سایر منابع:
سایر خبرها
تا شهادتش هر روز روزه بود
به گزارش گام نیوز آنچه در ادامه می خوانید خاطراتی از زندگی مشترک خانم پروین مرادی با سردار شهید مدافع حرم، حاج سید حمید تقوی فر است که در عراق به شهادت رسید. حاج حمید مسئول اطلاعات سپاه اهواز بود. حسن باقری که آمد هرجا می رفت شناسایی حاج حمید را با خودش می برد. بومی منطقه بود و همه جا را مثل کف دستش می شناخت. یک بار حاج حمید و حسن باقری رفته بودند خدمت حضرت آقا برای گزارش از وضعیت ...
می گفت رابطه سپاه و من مثل پدر و فرزند است / وصیت کرد کاری کنید که همگی در قیامت با هم باشیم
حمید خبری آوردی؟ گفت: خانم تقوی سردار فروزنده و تعدادی دیگر از همکاران حاج حمید دارن میان منزل شما. گوشی آیفون از دستم افتاد. لازم به گفتن نبود. حاح حمید رفته بود و به آرزوی چندین ساله اش رسیده بود. ** وقتی وارد معراج شدند حاج حمید را بعد از 40 روز دید. آرام خوابیده بود. مردی که همیشه پر انرژی بود، مدام در تلاطم بود حالا توی تابوت آرام گرفته بود. باورش سخت بود اما حاج حمید بعد از سی و چند سال مجاهدت بالاخره به آرزوی دیرینه اش رسید. هرچند شهادت تنها اجر و مزد او برای این همه سال تلاش بود. * زینب سادات سید احمدی/ جنات فکه ...
حاج داود می تواند بهترین الگو برای شناخت انسان انقلابی باشد
پایان دوران سربازی، با او همکار شدم. بعد ازپیروزی انقلاب، حاج داود وارد سپاه شد و به جبهه رفت و خدمات زیادی به کشور و انقلاب کرد. پس از پایان جنگ به کارگاه تراشکاری اش برگشت و مانند سالهای قبل مشغول به کار شد و ما دوباره همکار شدیم. دستاران در ادامه درباره روحیات معنوی حاج داوود تصریح کرد: حاج داود از دوران نوجوانی با تقوا بود. بخشی از درآمدش را صرف کمک به نیازمندان می کرد. یک روز، فرد ...
خجالت می کشم به صورت حاج قاسم نگاه کنم!
به گزارش گام نیوز وصیت نامه اش همان جمله معروف حاج همت بود که روی پوستری از تصویر حاج همت بر روی کمدش نصب کرد. جمله ای که می گفت: با خدای خود پیمان بسته ام تا آخرین قطره خونم، در راه حفظ و حراست از این انقلاب الهی یک آن، آرام و قرار نگیرم. محمودرضا بیضایی متولد 18 آذر سال 1360 در تبریز است. همان ابتدای جنگ سوریه در سال 90 به همراه تیم رسانه ای مستندسازی به سوریه رفت و به عنوان رزمنده ...
سردار سرلشکر پاسدار شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری) به روایت مادر
کرد که کسی نمی دانست در سپاه چه پست و مقامی دارد. خود ما هم نمی دانستیم. از بس که تودار بود. از بس که متواضع بود. البته یک چیزهایی به هر حال لو می رفت. مثلا یکبار که مجروح شده بود، ظاهراً پشت فرمان بود که از فرط خستگی خوابش می بَرد و به شدت تصادف می کند. منظور اینکه خودش رانندگی می کرد. راننده قبول نمی کرد. در این قید و بندها نبود. بعد از مجروحیت، او را می برند اصفهان و دوستانش زنگ می زنند، ...
لحظه شیرین اولین دیدار با شهید باقری
4 مستقرند. دانشور خاطرنشان کرد: آن روزها هنوز در جبهه ها وظایف به طور کامل تفکیک نشده بود که هر قسمت، اتاق مستقلی داشته باشند. همه تقریباً یک جا بودند؛ عملیات، اطلاعات، پرسنلی و...؛ در این گیرودار، دیدم یکی با صدای بلند ترکی حرف می زند. روحیه گرفتم. انگار دنیا را به من دادند. او هم مثل ما فرم سپاه به تن داشت. موهای بلند و فر مانندش آشفته بود. ظاهراً مدت ها بود سلمانی نرفته و سرش را شانه ...
