سایر خبرها
آخرین خواسته شهید مدافع حرم از همرزمانش
میز کارش را که باز کردند توی دفتر تلفن ثبت کرده بود که در فلان تاریخ 20 دقیقه مکالمه شخصی با تلفن اداره داشته است. چهرقانی: اولین بار که با عباس آسمیه سوریه اعزام شدیم، خانواده اش از موضوع بی خبر بودند. وقتی مادرش خبردار شد، خیلی ناراحت شد. در فرودگاه بودیم که وصیت نامه اش را به پدرم داد. همان جا تماس گرفتند و خبر دادند که مادرت از ناراحتی حالش بد شده و در بیمارستان بستری شده است. کمی با ...
حفظ آرامش، رمز جوانی من
به گزارش بولتن نیوز، اخشابی را بیشتر مردم با صدای گرمش بخصوص در تیتراژ سریال های همراز، عروج، مهتاب، محله بنده نواز، مسافری از هند، یک وجب خاک، متهم گریخت، خانه به دوش، شب مهتاب، بوی خوش زندگی و... می شناسند، اما گاهی وقت ها، درخشش یکی از ستاره های آسمان، باقی ستاره های اطرافش را کمرنگ می کند و این حکایت اوست که شهرتش در خواندن باعث شده کمتر کسی بداند رهبر ارکستر بوده؛ آهنگساز و نوازنده سنتور، سه ...
سینما یعنی بیست وچهار دروغ در ثانیه در خدمت حقیقت/واقعیت سینمایی نوعی توهم واقعیت است
؟ گفتنش سخت است. منبع الهام هرکدام از فیلم های من با دیگری متفاوت است. درواقع قانونی کلی دراین باره وجود ندارد. مثلا در روبان سفید همه چیز از یک تصمیم شروع شد که بیست و پنج سال پیش گرفته بودم و می خواستم درباره بچه های بلوند شمال آلمان فیلم بسازم. درباره پنهان چه؟ آن هم مثل روبان سفید همیشه فیلمی سیاسی تلقی شده. آیا ایده اولیه آن از منازعات فرانسه- الجزایر آمد یا منبع الهام دیگری ...
عشق مجازی زوج جوان را به دادگاه کشاند
همین گیرودار بود که منشی دادگاه خانواده نام آن دو را صدا کرد. مرد و دقایقی بعد زن جوان که پسر کوچکش به او تکیه داده بود، وارد دفتر قاضی دادگاه شد. قاضی نیم نگاهی به این زوج و فرزندشان انداخت و بعد پرونده آنها را نگاه کرد. زن جوان، کیفش را کنار پسرش گذاشت و از قاضی خواست اجازه دهد حرف هایی را که سال هاست در قلبش جا مانده، بگوید. همین که قاضی اجازه داد او حرف بزند، بغض فروخورده اش شکست و ...
شاهرخ دختر 7 ساله ام را آزار داده بود / او را به زیر زمین مغازه بردم و ...
رسیدگی به این پرونده از 29 شهریور سال 93 و به دنبال ناپدید شدن پسر جوان به نام شاهرخ در شهرری در دستور کار قرار گرفت. خانواده شاهرخ در شکایت خود گفتند؛ شاهرخ مغازه وسایل تزئینات تولد و جشن های عروسی دارد. روز گذشته او به خانه آمد و خودروی برادرش را امانت گرفت و با عجله بیرون رفت و دیگر برنگشت. تلفن همراهش نیز خاموش است. به همین خاطر احتمال می دهیم حادثه ای تلخ برایش رخ داده باشد. با ...
زمزمه محبتی که کودکان خیابانی را پشت نیمکت نشاند/ آموزگار کودکانی هستم که دنیایشان پر از خشونت و فقر است
جدیت ، بعد از اینکه به دیدن این فضا در آق تپه ی مهرشهر رفتم و کودکان کار و خیابانی را دیدم، به فضای آموزش دادن به آنان نیز فکر کردم و علاقمند شدم، از آنجا که رشته خودم محیط زیست است، دوست دارم به این کودکان آموزش های حفاظت از پیرامون زندگی را انتقال دهم زیرا این بچه ها هر روز مشغول به کار در سر چهار راه ها هستند و با مشکل آلودگی هوا مواجه می شوند، همچنین برخی از آنان از راه زباله گردی امرار معاش می ...
