کتش را برداشت و از خانه بیرون رفت. من آن ...
همسرم پول هایی که به زحمت در می آوردم را با مردی دیگر خرج می کرد و خوش می گذراند!
: پسر جان، چرا این قدر خودت را به رنج و زحمت می اندازی ؟ کرایه یک آپارتمان کوچکتر، بار زندگی و خرج و مخارج تو را سبک تر می کند. اما عروس و داماد جوان می خواستند با کلاس زندگی کنند. چند ماه گذشت. آقای همسایه از کله صبح تا بوق شب سر کار می رفت. کمرش زیر بار هزینه های سنگین مسخره بازی هایش خم شده بود. غفلت او از مسائل عاطفی زندگی و تنها مانده همسر جوانش درد سر ساز شد ...
فیلم مسافران چه می گوید؟/ دانش بسیار یا وهم گرایی/ آیا سمبل های نهفته در فیلم برای تبلیغ فرقه های مجعول ...
شود که داماد سوار بر شتر، به خانۀ عروس می رود و مراسم نیز در همانجا برگزار می شود.) و توجه کنید که بزرگ خاندان معارفی (جمیله شیخی)، یک زن است که خانم بزرگ نامیده می شود و مهم ترین دیالوگ های فیلم نیز از زبان او شنیده می شود. خانم بزرگ، نمایندۀ تفکر فیلمساز است و تنها اوست که اعتقاد به رجعت مهتاب را تا انتها از دست نمی دهد. در حالیکه مردان بزرگ خانواده در کنار او، همچون سیاهی لشکر به نظر می رسند ...
همسران مردان سیاسی چه می کنند؟
...> او برای جایگاهش، همسر رئیس جمهوری، ماهیتی نو برگزید و نقش و رنگی تازه به آن بخشید. با توجه به خانواده سرشناسش انتظار می رفت که یک زن فعال اجتماعی و علاقمند به رویدادهای ملی و همگانی باشد و ازدواجش با فرانکلین او را در این مسیر پیش برد. او و همسرش با همراهی هم، در دو بحران بزرگ جنگ جهانی دوم و رکود بزرگ اقتصادی آمریکا در 1929 حضور داشتند؛ هر چند فرانکلین به بیماری سخت و طاقت فرسایی مبتلا شد اما همت ...
قتل به خاطر 250 هزار تومان
به گزارش سرویس حوادث”کواره”، تحقیقات در این پرونده از شامگاه 29 مرداد سال91 و به دنبال درگیری مرگبار در محله سعادت آباد در دستور کار پلیس قرار گرفت. با حضور ماموران در محل مشخص شد، در این درگیری پسر نوجوانی به نام علیرضا با ضربه چاقو مجروح و پس از انتقال به بیمارستان فوت شده است. بررسی های اولیه حاکی از آن بود که دو جوان موتورسوار به علیرضا و دوستش یورش برده و بعد از مجروح کردن او موتورسیکلت ...
از منبر تا تریبون
او از علمای خوش نام شهر بود. زمانی که شیخ عبدالکریم حائری از اراک به قم رفته و حوزه علمیه قم را بنیان نهاد در منزل شیخ مهدی اقامت کرده بود. شیخ مهدی، داماد ابوالحسن طالقانی- پدر سید محمود طالقانی- بود. حکمی زاده پسر خواهر مرحوم طالقانی محسوب می شد. حکمی زاده هم به اصلاحات دینی اهتمام داشت. او در همین خصوص، رساله ای را با نام "اسرار هزارساله" خطاب به پیشوایان دینی منتشر کرد. حکمی زاده با نقدی تند ...
همه چیز درباره نهم ربیع الاول
هادی (علیه السلام) بود . وقتی درب خانه وی را کوبیدیم دختری عراقیه ای بیرون آمد سراغ احمد را از او گرفتیم. گفت: او امروز مشغول اعمال عید است و آن روز نهم ربیع الاول بود. گفتم: سبحان الله عیدهای مومنان چهارتاست : عید فطر -اضحی-غدیر و جمعه. دختر گفت : احمد بن اسحاق از امام علی النقی روایت میکند امروز روز عید است و بهترین عیدها نزد اهل بیت علیهم السلام و شیعیان ایشان به حساب می آید. ماگفتیم ...
معجونی از مادر علی حاتمی، سریال خانه سبز و مذاکرات هسته ای!
بستر کهولت افتاده و قرار می شود هر کدام از فرزندانش یک شب از هفته را در منزل او بمانند. این زن چند پسر و یک دختر دارد، دختری که مادر کارگردان فیلم است و همسرش را از دست داده. خواهر و برادرهای فیلم همه با هم قهر هستند. قسمت عمده ای از فیلم در اتاق منزل این مادر پیر می گذرد و خواهر و برادرها یکی یکی جلوی دوربین می آیند و دلایل قهر بودن شان با بقیه را توضیح می دهند. بیان این دلایل گاهی باعث ...
