سایر منابع:
سایر خبرها
آخر هفته خونین در پایتخت
پایتخت بعدازظهر چهارشنبه به کلانتری 119مهرآباد اعلام شد. حوالی ساعت 18 چهارم مرداد ماه پیرزنی با مراجعه به این کلانتری پلیس را در جریان قتل یک پسر جوان توسط پدر میانسالش قرار داد. او در اظهاراتش به مأموران گفت: پسرم نوید، نوه ام را به قتل رسانده و اکنون در منزلمان به سر می برد. به دنبال اظهارات این زن سالخورده به سرعت تیمی از مأموران پلیس برای بررسی صحت ماجرا خودشان را به محل حادثه رساندند و با ...
زندان و جریمه مجازات ربودن کمدین سرشناس
نظر می کرد. کمدین معروف به قاضی اصغرزاده گفت: پدرم با همدستی برادرزنش این نقشه ها را طراحی کرده اند که از این طریق و با تهدید به آبروریزی، مرا مجبور کنند که بی خیال 85 سکه طلایم شوم. سپس پدر بازیگر معروف که با قرار وثیقه آزاد است، در جایگاه دفاع قرار گرفت و گفت: مدتی بود که رفتارهای پسرم تغییر کرده بود و بداخلاقی می کرد، به همین خاطر احتمال دادم که معتاد شده و به دنبال راه حل بودم که با ...
پسرِ استاد!
سینا قوامی موسیقیدان سال 74 در 25سالگی تازه کارگاهم را راه انداخته بودم و البته بیشتر سه تار می ساختم. یک روز برای تحویل دادن چند سه تار که به سفارش یک فروشگاهِ ساز آماده کرده بودم، به بهارستان رفتم. سه تار ها را دستم گرفتم، از خودرو پیاده شدم و داخل فروشگاه رفتم. در همین حین شاگردی که در مغازه بود، بلند گفت: آقای قوامی آمدند. صاحب فروشگاه با فردی مشغول صحبت بود و یکی از سه ...
دختر 15 ساله بودم که صیغه یک مرد شدم / وقتی باردار شدم همه چیز تغییر کرد
خانه تنها می ماندم و از مادرم خبری نداشتم. این گونه بود که خاله ام با دیدن وضعیت اسفبار زندگی پدر و مادرم، مرا که تقریبا فراموش شده بودم نزد خودش برد تا در کنار او زندگی کنم. از آن به بعد هم دیگر اطلاعی از پدر و مادرم ندارم. روزها می گذشت و من در حالی که همه آرزوهایم را بر باد رفته می دیدم وارد سن 15 سالگی شدم. مدتی بعد خاله ام پیشنهاد کرد با پسری ازدواج کنم که هیچ آشنایی با او نداشتم. من هم که ...
وضعیت برخی کوچه ها و گذرگاه ها در شان مردم ارومیه نیست!
دلی نزدیک تر شدم و پرسیدم با من کاری دارید؟ زخم کهنه دلش سر باز می کند. کوچه ای در پشت دو خیابان شلوغ، دیوار کهنه کاه گلی در سمت راست کوچه و حدود ده خانه قدیمی ساخت پشت گذر قرار دارد که تنها مسیر عبورشان از گذر دالان مانند است. * تبدیل شدن گذر به دستشوئی صحرایی خانم مسن ساکن کوچه گلایه می کند که گذر تبدیل شده است به محل دستشویی صحرائی و بوی نامطبوع آن کل اهالی را ...
به احمدی نژاد گفتم سرپل صراط یقه ات را می گیرم، اما خدا در همین دنیا یقه اش را گرفت
معروف است؛ جدید نیست. سال هاست این تکنولوژی تبلیغاتی وجود دارد . آقای احمدی نژاد در سال 84 که به عنوان رئیس جمهوری منتخب معرفی شد، گفت که می خواهم مافیا را از نفت بیرون کنم . چند روز بعد درمحل مجلس سابق از من دعوت کرد- من هنوز وزیر بودم- پیش او رفتم. آنجا گفتم آقای احمدی نژاد چرا گفتید مافیا؟ به ما و همکاران مان توهین کردید. گفت که نه، من به شما توهین نکردم. اگر کسی بگوید در بازار فساد ...
