حادثه در پارتی شبانه دختران و پسران جوان | علت مرگ المیرا چه بود؟
سایر خبرها
راز قتلی که پس از 30 سال آشکار شد
ترحیم یکی از بستگان به شهرستان خدابنده رفتیم و در این مسافرت یک روزه دختر 4 ساله ام را نزد مادر گذاشتم اما پس از بازگشت از مسافرت بود که با جسد خون آلود مادرم که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود، روبرو شدم. وی افزود: از آن زمان تاکنون این پرونده همچنان در حال رسیدگی است اما از هیچ کسی شکایتی ندارم چرا که با هیچ کسی مشکل و اختلاف ندارم. *شناسایی و دستگیری جمشید در ادامه ...
هاشمی طبا: گفتند به نفع آقای رییسی کنار برو!
ماهنامه اندیشه پویا در شماره جدید خود با سیدمصطفی هاشمی طبا، نامزد انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و ریاست سازمان تربیت بدنی در سال های دور گفت وگویی داشت. این ماهنامه نوشت: وارد کافه که شد، از همه طرف پچ پچ راه افتاد. سرها به سمتش چرخید. خیلی از آنهایی که عصر سوم خرداد توی کافه نزدیک کتاب بودند، از دیدن سیدمصطفی هاشمی طبا ذوق زده بودند. تا سر میزی که منتظرش ایستاده بودم، برسد با چند نفر ...
نخبه ام اما مهاجر!
هم انگیزه و علاقه زیادی برای یادگیری وجود داشت. این مدارس شیفت شب بودند، چون هم معلمان و هم دانش آموزان مجبور بودند روزها کار کنند. من با وجودی که راهنمایی یا ابتدایی بودم، مجبور بودم کار کنم و شیفت شب درس بخوانم. همه شیفت شب بودند؟ بله این اجبار بود. معلم ها در روز باید هزینه خود و خانواده را تأمین می کردند، چون حقوقی که از مدرسه می گرفتند، بسیار ناچیز بود. از لحاظ عددی شاید ...
هاشمی طبا: گفتند به نفع رییسی کنار برو!
یمینی شریف را خواندم، توجه ها به حرف هایی که زده بودم، بیشتر شد. برای همه ما ماندن ایران مهم ترین چیز است و این را همه می فهمند. - (دریافت پیام و سفارش احتمالی از سوی تیم حسن روحانی؟) نه! اصلا... نه من با کسی هماهنگ کردم و نه کسی سراغ من را گرفت. خودم هم اجتناب می کردم اما طبیعتا با آقای روحانی و جهانگیری هم راستا بودم. - (درخواست انصراف در هفته آخر به نفع روحانی؟) اصلا. یک ...
کولبری با کوله باری از تحصیل و امید
توانستم به این وضعیت ادامه بدهم، همین بود که از 9 ماه قبل به جمع کولبرها اضافه شدم. آن روزها به دلیل علاقه ای که به کشتی داشتم وارد این ورزش شدم و کشتی می گرفتم و به دلیل فیزیک بدنی خوبی که داشتم مربی ام آینده خوبی را به من وعده می داد اما مجبور شدم ورزش را هم رها کنم. لقمه نانی به قیمت جان نیمه های شب سکوت کوهستان با صدای نفس های کولبرانی که مسیر سنگلاخی را بالا می آیند شکسته می ...
دختری در اسارتگاه پسران تهرانی!/ پدر راز دخترش که اسیر چند پسر تهرانی شده بود را فهمید! + تصویر
ربودن دختر نوجوان شد و گفت: فقط آن خانه قدیمی متروک متعلق به من بود. متهم که پیش از این آدم ربایی چند سابقه سرقت و خفت گیری هم داشت در شعبه یازدهم دادگاه کیفری تهران محاکمه شد. در این دادگاه ابتدا دختر نوجوان به قضات گفت: من با دختر همسایه مان تازه دوست شده بودم و با هم ارتباط داشتیم، یک روز که به دیدن دوستم رفته بودم، متوجه شدم او در خانه نیست ولی ناگهان برادرش و 3 پسر جوان حمله کردند ...
