سایر منابع:
سایر خبرها
حرّ بن یزید ریاحی، از فرماندهی تا جانبازی
بعد از این خواهد آمد. امام در جواب فرمود: دوست ندارم آغاز گر جنگ باشم تصمیم سرنوشت ساز روز عاشورا، امام حسین(ع) با صدای بلند از مردم یاری خواست و گفت: أَما مِنْ مُغِیث یُغِیثُنا لِوَجْهِ اللهِ؟ أَما مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ؟ حر ریاحی با شنیدن سخنان جانسوز امام، مضطرب و پریشان شد، با ناراحتی نزد عمربن سعد آمد و به او گفت: آیا می خواهی با حسین(ع) بجنگی؟ عمربن ...
آتش نشانی که بی ادعا دل به آتش زد/ رضا ؛ راضیم به رضای خدا
به خلق الله می کنی اجرش کمتر از مدافعین حرم نیست. چند روز قبل از شهادتش از من می خواست که تنها دعای عاقبت بخیر شدن برایش کنم، دوست داشتم پسرم را در لباس دامادی ببینم ولی به راستی چه زیبا عاقبت بخیر شد. و خوشحالم از اینکه امروز همه از پیرو جوان نام و یاد رضا را در ذهن دارند و از او به نیکی یاد می کنند. او را در خانه علیرضا صدا می کردیم ولی خودش رضا را بیشتر دوست داشت و اولین ...
راهی برای شناخت خدا در 5 دقیقه
دارم) و خندید، جواب نوشت: یکبار داشتم در کارگاهم کار می کردم و یک چرخی داشت در دستگاهم می گشت که انگشت شَستم گیر کرد و در جا ناخنم را کَند، بدحال شدم. همه ریختند و پانسمان کردند، دوا گذاشتند. دوماهی گذشت، مدام عوض کردند، تمیز کردند، بَدَل کردند و بعد دیگر گفتند به پانسمان نیازی نیست، باز که کردند، دیدم یک ناخن نو عین ناخن زمان تولدم و عین ناخن قبلی درآمده که کَنده شد. نشستم و حساب کردم کلّ ...
علی(ع) نخواست با امتیازدهی و قبیله گرایی جامعه را اداره کند
طاغوت تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان و زمین بر آنها نازل می شد. همه نعمت ها به همه مردم می رسید. امروزه بشر برای رسیدن به محصولاتِ بهتر کشاورزی، چقدر زحمات و تحقیقات و محاسبات نسبت به خاک و آب و بذر و... بر خود تحمیل می کند تا بهره وری آنها را افزایش دهد! چند هزار ساعت نفر کار صرف پروژه های عظیم شان می کنند و در این میان چه مظالمی بر بشر روا داشته می شود تا بتوانند از بخشی از ظرفیت های طبیعت استفاده ...
وضعیت زنان دستفروش در مترو تهران
می کند و در همین روزهای اخیر همراه سایر کودکان کار، به زور از مترو به جایی که متعلق به بهزیستی بود برده بودند ولی مادرش بعد از چند روز، با آوردن شناسنامه اش موفق می شود فاطمه را از بهزیستی پس بگیرد. می گویم الان اینجا نشسته ای، ممکن است باز دستگیر شوی که. فاطمه می گوید آنها از ساعت 3 تا 6 در مترو هستند. من 6 به بعد می آیم و 50هزار تومان که کار کنم، زود می روم خانه. هر روز از 6 تا 9 شب در ...
اعتراف کاوه به قتل عام یک زن و دو فرزندش در میدان خراسان
، خواستم سراغ مهناز بروم اما ترسیدم ناراحت شود. صدای مهناز را می شنیدم که می گفت چرا دست از سر من وبچه هایم برنمی داری، من با هزار بدبختی زندگی خودم و بچه هایم را می گذرانم، آن وقت تو با زور از من پول می گیری و خرج مواد می کنی. او ادامه داد: یک دفعه صدای جیغ مهناز را شنیدم و بعد از آن سر وصداها قطع شد، بعد از چند لحظه دوباره صدای جیغی را شنیدم و یک دفعه کاوه را دیدم که هراسان از خانه ...
