سایر منابع:
سایر خبرها
پایان قصه بنیتا با مرگ، خشم، اندوه
کاربران به آن اشاره داشتند این بود که چگونه مجرمان سابقه دار، بدون تحت نظر بودن فرصت پیدا می کنند تا ضربه دیگری به بدنه جامعه بزنند. مثل آزاده که با انتشار عکس های آتنا و بنیتا در کنار هم نوشت: چرا تاوان سنگین بعضی کنش های بد جامعه رو باید این بچه ها بدند؟ چرا اینهمه گرگ اینقدر راحت دارند بین مردم رشد و زندگی می کنند؟ یا سمیه که نوشت: در این هشت روز هیچ دوربینی ماشینی که بنیتا در اون بود رو نگرفت ...
واکنش هنرمندان به قتل بنیتا
کارگردان ماجرای نیمروز و ایستاده در غبار نوشت: بهشت از آن تو دختر ولی وای از دل مامان و بابات. سارق (و البته قاتل اهریمن صفت) سابقه دار بوده و یک ماه پیش با وثیقه آزاد شده. فاجعه به همین سادگی اتفاق می افتد! دخترک بی گناه در اثر گرما و تشنگی در خودروی رها شده جان داد. همین قدر دردناک و بی رحمانه. شما رو به خدا مراقب بچه ها باشید. علیرام نورایی نیز نوشت: متاسفم خیلی حالم بده، نتونستیم کاری ...
روایت امدادهای غیبی در جنگ احزاب قرن/ رشادت رزمندگان اهل سنت در کمینگاه خدا
رسیدیم به چند گردان دیگر به همراه نیروهای مردمی رسیدیم. وی افزود: در همان شب با کمین زدن به دشمن و درگیری شدید با آن ها توانستیم تلفات سنگینی بر آن ها وارد کنیم. در این درگیری چند تن از نیروهای خودی زخمی شدند و دو تن از یاران گردان جوانرود به درجه رفیع شهادت رسیدند. صبح فردا با کمک نیرو هوایی سپاه و نیروهای زمینی با حمله جانانه به منافقین و دشمنان اسلام که قصد تجاوز به خاک میهنمان را داشتند ...
طنز؛ به رقص آ
...> گفتم: به جون داداش حامد من اصلا بلد نیستم برقصم. طوری دستم را کشید که نزدیک بود با صورت بخورم زمین و به سختی تعادلم را حفظ کردم. خیار را گذاشتم توی جیب کتم و دودستی دستش را گرفتم و به حالت التماس گفتم: تو رو خدا داداش، من ناظم مدرسه ام... اگه یکی از بچه های مدرسه ببینه خیلی ضایع است... زورش خیلی زیاد بود و من را مثل سورتمه می کشید. وقتی دستم را ول کرد، خودش شروع کرد به ...
تفریحات لوس لمپن بورژوازی ها
دستاویز بدی برای وقت گذرانی نیست.معمولا چند نفر جمع می شوند و جام مار می گذراند.هر کس رکورد بهتری کسب کرد، جام مجازی را می برد.بعضی وقت ها هم جوان ها هوس می کنند بازی های زمان کودکیشان را دور همدیگر تکرار کنند.مثل یه مرغ دارم روزی دو تا تخم می ذاره ، اسم فامیل ، شاه دزد وزیر ، هوپ، تو کدومه؟ (یا همان گل یا پوچ) و امثال این ها. بخش دوم : تفریحات ناسالم و مرفه نوکیسه ها اما همه ...
درددل دانش آموزی که در آتش سوخت/حمایت می خواهیم نه ترحم+عکس
احساس می کنم به من ترحم شده، من نمی خوام زیبایی خودم رو مدیون کسی بدونم. از مردمی هم که می خوان به ما کمک کنن ممنونیم، خیلی جاها مردم اعلام می کنن که می خوان کمک کنن، اما من دوست ندارم این اتفاق بیفته. درمان ما وظیفه مسوولان دولتیه و ما واقعا انتظار داریم بعد از این همه سال یک فکری برامون بکنن. ما از آقای روحانی به عنوان رییس جمهور توقع داریم، خیلی به ما می گن که این اتفاق تو دوره آقای احمدی نژاد ...
