سایر منابع:
سایر خبرها
آخرین "فیش حقوقی" وزیر مسکن "احمدی نژاد"؟
. الان مردم هم می شنوند. 4 تومان یا 5 تومان دادند صاحب خانه دو خوابه شدند. قضیه اختلاسی که در پردیس رخ داد چه بود؟ نیکزاد: افتاد برای زمان گذشته است، افتاد یا افتاده؟ چند وقت پیش افتاد . نیکزاد: اگر افتاده که افتاده... زمان شما نبوده? نیکزاد: زمان ما چنین چیزی نبود چون من 15 روز یه بار می رفتم ارگان هایی که باید نظارت بکنند نیروهای ...
مهربانی های گل احمد را فراموش نکرده ایم
هم به این فکر نکردم که ممکن است کسی بتواند جای خالی او را برای ما پر کند. خوش روز خانم از زمانی می گوید که همسرش راهی جبهه شد: هرکار کردم او را نگه دارم نماند. می گفت، باید بروم و مین ها را خنثی کنم. ما که نباشیم معلوم نیست چند رزمنده پای شان می رود روی مین. یک شب خواب دیدم توفان قاب عکس احمد را با خود برده، هراسان از خواب بلند شدم عصر همان روز خبر شهادت همسرم را به من دادند. وقتی پیکرش ...
تبدیل آدم ها به ماشین جنگی/ فاجعه سردی مردم در اتفاق پلاسکو گردن مدیریت فرهنگی است
. دانش بهزادی ادامه داد: کار با مسعود رایگان مثل هواپیمایی بود که ما را بلند می کرد و اجازه می داد پروازمان را بکنیم و به خوبی هم فرود بیاییم؛ این نمایش، تجربه ای برای من به وجود آورد که خیلی عاشقانه این نقش را دوست داشتم با اینکه فوق العاده سخت و انرژی بر بود. خیلی خوشحالم که مسعود رایگان به من اعتماد کرد. دانش بهزادی در رابطه با جشنواره تئاتر فجر گفت: امروز روز اول بود و ما هم ...
جامعه شناسی عشق و رژیم های رمانتیک
اشتباه گرفتن بلوغ با خودکفایی. ایلوز استدلال می کند که دقیقاً به خاطر همین امر است که عشق در قرن بیست ویکم همچنان دردآور است. اول اینکه ما مشروعیتِ دوئل کننده ها و از جان گذشته های عشقیِ قرن های قبل را نداریم. آن ها حداقل از توجه اجتماعی بهره مند بودند، چراکه مردم عشق را عموماً به صورت نیرویی دیوانه وار و غیرقابل تشریح درک می کردند که حتی قوی ترین مردان هم تاب مقاومت در برابر آن را ...
طلاق زوج در کمتر از یک سال
این که آتش را خاموش کنند با نصیحت های اشتباه شان همسرم را به جان من می اندازند. مادرزنم از روز اول به من بی احترامی می کرد و من نمی توانم نیش و کنایه هایش را تحمل کنم. من و همسرم با عشق با هم ازدواج نکردیم و در طول زندگی هم هرگز به هم محبت نکردیم تا عشق و محبت وارد خانه مان شود، برای همین بهتر است هرچه زود تر این زندگی تمام شود. حرف های زوج جوان که تمام می شود، قاضی حکم طلاق توافقی را صادر می کند. ...
اشرافی گری دارد باب می شود/ برجام نه آفتاب تابان است و نه ترکمنچای/ به آخوندی گفتم 6ماهه می توانید مسکن ...
سانحه شد و خیلی ها گمان می کردند من شهید شدم. ایشان به من زنگ زدند و گفتند می گویند شهید شدید؟ گفتم خیر. گفتند الحمدالله و خداحافظ. س: چند فرزند دارید؟ نیکزاد: یک فرزند داریم. یک محمد حسن داریم که دانشجوی سال اول دانشگاه آزاد رشته عمران است. س: بحث سیاسی با هم دارید؟ نیکزاد: بسیار حساس است. از زمانی که تلگرام آمده است این را شاهد هستم. یک روز به پایگاه مقاومت رفته بود و یکی ...
