سایر خبرها
مروری بر خاطرات آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی
خراسانی در خاطرات خود که در "مرکز اسناد انقلاب اسلامی" ثبت و ضبط شده است درباره حمایت های مالی آیت الله بروجردی از رساله الاسلام الازهر مصر می گوید: رفیق ما میردامادی می گفت یک روز صبح در بازار به نماینده آقای بروجردی برخورد کردم گفتم حاجی رسالة الاسلام که در مصر منتشر می شود چند تا آخوند ازهری هست اینها پول ندارند، تو پول بده ما بفرستیم برای شان اصلاً دارالتقریب پول می خواهد، چون دولتی نبود عنایت هم ...
نسبت علوم اسلامی با علوم انسانی ؛ گفتاری منتشرنشده از شهید آیت الله دکتر بهشتی
که به حوزه آمدم، دنبال این هدف آمدم. نه دنبال حرفه آمدم، نه دنبال فن آمدم، نه راه عالی ترین مدارس کشور به رویم بسته بود. آزادانه آمدم. نه حتی چون بچه اهل علم بودم یا پدرم مجبورم کرد؛ نه، هیچ کدام. پدرم هم، خدا رحمتش کند، من را آزاد گذاشت. آزادانه آمده ام، راهی را رفته ام، محصول تجربه ای را که از آغازش تاکنون 36 سال می گذرد می توانم برای شما بازگو کنم، شاید مفید باشد. طلبه ای که می خواهد عربی کتاب و ...
منشی جوان با یک سکه همه چیزش را به مدیر عامل میانسال باخت
همسن دخترش بود که شوهر کرد، آن هم با فشار خانواده ای سنتی که ازدواج سریع دختر را به صلاح می دانستند و می گفتند ادامه تحصیلش وقت تلف کردن است. پسر همسایه که از سربازی برگشت، بزرگترها خودشان بریدند و دوختند. آرزو عروس شد و رفت خانه بخت. اما چند سال نگذشته بخت سفیدش سیاه شد و شوهرش در تار عنکبوت اعتیاد افتاد. آرزو تنها مانده بود با دلخوشی دخترکش. کار شوهرش که به شیشه کشید؛ راهی دادگاه شد. مهرش را بخشید ...
پسر خردسال قربانی اعتیاد پدر
تا بتوانم راحت تر اعتیاد را کنار بگذارم. من هم به نصیحت آنها توجه کردم و برای اینکه همسرم از این ماجرا باخبر نشود متادون را در زیرزمین مخفی کرده بودم اما روز حادثه آن را داخل بطری آب معدنی ریخته و داخل یخچال گذاشتم. از شانس بد من، امیرعلی به سراغ یخچال رفته و به اشتباه متادون را به جای شربت خورده بود. باورکنید امیرعلی بر اثر یک اشتباه فوت کرد و من هرگز فکر نمی کردم چنین بلایی سر پسرم بیاید. به دنبال اظهارات زوج جوان، بازپرس جنایی دستور بازداشت پدر امیرعلی را برای بازجویی های بیشتر صادر کرد و مادر پسرک نیز آزاد شد. ...
روشنفکری؟ بازیگری یک غریزه حیوانی است
سرنشینان تبدیل به یک قایق می شود. خلبان آن پرواز را هم دیدی؟ ایستوود: نه. قرار بود برای حضور در جلسه محاکمه به دادگاه فراخوانده شوم؛ مثل همین اتفاقی که ما در فیلم سالی داریم اما هرگز چیزی درباره آن نشنیدم. چشم هایم را باز کردم و دهانم را بستم و آن اتفاق باعث شد به کره اعزام نشوم. فکر می کنید چرا فرود سالی روی رودخانه اینقدر توجه همه را جلب کرد؟ هنکس: تقریبا همه ...
تناقض گویی های جوانی که برای حمایت از خواهرزاده اش ،دست به قتل زد
بازپرس جنایی بازداشت شد. با توجه به اعترافات متهم و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدای جلسه رسیدگی، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار صدور حکم قانونی شد. سپس اولیای دم در جایگاه حاضر شدند آنها هم درخواست قصاص خود را مطرح و اعلام کردند حاضر به مصالحه و گذشت نیستند. سپس نوبت ...
