سایر منابع:
سایر خبرها
امام اجازه ندادند هیچ خانمی در هواپیما باشد/ دکتر شریعتی قبل از فوتش در منزل ما اقامت داشتند/ مرحوم ...
روحی ایشان به هم ریخت. بعد از آن بود که نزد بقیه فرزندانش به انگلستان رفت تا ببیند درخصوص همسر و دختر کوچک ترش چه کاری می تواند بکند و متأسفانه همان جا فوت کرد. شما چه زمانی خبر فوت دکتر شریعتی را شنیدید؟ دو روز بعد از رفتن ایشان به ما گفتند که دکتر شریعتی فوت کرده. من خیلی متأثر شدم. به همراه دکتر حبیبی و دکتر طباطبایی و خانم ایشان و دخترش که با دختر من هم سن و سال بود، به لندن رفتیم ...
افسردگی مزمن،علت اصلی خودکشی ها
بدتر کرد.گوشه چشمش را با دستمال پاک می کند و ادامه می دهد: چند سالی هست که سر همین قضیه اختلاف داریم و حتی چند بار کارمان به دادگاه و طلاق کشیده است، اما باز هم من به خاطر بچه هایم کوتاه آمده ام و به او فرصتی دیگر داده ام. افسوس که این فرصت ها دیگر برایش عادی شده و اثری بر رفتار غیراخلاقی و غیرانسانی اش نمی گذارد. دخترم که هنوز 20 سالش هم نشده، می فهمد که این کارها بد است اما شوهر 50 ساله ام نمی ...
ماجرای تقلای گروهک رجوی برای نفوذ در کمیته استقبال از امام(ره)
کرده و حتی تهیه برخی از تجهیزات را خودشان برعهده گرفتند و تنها کمبود وسایل را از کمیته درخواست کردند. علی تحیری از اعضای گروه صف نیز در این رابطه می گوید: سازمان مجاهدین هم در این مورد پیشنهادی داده بود که این سازمان و تشکیلاتش حفاظت امام را همراه با شرایط خاصی [برعهده بگیرد] اولاً سلاح می خواستند و می گفتند که اسلحه های ما را هنگام دستگیری تقی شهرام و لو رفتن ما، از دست مان گرفتند و ...
امیرحسین رستمی: دوست ندارم پسرم بازیگر شود
در دنیا نباشد، بلکه دیگر در حلقه دوستی ام نباشد و آن کادو، مرا به یاد روزهای خوب بیندازد. جالب است برایتان بگویم زمانی که بچه بودم دوست نداشتم عکس بگیرم، چون احساس می کردم برایم بدشانسی می آورد. به همین دلیل در عکس های دوران کودکی یا زیر مبل هستم یا فقط دست یا پایم مشخص است. پس با این حساب خاطره ای از بهترین هدیه ای که گرفته اید، ندارید؟ اتفاقا بهترین هدیه زندگی ام را از ...
جزئیاتی از سقوط مرگبار چراغ اتاق عمل در زاهدان
روزنامه ی شهروند در گزارشی درباره ی اتفاقی در یک کلینیک در زاهدان نوشت: سقوط چراغ اتاق عمل به قیمت از دست دادن جان پدر 63 ساله تمام شد. این مرد برای درمان آب مروارید چشم زیر تیغ جراحی رفته بود اما پس از این سقوط، 12 روز به کما رفت و جان خود را از دست داد. چراغ اتاق عمل دقایقی پیش از جراحی روی شکم این فرد افتاد و باعث عفونت روده های بیمار شد. ماجرا از اول دی ماه شروع شد. به توصیه پزشکان ...
جدایی مان سخت بود
بهمن ماه سال شصت و دو [1362] بود که به ایران رسیدیم. دو ساعتی در فرودگاه بودیم و ساعت یازده ما را با آمبولانس به طرف بیمارستان سرخه حصار بردند. برق نبود. نمی دانم خاموشی به چه علت بود. برف سنگینی باریده بود. تمام طول راه در سکوت و خاموشی طی شد. به مظلومیت خودمان فکر می کردم و به عراق که تمام شهرهایش چراغانی بود و به اینکه چه امنیتی داشتند در زمان جنگ. دو روز هم آنجا قرنطینه بودیم. هیچ ...