مقام معظم رهبری در خاکسپاری کدام شهید شرکت نمود؟
این مجموعه و ساخت مجموعه های دیگر با شهادتش در روز جمعه بیستم فروردین 1372 در قتلگاه فکه ناتمام باقی ماند. آن شهید بزرگوار بر اثر برخورد با مین های باقیمانده از زمان جنگ به شهادت رسید و پیکر پاک او با حضور مقام معظم رهبری، هنرمندان و نویسندگان تشییع و در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد. همه می دانستند آن روز مراسم خاکسپاری سید مرتضی آوینی است، قرار نبود آیت الله سید علی خامنه ...
برای "حاج سعید" که خانه در دامنه آتشفشان بنا کرده است
شهدای ایران : هر چند وقت یکبار بخشی از سخنرانی های انقلابی تقطیع شده اش، جنجالی می شود و این بار هم یکی از همان سخنرانی های انقلابیش غوغایی در شبکه های اجتماعی بویژه تلگرام، به پا کرده و حسابی خبرساز شده است. اگر چه در میان اقشار مؤمن و انقلابی جامعه بویژه جوانان و همینطور بچه های قدیمی جبهه و جنگ به حاج سعید معروف است ، در محافل رسمی تر اما، سردار خطابش می کنند. خودش اما زیاد رغبتی به استفاده از عناوین رسمی ندارد . در دانشگاه و محافل علمی، مهندس قا ...
برای “کولبران” کوهستانهای غیرت و بزرگمردی
چشم انتظار و مادران اشک ها مات غم بی نانی است نان اگر در خانه بودی غم نبود جنگ نان یک واژه ی پنهانی است کاشکی ابن لفظ ما بی جان نبود تسلیت گفتن چرا ویرانی است آسمان گوید به آنان تسلیت این سر شوریده بی سامانی است تسلیت گویم براین ارواح پاک شیون و درد دلم انسانی است Share on Facebook Share Share on Twitter Tweet Share on Google Plus Share Share on Pinterest Share Share on LinkedIn Share Share on Digg Share Send email Mail ...
واگویه های تلخ همسر یکی از نگهبانان پلاسکو
وقتی اسم حیدر را از تلویزیون اعلام کردند انگار داشتم خواب می دیدم. انگار این حیدر پهلوانی شوهر من نبود. شوهر من قرار بود برگردد. پنجشنبه ساعت ده و نیم زنگ زد و پشت تلفن گفت سرکارگرم اجازه نمی دهد از ساختمان بیرون بیایم. می مانم و ساعت 12 که شیفتم تمام شد برمی گردم. اما رفت که برگردد. چهار روز بعد اسمش را از تلویزیون اعلام کردند که فوت کرده. به گزارش ایسنا به نقل از اعتماد ، لیلا اینها ...
موقع خواب اثر انگشتم را پای برگه اعزامش زد و رفت
برادرهایش را خیلی دوست داشت. ظاهراً پسرتان خیلی زود به جبهه رفت؟ بله خیلی زود رفت. جنگ که شروع شد، 12 سال بیشتر نداشت، اما از همان زمان می خواست به جبهه برود. من که از کارهایش خبر نداشتم. یک روز که از خواب بیدار شدم، دیدم روی انگشتم اثر جوهر است. بعدها متوجه شدم شب مخفیانه جوهر و استامپ آورده و از من اثر انگشت برای رضایتنامه جبهه اش گرفته است. بدون اینکه بدانم رفت جبهه. آن زمان فقط 13- 12 ...
جدایی مان سخت بود
.... خانواده مریم از شیراز آمده بودند منزل برادر معصومه و با هم آمده بودند دنبال آنها. حلیمه را هم اول از همه صدایش کردند که رفت. با اینکه به خانه برمی گشتیم، ولی بعد از این همه مدت برای مان جدایی سخت بود. به امید دیدار در آینده از هم خداحافظی می کردیم. بعدها تعریف می کردند که دایی ام گفته بود بگذارید اول پدر و مادرش بروند. ولی اولین کس که جلو آمد، خودش بود که آمد و مرا در آغوش گرفت. فامیل و آشنا ...