آتش نشانی از اصلی ترین و ضروری ترین نیروهای اجرایی در جامعه شهری است
.... خودتان چرا آتش نشان شدید؟ من در دوران نوجوانی بسیار فعال شاداب و پر تحرک بودم و ورزش را ترک نمی کردم.علیرغم اینکه 21 سال قبل من در سازمان آتش نشانی استخدام شدم، انتخاب شغل مانند زمان کنونی نبود.درگذشته زمانی که فردی پس از پایان یافتن دوران تحصیل و رفتن به خدمت سربازی، چند گزینه شغلی چه خوب و یا چه بد مقابل خودش داشت. من نیز چنین شرایطی داشتم ، پدرم کارمند شرکتی بود و می ...
غلط کردم / حرف های کثیف عمه ام در مورد ارتباط های ماردم دروغ بود!
به خانۀ دایی ام رفتیم و زندگی جدیدی را آغاز کردیم. از صحبت های عمه هایم فهمیدم مادر و پدرم قبل از ازدواج با هم کرده بوده اند. از شنیدن این حرف ها عذاب می کشیدم. هشت سال بعد از مرگ پدرم ، برای مادرم خواستگار آمد و او ازدواج کرد. از این بابت خوشحال بودم اما عمه هایم پیغام فرستادند که ناپدری ام قبل از ازدواج مادر و پدرم ماجراهایی داشته است. از مادرم توضیح خواستم. صادقانه توضیح داد که ...
شکست حصر آبادان با محوریت تیپ 77 زرهی ارتش بود/ بنی صدر دو درجه شهید صیاد شیرازی را گرفت
که انجام داده بودم هر سه انتخاب خود را توپخانه انتخاب کردم. بنابراین سال 1345 که من وارد دانشکده شدم سال 1347 رسته های ما تا اوایل سال 1348 آماده شد. دوره ما در مرداد ماه سال 1348 تمام شد. بعد برای دوره چتربازی و همچنین رنجر به شیراز اعزام شدیم؛53 روز آنجا این دوره را گذراندیم و بعد به تهران برای جشن فارغ التحصیلی برگشتیم. بنابراین 1 مهر سال 1348 ما فارغ التحصیل شدیم. بعد از ...
فریدون زندی : منصوریان بدشانسی آورد
فریدون زندی ستاره چند سال پیش تیمهای ملی ایران و باشگاه استقلال و استیل آذین بعد از مدتها به ایران آمده تا با خانواده و اقوام خود دیدار کند. او در همین رابطه گفت و گویی را انجام داد که در ادامه می خوانید: *ابتدا درباره حضور در ایران بگو... فریدون زندی – زودتر می خواستم بیایم اما نشد. برای ایران دلم تنگ شده بود. سه چهار روز اینجا هستم تا به اقوام و دوستان سر بزنم و سریع ...
بازیگران درخشان تاریخ سینما (37): بیل موری
پدرم به ما می داد: “صلح و آرامش.” وقتی بچه بودم این جواب اصلاً مرا قانع نمی کرد، دوست داشتم مثلاً جواب دهد”یک پیپ”. اما الان حکمت آن را می فهمم: تمام آن چه که می خواهم خود شما هستید در بهترین حالتتان؛ وقتی این خانه را به مکان راحت تری برای زندگی تبدیل می کنید، وقتی به فکر دیگران هستید. • هر چه بیشتر آرامش داشته باشید، در همه چیز بهتر خواهید بود: با کسانی که دوستشان دارید بهترید، با دشمنانتان بهترید، در شغلتان و در نهایت با خودتان بهتر هستید. ...
مرا به اتاق تاریک برد و هر بلایی خواست سرم آورد / انتقام از آن صحنه مرا شیطان کرد! + عکس
زمانی که 11 ساله بودم و برای بازی با دوستانم به همان پارک رفته بودم، یک مرد به بهانه نشان دادن کبوتر مرا از آن پارک به سمت خانه اش برد. در خانه را بست و مرا داخل اتاق تاریکی انداخت و مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد هم تهدیدم کرد از این ماجرا برای کسی حرف نزنم. همین باعث شد در این سال ها همیشه کابوس ببینم و بترسم. چرا از این ماجرا به خانواده ات حرفی نزدی؟ خانواده سنتی دارم، اگر ...