متهم کودک ربایی: مادرانه از یوسف مراقبت کردم
... چرا؟ همسرم ناسازگار بود و بهانه می گرفت. دخالت خانواده ها هم باعث شدید شدن اختلافمان شده بود. بچه هم داشتی؟ چند ماهه باردار بودم که بچه ام سقط شد. چرا دیگر ازدواج نکردی؟ بعد از طلاقم فرصت ها و خواستگارهای زیادی داشتم، اما خودم نخواستم چون از بچه و شوهرداری خوشم نمی آمد. یوسف هم نزد من مهمان و امانت بود و تا پیدا شدن خانواده اش پیش من بود ...
فکر تئاتر طنز اصفهون ولم نمیکوند
شهرم خاکی مرده پاشیدن روش. دیدم یخده چمچال شدا گفت دوره منم که همین حال بود، سی سال خونه نشین شده بودم. یکی اومده بود که جخ میخواس نوا منا در بیارد. گفتم بش با پرابالی خودد پرواز کون، وگرنه میری بالا اما تو شاخا برگا گیر می میکونیا. میترسم یه چیزی بوگم دوباره این آتیشیه پیداش بشد. گفتم اصش آقای ارحام یه وضعا روزی به سری هنری اصفان اومده س؛ منی که میناکارم بعدی عمری رفتم کافه علی انجیلی وا کردم. ازون ...
گزارش وقایع استان به مناسبت سالگرد حمله هوایی رژیم بعثی عراق به اراک در پنجم مرداد 1365/به یاد آن روز ...
...اکبر آقا بقال سرکوچه گفت: شیش تا بودن، اینقدر پایین بودن که من کلاه خلبان رو دیدم ... صدای ضدهوایی ها و بعد چند صدای غرش بلند آمد. مامان مرا به جلو هل می داد و برادرم بلندتر جیغ می زد.. توی سنگر تاریک بود. همه بچه ها بودند به غیر از مینا که رفته بود خانه مادربزرگش. تاریک بود. هر کسی تو می آمد چیزی می گفت: رفتن سمت کارخونه ها ، می گن آلومینیوم رو زدن ، عراق داره کارخونه ها رو میزنه ... مامان زیرلب ذکر ...
پدر بنیتا کوچولو: مردم نگاه می کردند اما کمک نه!
.... وسایل را همسرم کم کم داشت، می آورد. کولر خودرو را روشن کردم. چند ثانیه طول نکشید که مردی یکدفعه وارد خودرویم شد و قفل درهای آن را زد. هر چه به شیشه می کوبیدم در را باز نمی کرد. صدای گریه بچه ام را شنیدم. همسرم سراسیمه به خیابان آمد. وی افزود: روی کاپوت افتادم تا سارق نتواند حرکت کند که نشد. سارق دنده عقب گرفت که من آینه بغل را گرفتم که کنده شد، بعد برف پاک کن را گرفتم که کنده شد ...
این محله ناامن است
شنبه ساعت 10 و نیم صبح بود، داشتم کار می کردم که صدای ماشین و فریاد آمد، از مغازه بیرون آمدم دیدم حسن آقا (پدر بنیتا) خودش را جلوی ماشین انداخته. راننده دنده عقب آمد و حسن آقا افتاد. من فکر کردم خصومت شخصی دارند. به سمت شان دویدم، گفتم الان دوباره جلو می آید و لهش می کند. همان لحظه خانمش آمد و داد زد که وای بچه ام در ماشین است. این را که گفت ما همه دنبال ماشین دویدیم، باز پدر بچه خود را جلوی ماشین ...
طنز؛ بُکش و خوشگلم کن!
