سایر منابع:
سایر خبرها
اشرف ربیعی؛ از فریاد خلق به منافق خلق / چگونه اشرف نماد اسارت در فرقه رجوی شد؟
که در همان زمان در درگیری با پلیس زخمی و در بیمارستان شهربانی بستری شده بود، در کتاب خاطرات خود از تقیدّ اشرف به امور شرعی چنین می گوید: " ...رو به روی همین اتاق(محل بستری احمد و مهدی بخارایی)، اشرف ربیعی، همسر شهید اکبر نبوی نوری بستری بود که مهدی(بخارایی) او را به من شناساند....وی بر اثر انفجار نارنجک از ناحیه کمر زخمی شده بود که خیلی زود درمان شد. من چند بار با او مواجه شدم، ولی او مرا ...
جای خالی آتش نشان ها سرسفره هفت سین
. مرتضی- برادر آتش نشان شهید- به خبرنگارحوادث روزنامه ایران گفت: ما سه برادر و یک خواهر بودیم که محسن برادر بزرگمان را در حادثه پلاسکو از دست دادیم او 38 ساله بود که شب یلدا جشن تولدش را گرفتیم. چه روزهای خوبی بود اما افسوس که خیلی زود گذشت. برادرم 12 سال در آتش نشانی کار کرده و عاشق شغلش بود.چندی قبل هم دانشجوی ترم یک کارشناسی ایمنی و بهداشت شده بود. شاید باورش سخت باشد ولی محسن می ...
دختر دانشجو گفت در جاده قدیم قوچان بود که همه هستی ام را از دست دادم و آبرویم رفت!
در دست راننده خودرو دیدم پی به نیت شوم او بردم و فهمیدم که قاسم با طرح یک نقشه کثیف مرا در دام جوان شیطان صفت گرفتار کرده است. خواستم فرار کنم اما او با تهدید به مرگ مقابلم ایستاد و... این گونه بود که همه هستی ام را از دست دادم و تازه متوجه شدم آن فرد شیطان صفت از اعمال کثیف خود فیلم نیز تهیه کرده است. در حالی که به روزگار سیاه خودم می گریستم او مرا سوار خودرو کرد تا به محل سکونتم ...
شوهرم شده بود سدی برای خوشبختی من با مرد موردعلاقه ام!
کرده بود. زمانی که به خود آمدم او غرق در خون جان داده بود. اگر او را نمی کشتم جان خودم و بچه هایم به خطر می افتاد. خیانت شوهر رنگ جنایت Crime گرفت با خوب و بد شوهرم ساخته بودم، با بداخلاقی ها و نداری هایش، اما دیگر نمی توانستم خیانت او را به خودم تحمل کنم. سال ها برای مردی عمرم را گذاشته بودم که نباید می گذاشتم. نباید با بدبختی و نداری اش می ساختم. زمانی که متوجه شدم ...
با عکس العمل ملیحه ترسیدم رسوای اهل محل شوم! / دختر باغبان همه عقل و هوشم را برده بود!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز نوجوانی شانزده ساله بودم که دو روز مانده به تحویل سال نو در کوچه مان عاشق ملیحه، دختر مرتضی خان باغبان شدم. آن روز از مدرسه برگشتم دیدم مادرم سرگرم چیدن سفره هفت سین است. تا پایم را به ایوان گذاشتم مادرم صدایم زد: - پسرم برو به خانه مرتضی خان باغبان یک گلدان گل سنبل بگیر بیار پای سفره هفت سین بذاریم. بابات پولش را هم داده. به شوق دیدن ملیحه ...
سارا قمی: نگاه مردم به فوتبال بانوان تغییر کرده است
آموزی با والیبال ورزش را آغاز کردم. سال 79 متوجه شدم فوتسال بانوان وارد استان گیلان شده است و من نیز در فوتسال ثبت نام کردم. *فوتبال را با ملوان شروع کردم عاشق فوتبال بودم. سال 83 فوتبال بانوان وارد ایران شد و در اواخر سال تیم فوتبال بانوان ملوان شکل گرفت ومن ابتدا تست دادم و سپس فوتبال را با تیم فوتبال بانوان ملوان آغاز کردم و تا آخرین بازی ملوان در لیگ با آن بودم. من از ابتدا ...