قاتل بنیتا: مرا اعدام کنید / قرار بود بچه را با آژانس به خانه اش بفرستیم ولی .. + عکس
محمد گفتم که آژانس بگیر و بچه را به خانه اش بفرست. بعد از هم جدا شدیم تا اینکه چند روز بعد متوجه شدم بچه را برنگردانده است. بعد با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را توضیح دادم تا اینکه مأموران من را بازداشت کردند. محمد، اما حرف های مهدی را انکار کرد و گفت: او دروغ می گوید که گفته برای بازگرداندن بچه آژانس بگیرم. اگر راست می گوید چرا خودش بچه را باز نگرداند. دو متهم پس از بازسازی صحنه به اداره آگاهی منتقل شدند. ...
مردی که دختران زیبا را اغفال میکرد دستگیر شد
: واقعیت آن است که پدرم قصد دارد مرا به عقد مرد 45ساله ای در آورد، به همین خاطر من به مشهد فرار کرده ام. باز هم دلم به حالش سوخت و او هم هیچ مشخصاتی از خانواده اش نداد. تصمیم گرفتم مدتی نزد دخترم بماند تا بعد با خانواده اش صحبت کنم اما هنوز یک ماه از این ماجرا نگذشته بود که تأخیر او در آمدن به منزل، ما را نگران کرد. در این هنگام بود که از کلانتری تماس گرفتند و مشخص شد افسانه که در یک پارتی مختلط ...
دلم خون و رگم خشک است!
خود حمل کنند. پدر و مادر مهری هراسان او را به پزشک رسانده و مداوای دخترشان را از پزشک معالج خواستار شدند. تشخیص اولیه پزشکان کم خونی بود که باعث ضعف در اندام های مهری شده بود. آزمایش های مختلفی انجام شد ولی هنوز پزشکان جواب قاطع و قانع کننده ای به این خانواده نداده بودند. حالا دیگر یک سال بود که مهری نمی توانست حرکتی بکند و پاهای او دیگر وی را یاری نمی کردند. بعد از انجام معاینات و ...
عالمی که مورد احترام خاص امام زمان (عج) قرار داشت
می زند. مرا مخاطب قرار می دهد و این روز عید من است. لذا جشنی گرفت و عدّه ای را دعوت کرده، پذیرایی کرد و شیرینی داد. مردم گفتند چه جشنی است؟ گفت جشن تشریف است نه تکلیف. من مشرّف شدم نه مکلّف؛ چون کُلفتی (سختی) نیست، شرافت است. شخصیت اجتماعی سید بن طاووس سید بن طاووس در بین علما و مردم زمان خویش از احترام خاصی برخوردار بود. او علاوه بر اینکه فقیهی نام آور بود، ادیبی ...
بازیگر سرشناس ایرانی ربوده شد
سایت خبری تحلیلی هنگام Hengamnews.com: بازیگر معروف طنز در جلسه رسیدگی به پرونده که به ریاست قاضی اصغرزاده و با حضور قاضی توکلی - مستشار دادگاه - برگزار شد به عنوان شاکی پای میز محاکمه گفت: چهار سال پیش 85 سکه طلا را به جای بدهکاری پدرم به او قرض دادم اما وقتی ازدواج کردم و از پدرم خواستم که طلبم را پس دهد او و دایی ام نقشه کشیدند و مرا به زور سوار خودرو کردند و به کمپ ترک اعتیاد بردند اما ...
کسانی که کربلا نرفتید،هر زمان دلتان یاد حرم ارباب می کند خداوند ملائکی را شبیه شما می فرستد زیارت!
شویم زائر و اینها مزئور ما می رویم به زیارت اینها . کاروانی به سمت حرم امام رضا علیه السلام می رفتند.نوجوانی از پدرش پرسید کجا می روید ؟گفت می روم پابوس ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام گفت من هم بیایم پدر گفت نه راه طولانی است و شبها سرد است وروزها گرم و سختی زیاد است.با اصرار همراه پدرش رفت.رسیدند به در دروازه مشهد.از در دروازه نوجوان ایستاد گفت چند روز است در راه هستیم پدرگفت ...
