سایر خبرها
کتک خوردن به خاطر ارایش
نقشه قتل پدرش را کشید و شوهرم را با آبمیوه مسموم کرد. بعد از آن با همدستی یکدیگر او را با ضربات چاقو به قتل رساندیم. به این ترتیب زن میانسال همراه دختر 16 ساله اش به نام مهوش بازداشت و به پلیس آگاهی منتقل شدند. مهوش با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: پدرم مرد سختگیری بود و هر بار به خاطر رفتن به خانه دوستانم، آرایش کردن یا صحبت کردن با موبایل با من درگیر می شد و مرا کتک می زد. این ...
فرزند ایرانم و از این جا نمی روم
زمان ها در من رشد کرده. من از زمانی که یادم هست همیشه مسئولیت پذیری داشتم. حتی من از همان سال اول دبستان بدون خجالت سر صف می ایستادم و بلند نماز می خواندم با این که خیلی ها در آن سن و سال خجالت می کشند. یادم هست نوجوان بودم و دندانم خراب شده بود، خودم تنها رفتم دندانپزشکی باشگاه بانک سپه. گفتند اجازه ندارند به زیر هجده ساله ها بدون حضور پدر یا مادر آمپول بی حسی بزنند. ما خانواده پر جمعیتی بودیم و ...
ناگفتنی های دختر 16 ساله ای که معتاد به خون بازی است/ ما تنهاییم، حتی یک بار هم نتوانستم با مادرم درد و ...
چرا باید بدانیم که اسکندر چه کار کرده است؟ پدرم با حضورم در فضای مجازی به شدت مخالف است او درباره عقاید خانواده اش می گوید: پدر و خانواده مادری ام روی نماز، محجبه بودن و روابط دختر و پسر بسیار حساس هستند. علاوه بر این پدرم به شدت با حضور من در فضای مجازی مخالف است. من تا جایی که بتوانم نمازم را می خوانم، گرچه گاهی قضا می شود. حجابم را هم خیلی دوست دارم، هیچ وقت نشده که دلم بخواهد ...
وقتی پایم روی پدال بی حرکت شد
ماشین ایستاده و می گوید “بابا لقمه خودت رو بده من بقیه ش رو بخورم،” آن لحظه، پدر به خاطر اینکه باید از دختر شیرین زبانش خداحافطی کند بغضش می ترکد و مرواریدهای اشک بر صورتش نقش می بندند و هنوز هم پدر با یادآوری آن لحظه چانه اش می لرزد؛ اما جلوی اشک هایش را می گیرید و داستان را ادامه می دهد. زمانی که می خواستیم راه بیافتیم پدرم طاقت صحبت کردن من را نداشت و گریه می افتاد؛ اما من کار خودم ...
زندگی نامه آلن تورینگ؛ پدر علوم کامپیوتر (قسمت دوم)
کلارک پیدا می کند و در سال 1941 از او تقاضای ازدواج می کند، که جوآن می پذیرد. اما خود تورینگ است که درمی یابد با ویژگی های شخصی خود نمی تواند وارد چنین رابطه ای شود و نامزدی آن دو دیری نمی پاید، اگرچه رابطه دوستانه شان را تا سال های بعد از جنگ حفظ می کنند. تورینگ جوان در کنار دوستانش در سال 1946 همچنین در این دوره، تورینگ که همیشه دونده خوبی بوده، برای ماراتن آموزش می بیند و ...
ریشه برخی ناکامی ها و نابسامانی ها کجاست؟/ بحران های سه گانه پیش روی ترامپ
غیرحرفه ای از دولت پدر معنوی اش یعنی دولت سازندگی بود، پس بیراه نیست اگر برنامه های اقتصادی دولت فعلی را ادامه ای از سیاست های تعدیل اقتصادی دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی بدانیم. تاکید بر خصوصی سازی افراطی و به حداقل رساندن حمایت های دولتی از طبقات محروم همان چیزی است که دولتمردان در دولت یازدهم بارها زمزمه اش را مطرح کردند تا در دولت دوازدهم آن را به شکلی آشکار رونمایی کنند. حذف یارانه نقدی ...
