سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته هایی خواندنی از خانواده کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری
نحوه ازدواج پدر و مادرش به خبرنگار ما گفت پدرم در فرانسه تحصیل میکرد به مادر بزرگم گفته بود برایش همسری مناسب پیدا کند مادر بزرگم بنا بر خصوصیات اخلاقی پدرم، مادر من را برایش انتخاب کرد مراسم ازدواجشان هم زود سر گرفت و باهم به فرانسه برگشتند. مهدی میرسلیم لیسانس کتابداری دارد، در سازمان صداوسیما کار میکند و ازدواج کرده که ماحصل این ازدواج یک پسر و یک دختر است. مریم میرسلیم ...
سعودی ها چگونه ریاست کمیسیون زنان سازمان ملل را گرفتند
پلیس رفته و از پدرم شکایت کنم، وقتی این کار را انجام دادم پلیس مرا به اتهام فرار از خانه پدری زندانی کرد، من در بخشی از زندان قرار داشتم که زنان مجرمی که مرتکب قتل یا دزدی شده بودند نگهداری می شدند. عربستان نقض حقوق زنان را انکار می کند با این وجود عربستان ادعا می کند تمام مطالبی که درباره حقوق زنان در این کشور مطرح می شود ادعاهای واهی است. عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان در نشستی که در ...
اعترافات زن هفت تیرکش در برابر بازپرس
فرزند خانواده ام بودم. پدرم تاجر خودروست و در ترکیه زندگی می کند و در رفت و آمد به تهران است. او و مادرم به دلیل بروز اختلاف هایی 20 سال است که از هم جدا زندگی می کنند. مادرم و مادربزرگم در خانه ای دوطبقه در دروس زندگی می کنند. طبقه پایین این خانه متعلق به پدرم است و زمانی که به ایران می آید، در آنجا ساکن می شود. پنج سال پیش به واسطه دوست پدرم به اربیل سفر کردیم که در آنجا شوهرم موسی را دیدم ...
هزار افسوس که از قافله شهدا جامانده ام...
دادند هیهأت من الذله ؛ چون باور و ایمان داشتند. حجت الاسلام سنائی از حضور در جبهه گفت: پدرم، برادرانم همه به جبهه رفته بودند و بعد ازمدتی یکی از بردارنم شهید شد و آنها با جنازه بردارم برگشتند و من نمی توانستم طاقت بیارورم ولی مشکل نرفتن نبود، مشکل سنّ بود که قوانین اجازه نمی داد، پوتین پاشنه بزرگ پوشیدم تا قدم بلند شود؛ اما بازهم قبول نکردند، کپی شناسنه ام را دست کاری کردم، نشد که نشد ...
کرباسچی را تحویل داعش دهید
پدرم بود و امروز، حتما باید بنویسم و حتما باید یادآوری کنم اگر تو رزمنده قهرمان، اسلحه پدر را برنمی داشتی و دشمن قداره بند را در همان بیرون مرزها نگه نمی داشتی، باز باید به امید آزادی شهرها، قدم در سیاهی جاده ها می گذاشتیم! اهل حساب، لطف کنند و هزینه مادی و معنوی و انسانی اقدام مدنظر را محاسبه کنند! اینک اما با هزینه ای بسیار کمتر، دشمن را در همان سنگر ابتدایی متوقف نگه داشته ایم! همان دشمنی که خود ...
پسر عاشق پیشه، پدربزرگ دختر مورد علاقه اش را آتش زد
بنزین را آتش زد و به سمت ما انداخت. پدرم در این حادثه دچار سوختگی شدید شد و ما او را به بیمارستان منتقل کردیم. من و برادرم هم آسیب دیدیم. تحقیقات برای دستگیری متهم آغاز شده بود که مرد مسن در بیمارستان فوت کرد. چند روز بعد، مرد خواستگار دستگیر شد و به زندان افتاد. پس از صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده ...
