سایر منابع:
سایر خبرها
ریزعلی این روزها غصه دار است +عکس
...: وقتی به آنها گفتم که چه اتفاقی افتاده و صحنه را نشانشان دادم، آن وقت بود که متوجه شدند، جان حدود هزار نفر نجات پیدا کرده است و آنقدر به شعف آمده بودند که بازرس قطار همان شب، تمام جیب هایش را گشت و 50 تومان به من انعام داد. داماد ریزعلی میانه سخن پدر خانمش را پی می گیرد و بیان می کند: الان برخی از مأموران قطار که هنوز زنده اند و بازنشسته شده اند، وقتی خاطره آن شب و صحنه آن درّه را ...
دعایی برای فرزنددار شدن
بخواند بچه دار می شود، و این دعا را به کسانی که بچه ار نمی شدند آموزش دادم و آنها هم دارای فرزندان زیادی شدند. 3. ابن بکر بن حرث بصری گفت: به امام صادق (ع) گفتم: من از خانواده ای هستم که تمامی آنها از بین رفته اند و من نیز فرزندی ندارم. ایشان فرمود: این دعا را در حالی که در سجده هستی بخوان: پروردگارا! نسیلی پاک به من عطا فرما که تو شنوا و پاسخ گو هستی ، پروردگارا! مرا تک و تنها قرار مده و ...
شهیدی که پای رفاقت جان داد
دارو در دست داشت به او گفتم: عبدالرضا دیگر نرو تا هم بهبود پیدا کنی و هم درست را ادامه دهی پاسخ داد: تو چه مسلمانی هستی که می خواهی مرا از حضور در جبهه محروم کنی؟ هر کسی نرفت پشیمان می شود . من هم گفتم: مانعت نمی شوم تا فردای قیامت چیزی گردنم نباشد . شوهرخواهرم ناصر پورگرامی می خواست امتحانش کند تا هدف او را در جبهه رفتن بداند به او گفت: اگر منظور رفتن بود که رفتی، اگر هم دلت می خواست ...
بدجنس ترین خواهر شوهر دنیا/ او به خاطر حسادت به عروس برای برادرش سیروس زن دوم گرفت!
.... این در حالی بود که رفتارهای همسرم به کلی تغییر کرده بود. دیگر از آن جملات عاشقانه خبری نبود، رفت و آمدهای بی موقع و تماس های مشکوک او نگرانم می کرد. شراره هم روی رفتارها و اعمال مرموز برادرش سرپوش می گذاشت و با بیان این که کارهای شرکت زیاد است، سعی می کرد مرا قانع کند.اما، آرام آرام همه چیز لو رفت. ماجرای عشق و عاشقی 18 سال قبل دوباره تکرار شده بود، اما این بار با یک زن دیگر! حالا سیروس ...
تحمل قهقهه های شوهرم با یک زن غریبه را نداشتم / آن عکس زندگی ام را نابود کرد!
که از شوهرم غافل شده و با مرد دیگری در ارتباط باشم. این دوستی مجازی باعث شده بود دیگر تمایلی به همسرم نداشته باشم. ساعت های بسیاری را در تلگرام با مرد غریبه سپری می کردم و هرازگاهی نیز با هم ملاقات هایی داشتیم. همین باعث شد از شوهرم دلسرد شوم و به ارتباط پنهانی ام با مرد غریبه ادامه دادم. دیگر اخلاق و رفتارم در خانه عوض شده بود. من شیفته و علاقه مند مردی در دنیای مجازی شده بودم. بدون ...
دختر 17 ساله عجب کلکی کثیفی می خواست سر پلیس سوار کند!
با من ازدواج نکند آبرویم برود، نقشه یک ماجرای زورگیری را طرح کردم و طلاهایم را که حدود 7 میلیون تومان ارزش داشت به ارسلان دادم سپس به مادرم گفتم هنگام رفتن به منزل خاله ام مورد حمله زورگیران قرار گرفته ام. این بود که مادرم به کلانتری آمد و ماجرای زورگیری را گزارش داد اما من در همان بازجویی های اولیه دچار تناقض گویی شدم و تازه فهمیدم که ارسلان قصد ازدواج با مرا نداشته و با فروش طلاها به خوشگذرانی پرداخته است و ... خراسان ...