جشنواره فیلم فجر و بمبی که همه انتظار انفجارش را می کشند
توان در مواجهه با فیلمی گفت سازنده اش در نخستین قدم نمره قبولی می گیرد. فراوانی فیلم های خوب از بُعد فنی دستاورد مثبتی برای سینمای ایران است و نشان می دهد که در این سال ها به اندازه نیاز سینمایمان فیلمبردار و کارگردان و بازیگر تربیت کرده ایم، ولی در نهایت جشنواره نیاز به فیلم هایی دارد که یخ فضا را بشکند و بالاتر از حد وسط ظاهر شود. چیزی شبیه ابد و یک روز پارسال. آیا در میان این همه فیلم یک ...
ناگفته های زندگی امام(ره) در فرانسه؛ حفاظت 5 زن از امام درنوفل لوشاتو
در رفت و آمد بودند آن روز برای بدرقه آمدند. مرحوم سلامتیان، مرحوم مجابی، مرحوم اشراقی، کیارشی، حاج مهدی عراقی و افراد دیگری که الان نامشان در ذهنم نیست. *مرحوم اشراقی و شهید حاج مهدی عراقی به ایران نیامدند؟ مرحوم اشراقی به این دلیل بازنگشتند که همراه همسر امام و همسر حاج احمد آقا به ایران بازگردند، حاج مهدی هم برای نظم دادن به خانه آقای عسگری و منزل اجاره ای ماندند و اندکی ...
پدر دوقلوهای افسانه ای با سمّ تکفیری ها به شهادت رسید +تصاویر
این شد مقدمه زندگی ما. از هدایایی که اقوام به ما داده بودند خودرو خریدیم و خانه ای هم در شهر ری اجاره کردیم. من و محمد آقا 4 سال و 7 ماه با هم زندگی کردیم. محمد آقا نماینده ولی فقیه در قرارگاه خاتم الانبیاء بود و وقتی جنگ سوریه در گرفت با زحمت فراوان موافقت رفتنش را گرفت. چند وقتی آنجا بود، چند وقتی هم من و بچه ها را هم با خودش به سوریه برد. دوقلوی شهید پورهنگ شرح زندگی شهید ...
کسی اشک این مادر شهید را ندیده است +تصاویر
... امیدم به بازگشت آزادگان بود محمدرضا سوم مهرماه سال 1359 که به صورت رسمی چهار روز از آغاز جنگ گذشته بود مفقود شد و تاکنون هیچ اثری از پسرم به دست ما نرسیده است. با توجه به تحقیقاتی که خودمان داشته ایم محمدرضا تاکنون نخستین شهید مفقودالاثر جنگ تحمیلی است. تا پایان جنگ گمان می کردیم که ممکن است محمدرضا اسیر شده باشد اما وقتی تمام آزادگان به کشور بازگشتند باز هم خبری از او نشد و ...
برق، جان دزد کابل ها را گرفت
اما متوجه قطعی برق شد. او در جست وجوی علت قطعی برق به پشت بام و جایی که کابل های برق از آنجا عبور می کرد، رفت و در همان لحظه با جسد مرد جوانی روبه رو شد. مرد دستکش به دست داشت و تجهیزاتی که در کنارش افتاده بود نشان می داد قصد سرقت کابل های برق را داشته است. با گزارش این حادثه به قاضی میرزایی، کشیک جنایی مشهد، وی همراه تیمی از کارآگاهان راهی محل حادثه شدند. بررسی ها نشان می ...
2 شهیدی که امروز سالگردشان است
، به عضویت این نهاد مقدس درآمد. سیدامیرحسین به دلیل علاقه ای که به دروس طلبگی داشت، وارد حوزه علمیه شد و در کلاس درس حاج آقا عسگری شرکت نمود. او استعداد خاصی در فراگیری دروس حوزوی داشت. بعد از مدتی با آموزش های نظامی که در سطح شهر دیده بود، برای اولین بار به باختران اعزام شد. سیدامیرحسین در قسمت تبلیغات و عقیدتی فعالیت می کرد. تا هنگام شهادت، چندین بار در منطقه حضور پیدا کرد تا این که برای آخرین بار ...