حالم را پرسید و 2 ساعت بعد شهید شد
مردم نیوز : شهید سیداحسان حاجی حتم لو اولین شهید مدافع حرم استان گلستان است. شهید حتم لو بهمن سال 1393 در حلب سوریه به شهادت رسید تا توطئه های شوم دشمنان اسلام در نطفه خفه شود. چند ماه بعد، فرزند شهید دیده به جهان گشود تا جبهه مقاومت سربازهای شجاع دیگری مثل احسان داشته باشد. پدر و مادر شهید گفتنی های زیادی از پسرشان دارند. دلتنگ خوبی های فرزندی هستند که جز احسان و نیکی چیز دیگری از او ندیدند ...
رفتم دادگاه تا از پدرم شکایت کنم چون نمیگذارد با پسر مورد علاقه ام ازدواج کنم
نوآوران آنلاین - با سلام دختری 27 ساله و شاغل (پزشک) هستم که مستقل از خانواده زندگی می کنم. قصد ازدواج با فردی هم کفو خود - در مسئله ازدواج تا حدّی باید از نظر ظاهر و باطن بین دختر و پسر شباهت وجود داشته باشد. - را دارم، ولی پدر بنده به دلایل غیر منطقی (متناسب نبودن پدر پسر با خانواده ما) اجازه به این ازدواج نمی دهد و در صورت ادامه پافشاری به این ازدواج من و آن پسر را تهدید به مرگ کرده است. سوال ...
دختری که پس از شهادت پدرش بیمار شد و هنوز بهبود نیافته
...: گاهی در شلوغی خبرها و رفت و آمد سریع ثانیه ها، آن سوی ماجرا دیده نمی شود... خبر: علی منیعات درجبهۀ مبارزه با استکبار شهید شد... آن سوی ماجرا: چشمان معصوم دخترکی در انتظار آغوش گرم بابا بارانی می شود... چقدر روایت لحظه های تنهایی فرزندان شهدا سخت است. دختری که با خیال نوازش های پدر به خواب می رود و با رویای حضور پدر روزش را شب می کند و همسری که قرار است بار مهر مادری و ...
چرا شیر تقلبی، ماست تقلبی، روغن تقلبی، چرا بازی با رزق خدا؟
دو تا قطعه بسیار مهم در زمینه این مسأله دارم که إن شاءالله در شب های بعد به عنوان مقدمه منبر برایتان می گویم. حالا به سراغ آیه 15 سوره مبارکه احقاف برویم که خدا یک نگاهی به پدر و مادر دارد و یک نگاهی به اولاد. به اولاد سفارش اکید می کند: بالوالدین احسانا ، این نکته را من چند سال پیش در یک جلسه ای گفتم، یادم هم نیست آن جلسه کجا بوده است، پنج سال پیش بود. وقتی موسی به مقام نبوت رسید، خدا به او فرمود ...
نی ها و آدم ها
و دختر و پسرانی که سال ها است با نام هفت تپه بزرگ شده اند داستان دیگری دارند؛ داستانی که با پایان تجمع، به سر نمی رسد. بنزین را که روی خودش ریخت من شروع کردم به جیغ کشیدن، علی (برادرم) دوید به سمت پدرم، رفیق بابا هم زد زیر دستش و کبریت افتاد. بعد بابا، داداشم را گرفت و چاقو را گذاشت زیر گلویش. پسرعموی پدرم من را از آنجا دور کرد اما پدرم گفت که بروم پیشش. می گفت تا رییس کارخانه نیاید ...
هر کاری کردم به خاطر پدرم بوده
وخاطراتتان از پروفسور حسابی در تلویزیون نیست، درست است؟ بله، آخرین باری که در تلویزیون حاضر شدم حدود نه سال قبل بود اما بعد از آن به یکباره در هیچ برنامه ای حضور پیدا نکردم و فقط به دانشگاه ها رفتم. الان هم صبح تا شب در دانشگاه ها حضور دارم. دلیل خاصی دارد؟ بله، یکی از دوستان به من خبر داد که فلان مسئول مهم کشور از تو خوشش نمی آید و در سفر اخیر به فلان استان کشور گفته ...