...! چرا صدات نازکه؟! چرا گردنت کلفته؟! چرا دانشگاه میری؟ چرا دوچرخه، سوار میشی؟! چرا دور دور می کنی؟! چرا بوق بوق می زنی؟ بنده خدا رفت پارک آب بازی کنه، سرشو کردی توی گونی آوردیش خونه! خب قربونت برم، کی میاد تو رو انتخاب کنه با این اخلاق گندت؟! برو اخلاقتو درست کن! - ... دیگه زری بند انداز واسه ما تحلیلگر سیاسی شده! عنتر خانوم! تا دیروز مطلقه بزک می کرد جای دختر فرنگی قالب می کرد به مردهای مردم! حالا از قیافه و اخلاق من ایراد می گیره ایکبیری! باز کن این پیش بند مسخره رو! با همون اخلاق و قیافه یا رأیشونو می گیرم یا حالشونو! در این آرایشگاه تو رو هم پلمپ می کنم! نکبت سرخاب فروش! ...
آخر هفته با فیلم های تکراری تلویزیون
ماهر و کارکشته یک کشتی ماهیگیری است، چند وقتی است که نتوانسته به اندازه ی کافی صید کند و از سوی صاحب کشتی تهدید می شود که در صورتی که به همین رویه ادامه دهد، کارش را از دست خواهد داد. بیلی تصمیم می گیرد به سرعت، دوباره عازم دریا شود و این بار هرطور شده با دست پر بازگردد.... شبکه سه سیما فیلم تلویزیونی خسیس به کارگردانی احمد کاوری، پنج شنبه 5 مردادماه ساعت 10 از شبکه سه سیما پخش ...
گزیده ای از بهترین اشعار باباطاهر عریان
... تو یار بی کسان مو مانده بی کس همه گویند طاهر کس نداره خدا یار مو چه حاجت کس ************** شبی خواهم که پیغمبر ببینم دمی با ساقی کوثر نشینم بگیرم در بغل قبر رضا را در آن گلشن گل شادی بچینم ************** به روی دلبری گر مایلستم مکن منعم گرفتار دلستم خدا را ساربان آهسته ...
طوفان توئیتری دانشجویان ایرانی با #دوباره_ایران_دوباره_تحریم/مادر تحریم ها چگونه در کنگره به بار نشست؟
اون راکتور اراک رو دوشتون سنگینی میکرد؟ سید مرتضی موسوی نژاد قائم مقام اسبق سیاسی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل با اشاره به تبعات سنگین عدم واکنش متقابل به امریکا، چون فروپاشی اقتصاد ایران نوشت: پاسخ تحریم های سنگینی که در راه است را فقط باید با موشک داد...یا درگیری موشکی و عقب نشینی آمریکا یا فروپاشی آرام آرام اقتصاد ایران... اما موضوع تحریم های جدید، سهمی هم از ...
ناگفته هایی از عملیات "مرصاد"/حکایت ناکامی جلادان در "چهار زبر"
و عشاء... خدایا تو خود میدانی که اولین یافته ی ذهنی ام نماز بود..... این یعنی اوج زیبایی فرهنگ آنموقع بسیج.... تا اینجا قدرت پلک بهم زدنم را پیدا کرده بودم ولی بمحض اینکه حتی یک سانتی متر سرم را تکان میدادم سرگیجه شدید و بدنبالش بیهوش.... سر مبارکتان را بدرد نیاورم...شاید این حمد و سوره 10 ثانیه ای که خدا رو شکر حفظ هستیم و زود تمومش میکنیم... ...
برجامو انگولک نکن! (طنز)
...> عینهو آتیش بازیه مگه سیاست، الکی ساده و بچه بازیه؟! کاری که داری می کنی دنیا رو نابود می کنه دارو نداره خودتَم جلو چشات دود می کنه من اگه جای تو باشم با آبرو می رم کنار تا افتضاح بار نیارم بهم بگن هیچی ندار! خلاصه از ما گفتنه می شنوی یا نمی شنوی این دیگه دست خودته نگی نگفتن، اخوی!! منبع: خبر آنلاین ...