جدال ایرانیان با مرگ در زندان های مخوف استالین
در آن کشور با توجه به خوش خدمتی هایی که برای دولت ترکمنستان انجام داد، مدال شجاعت هم گرفت اما بیشتر به فکر خود و عقبه اقتصادی خود بود. این زندانی آزاد شده، بحث تبادل زندانیان را موضوعی محقق شدنی می داند و می گوید: به نظرم تبادل زندانیان به تحقق نخواهد پیوست، به خاطر اینکه برخی از مسئولین در بحث های تجاری دخیل هستند و سودها و درآمدهای کلانی از این راه به دست می آورند که به صورت ارزی به ...
گزارش روزنامه واتیکان از تحولات سیاسی و اجتماعی ایران پس از فوت آیت الله هاشمی
رویایی را در تهران ببینید اما قطعا یک کارمند با حقوق و دستمزد 400 دلار در ماه تامین هزینه زندگی در چنین خانه هایی را ندارد. در بوتیک های تهران می توانید برندهای ایتالیایی و بین المللی را ببینید. ایران انقلابی چهره جدیدی به خود گرفته و در حال تغییر است. در یک مرکز خرید می توانید لوکس ترین برندها و فناوری تلفن همراه ایرانی را ببینید. بخش عمده ای از جمعیت ایران با میانگین سنی 25 سال هستند و نزدیک به ...
قتل همسایه با چوب بیسبال
های سینمایی بودم اما به خاطر تعدیل نیرو از کار اخراج شدم. سه سال پیش، طبقه پایین خانه پدری سامان را خریدم و همان جا شروع به کار کردم. من وسواسی هستم اما سامان همیشه زباله های خود را جلوی مغازه ام می ریخت. چندبار اعتراض کردم اما فایده ای نداشت. تا این که روز حادثه، سامان و دوستش از پنجره اتاق، چند تکه زباله به بیرون پرت کردند. به سامان اعتراض کردم که شروع به فحاشی کرد. با هم درگیر شدیم و ...
کپسول ها خالی بود، آتش نشانان ایثار کر ده بودند
، پیراهن ها و پلیورهای رنگ و وارنگ مردانه همراه با خاک و خاکستر خیس خورده به چنگک های بیل مکانیکی آویزان شده و تلوتلوخوران راهی کامیون ها می شود. یک نفر بالای اتاقک راننده بیل مکانیکی ها نشسته و یکی دیگر کنار پنجره اتاقک. دوتایی با هم با اشاره دست یا بیسیم به راننده فرمان می دهند که کدام تکه را آوار برداری کند. آتش نشان جوانی که تازه از کوه آوار پایین آمده و خسته روی زمین می نشیند، می ...
بهترین کافه کتاب های تهران
، وارد پاک اندیشه بشوید، ساختمان فرهنگسرا را می بینید. برای رفتن به این کافه کتاب باید به طبقه بالای این فرهنگسرا مراجعه کنید. به گفته مدیر این کافه، این جا همه 365 روز سال از هشت صبح تا 10 شب باز است و می توانید بهترین استفاه از فضای آن داشته باشید؛ انگار کتاب خواندن در این کافه تعطیلی نمی شناسد. نکته جلب توجه دیگر درباره این کافه کتاب این است که می توانید کتاب ها را به امانت گرفته و ...
بنیاد در آینه مطبوعات
یعنی همسرم، تقدیم انقلاب کرد؛ البته شهیدغلامی نیز همان روز شهید شد. طبق وصیت همسرم، بعداز انجام مراسم اولیه، پیکر او را به مشهد منتقل کردیم. مردم که موضوع را فهمیده بودند، گفتند باید پیکر را تا حرم روی دست تشییع کنیم. این کار تا اذان مغرب طول کشید. دیدم پدرشوهرم با بقچه ای به خانه آیت ا... شیرازی رفت و بعد برگشت. سوال کردم که قضیه چیست؟ گفت: زمانی که به مشهد رسیدیم، خانمی نقاب زده به ...