بهترین نوروز، نوروزی بود که عاشق شدم
عید نوروزی بود که عاشق شدم و همیشه در خاطرم هست. عشق، خیلی اتفاق ارزشمندی است. شما قبلا گفته اید که پدرتان از زندان استالین فرار کرده بود. چه شد که شما در ایران به دنیا آمدید؟ خانواده مادرم در جریان قتل عام ارامنه به بروجرد آمده بودند و پدربزرگم آن زمان رئیس بهداری بروجرد و پزشک شخصی آیت الله بروجردی بود. پدرم از ارمنستان شرقی با پای برهنه فرار کرده و به بروجرد آمده بود. 15 سال هم از ...
گفتگوی ویژه با علی پروین/ پرده برداری از بازیکن مورد علاقه و دلیل دادن پیراهن شماره 7
قدس آنلاین - گروه ورزشی: یک جایی نزدیک به میدان تجریش متفاوت ترین چهره فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس مشغول پاسخگویی به سوالات خبرنگاران است. وقتی پای مصاحبه با علی پروین وسط بیاید دیگر ترافیک و هیچ چیز دیگر نمی تواند مانع حرکت یک خبرنگار شود. تصمیم گرفتم بقیه مسیر را با موتور طی کنم. موتورسوار هم وارد بود و از کوچه پس کوچه های تنگ آن منطقه به سرعت من را به محل قرار رساند. یک خانه با ...
موسیقی رگ خواب شوشتری است
، کاری نمی کنم؛ بلکه براساس دریافتم از جهان ایرانی اطرافم پیش می روم که تنها معیاری است که برای هنر به آن رجوع می کنم. هنوز ذهن خودم به چنین رشدی نرسیده که این هنر برایم کوچک شود یا تمام شود. عاشق هنر ایران هستم و سرچشمه تمام کارهایی که تولید می کنم، هنر و فرهنگ ایرانی است. غیر از این برایم چارچوبی وجود ندارد. امکان دارد سال ها فقط تک نوازی کنم. شاید هم شلوغ ترین تجربه ها را داشته باشم. به قول ...
متریال لباس اقوام محلی در روستاهای ایران، ثروت هر ایرانی در جهان/ مجموعه شهرزاد، دستاورد 12 سال فعالیت ...
اشاره کرد که با وجود دشواری می تواند به عنوان هنری سخت، اما زیبا و تکنیکی به صادرات صنعت پوشاک ایران و در واقع صادرات فرهنگ کشورمان کمک کند. این طراح کارآفرین، مبادله فرهنگی پوشاک ایرانی و سایر ملل جهان را برای طرفین ارزشمند برشمرد و تأکید کرد: با وجود اینکه برندهای سرشناس غربی نگران حجاب نیستند، اما تحت تأثیر مطالبات بازار و علاقه مندان به پوشش، به سوی طراحی مدل های باحجاب گرایش یافته ...
نارنجک های چهارشنبه سوری، داعش را نابود می کند
من کش آمد که یک اتفاق طبیعی در تمرینات بدلکاری و ورزشی است؛ ولی همین موضوع منجر شد تا روز آزمون پای من در گچ باشد و من جا بمانم؛ اما بیشترین چیزی که باعث شد تا من رسمی نشوم به خاطر مادرم بود او سال های سال استرس شغل پدرم را داشته؛ پدری که ساعت سه صبح یک دفعه بلند می شد و با بیسیم از خانه بیرون می رفت برای همین هم به من گفت که دیگر نمی تواند استرس کار مرا هم تحمل کند. آتش نشان ها یکی دو ...
نقشه سه میلیونی پسر جوان برای دخترساده لوح
قدس آنلاین - خیلی به او اعتماد داشتم و به خاطر علاقه بیش از حد ،چنین کاراحمقانه ای انجام دادم. می خواستم ثابت کنم واقعا دوستش دارم و اصلاً فکر نمی کردم پشت جهره عاشق پیشه اش چه صورت کثیفی دارد. دختر نوجوان همراه مادرش برای پی گیری شکایت خود از پسری حقه باز به کلانتری 40 مراجعه کرده بود. او در گفت وگو با کارشناس مشاوره پلیس گفت: یک برادر کوچکتر از خودم دارم. پدرم به مواد مخدر معتاد بود ...
