سایر منابع:
سایر خبرها
از فضای مجازی دلخورم!
با حضور در سریال دودکش بین عموم مردم به شهرت رسید و در کنار کمدین هایی مانند هومن برق نورد و بهنام تشکر خوش درخشید. در سری دوم سریال دودکش که با نام پادری از تلویزیون به نمایش درآمد نیز حضور داشت. با این بازیگر که به گفته خودش در کنار بازیگری که حرفه اش است، عاشق خانه داری و آشپزی هم هست، درباره زندگی و چگونه کنار آمدن با مشکلات هم صحبت شدیم. از کودکی تان بگویید و این که در چه فضایی بزرگ شدید؟ متولد اهواز و بزرگ شده این شهر هستم. خاطرات زیادی از اهواز دارم، خاطرات دوست داشتنی که هیچ وقت آنها را فراموش نخواهم کرد. ما حیاط بزرگ و پر از درخت و چمن داشتیم. خانه مان بیشتر شبیه باغ بود. کودکی ام را در میان این همه سرسبزی و شادابی گذراندم.... اما تصوری که ما از جنوب داریم، آنقدر سرسبز نیست؟ خوزستان جلگه است، بیابان و صحرا نیست که خشک باشد، اما سبزی خوزستان نوع اش و زمانش با دیگر مناطق کشور فرق دارد. به سرسبزی شمال نیست، اما طبیعتش متفاوت است و دشت شقایق و لاله دارد. نخلستان های خوزستان هم که معروف است. خاکش ید دارد، به همین دلیل سبزی خوردن هایش خیلی خوشمزه است. هوای مرطوب اهواز باعث شده که گیاهان بخوبی در این شهر رشد کنند و هرچه که به سمت آبادان و خرمشهر می رویم، طبیعت خوزستان زیباتر می شود. هوا گرم و مرطوب است، من در چنین جغرافیایی رشد کردم و مسلما این طبیعت و آب و هوا در روحیه من تاثیرگذار بوده. پدرم شرکت نفتی بود، اما بعد به شرکت برق خوزستان منتقل شد، اما عمو و دیگر اعضای فامیل استخدام شرکت نفت بودند. خانه های کارمندان شرکت نفت در منطقه خوب شهر ساخته شده و بسیار زیبا و سرسبز بود. خانه هایمان بیشتر ویلایی بود و باغچه های بزرگی داشتیم، هرچند اکنون بافت خانه سازی اهواز هم مثل دیگر شهرها دستخوش تغییر شده است. این منطقه چه تاثیری در انتخاب های شما و این که بازیگر شوید، داشت؟ اهواز شهری هنری و فرهنگی بود و من از همان بچگی به کتابخوانی و نمایشخوانی علاقه زیادی داشتم. تماشای تئاتر یکی از علاقه مندی هایم بود. یادم هست در کتابخانه پدرم کتابی بود که روایتی شاعرانه از نمایشنامه های شکسپیر بود و من با این که سنم کم بود؛ اما این کتاب را بارها و بارها خواندم و همیشه دوست داشتم به جای شخصیت های این نمایشنامه ها باشم. وقتی جنگ شروع شد، خوزستان بودید؟ بله! ده ساله بودم که جنگ شروع شد و ما از اهواز فرار کرده و به تهران آمدیم، اما پدرم به خاطر شغلش در اهواز ماند. تهران بودیم تا خرمشهر آزاد شد و ما دوباره به اهواز برگشتیم. تجربه دیدن جنگ از نزدیک، تجربه تلخ و وحشتناکی بود. یادم هست در خانه عمویم با بچه ها مشغول بازی بودیم که هواپیماهای عراقی حمله کردند و دیوار صوتی را شکستند ما چنان وحشت زده شده بودیم که نمی دانستیم چه کار باید بکنیم. همه ما از ترس می لرزیدیم. هنوز هم وحشت آن روز همراهم هست. بمب باران ها تا چند روز ادامه پیدا کرد و شرایط زندگی روزبه روز سخت تر شد تا این که مجبور شدیم شهر را ترک کنیم. شما در سن کم جنگ را دیده اید؛ اتفاقی که باعث می شود آدم ها همه داشته های خود را از دست بدهند، این اتفاق چه تاثیری در زندگی شما داشت؟ دوره بسیار سختی بود، چنان که سخت تر از آن را نمی توان تصور کرد. ما بعد از آزادسازی خرمشهر به اهواز برگشتیم، اما شهر خراب شده بود و مدام در معرض حمله هوایی و تهدید بود. ما که قبل از جنگ در اوج آسایش و آرامش زندگی می کردیم، در دوران جنگ با کمترین امکانات زندگی کردیم. همیشه مضطرب بودیم؛ چون هر لحظه امکان داشت که عراقی ها حمله کنند. در همان دوسالی که تهران بودیم هم خیلی سخت بود! از خانه ای بزرگ و یلایی به یک آپارتمان کوچک در تهران آمده بودیم و در مدرسه به ما می گفتند جنگ زده! ما که در شهرمان برای خودمان بروبیایی داشتیم، خیلی سخت بود که به چشم جنگ زده نگاهمان کنند. سال ها از آن جنگ گذشته است، اما هنوز هم استرس آن روزها همراهم است، هرچند خیلی خودم را مدیریت می کنم که زندگی ام تحت شعاع روزها و اتفاقات جنگ قرار نگیرد. بعضی وقت ها هم با خودم می گویم حتما خیریتی بوده که ما آن همه سختی را تحمل کنیم. جنگ باعث شد تا نگاهم به زندگی و اتفاقاتی که برایم رخ می دهد، بسیار عمیق تر شود. و اتفاقات سخت باعث می شود آدم ها صبورتر شوند؟ بله و من بسیار صبور شدم تا جایی که بعضی اوقات فکر می کنم صبرم بیش از اندازه است و این خوب نیست. هر چیزی اندازه ای دارد، حتی صبوری! در روابط اجتماعی، خانوادگی، کاری و... صبر خیلی خوب است، اما الان به این نتیجه رسیده ام که در کنار صبر و تحمل باید جرات این را هم داشته باشی که وقتی لازم است و شرایط ایجاب می کند، حرفت را بگویی و از حقت دفاع کنی، البته بدون عصبانیت و خشم. معتقدم همان گونه که باید مراقب حق الناس باشیم، باید مراقب حق خودمان هم باشیم. و برای رسیدن به این دیدگاه و رفتار باید مهارت های فردی را در خودمان تق ...
روزنامه های سه شنبه
و 500 هزار و زمانی که تا 35 سال را در نظر بگیریم به حدود 12 میلیون نفر می رسد. ثریا عزیزپناه کارشناس مسائل اجتماعی در گفت وگو با آرمان با اشاره به آمار 12 میلیونی جوانان مجرد می گوید: با توجه به کارهای پژوهشی انجام گرفته در این زمینه، دلایل فرهنگی و اجتماعی در تجرد نقش زیادی دارند. معیشت در ستون هفتم این مسائل قرار می گیرد، یعنی قبل از دلایل اقتصادی، شرایط دیگری وجود دارد که باعث تصمیم گیری در ...
شعر آئینی هرگز به حد مطلوب نمی رسد / دغدغه بیان حرف های بااهمیت مرا به صدا و سیما کشاند
حضور در برنامه های شاد و مفرحی همچون قند پهلو، اخیرا اجرای برنامه قدمگاه ویژه ایام اربعین را بر روی آنتن شبکه اول سیما برده است. شهرام شکیبا متولد 17 آبان 1351 می باشد و تاکنون در جشنواره های مختلف ادبی و طنز به عنوان داور یا ناظر شرکت داشته است. او علاوه بر سرودن شعر و تهیه مجموعه کتاب هایی همچون دو تخم مرغ در مه (طنز سینمایی)، صفحهٔ آخر در دوردست، عقل گردوی چهارگوش و شعر طنز امروز ایران ...
