سایر منابع:
سایر خبرها
حکایت محمد غفاری ؛ علت جراحی زیبایی شهید دو روز مانده به عروسی +عکس
اطراف امامزاده نباید گناهی انجام شود. به خاطر همین گل و شیرینی می خرید و می رفت می داد به عروس و دامادها و با آنها صحبت می کرد که حرمت امامزاده را حفظ کنید. و بعد از شهادت محمد یکی از همان عروس و دامادها به منزل ما آمدند و گفتند : پسر شما باعث شده است که ما از زندگی پر از گناه برگردیم و رو به سوی یک زندگی معنوی برویم. یک بار گفتم : محمد شما را می فرستند این ماموریت های سنگین، جانتان هم در خطره، چقدر ...
گذری بر پرونده های مطرح قضایی در سالی که گذشت
، که همه برخلاف قانون و مقررات است. آنها در رابطه با تسهیلات بانکی و تجاری هم وجوه گرفته اند و هم مصرف کرده اند که من تاکنون این مقدار تخلف را به صورت یکجا در مورد یک بانک ندیده ام. همچنین تعیین مدیرعامل بر اساس مقررات نبوده بلکه بر اساس حمایت ها و نفوذها بوده است و در مدت 10 سال، 13 بار سرپرست و مدیرعامل عوض شده است. محسنی اژه ای بیان کرد: سرمایه ای که صاحب سهام داشته مطابق با مقررات ...
پسرخاله ام وقتی به خواستگاری ام آمد نمی دانست با پسر دیگر ارتباط شوم دارم و...
دختر جوان سکوت کرده بود اما مشخص بود که شب اول است که از خانه شان گریخته است. این دختر پس از بازداشت با دو جوان دیگر به ماموران گفت: مثل سایر دختران دوست داشتم با مد پیش بروم و از همه لحاظ خصوصا پوشش آزاد باشم. ولی چون در روستا زندگی می کردم خانواده ام اجازه نمی دادند که آنطورکه دلم می خواهد رفتار کنم. اما من که گرفتار احساساتم شده بودم با لجبازی تمام، رفتارهایی برخلاف نظر ...
آرامش بهاری میهمان 2400 بقعه متبرکه کشور است/ مباحث معرفتی و فرهنگی؛ رویکرد اصلی این طرح
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از فارس، حجت الاسلام والمسلمین احمد شرفخانی، معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه کشور شامگاه پنج شنبه 10 فروردین ماه در سفر به استان فارس و حاشیه بازدید از خیمه معرفت دینی حرم مطهر حضرت سیدعلاءالدین حسین(ع) شیراز گفت: یکی از وظایف سازمان اوقاف و امور خیریه، مدیریت آستان امامزادگان و بقاع متبرکه با رویکرد قطب فرهنگی شدن ...
شاعر معروف: دفتر شعرم را داخل زاینده رود انداختم!
. بعد از فارغ التحصیلی بیشتر علاقه مند شدم. اما اولین شعر طنزی که مردم مرا با آن شناختند، شعر گلنار بود. آن موقع ها در اصفهان کار کامپیوتر انجام می دادم و بچه ها گاهی به من سر می زدند. یک بار آمدند و گفتند شعر جدید چیزی نگفتی؟ گفتم دیشب یک چیزی نوشتم ولی تعریفی نیست. وقتی خواندم همه تعریف کردند. من باور نمی کردم. می گفتم نه بابا مزخرفه. اما می گفتند نه این یکی از بهترین چیزهایی ست که گفته ای و بعدها ...
پاسداری که در خانه 30 متری زندگی می کرد +عکس
وارد سردخانه شدم ، چندلحظه بعد خودم را با شهید توی سردخانه تنها دیدم، رفتم بالای سرش و به صورتش نگاه کردم و به یاد آن روزی افتادم که محمدآقا خواست عکس العمل من را بعد از شهادت اش ببیند ، همان جمله ای که آن روز گفتم را تکرار کردم: محمد عزیزم! شهادتت مبارک،بالاخره به آرزویت رسیدی! 12 فروردین ماه سال 87 من و محمد با یک عروسی ساده زیر یک سقف رفتیم. بعد از ازدواج راحت تر در رابطه با شهادت و ...
