سایر منابع:
سایر خبرها
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (485)
نکرده باشند! سعی داریم در این سری مطالب گزیده ای از این نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد. ****** 1٫ رفتم داروخانه گفتم پوویدون آیوداین دارین. صاحبش بهم گفت خوبه که اسمش رو حفظ کردی ولی خود ما هم بهش میگیم بتادین: -)))) 2٫ اگه یکی ازتون پرسید چرا عروسی نمیکنی جواب بدین چرا اتفاقا دوهفته دیگه عروسیمه. بعد ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (486)
موقع جنوب بودم، الانم جنوبم، بعد از ده سال تاریخ برام تکرار شد:)))) وقتی میبینی همه جا برف اومده الا شهر شما:)))) 31٫ یه سری هم برف اومده بود با بابام رفته بودم برف بازی, جوری گوله برف پرت میکرد سمتم که معلوم بود دلش میخواست به جای برف دستش تفنگ باشه و تیر میزد بهم. 32٫ کاش یه چندتا حامد همایون جیبی داشتم تا هرموقع تو برف و کولاک گیر میکردم آتیششون میزدم ...
چهار روز تاخیر پریود، احتمال بارداری چقدره؟
سوال مخاطب نی نی بان: سلام. از مهر ماه امسال دوره های پریودیم به ترتیب 20.22 و 17 اذر بود که 29م اذر، رابطه داشتم از نریختن 100%منی مطمئنم اما اگه 29م روز تخمک گذاریم باشه از پیشاب میترسم که حامله شده باشم، الان از 17 دی گذشته و هنوز پریود نشدم، تست انجام ندادم میترسم حامله شده باشم ، احتمال بارداریم با 4روز عقب افتادگی پریودی و حاملگی با پیشاب تو روزی که گفتم هست؟ یه کم کمردرد و زانو دارد دارم ...
اینستاگرام دکتر مسعود صابری، حس خوب جراحی بچه ها
کردن درد و مشکلاتشون تلاش کردم رو از دل خسته ام گرفتین. دکتر صابری در ادامه نوشته: بزرگترین لذت دنیا همینه که کنار شما نفس میکشم و مهمون خونه دلتونم. دوست داشتم حال خوب دلم رو تو این روز برفی بدونید. منم روز جراح رو به همه همکاران جراحم که تنها سرمایشون ؛ سلامتی مردم بزرگ ایرانه تبریک میگم.دوست دارم حال خوب دلتون رو با دیدن این تصویر برام بنویسید. برای مشاهده صفحه رسمی دکتر مسعود صابری در اینستاگرام اینجا را کلیک کنید. ...
وقتی قبل امتحان با استاد تسویه حساب کردم
شعار سال: دانشگاه خلوت بود. بچه ها رفته بودند شهرستان. در اتاق را زدم و رفتم تو. پرسیدم: با من کار داشتید استاد؟ گفت: بله. عبوس بود. آبم، تمام ترم، با او در یک جوب نرفت. انگار خوشحال باشد از فرصت پادشاهی، ادامه داد: شما از امتحان محرومید! می دانستم چرا! کلاس هایش به تعریف خاطرات ایام عمرش سپری می شد. برای اعتراض به طفره رفتنش از تدریس، کتاب می بردم سر کلاس و بی ...
از قندچی تا خیامی ها
.... آنها وقتی که حرف می زدند یک پاکی نیت در بیان شان وجود داشت. گفتم اینجا چکار می کنید؟ گفت یک فردی کامیون های ماک را به ایران وارد می کند. این کامیون ها خیلی قوی اند ولی در راه مشهد اینها جوش می آورند. او به من گفته که رادیاتورش را درست کن تا جوش نیاورد. من هم رادیاتور ماک را ساختم. گفتم تو رادیاتور ساختی؟! گفت: بله. رفتیم دیدیم راست می گوید و رادیاتور را ساخته است. گفت: کامیون های صفر ...
سوزش و خارش و درد واژن، عفونت شدید دارم؟
سوال مخاطب نی نی بان: سلام دکتر من چند ماه اقدام به بارداری کردم ولی نشد ازمایش دادم هرمونی مشکلی نبود و سونو دادم توی تخمدان راست دو عدد فولیکول غالب 13 بود و چپ دارای ابعاد 18 29 بود مختصر مایع ازاد دیده میشد به نفع اولیشن در روز چهاردهم انجام دادم شوهرمم ازمایش اسپرم داد سالم بود دکتر بهم قرص لتروزول از شب سه پریودی داده بود و از شب پانزدم مدروکسی پرژسترون داد یک عدد صبح یکی شب و برام از شب 12 ...
زندگی خصوصی محافظ خوش تیپ رئیس جمهور از زبان همسرش
برادرشوهرم گفتم: تو رو خدا اگر اتفاقی افتاده به من هم بگید. گفت: باشه هر اتفاقی افتاد میگم. بعد نشستم گریه و دعا و نماز. ساعت 6 صبح خوابیدم تا حدود ده که محدثه صدایم کرد گفت: مامان پاشو عمو مصطفی زنگ زده به گوشیت، کار داره. نمی دانید چطور پریدم. دست و پام سست شده بود حالم را نمی فهمیدم. گفت بیا پایین خونه مامان اینا. رفتم پایین دیدم در کوچه باز است. فرمانده عبدالله هم دم در بود. خشکم زد. مادر شوهرم هم ...