خانواده ام سنتی است و هر چیزی بگویند اطاعت می کنم
.... من نیز چنین وضعیتی دارم؛ عاشق ایران هستم اما اینجا زندگی بزرگی دارم. *همه خانواده تو اهل ورزش هستند؟ بله، پدر من 8 سال در تیم ملی والیبال حضور داشت و خواهرم نیز در تیم ملی والیبال بود. مادرم هم والیبال بازی می کرد. تنها فرد غیر ورزشی خانواده ما شوهر خواهرم هست که او البته عاشق ورزش است(خنده). *خانواده تو در روسیه چه کار می کنند؟ از زندگی لذت می برند ...
سیروان خسروی چگونه ستاره شد؟
دوست داشتم به جایی برسم که این کار را انجام بدهم چون می دانستم یک ایرانی این کار را کرده است. ایده آل زندگی ام این بود. می خواستم یک روز موزیکی بسازم که این موزیک در حدی باشد که مثلا التون جان اجرایش کرده باشد. یک نرم افزار بود به نام کیک واک . کاوه جزو معدود کسانی بود که با نرم افزار کار می کرد. این که می گویم برای سال 77 است و آن موقع کامپیوتر دیسکت می خورد. آن موقع هنوز مرسوم بود که ...
پاسخ مرضیه دباغ به خواستگاری عبد الکریم سروش
پیامها و اخبار ایران به آنان نیز، توسط اینجانب انجام می گرفت، این امر هنوز هم مورد اذعان همه آنان که در لبنان حضور داشتند، هست. حتی پس از انتقال حضرت امام خمینی به فرانسه، مسئولیت ترجمه مصاحبه های ایشان به زبان عربی و نیز ارتباط با خبرنگاران و روزنامه ها و مجلات عربی و بالخصوص لبنانی، با اینجانب بود. به هرحال در مقطعی که به بیروت منتقل شدم، توسط شهید محمد منتظری با مرحومه خانم ...
حاضرند شهر از کار بیفتد تا به ریاست یک زن انتقاد کنند
مملکت باتمدنی هستیم. پس از اینکه حضور زنان در جامعه از بین رفت، تمدن ما هم دچار افول شد. مشکلات اقتصادی در جامعه آن قدر زیاد است که زنان در بهترین حالت وارد بازار کار می شوند و فکر مشارکت سیاسی حتی به ذهنشان هم خطور نمی کند. برنامه ای برای کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی یا مسئولیت های کلان در کشور دارید؟ برنامه هایی دارم اما هنوز تلاش جدی ای در این زمینه نکردم. این روزها، همه تمرکزم را برای نوشهر گذاشته ام تا به بهترین شکل، وظایفم را انجام دهم اما قطعا، در فکر ورود به مسئولیت های کلان تر هستم. ...
چشم انداز ما دریا بود، چشم اندازشما زاینده رود
درباره من فردی آنها صحبت کنیم، باید باز هم ببینیم درباره چه کسی صحبت می کنیم. اگر درباره علیرضا خمسه صحبت کنیم، باید بگویم من کلا آدم شادی هستم. ورزش می کنم، آلودگی ندارم، تندرست هستم، خانواده خوبی دارم و به آینده امیدوار هستم. حالا اگر در کنار من فرد دیگری هم هست که این گونه نیست باید به دکتر برود. بگذارید بحثمان را درباره طنز و کمدی ادامه دهیم. شما سال ها در تلویزیون ایفاگر نقش باباپنجعلی در ...
برای بازی در نقش فرح تردید داشتم
برایتان دوچندان نمی کرد؟ برای بازی در این نقش اضطراب نداشتید؟ اتفاقا چرا. من در سال های مشروطه در نقش عزت الدوله، زن امیرکبیر بودم و در تبریز در مه هم شخصیت مریم شیرازی را که رئیس حرمسرای فتحعلی شاه بود، ایفا می کردم. هر دوی این نقش ها را خیلی دوست داشتم. برای بازی در نقش فرح تا پیش از امضای قرارداد واقعا تردید داشتم، اما بعد از این که قرارداد را بستم و همه چیز نهایی شد دیگر جایی برای ...
