سایر منابع:
سایر خبرها
سوزانده شدن زن و 3 فرزند روهنگیایی توسط چند متعصب بودایی
گرفته بودم. همسرم با دختر و دو پسر بزرگترمان به سمت خانه فرار کردند. مادرم هم با آنها بود، بعد خانه ها را آتش زدند. به گفته صدیق حمله جوانان بودایی به مردم حتی فرمانده ارتشی را غافلگیر کرد اما او نمی توانست کنترل اوضاع را به دست بگیرد. ما به سمت جنگل فرار کردیم، درحالی که نمی دانستیم چه بر سر خویشاوندان مان آمده است. صدای جیغ و فریاد با بوی دود و گوشت سوخته آخرین چیزهایی است که عمر از ...
فضای مجازی بستر قتل های فجیع واقعی
نوجوانان و جوانان را هدف گرفت. به طور مثال موضوع به قتل رسیدن ستایش قریشی، دختر شش ساله ای که در خانواده ای افغان در ایران متولد شده و زندگی می کرد، توسط پسر 16 ساله ای که همسایه وی بود، یکی از مباحث اصلی مطرح شده در فضای رسانه ای طی چند وقت اخیر بوده است. برخی چهره های نزدیک به قاتل ستایش قریشی از جمله وکیل این متهم حضور در شبکه های اجتماعی و استفاده بدون فیلتر از فضای مجازی را ...
مادر شهید ژاپنی:مردم می گفتند چرا چادری ای!
...> همسرم آن زمان در بازار مغازه داشت. از آن جایی که بازاری ها به خانواده های بی سرپرست زندانی های سیاسی کمک های مالی می کردند، سربازان رژیم پهلوی، بازار را محاصره کردند. با شلوغی بازار، همسرم آن شب به خانه نیامد. برادر همسرم آن شب به من خبر داد که آقای بابایی امشب دیرتر به خانه می آید. تا صبح روز بعد که همسرم به خانه بیاید، بیدار ماندم. محمد تحت تاثیر آموزش های همسرتان، راهی جبهه شد؟ ...
یک صورت ، یک ترکش و 58 تیغ + عکس
در تهران نو، اما من آنقدر اصرار کردم، آنقدر پافشاری کردم که بالاخره موافقت کردند و من اعزام شدم به پادگان صفر یک ارتش نیروی زمینی از آنجا هم رفتم مشهد پادگان قوچان و 20 مهرماه هم با لشکر 77 خراسان اعزام شدم به خوزستان . چرا اینقدر اصرار داشتید که در جنگ حضور داشته باشید؟ واقعیتش این است که من خودم را در انقلاب سهیم می دانستم. نه فقط من که این احساس همه مردم بود. به خاطر همین ...
دفن پسر 27 ساله در حیاط خانه!
کارآگاهان در این خصوص با تحقیقات از اعضای خانواده آغاز شد. در مراحل بازجویی اعضای خانواده مشخص شد که پسر جوان خانواده به علت اعتیاد، با پدرش درگیری داشته است و سرانجام توسط پدر خانواده به قتل رسیده و در حیاط منزل دفن می شود. به گفته سرهنگ محمدرضا روشندل، بعد از گذشت چند سال و بعد از فوت پدر با توجه به حرکات و رفتار مشکوک او و گریه و زاری که در گوشه ای از حیاط منزل داشته، دیگر اعضای خانواده ...
روایت مسلمان شدن جوان استرالیایی
مختلف آن را از قبیل مسیحیت کاتولیک، انگلیکن ها، باپتیست ها، کشیش ها و روحانیون مسیحی بررسی کردم. هر گاه پیش روحانیون مسیحی رفتم تا سؤالی بپرسم، هیچ وقت ندیدم کتاب مقدس را برداشته و بگویند جواب سؤال شما در اینجا نوشته شده است. آن ها فقط جواب می دادند و نظر خود را راجع به سؤال من می گفتند و من به تدریج متوجه شدم که تفاسیر زیادی از مسیحیت وجود دارد و افراد زیادی از مسیحیان هستند ...
