سایر منابع:
سایر خبرها
در دولت هیچ خبری از عملیاتی شدن مهندسی فرهنگی شنیده نمی شود/ در فتنه، زیرآب قانون اساسی را زدند/ هر سه ...
وظیفۀ انقلابی ام عمل بکنم و حق انقلاب را بخواهم ادا بکنم، این یک بخش قضیه بود، یک بخش دیگر هم به عنوان یک پدری که می دیدم اینها هم سن بچه های خودم هستند، اینها را مانند بچه های خودم می دیدم و دلم برای آنها می سوخت، گفتم چرا اینها باید برحسب یک توهم دچار یک موقعیتی بشوند که خلاف مصالح خودشان هم عمل بکنند. 9 دی امسال من خودم کم و بیش بعضی از شهرها و محافل رفتم، مثلا در تهران یک مسجدی ...
ماجرای خلق صدای کارآگاه گجت و رئیس کلاه
بگویم با حضور فرزندانم در این حیطه مخالف بودم چراکه معتقد بودم کار ما بسیار بی رحم است. اما در کنار این به آنها گفتم اگر فقط عاشق این کار هستید پا به این حیطه بگذارید، چراکه عشق خیلی از ناملایمات را برایتان هموار می کند و انتخاب را به عهده خودشان گذاشتم. الان نیز هر کدامشان نزدیک به 20 سال است که در این حیطه فعالیت می کنند و من نیز همیشه در اغلب آثارم از حضورشان بهره می برم. ** در کارنامه ...
به پول دزدی احتیاج داشتم، نه اسمش
نمی کردم؛ من موتورسوار بودم. ترک نشینم کیف را می قاپید و فرار می کردیم. با پول های سرقتی چکار کردی؟ خرج تفریح کردم. چطور آزاد شدی؟ با سند یک میلیارد و نیمی. همدستانم هنوز بازداشت هستند. من چون سند داشتم موفق شدم بیام بیرون. چند نفر بودید؟ 9 نفر، همه بچه محل بودیم. روزی چند تا؟ فرق می کرد. بستگی به سوژه بود. هر ...
شهیدی که آرزویش، شهادتِ در سجده بود
دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم. یکی از دوستان می گفت: در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است فکر کردم نماز می خواند، اما دیدم هوا کاملاً روشن است و وقت نماز گذشته، همه تجهیزات نظامی را هم با خودش داشت. جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم دستم را روی کتف او گذاشتم، به پهلو افتاد. دیدم گلوله ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده، آرام بود انگار ...
نسبت یک بازیگر زن با دکتر مصدق
: فیلم ماهی کامبوزیا پرتوی اولین تجربه ام بود، ایشان برای فیلم گلنار با دفتر مادرم کار می کردند و من هم همیشه آنجا بودم، به مادرم پیشنهاد دادند که من نقش گلنار را بازی کنم که مادرم موافقت نکردند، قبل از این فیلم آقای پرتوی داشتند ماهی را کار می کردند و قرار شد نقش کوتاه یک دختر بچه را بازی کنم و ابتدا ماهی و بعد گلنار را بازی کردم. شاکری درخصوص شهرتی که نقش گلنار برایش ایجاد کرد، گفت ...
امید حاجیلی: نظر منتقدین اصلاً برایم مهم نیست!
جدید و استقبال از اجراهایش گپ زدیم. فاصله زمانی بین انتشار دو آلبوم تو حدود هشت سال شد و این زمان زیادی است. دلیل این فاصله زیاد چه بود؟ حدود 7 سال طول کشید تا آلبوم اول من که در فضای موسیقی لاتین کار شده بود مجوز انتشار گرفت و در نهایت آذرماه سال 87 توسط شرکت ایران گام منتشر شد. بعد از آن من درگیر نوازندگی، آهنگسازی و تنظیم برای خوانندگان مختلف شدم و مدتی هم رهبر ارکستر رضا ...