نیم نگاهی به زندگی پربار مرحوم آیت الله محمدی(ره)
. اشتیاق فراوانی داشتم که مرا به مکتب خانه بفرستند، ولی به علت اینکه پدرم بی بضاعت بودند در این امر مسامحه می کردند. لیک خیلی علاقه داشتم من در آن زمان ملای محلی و بچه مکتبی ها را می دیدم غبطه می خوردم تا این که در سال 1314 هجری شمسی که در حدود 12 ساله بودم، در همان روستای غیب اللهی که محل رشد و تربیتم می باشد، یک وقت نشسته بودیم موقع ناهار بود. پدرم گفت: بعد از ناهار، برای مکتب و خواندن درس قرآن، پیش ...
اختلاف، علت تکه تکه کردن جسد با چاقو و قندشکن/قتل پدر به دست جوان شیشه ای/ خواستگار شکست خورده، پدر دختر ...
مراجعه و خودش را تسلیم کرد. رضا گفت: روز حادثه در حال کشیدن شیشه بودم که ناگهان پدرم بالای سرم آمد، ابتدا با صحبت قصد نصیحتم را داشت اما من بدون توجه به حرف هایش کار خودم را می کردم. ناگهان پدرم در حالی که بسیار عصبانی شده بود، با یک چاقو به سمت من آمد اما من چاقو را گرفتم و به سمتش پرتاب کردم. بعد از شدت ترس از خانه خارج شدم و برای مخفی شدن، نزد دوستانم رفتم تا نهایتا امروز خودم را به پلیس معرفی ...
منطقه ای در سوریه که بدون حتی یک گلوله آزاد شد
رهبر و انقلاب باشیم. بخش اول گفتگوی تفصیلی با او در ادامه می آید: * آقای اکبرزاده؛ از پدر بگویید. چطور به شهادت رسید؟ من فرزند شهید زمان پیروزی انقلاب اسلامی هستم، پدر من اولین شهید انقلاب در شهر بهبهان بود. پدرم در زمان انقلاب و در سال 57 تیر خورد و دنده هایش آسیب دید و بر اثر جراحت در سال 58 شهید شد. پدرم از زمان تشکیل زندگی مشترکش همیشه کارگری می کرد و مکافات داشت ولی هیچ ...
جانبازان منتقل کننده فرهنگ استقامت، اعتقاد و شهامت به نسل آینده
و ده ها خواسته دیگر همه وسیله هستند برای رسیدن به هدف بالاتر و آن راهیابی به کمال مطلق است. مجید شعبانی فرزند جانباز دوستعلی شعبانی که به تازگی پدرش به فیض شهادت نائل آمد، در گفت وگو با خبرنگار ما از خصوصیات بارز پدرش گفت و افزود: پدرم فردی متعهد، متدین و متعصب به نظام و انقلاب اسلامی بود و محبوبیت خاصی در میان اقوام، دوستان، همکاران،آشنایان و هم رزمانش داشت. وی از ویژگی های ...
آینده انقلاب و نظام در گرو تربیت صحیح نسل امروز است
...> رئیس شورای حوزه علمیه کرمان با یادآوری اینکه فراگیری قرآن را از سن 5 سالگی آغاز کرد و سپس به مدرسه رفت، گفت: امکان تحصیل در آن زمان و در جایی که من زندگی می کردم بیشتر از کلاس پنجم وجود نداشت و پس از آن پدرم، من و برادرم را برای فراگیری دروس حوزوی به کرمان آورد . وی با بیان خاطراتی از دوران مبارزات قبل از انقلاب و با رژیم منحوس پهلو،ی خاطرنشان کرد: در آن روزگار کسی باور به موفقیت انقلاب ...
وقتی شرور 25 ساله عاشق نیلوفر دختر محله شد / خواستگار چه آتشی به پا کرد!
این حادثه من و برادرم از ناحیه دست و کمر دچار سوختگی شدیم و پدرم به خاطر شدت سوختگی در بیمارستان فوت کرد. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران پلیس دست به تحقیق زدند و متهم 25 ساله را که دارای سابقه شرارت های زیاد بود شناسایی و بازداشت کردند. او ابتدا جرمش را انکار کرد اما در مراحل بازجویی به جرمش اقرار کرد و گفت: نیلوفر را خیلی دوست داشتم اما خانواده اش با ازدواج ما مخالف بودند ...