آماده مذاکره برای بازگشت جناب خان به خندوانه هستیم
.... حمید فرخ نژاد دستیار کارگردان بود که من معرفی اش کرده بودم. من را مسئول خواب خسرو کردند و که قرار شد قرص خواب بدهم که بخوابد و زود می خوابید البته قرص ویتامین بود که می دادم. هیچ وقت یادم نمی رود که بیژن بیرنگ گفت می خواهد خانه سبز بسازد و به من گفت که تو بعد از این سریال می پری و می روی.. اولین فیلمی که بازی کردی، فیلم خوبی از آب درنیامد؟ به خاطر اولین کارم ...
خانواده های مشهور نفرین شده ! /عکس
شاه بیچاره نیز این درخواست را رد می کند. راهبه این موضوع را توهین به خود دانسته و به او می گوید که در نتیجه ی این نافرمانی، حکومت خاندان او پس از 10 نسل از بین خواهد رفت. پیش بینی گوراکناث در سال 2001 به واقعیت پیوست زیرا در این سال شاهزاده دیپندرا که از نسل نهم خانواده ی پادشاهای نپال بود قبل از خودکشی، پدر، مادر و هفت نفر دیگر از اعضای خانواده اش را به قتل رساند. برخی گفته اند که دلیل ...
در آرامستان امامزاده عبدالله دقیقا چه می گذرد؟
امامزاده شکل اصلی آن تغییر کرده است. تعدادی از قبول هم در این گسترش با وجود نارضایتی خویشاوندان برای همیشه مدفون و گم شده است، اما این همه ماجرا نیست. سمت چپ امامزاده هم از طرف در ورودی مشمول طرح بهسازی شده است. پس از کن فیکون کردن معماری اصیل خانه های ایرانی، حالا نوبت به گورستان ها رسیده است. البته چنین طرح هایی فقط شامل پایتخت نیست و گریبانگیر همه شهرها اعم از اصفهان و شیراز و... شده است. ...
بخشش قاتل زن خیانتکار
مرد جوان که در جریان رابطه شیطانی با زن خیانتکار همسایه، او را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، با پرداخت 120 میلیون تومان دیه از قصاص گریخت. به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از سال 90 و پس از قتل زن جوانی در آپاتمانی واقع در محله قلعه حسن خان-اطراف تهران- آغاز شد. تحقیقات مقدماتی پلیس نشان داد قربانی 35 ساله به نام راحله با ضربات چاقو به قتل رسیده است. همچنین کارآگاهان ...
ناگفته های شماره هشت از سه ماه سخت با استقلال
بیشتر بازی کنم زیرا بیرون که می ماندم انگیزه ایجاد می شد اما زمانیکه بازی می کردم، خسته می شدم و صبرم لبریز می شد. وقتی جوان تر بودم، فکر می کردم این حرفها به یک مدیر و خودم کمک می کند اما زمانیکه دیدم این افراد زیاد هستند و قدرت من کم هست، بیشتر سکوت کردم زیرا نمی شد این مسائل را تغییر داد. سعی کردم رویاهایم را یک شکل دیگر به واقعیت تبدیل کنم و خودم یک سری چیزها را درست کنم. امیدوارم در آینده این ...
آیا جناب خان دوباره به خندوانه می آید؟!
اولین کار جدی من بود و یکی از نقاط عطف زندگی ام، آشنایی با مسعود رسام و بیژن بیرنگ بود. بعد از آنکه چند سکانس در این سریال بازی کردم روزی بیژن بیرنگ با من تماس گرفت و گفت: برای قسمت آخر همسران یک نقش هست که کار خودته. وقتی این جمله را شنیدم در پوست خودم نمی گنجیدم، بیژن بیرنگ به من گفت کار خودته! خیلی خوشحال بودم. جوان درباره سریال خانه سبز هم بیان کرد: برای این سریال من و خانم مهین ترابی اولین ...