سرنوشت همراهان امام در پرواز معروف "ایرفرانس"+ عکس
یافته بودند، با برعهده گرفتن حراست از بیت امام، به تقسیم بندی افراد و ایجاد پست های مراقبتی در طول مسیر و خانه های اطراف پرداختند و خود عراقی نیز به همراه یکی از دوستان به زیرزمین رفت و منتظر آمدن مهاجمان شد. بعد از قضایای فروردین ماه و حمله ماموران حکومتی به مدرسه فیضیه، عراقی به تهران آمد و تظاهرات بزرگ تاسوعا و عاشورای حسینی علیه رژیم شاه را سازمان داد. وی در آن زمان به واسطه ارتباطاتی ...
اس ام اس دهه فاطمیه به مناسبت شهادت حضرت فاطمه
بسته می شود یلی سکوت می کند، به احترام فاطمه ایام فاطمیه تسلیت باد شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب تمام غصه عالم نشسته در محراب نگاه کن که ببینی چگونه می بارد مصیبت از در و دیوار خانه ارباب السلام علیک یا بنت رسول الله باد پاییزی اگر برگ خزان را می برد مهر زهرا هم گناه شیعیان را می برد شهادت ...
تشییع آتش نشانان؛ قیام سپاس
تشییع پیکر شهدای آتش نشان حضور یافته اند. صدای قرآن همه جا پیچیده است. مردم به احترام سکوت کرده اند. عده ای پرچم به دست در حال نزدیک شدن هستند. گویا همان بچه های هیات پیروزی هستند که در هفته گذشته ساعت 3 نصفه شب به سمت پلاسکو رفته بودند و همراه با آتش نشانان برای برادرانشان که آتش را به جان خریده اند عزاداری کرده بودند. این بار هم برای عزاداری با خانواده های آن ها آمده بودند. پرچم شان را که نقشی ...
گلایه های بازماندگان آتش سوزی ساختمان خیابان جمهوری
به گزارش 9 صبح ، حادثه آنقدر بهت آور بود که خیلی ها باورشان هم نمی شد پلاسکو با آن همه عظمت و قدمت درعرض چند دقیقه بر سر ده ها نفر از آتش نشان ها و شهروندان فرو بریزد؛ خبرش خیلی زود در فضای مجازی پیچید. سایت های خبری دقیقه به دقیقه از اتفاقات پلاسکو خبر مخابره کردند، آنهایی که باورشان نمی شد خودشان به پلاسکو رفتند تا از نزدیک شاهد این ویرانی باشند تا بلکه بتوانند کاری برای آن کسانی کنند که زیر آوار مانده بودند و البته خیلی های دیگر هم از طریق سایت های خبری و ش ...
محاکمه مرد سینمایی به اتهام قتل
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی شهر فردا ، شهروند نوشت: عقربه ها ساعت 16: 19 دی ماه سال 94 را نشان می داد که اهالی محله ای در دو راه قپان با صدای فریادهای مردی درجریان یک درگیری مرگبار قرار گرفتند. 2 مرد با یکدیگر درگیر شده بودند. یکی از آنها صاحبخانه طبقه دوم یک خانه قدیمی بود و دیگری درمغازه املاک طبقه پایین همان خانه کار می کرد. در ادامه مشخص شد که صاحب مغازه املاک با ضربه چوب بیسبال ...
از پرورش ماهی تا جام حذفی کرم ها!/ سفر به اعماق متفاوت ترین الگوی آموزشی کشور
شده دارد، همراه با دو قفس و یکی دو استخر کوچک. سزاج آباد اسماعیلی دونفر از بچه ها را صدا می کند تا بیایند و روستای مدرسه را برای ما توضیح بدهند. یکی شان می رود داخل قفس مرغ ها، مرغ بزرگی را بلند می کند و مقابل دوربین عکاس ما ژست می گیرد. می گوید که اینها مرغ های پایه هشتم هستند و قرار است تا بهار از آن ها خوب مراقبت کنیم تا فصل جوجه کشی که رسید، دستگاهش را بسازیم و تخم مرغ ...
