سایر منابع:
سایر خبرها
اعتیاد به مواد مخدر به قیمت جان پسر جوان تمام شد
می کرد. سه سال و نیم پیش پدرم فوت کرد و من هر روز به خانواده ام سر می زدم. شب حادثه طبق معمول به دیدن مادرم رفته بودم که دیدم برادرم چاقو به دست گرفته و با تهدید از آنها پول می خواهد. خواهرها و مادرم ترسیده بودند و حریف اش نمی شدند.همان موقع باهم درگیر شدیم و او با چاقو، ضربه ای به دست و سرم زد که پس ازآن با هم دست به یقه شدیم که یک دفعه دیدم از برادرم دارد خون می آید.به همین خاطر فوراً به ...
قتل راننده پیکان به خاطر 150هزار تومان
گرفت و مرا به خانه اش دعوت کرد. وقتی به آنجا رفتم او و میثم به من شیشه تعارف کردند و بعد از کشیدن مواد، داوود پیشنهاد داد تا برای صاحب کارش یک ماشین سرقت کنیم. بعد از شنیدن این حرف شوکه شدم، اما او قول داد بعد از سرقت 500 هزار تومان دستمزد می دهد به همین دلیل وسوسه شدیم و با هم به شهریار رفتیم، ولی ماشین مناسبی که صاحب کار او می خواست، پیدا نکردیم. متهم ادامه داد: بعد از آن به کرج رفتیم و ...
وقتی یک مرد گریه می کند/ هنرمند اراکی راهی زندان شد
500 هزار تومان با سودش به 4 میلیون تومان رسیده است، سال 94 در حالی که داشتم برای مراسم ازدواج دخترم به همراه خانواده، حلقه ازدواج می گرفتم در بازار به من دستبند زدند و به زندان فرستاند 20 روز زندان بودم تا 500 هزار تومان جور کردم و آزاد شدم. ملاباقری که بغض چهره اش را گرفته کمی مکث کرد و افزود: امسال دو شب مانده به عید آمدند و برای معوقات بانک آمدند دستگیرم کنند و به زندان ببردند با ...
نقشه شیطانی شاگرد املاک برای زن تنها در خانه اش
پیشنهاد میثم ، او شخصا اقدام به سفارش غذا از رستوران کرد؛ نقشه شیطانی شاگرد املاک در حال خوردن غذا بودیم که به محض خوردن چند قاشق اول ، بیهوش شده و دیگر متوجه ی هیچ چیز نشدم ؛ حدودا ساعت 12 شب بود که به هوش آمدم و متوجه شدم که قسمت قابل توجهی از اموال خانه از جمله 20 میلیون تومان پول داخل منزل و ... تماما سرقت شده است ” . تحقیقات میدانی پلیس با مراجعه به ...
معمای 22 ساله قتل راننده تاکسی
که عباس مرا صدا کرد. عباس و امین دست و پا و دهان راننده را بسته بودند، ولی او ساکت نمی شد. برای همین من هم با تیغ موکت بری چند ضربه به کمرش زدم تا دیگر تقلا نکند. وقتی رویم را برگرداندم، متوجه شدم که یکی با دستمال راننده را خفه کرده است. نمی دانم چه کسی دستمال را به دست گرفته بود، ولی حدس می زنم که کار عباس باشد. بعد از قتل هم ما با خودرو فرار کردیم. عباس هم تنها مبلغ 261 هزار تومان به ...
جزئیات دستگیری مشاور شیک پوش املاک در گرمخانه
کراوات داشت به عنوان شاگرد بنگاه املاک و در چندین نوبت برای کارشناسی و بازدید منزل به خانه من آمد اما خانه همچنان به فروش نمی رفت تا اینکه در تاریخ 25 فروردین ماه میثم دوباره به خانه من آمد و مدعی شد که با یک خریدار برای بازدید نهایی خانه قرار گذاشته است. مدتی از حضور میثم در خانه گذشت اما خبری از خریدار نشد تا اینکه به پیشنهاد میثم ، او شخصا اقدام به سفارش غذا از رستوران کرد و در حال ...