فقر سرزمینی و ناتوانی پادشاهان عامل عقب ماندگی ایران
اعزام کنند. و این امر جالب است، چون مردم به طور کلی و به ویژه در ایران به نقش انگلیسی ها انتقاد دارند و این در حالی است که این گزارش ها نشان می دهد آنها تا چه میزان نقشی بی طرفانه داشته اند و نه از شاه پشتیبانی کرده اند و نه از کسانی که علیه او شورش کرده بودند. یک سال پس از به تخت نشستن شاه اسماعیل در آلمان روزنامه ای شش صفحه ای منتشر شد که اولین منبع معاصر است که از شاه اسماعیل، تاریخ ...
خانواده ام سنتی است و هر چیزی بگویند اطاعت می کنم/ همه درآمدم را به پدرم می دهم
رفیق و بازیکن خوب است. من نمی دانم چرا هنوز در ایران حضور است. خیلی دوست دارم که او را در فوتبال اروپا ببینم و فکر می کنم شانس این کار را دارد. او تنها 24 سال سن دارد. من می توانم او را با یکی از بهترین بازیکنان ایرانی، علیرضا جهانبخش مقایسه کنم. *به یاد دارید که چه زمانی اولین مرتبه او را ملاقات کردید؟ ما مدت ها پیش همدیگر را دیدیدم. به یاد دارم که آن زمان ما ستاره های واقعی ...
سحرقریشی از زیبایی می گوید
صحنه ها حضور ندارد و البته از آنجایی که دوست دارم همیشه متفاوت ظاهر شوم سال گذشته حضور من برای اولین بار در فرش قرمز جشنواره فیلم فجر با لنز بسیار خبرساز شد. اما وقتی این برند رو استفاده کردم خیلی برام جذاب و جالب بود و خیلی هم آرامش داشتم. چون چشم های من آستیک مات هست و برای مطالعه باید از لنز استفاده کنم اما هیچ وقت نمی تونستم بیشتر از دو یا سه ساعت لنز رو داخل چشم خود تحمل کنم تا اینکه با این ...
تحلیل محمود موسوی از رفتار دونالد ترامپ در قبال خاورمیانه
پیشرفت را برای ما سخت خواهند کرد. دولت فعلی ما هم در میانه چنین وضعیتی قرار دارد، اطراف ما مثل صحنه ای است که تا چشم کار می کند، مشکلات و جنگ و ویرانی است. من خوشبین نیستم که کسی در منطقه بتواند خود را به مرزهای امن برساند؛ شاید کسانی هستند که فقط می توانند در چنین وضعیت ناامنی زندگی کنند. در سال های جنگ افغانستان آدم هایی را به یاد دارم که همه چیز آنها با جنگ تعریف می شد و هیچ چیز دیگری بلد ...
نقاش ها آدم های خوشبختی هستند
.... شروع کردم به جمع کردن آنها و بنابراین از نقش سفال های دوران سلجوقی که خیلی دوست شان دارم گرفته تا عکس خودم در بچگی، عکس پدرومادرم، عکس های قدیمی دوران قاجار، دست نوشته ها، نقاشی های نقاشانی که آنها را دوست دارم مثل شاگال، بوتیچلی و لوترک در این مجموعه حضور پیدا کردند. نقش های دیگری از جمله نقش های علوم کتاب های قدیم و نجوم و دست نوشته ها و صور فلکی هم بودند که بنا بر رفتاری که کارم ...
دفاعیات شیخ نور
اسلامی در مصر اشاره کرد و گفت: چند سال پیش در مورد موضوع مبارزه با فساد صحبت هایی کردم که به مذاق برخی خوش نیامد که برایم هزینه ساز شد. من در صحبت های خود تاکید داشتم موضوع مبارزه با فساد با تعارف و حرف حل نمی شود بلکه باید آسیب شناسی مشکل را انجام دهیم. ناطق نوری با اشاره به وجود مشکلات ساختاری و مشکلات رفتاری بسیار در کشور گفت: سه چیز مثل موریانه انسان را از درون پوچ می کندکه آن تقلب، رودربایستی ...
خوشت می آید، فبها، نمی آید کفها!