آزار و اذیت دختر 17 ساله در مقابل چشمان نامزدش/عکس
نزدیکی بلوار ولایت آبادان دست به کیف قاپی بزند از سوی ماموران دستگیر شد. مهدی ابتدا خود را بی گناه دانست اما وقتی در برابر دختر جوان و نامزدش قرار گرفت به ناچار اعتراف کرد. او در مقابل بازپرس پورعسکر در شعبه سوم دادسرای آبادان گفت: آن شب در خانه دایی ام مشغول استراحت بودم که ابوذر سراغم آمد و از دختر جوانی صحبت کرد که در همسایگی خانه او زندگی می کرد. از حرف های ابوذر فهمیدم که پدر و مادر ...
چگونه به شغل مورد علاقه خود برسیم؟
به گزارش تیترشهر: آیا شما هم در 18 سالگی وقتی این سوال را می پرسیدند که چه برنامه ای برای زندگی تان دارید نگران می شدید و هیچ جوابی برای سوال نداشتید؟ مطمئنا تصمیم شما این نیست که فقط به درس و دانشگاه بچسبید. می توانید چندین شغل داشته باشید یا هر 4 سال یک بار شغل تان را عوض کنید. پس برای این سوال میتوانید چندین پاسخ داشته باشید. چگونه باید متوجه شوید که چه شغلی مناسب شماست؟ حرفه های ...
سوژه ی بهترین فیلم از نظر مردم به ماه عسل آمد / روایت نیوشا و پدر و مادر ناشنوایش
فیلم روز گذشته مهمان برنامه ماه عسل شدند. دو دختر و یک پسر، عوامل ساخت فیلم نیوشا هستند. آنها درباره زندگی نیوشا می گویند: پسر: حسی که از زندگی نیوشا به ما منتقل شد کمک کرد که فیلم مورد توجه مردم باشد. این موضوع خیلی روی خودمان هم تاثیر گذاشت. دختر: نیوشا زندگی فوق العاده ای دارد. از یک چیز کم و ساده، چیزهای بسیار بزرگی می سازد. دختر دوم: امیدی که نیوشا ...
درد و دل های شبانه و نماز شب های خالصانه از او یک الگو ساخته بود
...: اهل استان کهکیلویه و بویر احمد بودم و توسط حاجی به عنوان خادم مسجد چهارده معصوم انتخاب شدم و به فاز یک محله پاداد اهواز آمدم. شب ها و روزهای زیادی حاجی را می دیدم و سلام و احوالپرسی می کردم اما تا آن روز حاجی را این قدر خوشحال ندیده بودم. حاجی آمد بعد از سلام و احوال پرسی گرم گفت: سید آماده باش الان جرثقیل می آید. گفتم برای چی؟ گفت: برای نصب سردر جلوی ایوان مسجد، گفتم: چشم. رفتم ...
2 قتل پس از مشروب خوری
خصومتی با او نداشتم. مرگ او یک اتفاق تلخ بود. تنها به خاطر مصرف مشروب مرتکب قتل شدم و این اتفاق مرا خیلی اذیت کرد. فکر نمی کردم این ضربه باعث مرگ او شود. وقتی اعلامیه دوستم را دیدم، شوکه شدم و اعلامیه را برداشتم و به خانه برگشتم. مادرم در خانه بود که متوجه موضوع شد. به خاطر گریه ها و بی تابی های مادرم بود که مجبور شدم به یکی از شهرهای شمالی کشور فرار کنم. حالا پشیمانم و از خدا می خواهم مرا ببخشد ...
تولد تاریخی بازیگر پیشکسوت سریال خانه سبز
الان 94 سال سن دارید. اسدزاده در خصوص مخالفت خانواده و حضور در عرصه هنر گفت: خانواده مخالف حضورم در این عرصه بودند. البته پدرم من را به دیدن تئاتر می برد و من به خاطر این تئاترها علاقه مند به این عرصه شدم. وی افزود: سال27 وارد تئاتر شدم. من قبل از انقلاب به خارج از کشور برای تحصیل رفتم و اولین سریال بعد از انقلاب من سمندون است. این بازیگر پیشکسوت در ادامه در خصوص ...