خان دایی بزرگ و گنج قارون!!
پیدا کردم و پرسیدم: دایی! چرا ازدواج نکردی؟! مادرم چشم غره ای به من رفت و نصف بیشتر لب پایین خودش رو از عصبانیت جوید! ولی من خودم رو به بیخیالی زدم و دوباره به اصرار از دایی خواستم بگوید چرا تا حالا ازدواج نکرده! آخه توی فامیل همه پشت سر دایی می گفتند از خساستش هست که ازدواج نکرده! دایی لبخندی زد و گفت: پسرم حالا تو که ازدواج کردی چه بندی بافتی؟! بعد خنده ای کرد و با شوخ طبعی ...
التهاب رحم در پاپ اسمیر، چه عوارضی دارد؟
سوال مخاطب نی نی بان: من تو آزمایش پاپ اسمیر کمی التهاب داشتم، بعدش برای گرفتن جواب ازمایش به پزشک نرفتم تا آزمایشمو نشون بدم، آزمایش بتام دیروز نشون داد باردارم، آیا خطرناکه؟ کی واسه اولین دفعه برم دکتر؟ آیا احتمال بارداری خارج رحم دارم؟ پاسخ دکتر سمیه علائی نسب، متخصص زنان و زایمان: التهاب در آزمایش پاپ اسمیر باعث بارداری خارج رحمی نمی شود ولی با توجه به اینکه آزمایش تان التهاب ...
عوارض خودارضایی در مردان، باعث کاهش منی میشه؟
سوال مخاطب نی نی بان: با سلام من در هنگام نزدیکی با همسرم به هیچ عنوان منی ندارم و وقتی به دکتر رفتم برای من ازمایش منی نوشت با خود ارضایی و به سختی منی امد و جواب ازمایش هم از نظر باروری اسپرم مشکلی ندارد ولی همانطور که گفتم حجم ان کم جهش هم ندارد و در نزدیکی خارج نمیشود. من در دوران نوجوانی بدون اگاهی از کار چند سالی خود ارضایی داشتم که وقتی متوجه شدم ترک کردم. الان قصد اقدام به بچه داریم ولی ...
طارمی علیه طاهری، طاهری علیه طارمی
وطن امروز: معادله پرسپولیس و طارمی با اظهارات جدید طاهری، مدیرعامل پیشین سرخ ها پیچیده تر شد. مهدی طارمی، مهاجم سابق پرسپولیس بعد از اینکه انتقالش به قطر قطعی شد، اعلام کرد در پرونده انتقال به تیم ریزه اسپور ترکیه اشتباه کرده و با هماهنگی مسؤولان باشگاه دروغ گفته است. پس از صحبت های طارمی، علی اکبر طاهری درباره باز شدن زوایای جدید پرونده مهدی طارمی اظهار داشت: سال 94 قرارداد ...
احترام موسیقی رعایت نمی شود
برمی داشت و می گفت بخوان. من از او ایراد می گرفتم و از این کارم بدش می آمد و می گفت : تو که نت بلد نیستی.می گفتم نه تو جواب خوب نمی دهی! و میان ما دعوا می شد.بعدها به من گفت تو آن زمان درست می گفتی! در آن مقطع جایگاه علی اکبر خان شهنازی را در موسیقی می دانستید؟ خیر.فقط می دانستم که کلاسی بنام شهنازی در خیابان ناصرخسرو و نرسیده به گاراژ گیلان مشهد در سمت چپ خیابان وجود دارد و ...
دیر آمدم و آماده بودم راننده غر بزند؛ اما بی حرکت، خیره به جلو، رنگ ش مثل گچ سفید بود... راننده اسنپ، ...
راه مشکی دارن یه راه قرمز... بخوان پیداش کنن می تونن. آقا شب اینا رو کردن تو مینی بوس دادن ما بردیم تحویل دادیم. آقا به جان مادرم همه رو سالم تحویل دادیم آقا... به ارواح خاک آقام نمی دونیم چی شده... در باز شد و حاج فخار و حاج اصغر آمدند تو. بگویم 10 سال پیرتر شده بود اغراق نکرده ام. شانه هایش وقتی می رفتند داخل سردخانه افتاده بود ولی از آن هم خمیده تر و افتاده تر شده بود. آهسته آمد سمت ...
شهادت را ترجیح داد(یک شهید، یک خاطره)
مریم عرفانیان گفتم: پسرم! تو درس داری، نمی خواهد جبهه بروی. اوقاتِ تلخی داشت، به خاطر اینکه نگذاشته بودم این بار به جبهه برود. پدرش بی قراری او را که دید، پرسید: چی شده؟ محمود با ناراحتی جواب داد: مادر نگذاشت بروم جبهه. پدرش اجازه داد که برود. انگار از خوشحالی بال درآورده بود، جبهه را به مدرسه ترجیح داد! *** کنار ریل راه آهن ایستاده بودیم، من، محمود و پدرش ...