دیده بان جوان جبهه سوریه
مثال زدنی اش در شانزدهم دی 1394، در شبی که نیروهای تروریستی النصره قصد تک شبانه داشتند، تک انها را خنثی کند و به کمک دیگر نیروها، 35 کشته و 25 زخمی از آنها تلفات بگیرد و دشمن تکفیری عملا کاری از دستش ساخته نباشد. ایشان پس از پایان ماموریت به منطقه ی شبخ نجار عازم می شوند و به گفته ی فرمانده هان، او در این مدت 45 روز، عالی کار کرد و توانست با همکاری بچه های آتشبار، بهترین عملکرد گردان ادوات را در بین ...
فقدان یار دیرین امام و رهبری و حماسه ایثار آتش نشانان
...> برگزاری نشست خبری رئیس جمهور در یک سالگی برجام دکتر روحانی 28 دی در نهمین نشست خبری با خبرنگاران داخلی و خارجی به مناسبت یکسشاله شدن برجام با بیان اینکه همه تحریم های هسته ای بعد از اجرایی شدن برجام در 27دی ماه سال گذشته برداشته شده است، اظهار کرد: امروز مردم ما به حقوق بسیار فراوانی در زمینه اقتصادی دست یافته اند و اگر مشکلاتی باقی مانده است، آن مشکلات را باید حل و فصل کنیم. ...
محمد که شهید شد، قلبم از کار افتاد/ وجب به وجب جبهه جنوب را برای یافتنش گشتیم
گفت وقتی کشور و ناموسمان در خطر است، شما چطور می توانید راحت بنشینید و کاری نکنید؟ آخرش رضایت نامه ای قلابی درست کرد و مهر پدرش را پای آن نشاند. آن روز من فکر می کردم مدرسه است. وقتی شب شد و برنگشت، نگران شدم و سراغش را از دوستانش گرفتم. حاجی که فهمید، رفت راه آهن تا او را برگرداند. محمد خودش را پنهان کرده بود تا پدرش نتواند او را برگرداند! یک هفته بعد از جبهه برایم نامه نوشت. آن نامه آخرین نشانه ...
پشت خط زن تیم ملی والیبال: هفته ای یک شایعه ازدواج درباره ما می سازند/ با معدنی به مشکل خورده بودم
او بیاموزیم. می دانم که اگر ولاسکو بود و با او کار می کردیم باز هم پیشرفت می کردیم. بعد از بازی با آرژانتین با هم حرف زدیم و گفتم دوستش داریم. معمولا همه مربیانم من را دوست داشتند و رابطه خوبی با آن ها داشتیم. همیشه هم رابطه من و مربیانم بعد از همکاری با هم بهتر می شد. مثلا ست کوویچ (مربی سابق تیم والیبال جوانان) در اینچئون هر شب پیش من بود. ولاسکو هم در لهستان پیش ما بود. *شما پیروزی ...
" مشهد شهدای ایران" تا "خروش و آرامش اروند رود" /اروند همچنان از مادران شهدا شرمنده است
براق میان انبوهی از نقره آنچنان چشمک می زند که چشم و دل هر بیننده و شنونده ای را می رباید. در کنار نامش هزاران لقب دارد که بهشت گمشده زاگرس ، بهشت پنهان ، استان حماسه های ماندگار و زیباتر از همه که سبب می شود در آخرین ماه سال و دم دمه های بهار دل هر رهگذر و گردشگری را مجذوب خود کند؛ مشهد شهدا است. خوزستان مشهد شهدای مقدس هشت سال جنگ تحمیلی و شهدای والا مقام و ایثارگر مدافع حرم این روزها ...