از مصرف مشروبات الکلی، هروئین، کراک و شیشه تا رسیدن به ساحل آرامش
...، البته مواد هم زیاد در دست و بالم موجود بود و می فروختم، پس مشکلی نداشتم. زندان هم رفتی؟ چند بار؟ بله، یکبار به زندان رفتم، به خاطر مواد روز 13 نورزو مرا گرفتند، باور کنید بعد از مصرف زیاد 13 تا 15 نوروز خواب بودم، بیدار که شدم دستبند را در دستم دیدم، حدود 9 ماه در زندان بودم و البته مصرف هم نداشتم. بیرون که آمدم از سر نادانی و بی تجربگی باز هم سراغ مواد رفتم. یکبار هم ...
وقتی فهمیدم از شهر خارج شد، جیغ کشیدم اما دیگر دیر شده بود و او با تهدید مرا برد!
شده است، آن فرد ناشناس پیام دیگری فرستاد و ادعا کرد فردی که این صفحه جعلی را درست کرده است، می شناسد. او سپس شماره تلفنی برایم ارسال کرد و گفت می توانی با این شماره تماس بگیری و از خودش سوال کنی که منظور و هدفش از این کار چه بوده است؟ باز هم سعی کردم بی خیال موضوع شوم اما یک کنجکاوی ساده رهایم نمی کرد، این بود که با آن شماره تماس گرفتم ولی در کمال تعجب فردی که تلفن را پاسخ داد همان فرد ...
گفت وگو با معمر کودریچ ؛ تنها مترجم ادبیات فارسی در بوسنی و هرزگوین
بسیار علاقه داشتم. در دبستان یکی از بهترین دانش آموزان بودم و وقتی بزرگ تر شدم، پسر خوبی هم بودم! البته پدرم هم کتابخانه بزرگی داشت . و در این کتابخانه، آیا آثاری از ایران یا درباره ایران وجود داشت؟ در آن زمان هر آنچه از ادبیات فارسی ترجمه شده بود، در این کتابخانه وجود داشت که اصلی ترین آن، رباعیات خیام به بوسنیایی بود . چون ظاهراً خیام در آن منطقه جایگاهی خاص دارد ...
اشتباهات رایج مالی خود را بشناسیم
متنفر بودم، بنابراین وقتیکه یک پیشنهاد شغلی دیگر داشتم به قدری خوشحال شدم که در مورد حقوق آن اصلا مذاکره نکردم. به زودی متوجه شدم که یکی از خبرنگاران با کمترین حقوق در جای جدید هستم، تلاش کردم مذاکره کنم اما دیگر دیر شده بود. در نهایت برای اینکه درآمد بالاتری داشته باشم مجبور شدم کار جدیدم را ترک کنم و در جای جدید حقوق خود را مذاکره کنم. از دست دادن فرصت های مالی کامرون ...
احسان کرمی: با همسرم به شایعات می خندیم
می رفتم و احساس می کردم چند لحظه دیگر پرواز می کنم. ساعت 6 صبح شد و من همچنان ادامه داده بودم. تا اینکه به خودم آمدم و متوجه شدم که ساعت 8:30 باید سر مرین تئاتر باشم. به کارگردان پیام دادم که حال خوبی ندارم و نمی توانم بیایم و نرفتم (با خنده). متاسفانه موسیقی همچین تاثیری روی من دارد، واقعا متاسفانه... چون اذیتم می کند و بعد از روزی که به بیمارستان رفتم هرگز آهنگ روزبه بمانی ...
کشته شدن مرد غریبه در اتاق خواب یک دختر!
به گزارش گروه ترجمه رکنا، این زن 33 ساله پس از به مأموران ایالتی پورتلند تلفن زد و ماجرا را خبر داد. وی گفت: وقتی با دو فرزند 5 و 10 ساله ام به خانه بازگشتیم ناگهان متوجه حضور مرد غریبه ای در اتاق خواب دخترم شدم در حالی که ترسیده بودم بلافاصله به سراغ اسلحه ام رفتم و بی درنگ به سویش شلیک کردم.مأموران پلیس پس از در محل حاضر شده و مرگ این مرد 59 ساله را تأیید کردند. هویت قربانی با نام دانیل مک کری شناسایی شده و مشخص شد وی با شکستن پنجره اتاق خواب توانسته وارد خانه شود این اخبار را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
فکر کثیف نوعروس در باره ارتباط داماد و دختر خاله بیوه اش
مادرش می رفت و مدام فکرش درگیر بود. برای من که فقط چهار ماه از زندگی مشترکم می گذشت، موضوع خیانت بهنام مسئله ای نبود که بخواهم از کنار آن به سادگی رد شوم. تصمیم گرفتم یک بلایی سر او و دخترخاله ام بیاورم. همان روز گوشی تلفن همراه شوهرم را دوباره چک کردم. دو تماس با دخترخاله ام برقرار کرده و چند پیامک رمزی هم بینشان رد وبدل شده بود. وسایلم را برداشتم و به خانه مادرم رفتم. دو هفته گذشت ...