همسرکشی؛ کالبدشکافی یک آسیب خانوادگی
تلگرام مدتی بود در تلگرام با مردی آشنا شده بودم. همین دوستی و ارتباط با مرد غریبه باعث شد که از شوهرم غافل شده و با مرد دیگری در ارتباط باشم. این دوستی مجازی باعث شده بود دیگر تمایلی به همسرم نداشته باشم. ساعت های بسیاری را در تلگرام با مرد غریبه سپری می کردم و هرازگاهی نیز با هم ملاقات هایی داشتیم. همین باعث شد از شوهرم دلسرد شوم و به ارتباط پنهانی ام با مرد غریبه ادامه دادم ...
سه نکته ای که مبلغان در برخورد با کودکان باید مدنظر داشته باشند
از تکلیفش نماز خواندن برایش مشکل شده است و به سختی نماز می خواند و سستی می کند. من هم گفتم برای وضویش یک چارپایه بگذارید. مدتی بعد که مرا دیدند گفتند راهکارت معجزه کرد و از من خواستند که فلسفه این کار را بگویم که گفتم: خودم ؛ و توضیح دادم که من وقتی کوچک بودم برای نماز به مسجدی می رفتم اگر محل شیر آب بالا بود و دست من به سختی می رسید از مسجد، نماز و نماز خوان ها و حتی امام جماعت مسجد بدم می آمد ...
بنیاد در آینه مطبوعات
و همچنین شهدای ایران اسلامی با سخنرانی رئیس جمهور در سالن شهید توسلی مشهد برگزار می شود. وی افزود: کنگره شهدای جهان اسلام بزرگ ترین برنامه فرهنگی مشهد 2017 است که به همت بنیاد شهید و امورایثارگران و با همکاری سایر دستگاه ها در مشهد الرضا پایتخت فرهنگی جهان اسلام برگزار می شود. شایان ذکر است عصر دیروز اولین گروه خانواده های شهدای جهان اسلام وارد مشهد شدند. به گزارش ایثار، خانواده های شهدای شاخص حزب ...
آینده موسیقی، به سلیقه جوانان وابسته است
... در سال 1374 ارکستری به نام ارکستر سروش تشکیل دادم که فعالیتش تا سال 1382 هم ادامه داشت و متشکل از حدود 50 نوازنده بود، از اعضای این ارکستر در ابتدا جناب مرتضی قاسمی و گروهشان در نوازندگی تمبک حضور داشتند و همچنین دوستانی چون آقایان جواهری و مؤید نوازندگی ساز نی را بر عهده داشتند. تعداد 20 نوازنده ویلن که اکثراً از هنرجویان خودم بودند، کلارینت آقای حسین سلیمانی، سنتور آقای دیهیم نیا بودند و ...
برنامه های خانه موسیقی به سمت درآمدزایی پیش می رود / مشکل لغو کنسرت ها با تعامل حل می شود
هستم که در این شوراء دکتر ریاحی، استاد داوود گنجه ای، آقای علی بیانی و... نیز حضور دارند. همچنین گاهی آقای صادقی نژاد مرا برای کارشناسی آلبوم ها و یا اجراهای صحنه ای موسیقی به دفتر آقای طالبی دعوت می کنند. سال گذشته یک آلبوم از من به “نام روزهای گمشده” با صدای آقای سید علیرضا قاضی منتشر شد که هشت قطعه داشت و چهار قطعه آن متعلق به من و چهار قطعه دیگر از ساخته های آقای ناصر چشم آذر بود. ما ...
تلویزیون عراق گفته بود حتی ائمه جمعه ایران عازم جبهه شده اند
به خاطر این حرفا می ترسی بروی ایران، می تونی عراق بمونی و پناهنده بشی! وقتی متن مصاحبه مورد نظر آن ها را خواندم، خیلی به روح و روانم فشار آمد.عصبی شدم. می دانستم باید چه بگویم. وسوسه های شیطان را از خودم دور کردم. قدری به خودم امید دادم و در کمال خونسردی و آرامش به آن ها گفتم: من اینارو خوندم. درسته که من شانزده سال بیشتر ندارم. شاید از دید شما یه الف بچه بیشتر نباشم. من بسیجی بودنِ خودمو انکار ...