اعترافات هولناک ناپدری سنگدل در باره قتل دختر5ساله
بیشتر اوقات نمی توانستم سر کار بروم. متهم این پرونده جنایی ادامه داد: آن شب را در منزل همسرم سپری کرده بودم که صبح به منزل همسر صیغه ای ام (مادر رقیه) رفتم. اما به خاطر همین مسائل باز هم مشاجره لفظی بین من و همسرم آغاز شد، در این هنگام رقیه از خواب بیدار شده و به داخل اتاق آمد و کنار مادرش قرار گرفت. من که عصبانی بودم سیلی محکمی به صورتش زدم که او گریه کنان از اتاق بیرون رفت ...
ملال زندگی در غیابِ هنر
.... مادرم مدیر دبیرستان صدر در خیابان منوچهری بود یک روز آمد از مدرسه گفت لباس بپوش می خواهم بروم برای تو کادو بخرم، من را برد کتاب فروشی انتشارات امیرکبیر یک کامیون کتاب خرید و آورد و گفت حالا اینها را بخوان و هفته ای یک خلاصه بنویس و به من بده؛ مادرم می گفت چون پدرم رفت به طرف هنر، زندگی ما این است و در نتیجه نمی خواهم تو بروی، ولی اینکه بافرهنگ باشم برای او مهم بود، آخرسر هم مادربزرگم به دادم ...
رابطه برادر رئیس جمهور با ماجرای مدیرعامل بانک رفاه
بر اینکه باید به نقد مسائل بنیادی به اقتصاد بپردازیم، تأکید کرد: ما می گوییم باید چوب لیبرالیسم از لای چرخ اقتصاد ایران بیرون بیاید، آیا این مسئله بنیادی نیست؟ وی در پاسخ به زیباکلام مبنی بر اینکه شما 40 سال قدرت در دست تان بوده است، گفت: قوه مجریه از ابتدا دست آقای میرحسین موسوی، آقای هاشمی رفسنجانی که شما برای روحش صلوات می فرستید ، سپس آقای خاتمی و رفقای شما و بعد هم دست آقای احمدی ...
برادرکشی با چاقو در کیانشهر
ساعت 22:30 جمعه شب از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110، فوت مشکوک به کلانتری 158 کیانشهر اعلام شد که با حضور مأموران در بیمارستان و انجام بررسی های اولیه مشخص شد جوانی به نام محسن 32 ساله بر اثر اصابت جسم تیز به ناحیه گردن، توسط اعضای خانواده اش به بیمارستان منتقل و تحت اقدامات درمانی قرار گرفته اما باوجوداین و به علت شدت جراحت فوت کرده است. اعضای خانواده محسن در تحقیقات اولیه از سوی مأموران کلانتری ...
خودکشی یا برادرکشی
اظهارات بود که ماموران ظهر شنبه احسان برادر محسن را به اتهام دست داشتن در قتل برادرش بازداشت کردند. او پیش از ظهر دیروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در برابر محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم قتل پایتخت قرار گرفت. احسان سی وپنج ساله با رد هرگونه دخالت در مرگ برادرش به مدیرروستا گفت: من متأهل هستم، چند سال قبل پدرم فوت کرد و به همین دلیل هم من زیاد به مادرم سر می زدم، روز حادثه به منزل مادرم رفتم ...
رویاهای کودکانه در انتظار تصمیمات مردانه! / قانون حمایت از کودکان کار کی اجرایی می شود؟
از آنها برای کودکان حقیقتاً دشوار است و آنها را در معرض انواع آسیب های اجتماعی، روانی و بهداشتی قرار می دهد. علی الف دانش آموز یکی از مدارس شهر می گوید: هر روز صبح ساعت سه و نیم به همراه پدرم به نانوایی می روم و تا 7 صبح در نانوایی کار می کنم. بعد به مدرسه می روم. بعد از ظهر ها نیز از ساعت یک و نیم تا 5 غروب در نانوایی کار می کنم و شب ها باید ساعت 8 بخوابم. م ش دانش آموز مدرسه شهید ...