روزهای اولی که این صفحه تشکیل شد، اتفاقی افتاد که دوست داشتم آن را به وجود آورم. دوست ندارم اشخاص فقط لایک کنند، دوست دارم کسی که مرا لایک می کند، درباره مسئله ای که نوشته ام، وارد چالش و گفت وگو شود و معمولا یکی از گفتمان های اجتماعی را مشخص و درباره آن گفت وگو می کنم. در واقع تمرینی است برای رسیدن به چندصدایی. همه می توانند نظرات مخاطبان را در صفحه اینستاگرام من بخوانند ...
ماجراهای علی غصه خور!
...... آخ، چانه ام؛ چه دردی هم می کند! همین حالا است که نفسم را ببرد و کار دستم بدهد... خودمانیم؛ این دردِ چانه هم بد دردی است ها!!... ای وای که این دردِ چانه، خواب و خوراک را از من گرفته است؛ اگریک دقیقه راحتم بگذارد، خودم را به شما معرفی می کنم!... من علی هستم. این اسم شاید خیلی ها را به یاد "علی بابا و چهل دزد بغداد" بیندازد. نه، من هیچ شباهتی به او ندارم؛ چرا که از بس ...
کارگردان فروشنده در فیلم هایش از زن های کشور خودمان الگو گرفته است
روز سر صحنه از دست گروه عصبانی شدی و... خب، طبیعی است. ممکن است یک وقت هم عصبانی بشوم ولی نه به خاطر خستگی، فقط به خاطر اینکه بی مبالاتی می کنند و وقت می گذرانند. من دوست دارم وقتی سر صحنه هستم، تمام وقت کار کنم ولی نه اینکه بیهوده بگذرانم و بنشینم. 4-5 ساعت بیکار نشستن برایم سخت است. خب این جنس سینماست.. یعنی... نه. نه! این به ضعف گروه برمی گردد! می توانند ساعتی ...
راهی تا سیاهی
هم دوستش می داشتم پشت پا زدم. فکر باطلم این بود که تصور می کردم خواهم توانست محمدرضا را مفتون خود کنم و او سرانجام با من ازدواج رسمی خواهد کرد... با رفتن فوزیه از ایران در سال 1324 شاه تنها شده بود. در تهران آن روزگار شایع بود برای شب های تنهایی او دختران زیبا را شکار می کردند و به دربار می بردند. حتی نام دختری ایتالیایی به نام فرانچسکو در لیست معشوقه های شاه بود. با دروغ هایی که محمدرضا در ...
سخن شجاعانه ابوالحسن ابتهاج به شاه
وقتی صحبت از کمک های نظامی آمریکا به ایران مطرح شد، جرج مگی رو کرد به رادفورد و گفت: آقای ابتهاج میل دارد نظر شما را راجع به کمک های نظامی به ایران بداند. همه سکوت کردند. رادفورد گفت: اگر روزی جنگی بین قدرت های بزرگ پیش بیاید، قبل از این که ایران از وقوع جنگ اطلاع پیدا کند، جنگ تمام شده است، زیرا در چنین جنگی فقط از سلاح های اتمی استفاده خواهد شد و دیگر فرستادن افراد از این جبهه به آن جبهه مطرح نخواهد بود. به این جهت کشورهایی مانند ایران، ترکیه و پاکستان احتیاجی به ارتش های بزرگ ندارند. ...
بازیگر نقش اشرف: با سه گریم متفاوت بازی کردم
تلویزیونی این بازیگر هستند. این روزها شاهد پخش سریال تاریخی معمای شاه هستیم و یکی از نقش های کلیدی این سریال اشرف پهلوی است. مژگان ربانی نقش اشرف پهلوی را در سریال معمای شاه بر عهده دارد. به همین بهانه، گفتگویی با این بازیگر داشتیم که در ادامه می خوانید: * درباره حضورتان در سریال معمای شاه و نقش اشرف پهلوی صحبت کنید. نقش اشرف را خیلی دوست داشتم. از لحظه ای که انتخاب شدم، خوشحال ...
