سایر منابع:
سایر خبرها
فیلمی که همگام با امید حرکت می کند
این پسربچه همان پسربچه ذهن من است. از اینجا کم کم یک خط داستانی شکل گرفت و بعد از آن شروع به نوشتن سکانس هایی در ارتباط با این قصه کردم و بعد هم احسان ثقفی اضافه شد و هفت هشت بار (و حتی تا روز فیلمبرداری) این فیلمنامه را بازنویسی کردیم. پس شخصیت هایتان ما به ازای بیرونی دارند و منطبق با واقعیت هستند؟ بله. این قصه ریشه در واقعیت دارد و ممکن است خیلی از اتفاقات در فیلم ساخته و ...
دخترمقیم امریکا در دام جوان فریبکار
در روزنامه آگهی شود و مدارک دیگری لازم است تا در آینده رأی طلاق غیابی صادر شود. سپس رو به گیسو کرد و گفت: دخترم؛ در آینده مراقب باش با احساسات و از روی عجله تصمیم نگیری. سن زیادی نداری و می توانی در آینده فرد موفقی شوی و به مردم کشورت خدمت کنی. گیسو هم گفت: در آن سن و سال، من خیلی تنها بودم و در خیالم تصور می کردم با ازدواج کردن، همدم خوبی پیدا خواهم کرد اما از این شکست درس گرفتم و هیچ وقت در زندگی ام بی جهت به کسی اعتماد نمی کنم و از روی عجله تصمیم نمی گیرم... بعد از آن دست مادرش را گرفت و با هم از دادگاه خارج شدند. ...
لیستی از محدودیت ها در تولیدات وجود دارد/ معضل رساندن اثر به آنتن
می خواستم کار کارگردانی را ادامه دهم اما در عین حال خود وزارتخانه هم اصرار داشت که پخش سریال در بهمن ماه انجام شود. بنابراین از شهرام شاه حسینی که به یکدیگر نزدیک هستیم و سلیقه هنری ما مشابه است درخواست کردم تا به این کار بپیوندد. او هم در نقش کارگردان به من کمک کرد و کار را به خوبی به سرانجام رساند. سریال قرار نبود در دو بخش ساخته شود و یکی از لطمات سریال همین اصرار برای پخش حتمی در ...
روایت خرازی از پدرخوانده های جریان اصلاحات
اصلاح طلبی خود را در آن پیاده کند. تصاویری از پدرش آیت الله سید محسن خرازی، آیت الله بهجت و سیدحسن نصرالله روی میز کارش قرار گرفته و عکس هایی از رهبر انقلاب و سردار سلیمانی به دیوار اتاقش نصب شده است. یاد این جمله می افتم که حدود دو سال پیش گفته بود: من اگر بخواهم به قدرت نزدیک شوم با همه کوچه پس کوچه های قدرت ارتباط دارم، از شخص اول کشور تا سایرین. می گوید که به طور نسبی از ...
نظر متفاوت شهید لاجوردی درباره توبه منافقین/ چه کسانی در سازمان منافقین سریع سیانور می خوردند
مبارزان شنیده بودم، ولی سعادت آشنایی و همکاری نزدیک با ایشان زمانی دست داد که بنده در قوه قضائیه شروع به کار کردم و ایشان دادستان بودند. از آن به بعد رابطه ما صمیمی تر شد و تا لحظه شهادت ایشان ادامه پیدا کرد. عده ای با توجه به اینکه شهید لاجوردی سابقه کار یا تحصیلات خاصی در امرِ قضا نداشت، صلاحیت او را برای تصدی این مسند نفی می کنند، در حالی که با مطالعه صورت محاکماتی که وی انجام داده و ...
برای اصلاح قوانین تبعیض آمیز به زنان قول می دهم
رویداد24 - معاون امور زنان و خانواده در دولت دوازدهم گفت: برای ورود زنان به ورزشگاه ها همه تلاشم را خواهم کرد ترجیح می دهم درباره خودم از کلمه برابری خواه استفاده نکنم. سیستر مِری را در ایران به نام دیگری می شناسند: معصومه ابتکار ؛ زنی که نامش در شناسنامه نیلوفر است و اعضای خانواده اش به همان نام صدایش می کنند. نام معصومه ابتکار در همه سال های گذشته با دو موضوع گره خورده: بیشتر محیط ...