انواع اعتیاد؛ از چسب تا هروئین
.... اگر آنان ناچار به خرید آمفتامین مصرفی خود شوند و پول کافی نداشته باشند ممکن است به سرقت هم حتی از دوستان نزدیک و بستگان خود دست بزنند. وعده ها و قول هایی می دهند که نمی توانند به آنها عمل نمایند. آمفتامین چنانچه در مدت زمین طولانی مصرف گردد به کبد فرد معتاد لطمه وارد می نماید، مشکلات جدی روانی برای وی فراهم می سازد و او را گرفتار اوهام و خیالات می کند. فرد معتاد به مصرف ...
اعترافات مردی که دختر همسرش را کشت
، به عقد موقت خودم در آوردم تا مخارج زندگی اش را بپردازم، ولی بیکاری من موجب بروز اختلافاتی در زندگی ام شد، چراکه من کارگر ساده ای بودم و بیشتر اوقات نمی توانستم سر کار بروم. متهم این پرونده جنایی ادامه داد: آن شب را در منزل همسرم سپری کرده بودم که صبح به منزل همسر صیغه ای ام (مادر رقیه) رفتم. اما به خاطر همین مسائل باز هم مشاجره لفظی بین من و همسرم آغاز شد، در این هنگام رقیه از خواب ...
بولتن سینما و تلویزیون: بدنسازها مقابل مهران مدیری/ ساخت سریالی برگرفته از ماه عسل/ پایتخت 5 کلید خورد
شاهین ، کاراکتر کوروش تهامی مهمان مجری (فرهاد رئوف با بازی مجید واشقانی) بود. او از زندگی اش گفت و اینکه چطور به خاطر طمع همسرش را از دست داده. کلیت دکور و نحوه حرف زدن مهمان، برنامه ماه عسل را تداعی می کرد. اکت مجری، نوع سوال پرسیدن و ری اکشن مجید واشقانی هم یادآور احسان علیخانی است. حتی واکنش های تند و تیز بیننده ها به برنامه، حاشیه های ماه عسل را به ذهن می آورد. تفاوت دیوار شیشه ای جایی است که ...
درگیری مرگبار 2 برادر
: برادرم به خاطر پول مواد مدام مادر وخواهرهایم را اذیت می کرد تا اینکه 3سال پیش پدرم فوت شد و من به خاطر مادرم مجبور بودم هر روز به آنها سری بزنم. وی ادامه داد: خودم ازدواج کرده و فرزندی دارم. شب حادثه به خانه پدری ام رفته بودم که دیدم برادرم چاقو به دست گرفته و با تهدید قصد گرفتن پول از مادر و خواهر هایم دارد. آنها ترسیده بودند و حریف او نمی شدند. همین شد که با هم درگیر شدیم. او با چاقو ضربه ...
آموزش سرقت مزدا 3 در 14 ثانیه
های سریالی را گردن بگیرد. از آنجا که دزد جوان سرقت هایش را در پایتخت انجام داده بود پرونده پیش روی قاضی میروکیلی دادیار دادسرای ویژه سرقت قرار گرفت. اواعتراف کرد که با همدستی دختر موردعلاقه اش دست به سرقت مزدا3می زده است. وی حتی در ادامه گفت که با همدستی 5نفر از نوچه هایش نیمه شب به خیابان های تهران می رفتند و لوازم داخل خودروها را هم به سرقت می بردند. این متهم که سابقه دار است در ...
حافظه مردم ضعیف نیست، وعده ها را به یاد دارند
شکل گرفته است. اما متأسفانه اینگونه نیست. وی ادامه می دهد: شرایط زندگی برای کارمندان هم دشوار است. مستأجر هستم و در ماه حدود 800 هزار تومان کرایه خانه می دهم. 4 فرزند دارم که 2 تای آن ها دانشجوی دانشگاه آزاد هستند. هزینه های زندگی با حقوقم یکسان نیست. عصر ها در حسابداری در بازار تهران فعالیت می کنم تا بتوانم یک زندگی آرام برای خانواده ام تأمین کنم. شب ها ساعت 11 شب به منزل می رسم و شرایط ...
