سایر منابع:
سایر خبرها
وضعیت بدحجابی جامعه ناراحتم می کند/ محمد حسین عاشق شهادت بود
به سوریه خواهد رفت. مادر شهید عطری با بیان اینکه وقتی خبر شهادت پسرم را به من دادند بسیار خوشحال شدم و خدا را شکر کردم که فرزندم به آرزویش رسیده است، اظهار کرد: خوشحالم که فرزندم جانش را در راه امنیت کشور و دفاع از حرم بی بی زینب(سلام الله علیها) فدا کرد. غلامی با بیان اینکه برخی از مردم می گویند مدافعان حرم برای پول به سوریه می روند، افزود: اینکه فرزند 6 ماهه ات را بگذاری و ...
آخوندی: برای ایران نگرانم!
. ولی، قطعا موجب ناخشنودی آنان شده است. ساعت 2 بعدازظهر به منظور ارزیابی عینی آزادراه تهران–قم به سمت قم عزیمت کردم. تا راه داری نعل بندان در نیمه راه رفتم و مطمئن شدم که تمامی در راه ماندگان رها شده اند و خط قم-تهران روان لیکن، خط تهران-قم با مشکلاتی مواجه بود. در راه داری، به همکاران راه دارم که شبِ گذشته تا صبح نخوابیده بودند، خدا قوت گفتم و از آنها گزارش کارها را گرفتم و برخی هماهنگی ها ...
دوران اسارت در کسب علم و دانش رقابت می کردیم
ها برای مقابله آماده بودند. بعد از چند روز درگیری ایران در مرحله دوم عملیات مجبور شد به عقب بازگردد و در هور بماند. عملیات بدر به نسبت خیبر بی سر و صداتر انجام شد و بعدها هم خیلی درباره اش صحبت نشد. پس مدت حضور شما در مناطق عملیاتی خیلی کوتاه بود؟ تعداد روزهای حضور من در جبهه خیلی کم بود. البته اصلاً قرار نبود من به جبهه بروم و در حال درس خواندن بودم. ترم سوم فوق دیپلم هوش بری می خواندم ...
ترفند یک نویسنده برای کنجکاو کردن خواننده + عکس
روز پیری، عصایش باشد. کسی که فکر می کرد اگر جانمازش را جلوتر از مردم می اندازد و پیش نمازشان می شود، باید در همه کارهای دیگر هم جلوتر از همان مردم بایستد و پیشقدم شان باشد. باران وقتی می بارد چطور بی منت بر سر همه خلق خدا فرود می آید، همانطور بود؛ امام همه جماعت شهر. امام جماعت باحجاب و بدحجاب، ریش دار و بی ریش، فقیر و غنی اما با این همه، این کتاب، روایت یک مادر است . همیشه مقدمه ها در ...
طنز/ امّا
سید رضا علوی در دستور زبان شاید بدترین دستور، حروف شرطی بخصوص امّا است. دهه پنجاه: پدرم بادی به غبغب می انداخت و چهره روشنفکر مابانه می گرفت و می گفت: پسرم تو آزادی هر کار دلت خواست بکنی امّا، باید درس هایت را بخوانی، دوست ناباب نداشته باشی و سر وقت خانه باشی وظهر در کوچه گل کوچک بازی نکنی و هیچ وقت به دختر همسایه کتاب درسی قرض ندهی! حالا این مورد آخر خیلی شرط ...
جشنواره تئاتر فجر در صحنه پایانی
را دریافت کرد. شهید رضا منتظری در آبان سال 1339 در قم متولد و در تاریخ 21 اردیبهشت ماه 1361 در عملیات بیت المقدس در شلمچه به شهادت رسید؛ وی پس از اخذ دیپلم و گذراندن دوران خدمت سربازی به جهاد سازندگی قم پیوست و به عنوان نیروی پشتیبانی داوطلبانه به جبهه رفت. وی در ایام تحصیل و پس از آن یکی از فعالان تئاتر قم بود و در تعدادی از آثار نمایشی قبل و بعد از انقلاب اسلامی به ایفای ...