تبریزی: ساختار اجتماعی و فردی دو بال پیشگیری در جرایم/ حریرچی: عدم مدیریت خشم و استرس در جامعه
خانوادگی اعلام شد. یک جنایت خانوادگی مبهم؛ 5 جسد در یک قتل عام دسته جمعی مرموز. پرونده ای که نخستین اجساد خون آلود آن در شامگاه 13شهریورماه سال جاری در خانه ای مسکونی در خیابان یخچال تهران کشف شد. یک زن جوان 36ساله همراه با پسر 12ساله اش قربانی حمله پدری شده بودند که ظاهرا پس از ارتکاب به این دو جنایت با همان چاقو به زندگی خودش پایان داده بود. اما این پایان این پرونده تکان دهنده نبود. فردای ...
ربودن سرشناس ترین برج ساز ایران
حادثه به مأموران پلیس خبر رسید مرد ربوده شده در یکی از بیمارستان های شهر تحت مراقبت های ویژه قرار دارد. تحقیقات حکایت از این داشت که مرد ربوده شده بعد از اینکه تحت شکنجه قرار گرفته در محلی خلوت رها شده است که با کمک امدادگران به بیمارستان منتقل شده است. او بعد از بهبودی نسبی به کارآگاهان گفت: صبح روز حادثه مثل همیشه با خودروی خودم از خانه خارج شدم تا به محل کارم بروم. در مسیر یک ...
کاش معاون اولی احمدی نژاد را پذیرفته بودم
درنیامد و همگی از ملیون و مذهبیون بودند، مثلا آقای راشد، آیت الله کاشانی، مکی، بقایی، حسیبی، زیرک زاده و اینها. بعد از بیشتر از 60 سال، چقدر دقیق همه اسم ها خاطرتان هست! البته اگر فکر کنم اسم هر دوازده نفر منتخب یادم می آید. کلاس پنجم ابتدایی که بودم ماجرای 28 مرداد پیش آمد که من خودم شاهد بودم که حرکت ها از جنوب شهر به سمت خانه مصدق بود. یادم هست همانجا در میدان سید اسماعیل ...
زن همسایه به خانه مان می آمد و ارتباط کثیف ما هر روز بیشتر می شد تا اینکه! + عکس
: عذرا زن همسایه مان بود. او می گفت از شوهرش دل خوشی ندارد به همین خاطر بعضی وقتها با من تماس می گرفت و با هم صحبت می کردیم. ما با گذشت چند ماه از این ماجرا به هم علاقمند شدیم. عذرا در غیاب شوهرش به خانه مان می آمد و با من درد دل می کرد تا اینکه خواهر و برادرم به این ماجرا پی بردند. آنها به من اعتراض کردند و گفتند باید به این رابطه پایان دهم. وی ادامه داد: به عذرا گفتم باید ارتباطمان را ...
نقش های معمولی آدم را نابود می کنند!
کار را انجام بدهد. *این شایعه خیلی پررنگ است که کسانی که از آموزشگاه های خصوصی بازیگر می شوند به خاطر پولی است که به تهیه کننده و کارگردان می دهند. این موضوع چقدر صحت دارد؟ من هم شنیده ام، افرادی آمده اند به من گفته اند ما به فلانی گفتیم بازیمان بده گفته اینقدر پول بده. هر کس به نوعی وارد می شود. نمی دانم این کار درست است یا غلط، بالاخره بازار آزاد است. درست است آن آدم بااستعدادی که ...
ماندگارترین لحظه حضورم در جنگ مداوای پسر مجروح خودم بود
.... زمان عملیات جبهه اعزام می شدم و بعد از اتمام عملیات به تهران برمی گشتم. سال 1362 در بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک دو جوان ساده را که کفش های کتانی به پا کرده بودند دیدم. وقتی ازهمکاران هویتشان را جویا شدم گفتند دکتر توانا و دکتر رهنمون هستند. بعدها دکتر رهنمون به شهادت رسید. در یکی از روزها بیماری را به بیمارستان منتقل کردند که اصرار داشت من درمانش کنم. بالای سرش رسیدم متوجه شدم با پتو صورتش ...