"منم باید برم " چگونه ساخته شد
و یک احترام نظامی گذاشت و با همان گویش بچگانه اش گفت آرزوم دارم بزرگ شوم و در لباس پاسداری شهید بشوم. در این حال همسر شهید بغضش ترکید و گفت آقای نریمانی در این مجالسی که می روید برای ما هم دعا کنید. تازه زبان گرفت برای درد و دل کردن و گفت: بیشتر از اینکه شهادت همسرم مرا اذیت کند کنایه ها و حرف و حدیث های مردم ما را اذیت می کند. همان جا از شهدا خواستم مدد کنند تا بتوانم کاری در این زمینه ...
پزشکی زیر سایه تکنولوژی باعث بی اعتمادی مردم می شود
رشته علوم شرکت کنم. بالاخره با اصرار مدیران دانشکده قرار بر این شد که مدارکم را تهیه کنم و فردا روزی، بروم اسم نویسی کنم که عصر همان روز اعلام کردند دانشکده پزشکی اسامی قبولی های سال جدید را اعلام کرده. همان روز فورا به دانشکده پزشکی مراجعه کردم و دیدم که اسم من هم جز قبول شدگان است خلاصه از نام نویسی در دانشکده علوم صرف نظر کردم و مدارکم را تحویل دانشکده پزشکی دادم. 10 روز بعد از نام نویسی اسامی ...
نقش فروشی در قالب اسپانسر - بازیگر
آوردم اما نخواستم به شورا بروم و انصراف دادم. چون معتقدم بازیگر با سیاسی شدن محبوبیت خود را از دست خواهد داد و اصولا هنرمند سیاسی نباشد بهتر است و امکان دارد عملکرد و انتخابش سیاسی باشد اما به عنوان یک هنرمند با کارش وقتی معضلات اجتماعی را بازتاب می دهد خارج از سیاست نیست. حضور شما در رادیو و تلویزیون چگونه رقم خورد؟ من پیش از انقلاب تئاتر کار می کردم و حتی در رادیو برنامه داشتم. سال ...
مثلث مبارزه در مشهد چه کسانی بودند؟
، بنده به عنوان نماینده حوزه علمیه مشهد همراه با عده ای از اساتید خدمت امام رفتیم که عرض ارادت کنیم. در آنجا به من پیشنهاد شد که صحبت بکنم و البته مشخص است که آن روزها در قم چه غوغایی بود و منزل امام هم پر از جمعیت بود. 35 دقیقه در خدمت امام صحبت کردم. حادثه 15 خرداد را برای امام توضیح دادم و امام حدود 20 دقیقه اشک می ریختند. آن روز به امام عرض کردم: برای اینکه مراتب ایمان و اعتقاد من به ...
جزئیات کامل برنامه های نوروز 96 مشخص شد
در 16 قسمت با حضور شاعران و طنزپردازانی از سراسر کشور، تقدیم علاقه مندان شعر طنز می شود. تهیه کنندگی این برنامه را امیر قمیشی برعهده دارد، رضا رفیع آن را اجرا می کند و ناصر فیض و شهرام شکیبا به عنوان داور در برنامه حضور دارند. * برنامه حریم مهرورزی به تهیه کنندگی و کارگردانی حسین علیاری و کارشناس مجری دکتر مهدی لبیبی روزهای سه شنبه و پنجشنبه ساعت 24 با حضور کارشناسان صاحب نظر، مسائل ...
ماجرای انتخاب نام "استقلال" توسط رئیس دولت اصلاحات/ ژ3 در جلسه مربیان فوتبال!
...> داریوش مصطفوی و ناصر نوآموز در فدراسیون فوتبال ایران بودند. آن ها به من گفتند که تیم واشاش بسیار خوب است و خواستند که تیم را به ایران ببرم. ما هم به ایران آمدیم و با استقلال و پرسپولیس و تیم ملی بازی کردیم. وقتی برگشتیم دیگر کار ما حسابی روی غلطک افتاده بود. آن وقت بود که از الشعب دوبی پیشنهادی دریافت کردم. مجارها بی پول بودند و نمی توانستند پول خوبی بدهند ولی من باید خرج زندگی می دادم و بچه هایم ...