یه دهن بخون!
.... این پسر ما به دایی ا ش رفته که اون هم لاغره. منتها این استخونی ها جَنَم دارن. اصلا شما هر حمالی رو نگاه کنید، استخونیه! بعد یکی زد پشت کمرم که صدا داد و همزمان شنیدم گفت: عین تیرچه می مونه لامصب! تا نمی شه! صاف نشسته بودم و جم نمی خوردم اما عرق روی پیشانی ام نشسته بود. اضافه کرد: پدر خوبی هم ازش درمی آمد. چون من که از بچگی ش زانو درد داشتم هیچ وقت نتونستم خم بشم. ولی این آقا؛ بچه رو بذار رو ...
از سی دی فروشی تا سرقت مسلحانه طلافروشی های تهران
... به گزارش پلیس، دزدان مسلح ساعت 7 بعد از ظهر 26 بهمن سال گذشته نیز به یک طلافروشی دیگر در خیابان جوادیه هجوم برده بودند که صحنه این سرقت نیز بازسازی شد. صاحب طلافروشی مذکور نیز به خبرنگار ایران گفت: هنگام غروب مغازه را تعطیل کرده بودم که مرد جوانی با اصرار وارد مغازه شد و خواست زنجیر و گردنبندی ببیند. در حالی که به پسر جوان مشکوک شده بودم خواستم از مغازه بیرون بیایم که ناگهان همدستش که ...
احمدی نژاد، موسوی و کروبی دیگر هرگز تایید صلاحیت نمی شوند
به گزارش خزر و به نقل از خبرآنلاین، آن زمان که دوباره برگشت به مقام سخنگویی چندان مایل نبود به برگشتن؛ می گفت به اصرار دوستان بوده که به او لطف داشته اند. حالا هم همین را می گوید؛ عباسعلی کدخدایی حالا یک سالی می شود که دوباره ردای سخنگویی شورای نگهبان بر تن کرده؛ او که پیش از این از سال های 1389 تا 1392 در همین کسوت بود از تیرماه پارسال که دوباره پشت تریبون سخنگویی رفت تا همین امروز ...
رواج شیوه های عجیب و غریب خواستگاری/ آداب و رسومی که فراموش می شود
ازدواج می گوید: تنها ملاک ازدواجم، اصلاح نژادی بود، برای همین به دنبال دختری با قد بلند و موی بور و چشم رنگی بودم و به چیز دیگری اهمیت نمی دادم و وضع مالی خیلی مناسبی هم داشتم. در حال حاضر 6 سال است که ازدواج کردم و یک دختر 3 ساله دارم، اما هر دو ما از زندگی راضی نیستیم و مدتی است به ارتباط های خارج از خانه فکر می کنم. چرا خواستگاری با گل و شیرینی در منزل دختر؟ با توجه به اینکه ...
بشار رسن: این مساوی کمتر از برد نبود
ورزشگاه آزادی قابل مقایسه نبود. شنیدم به خاطر مسائلی خاص پرسپولیس مجبور شده در خارج از خانه بازی کند اما اگر بازی در ورزشگاه آزادی برگزار می شد نتیجه چیز دیگری می شد. با گرمای هوا و رطوبت بالای مسقط مشکلی نداشتی؟ دمای هوای معمول در عراق در تابستان همیشه 56 -57 درجه است و این مساله برای من به شخصه مشکل ساز نبود. همه هواداران پرسپولیس و رسانه ها به تو امیدوار شدند . فکر ...
طرح تحول سلامت بیمار شد / لبخند بیمار بالاترین دستمزد برای پزشک جهادی
...، به هر کار غیراخلاقی و غیر انسانی دست می زند تا پول بیشتری به دست آورد. این پزشک متخصص بیان کرد: امیدوارم روزی برسد که تنها فکر جامعه بهداشت و سلامت پیشگیری باشد نه درمان، باید ما پزشکان تا می توانیم در زمینه پیش گیری تلاش کنیم چرا که جامعه بیمار جامعه ناتوان و ضعیف است. وی با بیان این که بنده تمام کسورات پزشکی و همچنین زیاده خواهی برخی از این افراد را قبول دارم اظهار کرد ...