1 دی باورهای درست و غلط در مورد سلامت قلب
که تمام اعضای خانواده اش چاق هستند چه نوع ورزشی بدهد. اگر تمام خانواده این بچه دچار مرگ ناگهانی شده اند به جای چیپس و پفک باید به آن آلوخشکه و لواشک داد. این بچه ها را ما باید هر روز آزمایش کنیم. تاکنون دولت این کار را انجام نداده اما من 100 بار در صدا و سیما این مساله را عنوان کرده ام که باید ورزش، تغذیه، رشد و نمو کودکان را بر اساس این شناسنامه تعیین کنیم. اگر ...
دیدار شوم دختر دانشجو با خواستگار در خانه مجردی / او دامنم را لکه دار کرد و دوستش فیلم گرفت!
، با راهنمایی های قضات با تجربه دادگاه کیفری یک خراسان رضوی نتیجه داد و این جوان 19 ساله دوشنبه گذشته در چنگ قانون گرفتار شد.متهم جوان که به مواد مخدر نیز اعتیاد دارد در بازجویی ها اعتراف کرد: چند روز قبل به همراه مادرم به خواستگاری دختر 23 ساله ای رفتیم اما چند روز بعد از خواستگاری از آن دختر خواستم تا کمی با یکدیگر صحبت کنیم. به همین منظور او را به منزل مجردی در منطقه گلبهار بردم و از برخی صحنه ...
زن بد کاره بعد از ارتباط غیر اخلاقی درخواست عجیبی از من کرد!
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، کارگر 29 ساله بنگلادشی بعد از برقراری رابطه غیراخلاقی با زنی بدلیل درخواست پول بیشتر از جانب مقتول وی را با شال دور گردن اش خفه کرد. قاتل برای پرداخت پول به این زن دچار مشکل می شود و پس از جر و بحث کنترل خود را از دست می دهد و زن روسپی را خفه می کند. مرد جوان در دادگاه با اتهام قتل عمد مواجه شده که در دادگاه تجدید نظر به حبس ابد محکوم شد. وی روز حادثه ...
این بچه ها عمر زیاد ی ند ارند
می کنم، نگاه نگرانش را از من می د زد د . می پرسم: چی د وست د اری برات بیارم؟ با شرم می گوید : هیچی. حس می کنم وجود م این ماد ر و کود ک را آزار می د هد . بیشتر از این مایه اذیتشان نمی شوم. خانه بی سقف رعنا را ترک می کنم و بی نتیجه و د ست خالی د ور می شوم. از اینکه نتوانسته ام کاری برای رعنا و د و کود کش بکنم خود م را سرزنش می کنم. کمی که فاصله می گیرم، پسر جوانی که از د ند انهای ریخته و ...
تنگه فاروق، گنج رؤیایی و ابهام های ساکنان خوش باورش
چرا مردم این شایعه را در این حد واقعی می پندارند. شایعه معمولا زمانی شکل واقعیت به خود می گیرد که ما در جامعه کمبود امکانات داشته باشیم. معصومه ابراهیمی، انسان شناسِ فولکلور نیز دیدگاه قابل تامل تری را بیان می کند که شاید نزدیک به واقعیت گنج فاروق باشد. او به ایسنا می گوید: اصلا مهم نیست که این گنج وجود دارد، یا نه. بلکه روند این اتفاق یک پیام دردناک را به همراه دارد؛ یا مردم به دولت و حاکمیت اعتماد ندارند یا روستا آن قدر در محرومیت قرار گرفته که برای رساندن حرف خود به دولت، از هر حربه ای استفاده می کند. ...
وحید شمسایی: فوتسالم را مدیون پنج نفر هستم
، 10-15 روز هم بیشتر نشد و در جام باشگاه های آسیا به عنوان یار کمکی کنارشان بودم. اتفاقا خیلی از مربیان گفتند فوتبال را ادامه بده اما متقاعد شدم که باید در فوتسال بمانم و همه با هم باعث پیشرفت این رشته بشویم. امیر شمسایی چقدر در گرایش شما به فوتسال نقش داشت؟ پولم را خورده بودند، فکر کنید سال 77 بود که 58 میلیونم را از دست دادم، آن موقع خیلی پول زیادی بود، مجبور شدم یک آپارتمان ...
