سایر منابع:
سایر خبرها
انصار حزب الله فیلم ام را از پرده پایین کشید اما من خود حزب الله ام
. کیمیایی ادامه داد: ترسیدم شاید اتفاقی برای پدرم بیفتد و به خودم گفتم شاید خودت را نتوانی ببخشی. ما جوان ها اگر فیلم بسازیم گوجه فرنگی هم سمت مان پرت کنند عیبی ندارد اما پدر من 50 سال است در این سینماست و از نسل دیگری است و حس کردم اگر واکنشی نشان ندهم خودم را نمی توانم ببخشم. سعید سهیلی نیز در توضیحی اضافه کرد: بچه های مطبوعات حرمت نگاه می دارند اما باید بگویم برای هر فرزندی ...
روایت زهرا حسینی از یک تحول عجیب
. تا صبح روز بعد ادامه دادم و عمیقا احساس پوچی می کردم. با خود می گفتم اگر من مرد هستم پس این دختر دیگر کیست؟ قرار بود دو چهره نظامی و سیاسی را ترور کنم او ماموریت داشت تا دو نفر را ترور کند تا در فضای رسانه ای، قتل هرکدام را گردن جریان سیاسی دیگر بیاندازند.دو چهره شناخته شده نظامی و سیاسی سوژه های او بودند. اما همه چیز عوض می شود. کتاب دا را می خواند، متحول می شود و خودش را به ...
مرد بود، مرد ماند
. مادرشوهرم از عمه من که با هم دوست و هم مسجدی بودند، می خواهدکه دختری خوب برای آقا مصطفی پیدا کند که نهایتا این ماجرا به معرفی من و خواستگاریم از خانواده در اواخر سال 50 منجر می شود. البته بعد از اینکه آمدند خواستگاری، پدر من به خاطر اینکه درگیر کاری بودند، از آنها خواستند که صبر کنند و کمی دست نگه دارند. یعنی ابتدا شما جوابی به آنها ندادید؟ طبق خواسته پدرم، نه جواب رد دادیم نه جواب ...
کارگردان گشت ارشاد در نشست فیلم: کیمیایی را در اندازه خودمان پایین نیاوریم
.... پولاد کیمیایی در توضیح رفتارش در حاشیه نشست قاتل اهلی نیز توضیح داد: پدر من 50 سال است که در این سینما فیلم می سازد و باید احترامش حفظ شود. من نگران حال پدرم بودم که آن واکنش را نشان دادم. حمید فرخ نژاد نیز با تأکید بر سختی حوزه فیلمسازی در ایران، افزود: کار کردن در حوزه طنز نیز به دلیل طاقت پایین جامعه مشکل تَر می شود. اشکال نقد در ایران این است که در خلاء مسائل نقد می شوند و سینمای امریکا را وسط می آورند. فضایی که ما در آن نفس می کشیم، بسیار مهم است. ...
محمدجواد ظریف:اوباما و ترامپ هیچ کدام علاقه ندارند به برجام کمک کنند/ آقای ترامپ!سیاست خارجی با معامله ...
المللی و متغیرهایی که در جامعة بین المللی وجود دارد بسیاری از شعارهایی که آقای ترامپ در دوران انتخاباتی، مطرح کرد یا دیگران مطرح کرده اند غیرقابل حصول می شود. این درست که ایشان تلاش دارد به وعده های انتخاباتی که داده است عمل کند، اما بسیاری از این وعده ها، باتوجه به واقعیات جامعة بین المللی معلوم نیست چندان شدنی باشد و واقعیت ها بعد از چند هفتة اول که شرایط هیجانی است خودش را تحمیل می ...
مبارزات انقلابی آیت الله خامنه ای به روایت ناطق نوری/ ماجرای تحصن جامعه روحانیت پس از 12 بهمن
آقایان دیگر هم بودند. منتها شخصیت رهبر معظم انقلاب برای ما - به خصوص ما طلبه های تهرانی که حجره مان هم در مسیر ایشان بود - برجستگی ویژه ای داشت. اصل مطلب این است که علاقه و ارادت من به ایشان از همان سال است و هرچه زمان گذشت، بیشتر شد. پایه ی این علاقه و ارادت متعلق به همان سال هاست. علتش هم این بود که ایشان از همان اول، به عنوان یکی از فضلای مدرسه و حوزه بودند. رفتار ایشان با یک متانتی توأم ...