رمز جایگاه بی نظیر امام حسین(ع) پاسداری از اسلام ناب است
زیارت امام حسین علیه السلام، از علامه امینی رحمت الله علیه، صاحب کتاب شریف الغدیر مطلبی از سوی فرزندشان نقل شده که شنیدن آن جالب است. ایشان می گوید بعد از گذشت چهار سال از فوت پدرم علامه امینی، شب جمعه ای قبل از اذان صبح، ایشان را در خواب دیدم؛ پدرم خیلی شاد و خوشحال بود. پس از سلام و دست بوسی از ایشان سئوال کردم، چه عملی باعث سعادت و نجات شما شد؟ کتاب الغدیر یا سایر تالیفات و یا تاسیس بنیاد کتابخانه ...
91 شعر کودک درباره کار و کارگر منتشر شد
، گلفروش محله ما، نقاش ساختمان، خورشید و پدرم، بچه های مرد، دنبال یک لقمه نون، سلمانی، نمکی، نگاه گلفروش، زحمتکش، تکه های حضور، دوره گرد و وانت بابام عناوین برخی از اشعاری است که در این مجموعه آمده است. البته همانطور که در دیباچه این کتاب هم به آن اشاره شده است، در سال 81 نیز مجموعه شعر دوجلدی با عنوان دسترنچ پیرامون نقش و جایگاه کار و کارگر به همت معاونت پژوهشی موسسه آموزش عالی کار گردآوری ...
یک جانباز: صداقت دفاع مقدس کجا و اختلاس و نجومی بگیران امروز کجا!
...: به مناسبت شهادت حاج حسین همدانی پیام تبریک و تسلیت برای پدرم فرستادم، چند دقیقه ای نگذشت که با من تماس گرفت و با بغض و گریه، خاطره ای از جوانمردی آن سردار رشید اسلام گفت، آن جا که سال 79 پدرم برای خرید خانه هزینه کافی ندارد و به واسطه یکی از دوستان با سردار دیدار می کند و او صبح قبل از ورود سردار درب دژبانی منتظر حاج حسین می ایستد تا او می آید. پس از آن و بعد از حال و احوال پرسی ...
مقام حضرت عباس(ع) در میراث شیعی
) نمی رفت، از او پرسیدند که علت چیست و او پاسخ معلوم نیست که حضرت ابوالفضل(ع) معلوم نیست که به اندازه من درس خوانده باشد. شب حضرت ابوالفضل به خواب آن عالم آمد و پرسید تو پیش چه کسانی درس خوانده ای. او استادنش را شمرد و حضرت گفت که من نخست نزد پدرم امیرمومنان و سپس برادرانم امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درس خوانده ام. من هر چه خواندم نزد معصوم بوده است که مطلقا اشتباهی به ایشان راه نداشته است اما تو از بزرگانی درس خوانده ای که برایشان هر لحظه احتمال اشتباه و سهو وجود داشته است. ...
کارگری در سیستان موجود نیست/مهاجرت قشر ضعیف سیستان به شهرهای بزرگ
...> ابراهیم بزی فرزند وی است که به کمک پدرش شتافته بود گفت: در قبال مبلغ ناچیزی به پدر کمک می کنم ، پدرم به دلیل کار زیاد در اوج جوانی شبها به دلیل کمر درد و بدن درد زیاد نمی تواند بخوابد و این رنج زیادی به ما وارد می کند. وی در پاسخ به این سوال که آیا به مدرسه هم می رود گفت : در فصل تابستان که بیکاری دانش آموز بیشتر است صبح و بعد از ظهر بر سر ساختمان می آیم و در در فصل مدارس نیز در برخی روزها ...
ژست اجتماعی و شکست های عاطفی از عمده دلایل گرایش دختران به اعتیاد/ اعتیاد والدین و همسر ریسک اعتیاد زنان ...
خود دانست و خاطرنشان کرد: متاسفانه پدرم مدت ها درگیر اعتیاد بود و مهمترین علت روی آوردن به سمت مواد در من به خاطر رفتارهای پدرم بود و من هم در آن سن و سال کم کنجکاو شدم تا این نوع زندگی را هم امتحان کنم. این مصرف کننده سابق ادامه داد: هر بار که پدرم خمار می شد من را به باد کتک می گرفت و با گیرها و بهانه های الکی خودش را به این شیوه خالی می کرد. وی افزود: در مدرسه به طرق های ...