جزییات 9 روز شکنجه در باغ شهریار و فومن
را به او نشان دادم و گفتم حکم جلبش را دارم. او هم سوار خودرو شد و همراه ما آمد. ما او را به باغی در شهریار بردیم و سه روز از او نگهداری کردیم. بعد هم او را به صندوق عقب خودرو منتقل کردیم و او را به فومن بردیم. بعد از 9 روز بود که متوجه شدیم فریب خورد ه ایم و همه اینها یک بازی بوده است به همین خاطر پیرمرد را آزاد کردیم و برایش خودرو گرفتیم تا به خانه اش برگردد. متهم بعدی هومن 30 ساله بود ...
میلیونر زاغه نشین چطور به اینجا رسید؟
شخصیتی را بازی کنم که واقعا رنج می کشد. این با فیلمنامه هایی که از من نقش یک آدم پیر و مضحک را می خواستند، فرق داشت. هشت ماه طول کشید آماده شوم. دلم می خواست با تعهدِ ذره ذره وجودم این کار را انجام دهم. باید درشت تر می شدم، موهایم بلند می شد و لهجه را یاد می گرفتم. آخرین باری که گارت دیویس کارگردان را سر فیلمبرداری مردی که ابدیت را می فهمید دیدم، استخوانی بودم با موهای خیلی کوتاه. باید یک مربی شخصی می ...
طنز پرداز معروف تلویزیون "عزادار" شد +عکس
کرده بودند تا من برنامه ام را در تلویزیون اجرا کنم و بعد زنگ زده بودند. چنان بهت و بغض، آنی بود که مات مانده بودم و راه بر گریه بسته شده بود. داداش جواد عزیزم؛ قربون اون لبخندهای خواستنی ات بشم من؛ آخه تو بودی که دست منو گرفتی و گفتی بیا تهران و بنویس..... سال 72 یادته؟..... همین هفته پیش آمدم مشهد؛ دستت را گرفتم و چیزهایی گفتم که لبخند می زدی.... غافل که آخرین لبخندهای عزیزت بود.... حالا ...
اولین مهاجری که در ایران به یک مقام رسمی رسید
خواستم فرد دیگری را انتخاب کنند اما به دو ملاحظه آن را قبول کردم؛ یکی اینکه دوستان گفتند این موضوع به مشترکان فارسی زبان ها و همدلی کمک می کند و موضوع دیگر اینکه چند سالی است که دبیر علمی و اجرایی جدا شده است. و اینکه من فکر می کنم چون برای نخستین بار از یک سمت رسمی قرار است از نظر مالی به شما پرداختی صورت بگیرد، این قسمت از ماجرا هم شیرین است. بله؛ درست است. مخصوصاً که ...
روایتی از دوستی دکترعباسی و شهید علیمحمدی به روایت همسر شهید
هم هر وقت که از خانه بیرون می رفتم و برمی گشتم با خودم شروع به حرف زدن می کردم و برای مثال می گفتم ایمان این کار را بکن، الهام تو هم این کار را بکن یا مسعود بیا درب را باز کن. یک روز که از خرید برگشتم، وقتی می خواستم درب خانه را باز کنم سکه ای را دیدم که از لای درب به پایین افتاد. حقیقتش خیلی ترسیدم و یاد کتابی افتادم که مسعود به من داده بود و کارهای جاسوس ها را در آن توضیح داده بود. به یاد دارم ...
ناگفته های شقایق فراهانی و حضورش در جشنواره فجر
این است که در فیلم های ناموفق حضور پیدا نکند. اما این امری غیرممکن است. تقریبا برای همه بازیگر ان این اتفاق در طول زندگی هنری شان رخ می دهد. من هم به اندازه دیگران در فیلم های بد حضور داشته ام. به یاد دارم چند سال گذشته در یک فیلم حضور پیدا کردم که تا سال ها از آن تصمیم پشیمان بودم. حتی بعد از نمایش فیلم چند وقتی را در خانه پنهان شده بودم و بیرون نمی آمدم. حس می کردم در آن زمان همه به من نگاه می ...