خانواده قربانیان از لحظات تلخ پس از حادثه پلاسکو می گویند/ نخستین شهید تازه داماد بود
کار می کرد. خیلی شغلش را دوست داشت. کارش نجات دهنده بود. یعنی درعملیات های مختلف فقط مردم را از دل حادثه بیرون می کشاند و نجات می داد. از این کار لذت می برد. آن روز هم مثل همیشه به او خبر آتش سوزی را دادند. هنگام گزارش این حادثه، همه چیز کاملا عادی بود. همکارانش می گویند، هیچ فکرش را هم نمی کرد که عمق فاجعه تا این حد زیاد باشد. تصور می کردند که یک آتش سوزی معمولی باشد. خلاصه که برادرم و چند نفر ...
قید 500 میلیون را بخاطر پرسپولیس زدم تا بازیکن این تیم شوم
رئال را خیلی دوست دارم اما رم و تیم ملی ایتالیا را بیشتر از سایرین دوست دارم. کامیابی نیا در این باره که در خانه او رییس است یا همسرش گفت: من خیلی آدم منطقی هستم و در خانه حرف من است اما اگر همسرم حرفش درست باشد قبول می کنم. وی درباره فعالیت های خود در صفحات احتماعی اذعان داشت: من مثل محسن و فرشاد در اینستناگرام فعال نیستم. طرفداران پرسپولیس با همه دنیا فرق دارند و مهدی ...
گزارش صندوق بین المللی پول و بانک جهانی از عملکرد دولت یازدهم/ شرط حضور روحانی در لیست اصلاح طلبان/ بعد ...
نجاتشان داد سهیم هستیم، چون به خاطر حضور بی مورد ما در امداد رسانی تأخیر شد و مردندپیش از اینکه به دیگران انتقاد کنیم به خودمان نگاه کنیم.الان چند تا ساختمان در شرایط پلاسکو در تهران و شهرهای بزرگ ما وجود دارد؟!و ما بی خیال آن هاییم!چند تا ساختمان در همین شرایط ساخته شده؟! و در حال ساخت است و ما بی خیالیم!؟ شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید. info@boyernews. ...
جدایی، پایان سفرهای کاری تاجر جوان
...: بله، من هم راضی به طلاق هستم چون حرف های همسرم را قبول دارم. درسته که من و او عاشق یکدیگر هستیم اما دیگر نمی توانم در خانه بنشینم تا شوهرم بعد از چند روز از سفر کاری اش برگردد. اختلافاتی که بین ما پیش آمده غیرقابل حل است. برای همین تصمیم گرفتیم از یکدیگر جدا شویم. فکر می کنم همسرم راست می گوید من و او نمی توانیم در کنار هم زندگی کنیم، زیرا افکارمان از ازدواج و زندگی چیز دیگری بود. ...
عامل قتل عام شهریار بیمار روانی است
دخترم برای تماشای فیلم به خانه آنها می رفتند و تا دیروقت آنجا می ماندند. من به رفتارشان اعتراض کردم، اما بی فایده بود. روز حادثه خیلی عصبانی شده بودم؛ اسلحه کلاشنیکوفی را که از قدیم در خانه داشتم، برداشتم و با خودم گفتم فقط مرگ است که رفتار این مادر و دختر را تغییر می دهد. با کلاش به سمت زهرا (همسر دوم) و دخترش صدیقه شلیک کردم و در یک لحظه کنترل خود را از دست دادم و جنون به سرم زد. به ...
رفتارهای نوعروس پس از سه ماه کمر داماد را شکست!
بودن با او خجالت می کشیدم اما چاره ای نداشتم و رفتار و گفتار ناپسندش را تحمل می کردم. در واقع آن همه اصرار و پافشاری که برای ازدواج با او داشتم را نمی توانستم نادیده بگیرم از این رو با شرمندگی به زندگی با گلپری ادامه می دادم. از سویی دیگر همسرم به اعتقادات و علایق من هیچ اهمیتی نمی داد و هرگونه که دوست داشت در میهمانی ها و مجالس حاضر می شد و تلاش من برای تغییر دادن وضع ظاهری او هیچ نتیجه ای نداشت ...