لیلا و مرد غریبه را در حالی که در خانه خلوت کرده بودند، غافلگیر کردم و ... + عکس
....بهزاد – 32 ساله- در بازجویی به کارآگاهان گفت: چند ماه پیش هنگام مصرف در آن آپارتمان با لیلا (28 ساله) آشنا و به او علاقه مند شده بودم. اما پس از مدتی متوجه شدم لیلا با مرد غریبه ای رابطه دارد که بشدت خشمگین و ناراحت شدم. روز در همان آپارتمان به سراغ آن مرد رفتم که با هم درگیر شدیم و در جریان نزاع پرده پنجره را کندم و آن را دور گردنش پیچیده و خفه اش کردم. از آنجا که لیلا هم در آپارتمان حضور داشت و ...
وقتی ساعت 10 شب سوار پراید شدم راننده مرا به کوچه خلوتی در شرق تهران برد و ... / الناز مرد شیطان صفت را ...
شیطان صفت خبر داد. خیلی زود تیم های گشتی پلیس که درمحل حاضر شده و احمد 40 ساله را که با خونسردی سرگرم مسافرکشی بود دستگیر کردند. احمد که راهی جز اعتراف نداشت به بازپرس سهرابی گفت: برای تامین هزینه زندگی ام مسافرکشی می کنم و تا به حال کار خطایی نکرده بودم اما شب حادثه وقتی زن جوان سوار بر خودرویم شد شیطان در من رخنه کرده بود و تسلیم وسوسه هایش شدم و نمی دانم چطور توانستم این کار را ...
میثم مجیدی : زندگی ام به خطر افتاده است!
میثم مجیدی درباره مشکلی که در ارتباط با مالیاتش از باشگاه استقلال پیش آمده است، گفت: هفته گذشته بود که از اداره مالیات تماس گرفتند و از من خواستند برای ادای توضیحاتی به آنجا بروم. در اداره مالیات متوجه شدم جلوی حسابم گرفته شده و حکم توقیف اموالم هم صادر شده است و در آستانه ممنوع الخروجی هم هستم. میثم مجیدی افزود: من هیچ پولی از باشگاه استقلال نگرفتم و باید مالیات ...
دوره گرد شیطان صفت دختر تهرانی را به خانه مخوف برد!
آشنا شدم. روز حادثه نسیم را در کوچه دیدم. او هم من را می شناخت برای همین با من به خانه ام آمد. من فقط می خواستم لباس هایش را عوض کنم. در پایان جلسه نخست، قضات دادگاه دستور بررسی ادعای آشنایی متهم با مادر نسیم را صادر کردند، اما زن جوان گفت: من هیچ وقت در خانه متهم نظافت نکرده ام و هیچ آشنایی با او ندارم. صبح دیروز، دومین جلسه رسیدگی به پرونده برای مشخص شدن انگیزه ربایش دختر پنج ساله، به شکل غیرعلنی در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. قضات در تلاشند تا نقش انگیزه هایی چون تعرض را در این حادثه بررسی کنند ...
کوروش اسدی زمانی رفت که آثارش پس از 12 سال مجوز گرفت/چه خوب که گلشیری رفت و مرگ کوروش را ندید
برد و تیمارشان می کرد. طاهری ادامه داد: می بینیم خیلی ها که این روزها از او می گویند و می نویسند بر همین ویژگی هایش انگشت می گذارد همه ما که کم یا بیش می شناختیمش می دانستیم وقت هایی که انگار دیگر از پس روزگار برنمی آمد فقط غیبش می زد. یک بار آنقدر نگرانش شدم که به روی بالکن خانه اش رفتم و صورتم را به شیشه ها چسباندم تا ببینم آیا هست و پاسخ نمی دهد؟ یا نیست یا ... ولی باز پیدایش می شد و ...