عکس فیلم متن جامعه شناختی است
به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومی ، نشست "عکس فیلم به مثابه سند در تاریخ سینما" با حضور شهاب الدین عادل و محمدرضا اصلانی در چهارمین روز همایش برگزار شد. محمدرضا اصلانی ، کارگردان سینما در ابتدای این نشست گفت: ما بیش از هزار سال است که مشکل تصویر داشته ایم. حتی زمانی که ما به دوره نقاشی درخشان رسیدیم که همزمان با دوران رنسانس بود تصویر امری جمعی تلقی می شد. ورود عکاسی به ...
استعداد کم نداریم که از ماهواره تقلید کنیم
.... وی به عنوان مجری کارشناس در قند پهلو (به عنوان داور برنامه) حضور داشت که شاید بتوان گفت به خاطر جذابیت هایی که در این برنامه وجود داشت همچنین زمان پخش و سلسله وار بودن آن مطمئناً از مشهورترین برنامه هایی است که شکیبا در آن حضور یافته است، اما وی در برنامه هایی چون خوبی از خودتونه، چه خبر از جزیره؟ من و صبا یهویی (رادیو)، شبکه ما و مسابقه ثانیه ها هم به عنوان مجری حضور داشته است. شکیبا همچنین ...
دختران ایرانی در رسیدن به موفقیت هیچ چیز کم ندارند/ از شهید گمنام 18 ساله خواستم در ریو کمکم کند
کند و ورزشکارانی که این شرایط را تجربه کرده اند حال و روزم را خوب درک می کنند. حضور موفق در این مسابقات جهانی مستلزم تمرین زیاد و آمادگی بالاست. مصدومیت برای ورزشکاران حرفه ای شرایطی غیرقابل تحمل است. چطور با این موضوع کنار آمده اید؟ خودم رشته آسیب شناسی ورزشی را برای ادامه تحصیل در دانشگاه دوست دارم، البته قبل از آن باید دیپلمم را بگیرم (با خنده). آسیب برای یک ورزشکار خیلی بد ...
ناگفته های هادی خامنه ای از زندگی و زمانه اش
نژاد عضو بودند و استاندار آقای طاهر احمدزاده هم بود، من هم عضو به اصطلاح همان حلقه بودم. به خاطر اختلاف با طبسی به تهران آمدم دیگر سال 60 که شد عمدتا اختلاف ما با آقای طبسی عاملی بود که دیگر دوستان گفتند که تو بهتر است از مشهد بیایی! تهران دیگر من نماینده مجلس بودم، همان اندازه که مجلس نقش دارد ما هم همان اندازه داشتیم! آن هم به عنوان یک نماینده فقط. دیگر آنجا کارمان همان لوایح و ...
مصاحبه با حامد همایون خواننده محبوب این روزها
می دهند و می پسندند به نظرم اصلا این طور نیست. مردم ایران موسیقی جدید و جذاب را دوست دارند، چیزی که جذاب باشد و دریچه جدیدی را به رویشان باز کند نه اینکه در قالب خودش، خودش را محصور کند. من حالا به این قائل هستم که یک نفر باید باشد که به هنر شما سمت و سو بدهد. من سال ها پیش از این می خواندم، چرا قبل از این نتوانستم به بطن جامعه راه پیدا کنم و شنیده نشدم؟ من همان آدم هستم با همان صدا اما ...