قتل با چوب بیسبال توسط مدیر قدیمی پروژه های سینمایی +عکس
اخراج شدم. دو سال قبل از این ماجرا بنگاهی را که در طبقه پایین خانه پدری مهدی بود از آنها خریدم و آنجا مشغول به کار شدم.اما مهدی و برادرهایش همیشه آشغال هایشان را مقابل مغازه ام می ریختند. چون وسواسی هستم همیشه از این ماجرا ناراحت بودم و بارها به آنها اعتراض کرده بودم. آخرین بار وقتی دیدم برادر مهدی و دوستش از پنجره اتاق زباله هایشان را مقابل مغازه ام ریختند عصبانی شدم. می خواستم مقابل در خانه شان ...
جدال ایرانیان با مرگ در زندان های مخوف استالین/ امیدی به وزارت خارجه نداریم/ بعد از چند ماه از دستگیری ...
شوروی سابق است. وی می گوید: من حدود 20 سال است در این منطقه رفت و آمد دارم و به سیستم آنجا آشنا هستم که یک سیستم واقعاً وحشتناک است. یکی از افرادی که با من در سلول بود، ایدز داشت و دو نفر هم هپاتیت C داشتند و حتی علنی می گفتند و پنهان نمی کردند. فقط یک لیوان بود که با آن آب می خوردیم؛ روزی یک وعده آب نارنجی رنگ. هر سه روز یک بار هم یک استکان چای می خوردم. به گفته ...
نگاهی به سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی
، نقش موًثری در این تحول ایفا نمودند . همچنین برقراری منظم سالانه دست کم یک جشنواره بین المللی فیلم که در بهمن ماه هر سال به نام جشنواره بین المللی فیلم فجر در کشور برگزار می گردد نیز در ایجاد علاقه به سینما در قشر جوان کشور از یکسو و توسعه این هنر نقش مهمی ایفا نموده است. خانه سینما بزرگترین نهاد صنفی تولید عوامل فیلم سینمایی در ایران است. این نهاد شامل بیش از بیست صنف قانونی است ...
وقتی در بام نفتی ایران کسی به فکر زندگی سخت زنان دستفروش نیست
آشکار و پنهان بوده که روز به روز زندگی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. این مشکلات در جامعه زنانی که خود سرپرستی خانواده را بر عهده دارند بسیار است و انگار هیچ کس نمی خواهد چشم خود را نسبت به واقعیت نگران کننده ای که در کنار آنهاست و روز به روز در حال افزایش است باز کند. برای تهیه گزارش به بازار می رویم و مستقیم به طرف کوچه ای که در آن داروخانه شبانه روزی واقع شده می رویم ...
پسری در برج همراه پسر زن جادوگر به بازار کتاب آمدند
را می خورند و آن ها را واژگون می کنند. ادی این پسر نوجوان با وحشت و ترس در آپارتمانی که هر لحظه بیم فرو پاشیدنش وجود دارد، تک و تنها با مادری که حاضر به ترک خانه نیست، سر می کند. در بخشی از این کتاب می خوانیم: همه چیز از آن باران شروع شد. مامان مایکل هر روز صبح به من می گفت: امروز چکمه هات رو فراموشی نکنی. ادی. بارانی ات رو هم همین طور. مایکل و خانواده اش در واحد کناری ما زندگی ...
واکنش خیلی تند امام به پُررویی نماینده کارتر /وحشت و دلهره در پرواز انقلاب
.... ما که نمی دانستیم چه اتفاقی افتاده است در آن لحظه وحشت کردیم اما هواپیما صد متر جلوتر ایستاد و معلوم شد که به خلبان گفته اند جلوتر بایستد. زمان خروج مسافران هم، اول حاج احمد آقا پایین آمد و داخل سالن رفت و به همراه آقایان پسندیده، مطهری و صباغیان به داخل هواپیما برگشتند و امام(ره) را پایین آوردند و امام(ره) هم به سمت بهشت زهرا(س) رفتند و آن سخنرانی معروف را انجام دادند. *خبرآنلاین ...