داستان معجزه وار دفن علامه طباطبایی(ره)
ایشان گفتم: شما امر کنید دکتر منافی این کار را نکند. ایشان دکتر منافی را صدا زد و از او خواست تا عصر صبر کنند. اگر جوری بود که می شود او را منتقل کرد آن وقت منتقل کنید. بالاخره یکی دو ساعت بعد درگذشت. من تلفنا فوت ایشان را به آقای خمینی اطلاع دادم. ایشان فرمودند: در باره قبر ایشان هر کجا را صلاح می دانید اقدام کنید. به آقای مولایی هم دستور خواهیم دید. من به دنبال آقای مولایی آمدم تا محل قبر را ...
درباره طبیب تورم که از کابینه رفت
. *** *دولت اول آقای روحانی به پایان رسید و ایشان تعدادی از وزرای دولت اول را برای دولت دوم خودشان، انتخاب نکرده اند که یکی از این وزیران آقای دکتر طیب نیا هستند. شما در مجلس برای وزارت آقای دکتر طیب نیا با نمایندگان رایزنی کردید که رای اعتماد بیاورد. بعد از 4 سال نتیجه کار و عملکرد وزارت اقتصاد را چگونه ارزیابی می کنید؟ -نکته ای که در رابطه با حوزه ...
جداسازی بحرین از ایران، زمینه ها، فرآیند و تبعات آن
اینها احزاب دولتی و روزنامه های دولتی این مباحث را ادامه می دهند. تا اینکه در روز نهم فروردین 1349 رئیس مجلس شورای ملی نمایندگان را به یک جلسه فوق العاده دعوت می کند که من هم جزو نمایندگان مجلس بودم و اردشیر زاهدی گزارش خودش درباره بحرین را به مجلس ارائه می دهد. شما در چه سالی وارد مجلس شدید؟ ما برای نخستین بار در سال 1346 در انتخابات شرکت کردیم که درنهایت پنج نفر انتخاب شدند ...
تلویزیون بازهم طنز سیاسی بسازد
پیشنهاد کردم این شخصیت مازندرانی باشد، چون می خواستم هم این نقش کمی متفاوت تر بشود و هم من به عنوان بازیگر یک انرژی جدید به نقشم اضافه کنم. آقای بذرافشان موافقت کردند. یک بار آن را به صورت تمرینی اجرا کردیم و مورد پذیرش کارگردان قرار گرفت و شد چیزی که الان می بینید. بعد از پخش چهار فصل از سریال پایتخت، واقعا نگران نبودید مخاطب با دیدن یک مازندرانی دیگر غر بزند و گلایه کند؟! ...
ناگفته های جدید مادر حمید صفت درباره قتل همسرش
...، به من گفت ظهر به خانه می آید تا من هم کمی استراحت کنم. حمید وقتی تماس گرفت از درگیری شما و همسرتان با خبر بود؟ نه اصلا چون آن زمان من و هوشنگ هنوز با هم مشاجره نکرده بودیم. وقتی به خانه رسیدم با هم بحثمان شد و درگیر شدیم. بعد هم حدود ساعت 11 صبح بود که حمید آمد. حاج آقا روی راحتی نشسته بود. حمید هم رفت و کنار او نشست. به همسرم گفت چرا با حاج خانم دعوا می کنی؟ چرا از کنار هم ...
زنده ی بیدار
؟ ابوالعلاء عفیفی بوعلی را صوفی واقعی نمی داند و حاج سید نصرالله تقوی مقام عرفانش می دهد. هرچند آن عبارت مستیِ عقل شرف الدین خراسانی را دوست دارم رمزها را باز کرده یا نکرده، دوباره و چندباره این کتاب را خواهم خواند. چرا سلامان و ابسال یا رساله الطیر را نمی خوانم؟ چرا فقط همین یکی؟ گوید که: پژوژناکیِ شما به تقاضا کردن مرا، ای برادران من!... دوست داشتم بارها و بارها این عبارت ها را بخوانم. این ...