بررسی زندگی سیدالشهدا درکتاب امام حسین(ع) در خانواده
دوست دارم که رباب وسکینه در آن خانه باشند. سکینه خانم هم دختر رباب بودند. به هر حال می گفت من همه دارائیم را به خاطر آنها خرج می کنم و به هیچ سرزنشگری نمی رسد که به این خاطر مرا سرزنش کند . به هر حال حضرت رباب بعد از عاشورا با کسی ازدواج نمی کند و یکسال بیشتر زنده نمی ماند و در آن یکسال دائم گریه می کرد و حتی زیر سایه و سقف هم نمی رفت که حکایت از علاقه شدید ایشان به امام حسین(ع) دارد و چند مرثیه هم ...
چالش های واقعی یک آرمان
. ولی باز در اجرای این قانون مسائلی پیش آمد و در نهایت ملامصطفی بارزانی در سال 1961 میلادی قیام کرد. بعد به توافق الجزایر رسیدیم. با این توافق کردهای عراق سه دسته شدند. یک گروه گفتند، به ایران پناهنده می شویم. یک گروه دیگر به اروپا پناهنده شدند. گروهی هم راه مبارزه را انتخاب کردند. من که یکی از پناهندگان عراقی در اردوگاه سردشت بودم، یکی از این افراد بودم. صدام همه کردهای عراقی را که در کشور مانده ...
شهید بی سر و بی دست که تنها دو پایش تشییع شد/کاش مسئولان وصیت نامه شهدا را بخوانند و به مستضعفان بیشتر ...
شنید گریه می کرد و به ما می گفت شما بعدها دلیل گریه مرا متوجه خواهید شد زیرا دل او ندا می داد که کشور در معرض محاصره منافقین و سوء استفاده قرار خواهد گرفت. نحوه شهادت سید مهدی چگونه بود؟ آخرین باری که سید مهدی به خانه بازگشت ما درباره ازدواج وی با او صحبت کردیم و او پاسخ ما را تنها با یک لبخند داد زیرا می دانست شهید خواهد شد. آخرین باری که وی خداحافظی کرد و برای همیشه رفت، عید ...
گفتگو با راننده زن اتوبوس بین شهری تهران-اصفهان
مشغول آماده شدن برای سفری تازه است. شنیده بودم که او دائم در سفر است و هر روز پس از هر سفر، فقط چند ساعتی می ماند و دوباره پس از مسافرگیری مجدد، عازم می شود. در همین فاصله با مهین جلالی 58 ساله، اولین راننده زن بین شهری به گفت و گو می نشینم. چه شد که به این شغل روی آوردید؟ همه برادران و خواهرزاده های من راننده بودند. خودم هم علاقه زیادی به این شغل داشتم و چندباری هم پشت فرمان ...
فردوس تئاتر کمال تلویزیون
... بهزاد فراهانی: او پیتر سلرز ایران است با فردوس کاویانی در نمایش شب روی سنگفرش خیس همبازی بودم؛ نمایشنامه ای از اکبر رادی و به کارگردانی هادی مرزبان که در یکی از سال های دهه 80 روی صحنه رفت. اجرای این نمایش، مصادف بود با نخستین بروز و ظهورهای بیماری در فردوس کاویانی؛ برخی مشکلات بیماری اش پدیدار شده بود. از همین رو مواظب بودیم که هر تغییری می تواند او را اذیت کند. حتی یک تغییر کوچک ...
به بعضی ها ژن خوب می رسد به ما دغدغه
آدمی هستم که فکر می کنم 18 سالگی ام هم بودم. فکر می کنم در چند سال اخیر بخصوص بعد از آن 8 سال تلخ مردم آنقدر حالشان خوب نشد، به یک چیزهایی امید بستند اما انگار آن امید هم به طور کامل محقق نشده است. من در این جامعه زندگی می کنم و خیلی چیزها را می بینم، حس می کنم حال مردم حال خوبی نیست. حالا اینکه عده ای بگویند سیاه نمایی یا هر برچسب دیگری اما به نظرم مردم این روزها خیلی سرحال نیستند. قطعا من هم عضوی ...