وهم بی نیازی از خدا زندگی مان را تهی می کند
نخواهد بود، اما مورچه سوم که شعاع دید بیشتری نسبت به مورچه اول و دوم دارد و می تواند نسبت ها را بهتر متوجه شود خطاب به آن دو مورچه پیشین می گوید که هر دوی شما پاک در اشتباه هستید چون آن که در این میانه هنرمندی می کند بازوست، نه قلم و نه حتی انگشت، چون اگر بازو و زور بازو نبود از انگشت لاغر و مردنی کاری ساخته نبود و طبیعتاً نمی توانست قلم را به چرخش و حرکت و پویایی درآورد و آن نقش و نگارها را پدید ...
آخوندی: برای ایران نگرانم!
اطلاع رسانی شده است. ولی، قطعا موجب ناخشنودی آنان شده است. ساعت 2 بعدازظهر به منظور ارزیابی عینی آزادراه تهران–قم به سمت قم عزیمت کردم. تا راه داری نعل بندان در نیمه راه رفتم و مطمئن شدم که تمامی در راه ماندگان رها شده اند و خط قم-تهران روان لیکن، خط تهران-قم با مشکلاتی مواجه بود. در راه داری، به همکاران راه دارم که شبِ گذشته تا صبح نخوابیده بودند، خدا قوت گفتم و از آن ها گزارش کار ها را ...
نگاهی گذرا به برخی از ادله شهادت حضرت زهرا(س) / رجبی دوانی: در شهادت حضرت زهرا نقلا و عقلا شک و شبهه ای ...
نمونه آن اشاره می شود. الف: ابو بکر عبداللَّه بن محمد بن ابی شیبه، شیخ و استاد بخاری، در کتاب المصف، می گوید: آنگاه که بعد از رسول خدا (ص) برای ابوبکر بیعت می گرفتند. علی (ع) وزبیر برای مشورت در این امر نزد فاطمه (س) دختر پیامبر (ص) رفت وشد می کردند. عمر بن خطاب با خبر گردید وبنزد فاطمه (س) آمد وگفت: ای دختر رسول خدا (ص) ! به خدا در نزد ما کسی از پدرت محبوبتر نیست وپس از او ...
مادر شهید: عباس من برای مردن حیف بود، او باید شهید می شد/ هنگام دفن پیکرش به او گفتم شیرم حلالت که ...
مثل جواهر می ماند، آخر سر خدا خریدارش شد همسر شهید: محمدجواد به قدری خجالتی بود که در روز خواستگاری صورتش را پشت گل پنهان کرده بود/ حسین که به دنیا آمد هوایی شد و به سوریه رفت همسر شهید: شهادت ایشان را مرهون لقمه و شیر حلال می دانم/ دلم محکم است که او جزو لشکر بسم الله است/ ثابت می کنیم از آن دسته زنانی نیستیم که پشت مسلم را خالی کردند مادر شهید: به او گفتم شهید شو ...
خان دایی بزرگ و گنج قارون!!
پیدا کردم و پرسیدم: دایی! چرا ازدواج نکردی؟! مادرم چشم غره ای به من رفت و نصف بیشتر لب پایین خودش رو از عصبانیت جوید! ولی من خودم رو به بیخیالی زدم و دوباره به اصرار از دایی خواستم بگوید چرا تا حالا ازدواج نکرده! آخه توی فامیل همه پشت سر دایی می گفتند از خساستش هست که ازدواج نکرده! دایی لبخندی زد و گفت: پسرم حالا تو که ازدواج کردی چه بندی بافتی؟! بعد خنده ای کرد و با شوخ طبعی ...
خُبه، خُبه، تو نیخوا ازش طرفداری کنی
...، الانم محض اینکه مهمون داریم گفتم سفره ای پهن کنم. بی بی اخمهایش رفت توی هم... - خُبه، خُبه، تو نیخوا ازش طرفداری کنی، بیشین گلاب میره کمکُش! و بعد همانطور که صدایش را بلند می کرد گفت: - دسُت درد نکنه بتول خانوم! به جِی ایکه یه بالشی بذری تو پشت پسَرُم، میگی پوشو سفره پهن کن! زنی گفتن، مردی گفتن! صبم جاروف بده دسُش جاروف کنه و ظرف بوشوره... زن عمو ...
حبیب احمد زاده از دوستان صمیمی شهید سعید سیاح طاهری خاطره ای از عذرخواهی شهید سیاح را از یک جوان گفت.