خاطراتی از زنان مدافع خرمشهر
.... آن زمان من هنوز امام را نمی شناختم و اولین بار بود که این اسم را می شنیدم. همین باعث کنجکاوی من شد. از آن به بعد من به دنبال جواب این سوال بودم که امام کیست؟ بعد از پرس وجو شنیدم که این شخص یک مرجع تقلید بزرگ است که با رژیم شاه مخالفت می کند و برای همین، خواندن رساله ایشان را ممنوع کرده اند. این نقطه آشنایی من با انقلاب و امام و شروع فعالیت های من بود. *** کم کم سر و کله ...
پای شرافت حرفه ای می ایستم
عنوان کسی که تجربه آن دوران را دارید پیشنهادی در راستای بازگشت به آن فضا و موقعیت بدهید، چه می گویید؟ هر چیزی زمان خودش را احتیاج دارد. مثلا من نمی توانستم هشت سال پیش بگویم که ما همه آدم های بی گناهی هستیم که به بی هویتی محکوم شده ایم اما امروز می توانم این را بگویم. الان زمان گفت وگوست و می شود حرف زد. برای همین فکر می کنم هیچ چیزی بهتر از رودرروشدن و حرف زدن و پاسخ دادن و پاسخ گرفتن به ...
واکنش بازیگران به انتخاب نامزدهای بخش سودای سیمرغ +تصاویر
هفتم - با خودم می گفتم که تمام سناریوی قاتل اهلی در همان مصاحبه مطبوعاتی برج میلاد مو به مو پیاده شد . تقابل سروش معرفت با پیساروی سرمایه ! اما استاد ای کاش علنی نمی شد . مگر خودتان در فیلمنامه ننوشته اید که رسانه ای شدن این اختلاف ها به حذف و ترور یک طرف ماجرا می انجامد ؟! فرمودید دیگر . هشتم - راستش را بخواهید من آقای قوچانی را هم دوست دارم . هر چند هنوز ریالی از دستمزد من را نداده ...
متن ترانه آهنگهای آلبوم آینه قدی از مهدی یراحی
پیش تو اقرار میکنم اگه گناهه عشق من دوباره تکرار میکنم متن آهنگ تو که میرفتی / ترانه : رضا شاهین از من نباید هیچ تاثیری تو حال و روز زندگیت باشه ساکت نشستم ساکتو جمع کن شاید قراره کمرم تا شه تو روزگارم رو نمی فهمی مثل زمان زنگ آشوبم بعد تو هرکی حالمو پرسید میگم خیالت جمع من خوبم تو که میرفتی حواسم میرفت جهانم میرفت با دو تا چشم خودم دیدم ...
عبدالمجید معادیخواه: هیچ کس به اندازه هاشمی ظالمانه نقد نشده است/ هاشمی نگذاشت خلخالی نخست وزیر شود
حضورش برای ما این برکت را داشت که ما بتوانیم به اسناد جامعه روحانیت مبارز بعد از انقلاب دسترسی پیدا کنیم. اما آقای هاشمی آنقدر احتیاط داشت که مسائلی که نباید لو می رفت، لو نرفت، در چنین محفلی هم مطرح نمی شد. به عنوان نمونه که ما خواستیم جزوه ولایت فقیه امام را منتشر کنیم. ولایت فقیه امام که از رادیو بغداد پخش شد، من به آقای هاشمی گفتم این جزوه را باید تکثیر کنیم. ایشان گفتند فعلا نمی شود چون ...