دیگر کسی خانه اش را برای دارو و درمان نمی فروشد
دو دوره 24 بار شیمی درمانی شده. در این مدت شیمی درمانی یکبار هم به داروخانه مراجعه نکردیم، حتی داروخانه بیمارستان. قبل از بستری شدن پدرم همه می گفتند دیگر بدبخت شدی و خدا به دادت برسد. باید دنبال دارو بگردی و کجاها بروی و تازه اگر داروی خوب گیرت بیاید. شنیده بودم که داروها قبلاً چینی بوده و بیماران موقع تزریق از هوش می رفته اند. اما من نه دنبال دارو گشتم نه گرفتاری هایی را که دیگران می گفتند تجربه ...
دختر تاجر با شلیک گلوله همسر عراقی اش را کشت/اسحاق به خاطر من همسر اول و چهار بچه اش را رها کرد
ساعاتی بعد مخفیگاه سهیلا در حوالی محل قتل شناسایی و او در عملیاتی ضربتی دستگیر شد و به قتل شوهرش اعتراف کرد. زن جوان دیروز پس از انتقال به دادسرای جنایی تهران و در مقابل بازپرس جنایی به تشریح جزئیات عجیب زندگی و قتل پرداخت. سهیلا پس از پایان جلسه تحقیق به سؤالات خبرنگار جنایی ایران پاسخ داد. با شوهرت چطور آشنا شدی؟ پدرم تاجر است و در زمینه واردات و صادرات خودرو فعالیت ...
راز ازدواج پنهانی دختر تاجر خودرو با شلیک های خیابان دولت گره خورد
...> پدرم تاجر است و در کار واردات خودروی تویوتا است. چند سال قبل از طریق یکی از دوستانش در اربیل عراق مهمانی دعوت بود که مرا همراه خودش به عراق برد. در آن مهمانی موسی مرا دیده بود و به گفته خودش عاشق من شده بود. او در آن مهمانی خودش را به من و پدرم نزدیک کرد تا اینکه به ایران آمد و اصرار داشت با او ازدواج کنم. پدرت با ازدواج شما مخالفت نکرد؟ واقعیتش پدر و مادرم 20 سال قبل از هم ...
پاراگراف کتاب (117)
، خود آدم را می بینند و قضاوت می کنند و بسیار کمتر از روی خانواده ی آدم قضاوت می کنند و حتی زمانی می رسد که درباره ی خانواده هم از روی بچه ای که بزرگ شده قضاوت می کنند. آدم اول | آلبر کامو 6_ ژان: گوش کن هلن.. ماجرای خشونت است. ابتدا خشونت همه جا بود؛ در من و در بیرون از من. پدربزرگم دزد دریایی پیری بود. پدرم مردی را به ضرب چهارشاخ کشت. در دهکده روستاییان مست را که بچه ها و ...
میقات القرآن مؤسسه ای با ملکی به قدمت قاجار/ اینجا همه از دل و جان مایه می گذارند
.... ساختمان مؤسسه طی 360 روز ساخته شد وی با اشاره به تمایل حضور بانوان و خانواده ها در دوره های این مؤسسه، عنوان کرد: این ملک با همکاری تعدادی از همکارانمان طی 360 روز ساخته شد که بعضا نیز تا پاسی از شب نیز برای ساخت و ساز زودتر ساختمان همیاری می کردند. مخملباف بیان کرد: حتی هنگام خرید این ملک نیز با سختی هایی روبرو بودیم به گونه ای که صاحب ملک می گفت پدرم از فردی که این ملک را ...
گفت وگو با همسر شهید مدافع حرم سیدعبدالله حسینی از لشکر فاطمیون
پسرعموهایم خانه پدرم جمع شدند. حدس زدم خبری شده است. یکی از پسرعموهایم گریه می کرد. حالم بد شد و به سید حکیم پیام دادم گفتم جان مادرت بگو چه شده است نهایتاً او گفت که همسرم به شهادت رسیده است. حالا که چند صباحی از شهادت همسرتان می گذرد، حضور شهیدتان را در زندگی روزمره تان احساس می کنید؟ من از همسرشهیدم خیلی حاجت گرفتم. خانمی می گفت من وارد مزارشهدا شدم به همسر شما متوسل شدم و ...