معلم عشایری که پدر پیوند کبد ایران شد
دخترعمویم ازدواج کردم. همانی که یک زمانی مادرم دوست داشت و حرفش را با من زده بود. هم وصیت مادرم بود و هم علاقه و ارادتی که به عمویم داشتم و هم در کل به ازدواج فامیلی بیشتر فکر می کردم. خیلی مادرتان را دوست داشتید؟ خیلی زیاد. چون پدرم همیشه مریض احوال بود مادرم با سختی کار می کرد و ما را آبرومند بزرگ می کرد، هرچند خیلی زود از دست رفت ولی همه زندگی من بود. هیچ چیزی در دنیا نمی تواند ...
مرگ کودک 9 ساله با شلیک در عروسی/ اعترافات مردسنگدلی که دختر 5ساله همسرش را کشت/ معمای قتل پزشک تهرانی ...
کرد آن لحظه هیچ چیز نمی فهمیدم، به تشریح ماجرای قتل رقیه کوچولو پرداخت و در اظهاراتی تکان دهنده گفت: حدود یک سال قبل مادر رقیه را که از همسرش طلاق گرفته بود، به عقد موقت خودم در آوردم تا مخارج زندگی اش را بپردازم، ولی بیکاری من موجب بروز اختلافاتی در زندگی ام شد، چراکه من کارگر ساده ای بودم و بیشتر اوقات نمی توانستم سر کار بروم. متهم این پرونده جنایی ادامه داد: آن شب را در منزل همسرم سپری ...
سالار عقیلی از موسیقی، آواز و شهرت می گوید
...، برف می آمد، دی یا بهمن بود، برف شدیدی باریده بود، تا حدی که ما رفتیم و در کوچه منزل ایشان گیر کردیم. آن سال این قدر برف آمده بود که ماشین حرکت نمی کرد. منزل ایشان هم در ولنجک بود. یکی از شاگردانم، من را تا منزل آقای عظیمی نژاد رساند. یادم هست بخش اعظمی از مسیر را پیاده رفتم. از برف ها رد شدم و به منزل ایشان رسیدم. با نیمچه گلویی که می سوخت و قرار بود سرما بخورد، سعی کردیم این کار را ...
خواستن توانستن است
تحصیل می دادند و من از این فرصت استفاده کرده و در کارخانجات اتمسفر با سمت مدیرو عضویت در هیأت مدیره، مشغول به کار شدم. کار در وزارت صنایع و کارخانجات اتمسفر که بیش از 1000 کارگر داشت برای من بسیار ارزنده بود. در این زمان جنگ تحمیلی شروع شده بود و همسر من که نظامی بود روانة جنگ شد و من به دلیل این که دو فرزند کوچک داشتم به ناچار کار را رها کرده و در خانه ماندم. در منزل هم مشغول نوشتن پروژه ...
نقش هیئت داران در وضعیت کنونی مداحی کشور
قرائت قرآن هستم. قرآن می خواندم در کنار قرآن نوحه هایی که پدر به من می داد را هم زمزمه می کردم. سر سفره قرآن بزرگ شدم. پدرم سفره قرآن را پهن کرد و تا دوره دبیرستان هم رتبه های اول دانش آموزی را در قرائت قرآن کسب کردم و بر روی تلاوت قرآن تمرکز داشتم؛ مداحی کاری جدی برای من نبود تا اینکه در دوران دبیرستان معلم سرود مدرسه ام (صادقی) از من سؤال کرد که مداحی؟ من پاسخ دادم بعضی مواقع؛ اما اگر اجازه بدهید ...
اینجا بازار بیکاری گرم است / نبودن صنایع تبدیلی موجب افزایش نرخ بیکاری و قیمت مصالح ساختمانی
...> اولین بخشی که در هر شهر توجه افراد را جلب می کند محلی است که کارگران ساختمانی از نخستین ساعات روز به دنبال کار و به امید کسب لقمه ای حلال آنجا تجمع می کنند و گاه تا شب در آن نقطه می مانند و نا امید به منزل باز می گردند. عده زیادی از کارگران در ساعت 11 صبح برای یافتن کار ایستاده بودند از آنها سوال کردم چرا تا این ساعت هنوز سر کار نرفته اید ؟ یکی از کارگران گفت : هر روز به اینجا می آیم ...