زن جوان، قربانی وسوسه های شیطانی آقای مربی
به گزارش بولتن نیوز، سیزدهم دی امسال مردی با حضور در اداره جنایی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران ازکشف جسد همسرش در خانه شان در یکی از محله های شهریار خبر داد. شاکی به افسر تحقیق گفت: من و همسرم مدتی بود با هم اختلاف داشتیم. او شرایط روحی مساعدی نداشت و به همین دلیل تصمیم گرفتم از یک مربی ورزشی بخواهم به او تمرینات ورزشی بدهد تا شاید حال و روز همسرم بهتر شود. خودش هم از این تصمیم ...
بررسی پیامک های گوشی موبایل الهه پرده از راز سرنوشت شومش برداشت! + عکس
.... به این ترتیب علی بازداشت شد. او گفت: من 7سال پیش در حالی که زن و دو فرزند داشتم در خیابان با الهه آشنا شدم.چون معتاد بودم و با همسرم اختلاف پیدا کرده بودم به الهه ابراز علاقه کردم. بعد از آشنایمان هر روز با هم تلفنی صحبت می کردیم.پس از چند ماه متوجه شدم به من علاقمند شده است. او با آنکه می دانست زن و بچه دارم حاضر بود با من ازدواج کند. من که در آن زمان مواد مخدر را ترک کرده بودم ...
قربانیان اسیدپاشی های سریالی اصفهان از 28 ماه تاریکی می گویندداغ اسیدی
.... در این مدت تمام زندگی ام را فروختم و خرج درمانم کردم. به من و سحر به خاطر این که صورتمان زیاد آسیب ندیده بود، از لحاظ مالی کمک چندانی نکردند. همه هزینه ها را خودمان پرداخت کردیم. من تا الان بیشتر از 20 میلیون تومان خرج عمل هایم کرده ام. تا چند ماه پیش روزی یک میلیون تومان پول پماد و کرم برای ترمیم پوستم می دادم که برای این کار خانه مان را فروختم. الان با پسر 13ساله ام در یک خانه اجاره ای ...
آخر هفته با فیلم های تلویزیون
تلویزیونی یک اتفاق ساده به کارگردانی حسن حسینی و مجید عکاف زاده ، جمعه 1 بهمن ماه ساعت 13:30 از شبکه شما پخش خواهد شد.در خلاصه داستان آمده است: کمال با همسرش مشکلاتی دارند و مدام باهم مشاجره می کنند. روزی کمال تصمیم می گیرد بعد از بازگشت از محل کار تکلیفش را با همسرش روشن کند و این مسأله را برای همیشه حل کند. او هنگام برگشت به خانه با جعبه ای شیرینی و هدیه ای که برای نوه کوچکش گرفته است به منزل باز می ...
آتیلا پسیانی: تماشاگر حرفه ای تئاتر کم شده است
مهندس پور دراماتورژی کند که چند تا قرار با همدیگر گذاشتیم که نشد و من دیدم روند سرعت تمرین مان کمی سخت می شود که بخواهم کار را با فرهاد پیش ببرم و این شد که دراماتورژی کار را خودم به کمک بازیگرها انجام دادم. این معمولا روند اکثر نمایش های گروه بازی و نمایش نامه های گروه تئاتر بازی است که به این شکل است. این سه گانه از روز اول برایتان آشکار بود؟ بعد از اینکه متابولیک تمام شد ...
با بی رحم ترین مرد دنیا زندگی می کنم!
که موضوع را فهمیده بودم به ناچار این وضع را تحمل می کردم و به هیچکس نگفتم. کم کم با رفتارهای خشن و پرخاشگری های کیوان که در اثر مصرف شیشه و الکل به وجود می آمد روبرو شدم. نمی دانستم چه کنم و چقدر می توانستم تحمل کنم، گفتم بچه دار شوم تا بلکه اوضاع زندگیم بهتر شود اما امروز که پسرم 9 ساله شده، نه تنها رفتارش تغییر نکرده بلکه تندخوتر هم شده، یک روز وقتی که موضوع را برای پدر و مادرم گفتم آنها ...