بازسازی صحنه سرقت خودرو پدر بنیتا
گرفته بودم که صاحب ماشین این بار گلگیر را گرفت و از کوچه خارج شدم. پدر و مادر بنیتا فریاد می زدند که بچه شان داخل ماشین است، چرا توجهی به این موضوع نکردی؟ خیلی ترسیده بودم. بعد چکار کردی؟ به سمت پاکدشت رفتم و در راه با همدستم تماس گرفتم و در محلی در همان اطراف با او قرار گذاشتم. همدستم آمد و ضبط و باند و کیف مادر بنیتا و وسایلی را که داخل داشبورد بود برداشت. ...
ناگفته های صریح بیژن زنگنه
. چند روز بعد درمحل مجلس سابق از من دعوت کرد - من هنوز وزیر بودم - پیش او رفتم. آنجا گفتم آقای احمدی نژاد چرا گفتید مافیا؟ به ما و همکارانمان توهین کردید. گفت که نه، من به شما توهین نکردم. اگر کسی بگوید در بازار فساد است، به وزیر بازرگانی توهین می شود؟ من گفتم میان این دو خیلی فرق است. نفت و فروش آن چیزی جز وزارت نفت نیست؛ شما به ما توهین کرده اید. او منکر شد و گفت که من با شما نبودم و من هم در ...
رگ خواب و عشق هایی که کامروا نشدند
مردانه دارند که به تجربیات خودتان بر می گردند و به شدت فضایی ملموس و قابل پذیرش دارند. تماشای فیلمی زنانه از حمید نعمت الله با این کارنامه، اتفاق عجیبی بود؛ چطور به این فیلم رسیدید؟ – راستش اگر فیلم های قبلی ام مردانه تر بود، به این دلیل بوده که موضوعات آنها در آن زمان به من نزدیک بوده و برایم اولویت ساخت داشته اند اما از سال ها پیش به شدت تحت تاثیر آثاری بودم که در آنها یک زن در مسیر تخریب خودش ...
طراحی سناریوی قتل زن ومرد جوان درخانه شیطان
چکش ضربه هایی به سرمرد جوان زدم و با دوستم از خانه بیرون آمدیم. من به افغانستان رفتم و ازدواج کردم. اما وقتی با زنم بعد از هفت ماه وارد ایران شدیم پلیس مرا دستگیر کرد و همسرم که از این اتفاق ترسیده بود فرزندم را سقط کرد. چرا سعی نکردی به پلیس خبر بدهی وخودت وارد ماجرا شدی؟ نمی دانم. آنقدر ناراحت وعصبانی بودم وخونم به جوش آمده بود که تصمیم گرفتم خودم این کار را انجام بدهم ...
مسعود کیمیایی؛ جریان ساز و استاد/ خسته از اضطراب و التهاب و غیرمنتظره ها
ساخته کیمیایی بود اما توانست نظر احترام برانگیز همه منتقدین و توجه تماشاگران را جلب کند. مشارکت دوباره کیمیایی و بهروز وثوقی، این بار هم قهرمانی از دل تاریخ را زنده کرد. گوزن ها : فیلم اثرگذار دیگر کیمیایی در سال 1354 با بازی بهروز وثوقی و فرامرز قریبیان بود که به زعم بسیاری بهترین فیلم کیمیایی است. در این فیلم دو تیپ مختلف از قهرمان در کنار هم قرار گرفتند و شخصیت هایی از دل زمانه و واقعیت ...
روایت حمله مسلحانه گروههای سیاسی به صداوسیما
را از نزدیک می دیدم، پیش از آن درباره ایشان صحبت های بسیاری شده بودم ولی ایشان را از نزدیک ملاقات نکرده بودم. آقای رجایی مرا به آیت الله خامنه ای معرفی کرد و بعد از معرفی حضرت آقا دستم را گرفتند و فرمودند: این انقلاب به این دست ها احتیاج دارد، ما خوشحال می شویم که از خدمات شما بهره ببریم. این صحبت های آیت الله خامنه ای در آن روزها کار را برایم حساس تر کرد. شاید تا آن روز افراد بسیار این حرف ها را ...