تصاویر و زندگی خصوصی ایوانکا ترامپ دختر پرحاشیه رییس جمهور آمریکا ! + عکس ها
بودن در کنار والدین خود داشتند، ایوانکا این طور نبود و معلوم بود که واقعا و از صمیم قلب به پدر خود عشق می ورزد. علاقه واقعی وی کاملا محسوس و قابل لمس بود. در بخش از این فیلم، ایوانکا می گوید: من همیشه لگو را به عروسک های باربی ترجیح می دادم و همیشه به برج های نیویورک علاقه خاصی داشتم و با خودم فکر می کردم که چه چیزی می توانم به آنها اضافه کنم؟ دو سال پس از آن نیز، وارد تجارت ...
قصه کوتاه کودکان، حسن کچل و کوتوله مهربان
بیشتر راهبران و شاهان تاریخ هم دیوانه بوده اند. کمتر یک آدم عاقل و دانشمند به حکومت رسیده، مردم پشت سر کسی که مثل خودشان باشد سینه نمی زنند. پدر گفت: بسه پسرم.من به اندازه ی کافی نارحت هستم. دیگر از این حرف ها نزن. خدا یک عقل سالمی به تو بدهد. حسن مقداری آذوقه برداشت و در تو بره ای ریخت، از مارش خداحافظی کرد و راه بیابان را در پیش گرفت. راه می رفت و فکر می کرد که کجای کارش اشتباه بوده است؟ چرا دختر ...
میوه اعتیاد/لزوم آگاهی بیشتر جامعه از آثار سوء مصرف مواد مخدر
به گزارش ایسکانیوز ،از وقتی که یادم می آید شاهد مشاجره بین پدر و مادرم بودم و تلاش من و برادرم هم برای پایان دادن به این درگیری ها فایده ای نداشت؛ روزها یکی پس از دیگری گذشتند تا اینکه دوره متوسطه را تمام کردم و دیپلم گرفتم، پسرهمسایه، که آمد به خواستگاریم پدرم بدون هیچ تحقیقی با ازدواج من و بابک موافقت کرد و هیچ نظری هم ازمن نخواست، انگار می خواست زودتر من ازدواج کنم و بروم تا مشکلاتش کمتر شود ...
فساد همه گیر شده است
. علوی از منتقدان رسانه ای شدن پرونده های فساد اقتصادی در کشور است. می گوید این مساله باعث می شود که سرمایه گذاران در ایران احساس امنیت نکنند. در ادامه مشروح گفت و گوی قانون را با سید محسن علوی می خوانید: شما ابتدا به حوزه علمیه رفتید و بعد وارد دانشگاه شدید؛ تا چه سطحی در حوزه بودید؟ من درکل 6 سال حوزه بودم و تحصیلات حوزوی در حد سطح و بعد از آن در دانشگاه تهران در رشته حقوق ...
داستان برای کودکان، قسمت دوم خواب شیرین
.... بهار بار ها در این یک هفته به خودش و شیرین کوچولو فکر کرده بود. چه بر سر آن ها خواهد آمد؟ هنوز باورش نمی شد که آرامش و برنامه هایش برای آینده، در عرض چند ثانیه و آن هم درست روبه روی چشم خودش و شیرین بر باد رفته باشد. او بار ها با سهیلا در این باره صحبت کرده بود. شیرین داشت بزرگ می شد و او هم قرار بود تا ترم آینده فارغ التحصیل شود. نادر قول داده بود تا در شرکتش کاری به او ...
آقای مجری : بازیگر نشد ه ام
... فرزندشان برنامه ریزی دارند.بشدت با بی برنامه زندگی کردن مخالفم. خود شما از چند سالگی چشم انداز زندگی تان را مشخص کردید؟ اگر خودم را جزو آدم های موفق بدانم، حرف خیلی بزرگی گفته ام. همین که توانسته ام برای پسرم برنامه ریزی کنم که چگونه به اهدافش برسد، خدا را شکر می کنم.از آنچه دارم خدا را شکر می کنم و زیاده خواه نیستم و فقط تلاش می کنم مراقب خانواده ام باشم. پدرم پنج سال است که مبتلا ...