گفتگو با - حامد همایون - ، خواننده جوان موسیقی پاپ
می گویند در ایران تعداد خواننده ها از مردم عادی هم بیشتر است! هر خواننده که کارش را شروع می کند، از خودم می پرسم چطور جرات کرده در میان این همه خواننده وارد عرصه شود. شما چطور جرات کردید وارد این حوزه شوید؟ به نظرتان خیلی شجاع هستم؟! برداشت من این است که خیلی محکم جلو آمده و می شود گفت شجاعانه حرکت کرده اید. همیشه گفته ام حامد همایون یک شخص خاص نیست. ما یک مجموعه ...
لحظه های ماندگارانقلاب در گفت و گو با عکاسان
نشان می دهد انقلاب به پیروزی رسیده. زندی می گوید: این عکس در روز 23 بهمن گرفته شده، یک روز بعد از پیروزی انقلاب. آنجا سنگر ساختمان تلویزیون است و اغلب افراد مسلحی که می بینید، کارمندهای خود تلویزیون هستند که مسلح شده بودند و از آنجا مراقبت می کردند. من آن زمان هنوز کارمند تلویزیون بودم. عکس دیگری که در مجموعه عکس های مریم زندی به مخاطب فرمان ایست می دهد، مردی است که روزنامه اطلاعات را بالای سرش ...
دام پسرجوان دست و دلباز برای دختر دانشجوی مطلقه
... بهترین کسی که می شد همراهم باشد، مهسا، هم دانشگاهی و دوست دوران کودکی ام بود. شیلا ادامه داد: با او تماس گرفتم و ساعتی بعد از دانشگاه به محل قرارمان آمد و من ماجرا را طور دیگری برایش تعریف کردم. به دروغ گفتم که هرمز از کسی طلب دارد و چون پولش را نمی دهد می خواهد با پول های او خرید کند. اما مهسا قبول نکرد و من به ناچار با هرمز تماس گرفتم و او خیلی سریع خودش را به محل قرار رساند. آنقدر اصرار ...
منوچهر هادی: مانند اصغر فرهادی نابغه نیستم
عنوان نویسنده مهم بود که حق الزحمه اش را هم بگیرد و مبلغی که من به او گفتم پنج تا 10 میلیون بود. البته نظرش روی 40، 50 میلیون بود اما به او گفتم این پول را ندارم. او رفت و دو سال بعد دوباره فیلمنامه را آورد. من هم به او گفتم همین حالا 10 میلیون تومان پول به تو می دهم. اما اگر در ادامه واقعا تهیه کننده ای پیدا کردم که پول خوبی به من بدهد و شرایط ایده آل بود خودت را مستقیما با سرمایه گذار طرف می کنم ...
پولاد کیمیایی: حال پدرم بد بود و مجبور شدم آن حرف را بزنم!
دلیل اینکه فیلم به مدت زمان واقعی نرسیده و می بایست نود دقیقه تمام شود اما صد و شش دقیقه شد. من یادم است اولین فیلمی که ساختم مردی شبیه باران بود که آن زمان به مرحوم امامی گفتم برخی سکانس ها را دربیاورید. یادم است آن سکانس ها ماند و بعد از جشنواره خارج کردیم و برای این فیلم هم چنین چیزی مطرح شد. وی در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره اینجا سبک سهیلی سخیف شده و علت آن چیست، گفت: البته این پرسش نبود ...
سهیلی: من خودم حزب الهی هستم!
از حقوق اولیه و مسلم هر انسانی است و نباید کسی بخاطر دوست داشتن بعضی چیزها مورد ملامت قرار گیرد و یا بخاطر دوست نداشتن چیزهایی ملامت شود. سهیلی افزود: رعایت این حق در سینما خیلی کمتر دیده میشود چون تا فردی اعلام می کند چیزی را دوست ندارد مورد تهاجم قرار می گیرد. هیچ کارگردانی حق ندارد از کسی که فیلم او را دوست ندارد دلخور شود. وی ادامه داد: وقتی من فیلم می سازم همه می توانند ...