جشن تولد دختر شهید مدافع حرم با حضور خاله سارا
بار به دلیل مأموریت نتواست در تولد بچه ها حضور داشته باشد ولی قبل از رفتن پول می گذاشت و سفارش می کرد تا هدیه تولد بچه ها را حتماً بخرم. خودش هم روز تولد بچه ها تماس می گرفت و تبریک می گفت. آخرین تولد در کنار بابا سال گذشته، 19دی تولد 7 سالگی زهرا دختر بزرگ خانواده را دورهم جشن گرفتند. فردایش سعید انصاری راهی سوریه شد و 4 روز بعد خبر شهادتش را آوردند. چند ماه پیش وقتی برای ...
یک سفر اکتشافی به جهان ناشناخته چریک های پرشور
، نسبت به مواضع گذشته خودش هیچ نقدی ندارد. عقاید ماهرویان که به صورت تصادفی با او آشنا شدم برایم جای تأمل و تفکر داشت و آن کتابی که درباره شعاعیان به نام یگانه، متفکری تنها نوشت. من این کتاب را خواندم و آثار مختلف از ایشان را مورد مطالعه قرار دادم. وقتی رمانم را نوشتم تازه خودش را پیدا کردم و گفتم چنین رمانی نوشتم. البته آثار خیلی ها را خوانده بودم و از آنها یادداشت برداشتم و در انتهای رمان از ...
مستأجر صاحبخانه را جاسوس معرفی کرد تا کرایه ندهد
تسویه حساب شخصی دارد. آنها گفتند: اگر می دانستیم دروغ می گوید، وارد این کار نمی شدیم. سپس مرد مستأجر در جایگاه حاضر شد؛ او همه چیز را انکار کرد و گفت: من را به اشتباه به دادگاه کشاندند و متهمان و مرد شاکی دروغ می گویند؛ من نقشی در این آدم ربایی نداشتم و حرفی هم در مورد اینکه مأمور یک نهاد امنیتی هستم نزدم. من چنین شغلی ندارم. با مرد شاکی هم سر کرایه خانه اختلاف داشتم که گفته بودم آن را حتما می دهم اما او عجله کرد و به دستگاه قضائی شکایت کرد. با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای تصمیم گیری دراین باره وارد شور شدند. 700700 ...
دانشجو: وعده های روحانی سراب بود
، قوه قضائیه، انتخابات ریاست جمهوری 96 و وضعیت فعلی سیاسی کشور گفت وگو کرد. مشروح این گفت وگو را در ادامه ملاحظه می کنید. با توجه به شکل گیری جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، نظر شما درباره تشکیل این جبهه چیست؟ دانشجو: در ابتدا درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی را خدمت شما، همه ملت ایران، مقام معظم رهبری و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض می کنم و برای تمامی خدمتگزاران ...
پشیمانی آیت الله بهجت از برخورد با جوان فلج!
روز از کوچه بیرون آمدم و دیدم او سر کوچه ایستاده است و ناخواسته با او روبرو شدم و با عجله و بدون تأمل گفتم: حال شما چطور است؟ تا این حرف از دهانم بیرون آمد، پشیمان شدم و با خود گفتم: چه حرف ناسنجیده ای! مگر حال او را نمی بینی؟! چه نیازی بود از او بپرسی؟ به هر حال خیلی از خودم ناراحت شدم . ولی بر خلاف انتظار من، وقتی وی دهان باز کرد مثل اینکه آب یخ روی آتش ناراحتی درونم ریخت، چنان اظهار ...
موقع فوتبال نگاه کردن صدای تلویزیون را می بندم/ برای ثوابش در نقش شهید مفتح بازی کردم/ شفیع رفیق دارد و ...
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری میزان، بار اول که تماس گرفتم گوشی را با تاخیر برداشت. خودم را که معرفی کردم عذرخواست و توضیح داد که در بیمارستان است و دارد پسرش را ترخیص می کند. درخواست کرد تا یکی دو ساعت دیگر تماس بگیرم و بعد گوشی را قطع کرد. صدایش آرام بود، هر چقدر تلاش کردم تا در پس راهروهای خاک آلوده خاطرات، صدایش را به یاد بیاورم چیزی یادم نیامد. چند سالم بود وقتی در بازی ...