آزاده نامداری؛ خانمی که دوست دارد - نامدار - باشد
روزنامه آزاده نامداری، دوباره به صدر خبرها برگشته است. با انتشار فیلم و عکس هایی از او که لابد در جریان هستید. بدون پوشش متعارف و البته پوششی که همیشه از او دیده بودیم. این البته اولین بار نبود که او به قولی ترند رسانه ای می شد. ازدواجش با فرزاد حسنی، طلاقش از او در حدود یک سال بعد، انتشار عکسی که در آن مدعی ضرب و شتم توسط حسنی شده بود، ازدواجش با رحیم عبادی، فرزند رییس سازمان ملی جوانان دولت ...
محسن هاشمی فاش کرد: فساد سازمان دهی شده در شهرداری تهران
پس از آن به کانادا رفتید، گفت: فوق لیسانس را کانادا گرفتم و سال 65 به ایران برگشتم. یکی از کارهایی که پدر همیشه من را تشویق می کردند صنایع دفاعی بود، از همین رو زمان تحصیل ایده هایی در این باره در ذهنم متبلور می شد. مدتی نیز در صنایع دفاع مشغول فعالیت شدم که آن زمان با شهید تهرانی مقدم همکار بودم. او آدم عجیب و مخلصی بود و مقام برایش مهم نبود. اطلاعات موشکی پدر زیاد بود هاشمی ...
خاطرات زندان مخوف منافقین در دهه 70/نفوذ وزارت اطلاعات تاقلب اشرف
تلویزیون مجاهد را ببینیم. کتک مفصلی خوردیم. این افراد برای اینکه شما را جذب ایدئولوژی منافقان کنند چه اقداماتی انجام می دادند؟ محمدصادق جعفر پور: بعد از این ماجرا آنها در مقابل ما قرار گرفتند، دائم ما را می زدند و اذیت و آزار می کردند. یک روز صبح که حسین آقا به حمام رفته بود و من خواب بودم انها حسین اقا را بین دیوار و در قرار دادند و فشار دادند. شرایط بسیار سختی بود. ...
قاتل بنیتای 8ماهه، سارقی با 130 شاکی!
از خانه بیرون آمد و خودش را روی کاپوت انداخت. همان طور تا وسط کوچه رفتم اما برف پاک کن شکست ومرد جوان روی زمین افتاد. دنده عقب گرفته بودم که صاحب ماشین این بار گلگیر را گرفت و از کوچه خارج شدم. پدر و مادر بنیتا فریاد می زدند که بچه شان داخل ماشین است، چرا توجهی به این موضوع نکردی؟ خیلی ترسیده بودم. بعد چکار کردی؟ به سمت پاکدشت رفتم و در راه با همدستم تماس ...
ردپای بابک زنجانی در تصاحب فروشگاه های کتاب!
و پانزده روز در انفرادی ماندم و بعدا برای بازجویی بردند. در زمان بازداشت و بازجویی ترسیدم اگر یک کلمه درباره کتاب بگویم همه ماجرا پای من نوشته شود. پس منکر شدم و اتهام را رد کردم. این بازداشت سال 51 بود و من متاهل شده بودم و یکبار زنم که حامله نیز بود در زندان به ملاقاتم آمد گفت که چاپ کتاب را فردی به نام حسین نمینی، معروف به حسین چریک انجام داده و بعدا این فرد دستگیر شد و انتشار کتاب را به عهده ...
من بالاخانه ام را اجاره می دهم!
مراد را می شناسم و می دانم که او هم مثل من، مستاجر و همیشه خانه بدوش است؛ او اصلا گور ندارد تا کفن داشته باشد!... بالاخره دلم طاقت نیاورد و گفتم بهتر است که اصل ماجرا را از دهان خودش بشنوم، اما روز بد نبینید؛ وقتی او را دیدم، واقعا کیش و مات و شگفت زده و انگشت به دهان شدم؛ چرا که زمین تا آسمان فرق کرده بود و حرف های عجیب و غریبی می زد!... او با دیدن من، پایش را روی پای دیگر انداخت و ...