گفت هیچ وقت بسیج را رها نکنید/ تلگرام خبر شهادت پسرم را داد!
دوباره 6 صبح بیدار می شدیم. حسین به شوخی می گفت پدرم می گوید دروغ می گویی که در سپاهی! تو مامور کلانتری شدی!(می خندد) با اینکه بسیج یک نهاد مردمی ست و اینطور نیست که به کسی حقوق بدهند، اما اولویت حسین آقا همیشه بسیج بود. حتی یادم می آید برای یک ماموریت بسیج سرکارش در سپاه نرفت. گاهی هم که من کم آوردم می گفت دربدترین شرایط هرچیزی را رها کردید بسیج را رها نکنید. تا این اندازه به بسیج اعتقاد داشت. ...
کتاب عکس جنگ خاموش در حوزه هنری رونمایی می شود
...> همه چیز از لحظه ای که خبر ناگوار بیماری پدرم را شنیدم شروع شد، تشخیص پزشکان (سیروز کبدی) بود ، حال پدر رو به وخامت بود و ما شاهد تحلیل جسم و جان او بودیم، درمان پدر در حالی آغاز شد که با تغییرات اجتماعی و اقتصادی ناشی از تحریم های اعمال شده علیه ایران مواجه بودیم. همزمان با تلنبار شدن کاغذپاره ها در سازمان ملل و نهادهای بین المللی، بخشی از خانه نیز از حجم کاغذهایی که نام داروهای نایابی برآن ها ...
گفتگوی خواندنی با حاج عباس کشوان کلیددار حرم حضرت عباس(ع)
مشکلات است . 500سال ارادت شیخ عباس می گوید نام خانوادگی اش یعنی کشوان از شغل کفشداری حرم گرفته شده (در زبان عربی کشوان به معنای کفشداری است) و از 490سال پیش کلید حرم وسرداب حضرت عباس(ع) دست خاندان او بوده است؛ اجداد ما برای زائران اهل بیت حرمت زیادی قائل بودند، یادم می آید که یکبار پدرم حاج محمد علی که او هم خادم حرم حضرت عباس(ع) بوده تعریف می کرد یک روز که در حرم را باز می کرده با عرب ...
پیام صادقیان : اگر پاچه خواری می کردم الان کاپیتان پرسپولیس بودم !
نخواست. به همین دلیل تصمیم گرفتم به شهرم برگردم و در تیمی بازی کنم که سال ها پدرم آنجا روزهای خوبی داشت.به شهر خودم می روم و روزهای خوبم را تکرار می کنم. مصاحبه این بازیکن درباره دلایل اخراجش از پرسپولیس تقدیم شما همراهان عزیز پارس فوتبال می شود .
بلای وحشتناک / یک ماه تا پایان خدمت سرباز ایرانی باقی مانده بود که.. + عکس
مستی چه می کردند؟ تصور این که مردی با این شیوه، چشم به ناموس دیگران دارد برایم باورکردنی نبود! ماشین بازیگر مشهور سینما و تلویزیون کشورمان در آتش سوخت! عکس پدرم از ارتباط من و اسحاق خبر ندارد / شوهرم هم می گفت تا با کسی ارتباط داری و ..! عکس بلای وحشتناکی که برای 14 دختر دانش آموز دامغانی داخل مینی بوس آمد! عکس ...
پیکر محمود در یک گور دسته جمعی شناسایی شد
به خواستگاری ام آمدند به پدرم گفتم "همین مرد، خوب است و من قصد دارم با همین مرد ،ازدواج کنم .من از مال دنیا هیچ چیز نمی خواهم ." تنها چیزی که توانست جای خالی مادرم را در این سال ها پر کند حضور محمود بود.محمود از دو سال پیش شروع کرد به صحبت درباره رفتن به سوریه.اوایل قبول نکردم. یک روز دیدم کلیپ های داخل تلفن همراه اش را نگاه می کند و اشک می ریزد. جلو که رفتم دیدم دارد جنایت های داعش را می بیند آن ...