آرش پشت شمشادهای پارک پنهان می شد و دختران را به دام می انداخت
.... وقتی به خانه بازگشتیم آرش همه این لوازم را زیر تخت پنهان کرد و سپس فیلم خارجی در همین رابطه را به نمایش گذاشت و گفت: باید مانند قهرمان این فیلم سرعت عمل داشته باشی تا بتوانی همه را جا بگذاری. صبح روز بعد شوخی دردسرساز من و برادرم شروع شد. ماسک به چهره می زدیم و در خیابان های خلوت شهر عابران را می ترساندیم و با صدای بلند قهقهه می زدیم پشت شمشادهای پارک ها پنهان می شدیم و گوشی تلفن ...
راز شیطانی پریسا برای شوهر موقت اش دردسرساز شد
موضوع مهدی تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: من با پریسا دوست بودم و سفره خانه داشتم و پریسا چند باری همراه خانواده اش به سفره خانه من آمدند و روی حساب رفاقت هزینه ای از او نگرفتم و حتی یکبار برای پرداخت کرایه خانه اش از من پول خواست که به او دادم. آن قدر جلب محبت و علاقه اش برایم مهم بود که حتی برای آمدنش به سفره خانه آژانس می فرستادم، اما بعد از مدتی انگار دل پریسا از این رابطه زده شد و ارتباطش را با من ...
گونه شناسی مناسبات اجتماعی شیعیان با ائمه اطهار
کثیر بن علقمه، امام صادق(ع) مواعظ زیبایی برای کثیر و همه ره پویانِ اهل بیت:بیان می کردند. (مفید، 1413ق، ص93 / حرّعاملی، 1409ق، ج12، ص8) عنبسه بن مصعب می گوید: از امام صادق(ع) خواهش کردم که مرا موعظه کنند، حضرت فرمودند: زاد و راحله ات را آماده کن، و خودت نصیحت کننده خود باش، و دیگری را امر نکن که چیزی را برای اصلاح تو بفرستد. (طوسی، 1365، ج9، ص237) روایات زیادی که شیعیان با ...
آیا دنیا به سحرخیزها روی خوش نشان می دهد؟!
اتاقی سابقم حالا روانشناسی است که در حال طی دوره تخصص دربارۀ اختلالات خواب و مزاج است. او به خاطر دارد که من هفت سال پیش وقتی که در دوران تحصیلات تکمیلی با هم زندگی می کردیم، تا دیروقت مشغول کارکردن یا تماشای ویدیوهای آموزش گریم در یوتیوب بودم (یک استراتژی دیگر برای به خواب رفتن). چند وقت پیش به او اعتراف کردم که هنوز هم تا دیروقت بیدار می مانم. وقتی برایش توضیح دادم که وقتی تا دیروقت کار می کنم و ...
مهاجری: می دانستیم چگونه باید پارس جنوبی را کنترل کنیم/دو بازیکن مان را به دلیل حضور در اردوی تیم ملی ...
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم از جم ، رضا مهاجری پس از تساوی یک - یک تیمش مقابل تیم پارس جنوبی جم در نشست خبری خطاب به خبرنگاران گفت: من 10 سال خبرنگار بودم و از جنس خود شما هستم و برای شما احترام قائلم. روز گذشته زودتر تمرین را رها کردم که پاسخگوی شما باشم اما شما نبودید و این کار شما توهین به باشگاه پدیده بود. وی افزود: من به شما خبرنگاران ارادت زیادی دارم و احترام زیادی برای ...
مادر محسن یگانه در برنامه فرمول یک : می خواستم فرزندانم راه پدرشان را بروند
ماهواره روبرو هستند و جنگ درونی در آنها شکل گرفته است. این مدرس دانشگاه ادامه داد: من شرایط سختی داشتم. سه فرزند داشتم که دلم می خواست بنا به فرمایش امام از آنها انسان بسازم، انسان هایی که برای جامعه مفید باشند، انسان هایی که نه اینکه بخواهم شعاری بگویم راه پدرشان را ادامه بدهند بلکه افرادی که راه انسان ها را ادامه بدهند و انسانی زندگی کنند. مادر محسن یگانه یادآور شد: دختر ...