قانون درهیج کجا اجرانمیشه، حتی خود بنیاد شهید!
فرزند شهید - درد و دل فرزند شهید با همرزمان پدر و جانبازان و آزادگان عزیز. قابل توجه بنیاد شهید در روز شهید .................... با سلام اینجانب فرزند شهیدی هستم که هرگز پدرم را ندیدم. وقتی بزرگ شدم عکسی به من نشان دادند که این پدرت بوده و شهید شده! هرگز نگفتن به خاطر چی رفته و کی رفته. میخوام با هم رزمان پدرم، عزیزان زحمت کش و رنج دیده این انقلاب صحبت ...
مردانی که تن فروشی می کنند
،افسردگی زنان روسپی را تجربه نمی کنند.همچنین درآمد بیشتری نیز نسبت به زنان دارند اما سعی می کنند، کارخود را پنهان کنند. ازدواج های نامتعارف در بعضی از خانواده ها باعث شده است که این شکل از تن فروشی شکل گیرد و ریشه این مسائل را می توان در فقر فرهنگی و مالی جستجو کرد. عقربه های ساعت وقتی از 9 شب می گذرد، در خیابان های کد دار شهر کنار خرید و فروش لباس و مواد غذایی و دیگر اقلام مصرفی، بازار ...
کرامات حضرت عباس (علیه السلام) در بیان علما
حسینی لاجوردی قمی ، از شخصیّتهای بر جسته حوزة علمیه قم طی ّنوشته ای مرقوم داشته اند: دانشمند متتبّع و نویسنده توانا، عاشق خاندان پیامبر صَلَی الله عَلیَه ِ وَ اله ِ و سَلَم جناب حجّة الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ علی ربّانی خلخالی (نویسنده فقید کتاب گرانسنگ چهره درخشان قمر بنی هاشم )، مشغول نوشتن زندگی نامه پرچمدار کربلا،قمر بنی هاشم علیه السلام بوده و بر آن شده اند که کرامات این مرد شجاع تاریخ ...
دختر نوجوانی که به خاطر اشتباهات وحشتناکش اشک می ریخت
آرمان برای این که بتواند در مورد زیبایی من جملاتی بنویسد، از من خواست تا عکس بدون حجاب و با پوشش دختران غربی برایش بفرستم. من هم بدون آن که به کسی چیزی در این رابطه بگویم با گوشی تلفن عکسی از خودم گرفتم و برایش فرستادم. از آن روز به بعد آرمان تهدیدم کرد. که اگر برای حذف عکس از گوشی نزد او نروم عکسم را برای پدرم ارسال می کند. خیلی ترسیده بودم اگر پدرم تصویر مرا آن گونه می دید چه پیش می آمد ...
به خاطر خودم ساز می زنم/ مدیون پدر و مادر هستم
نگاه می کردم. خیلی دوست داشتم ریتم را یاد بگیرم. پدرم حتی زمانی که سرباز بود در دسته موزیک ارتش ساز می زد. در واقع اولین استاد من پدرم بود. حتی چوب دست گرفتن را پدرم یادم داد. زمانی که وارد گروه کاکوبند شدم تقریبا همه چیزها را بلد بودم و همه این ها را از پدرم یاد گرفته بودم. اما باز هم در حال یادگیری هستم و هیچ وقت خودم را از آموختن بی نصیب نمی دانم. از چه زمانی علاقمند به نواختن درام ...
مهرانه عشق خیابانی من بود / زنم پس از تولد پسرمان با یک عشق خیابانی دیگر رفت!
جوان 31 ساله در حالی که عنوان می کرد اسرار درونی ام همانند یک کوه بر سینه ام سنگینی می کند و نمی دانم با چه رویی نزد پدر و مادرم بازگردم، نگاهی به دفترچه خاطراتش انداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: زندگی من دیگر تباه شده است اما می خواهم سرگذشت عاشقی من، عبرتی برای دیگران شود چرا که به تحصیلاتم مغرور بودم و هیچ گاه فکر نمی کردم خودم اسیر یک عشق خیابانی شوم. ماجرای عاشقی من به 8 سال ...