پیام همسر شهید مدافع حرم برای داعش +عکس
هم شروع کرد و وارد دانشگاه شد. *بچه سخت پسندی بود سال 88 پیشنهاد دادیم زن بگیرد، گفتیم الان درآمد برای اداره یک زندگی داری و به سنی هم رسیدی که نیاز به هم صحبت داری. می خواستم قبل از اینکه شیطان او را از من بگیرد خودم زمینه ازدواج را برای پسرم فراهم کنم. خواهر شوهرم همسر علی را معرفی کرد و یک روز با علی و خواهر شوهرم رفتیم منزل پدری عروسم. قبلش چند بار دیگر ...
قتل مادر به دلیل مصرف شیشه/ مرگ مشکوک دو دختر در استخر خصوصی/ خورده شدن جسد توسط موش در بیمارستان رشت
همان روز و طبق قرار قبلی، خواهر فتانه به دنبالش رفت تا با هم به خانه بروند. او زمانی که مقابل خانه اردلان رسید چندین بار با خواهرش تماس گرفت و چون او پاسخگو نبود به اردلان زنگ زد. پسر جوان هم خیلی سریع خودش را به مجتمع رساند. از آنجا که آخرین بار دو دختر جوان قصد رفتن به استخر را داشتند، اردلان و خواهر فتانه خود را به محوطه استخر رسانده و با اجساد بی جان دو دختر روی آب روبه رو شدند. بلافاصله ...
با فیلم های آخر هفته تلویزیون همراه باشید
یابد که........ محمد رضا اسکندری، فرزانه سادات سید ابراهیمی و امیر صاحب جلال در فیلم تلویزیونی مسابقه هنرنمایی کرده اند. ************************************* فیلم سینمایی سوار کار ، جمعه 19 آذر ماه ساعت 15:30 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد. در این فیلم خواهیم دید: پسر خانواده ای با تلاش و با فداکاری پدر و مادرش یک سوار کار حرفه ای می شود. او در نیمه راه به ...
چرا متقاضیان فروش کلیه سر از بازار سیاه در می آورند؟
می گوید: برای ازدواج با یک دختر به پول نیاز دارم. با فوتی در گوشی تلفن می گوید: دختر مورد علاقه ام از خانواده ثروتمندی است. مجبور هستم با دست پر به خواستگاریش بروم. پلان آخر: پایان خاموش با حلوا حلوا گفتن هیچگاه دهان شیرین نمی شود. بازار خرید و فروش کلیه هر چند به صورت خاموش عمل می کند و مسئولین در صدد پنهان کردن این بازار هستند. اما این بازار سیاه وجود دارد و دستاورد چیزی جز فقر و ...
نجات 5 زن از غسالخانه
غسالخانه رفته بود تا مقدمات کفن ودفن را فراهم کند. دقایقی بعد پیکر زن سالخورده درسرما به گورستان شهر منتقل شد واو را به غسالخانه بردند هوا سنگین بود. نمی شد درست نفس کشید اما همه فکر می کردند به خاطر بوی سدر و کافور است و توجهی به این موضوع نداشتند.دقایقی بعد دو عروس جوان، یک زن 80 ساله و مادر یکی از عروس های متوفی برای کمک درشست و شو به غسالخانه رفتند. دختر 14 ساله نیز در گوشه ای برای ...
عروسی رویایی در مالدیو و پیوند روی آب های اقیانوس هند!+عکس
به گزارش تیتر شهر :زمانی که از دوران کودکی آرزوی رسیدن به آن را در سر می پرورانیم و هر بار با دیدن چشمان براق عشقمان روز عروسی را در ذهنمان تجسم و بارها و بارها آن را مرور می کنیم. زمانی که سخن از برگزاری مراسم به میان می آید عروس و داماد باید به هزاران مساله فکر کنند و به نتایجی برسند که آرزوهای هر دویشان را برآورده کند و با توجه به شرایطی که در آن قرار دارند بهترین انتخاب ها را داشته باشند و ...
آرزویش بی نشانی بود و پیکرش در سوریه جاماند/ دستمال اشک آلود حاجی را برایمان سوغات آوردند
احساس می کردیم. وی از نحوه آشنایی با شهید شفیعی روایت عاشقانه های ناتمام را این گونه بیان کرد: حاج محمود پسر عمه ام بود و به واسطه نسبت فامیلی و سربه زیری اش، با آمدن به خواستگاری، جواب مثبت من و خانواده را شنید و زندگی 14 ساله من با او آغاز شد. 26 آبان 55 به دنیا آمد و در 29 آذر 94 برای همیشه آسمانی شد. حاصل زندگی من با حاج محمود دو دختر به نام های فاطمه و زهرا ...