بازار هنر، امضای هنرمند را می خرد
. تابستان ها می آمدیم قیطریه درس بخوانیم. آن زمان این منطقه، زمین کشاورزی بود، امتحان تجدیدی هایم را دادم. دو تا نمره 2 گرفتم و باز رفوزه شدم. بازم پدرم خیلی عصبانی شد و این قصه ادامه داشت. در دبیرستان کار تئاتر هم می کردید؟ دبیرستان جم یک سالن تئاتری داشت که من برای نمایش هایش دکور می ساختم، بچه ها را گریم و خودم هم گاهی بازی می کردم. دو طرف سالن تئاتر را دو تا نقاشی کشیدم که با نخ و رنگ و ...
قتل جوان 20 ساله بر سر یک میلیون تومان
شده است. وقتی آن ها به اتاقک نگهبانی رسیدند، مشاهده کردند خون زیادی در محل ریخته است.جوان دیگری که داخل اتاقک نگهبانی ایستاده بود به قاضی ویژه قتل عمد گفت: صبح روز گذشته (95.12.15) وقتی این حادثه رخ داد صاحبکارم مرا استخدام کرد تا از این جا نگهبانی بدهم.گزارش خراسان حاکی است پس از بررسی های شبانه و میدانی و شناسایی هویت قاتل فراری، عملیات کارآگاهان به دستور قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ...
گفتگو با رضا کیانیان
انسجام متن بیشتر بود و آن رعب ووحشتی که آدم از آن فضاها به ذهنش می رسد، بیشتر حس می شد. به عنوان یک خاطره که مربوط به نمایش حرفه ای می شد، باید بگویم زمانی که مجله هفت را بسته بودند من را به جای بی نام ونشانی برای مذاکره ارجاع دادند. با کارشناسانی که روبه رویم نشسته بودند، حرف زدیم، بحث کردیم و هرچه گفتند، من جواب دادم و بعد گفتم نمایشی وجود دارد به نام حرفه ای شما دیده اید؟ گفتند: نه. گفتم فلانی آن ...
دیوارهای خاطره
میانسال با همسر و پسر و عروسش آمد، اصرار کرد که ساختمان را ببیند، گفت خیلی روی دیوارهای اینجا، خاطره نوشته، می خواست خانواده اش آن جا را ببینند، منم آخرش اجازه دادم، رفت داخل اتاق ها، یکی، یکی خاطره ها را روی دیوار می خواند و لبش به لبخندی باز می شد، برای همسر و عروسش تعریف می کرد، اسم ها را می خواند، می گفت، این با من خط مقدم بود، این مجروح شد و این، شهید. غروب روی ساختمان فلزی نشسته و ...
همسر شهید: شهادت را فقط برای خودش نمی خواست، می خواست شفیع ما باشد/ اول زندگی چیزی به جز محبتش نداشت و ...
.... در اطرافم می دیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی می کنند و هیچ عشقی در میان نیست. دوست داشتم زندگی ام با عشق همراه باشد، هر چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت می کرد می گفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. قبل از مراسم عقد با خودم می گفتم همسرم شهادت را دوست دارد، اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود، اما بعد از عقد وقتی آلبوم عکس های همسرم ...
کیارستمی می خواست با برانکارد به رونمایی کتابش بیاید!
خاطر ساخت یک تیزر تبلیغاتی بود که به دنیای تصویر وارد شد بنابراین، موضوع کتاب سر کلاس درس با کیارستمی به علایق من یعنی فعالیت در عرصه مکتوب هنرهای تجسمی، نزدیکی دارد. از سوی دیگر من در آن دوره در آمریکا به سر می بردم پیگیری معالجعه همسرم بودم و همزمان هم درگیر ترجمه این کتاب شدم. پال کرونین از وضعیتم باخبر شد و سخاوتمندانه دست مزد مرا برای ترجمه اثر پرداخت. این را هم بگویم پال کرونین دنبال چاپ ...
تو ای پری کجایی برای چه کسی ساخته شد؟
درمیان گذاشت و برای صحبت با پدرم به منزل ما آمد. بعداز مدت ها؛ او مرا در خیابان دید و درخواست ازدواجش را با من هم مطرح کرد و من گفتم باید با پدرم صحبت کنم که البته چندین بار با پدرم در این مورد حرف زدم، ولی پدرم خیلی مخالف این ازدواج بود. علت این مخالفت چه بود؟ اول از همه می گفت من و قوامی 15سال تفاوت سنی داریم و یکی از دلایل دیگرش این بود که فکر می کرد من شانس های بهتری ...