حداد گفت چه بدی دیدی که رفتی سمت لاریجانی؟
.... من اگر می خواستم در مجلس هفتم رئیس شوم، خیلی زحمت کمتری نسبت به ریاست آقای حداد داشتم و هیچ مانعی در بیرون وجود نداشت؛ اما ما می خواستیم مجلس با اختلاف شروع نشود. برخی من را متهم می کنند، می گویند باهنر می خواهد آدم دوم باشد؛ اما من تعهدم به کار تشکیلاتی بیش از این رفت وآمدهاست. من در مجلس هفتم و هشتم نایب رئیس بودم. در سال سوم مجلس هشتم یک هفته قبل از نایب رئیس شدن، یک جلسه فراکسیون تشکیل ...
شهید مدافع حرمی که هم در سوریه دفن است هم در ایران
. 22 فروردین سال 92 عقد کردیم و 31 اردیبهشت تولد من بود. از صبح زود منتظر بودم و دل توی دلم نبود که حالا چه برنامه ای برای من دارد. تا عصر آن روز هیچ خبری نبود و من ناراحت که چرا سال اولی ایمان هیچ کاری برای من نکرده. عصر با ماشین پدرش آمد دنبالم تا برویم بیرون، توی ماشین مدام به اطرافم نگاه میکردم و منتظر بودم که حالا یه کادویی از توی داشبورد ماشین و یا زیر صندلی در میاره و به من میده و من رو ...
باهنر: حداد گفت چه بدی دیدی که رفتی سمت لاریجانی؟/ انتخاب حداد شنا کردن خلاف مسیر آب بود
...> پیدا نکرده است. من چندین بار با او صحبت کردم که بیاید و کاندیدای مجلس شود، قبول نکرد و گفت من این کار را بیشتر دوست دارم. پسر دوم او، در دانشگاه صنعتی شریف هوا – فضا خوانده است و درحال حاضر در وزارت دفاع مشغول است. بچه های متدینی هستند و با انقلاب همراه. دو دختر دارد که یکی پزشک و یکی هم دندان پزشک هستند. هیچ کدام کار مدیریتی – اجرائی آن چنانی ندارند. زمانی که ...
این دریانورد ایرانی با قایق بادبانی خود را به آمریکا رساند
...: چه چیزی جرقه شروع دریانوردی برای شما بود؟ جرقه ای در کار نبود و از بچگی در فکر دریانوردی بودم. کمتر از 10 سال پیش فرصتی شد تا در شهر برکلی قایقرانی بادبانی را یاد بگیرم. اعضای باشگاه قایقرانی می پرسیدند وضعیت قایقرانی بادبانی در ایران چطور است و من می گفتم هیچ امکاناتی نداریم و اثری از این نوع قایقرانی آنجا نیست. تعجب می کردند و می گفتند این همه دریا و آب دارید چطور ...
اگر ایران مصمم است که روابط با آمریکا را نرمالایز کند باید بنشینند و مذاکره کنند!
سیدمهدی هاشمی این روابط را فاش کرد تردید جدی دارم. من از آقای منتظری پرسیدم گفت: نه چنین نیست به ایشان گفتم: در بیرون می گویند سیدمهدی روابط را فاش کرد. گفتند: نه، اصلاً او در جریان نبود. فارس: در اعترافات خود سید مهدی وجود دارد که از طریق آقای امیدی نجف آبادی نامه محرمانه ای را گرفته و بعد ترجیح داده به روزنامه الشراع لبنان بدهد. یزدی: برادر سیدمهدی (هادی) جزو محارم آقای منتظری ...