حجت الاسلام روستایی: حاصل اندیشه مکتب امامت؛ یک جامعه ی پویای انقلابی است
هدیه ای از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. آنها گفتند: انبیاء ارث نمی برند! ابوبکر در حال نوشتن سند بود که عمر وارد شد و گفت: اگر این کار را انجام دهی هزینه جنگ ها را از کجا تامین می کنی؟ از کجا می خواهی به مردم پول بدهی؟ و بعد سند را پاره کرد. حاصل اندیشه امامت در جامعه اندیشه اهل بیت علیهم السلام چیز دیگری است و باعث می شود حضرت زهرا سلام الله علیها یک تنه انقلاب به پا ...
بازداشت دزد فریبکار در گرمخانه
به گزارش پامچال نیوز به نقل از جوان، 26 فروردین ماه امسال بود که زن میانسالی مأموران کلانتری 133 شهرزیبا را از ماجرای سرقت با خبر کرد. او توضیح داد: خانه من در بلوار فردوس است. مدتی قبل بود که خانه را برای فروش به یک بنگاه در پاساژی نزدیک خانه مان سپردم. بعد از آن بود که جوان شیک پوشی به خانه ام آمد و خودش را از کارکنان همان بنگاه معرفی کرد. او چندبار برای کار کارشناسی به خانه ام آمد و ...
چقدر از اقتصاد با مواد مخدر از بین می رود؟
گرفته بودم. اینجا با مردی آشنا شدم و مرا عقد موقت کرد. در حاشیه های تهران زندگی می کردیم، فهمیدم معتاد است و بعد هم با هم نشستیم به مواد کشیدن. بچه که دنیا آمد، ولم کرد و رفت. ملیکا دو سال است از اعتیاد رها شده و موسسه ای خیریه، برای او و پسرش خانه ای فراهم کرده است. درددل های او، تمام آسیب ها را در خود جای داده است؛ طلاق، اعتیاد، حاشیه نشینی و چالش های اخلاقی. روایت ملیکا، روایت آدم های ...
استقبال از 1318 در پنجمین روز نمایشگاه کتاب
به چاپ رسانده است. این اثر با وجود اینکه در چهارمین روز به نمایشگاه کتاب تهران آمده، اما جزء آثار پرفروش این انتشارات است. در صفحه 192 این کتاب آمده است: پدرم روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر... زندگی ما به سختی می گذشت. من یادم هست شب هایی اتفاق می افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت برای ما شام تهیه می کرد و ... آن شام هم نان و کشمش بود . ...
از گذشته خودم خجالت می کشم
رفتار آنها خیلی هم دور از انتظار نبود چرا که هیچ یک تجربه حضور در بازار را نداشتند که بتوانند در مواقع بحران مرا راهنمایی و همراهی کنند. پدرم ناشر است و مادرم کارمند، نگران شکست خوردنم بودند. حرف هایش را با خنده ادامه می دهد: حتی مادرم مرا تهدید کرد و گفت اگر این کار را انجام دهی پول تو جیبی ات را قطع می کنم اما هیچ یک از این تهدیدات نتوانست مانع از حرکت من در مسیر اهدافم شود . وقتی از ...
اگر فیلمی بازی نکنم بزودی دق می کنم
بازیگران به خاطر همین اتفاق به ما شکایت می کنند. بازیگرانی هستند که می آیند می گویند نان شب برای بچه های مان نداریم. یک طرف هم درد و مشکلات اعضایی هست که باید به عنوان عضو هیات مدیره از آنها حمایت کنیم اما نمی توانیم. ما تنها انجمنی بین بازیگران هستیم که مجوز وزارت کار را داریم و اخیراً زیر نظر وزارت ارشاد هم رفتیم. به تازگی هم درخواست بودجه کرده ایم تا بتوانیم حقوق همین دو سه نفر کارمند انجمن را بدهیم ...