شیطان در زندگی
سفره خانه داشتم و پریسا چند باری همراه خانواده اش به سفره خانه من آمدند و روی حساب رفاقت هزینه ای از او نگرفتم و حتی یکبار برای پرداخت کرایه خانه اش از من پول خواست که به او دادم. آن قدر جلب محبت و علاقه اش برایم مهم بود که حتی برای آمدنش به سفره خانه آژانس می فرستادم، اما بعد از مدتی انگار دل پریسا از این رابطه زده شد و ارتباطش را با من قطع کرد تا این که در شب حادثه او را در خودرو احمد دیدم. نمی ...
اشعار ویژه شب تاسوعا+اشعار زیبای خود را ارسال کنید
تو زمین خوردی و سرنیزه ی شامی آمد پشت هم ضربه ی شان بر سر ما می آمد تو زمین خوردی و با ناله پیامی آمد پدرم از نجف آمد تو هم از خیمه بیا مادرت آمده با قدّ خم از خیمه بیا چقدر پیکر تو پیکر تو پر دارد بین ابروی تو سخت است ترک بر دارد بعد تو خاک ، یتیمم روی معجر دارد آخر آن خیمه ی تنها شده دختر دارد ...
درمان اضطراب پاییزی
شفا آنلاین:با شروع پاییز دچار اضطراب و دلهره می شوید؟ آیا اضطراب و دلهره در شروع پاییز نوعی بیماری است؟ به گزارش شفا آنلاین :هر ساله اتفاق می افتد. همان طور که به اولین برگ های طلایی که از درخت کنار خانه مان می افتد، نگاه می کنم و صدای خش خش برگ های پاییزی را می شنوم، اضطراب من هم نمایان می شود. سابقا تصور می کردم که به افسردگی مبتلا شده ام، ولی تکرار آن سال ها پشت سر هم (و ثبت آن در ...
داستان تلخ زندگی لیلا
؟ برخی مواقع از مادرم به زور می گرفتم. گاهی نیز طلاهایم را می فروختم. چطور معتاد شدی؟ از طریق دختری که در پارک با هم دوست شده بودیم. او خودش شیشه مصرف می کرد. اول می گفت اگر شیشه مصرف کنم غم و ناراحتی ام را فراموش می کنم. من تا چند ماه اول مهمانش بودم و خودش به من مواد می داد. بعد کم کم طلاهایم را فروختم و با آن مواد خریدم و این اواخر هم به زور از مادرم پول می گرفتم ...
میزان عشق ما به أبی عبدالله، در گروی میزان علاقه مان به نماز است
نعوذبالله به نماز و روزه و ... اهمیّت ندهیم! حضرت فرمودند: وقت بگیر تا امشب را نماز بخوانیم، چون من نماز را دوست دارم. دیگر این که می خواهم طلب آمرزش هم بکنم. حال، ببینید چه کسی می خواهد طلب آمرزش کند؟! أبی عبدالله(ع)! خیلی عجیب است! از موارد دیگری که فرمودند، تلاوت قرآن است. ما چقدر قرآن می خوانیم؟! وقتی حضرت صادق القول و الفعل(ع) که ما می گوییم مذهبمان، مذهب جعفر و اثنی عشری است ...
ماجرای شهادت و شناسایی هویت 2 برادر پس از 31 سال
... بله. به خاطر دارم دلتنگ دیدن علیرضا بودم و از وی بی خبر بودیم. با مادرم به امامزاده ای در اراک رفتیم. در آنجا دعا کردم که برادرم زودتر برگردد. چند ساعت بعد، زنگ در خانه خواهرم را زدند. علیرضا پشت در بود، گفت: چند اسیر عراقی را به عقب آوردم. آمدم تا حال شما را هم بپرسم. از آخرین عملیاتی که علیرضا و عبدالرحمن در آن شرکت کردند برای ما بگویید. علیرضا فرمانده گردان عمار از ...