شخصیت هدفمند آیت الله هاشمی
شد خواه ناخواه ارتباطات بیشتری بود اما ایشان دیگر خیلی در قم نماندند و رفتند تهران. پس از انتقال به تهران هم گاهی با ایشان بودیم، تا آنجا که من یادم هست دو روز نهار پیش ایشان بودیم، یک روز تنها من بودم، یک روز من، مرحوم آقای مطهری و آقای زین العابدین قربانی که الان امام جمعه رشت هستند، هر سه نهار را پیش ایشان بودیم. یک روز هم بعد از زندان یک ماهه در سال 51 من نزدیک ...
کودکان بی گناه قربانی مادران شیشه ای
جدا شوم. مجبور شدم در خانه شوهر معتادم بمانم. با دود و آه این زندگی بسازم و بسوزم. او برای این که صدایم درنیاید و دست از اعتراض هایم بردارم، مرا هم گرفتار مصرف مواد کرد. زمانی که به خودم آمدم من هم در منجلاب اعتیاد و شیشه گرفتار شده بودم. او حتی مجبورم می کرد برای تامین موادمخدر همراه او موادفروشی کنم. شوهرم در جریان خرید و فروش مواد گیر افتاد و به زندان رفت. من مانده بودم و یک زندگی نکبتی و بی پولی ...
توصیه های آیت الله هاشمی قبل از فوت به زوج های جوان چی بود؟
کرده ایم اما بنا داریم برای یک ماه دیگر مراسم بگیریم، اما ایشان سفارش کردند که اگر تحقیق کرده اید، عجله کنید چه دلیلی دارد که بخواهید مراسم را عقب بیندازید. *من خودم مخالف بودم که این ازدواج سریع انجام بشود و یا زودتر مراسم عقد را بگیریم اما ایشان به ما سفارش کرد که اگر جمع بندی تان نهایی شده، مراسم را برگزار کنید و من امروز خیلی خوشحالم که سفارش ایشان را گوش کردم؛ چرا که اگر چنین نمی ...
12 عبارت به ظاهر درست که موجب اخراج شدن شما می شود
...: داشتم فکر می کردم... دلت می خواد با هم بریم سینما؟ 10. شوخی کردم سخن کنایه آمیز از شایع ترین شکل های بروز پرخاشگری منفعلانه است. اگر شخصی حرفی بزند که شما را ناراحت کند و بعد هم این عبارت را بیان کند، می فهمید که اصلا شوخی نمی کرده است. اتفاقا منظورش همان چیزی بوده که گفته، اما الان سعی دارد عقب نشینی کند و احساسات واقعی اش را مخفی کند. این عبارت به خصوص زمانی مخرب است که ...
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودک و نوجوان: نقش کانون حاکمیتی است
از کارهای اساسی کانون بعد از تاسیس بود. بله، خب پایه ریزی اش از همان زمان شد اما خوب توسعه پیدا کرد. وقتی من وارد کانون شدم 85 مرکز سیار داشتیم و الان 126 تا هست و با تعدادی که داریم روی شان کار می کنیم تا آخر سال 95 به 170 مرکز می رسد. یعنی در طول 50 سال، 85 مرکز داشتیم و حالا در طول سه سال 85 مرکز دیگر به آن اضافه می شود. **یک خرده آمار عجیبی نیست؟ اینکه چرا ...
زندگی مردی که دستپخت مادرش را می خورد فروپاشید
ایران آنلاین / همسر این مرد که همراه او برای درخواست جدایی به شعبه 268 دادگاه خانواده آمده است در توضیح ماجرای زندگی اش به قاضی می گوید: آقای قاضی شوهرم دستپخت مرا نمی خورد. او هر شب به خانه مادرش می رود، شامش را می خورد، ناهار فردایش را هم می گیرد و به خانه می آید. هر بار هم که اعتراض می کنم، خیلی راحت می گوید از دستپخت تو خوشم نمی آید و به دستپخت مادرم عادت کرده ام. نمی توانم این رفتارش را تحمل ...