شهیدی که امام شخصاً در تشییع پیکرش حضور یافت
صفوی یافته بود، به مریدی او گردن نهاد. مهدی پس از این آشنایی توانست به اتاق فکر فداییان اسلام راه یابد. وی در دوران پیکار فداییان اسلام علیه استعمارگران، در همه فعالیت های آنها نقشی ویژه داشت و بازوی توانمند شهید نواب صفوی به شمار می رفت. با این حال، با کودتای سازمان سیا در ایران در 28 مرداد 1332 و شکست نهضت ملی کردن صنعت نفت و شهادت نواب صفوی در 27 دی 1334، موج ناامیدی و هراس همگانی، سراسر کشور ...
قلب من به آتن نیامده است
پناهندگان سوری در آتن. پایمان که از سوریه بریده شد، پدر دیگر هیچ وقت هیچی نگفت. حالا فقط نگاه می کند. هیچ کداممان حرفی برای گفتن نداریم. مادر را آنجا تنها گذاشتیم و آمدیم اینجا. آدم ها مهربان هستند، می دانم! هر روز می پرسند که حال ما خوب است یا نه. می خواهند کاری کنند که ما حس کنیم اینجا خانه مان است. انگار هیچ کدامشان نمی دانند خانه جایی است که مادر آنجاست. قلب من از آن روز، آن موشک و آن تصویر، زیر آوارهای خانه جا مانده و با من به آتن نیامده است. این عکس را یانیس بهراکیس، عکاس خبری رویترز از پارچه سفیدی که جانان با دستان خودش ساخته و به درخت نصب کرده، گرفته است. ...
زینبی که باشیم همه ما مدافع حرم می شویم
خرداد سال 1371 که مصادف با نیمه شعبان بود زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. دو سال بعد به خاطر شرایط کاری ایشان از شهرکرد به قم مهاجرت کردیم. کمی بعد هم که به سپاه رفت و در حوزه نمایندگی ولی فقیه مشغول به خدمت شد. یکی از دوستانشان تعریف می کرد حاج آقا مسئول نمایندگی ولی فقیه در ناحیه بود. قسمت نمایندگی چهار اتاق داشت و به خاطر کمبود تجهیزات به این رده سه عدد کولر آن هم به مرور زمان تحویل دادند. شهید ...
شهید شد تا جان همرزم افغانش را نجات دهد
مأموریت های داخلی برایتان سخت بود، چطور راضی شدید به سوریه برود؟ چند بار به آنجا اعزام شد؟ علی آقا سه بار به سوریه اعزام شد. بار اول که سال 91 رفت من اصلاً با خبر نشدم به سوریه رفته است. گفته بود می روم تهران دوره ببینم. جایی هستیم که گوشی مان آنتن نمی دهد. هر بار هم که خودش زنگ می زد پیش شماره تهران می افتاد. همین طور بود تا اینکه دو، سه هفته بعد از طرف تیپ 33 المهدی برای سرکشی به خانه مان ...
خواب شهید آتش نشان مدتی قبل از شهادت
بهنام فرم اهدای عضو را پرکرده بود اما وقتی وی را به بیمارستان منتقل کردند و به شهادت رسید دکتر گفت: حتی قلب و ریه بهنام هم سوخته و امکان اهدا وجود ندارد. برای صحبت با دوستان شهید بهنام میرزاخانی قرار شد به مسجد قمر بنی هاشم در منطقه باقرشهر تهران برویم. ساعت هشت شب مراسم شروع می شد و سر وقت رسیدیم. اینجا همان مسجدی است که بهنام سال ها در آن قد کشید و بزرگ شد. همان جایی که ...
آتش نشانی که حامی ایتام بود/ شهادت در حادثه پلاسکو قبل از مدافع حرم شدن
آمد می گوید و حاضران را دعوت به نشستن می کند در همین حین مادر نیز با چادر سیاه رنگی که بر سر دارد به جمع ما اضافه می شود. خبرنگاران این بار با رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار متفاوتی داشتند این بار قرار نبود در خانه یک مددجو و یا فرد توانمند شده حضور پیدا کنیم. شهید آتش نشان امیر حسین داداشی از جمله حامیان کمیته امداد امام خمینی(ره) به شمار می رفته است او سال 93 و در زمان ...