خودم و زندگی ام را مدیون شهدای مدافع حرم می دانم
زرد چین دار تنم بود و میکروفنی را در دستم گرفته ام و در حال اجرا هستم. در دبستان و دبیرستان و دانشگاه هم این اجراها ادامه داشت و بعد هم ورود به تلویزیون. چند جا پیشنهاد داده بودند؛ مثلا شبکه 2 به عنوان کارشناس مجری برنامه های خانواده، شبکه سحر و... پیشنهاد دادند و نرفتم. تا اینکه سال 88 گفتند شبکه خبر تست می گیرد، تست دادم، قبول شدم و کار اجرای خبر را آغاز کردم. در این سال ها بسیار ...
قصه برای کودکان، قسمت دوم اشک های عروسک
. بعد هم می گویم که باردارم و تمام. صفحه سفید را باز کرد و نوشت. بدون سلام : نامه ات رسید. نمی دانم بعد این همه سال چه توضیحی می خواهی بدهی و اصلا توضیح دادنت چه اهمیتی دارد. من آنقدر برایت مهم نبودم که همان وقت بهم توضیح بدهی و حالا چند سال گذشته است. ولی کنجکاوم که بدانم. همین . فرناز شب پدر محمد، فرناز را صدا کرد. فرناز کتابی را که می خواند کنار تخت گذاشت و به ...
داستان دنباله دار کودکانه، اشک های عروسک
ازدواج کند. به شش ماهی فکر کرد که از تولد سارا گذشته بود و خانواده محمد سراغی از او و دخترش نگرفته بودند و فرناز عادت کرده بود که روی پاهای خودش بایستد. مادر انصافا این بار پشتش را خالی نکرده بود و حالا فرناز می توانست برگردد سرکار. اما مهدی که روبه رویش ایستاده بود باعث می شد فرناز فکر کند که هنوز حتی یک قدم هم پیش نرفته است. ترسید: نکنه بخوان سارا رو ازم بگیرن؟ و بعد به مهدی اخم کرد. ...
نخبگان جوان از مسائل زنان در ایران می گویند
منظر دانش تان ببینید و بعد از نقطه نظر زنانگی و عمل گرایانه بگویید به عنوان زن مسأله خودمان را چه می بینید؟ از سویی لازم است حوزه مطالعاتمان را گسترده کنیم و دیدگاه های رقیب را نیز مطالعه کنیم. این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با اشاره به مشکلات ازدواج دختران و جوانان به تغییر نگاه در این زمینه تأکید و خاطرنشان کرد: چرا کسی به مسأله مردان نگاه نمی کند. چون در زمینه ازدواج بین این ها ...
روایت آیت الله خاتمی از نحوه نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد رهبری
.... بعد از جنگ یا سال های آخر جنگ بود که جناب حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشگر ثارالله بود، ما را به عنوان منبری دهه اول محرم دعوت کرد و ما هم رفتیم. رفتیم که رفتیم! دهه دوم و دهه سوم و دهه های دیگر هم دعوت شدیم و آنجا ماندگار شدیم . س: هنوز هم در آنجا منبر می روید؟ خاتمی: بله؛ به منبر رفتن افتخار می کنم. طلبه ای به من گفت در علمای کرمان صحبت شده - این مطلب برای سال 76 است - که ...
تقدیر خاکستری
می کرده، صدای آژیرها، توپ و تانک نمی گذاشته مردم زندگی کنند. هر روز خانواده ای داغدار می شد و هموطنی شهید. ناپدریم می گفت باید برگردیم به اصفهان. نصرت خانم هم موافقت کرد. آن سال ها 14 ساله بودم که ازدواج کردم. یکی از اقوام نصرت خانم به خانواده همسرم گفته بود که من فرزندخوانده این خانواده هستم و فرزند واقعی آنها نیستم. شوهرم اصلا کاری به اینحرف ها نداشت و با من ازدواج کرد. حالا هم سه ...