واکنش بازیگران سینما به انتخاب نامزدهای بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر+عکس
برایم ارزش داشت که لازم بدانم باز هم از اخلاق حرفه ای و مثال زدنی ایشان تقدیر کنم ششم - گفتم پرستویی .... ای کاش او ستاره ی فیلم می ماند . می دانم که شما هم ته قلبتان به همین نتیجه رسیده اید . هر چه باشد شما قهرمان را هزار بار بهتر از ما می فهمید هفتم - با خودم می گفتم که تمام سناریوی قاتل اهلی در همان مصاحبه مطبوعاتی برج میلاد مو به مو پیاده شد . تقابل سروش معرفت با پیساروی سرمایه ! اما ...
ترس و لرز در سریال آینه سیاه
رادیویی یا تلویزیونی است که در هر فصل یا قسمت از داستان و بازیگران متفاوتی استفاده می کند. دستوپیا یا پادآرمانشهر جامعه ای خیالی در داستان های علمی- تخیلی است که در آن ویژگی های منفی،برتری و چیرگی کامل دارند و زندگی در آن دلخواه هیچ انسانی نیست. چنین جوامعی گونه ای دنیای وانفسا هستند. این جوامع در زمان هایی بد و شوم ترسیم می شوند که می توان آن را دوره بدزمانگی یا دُژگاهی نام گذاشت. آینه سیاه ...
طنز؛ من عذرخواهی نمی کنم
آشنا شدم. این را هم مدیون معلمم هستم که وقتی مساله ریاضی را نمی فهمیدم مکررا می زد پس کله ام و می گفت: بگو ببخشید. بعد من را پیش مدیر مدرسه برد و گفت: این بچه نمی فهمه! چیکار کنیم؟ مدیر گفت: تازه شهریه اش رو هم پرداخت نمی کنه! معلم یک بار دیگر زد پس سرم و گفت: بگو ببخشید! بعد با پدرم تماس گرفتند که بیاید و تکلیف مرا روشن کنند. پدر آمد. گفتند شهریه نداده اید. پدر که نمی توانست بگوید ندارم ...
پل آستر:این رمان یک فیل است!
گاردین اخیرا مصاحبه ای با پل آستر نویسنده کتاب اوهام و سه گانه نیویورک منتشر کرده که آن را در ادامه می خوانید: پل آستر در دهه های اخیر، حضور درخشانی در عرصه ادبی جهان داشته؛ سه گانه نیویورک در میانه دهه 1980، او را به عنوان یک نویسنده مد روز به دنیا شناساند. شهر شیشه ای ، اولین رمان این مجموعه درباره نویسنده ای است که با یک کارآگاه خصوصی به نام پل آستر اشتباه گرفته می شود. این اثر یک ...
آنها را به خدا واگذار می کنم
...، تیمی خریداری شد و از دسته سه به دسته دو و بعد هم به دسته یک صعود کرد. در لیگ دسته یک، سال اول تجربه خیلی خوبی داشتیم، اما در سال دوم یک سری مسائل اتفاق افتاد و حمایت های لازم از این تیم نشد، حتی در بحث مالی که مربوط به خود ما بود. پس از آن نظری برای ادامه فعالیت در فوتبال نداشتیم و به شخصه در هیات مدیره مخالف این امر بوده و می گفتم تمام تمرکزمان را روی بحث فوتسال و سرمایه گذاری در این رشته ...
نگاهی به زندگی و شهادت محمد برمال، از شهدای قرآنی لرستان
...، سیاسی، مذهبی شرکت فعالانه داشت و علاقه وافری به ورزش فوتبال داشت. شهید برمال عاشق امام خمینی(ره) بود و همواره گوش به فرمان ایشان بود وی دوران ابتدایی تا دبیرستان را با موفقیت به پایان رسانید و پس از اخذ دیپلم در کنکور سراسری داشنگاه ها شرکت کرد و وارد تربیت معلم و دانشگاه تهران شد.اما چون شهید عاشق و شیفته شهادت بود سنگر دانش را رها کرده و به سنگر جنگ و جهاد پیوست و پس از 18 ماه ...