پیشکسوتان سینمای ایران در تلویزیون
... سه جمعه 1 بهمن ماه ساعت 10 کامبیز کاشفی،وحید محبوب بشری و فرح گل سفیدی سعید سرمدی خلافکار سابق، چند روز مانده به زایمان همسرش، به جرم سرقت دستگیر می شود. همه شواهد علیه اوست. فیلم مداربسته از حضور سرمدی در سرقت حکایت می کند، اما مدتی که او در بازداشت است باز هم سرقت هایی انجام می شود که سرمدی در تمام این سرقت ها حضور دارد! هفت ...
افزایش عشق های مجازی؛ خیانت و طلاق به خاطر تلگرام
و آمد بود. او از آژانس هواپیمایی که من کار می کردم، بلیت هایش را تهیه می کرد و همین باعث آشنایی مان شد و عشقی میان ما شکل گرفت و به ازدواج انجامید. گمان می کردم او مرد رویاهای من است. اوایل زندگی مان خیلی خوب بود، حتی مرا به آمریکا برد و در آنجا فرزندم به دنیا آمد و چند ماه آنجا بودیم، اما از یک سال و نیم پیش دروغگویی او آغاز شد. مدام بهانه می آورد که دیرتر به خانه می آید و این همه تاخیر، بابت ...
راکیتیچ: حاضرم برای MSN ده کیلومتر اضافه بدوم
تیمی هایم را بشناسم و با فلسفه بارسا آشنا شوم. هدفم این بود که اعتماد میستر (انریکه) را جلب کنم. بعد، هر بار که فرصتی برای بازی به دست می آوردم تلاش می کردم نشان دهم چه چیزهایی بلدم. * نقشی که در تیم بارسا دارید را چطور تعریف می کنید؟ دوست ندارم درباره خودم حرف بزنم. آرزویم این است که قبل از هر چیزی، هم تیمی هایم چشم بسته به من اعتماد کنند. من هر روز تمرین می کنم تا در اوج ...
گفت وگوی مدیران مطبوعات با هاشمی رفسنجانی
را می بینید؟ چه مقدار وقت می گذارید، همان طور که اول بحث هم اشاره شد واقعا الان یک حجم وسیعی از مطبوعات وجود دارد، غیر از مطبوعات و روزنامه های کثیرالانتشار، ما نزدیک به بیش از چهارصد مجله و هفته نامه در این کشور داریم که منتشر می شود و تعداد آن بیش از دویست تا است و همین چند ساله شروع به کار کرده اند و حجم متنوعی هم هست . شما هیچ وقت این ها را می بینید یا فقط خلاصه اخبارش را می بینید؟ چقدر در جو ...
راز همسر کشی در صندوق عقب خودروی برادر +عکس
...: روز حادثه با هم دعوا کردیم و مشاجره مان بالا گرفت. او به خانواده ام فحاشی کرد که عصبانی شده و کنترلم را از دست دادم و کتکش زدم. همسرم بچه مان را بغل کرد و می خواست به خانه والدینش برود که مانع او شدم. بچه را از او گرفتم و به اتاقی بردم. وی افزود: همسرم از آشپزخانه چاقویی برداشت و تهدید می کرد یا تو را می کشم یا خودم را. عصبانی شده و دستم را دور گردنش گره زده و فشار دادم. وقتی به ...
نگاهی به چند و چون عقد آریایی
حتماً برای عروسی سفره بندازم و خطبه عقد ایرانی بخونیم . ترلان در رابطه با واکنش همسرش و خانواده ها نسبت به تصمیم او می گوید: یه ریزه چون کار جدیدیه و همه انجام نمی دن قبول کردنش به خصوص تو شهرهایی مثل مشهد سخته اما همسر من به راحتی قبول کرد و خانواده همسرم هم مشکلی نداشتن. البته من موقعی که می خواستم مطرح کنم بهشون گفتم ما که عاقد داشتیم و عقد شرعی رو خوندیم دیگه برای عروسی، یکی از بزرگ ...