. پسرم که اومد. پریدن تو بغل هم قبل از خداحافطی یه هدیه هم داد به پسر من و رفت. به پسرم گفتم :بابا ایشونو می شناختی ؟گفت: نه بابا، چند روز پیش داشتم تو خیابون می رفتم ایشون با ماشینش عبور کرد آب زیر تایر ماشینش ریخت رو شلوار من، من یه دادی زدم و ناسزایی گفتم ، ایشون ایستاد اومد پایین . بابا نیم ساعت از من داشت عذرخواهی می کرد. پسرم منو ببخش؛ پسرم من حواسم نبود . دیگه ...
جشنواره تئاتر فجر در صحنه پایانی
را دریافت کرد. شهید رضا منتظری در آبان سال 1339 در قم متولد و در تاریخ 21 اردیبهشت ماه 1361 در عملیات بیت المقدس در شلمچه به شهادت رسید؛ وی پس از اخذ دیپلم و گذراندن دوران خدمت سربازی به جهاد سازندگی قم پیوست و به عنوان نیروی پشتیبانی داوطلبانه به جبهه رفت. وی در ایام تحصیل و پس از آن یکی از فعالان تئاتر قم بود و در تعدادی از آثار نمایشی قبل و بعد از انقلاب اسلامی به ایفای ...
وقتی شهید باقری اشتباهی سر از مقر عراقی ها درمی آورد!
مناسب برای مسؤولیت اطلاعات عملیات بود. بعد از پرس وجو در جبهۀ آبادان به سراغ من آمد، سؤالاتی پرسید و پاسخ هایی شنید. درنهایت مرا مناسب تشخیص داد و در همان جا به صورت مختصر و مفید نسبت به کار، توجیه شدم. فرصتی برای آموزش کامل نبود. ایشان تعدادی نیرو به من داد؛ از جمله محمد باقری که ایشان را به عنوان محمد افشردی و پسرخالۀ حسن باقری، می شناختم. محمدحسین نامدارمحمدی و هاشم پور یزدان پرست و چند نفر دیگر ...
احترام موسیقی رعایت نمی شود
خواننده و معرفی شدم. گیرنده بسیار حساسی در موسیقی داشتم.در خانه همه می دانستند که می خوانم .مرا می نشاندند و می گفتند بخوان. تصنیف های روزی که از رادیوپخش می شد را می خواندم از مثلاً بهرام سیر، منوچهر شفیعی، قاسم جبلی، سعادتمند قمی، بنان، عبدالعلی وزیری .بعدها ایرج، حسین قوامی و...بودند. خدا”نادر گلچین” را بیامرزد، نادر هم همین طور بود، یعنی ما استاد به خصوص نداشتیم، یا زنده یاد محمودی خوانساری هم مثل ...
پکیج خراب پسر 9 ساله را به کام مرگ برد
پدر پیمان در مرگ پسرم شکایت دارم. پدر پیمان که پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شده بود، در اظهاراتش به بازپرس گفت: پیمان را بسیار دوست داشتم، او شب گذشته به حمام رفت و زمانیکه بیرون آمد گفت حالش خوب نیست و خوابید که من دو ساعت بعد به او سر زدم و دیدم بدن پسر سرد است و تکان نمی خورد، پکیج خانه خراب بود و تعمیرکار آن را درست تعمیر نکرد و پسرم دچار گازگرفتگی شد البته ...
زنی که نیمی از جانش در سقز جا ماند+ عکس
آنها را به سالن هوانیروز آورده اند، آن لحظات سر از پا نمی شناسد و به همراه مادر به آن سالن می رود... آن روز مثل دیوانه ها به این طرف و آن طرف می دویدم، خانم هایی هم سن و سال خودم که همگی به یکباره بیوه شده بودند. دیدن آنها و غوغایی که در سالن بود چنان مرا متحول کرد که از خودم پرسیدم چرا من در خانه نشسته ام و کاری انجام نمی دهم؟ خدا راه را به من نشان می دهد، پس منتظر چه هستم؟ همین شد که به ...
یک راهکار ساده برای پیدا کردن رگ خواب همسر
زمستان قهوه و شکلات داغ. اوایل برایم سخت بود. دوست داشتم همسرم بعدازظهرها خانه باشد. کمی هم غر می زدم. شاکی می شدم. اما کم کم با خودم کنار آمدم؛ خوب فکر کردم. دریافتم که دو من درونم دارم که یکی به همسرم حق می دهد و دیگری شاکی می شود. من منطقی می گوید او هم حق دارد، ساعاتی برای خودش باشد. و من خودخواه معترض است که همسرم باید بعد از کار بیرون تمام ساعاتش را در خانه به سر ببرد. برزخی بود این دوران و من ...