نگران پریشانی کودکانم در هند هستم
.... وزیر امور خارجه هند هم گفته است که نمی تواند کمک کند؟ بله. وقتی این حرف را شنیدم خیلی ناامید شدم. از پلیس تا شهردار و گروه های غیردولتی و قبیله ای در کار دادگاه رایاگادا دخالت می کنند اما مقامات ارشد سیاسی هند ناتوان هستند. چند ساعت در بازداشتگاه بودید؟ یکی دو ساعت بازداشت بودم. چطور بچه ها را به خانواده ها وصل می کردید؟ ما بچه ها را در کنار خیابان ...
داماد جنایتکار، مادر و پدرزنش را به آتش کشید
اما همسرم مدام بهانه می گرفت تا اینکه شب حادثه خانه را ترک کرد. از دستش عصبانی شدم و به خانه پدرزنم رفتم که با او صحبت کنم تا همسرم به خانه برگردد اما چون خیلی عصبی بودم مقداری بنزین تهیه کرده و به خانه پدرزنم رفتم. نیمه شب بود و بدون آنکه در بزنم، با لگدی محکم در را بازکرده و وارد خانه شدم و بنزین را روی زمین ریختم. نمی خواستم آنجا را آتش بزنم اما تصور می کنم که بنزین به شعله های آتش بخاری گرفت و باعث آتش سوزی شد. سرعت آتش هم به قدری زیاد بود که خودم هم دچار سوختگی شدم. ...
خبرخوش منصوریان به هوادران:چند ستاره جدید اماده قراردادبا استقلال/شاه ماهی پرسپولیس دریک قدمی ابی پوش ...
علیرضا منصوریان در نشست خبری قبل از دیدار مقابل استقلال خوزستان در هفته هفدهم لیگ برتر گفت: به دلیل ترافیک با تأخیر در نشست خبری حاضر شدم به همین خاطر عذرخواهی می کنم. در بازی فردا یار دوازدهم نداریم با حضور بازیکنان جوان نیاز به حمایت هواداران داریم. امیدوارم این آخرین بار باشد که محروم می شویم. هوادار وقتی از کوره در می رود باید خودش را کنترل کند. وی ادامه داد: تغییر فرهنگ و کلام مان ...
مردم فرهنگ شفافیت حقوق مدیران را ندارند!
به گزارش گیل خبر، ولی داداشی عضو کمیسیون اصل 90 مجلس درباره ماده شفافیت حقوق نجومی در برنامه ششم توسعه می گوید: در لایحه ششم توسعه دریکی از مواد، کلمه عموم مردم آورده شد و من یکی از مخالفین آن بودم. شما فرض کنید رئیس اداره ای در یک محلی زندگی می کند و حقوق چندمیلیونی می گیرد. ممکن است این موضوع در شهر های بزرگ آسیب نزند ولی در شهرهای کوچک اگر شما حقوق یک نفر را درملأعام بگذارید و همه ببینند ...
تحلیل سیاست خارجی آیت الله هاشمی
تحصیل در آمریکا داشتید، در سیاست خارجی به کار گرفته نشده بودید؟ می دانید دولت موقت بر سر کار بود و تیم خود را داشت. اما من از همان ابتدای انقلاب در روابط بین الملل حزب جمهوری اسلامی بودم. اولین روزهای اشغال سفارت آمریکا، خدمت مرحوم آیت الله بهشتی رسیدم تا گزارشی از فضای بین المللی به ایشان دهم. در این دیدار متوجه شدم ایشان موافق نبودند منتها بعدا شرایط به گونه ای پیش رفت که کار از دست همه خارج ...
ماجرای جالب مرد بویراحمدی در زندان های مخوف ساواک+تصاویر
چگونه ناامید شدم و می گفتم این همه مبارزه بی فایده بود حتی یک شبانه روز به دلیل شدت سردرد بیمار و در خانه بودم حتی رغبتی به گوش دادن رادیو نداشتم تا اینکه اتفاقی رادیو را روشن کردم و جمله ای که شنیدم این بود انقلاب اسلامی پیروز شد آن لحظه در خود نمی گنجیدم و با فریاد زدن همه را با خبر کردم. وی ادامه داد: بعد از دو و سال و نیم ما را به اهواز بردند و در آنجا آزاد شدیم بدون پول در شهر غریب ...