احمد نجفی:سینمای امروز ایران چهل تکه است
اینها را می گوییم شخصی و سلیقه ای است، اما جای گله اینجاست که اصلا نقش مناسبی برای بازیگرانی به سن و سال من نوشته نمی شود. در بیشتر سناریوهایی که می خوانم یا نقش پدرشوهر پیشنهاد می شود یا مردی که همسرش فوت کرده و او عاشق مادرهمسرش می شود! یا خانواده ات نقشه می کشند که پول تو را بخورند. این وضع فیلمنامه ها و نقش های ماست، درصورتی که در سینمای جهان تنوع نقش و فیلمنامه وجود دارد و برای هر بازیگر در هر ...
آرزوی احترام برومند برای مرحوم داود رشیدی
داشت و آن خودنمایی ها اصلا در این جشنواره دیده نمی شد. هر چه بود شور و نشاط و سادگی بود به همین دلیل حال و هوایم خیلی عوض شد مخصوصا اینکه از آقای رشیدی مدام یاد می کردند و حتی مردم آنقدر محبت داشتند که در کوچه و بازار هم وقتی مرا می شناختند برای درگذشت او به من تسلیت می گفتند. این هنرمند در عین حال خاطرنشان کرد: با وجود فضای پرشور این جشنواره، یک نکته عجیب برایم این بود که چندان رد و ...
اعتراف به قتل 11سال بعد از جنایت / متهم، مقتول را به بهانه معامله طلای عتیقه در دماوند کشت
. به این ترتیب، کیوان یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محمد باقر قربان زاده و با حضور دو مستشار حضور یافت. در ابتدای جلسه رسیدگی، بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، فرزندان مقتول در جایگاه حاضر شده و شکایت خود را مطرح کردند. سپس کیوان در جایگاه قرار گرفت و سرانجام بعد از 11 سال، به قتل اعتراف کرد: من اتهام قتل را قبول ...
برای رابطه با آمریکا نباید هرچیزی را بپذیریم/ هاشمی مصر بود روابط با آمریکا را نرمالیزه کند/ به آمریکا ...
الله منتظری که هر دو نامه اش هم در خاطرات ایشان وجود دارد. قربانی فر در آن نامه جریان سفر مک فارلین به ایران را می نویسد. جزو تیم مک فارلین یک نماینده هم از اسرائیل بوده است. روزنامه الشراع لبنان خبر را فاش می کند و تازه آمریکایی ها می فهمند که دولت ریگان در حال انجام چه کارهایی است، که بعد از آن کار بالا می گیرد و ماجرا به کنگره کشیده می شود و کمیسیون تاور تشکیل می شود. تحلیل ...
بیوه پولدار در دام یک شیاد!
که پرونده دیگری در نوبت رسیدگی نبود، قاضی اجازه داد زن حرف بزند و مائده ادامه داد: شوهرم می داند که من پولدارم و از این موضوع سوءاستفاده می کند. سه سال است سراغی از من نگرفته، ولی این که درست نیست. من هم مثل هر زن یا مردی نیاز به همدم و همسر دارم. زن با اشاره به اینکه دانشجوی رشته ادبیات است و دلش می خواهد ماجرای زندگی اش را کتاب کند، ادامه داد: 18 سالم بود که ازدواج کردم. خواستگارم بچه ...
مجموعه داستان های کوتاه اجتماعی صلاح عسگرپور ( 15 ) : برگشت روح
بودم مشغول میکرد مکثی کرد و گفت: -برنامه خاصی ندارم. -همه این راه را آمده ای و برنامه فردایت را نمی دانی؟ -دلم شور بچه را میزند،باید زود برگردم،اصلا نمی دانم سرنوشت این بچه چه خواهد شد؟. -مگر دنیا به آخر رسیده که اینقدر نگران بچه ات هستی،همراه این مردم در کوچه و خیابان بچه هایی هستند مانند بچه تو،می بینی در سلامت هستند،پس او هم سالم است،حالا چرا از پدرش ...
قاتل: کاش چاقو همراهم نبود
دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم روز گذشته پای میز محاکمه ایستاد. بعد از اینکه قاضی قربان زاده رسمیت جلسه را اعلام کرد، اولیای دم گفتند که خواسته شان قصاص است. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و اتهامش را پذیرفت. او گفت: دو ماه قبل از حادثه به تهران آمدم و در یک شرکت تولیدی مشغول به کار شدم، اما شرکت ورشکسته شد و بیکار و مجبور شدم به شهرمان برگردم. چند روز قبل از حادثه برای دیدن ...