خندیدن زندگی را زیبا می کند
صادق عبداللهی نویسنده و گوینده قدیمی صدا و سیماست. او یکی از نویسندگان قدیمی مطبوعات ایران نیز هست. با صادق عبداللهی همصحبت شدیم تا برایمان از تاثیر خنده و شاد بودن در زندگی بگوید. از خودتان برایمان بگویید و این که چگونه شد نویسندگی را به عنوان حرفه انتخاب کردید؟ 67 ساله هستم. در خانواده ای مذهبی در محله خواجه نظام الملک تهران به دنیا آمدم. محله مان امکانات زیادی نداشت و مثلا وسیله بازی ما در کودکی و نوجوانی شنا کردن در جوی آب بود! از کلاس هشتم دبیرستان نوشتن را به صورت جدی آغاز کردم. با مجله های مختلف در ارتباط بودم تا این که با زنده یاد حسین الهامی آشنا شدم که آن زمان سردبیر بخش داستان مجله روشن بود. از آن به بعد ارتباطم با مجله ها بیشتر شد و توانستم با مجله جوانان که آن زمان پرتیراژترین مجله ایران بود و 400 هزار تیراژ داشت همکاری کنم. نوشته هایم بیشتر جدی بود اما زنده یاد سبکتکین که تاریخی نویس مجله بودند به من گفتند که بهتر است طنز بنویسم. مجذوب این پیشنهاد شدم و شروع کردم به طنزنویسی برای مجلات. آخرین نوشته طنزم در مجله کاریکاتور چاپ شد که قرار بود جایگزین مجله توفیق شود که هیچوقت نشد! قبل از انقلاب و در سال 50 وارد تلویزیون شدم و متن های برنامه شبکه صفر را می نوشتم که در آن زمان خیلی بین مردم طرفدار داشت؛ محتوای برنامه طنز انتقادی بود. با رادیو هم همکاری می کردم و متن برنامه های بامدادی و صبحگاهی را می نوشتم. بعدها با دوستم محمد اوزی برنامه هوشیار و بیدار را ساختیم که این برنامه هم بین مردم خیلی پرطرفدار شد.در ادامه جُنگ هفته را ساختیم. در رادیو هم با برنامه صبح جمعه با شما همکاری کردم که سال ها از رادیو پخش شد و ده سالی است که با رادیو پیام هم همکاری می کنم. در خیلی از برنامه های رادیو و تلویزیون حضور داشته ام که الان نام برخی از آنها را به یاد ندارم. نوشتن علاوه بر استعداد و پشتکار، به حس درونی هم نیاز دارد که ساده به دست نمی آید. نوشتن در خانواده شما پیشینه داشت یا شما خودتان به این حرفه علاقه مند شدید؟ در خانواده ام کسی نویسنده نبود! به نظرم در نهاد هر آدمی، ذوق نوشتن و هنر به صورت پنهانی وجود دارد که باید توسط فرد دیگری کشف شود یا خودت متوجه آن شوی و تقویتش کنی. کلاس های آموزشی یا دانشگاه بروی و اصول آن را یاد بگیری. آن طور که من شنیده ام در کشورهای پیشرفته از دوره دبستان استعداد کودکان را شناسایی می کنند به همین دلیل انرژی و وقت بچه ها هرز نمی رود. از اینها گذشته در هر کاری اراده و عشق حرف اول را می زند. وقتی عشق و علاقه باشد با شرایط کنار می آیی و آنقدر با پشتکار راهت را ادامه می دهی که موفق شده و رشد کنی. لازمه موفقیت در هر کاری کسب اطلاعات و آگاهی است.خیلی از جوان های امروزی به نویسندگی ابراز علاقه می کنند اما حتی دوتا نویسنده را نمی شناسند و با ادبیات ایران و جهان آشنایی ندارند. برخی از جوان ها هم بهانه های خاص خود را دارند مثلا می گویند خانواده مان مشکل داشت یا محله مان بد بود و... به همین دلیل ما نتوانستیم موفق شویم. اگر زندگی افراد معروف را مطالعه کنیم به این نتیجه می رسیم که بیشتر آنها در شرایط دشوار و سخت رشد کرده اند. مشهورترین فوتبالیست ها افرادی هستند که در خانواده های فقیر بزرگ شده اند. به نظرم در شرق کره زمین هیچ کسی از سر سیری به جایی نمی رسد. باید دغدغه ای داشته باشد و چیزی به او نیشتر بزند تا فرد را وادار به حرکت و تلاش کند. باز هم تاکید می کنم برای موفقیت در هر کاری ابتدا باید استعداد و عشق وجود داشته باشد و در مرحله بعد فرد به دنبال کسب دانش برود.