انتقادعطاءالله مهاجرانی از سخنان عبدالکریم سروش درباره آیت الله هاشمی رفسنجانی
.... در اینجا صلاحیتش توسط شورای نگهبان رد شد. کسی با آن مجموعه شخصیتی، ارزشی، سابقه و نقش داشتن در انقلاب اسلامی حالا با کارگردانی وزارت اطلاعات، ایشان را رد صلاحیت کردند؛ اما یک ذره ایشان در این قضیه دلخور نشد! به آقای ناطق نوری گفته بودند آن شب، شب راحتی بود و من راحت خوابیدم. من نگران کشور بودم و گفتم بیایم خودم را عرضه کنم و حالا این ها گفته اند نه! خب بار مسئولیت را از من برداشتند و حمایت از ...
وقتی زن چهارم مرد موادفروش، سومین عروس یک سابقه دار شد!
.... او 52 ساله بود و همه نوع موادی مصرف می کرد. 5 سال بیشتر نتوانستم تحملش کنم و جدا شدم.فکر می کردم این جدایی پایان بدبختی هایم است اما وقتی پدرم به خانه اش راهم نداد فهمیدم از چاله به چاه افتادم" سپیده دستی بر شکمش گذاشت، در حالی که گریه می کرد ادامه داد: "سرگردان خیابان ها بودم. خودم هم نمی دانستم باید کجا بروم. بی هدف اولین خودرویی که برایم بوق زد سوار شدم. کیارش را اولین بار آنجا ...
داستان مانند منظومه شمسی است
... سلیمانی نیز پس از منصوریان گفت: چون تم رمان بعدی من من از گورانی ها می ترسم ترس است، باید اشاره کنم که من خود به نوعی ترس را وجودی کرده ام و زیسته ام. من 15 ساله بودم که انقلاب پیروز شد، بعد جنگ شد و بعد درگیری های مختلف پیش آمد بعد هم دچار وضعیت اقتصادی اسفناکی بودیم. حتی من همین چند سال پیش یک گونی ماکارونی و قند خریده بودم برای روز مبادا که اگر خدای نکرده جنگی در بگیرد غافلگیر نشویم! بله ...
این دختر25ساله از مردان دلربایی میکرد/ همدستانش افراد اغفال شده را شکنجه می کردند!
بستری است. در پی دریافت این خبر، بلافاصله گروه ویژه کارآگاهان با کسب دستوراتی از قاضی حسینی عازم مرکز درمانی شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. این مرد 45 ساله مغازه دار که روده هایش پاره شده و مورد عمل جراحی قرار گرفته بود گفت: برای گرفتن پول کالایی که فروخته بودم از خانه خارج شدم اما ناگهان چند نفر روی سرم ریختند و مرا به این روز انداختند اما من مهاجمان را نمی شناسم ومکان آن ها را نیز نمی دانم ...
گفت وگوی خواندنی با حامد همایون، پرسپولیسی دو آتشه و عاشق تفکرات کی روش
طبیعتاً مثل همه هنرمندان برای خودت الگویی داری؟ بله. کریس دی برگ. موسیقی و کشاورزی با هم تناقض ندارد؟ نه. کششی بین من و موسیقی وجود داشت که باعث می شد وارد هر مسیری که می شوم به موسیقی هم بپردازم. موسیقی در من تحولی بزرگ به وجود آورد. البته خواسته خانواده چیز دیگری بود ولی انگیزه و تلاش من همه را مجاب می کرد. در دانشگاه هم بلافاصله به گروه موسیقی ملحق شدم. جایی خوانده ...
نوجوانی 17 ساله به خاطر 70 هزارتومان قاچاقچی شد!
که خودم را گرفتار کردم و پدرم را به مصیبت انداختم. در ادامه قاضی عبداللهی- رئیس شعبه چهارم دادگاه کیفری- از متهم نوجوان به پرسش و جو پرداخت و گفت: محمد چند کلاس درس خوانده ای؟ تا اول دبیرستان. اما به خاطر مشکلات مالی خانواده ام نتوانستم ادامه تحصیل بدهم. اما عاشق درس بودم! برادر یا خواهری هم داری؟ فقط یک برادر دارم که کوچک تر از من است. ...