داستانک/ معلم جغرافی
مهرداد سلطانپور (م.عطارباشی) کلاس اول راهنمایی بودم و هیچکدوم از بچه های کلاس رو نمی شناختم . از شانس خوبم همون روز اول رفتم نشستم پیش عباس و پیمان ، دوتا از شرورترین بچه های مدرسه! از اونجایی که استعداد کشف نشده ای در زمینه شرارت داشتم ، خیلی زود با اون دونفر اُخت شدم و روزهای خوب و خوشی رو توی مدرسه می گذروندیم. یه معلم جغرافیا داشتیم که خیلی آدم بی اعصابی بود ...
شهیدی که آخرین کلامش آیه ای از قرآن بود
الهی دست یافت. شهید عبدالمجید بقایی، در بهمن ماه سال 1337 ه.ش. در خانواده ای معتقد و مذهبی در شهر بهبهان چشم به جهان گشود. نوزادی که عظمت روحی اش 22 سال بعد یا شهادت نمایان شد. او از همان ابتدا با رفتار متینش در خانواده و علاقه اش به مسائل مذهبی و رعایت آنها در سنین 10-12 سالگی رشد فکری و فرهنگی او مشخص و نمایان گردید. از تکبیر گفتن در مسجد محل آغاز کرد و تا آخر عمر از مسیر ...
منشا:من طارمی را همبازی حرفه ای و انسان باشخصیتی دیدم
از آنها رؤیای قهرمانی را در سر دارند. آنها با بهترین امکانات و برنامه ریزی ها به دنبال رسیدن به این عنوان هستند اما امیدوارم با توکل به خدا و تلاش زیاد امسال بتوانیم قهرمان آسیا شویم. یک سوال! چرا در لیگ ایران کم گل می زنی؟ این موضوع را قبول دارم و می دانم که انتظارات هواداران از ما زیاد است، آنها دوست دارند که من گل بزنم اما ابتدای صحبت هایم هم گفتم که وقتی فوتبالیست تیمش را ...
شهید حسن باقری عنصر راهبردی جنگ بود/ می توان گفت حسن باقری مطهری دفاع مقدس بود
اما آشنایی مان خیلی کم بود تا اینکه بعد از انقلاب نخست با سردار سرلشکر محمد باقری (محمدحسین افشردی) که اکنون رئیس ستادکل نیروهای مسلح است به دلیل همکار بودن آشنایی شدم. با آغاز جنگ تحمیلی عراق و در اواخر سال 59 به همراه شهید احمدی خلج از ستاد مرکزی سپاه حکم داشتیم تا پیش آقارحیم (سرلشکر سیدیحیی رحیم صفوی) برویم. قبلا از اینکه برویم برادر محمد افشردی (محمد باقری) به ما گفت وقتی به آنجا ...
وصیت شهید: نگذارید "ولایت فقیه" دچار حملات دشمنان شود
به گزارش شهدای ایران ، سید حمدالله تقوی پور سال 1343 در روستای دشت مازه از توابع شهرستان کهگیلویه در خانواده ای معتقد و متدین به دنیا آمد. با پشت کار و تلاش فراوان، تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را به خوبی پشت سر گذاشت. وی عاشق جبهه و جنگ بود و مجاهدت در راه حق را افتخار می دانست. در سال 1362 در لباس سربازی قامت آراست و به خدمت اعزام شد و سرانجام در بیست و هفتمین روز از مهرماه سال 1364 در ...
پیامبری که در میان پیروانش نیز غریب است/ تحلیل و بررسی هشت خطای ادیانیِ فیلم مجیدی
...، در کنار خانۀ خدا متولد می شود (بحث در خانۀ خدا شود که آیا در اورشلیم است یا در مکه؟)، یتیم است، نام او عجیب خواهد بود (یعنی نام محمد که برای یهودیان عجیب است چون عبرانی نیست)، نمی نویسد و نمی خواند (بحث شود در اینکه او در سرزمینی متولد شده که حتی یک مکتب خانه در آن وجود ندارد)، با ابرهای آسمان می آید (معجزه ای که بَحیرای راهب دید و ما به خطای فیلم در این باره خواهیم پرداخت)، ماه را در کودکی می ...