فلسفه حج در اسلام
نامه قبولی حج را برایش فرستاد و به واسطه اخلاص او حج آن چند نفر را نیز قبول فرمود. شیخ عبدالقادر گیلانی که با اخلاص زمانی که قفل در خانه خدا را گرفته بود می فرماید: جان مرا برای مدتی بگیر چشانم را برای مدتی کور کن که نکند اینجا بغیر تو فکر کنم و شرمنده ات شوم. رسول الله(ص) در مورد روز عرفه فرموده اند: ما مِن یَومٍ أکثَرَ أن یُعتِقَ اللّه فِیهِ عَبدَا مِنَ النّارِ مِن یَومِ ...
این دسته از مردان شما را فقط برای دوستی می خواهند نه ازدواج
بهانه می آورند که هنوز شرایط ازدواج ندارم یا مشغول درسم یا بعد از سربازی به خواستگاری ات می آیم و... 3 - مایلند با شما رابطه جنسی برقرار کنند و رفتارهای وابستگی زیادی از خود نشان می دهند برای این کار سعی می کنند روی جنبه های احساسی شما تمرکز نمایند. 4 - ممکن است بگویند خانواده ام مرا مجبور کرده اند که مثلا با دختر عمویم ازدواج کنم ولی من او را دوست ندارم و به تنها کسی که فکر ...
این خانواده جزو آمارها نیست
گفتند برایشان دردسر می شود. خیلی برای مدرسه رفتن ذوق داشتم اما طوری توی ذوقم خورد که دیگر دوست ندارم به آن موقع ها فکر کنم . زهرا دختر اول خانواده است که علاوه بر به دوش کشیدن مشکلات خانواده پدری اش، در خانه خودش نیز با کوهی از مشکلات و دردها روبروست. از روحیه خوبی که در ظاهر دارد تعجب می کنم. خوب صحبت می کند و امروزی است. مراقب است خواهرهای کوچکتر خوب از ما پذیرایی کنند و دختر سه ساله ...
پرداخت دیه، مجازات مردی که زنی کارتن خواب را به قتل رساند
خانه مان بردم و به او پناه دادم. این مرد در ادامه گفت: چون مادرم بیمار بود و نمی توانست راه برود از مهرناز خواستم پرستار مادرم شود او نیز چون خودش را به من مدیون می دانست این کار را قبول کرد. از آن روز به بعد، مقتول از مادرم نگهداری می کرد و شب ها کنار مادرم می خوابید تا اینکه روز حادثه ساعت 9 شب مهرناز با سر و صورت خونین وارد خانه شد من هم او را به بیمارستان رساندم. در ...
عاشورا، فرصتی برای حرّیّت
ناشدنی بود، از شب تاسوعا تا سوم امام کمتر خانه بودیم، خدا بیامرز پدرم، دستم را می گرفت از هیأتهای محله شهریار و مسجد حاج شفیع تاشاوا و کوچه باغ و لیل آباد تبریز و حتی بعضی هیئات اسکو و کهنمو و دسته جات بازار و... هنوز مدرسه نمی رفتم و معانی بعضی نوحه ها و مقتل ها را نمی دانستم، اما آنها را حفظ کرده بودم، همچنانکه وقتی به کلاس اول ابتدایی ثبت نامم کردند، به اهتمام پدر خدا بیامرزم گلستان سعدی را ...
رتبه اول متعلق به من بود اگر...
سیدمحمدرضا حسینی بای خبرنگار تلویزیون بود که با من تماس گرفت و تبریک گفت و بعد از آن نیز پدر و مادرم. چند خواهر و برادر دارید؟ پنج برادر هستیم و من فرزند آخرم. از لحاظ درسی بقیه نیز مانند شما هستند؟ بله، برادر دومم سال 1381 رتبه 11 منطقه 2 را کسب کرد و بیش از سایرین در رابطه با کنکور و فضای آن توانست به من کمک کند. ساعات زیادی را برای درس خواندن صرف می کردید؟ ...