شهردار آینده تهران نباید به فکر ریاست جمهوری باشد / فساد گسترده ای در شهرداری وجود دارد
مادر بودم و پدر وقتی آمد من دویدم به بغل پدر و دیگر از بغل ایشان پائین نمی آمدم. عناصر ساواک سعی بر جدا کردن ما داشتند. این اتفاق نمی افتاد و این باعث شد هم آنها گریه می کردند و هم حاج آقا گریه می کردند و هم ما گریه کردیم. درگیری کارهای انقلابی نشدید؟ نمی توان گفت درگیر نبودیم. از سال 1354 حاج آقا زندان طولانی رفتند و من آن زمان 14 ساله بودم. به یک سبکی مسئولیت خانه گردن من هم ...
وضعیت شیعیان آذربایجان در گفت وگوی شفقنا با استاد هجرانی تبریزی: دولتمردان آذربایجان در فقر شدید معرفتی ...
تعلیم و هدایت افکار شیعیان بوده است چون من دارالتبلیغ، تخته سیاه و دوره تدریس دیدم و درمدت ده روز می توانستم به کسی که اصلا با الفبای قرآن آشنا نیست و الفبای فارسی را بلد است قرآن تعلیم کنم. بعد از این ماجرا شروع به فعالیت برای شیعه کردم و به بندرعباس، بندر خمیر و لنگه، قشم، کیش و حتی هرمز که وسط دریا هست، رفتم. مردم آذربایجان استقبالی از کار و فعالیت شما می کردند؟ ...
خاطرات زندان مخوف منافقین در دهه 70
ایدئولوژی منافقان کنند چه اقداماتی انجام می دادند؟ محمدصادق جعفر پور: بعد از این ماجرا آنها در مقابل ما قرار گرفتند، دائم ما را می زدند و اذیت و آزار می کردند. یک روز صبح که حسین آقا به حمام رفته بود و من خواب بودم انها حسین اقا را بین دیوار و در قرار دادند و فشار دادند. شرایط بسیار سختی بود. تصمیم داشتند که سیم برق را شبانه به ما وصل کنند و ما را بکشند. به همین دلیل تا صبح ...
مروری بر کارنامه اقتصادی آقازاده های خاص: از ژن مرغوب دوطرفه پسر عارف تا بوعلی سینا رشوه خوار!
...> پسر عارف در سال 1384، نهایتا جوانی بود که از دوره کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شده بود. این که او از کی کار اقتصادی را آغاز کرد و چه گونه به آن حد از اعتبار اقتصادی در داخل و بعد در سطح بین المللی رسید که که توانست غول ارتباطات آفریقای جنوبی را به ایران بیاورد، معمایی است که این اَبَر-ژن بین المللی خود باید پاسخ دهد. البته وقتی به سوابق آقای دکتر (پدر محمدرضا) نگاه می کنیم، آن گاه تا حدی ...
شهیدی که هیچ چیز کم نداشت جز نوش شهد وصال
گروه مقاومت: فاش نیوز - مصاحبه با خانواده شهید مدافع حرم حسین معز غلامی : بسیار از مقام مادر گفتیم و خواندیم و نوشتیم. از صبوری و مهربانی اش، از نجابت دستان آسمانی اش، از همه محبت های بی منتش اما نگفتیم آن که عزیزکرده سال های جوانی اش را به مسلخ عشق می فرستد در دلش چه غوغایی است. مگر می شود جوان رعنا قامتت را، پاره جگرت را به میان آتش بفرستی، بی خیال روزگار را سپری کنی . مادر که باشی انگار تکه ای از وجودت را از دست می دهی، جوانت لحظه هایش را پیشت ...
دشت بیست سال خدمتم علی بود
45 ساله. سال 76 در یک برخورد اداری با علی آشنا می شود و اخلاق خاص شهید، محمد باقر را جذب او می کند. شروع آشنایی مان یک برخورد کاری بود؛ چون من کارمند بودم و با خیلی از اتباع برخورد داشتم، ولی علی جور دیگری بود. روز اولی که با او آشنا شدم، توی دفتر محل کارم نشسته بودم. آن روز علی که برای من یک ارباب رجوع بیشتر نبود، چند باری توی دفتر سرک کشید و دنبال یک نفر می گشت. از او پرسیدم ...