همه جا شادی بود
خصوصی و در اتاقک فلزی کوچک جلو در این مؤسسه نشسته است، می گوید: در استادیوم زنان شادی می کردند و می رقصیدند. در همین استادیوم هرات برای سوزن انداختن جا نبود. همه جایش زن نشسته بود، وقت خود را به خوشی می گذراندند در کابل هم این رقص ها بیشتر بود. یادم هست که در یکی از نوروزها با پدرم به کابل رفته بودم. دختران زیادی را می دیدم که در اطراف کابل در میله جات (تفریح گاه ها) شادی می کردند؛ حالا از آن گپا ...
90دقیقه در شلتر، اقامتگاه زنان کارتن خواب
. رسیدیم به دروازه غار و در خیابان خوابیدن. شلتر و اقامتگاهی هم نبود. ته یک کوچه بن بست بساط کردیم، دخترم را ته کوچه می خواباندم و خودم سر کوچه تا صبح نگهبانی می دادم که کسی مزاحم دخترم نشود و به او تعرض نکند. دو شب اینطور گذشت، شب سوم آقایی آمد و گفت چرا اینجایی؟ گفتم جایی نداریم زندگی کنیم. اگر پول داشتیم می توانستیم حداقل یک اتاق بگیریم. گفت چقدر لازم داری؟ گفتم دویست هزار تومان داشته باشیم یک اتاق می ...
زندگی فرزندم با آتش بازی دیگران نابود شد
پیدایش شد، خواستم بگویم، نچرخان که فرصت پیدا نکردم این جمله را بر زبان بیاورم، همه چیز در یک ثانیه اتفاق افتاد، وقتی به خودم آمدم، دیدم آتش شعله ور شد، سوزش شدیدی را در دست و صورتم احساس کردم، در همان لحظه پیش خود گفتم بدبخت شدم و از این به بعد باید خانه نشین شوم، مثل مجسمه ای سیاه رنگ در کوچه نشسته بودم و هاج و واج بودم، مردم به اورژانس زنگ زدند، پدرم داشت سکته می کرد، در نهایت با خودروی شخصی به ...
ماهینی: لقب آچار فرانسه را دوست ندارم
، راست. واقعا خودم مانده بودم چون خیلی تمرکز می خواهد. خیلی ها می گویند دفاع چپ و راست هر دو دفاع کنار است اما نحوه ایستادن هایش هم با هم فرق می کند. شاید مردم نظر بدهند بهتر باشد اما من هر جای زمین که باشم سعی و تلاش کرده ام بهترین عملکرد را داشته باشم. از تمرکز گفتی ولی در شهرآورد و در پست هافبک دفاعی نسبت به دفاع میانی تمرکزت پایین تر بود. - فکر می کنم 9-8 سال پیش در استقلال ...
دغدغه مندی برای همه گیر شدن فهم قرآن/ نجات یافته تفسیر سوره قاف + عکس
طرف و از سوی دیگر لهجه زیبای استاد را از جمله عوامل جذب مخاطبان جوان در کلاس های تفسیر عنوان کرد و افزود: مطالب تفسیری نیاز روز بوده است که استاد با روش خوبی آن را ارائه کرده اند. همچنین اگر دقت کرده باشیم چاپ آثار ایشان زیبایی خاصی نسبت به تفاسیر دیگر دارد. زیبایی خاصی در صفحه آرایی و چاپ آن حکایت از وسواس و زیبایی شناسی استاد دارد، این موارد باعث شد تا تفسیر نسیم حیات بیشتر مورد توجه جوانان و ...
استقبال کاربران از ناگفته های همسر فاطمی از زندگی خصوصی سیاسی او
و نزد مادرم زندگی می کردم، دوست نداشتم که فرزندم در این تهدیدات و ناراحتی ها بزرگ شود به همین دلیل او را در سن کودکی به یک مدرسه شبانه روزی در انگلستان فرستادم و یکی دو سال بعد خودم به وی پیوستم، البته برخلاف میلم مجبور شدم که وی را به انگلستان بفرستم، هیچ کس نمی تواند از سرنوشت خود فرار کند. 38 سال در آن جا زندگی کردم، ولی فکر و حواسم همیشه با ایران بود، ولی به خاطر این که خاطرات تلخی از آن دوران ...