شهید گرگانی که دوبار تشییع شد/ فرزند شهید رودبارکی از آرزوی پدرش می گوید
: من و همسرم با هم 11سال اختلاف سنی داشتیم ولی با این وجود از لحاظ فکری و روحی بسیار به هم نز دیک بودیم. آرزوی داشتم با جانباز ازدواج کنم این بانوی فداکار که از همان زمان مجردی علاقه زیادی به ازدواج با جانباز داشت در ادامه گفت: زمانی که با شهید ازدواج کردم سال سوم دبیرستان بودم من در دوران مجردی علاقه خاصی داشتم به اینکه با جانباز ازدواج کنم، و محمد آقا دوست برادرم بود و همین ...
ما اتباع بیگانه نیستیم!
...> کدام روزنامه؟ روزنامه قدس در مشهد. دوستان روزنامه هم علاقه مند بودند که من استخدام شوم. من آن زمان صفحه را به صورت قراردادی اداره می کردم و حتی به اداره کار هم درخواست دادیم ولی این اداره به این دلیل که با قوانین آنها ناسازگار بود، با آن مخالفت کرد. و احتمالاً برای دریافت حقوق هم دچار مشکل شده اید. بله؛ حتی من گاهی در بعضی از نهادها و برنامه های فرهنگی به عنوان ...
شبنم قلی خانی: خیلی دوست دارم با یشکسوتان همبازی شوم و کار کنم.
... تا حالا دوست داشتید با کدام از بازیگران همبازی شوید که هنوز این اتفاق نیفتاده؟ من دوست داشتم با تمام بزرگانی که در عرصه بازیگری پیشکسوت من هستند همبازی شوم ،که خدا را شکر با خیلی از این بزرگان همبازی بودم و با بعضی از این عزیزان هم هنوز نشده که همبازی شوم ،مثلا دوست داشتم با استاد انتظامی و جناب رضا کیانیان و آقای پرویز پرستویی همبازی شوم اما هنوز نشده است. در بین خانم ها ...
بنیاد در آینه مطبوعات
، استخوان ساق پاها، فانوسقه، چکمه و پلاک از او برایمان آوردند. مجید دوست داشت مفقودالاثر شود، درست مانند حضرت زهرا(س). به آرزویش هم رسید، هرچند او بی خبر از دل پدر و مادرم بود که هر دو پسرشان را تقدیم اسلام کرده بودند و باوجود افتخار به شهادت فرزندان، در غم دوری آنها می سوختند و دم نمیزدند. با ازدواج دینت کامل میشود زمانیکه مجید میخواست به جبهه برود، به خاطر سن و سال پدرم، به ...
علیرضا گاهی که می بیند مادر پنهانی گریه می کند می آید اشک هایش را پاک می کند و می گوید دیدی بابا هر شب ...
شام می روند. او با اشاره به اینکه از 20 سال پیش به ایران پناهنده شدیم و در تهران زندگی می کنیم می گوید: 15 14 ساله بودم که با شهید ازدواج کردم و دو پسر 13 و 7 ساله دارم. آن روز ها خیرالله 18 ساله بودکه ازدواج کردیم و زندگی مان خیلی ساده بود و هر چند به سختی می گذشت اما خوشبخت بودیم. عاشق حضرت زینب(س) بود همسر شهید با اشاره به اینکه شهید شغل ثابتی نداشت، اما هر کاری از دستش بر ...
روایتی از دوستی دکتر عباسی و شهید علیمحمدی
. یکی از مشکلاتی که برای ما ایجاد شد این است که بسیاری افراد،از نبودن ایشان سوء استفاده می کنند. حالا دیگر او نیست و شاید دشمنی ها و دوست نداشتن هایشان را بهتر می توانند ابراز کنند. برای همین، روز به روز کمبود، نبود و فقدان ایشان بیشتر و بیشتر ما را اذیت می کند و بعضی وقت ها از دنیا سیر می شوم. مردم چه برخوردی با شما دارند؟ مردم که خانواده های شهدا به ویژه خانواده های شهدای شاخص را ...