خانواده بنیتا چه می گویند؟ | گزارشی از خانواده سوگوار بنیتا
می کند و می گوید: این همه مردم عکساتو این ور اون ور تو اینترنت گذاشتن پس تو کجایی؟ دلم برات تنگ شده. پدر بنیتا از در بیرون می آید و همسرش را در آغوش می گیرد. می گوید: تو رو خدا داد نزن عروسک های بنیتا را در دست می گیرد و به شوهرش نشان می دهد: عروسک قشنگش نگا! عروسک قشنگش شوهرش می گوید: تو رو خدا داد نزن تو روخدا دیگه گریه نکن یکی از زن های فامیل می گوید: دیروز از کلانتری خبر داده بودند که ...
سرنوشت تلخ بنیتا
این حادثه ساعت 11:30 دقیقه پنجشنبه هفته گذشته در یکی از خیابان های مشیریه زمانی اتفاق افتاد که مرد جوان به همراه دختر 8ماهه اش قصد خروج از داخل پارکینگ خانه شان را داشت. این پدر برای بستن درِ پارکینگ برای چند لحظه از خودروی پرایدش پیاده می شود و بنیتا در خودرو تنها می ماند، اما همین یک لحظه غفلت کافی بود تا این خودرو از سوی دو سارق به سرقت برود. تلاش پدر برای جلوگیری از سرقت خودرو بی نتیجه ماند و دزدان با خودرو سرقتی موفق به فرار می شوند. بلافاصله پس از این حادثه، پدرومادر این دختر به کلانتری مراجعه می کنند و پلیس را در جریان این سرقت قرار می دهند. ...
دوچرخه را بشنوید!
...، یکی فکر می کرد، یکی طراحی می کرد و... یک هو تعدادی از خبرنگاران جوان و افتخاری دوچرخه، کیک در دست و با فشفشه های روشن، سکوت دفتر دوچرخه را شکستند و مثل هرسال، محبتشان را با دوچرخه تقسیم کردند. در جمعی صمیمی و دوستانه، شب تولد 16سالگی دوچرخه را جشن گرفتیم و با هم کلی گفتیم و خندیدیم. جای همه ی شما خالی! بعد از خوردن کیک و چای و شیرینی، بچه ها دور هم نشستند و خاطره های ...
گفتگوی خواندنی با صدا پیشه عروسک فامیل دور
همه سال هنوز عشق و علاقه ات به کار عروسکی است؟ - کار عروسکی و بعضی کارهای دیگر هستند که خیلی دوست شان دارم، چون گذشت زمان را احساس نمی کنم. پرداختن به جزییات زندگی پرندگان سوژه بامزه ای است که لااقل بین تئاتری ها کمتر مورد توجه قرار گرفته. پای علاقه در میان است یا ایده را دوست داشتی و ادامه دادی؟ - من عاشق طبیعتم و همیشه مستندهای راز بقا می بینم. بعضی وقت ها بچه ها ...
طنز؛ راننده تاکسی
... درست می فرمایید اما... ضعف بدنی چه ربطی به پوشک بچه داره؟ شما نبودی اون وقتا... ندیدی! قدیم بچه ها را کهنه پیچ می کردن مثل گل، از این پوشکا نبود که همه جون بچه رو بگیره... بعدشم آب تو لوله نبود که... باید یخ حوض رو می شکستی تا کهنه تو بشوری... اسائه ادب نباشه... شما جسارتا مگه خودتون کهنه خودتون رو می شستید؟ پس فکر کردی مثل الان بود که از همون روز اول همه کارای ...
ده راهکار برای بار آوردن دختری با اعتماد به نفس
: تو نمیتونی دوست من باشی، بیشتر مربوط به اخلاق اون بچه است تا مربوط به دختر شما. 5- او را تشویق به رقابت کنید برای تکالیف و کارهایش سریعا به او کمک نکنید، اگر کمک خواست از او بخواهید چند بار ، چند دقیقه اول را خودش تلاش کند 6- تشویقش کنید تا اگر میخواهد ورزش کند دختران گزینه های ورزشی بیشتری از قبل دارند اگر دوست دارد ژیمناستیک یا فوتبال بازی کند به او شانس دهید ...