بصیرت پدر برایم ستودنی بود/ فیش های نجومی نتیجه پرتوقعی بعضی هاست
دست به دو نیم تقسیم کرد تا به ما هم بدهد. من با همان لحن کودکانه ام بسیار شاد شدم و به او گفتم: دایی جان عجب زوری دارید و قوی هستید . ایشان هم به من گفت: قدرت را شما داشتید، که نظامیان را مجبور به ملاقات دادن کردید ایثارگرتر از همه شهدا... * رابطه پدر باهم چگونه بود؟ بسیار عالی؛ مادرم سید هستند و این علاقه پدرم به ایشان را بیشتر می کرد. شاید فکر کنید که کسانی که ...
درباره فاطمه؛ ست المشایخ
گرفته تا همسر و دختر او. مسلماً فرزندانی که پدری چون شهید اول دارند و در دامان مادری فاضله چون ام علی رشد می کنند، جز این هم نمی توانند باشند. بانویی دانشمند، پارسا، فقیه و عابد که شهید از او تمجیدها کرده است و زنانی که مسأله و مشکلات خود را به او عرضه می داشتند، برای پاسخ به همسرش ارجاع می داد (1). به گزارش مهرخانه ، در تکریم و یادبود مقام علمی و دینی و اخلاقی فاطمه، ام الحسن همین نکته ...
قَلندری به روایت محقق، شایگان، دینانی، دامغانی و پورجوادی/ شب زنده یاد سیدجلال الدین آشتیانی
رفیق بود! * ایشان فقه می دانست، اصول را خوب می دانست، ادبیات را خوب می شناخت و یکی از خوش خط ترین آدم های روزگار ما بود، ولی با این همه عاشق فلسفه بود. با فلسفه عنوان داشت. کسی او را به عنوان فقیه قبول نداشت. این در زمان قم و طلبگی بود. بعد وقتی که دانشکده الهیات مشهد تأسیس شد از ایشان به عنوان خبرگان بی مدرک برای تدریس دعوت کردند و ایشان استاد شد. من چندین سال هم در مشهد با ایشان در گروه ...
تشویق هایی که من را قاری قرآن نگاه داشت/ آباده؛ سرزمین سرودهای ماندگار
مرکز آموزش های هوایی شهید خضرایی به تهران آمدم و به لطف خدا پذیرفته شدم و در آن زمان در جلسات قرآن گردان و گروهان هایی که در مرکز آموزش های هوایی شهید خضرایی برگزار می شد، شرکت می کردم. از محضر چه اساتیدی بهره گرفته اید؟ همان طور که گفتم نخستین استاد قرآنم و یا بهتر بگویم مشوقم، پدرم بود، بعد از وی امام جماعت شهرمان حجت الاسلام هاشمی و از هنگامی که وارد نهاجا شدم از سال 1372، دو سال ...
کلاس زندگی آقای ناظم
دغدغه مسکن و خوراکم را نداشتم. موقع مصاحبه، اینها را با صداقت تمام گفتم. فراموش نمی کنم فرد گزینش گر را که نگاهی به من انداخت و با اطمینان گفت: علاقه مند می شوی. و همینطور شد. آنقدر عاشق کارم و مدرسه هستم که به همکارانم می گویم مگر مرگ بتواند بین من و شغلم جدایی بیندازد. آقای لایی 17سال تمام با مدرک دیپلم آموزگار بود و بعد به سختی درسش را تا مقطع لیسانس ادامه داد. او تعریف می کند: 3روز در ...
محمدرضا اصلانی؛ هنرمندی همه فن حریف (2)
.... هم در رشت و هم در تهران خیلی پرسه گردی می کردم، البته در رشت خیلی کمتر چون فقط تا دیپلم در رشت بودم و محیط زندگی من محدود می شد به خانه ما که ته یک کوچه بود و یک مدرسه ابتدایی که سر خیابان نزدیک خانه ما بود و بعد همان مدرسه ابتدایی به یک متوسطه اول و بعد از سه سال به یک دبیرستان ادبی تبدیل شد و من هم که به ادبیات خیلی علاقه داشتم، در همان مدرسه ثبت نام کردم. پس زندگی من در رشت فقط یک خانه ...