کل کل آقای بازیگر و خانم بازیگر بر سر ازدواج!
مجید مظفری آغاز شد. مجری دورهمی از نیکی مظفری پرسید یک جا خواندم که شما گفتید پدر من خوش تیپ ترین هنرپیشه ایران است ،پس ما چه نقشی داریم ؟! دختر مجید مظفری با خنده گفت: اتفاقا ادامه آن مصاحبه را میخواهم اینجا بگویم که شما هم بعد از پدرم خیلی خوش تیپ هستید و باید یک راز را درباره پدرم فاش کنم . خوش تیپی پدرم بخاطر این است که دختری مثل من دارد که هم دوست اوست ، هم دخترش و مهم تر از همه مادرش... ...
نگاهی به سرگذشت جذاب و خواندنی یک خلبان
نیز پیش کشیده می شود و غلامحسینی شنوای سرگذشت پررنج زن کردی می شود که ناچار شده به خاطر فرار کردن برادرش با دختر یک مرد، با پدر عروس خانواده شان که مردی 60 ساله بود، ازدواج کند. غلامحسینی نهایتاً چند ماه بعد از اسارت با تلاش های خستگی ناپذیر پدرش و طی فراز و فرودهایی آزاد می شود، اما با تنی مجروح و پایی که از 9 جا شکسته بود: پرسیدم چه شده دکتر؟ گفت اگر بدانی این عکس چه می گوید به عظمت خدا پی ...
جزئیات نقل و انتقالات و میهمانی در دانشگاه آزاد اسلامی
ممنوع است . * انتقال و میهمانی کارکنان و اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاهی به محل خدمت ممنوع است . * درخواست نقل و انتقال دانشجویان اتباع غیر ایرانی از طریق واحد دانشگاهی مبدأ و اداره کل امور بین الملل و کمیسیون نقل و انتقال دانشجویی دانشگاه قابل بررسی است. ضوابط انتقال یا میهمانی بر اساس ازدواج و متارکه درصورتی که دانشجو پس از انتخاب رشته محل، ازدواج ...
مردم با پول یارانه ها چه می کنند؟
... دختر دانشجویی در دانشگاه علوم و تحقیقات در پاسخ به این سوال خبرنگار ما گفت: من هنوز ازدواج نکرده ام و یارانه دریافتی ام را به پدرم می پردازند. من فکر می کنم بهتر بود این یارانه را قطع می کردند و حقوق پدر بازنشسته ام که تنها دو میلیون و 500 هزار تومان است را افزایش می دادند. در این صورت مشکلات ما حل می شد این در حالی است که حقوق بازنشستگی پدر من کم است و از سوی دیگر، این یارانه هم قطع شود ...
کودکان اوتیسم در جها نی مه آلود زندگی می کنند
مراقبت از کودکان اوتیسم مشغول به کار است و زندگی اش را با این بچه ها و مادران شان قسمت می کند. چالش داستان زمانی است که پدر دلدار(حمید) برای برگرداندن دخترش،به محل زندگی او می آید و دلدار را خالی از هرگونه احساس و میل به زندگی می یابد و تلاش می کند که شور زندگی را به او برگرداند. ناشر در معرفی این کتاب نوشته است: ورودبه حباب تنهایی آدم ها، هراس شان از مرگ، حسرت شان در عشق و اندوه شان در ...
کارآفرینی با تولید فرش؛ با 50 هزار تومان شروع کردم
درآمدم خیلی بیشتر از انتظارم بود. برای همین با درآمدم اجناس بیشتری خریدم تا کار را ادامه بدهم؛ واقعیت این است که انگیزه زیادی به من داد. آن دوران اجناس ارزان تر بود و با یک میلیون کارگاهم پر از جنس می شد. من برای این که بتوانم به آرزوی برندشدن برسم، در نمایشگاه ها شرکت می کردم، به طوری که ماهی یک بار شرکت در نمایشگاه های مختلف جزو برنامه ام بود. سال های اول و دوم نمایشگاه ها خیلی خوب بودند و درآمد ...