زن متهم به ربودن کودک 3ساله: در این چند روز حتی یکبار غریبی نکرد - پدرومادریوسف:رفتار رباینده خوب بو
مادری ندیده است. آخر چطور ممکن بود بچه در این سن و سال سراغ مادرش را نگیرد. در مدتی که با هم بودید بیرون هم رفتید؟ یک یا دو بار پارک رفتیم، باقی مواقع خانه بودیم. برای یوسف اسباب بازی یا سی دی کارتون نخریدی؟ نه، فقط چون لباس هایش کثیف بود برایش چند دست لباس خریدم. رابطه مان خیلی خوب بود. تو و یوسف باهم تنها بودید؟ بله، مدت هاست که ...
واکنش کاربران به تیتر آری ؛ اینها لایق شهادت بودند و اکنون ......!
... ** شهیدان بر گردن همه ما حق دارند و با این خاطره اشکم درامد ** تکان خوردم وقتی این مطلب و شعر را خواندم از دل شهیدان زنده اند الله اکبر ** خدایا تو را به حق این شهد این روزها بیشتر حواست به من باشد می گویند بزرگترین شکست، از دست دادن ایمان است حواست باشد که من شکست نخورم من هنوز هم تو را به نام قاضی الحاجات می خوانم، حتی اگر همه التماس هایم را ...
پیروز واقعی مرصاد مردم بودند
در تردد بودیم. به حدی جابجایی زیاد بود که هفت، هشت روزی در یک منطقه بودیم و بعد دستور داده می شد به منطقه ای دیگر اعزام شویم. وضعیت بحرانی تعریف شده بود. تا اینکه عملیات مرصاد اجرایی شد. بعد از پذیرش قطعنامه، جبهه منافقین به این نتیجه رسید که ایران در موضع ضعف قرار دارد و با توجه به گذشت هشت سال از جنگ تحمیلی، مردم خسته شده اند و قصد براندازی نظام را دارند، از این رو جلسه ای فوق العاده در ...
گفت و گویی صریح و جالب توجه با کوکا ی بسکتبالی ها
و منم همه تلاشم رو کردم که از موقعیت ها خوب استفاده کنم. حالا کی برمیگردی تیم ملی؟ واقعیتش هنوز مشخص نیست. من یه مصدومیت دارم و وقتی اومدم ایران با مشحون حرف زدم و گفتم باید درمانم رو ادامه بدم تا خوب بشم بعدش حتما میام تیم ملی. خب دکترها نگفتن دوره درمانت چقدر طول میکشه؟ من الان باید یه MRI بگیرم بعد دکترها نظر میدن. وقتی چین بودم مچ پام آسیب دید اون ...
مشروح نخستین شب طنز انقلاب اسلامی نطنز در حسینیه هنر
اش را به زبان طنز قرائت کرد: بعدِ یک روز سخت پر کشتار من نشستم یه نامه بنویسم جز تو هیچکی نخونه نامم رو من به جز سر بریدن و کشتن یه هنرهایی تو خودم دارم حرف های عاشقونه هم بلدم نگهی کن بر این دل زارم و ... مطالب مرتبط : نخستین شب طنز انقلاب اسلامی برگزار می شود از سوی باشگاه طنز ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (421)
هرموقع میخام تقویم رو باز کنم قبلش یه یاالله میگم. 18. وقتی میگید ... کجای دلم بذارم ؟ دوس دارم بگم بذارید رو بطن راست نزدیک فیبرهای پورکینز . البته بعد از اینکه یه سیلی خوابوندم تو گوش تون. 19. با اضافه شدن امکان نوشتن بیو واسه تلگرام دوباره شاهد گلبرگ های مغروری که میمیرند ز بی آبی در تلگرام خواهیم بود. 20. امیدوارم اگه سردار آزمون رفت لیگ ایتالیا برنداره عکس ...
عملیات مرصاد از زبان شهید صیاد شیرازی
دلیلی آمد که این ها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودی ها را؟ این ها بچه کرمانشاه بودند، با لهجه کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را می رسیم . سوار هلی کوپتر شدند و رفتند. جایتان خالی. اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان. خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلوله ها که داخل بود، مثل آتشفشان می رفت بالا . بعد هم این ها را هر چه می زدند، از این طرف ، جایشان سبز می شدند، باز می ...