کارشناسی داوری: اخراج؛ تکرار پنالتی پرسپولیس
...> گل سپاهان هم یه بازیکن سپاهان زودتر تو محوطه امده چرا او ضربه رو نمیگین باید تکرار میشد؟ بیطرف باشید حرف حق بزنید خداوکیلی جان عزیزتون اینا کارشناس داوری هستن؟ رود نیل گفته گلر سپاهان باید اخراج میشد. ایشون از قانون خبر ندارن؟ کارت زرد داشتو اون قدیم بود که این حرکت قرمز داشت... بالاخره تکرار پنالتی یا خطا به نفع سپاهان؟ تمومش کنید بابا! مردود بود باید تکرار میشد ...
پلنگ جویبار از زخم هایش می گوید
... *در روزهایی که آسیب دیده بودی شایعات زیادی به گوش می رسید. خیلی ها می گفتند یزدانی دیگر نمی تواند راه برود اما همه در فرودگاه دیدند که با پاهای خودت راه می رفتی. واقعاً نمی دانم چرا این شایعات را درست می کنند. الان شرایطم خیلی خوب است. من یک سری حرف ها می شنوم که خودم هم تعجب می کنم. نمی دانم از کجا و با چه معیاری گفته بودند نمی توانم راه بروم. *با این شرایط یزدانی ...
دستمال سرخ ها چگونه تشکیل شدند
برادر دیگری فرماندهی گردان را برعهده داشت. اما آدم نرمی بود و بچه های این گردان هنوز به نظم و نظام درستی نرسیده بودند. بعضی های شان موقع صبحگاه با دمپایی می آمدند یا پوشش لباس فرم را رعایت نمی کردند. قبل از تحویل سال 59 حکم فرماندهی گردان را گرفتم و از فروردین هم رسماً در گردان وارد عمل شدم. دیدم بعضی نیروهای گردان پرادعا هستند. بنابراین راست کار خودم بودند! گفتم هر کس می خواهد برود بسم الله. اما ...
اقدام بی سابقه هاشمی برای تصویب مترو در دولت موسوی
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا صنعت و توسعه نوشت: غلامرضا شافعی چهره نام آشنایی در حوزه مدیریت، صنعت و تعاون است. او نخستین وزیر تعاون جمهوری اسلامی است که از سال دوم کابینه هاشمی به جمع وزرای دولت سازندگی پیوست اما در دولت جنگ هم، مسئولیت مهم وزارت صنایع را برعهده داشت. شافعی که از همان سالها سابقه حضور در سازمان برنامه و بودجه را در کارنامه دارد، امروز هم در این سازمان حضور دارد و معاون فنی و توسعه امور زیربنائی سازمان است. مصاحبه با مهندس شافعی درباره رئیس جمهور فقید جمهوری اسلامی، سرشار از نکته هایی ناب از تاریخ صنعت و ...
شهدا واسطه ازدواج من و حسین شدند
عمل کنم. فقط که نباید حرف بزنیم. باید روزی در میدان امتحان به تکلیف عمل کنیم. من خیلی عاطفی بودم و فرزند آخر خانواده، دوری اطرافیانم برایم سخت بود و می دانستم با ازدواج از خانواده جدا می شوم و به شهری دیگر می روم، از طرفی وابستگی به همسر و مأموریت ها و نبودن هایش من را اذیت خواهد کرد. برای زندگی به تنهایی و مأموریت همسر آماده نبودم، اما خودم را متقاعد کردم این راهی است که باید بروم و باید از بزرگان ...
چرا همیشه متاهلها از ازدواج ناراضی اند و مجردها را منع می کنند؟
که گفتم باید تو زندگی معیارها و روش درستی انتخاب کنی. کاربر دیگری به نام رضا نوشته است: سال 90 ازدواج کردم هیچی بجز چند دفترچه قسط نداشتم. خیلی مواقع قسط ها عقب می افتاد و از اطرافیان قرض می کردم. ماشین نداشتیم. پول تاکسی هم نداشتیم با اتوبوس همه جا می رفتیم. یه جایی تو پایین شهر شیراز خونه اجاره کردیم خدا رو شکر آروم آروم کارم رونق گرفت و دو سال پیش فسطام تموم شد. سه ماه پیش که پراید ...
بعد از خودکشی فرزانه، کامران اعدام می شود!