شهادت با زبان روزه زیبایی خاصی به چهره اش بخشیده بود
شهرستان بیجار با دوستان بودم و از همان جا فعالیت های نظامی ام شروع شد. کمیته شهرستان بیجار را در همان ماه های اول انقلاب بنیان گذاشتیم و پس از استقرار کمیته ها و پست های نگهبانی، مشغول مبارزه با گروهک های ضدانقلاب شدیم. با توجه به شرایط خاصی که در منطقه کردستانات وجود داشت هر لحظه از سوی بعضی گروهک ها احتمال درگیری و حمله ناجوانمردانه می رفت. به مرور که کمیته ها جا افتادند به فکر ایجاد یک شرایط امن و ...
ساعت دو نصف شب بود که شوهرم مرا کنار سعید تنها گذاشت! / از ادامه این ارتباط شیطانی دچار عذاب شده بودم
.... اصلا همین کتک ها باعث آشنایی گوهر با سعید و همسرش شده بود. خیلی که دلش می گرفت به خانه آنها پناه می برد و درد دل می کرد. فهمید که پدر سعید رمالی می کند و یک بار دل به دریا زد و از او خواست برایش دعای مهر و محبت بگیرد شاید در دل بشیر جایی پیدا کند، اما فایده ای نداشت تا این که یک روز بشیر ساکش را بست و به گوهر گفت: می خواهم برای دیدن خانواده ام به افغانستان بروم. زن بیچاره ...
شکنجه در زندان شهربانی
من صحبت نکن؛ یعنی زهر خورده ام . او در عین این که بدنم غرق خون بود، مرا خنداند. علی ایحال، ما آنجا بودیم و از آنجا ما را به زندان موقت شهربانی بردند. البته، صبح ها حرکات عجیبی می کردند. ماشین هایی می آوردندو ما را سوار می کردند؛ دور می زدند و دوباره می آوردند. رفقا می گفتند، کجا؟ من می گفتم: تیرباران بعد آنها گریه می کردند و من می خندیدم. آن روز روزنامه ای برای ما آوردند که در آن نوشته بود ...
ماجرای علی غصه خور!
غصه می خورم، به گونه ای که صدای عیال را در می آورم که:" آخر به تو چه مربوط است مردحسابی؛ مگر تو وکیل وصی مردم هستی؟!..." خوب دست خودم که نیست؛ این خصلت پُررنگ دلسوزی و غصه خوری، در تار و پود جسم و روحم لانه کرده و مرا رها نمی کند. اصلا مثل این که در روزتولد، ناف مرا با غصه بریده اند. اما افسوس که بعضی ها گفتار و اعمالم را باور ندارند و با شک و تردید با من برخورد می کنند. مثلا همین چند ...
چرا اسناد فساد کرسنت محرمانه و ترجمه نشده باقی مانده؟
به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، دادگاه رسیدگی به شکایت نهاد ریاست جمهوری، وزارت نفت و سید احمد موسوی از چهره های اقتصادی نزدیک به دولت، از علیرضا زاکانی نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، روز یکشنبه هفته گذشته برگزار شد. پس از قرائت شکایت شکات پرونده، علیرضا زاکانی در جایگاه قرار گرفت و در برابر اتهامات وارده از سوی سه شاکی، از خود دفاع کرد. در نهایت دادگاه ...
مرتضی احمدی دیگر یلدا را نمی بیند
صدای مردم کوچه بازار و تره بار گوش می کردیم و وقتی صدایی عجیب به گوشمان می رسید می گفتیم که این یک صدای طبیعی نیست، همان جا در ذهنمان صدا را تمرین می کردیم. او ادامه می دهد: حتی طی آن سال ها به یاد دارم که یک روز در بازار صدای عجیبی به گوشم می رسید گشتم و آن فرد را پیدا کردم، صدا متعلق به پیرمردی بود که در بازار آب می فروخت. این داستان متعلق به 50، 60 سال گذشته است. در آن زمان پیرمرد ...