بسته شعر/ ویژه ولادت امام محمد باقر (ع)
رسیم پرواز می کنیم و به بالا نمی رسیم این بال ها شبیه وبالند، اَبترند وقتی به سیر عالم معنا نمی رسیم این چشم های خیس و تهی دست شاهدند بی تو به جلوه زار تماشا نمی رسیم تا بی کرانه های حضور الهی ات پر می کشیم روز و شب اما نمی رسیم باشد اگر تمام جهان زیر پایمان حتی به خاک پای تو مولا نمی رسیم ...
پروین اعتصامی شاعری او را به نام سیده الشعرا می شناختند
ملکه شعرای زن (سیده الشعرا) نامید و روزنامه ها و نشریات از تولد ستاره ای در جهان شعر فارسی سخن گفتند. این دفتر چندین بار به چاپ رسید و در سال 1315 نشان درجه 3 علمی وزارت معارف را نصیب گوینده اش کرد. پروین از سال 1315 نزدیک به یک سال در کتابخانه دانشسرای عالی سرگرم کتابداری شد، اما به علت بیماری پدر، از کار استعفا کرد اما یک سال بعد مرگ، پدر پروین را از او ربود. ...
پولی که امام آن را می بویید / نوع پوشش و لباس امام پنجم / حدود تجمل خانوادگی در بیان امام
.... هنگام خارج شدن از منزل، امام باقر به من فرمود: همراه با دوست ات، فردا هم نزد من بیایید. گفتم: بسیار خوب، خواهیم آمد. چون فردا شد، با همان دوستم به خانه امام رفتیم، ولی این بار به اتاقی وارد شدیم که در آن، جز یک حصیر، هیچ امکاناتی نبود و امام پیراهنی خشن بر تن داشت: هُوَ فِی بَیْتٍ لَیْسَ فِیهِ إِلَّا حَصِیرٌ وَ إِذَا عَلَیْهِ قَمِیصٌ غَلِیظ. ایشان در خانه ای است که جز ...
ما برای شهادت وارد آتش نشانی شدیم!
.... بابا زارع رئیس بسیج آتش نشانی تهران است. اولین بار یکی دو روز بعد از ماجرای پلاسکو با او تماس گرفتم؛ آهنگ پیشوازش سخنرانی مقام معظم رهبری بود. گوشی را که جواب داد صدایش به شدت گرفته بود و وقتی گفتم برای مصاحبه ای که به لطف یکی از اطرافیانش هماهنگ شده تماس گرفتم بی مقدمه بغض کرد و گفت الان در شرایط روحی مناسبی نیستم! بالاخره بعد از مدت ها توانستیم سراغش برویم تا او با ...
پاسدار رشید اسلام و کربلایی که در سالروز تولد 23 سالگی اش در دفاع از حرم بی بی زینب(س) به فیض شهادت نائل ...
بود متولد فروردین 1373 بوده و در سالروز تولد 23 سالگی اش به فیض شهادت نائل شده است. نحوه شهادت حسین معز غلامی از رزمندگان مدافع حرم روز جمعه 4 فروردین ماه در منطقه حماء سوریه به شهادت رسید. پیکر پاک این شهید سه شنبه 8 فروردین 96 از مسجد قمر بنی هاشم واقع در خیابان سازمان برنامه جنوبی تشییع شد. وصیت نامه شهید حسین معز غلامی بسم رب الشهدا و ...
لیله الرغائب دریچه ای به بهشت اجابت
است و به هیچ وجه از دست نخواهم داد. آرزو با اشاره به اینکه چند ماهی است ازدواج کرده ام گفت: امسال تفاوت دیگری با رغائب سال های گذشته دارد و طبق رسم آذربایجانی ها در این شب هدایایی برای تازه عروس آورده می شود. نیر بهاری دانشجوی دیگری از دانشگاه پیام نور تبریز در خصوص رسوم شب رغائب چنین گفت: فرصت زیبایی است تا آنچه را که می خواهیم را از خدا طلب کنیم که اگر به خیر ما باشد اجابت می ...