اوایل دی ماه پارسال دختر 20 ساله ای به نام فرزانه به پلیس Police آگاهی رفت و از پسری که وی را آزار داده بود شکایت کرد. وی گفت: از دو سال قبل که دیپلم گرفتم در یک مانتوفروشی در مرکز شهر کار می کردم. بعضی وقت ها آخر وقت صاحب فروشگاه برای حساب و کتاب به مغازه می آمد. دیشب آخر وقت بود و سایر همکارانم فروشگاه را ترک کرده بودند که صاحب فروشگاه همراه دو نفر از دوستانش به آنجا آمد. می خواستم ...
جوانانی که در راه رسیدن به اهداف خود در مسیر آرمان های والای انقلاب،ازهیچ تلاشی فروگذار نمیکنند
را انجام دهم . با معرفی یکی از دوستانم ، به بنیاد حفظ آثارو نشر ارزشهای دفاع مقدس استان رفتم . با سابقه کار گرافیکی و فیلمبرداری که داشتم ، در واحد روابط عمومی و هنری بنیاد،کارم را شروع کردم . بعد از مدتی مدیر هنری بنیاد شدم . فیلم بردار دفتر نماینده ولی فقیه استان هم بودم . همزمان برای برنامه های صدا و سیمای استان هم دکور طراحی می کردم . یک سال از حضورم در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای ...
ناگفته هایی از آیت الله رفسنجانی
در کوچه علی انگوری منزل داشتیم که این کوچه الان هم هست منزل آن آقا هم آنجا بود من آقای هاشمی را دیده بودم اما نامش را نمی دانستم؛ پرسیدم این آقا کیست؟ گفتند آقای رفسنجانی است. دیدم خیلی داره بحث می کنه رفتم جلو و با یک تشر به وی گفتم آشیخ چرا اینقدر داد می کنی دیگه؟ گوش ما را کر کردی ما هم داریم بحث می کنیم اما او حرفی نزد و رفتند و برگشتند مرحوم املشی گفت این حرف ناحق می زنه، من گفتم ...
مرد همسرکش بعد از 13سال زندان، از قصاص نجات یافت/ سوءظن داشتم که او با برادر ناتنی ام رابطه دارد
خودم بسیار پشیمان هستم. حالا پسرم 13 سال دارد و من فقط تا پنج سالگی او را می دیدم. وقتی بچه پیش خانواده همسرم رفت، دیگر او را ندیدم و فقط تلفنی با او در تماس بودم. درخواست دارم با توجه به سال های زیادی که زندان بودم و وضعیتی که دارم، در مجازات من تخفیف دهید. با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را با توجه به ایام بازداشت به حبس محکوم کردند و او روز گذشته آزاد شد. منبع: روزنامه شرق ...
هاشمی در نگاه آیت الله جوادی آملی/شاگرد شدیدالقوی امام/ هم بی مهری ها را تحمل کرد و هم هتاکی ها را/هیچ ...
، این جای امن را قرآن نشان داد. فرمود همه اسمای حسنای الهی مامن است، البته توحید مامن کلی است که فرمود کلمه لا اله الا الله حصنی، حصن همان دژ است قلعه است، فرمود یک قلعه بیشتر نیست، من خودم دژبان هستم. این یای متکلم که کلمه لا اله الا لله حصنی این قلعه من است، دژ من است، یعنی دژبان من هستم. منتها بیان نورانی امام رضا سلام علیها انا من شروط ها همان بیان را ائمه دیگر هم فرمودند منتها وجود مبارک حضرت ...
زندگی آیت ا... هاشمی به روایت یاسر
منظم بودن ایشان نیز ریشه قرآنی دارد. اما قرآن و مطالعه و قرائت آن در برنامه روزانه حاج آقا جایگاه ویژه ای داشت. ایشان سالی یک بار و مخصوصا در ماه رمضان ختم قرآن داشت و حتی زمانی که تنها من در منزل با پدر و مادر بودم و هنوز مجرد بودم در ماه رمضان ایشان در حالی من را از خواب بیدار می کرد که خودشان حدود یک ساعت قبل از آن بیدار شده بودند و ایشان در آن مدت به قرائت قرآن و اعمال سحری می پرداخت و ...