ما همه احمدی روشن هستیم
که ساختم فراموش نمی کنم. با لوله پلیکا که دو عدسی در ابتدا و انتهای آن قرار داده بودم ستاره ها را رصد می کردم و از دیدن آنها خسته نمی شدم. خانواده نقش بسیار مهمی داشتند و با تشویق آنها به علم نجوم علاقه مند شدم. وقتی وارد دبیرستان شدم در کنار مطالعه دروس، مباحث مربوط به بسیاری از کتاب ها و مجلات مرتبط با ستاره شناسی و کهکشان ها را می خواندم. علاقه به نجوم و کهکشان از کودکی در من شکل گرفت. شب های ...
نقشه مامور امنیتی قلابی برای آدم ربایی
اجاره داده بودم و قرار بود او ماهانه 2میلیون و 500هزار تومان بپردازد اما 11 ماه بود که اجاره را نمی داد. به همین دلیل از وی شکایت کردم. در این میان او چند مرتبه نیز با من درگیر شد تا اینکه یک روز فردی با من تماس گرفت و خودش را پلیس معرفی کرد. او از من خواست برای دریافت حکمی به کیوسک پلیسی که در پارک قیطریه است بروم. من هم پیاده به پارک رفتم اما هیچ کس آنجا نبود. می خواستم به خانه ام ...
تکه تکه کردن طلافروش تهرانی در یک سرقت کثیف+عکس
به گزارش رکنا، این پرونده زمانی کلید زده شد که عصر شنبه 25 دی ماه سال جاری خانواده ای با مراجعه به ماموران کلانتری 121 سلیمانیه از ناپدید شدن پدر 56 ساله شان خبر دادند. بدین ترتیب تیمی ازماموران اداره 11 آگاهی تهران برای ردیابی مرد طلافروش وارد عمل شدند و در تحقیقات ابتدایی مشخص شد که این مرد صبح شنبه پس از حضور در مغازه طلافروشی اش در بلوار ابوذر خیابان پیروزی تا ظهر در محل کارش بوده ...
زنان کدام جناح سیاسی به صندلی ریاست جمهوری نزدیکترند؟
: موضوع رجل سیاسی بودن زنان همواره در آستانه انتخابات مطرح و به آن پرداخته می شود، قریب به اتفاق مواقع نیز نگاه شورای نگهبان به این موضوع مورد نقد و بحث بوده است، در صورتی که حداقل سه مرحله قبل از آن باید بررسی شود؛ اینکه مردم چه نگاهی دارند؟ دیدگاه خود جامعه زنان چیست؟ و جناح های سیاسی نسبت به این موضوع چه طور رفتار و عمل می کنند؟ در ابتدا اگر بحث مردم را مورد توجه قرار دهیم، چقدر مطالبه گری در سطح ...
ساکنان دوست داشتنی پلاک 18
شود و حالا همه اهالی برای بازگشت او به ساختمان دست به دعا برداشته اند. رضا فیروزی، برادر شهید که دوران جوانی اش در همین ساختمان گذشته و بعد از ازدواج هم در کنار خانواده و همسایه های قدیمی زندگی می کند می گوید: اهالی این ساختمان در شادی و عزا کنار یکدیگر هستند و در این مواقع خانه خودشان را در اختیار دیگری قرار می دهند. سال قبل که پدرم فوت کرد، مراسم زنانه در خانه خودمان و مجلس مردانه را طبقه بالا ...
یاد هادی در دورهمی چهارشنبه ها
بوسی برود. با بچه هایش رفیق بود. وقتی سوریه بود که هیچ اما وقتی برای مرخصی می آمد همه وقتش را با خانواده می گذراند. شهید زاهد 2 روز قبل از رفتنش به سوریه به خانه حسین مقدسی می رود. باقی دوستان هم جمع می شوند تا با او خداحافظی کنند. همسرش با توجه به اینکه جراحت حاصل از تیری که به سینه اش اصابت کرده بود هنوز خوب نشده بود دوست نداشت برود. برای اینکه بانوی خانه ناراحت نشود، می گوید که نمی رود. اما ...