روحانی رکورددار توهین به منتقدان است
را انتخاب نکردی، همه کسانی که در خاکریز جبهه مشغول هستند رزمنده به شمار می روند، در پاسخ گفتم در خاکریز آمدم تا در جبهه فعالیت داشته باشم نه اینکه از سهمیه رزمندگان در کنکور استفاده کنم و اگر توانایی داشته باشم قبول می شوم که در نهایت رتبه 36 کنکور را کسب کردم. بنابرانی باتوجه به اینکه رتبه ام زیر 50 بود طبیعتاً در اولین رشته و دانشگاه قبول می شدم. نقوی حسینی با بیان اینکه سال 59 و با ...
ماجرای احتجاج امام پنجم با اسقف بزرگ شام
جوار پدر گرامی اش گذرانیده و از محبت های آنان بهره گرفته اند، لکن از همان ایّام کودکی در واقعة جانسوز عاشورای حسینی حضور داشته و شاهد قتل جدّش و اسیری اهل بیت:بوده و با رنج ها و مصیبت های طاقت فرسای پدر بزرگوار و عمّة عزیزش زینب کبریسلام الله علیها بعد از آن واقعة غمبار، دمساز بوده و بعد از شهادت پدرش در برابر ستم ظالمان بنی امیه و سم پاشی های افراد و گروه های ضدّ اسلامی علیه دین و قرآن ایستادگی ...
کلکسیون شکنجه و سوء رفتار علیه زندانیان در بحرین
تهیه شود. بعد از چندین اعتراض و تحصن ، مدیریت زندان با این خواسته ما موافقت کرد. برخی عناصر مزدور نظیر ساجد پاکستانی که قبلاً از وی نام برده ام ، در برابر ما تظاهر می کرد که انسان خوبی هستند، او افسران اردنی را بر ضد ما تحریک می کرد و اتهاماتی را در میان آنها بر ضد ما مطرح می نمود و اسامی ما را به صورت کامل به آنها می داد. مثلاً می گفت این زندانی قاتل است یا این زندانی دو بار فرار کرده است. همین ...
ارشدترین شهید مدافع حرم که بود؟
از شهادت دید که بشاش تر از همیشه بود. شهید همدانی از سردار سلیمانی خواسته بود که عکسی با هم بگیرند و به او گفته بود که شاید این آخرین عکس مان باشد. سردار سلیمانی در همان مراسم در توصیف شخصیت سردار همدانی گفت که بسیار روحیه ی خاصی داشت و در صبوری و دوری از شلوغ کاری زبانزد بود، به همین دلیل وقتی از او خواست که با هم عکسی بگیرند، منقلب و نگران شد. ساعتی بعد خبر شهادت او را شنید. کتاب ...
در کودکی با سنگ و آهن وزنه می زدم/ بدنساز دوپینگی زیاد داریم/ روزی 6 وعده غذا می خورم!/ مدالم را به شهید ...
که بتوانم مشکلم را حل کنم. تازه بعد از یک ماه تلاش باز هم ویزایم صادر نشده بود. آناج: مدال که گرفتید، در آخر چطور شد؟ ویزای شما حل شد؟ حل شد، تنها رفتم به مسابقه جهانی. نتوانستم با تیم بروم. آناج: مدالتان را به شهید مدافع حرم تقدیم کردید؟ مدال کشوری ام را تقدیم کردم. مدال جهانی ام را دارم. شهید فتح الله ملازاده هم کلاسی من بود به احترامش مدالم را تقدیم ...
کلکسیون شکنجه ها و تجاوز جنسی به زندانیان در بحرین
بود ، به یاد دارم که یک بار قبل از اینکه او را به نزد ما بیاورند، نوبت وکیلی به نام محمد علی شد که در میان زندانیان معروف است. وی از شهید خواست تا کفش هایش را بیرون آورد و در حالی که آنها را در دهانش گذاشت، خواست تا دو ساعت سر پا بایستد. بعد از گذشت چند روز من متوجه شدم که شهید چیزی را از ما مخفی می کند. او در شرایط غیرطبیعی بود و اوضاع روانی بدی داشت. بعد از مدتی متوجه شدم که شکنجه گران ...
تیم ملی با گزارش های من نمی بازد!