پدرم در کنار ستارخان و باقرخان مبارز بود/ پیشنهاد مربیگری در آمریکا را بخاطر ایران رد کردم
مکانیک شدم! دست به آچارم خوب بود و گاهی اوقات کارهای مکانیکی ماشینم را خودم انجام می دادم.به پیشنهاد یکی از دوستانم به کلاس آموزش مکانیکی رفتم و همان مرتبه اول در آزمون عملی از 100 نمره 99 گرفتم. ابتدا با جبارزادگان که مربی والیبال بود شریک شدم اما او مدتی بعد رفت اما من تا 22 سال در آمریکا مکانیکی کردم و در نهایت آن را 17 سال پیش کنار گذاشتم. حتی پمپ بنزینی نیز در آمریکا داشتم که آن را به یک ...
وصیت کرد کاری کنید که همگی در قیامت با هم باشیم
خدا دلگرمم که شما را می گذارم و می روم. بغض تلخی نشست توی سینه پری. از حرف های حمید تلخ تر اشک های زلالی بود که توی چشم های حمید جمع شده بود به زور بغضش را قورت داد و گفت : ان شاالله که صحیح و سالم برمی گردی و خودت بالای سربچه هایی. حمید از توی اتوبوس دست تکان داد و رفت و این آخرین تصویری بود که از حمید توی ذهن و قلب پری جای گرفت. ** 41روز از رفتن حاج حمید می گذشت با هم مداوم ...
رئیس جمهور توجیه کننده برخی فسادها شده است
نخواستند که چنین کاری را انجام دهند. به نظر بنده از سیاست های تعدیل اقتصادی که رفتاری منطبق با انگاره های سرمایه داری بود و 27 سال پیش در کشور پیاده شد تا به امروز، عوامل فسادزا و علل فساد یکسان و به هم پیوسته هستند و نوع و ساختار اقتصاد کشور هم در این 27 سال به سمتی رفته که طبقه خاصی در آن به وجود آمده که نه تولیدگر هستند و نه نظارت پذیر. این افراد طی این سالها ثروت زیادی اندوختند ...
حاجت گرفتن از شهید برای اعزام به سوریه/ حساسیت به بیت المال و نماز اول وقت
محمدعلی آقاعبداللهی، پدر شهید مدافع حرم، علی آقاعبداللهی در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) درباره زندگی فرزند شهیدش اظهار کرد: قبل از اینکه علی به دنیا بیاید، خدا سه دختر به من داده بود. مدت دو سال باید به ماموریت خارج از کشور می رفتم. مدتی بعد از اینکه به ماموریت رفتم، به من اطلاع دادند که پدرم فوت کرده است. برای مراسم به تهران آمدم. همسرم در آن زمان باردار بود. بعد از مراسم برگشتم و ...
سه راوی و خاطراتی از انقلاب، دفاع مقدس و سوریه/اتفاق های اسارت
هم سن و سال من به خانه ها می رفتند و ملحفه می گرفتند تا برای مجروحان ببرند. یک مرکز شهربانی نزدیک منزل ما بود که مردم حمله کرده بودند تا آن را بگیرند. روز بعد وقتی بیرون رفتیم دیدیم که کنار این مرکز، خون های بسیاری ریخته شده و بسیاری از شهدا دست خود را در خون شان زده و به دیوار ها مالیده بودند. جوی آبی که در کنار این مرکز بود و از آن به عنوان سنگر برای مبارزان استفاده می شد، تماما خون ...
اگر در فضا بمیرید، چه بر سر بدنتان خواهد آمد؟
...، همراه است. ولپ می گوید: اگر به فکر صعود به اورست باشید، باید بدانید که اگر جان خود را از دست دهید، همان جا باقی خواهید ماند . در اورست هیچ روش تجملی برای مراسم دفن و هیچ راهی برای بازگرداندن منطقی جسد به خانه برای تشییع وجود ندارد. بیش از 200 جسد در این کوه وجود دارند و بعضی از آن ها در روزهایی که پوشش برف سبک تر است، قابل دیدن هستند. هر کس به این کوه صعود می کند، باید به یاد داشته ...