بی دین بودم؛ محمدحسین عوضم کرد
دور و برشون نمی رفتم. دنبال تفریح بودم. درسم رو که تموم کردم و توی بیمارستان مشغول شدم درآمدم خوب شد. افتادم دنبال خوش گذرونی. مهمونی، گردش، مسافرت. برام فرقی نمی کرد پسر باشه یا دختر. پایه ام بود و خوش بودم، باهاش می رفتم. نماز و روزه که تعطیل شده بود. اسب سواری و کوهنوردی می رفتم با گروه. مختلط بودن. ظاهر خوبی نداشتم. شما به آخرش فکر کن. به اینکه در این شرایط چه اتفاقایی آدم رو تهدید ...
برخورد با عروسک ای تی برای اولین بار دیوانه وار بود
دانش آموز شلوغ که در همه تیم های فوتبال بود، به یک فردی که خیلی کار می کند بدل شوم. اما در نهایت بازیگری را رها کردی. دلیلش چه بود؟ – من تا وقتی 30 ساله شدم در لس آنجلس بودم و فهمیدمکه دیگر علاقه ای به بازیگری ندارم. برای فیلم هایی که دوست نداشتم تست بازیگری می دادم تا بتوانم مدیر برنامه هایم را خوشحال کنم. اما خودم واقعا خوشحال نبودم. وقتی تئاتر می رفتم خوشحال می شدم. بعد به ...
قاتل از قصاص فاصله گرفت
مرد جوانی که زن باردار همسایه را به قتل رساند و به قصاص محکوم شد، با جلب رضایت اولیای دم از قصاص رهایی یافت و از جنبه عمومی جرم محاکمه شد. به گزارش شرق، اسفندماه سال 90 پلیس از مرگ زنی در شهر قدس باخبر شد. آنها پس از حضور در محل متوجه شدند مقتول زن 30 ساله ای به نام ناهید است که با ضربات چاقو از سوی فرهاد که همسایه شان است کشته شده است. فرهاد که می خواست از محل ...
20 سال از قصه گویی های حسن فتحی گذشت
...، از تجار قدیم تهران است که عاشق دختر یکی از بدهکارانش، هستی (هانیه توسلی) می شود. هستی به خاطر انتقام گرفتن شروطی برای حاج یونس می گذارد و قصد دارد آبروی حاجی را ببرد. در همین حین پسر حاج یونس، جلال (امیر جعفری) دستش به معاملات نادرست آلوده می شود. قدسی همسر وفادار حاجی که همه زندگی اش را وقف فرزندان و همسرش کرده از عشق و عاشقی حاجی با خبر شده و از خانه می رود. اما عنصر مطلوب و مثبت داستان ...
از 12 هزار نامه برای امام تا شهادت مظلومانه سفیر امام
را با هفتاد نفر با او همراه کرد . آن لشکر آمدند تا به خانه طوعه رسیدند. مسلم دانست که لشکر به طلب او آمده است. پس شمشیر خود را برداشت و به سوی آنها شتافت. سربازان در خانه ریختند آن جناب برایشان حمله کرد و آنها را ازخانه بیرون کرد. مسلم از خانه بیرون رفت. مردم از بالای بام ها سنگ بر او می زنند و دسته های نی را آتش زده روی او ریختند. پس با شمشیر کشیده در میان کوچه بر کوفیان حمله کرد و به ...
متولد کربلای یک/ یکی بالای سرم گفت اشهدت را بگو
... او اما ترجیح می داد شهید می شد، نمی ماند و آسمانی می شد، نمی ماند و نمی دید که همرزم قدیمی اش با دو دست قطع شده وابسته به اطرافیان است، نمی دید که برخی جانبازان دغدغه معیشت دارند. می دانم که از آن رزمنده های کم سن و سال جبهه هستید، یک جوان که وابستگی به دوست صمیمی اش او را به خط مقدم کشاند. کلاس دوم دبیرستان بودم که دوست صمیمی ام اسدالله به جنگ رفت و من تنها ماندم. ما ...