بیانیه خانواده حمید صفت + عکس
این خانه می روم. بعد هم مقداری از وسایلم را جمع کردم و از آنجا رفتم. در حین درگیری حمید به سروصورت همسر شما ضربه زد؟ من ندیدم حمید ضربه ای بزند. من از ابتدای این درگیری آنجا بودم؛ حمید نه چیزی دستش بود و نه با دست یا پا ضربه ای به حاج آقا زد. پسر من قاتل نیست؛ حتی من ندیدم که گلدان را به سمت او پرتاب کند. پس چرا هوشنگ به بیمارستان منتقل شد؟ من با پسرم از ...
پدر آتنا: حرف های قاتل دروغ است
...> ترشی را گرفتم و گذاشتم داخل وانت. دخترم گفت نیاز نبود بگیری، در خانه ترشی داریم. ما که ترشی نمی خوریم و آنهایی را هم که داخل خانه داشتیم به مادربزرگ دادیم. حدود یک ساعت بعد از این ماجرا، آتنا ناپدید شد. خانه مان نزدیک بود. فکر کردم خانه رفته است. با خانه تقریبا 50 متر فاصله داشتیم. با خودم گفتم حتما خانه رفته است. یکی، دو ساعت بعد دیدم خانه نرفته است. با خودم گفتم کجا می تواند رفته باشد. به خانه ...
بیماران در دام کلاهبرداران!
ها زیرمیزی وجود ندارد، اما این به معنی نبود تخلف نیست و در کلانشهرها کار کمی سخت تر است. این اظهارنظرات آذر سال گذشته توسط وزیر بهداشت درباره میزان زیرمیزی در کشور انجام شد. به گفته حسن قاضی زاده هاشمی کاری که دولت با جامعه پزشکی در طول این سال ها انجام داده با هیچ قشر دیگری نکرده است، چون پولی نداشت که به بیمه ها بپردازد، چهار سال تعرفه ها را ثابت نگه داشت. در اصل مقصر اصلی زیرمیزی دولت و مجلس ...
شیطان پارس آباد: وجدانم راحت است نه آتنا را آزار دادم نه او را کشتم! + تصاویر
. اون رو چطور کشتی؟ اونو نکشتم. خودت مگه اعتراف نکردی؟ توی آگاهی پارس آباد زیرفشار بودم و گفتم هر قتلی اینجا بوده رو من گردن می گیرم. اصلاً از خانواده اش بپرسید می گن که عصمت رفته آذربایجان و با یکی ازدواج کرده. توی آگاهی گفتن من یک سال و نیم یک خانه ای را اجاره کرده بودم و بعد پرسیدن عصمت غریبی رو کجا نگه داشتم؛ منم بهشون گفتم من هر روز صبح میرم مغازه و شب برمی گردم ...
مجرمان کوچک، قربانیان بزرگ
بقیه نگاه نمی دزد و لبخند می زند، اسمش علی است و به جرم حمل مواد دستگیر شده، معتاد نیست، این را از ظاهرش هم می توان فهمید، سری تکان می دهد و می گوید: تو خانواده ما کسی لب به سیگارم نمی زد، من پول نیاز داشتم و به پیشنهاد دوستم برای یه نفر مواد جابه جا می کردم که دستگیر شدم. جلسه با مدیر کانون که شروع می شود جوانی با صوت قرآن می خواند و همه را وادار به سکوت می کند؛ کانون اصلاح و تربیت ...
راهی افغانستان شد تا اذن والدین را برای راهش بگیرد
پدر و مادرمان بعد از شهادت داداش محمد یعنی حدود دو سال پیش به ایران آمدند. محمد متولد 1375بود و زمان شهادت یعنی در 31 فروردین 1394 تقریباً 19 سال داشت. محمد جوانی مذهبی بود. اهل خواندن نماز اول وقت و قرآن بود. با همه سرشلوغی های کارش، کتب دینی زیادی را مطالعه می کرد. محمد فرشته بود. یک فرشته زمینی. او همه چیز تمام بود. بعد از شهادتش متوجه شدیم که چقدر با بقیه فرق داشت. سنگ کار ماهر ...