دار شود؟ یک بار میلاد می داوودی از دست من ناراحت شد. چون گفتم توپ را خیلی بد زد و او هم می گفت این حرف را که زدی، همه وارد صفحه مجازی من شده اند و توهین می کنند. یکبار در بازی راه آهن- استقلال هم آقای محسن فروزان دایو زد ولی آنقدر شدت دایو زیاد بود که با همان دایو پرید داخل گل! من گفتم استقلال با دستان فروزان به صدر رفت که تیتر یکی از روزنامه ها شد و از دست من حسابی دلخور شد ...
دولت موانع کار و تولید را از سر راه برنمی دارد/ ضرورت اصلاح نظام بانکداری برای خدمت به تولید داخلی/ دولت ...
به گزارش گلستان ما به نقل از رودآور ؛ مقام معظم رهبری سال جاری را با عنوان "اقتصاد مقاومتی، تولید اشتغال" نامگذاری کردند. از همان ساعات آغازین بعد از لحظه تحویل سال و اعلام شعار بودکه کارشناسان اقتصادی از نمایندگان مجلس گرفته تا اساتید دانشگاه ها و اقتصاددانان کشور نظارت و مباحث خود را در این باره مطرح کردند. به طور خلاصه در ذیل به برخی از این نظرات که در خبرگزاری ها و ...
مرا در یک اتاق حبسم کرد و با دو دوستش بلایی شیطانی سرم آوردند
...> وقتی اولین بار به او زنگ زدم زبانم از ترس بند آمد و ساکت شدم. ولی او با چرب زبانی من را شیفته خودش کرد. بعد از گذشت مدتی من به شنیدن صدای او معتاد شده بودم و هر روز به او زنگ می زدم . این رابطه تلفنی ما مدتی طول کشید تا این که روزی به من گفت به شهر بروم تا از نزدیک او را ببینم و با هم در مورد آینده خودمان حرف بزنیم . به او گفتم پدرم هرگز اجازه نمی دهد تنها به شهر بیایم، اما او گفت نگران نباش با ...
از شهادت خبرنگار رسانه ملی در سوریه تا بازگشت علیخانی به تلویزیون
تبلیغات در داخل و خارج، موجی در کشور متاسفانه اتفاق افتاد که عده ای فکر میکردند در خارج از مرز های ایران ممکن است خبرها و زندگی بهتری در انتظار آنها باشد. وی ادامه داد: تقریبا همه کسانی که رفتند بازیگران و عوامل شناخته شده در سینما نبودند. با رفتن آنها من متنی را نوشتم به عنوان کسی که تجربه دارد و فضای خارج کشور را می شناسد. به آنها گفتم خبری نیست حتی اگر خبری باشد، آنها بعد از مدتی ...
ماجرای املاک واگذارشده شهرداری از زبان چمران/ فقط یک آپارتمان دارم، آن هم سند ندارد؛ کسی خریدارش نیست!/ ...
که خیلی دوست دارم بیایم شما را ببینم ولی از شدت علاقه ای که دارم گاهی اوقات نمی توانم بیایم و شما را ببینم البته این اخلاق در شهید چمران هم وجود داشت. اولین بار هم که می خواستند به زیارت حضرت امیر المومنین (ع) در نجف برود. یک روز بیرون صحن در خیابان مانده ودرنوشته هایش آمده است که می خواستم وارد حرم شوم اما ابهت حضرت امیرالمؤمنین (ع) اجازه نمی داد و آن روز تا شب ایستادم و گریستم و ...
عملیات "فتح المبین" به روایت "حاج قاسم سلیمانی"
زد کلمات این بود که به دلیل عدم آمادگی که در بخشی از محورها وجود داشت عملیات لغو می گردد و نیروها برگردند. خیلی موضوع بزرگی بود ،من تماس گرفتم با بچه ها که ببینیم در چه وضعی هستندبا رمز اعلام کردیم که عملیات لغو، برگردید.رمز هم 242 بود. وقتی گفتم 242 همه احساس کردند که می گویم شروع کنید در دل شب کسی نمی توانست دفترچه رمز را باز کند و رمز را بفهمد که رمز تقریباً مربوط به زمان ...