12بهمن با زنگ انقلاب کبوترانه پر کشیدند
که شهید می آوردند، دست و پایش را گم می کرد و زود خودش را به مراسم تشییع می رساند، همیشه می گفت: ای کاش من هم شهید می شدم و بالاخره به آرزویش که شهادت بود رسید. وقتی می پرسیدیم چرا این همه از شهادت حرف می زنی، می گفت: شهادت خیلی خوب است، به شهدا می گویند خوشا به حالتان . مادر شهید فتحی پیش از بمباران خواب دیدم که عزیزه شهید می شود ولی حرفی در این باره تا روز حادثه ...
شنیدن خبر فیش های نجومی قلبم را به درد آورد/اهداف شهدا تاکید بر رعایت بیت المال و حق الناس بود
را نمی دید. تا چشم کار می کرد جنازه روی زمین بود؛ ایرانی و عراقی و البته بیشتر نیروهای غواص خودمان بودند. شوکه شده بودم از وسط راه می رفتم و می خواستم جنازه ها را شناسایی کنم. همه از دور و اطراف می گفتند اخوی بخواب و من هم در حال خودم نبودم حالی ام نبود و فقط از همان وسط راه می رفتم تا اینکه رسیدم به این کانال و یک نخل خرما افتاده بود و انگار یک پل روی کانال درست شده بود. من از زیر این نخل خرما ...
سید مصطفی و احمد وقت نکردند افشاگری کنند/حرفم را به احمدی نژاد رساندم
خوابیدن برای محافظت، همه اینها به شکل خاصی به بنده سپرده شده بود. کنیزی در خانه امام و جفت کردن کفش های امام را برای خودم افتخار می دانم. دستورپخت غذای امام در نوفل لوشاتو *چه غذاهایی را برای امام تهیه می کردید؟ تمام طول مدت در نوفل لوشاتو، ناهار حضرت امام، یک تکه کوچک مرغ، یک کف دست لپه، دو عدد سیب زمینی و دو عدد لیمو عمانی بود. برای خود بنده هم سوال شده بود. نان و ماست یا ...
حاج صفی: سپاهان بزرگ است، داور بزرگ می خواهد
داشتیم که هیچ کدام تبدیل به گل نشد. شانس با مار یار نبود. هر چه می زدیم داخل دروازه نمی رفت. باور کنید اگر تا صبح هم حمله می کردیم توپ هایمان گل نمی شد. انگار دروازه نفت آبادان طلسم شده بود و خدا خیلی دوستشان داشت که یک امتیاز را گرفتند و رفتند. اگر بدشانسی های ما تمام شود، از بازی مقابل پیکان بردهایمان را شروع می کنیم تا شاید بتوانیم ذره ای از محبت و حمایت هواداران را جبران کنیم. _ از ...
برگزاری اولین یادواره شهدای تاکسیران شهر تهران
.... لذا مایه مباهات ماست که خانواده بزرگ شهدای تاکسیران با حضور در این یادواره ، آذین بخش این محفل نورانی شده و ما را در توسعه و گسترش فرهنگ ایثار وشهادت یاری نمایند. نجفی یادآور شد: دبیر خانه مرکزی این یادواره همه روزه از ساعت 8 الی 18 به جز روز های تعطیل آماده دریافت و ثبت شهدا معرفی شده از طرف تاکسیرانان و شهروندان عزیز است. به همین منظور تاکسیرانان و شهروندان تهرانی می توانند ضمن تماس با سامانه 1888شهرداری تهران و یا دبیرخانه مرکزی یادواره به شماره 88404726 در جهت شناسایی و معرفی هرچه بهتر این شهدا اقدام کنند. ...
پدر و برادرم برای عمل به امر ولی زمان از جان گذشتند
خودش همسر شهید است، رفتن برادرتان سخت بود؟ بله خیلی سخت بود، اما ابراهیم مادرمان را قانع کرد. به مادر گفته بود می روم زیارت و کمی بعد برمی گردم. 16 مهرماه سال 1392 رفت. شهید جزو اولین گرو های اعزامی از قم بود که بعد از 45 روز حضور در منطقه به شهادت رسید. بعد از اعزام هم هرگز با ما تماس نگرفت. تلفن همراه خودش را نبرده بود. ما خیلی منتظر شدیم امروز فردا می کردیم که حتماً تماس می گیرد ...