ابتکار جالب جهادگر ایرانی در جزیره کیش/ شهرک زیرزمینی مرجانی چگونه ساخته شد؟
یک نانوایی در کیش بود و نان از بندر لنگه می آورند، آب هم از برکه های چارک می آوردند داخل یک تانک آهنی می ریختند، بعد ما هم با دَبه می رفتیم می آوردیم و آب هم زنگ زده بود. من به این فکر بودم مردم جزیره کیش که بعد از انقلاب خارج شده از این جزیره و رفتند امارات، یک چاه و آبی داشتند در سطح جزیره در حال شناسایی و جستجو که بودم یک تعدادی گاو به من حمله کردند، من تعجب کردم از بومی های آنجا ...
روایت مادرانه لادن طباطبایی از اوتیسم
پیشرفته مهاجرت کردم. متوجه شدم که حتی در ترکیه که از بسیاری جهات شبیه ماست، اطلاع رسانی به قدری خوب انجام شده که تقریبا 90 درصد افرادی که با آنها در ارتباط بودم از اوتیسم کاملا مطلع بودند، این اختلال را می شناختند و می دانستند باید چه نگاهی به آن داشته باشند. من در ترکیه به عنوان یک مادر مبتلا به اوتیسم خیلی راحت تر می توانستم فرزندم را بیرون از خانه برده و در سطح شهر حضور داشته باشم. با این ...
بیان آرزوی شهادت در دستمال تاخورده
پیداکرده بودم و با خود می گفتم من تحمل هر سختی را در کنار او دارم و این بار این من بودم که دوست داشتم آقا صالح همسرم شود تا اینکه پدرم دست آخر با استخاره ای که باوجود سختی هایی به عاقبت به خیری من ختم می شد رضایت خود را اعلام کردند. بیان آرزوی شهادت در دستمال تاخورده همسر شهید مدافع حرم با تمام احساساتش از خاطرات روز عقدشان قبل از جاری شدن خطبه عقد می گوید: فکر می کنم همسرم ...
شوهر جنایتکار از عضویت همسرش در شبکه های مجازی به خشم آمد
به گزارش جوان ایرانی ، مرد عصبانی که از علاقه شدید همسرش به شبکه های مجازی به خشم آمده بود و در غیاب فرزندانش، او را با ضربه های چاقو به قتل رسانده بود، در حالی پای میز محاکمه می رود که پسرانش از قصاص پدرشان گذشت کرده اند. اوایل دی 94 پسر جوانی با مأموران کلانتری رسالت تماس گرفت و وحشتزده از قتل مادرش خبر داد: من و برادرم امروز در خانه نبودیم اما وقتی برگشتیم، با جنازه خونین مادرمان در ...
همسر استاد دانشگاه را به بیابان کشاندم !
بودم پرداختم، 12 میلیون تومان پول لمینت دندان هایم را دادم و بقیه اش هم خرج کرایه خانه مادرم شد. چطور دستگیر شدی؟ شب گذشته با دوستم که بچه بالا شهر است و خودروی بی ام و دارد تماس گرفتم و به شام دعوتش کردم. من و دوستم با دو تا دختر رفتیم تفریح تا اینکه دخترها از ما جدا شدند و برای کشیدن قلیان با دوستم رفتیم فرحزاد.موقع برگشت در میدان فرحزاد دو دختر را سوار 206 دیدیم که با آنها ...
روایت بعد از ظهری در سردشت با بوی سیر و لیموی سوخته
بعدازظهر که مردم درمنزل درحال استراحت بودند، شهر بمباران شد. ما فکر می کردیم مثل دفعات قبل است .نمی دانستیم شیمیایی است به همین دلیل برای کمک به مناطق بمباران شده رفتیم و مردم را درآغوش می کشیدیم و کمک می کردیم. در اثر همین تماس ها بسیاری از مردم شهر شیمیایی شدند. وقتی تاول های عزیران مان را دیدیم، وقتی دیدیم که جسد آن ها انباشته برهم است و همه چشم ها پف کرده و کسی چیزی نمی بیند، تازه متوجه شدیم که چه بر ...