از دختر 15 ساله تا زن مطلقه 49 ساله متقاضی ازدواج
به گزارش بلاغ ، محدثه انسی نژاد: واسطه گری در ازدواج امری است که در دین اسلام بسیار به آن توصیه شده است. درباره ثواب این کار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: هر فردی در ازدواج حلالی بین دو نفر اقدام کند تا این که خدا آن دو را گرد هم آورد، خداوند در برابر هر قدمی که وی در این راه برداشته و هر سخن ثوابی که گفته ثواب یک سال عبادت را به او می ...
گفتگو با مادر حمید صفت / به هوشنگ گفت چرا مادرم را می زنی و دعوا شروع شد
بود که حمید با من تماس گرفت و گفت که می خواهد برای عوض کردن لباس به خانه بیایید، اما چون من شب قبلش میهمان داشتم، به من گفت ظهر به خانه می آید تا من هم کمی استراحت کنم. حمید وقتی تماس گرفت از درگیری شما و همسرتان با خبر بود؟ نه اصلا؛ چون آن زمان من و هوشنگ هنوز با هم مشاجره نکرده بودیم. وقتی به خانه رسیدم با هم بحثمان شد و درگیر شدیم. بعد هم حدود ساعت 11صبح بود که حمید آمد. حاج ...
ادعای اعدام بدون محاکمه توسط لاجوردی بی اساس است
تحویل رجوی در عراق می شود. این ماجرا به خوبی نشان دهنده روحیه رئوف و انسانی آن شهید بزرگوار است. ** با اتهام علیه لاجوردی می خواهند جای جلاد و شهید را عوض کنند اکنون بعد از گذشت سی و شش سال از آن حادثه و ایضاً قریب به بیست سال از شهادت آن شهید عالی مقام، فردی که از شاگردان آقای منتظری است، با ذکر مطلبی از جنس من بودم و فلانی خدابیامرز چنین اتهام ناروایی را به شهید لاجوردی روا می ...
آقا شاگرد نمی خواهید؟
پخش شدند. تا آمدم به خودم بجنبم شروع کردند به غارت آدامس های بر زمین ریخته. با گریه برگشتم خانه. همه سرزنشم می کردند و این وسط فقط بی بی بود که دلداری ام می داد. اولین تجربه ی شکست و اولین رویارویی با واقعیت های موجود. دنیا فقط رؤیاهای ذهنی من نبود. موفقیت چه طور به دست می آید؟ برادری دارم که چهارسال از من بزرگ تر است. او هم اهل کار و کاسبی بود. یک سال با او شریک ...
زن جوان خندید و من سست شدم / سر قرار بود که راز سیاه او را فهمیدم و ...
...، با همسرم اختلاف داشتم. او خون سرد و بی تفاوت بود و نسبت به خانواده اش حساسیت زیادی به خرج می داد. نمی گذاشت دربارۀ بداخلاقی و بی احترامی های برادرش یک کلمه حرف بزنم. در عوض، راه می رفت و پشت سر خانواده ام صفحه می گذاشت. یک روز، که خسته و کوفته از سرکار به خانه برگشته بودم، دوباره با هم جر و بحث کردیم. از خانه بیرون زدم. جلوِ یک فضای سبز، زیر سایۀ درختی توقف کرده بودم که زن جوان از کنارم رد ...
وقتی زن بیوه از شوهر صیغه ای کم سن باردار شد و ...
بازگشت به نشد تا این که فهمیدم شهریار با دختر دیگری در محل کارش دوست شده است و هیچ احساسی نسبت به من ندارد. همسرم دیگر حاضر به ثبت واقعه ازدواج و گرفتن شناسنامه برای عسل نبود او حتی نفقه مرا نیز نمی پرداخت در این شرایط بود که از شدت عصبانیت به شرکت محل کارش رفتم و خودرواش را تخریب کردم اما ای کاش ... ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی اخبار اختصاصی رکنا را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...