بسیاری از جوان ها از من می پرسند چی کار کنیم که نویسنده یا گوینده شویم؟ به آنها می گویم این حرفه ها را انتخاب نکنید و به دنبال کارهای نان و آب دار بروید اما اگر خیلی به این حرفه ها علاقه مندید باید بدانید این کارها با رنج شروع می شود اما با لذت ادامه پیدا می کند. به گنج هم خواهد رسید؟ گاهی به گنج هم می رسد. البته خیلی کم هستند افرادی که از راه نوشتن به پول زیادی دست پیدا می کنند در کشور ما ذبیح الله منصوری از معدود نویسنده ها و مترجمانی بود که در اواخر عمر از قِبل ترجمه هایش به پول خوبی دست یافت. اما خیلی از سال های عمرش را در فقر و نداری به سر برد. اما واقعیت این است با رنج نویسندگی به گنج نمی رسی! طنزنویس هستید و طبیعتا نگاهتان به دنیا شوخ طبعانه است؛ این نوع نگاه چگونه می تواند زندگی را با همه سختی هایش برای ما آسان تر کند؟ مشکلات کوچک را می توان با نگاه خوش بینانه و حتی گاهی با شوخی رفع کرد اما درباره مشکلات سخت و دشوار هم اگر بتوان کمتر سخت گرفت مشکل هم راحت تر حل خواهد شد.می گویند مغز آدم متوجه نمی شود که خنده واقعی است یا قلابی و الکی. این پژوهش انجام شده تا مردم تشویق به خندیدن شوند. اگر با صدای بلند بخندید، مغز شادی را به همه بدن شما منتقل می کند و از شما فردی بشاش و سرحال می سازد. فرد شاد، خوش بینانه تر به زندگی نگاه می کند و دنیا را زیباتر می بیند و زیباتر هم زندگی خواهد کرد. همان شعر حافظ که می گوید: دنیا سخت می گردد بر مردمان سختکوش ... بله! علما و دانشمندان بر این باورند که باید دیروز را فراموش کرد و فردا هم که نیامده! پس باید در امروز و زمان حال زندگی کرد. فردا، امروز ما تبدیل به دیروز می شود پس بهتر است تلاش کنیم امروز را خوب زندگی کنیم. زندگی خوب به قناعت هم بستگی دارد؟ دقیقا! اگر زندگی را راحت بگیریم خیلی از مشکلات حل می شود؛ هیچ مشکلی تا آخر عمر یقه کسی را نمی گیرد! باید تلاش کنیم زندگی خوبی داشته باشیم اما وقتی مشکلی پیش می آید هم باید روحیه ...
صدها تریلی قاچاق وارد کشور می شود/همه دولت های بعد از انقلاب از نظر اقتصادی چپ بودند
نداریم بلکه زیادی قانون داریم و حتی زیادی قانون برای ما بدبختی شده است که هر کسی از هر بند و تبصره ای که می خواهد استفاده می کند . مشاور و رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری تصریح کرد: من این مطلب را در مورد تملق، رودربایستی، باندبازی چند سال پیش هم گفته بودم که با مزاج برخی افراد نساخت و در آنجا گفتم که این سه چیز مثل موریانه انقلاب را از داخل پوک کرده است . ناطق نوری با بیان ...
بازیگر مشهور سکوت خود را شکست!
ضمن کارگردان خوبی دارد که از دوستان قدیمی من است و احترام زیادی برای ایشان قائل هستم. **نقش استالین یک یادگاری بود شما در معمای شاه دو نقش را ایفا کردید در این خصوص توضیح دهید؟ نقش استالین یک یادگاری بود، با توجه به کوتاهی نقش ماندگار است. بازی کردن شخصیت های مهم تاریخی لذت خاصی دارد و همیشه در پرونده کاری بازیگر می ماند. مثل محمد علی شاه که در سریال سال های مشروطه ...
بازیگر نقش فرح در معمای شاه کیست؟ +تصاویر
بازیگر هستم. بازیگر نقش فرح دیبا در سریال معمای شاه یادآور شد: در نهایت قرارداد بستیم و با گریم های 12 ساعته جلوی دوربین رفتم. اولین سکانس مربوط به صحنه ای می شد که من به همراه شاه شام می خوردیم. بازیگر مقابل من یعنی محمدرضا شاه توسط دو نفر یعنی آقایان نورعلی و مهدی تبار ایفا می شد. آقای مهدی تبار نزدیک به 20 سانت از من بلندتر و آقای نورعلی فقط کمی از من بلندتر بود و به همین خاطر هم کفش ها و ...