شهید باقری؛ پدر جنگ در سپاه/سردار سلیمانی: او بهشتیِ جنگ بود
...، وضعیت دشمن را برای ما بگو. ایشان رفت و بیشتر از این طرف [جبهه خودی] می گفت. هرچه آقای ظهیرنژاد می گفت برو جلوتر، او نمی رفت! [درباره وضعیت خطوط مقابل و نیروهای دشمن]. سرانجام آقای ظهیرنژاد عصبانی شد و گفت برو بنشین. در این لحظه، فریاد زدم: رکن 2 و 20 دقیقه! حسن باقری گفت: بله حاجی. گفتم برو پای نقشه. جوان 22-20 سال های پای نقشه رفت. با آن جوی که در آن جلسه بود (که تمام سران نظامی کشور، نماینده ...
برخی مدیران کمر به قتل تئاتر در ایران بسته اند
خیلی از مسائل اجتماعی در یک دوره هایی تابو هستند و به نظر می رسد این هنر بوده که آنها را کم کم از تابو درآورده. مثلا یک زمانی حرف زدن از ایدز سخت و وحشتناک بود یا خیلی مسائلی که به عنوان بحران اجتماعی آنها را می شناسیم. بله؛ در مورد همین مساله ایدز که مثال زدید؛ آقای قدکچیان فیلمی ساخت به نام بهشت پنهان که در آن نمی توانست بگوید شخصیتی که خانم فاطمه گودرزی نقش اش را بازی می کرد، ایدز دارد. همین تابو در معضلات اجتماعی وقتی راجع به زن ها است، خیلی پررنگ تر می شود. به نظر شما شرایط تغییر کرده؟ قبلا راحت تر بود؟ یا تابوها در ذهن هنرمندان کمتر بود؟ من نظرم این است که تابوها سفت و سخت سر جای خودشان ایستاده اند. وقتی قضیه را از شکل عرفی به شکل شرعی درمی آورند دیگر چه کسی جرات دارد سراغ این تابوها برود و بهشان دست بزند و در موردشان حرف بزند؟ درباره تابوهای عرفی می توان گاهی حرف زد اما در مورد تابوهای مذهبی مطلقا؛ معتقدم تابوها همچنان سفت و سخت وجود دارند و خود من چندین بار این لطمه را دیده ام. هم در نمایش روز حسی ...
آرزوهایی که منقل دودشان کرد
سنتی و مذهبی به حوزه حمایت های اجتماعی نگاه می کنند. او با روحیه ای عالی و شاد از خانه ای می گوید که تمام این سال ها حامی زنان بهبود یافته ای بوده که به امید وعده ای غذای گرم و کار هر روز مهمان آنند و از معجزات خدا می گوید که هر وقت کمبودی حس می شود و یا آذوقه ای تمام می شود، خیری از راه می رسد و بی خبر دلهره را می برد. این محل اولین مرکز حمایت از زنان بهبود یافته در ایران است، نزدیک به ...
ای که دستت می رسد نمره بده/سفارش و خواهش برای گرفتن نمره!
پاسخی برای سوالات امتحان پیدا می کردند، در این شرایط نسلی از دانشجویان نامه نویس سربرآوردند که با نامه های سوزناک، وجدان استاد را نشانه می رفتند, جملاتی که در آن به بیماری مرگزای مادر، فقر شدید مالی خانواده، دست های پینه بسته پدر، مرگ های شب امتحانی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها که گاهی تعدادشان از مقدار و اندازه متداول به شکل شگفت انگیزی فراتر می رفت! و.... اشاره می شد البته امروزه همچنان می توان در گوشه ...
کارگزارانی ها اصول فروشی می کنند/امثال نوری زاد، تاجزاده و گنجی ریای خود را بالا می آورند
خود آقای خزعلی هم رغبت زیادی برای ادامه فعالیت با ما نداشت و از ما جدا شد و به کالیفرنیا رفت و بعد از مدتی به ایران برگشت. تا مدت ها از ایشان بی خبر بودیم که البته الآن ارتباطاتی دارم؛ اما این دعواهای خانوادگی بین آقای مهدی خزعلی و ایشان باعث شد که مهدی خزعلی یکسری دروغ را در این ماجرا پمپاژ کند. من مهدی خزعلی را در سال 91 و در جریان سفری که به خاطر فوت پدرم به ایران داشتم، دیدم. به او گفتم تو چه ...