اولین تجربه یک خبرنگار نوجوان از بازی های لیگ فوتسال زنان
...> داشتم فیلم می گرفتم، حتی دو تا کوتاه روی اینستا گذاشته بودم که خانمی آمد و به آرامی گفت اجازه ویدیو گرفتن ندارم. پرسید که کی هستم؟ من هم با اعتماد به نفس جواب دادم: خبرنگار ورزشی فلان جا. چیزی نگفت و رفت. چیز جالبی که دیدم حضور دو مرد روی سکو در سالن بود و چون نیمه دوم رسیده بودم، از آنها پرسیدم: بازی چند چند است؟ یکی از آنها گفت: 3-2 به سود صنعت نفت طلاییه. قرمزها صنعت نفت و ...
سوء استفاده از دختر 18 ساله گرگانی / دخترها جرات "نه گفتن" داشته باشند
.... من هم فرزند اول خانواده بودم و یک برادر کوچکتر داشتم. تا زمان راهنمایی وضعیت خوبی داشتم اما از سوم راهنمایی به بعد زندگی ام از این رو به آن رو شد. پدرم در یک تصادف دچار ضایعه نخاعی شده و در خانه در بستر بود .مادرم نیز همیشه از این شکایت می کرد که من به خاطر تو و برادرت در این خانه باید بسوزم و بسازم. او محبت خود را از ما دریغ می کرد و به ما هم توجهی نداشت. در ...
آرزوهایی که منقل دودشان کرد
خانواده ای نداشتم، پارک و کنار خیابون و هرجا پناهی بود ، خوابگاهم می شد، اوضاع ته بدی بود، برای فرار از نئشگی تریاک به شیشه پناه آوردم. بچه هامم بعد از جدایی من همه شده بودن مصرف کننده، دو تا دخترام جدا شده بودن و پسرام غرق در اعتیاد، واسه تهدید بچه ها گفتم هرچه بکشید من بیشتر می کشم، هر چقدر پیش برید من اینقد پیش میرم که برسم به تزریق، وقتی گیرم نمی اومد هرجا بودم می افتادم، می رفتم سراغ ...
آنچه می خوانید، خاطره شهید نوید صفری، همرزم شهید سعید علیزاده، از حضور این شهید مدافع حرم در عملیات ...
، یک سنگر دیدیم. من با دو دستم دوربین را جلوی چشم هایم گرفته بودم. چون جلوی پایم را نمی دیدم، آرام تر راه می رفتم. سعید اما همه اش در حال دویدن بود. چندبار دستش را گرفتم و گفتم: سعید! تو رو خدا یه کم آروم باش! روی پا بند نبود. در آن سیاهی شب، مدام می دوید این طرف و آن طرف و دوباره برمی گشت سمت من. یا اینکه بلندبلند نام مرا فریاد می زد. دشت پر شده بود از نوید! نوید! داد می زد: نوید! این جا رو نگاه ...
دختر لیسانسه ای که بخاطر دوستی اینترنتی با مرد غریبه طلاق گرفته بود و زندگی اش را خراب رد به تن فروشی رو ...
و وادار به کارهای ناشایست می کرد باید با مردان زیادی رابطه برقرار می کردم آرام آرام به کریستال آلوده شدم مشروبات الکلی مصرف می کردم و ...دیگر در منجلاب فساد غرق شده بودم. نصیر تصاویر و عکس های مرا در اینترنت منتشر کرده بود تا مردان هوسران با من آشنا شوند. همه پل Bridge های پشت سرم خراب شده بود که مدت عقد موقت ما به پایان رسید، اما نصیر دست بردار نبود تا این که شب گذشته درحالی که مقداری مواد به همراه داشتم دستگیر شدم حالا هرچه با نصیر تماس می گیرند پاسخی نمی دهد اکنون اگرچه پشیمانم اما کاش ... ...
طرز صحبت با کودکان، تاثیر جمله های منفی
؟ میخواهی مامان (بابا) پیر بشود؟ حرصم بدهی مریض میشوم میمیرم، تو همیشه همینطوری! شلخته، نفهم، بزنم له ات کنم؟، اگر فلان کار را بکنی دوستت دارم، من چه گناهی کرده ام خدا چنین بچه ای به من داده؟ مردم بچه دارند ما هم بچه داریم، آمپولت میزنم، گریه کنی خفه ات می کنم، دزده بیا ببرش، پلیس بیاید دستگیرت کند، بگذار بابات بیاید خانه، بذار مهمان ها بروند من میدونم و تو... این جملات دارای بار منفی بر ...
فیلم عرق سرد ؛ خرده تبعیض های فراموش نشدنی
انگیزترین تماس هایی بود که توی این سال ها داشتم. راجع به این فیلمنامه قضیه این طوری پیش رفت، اما واقعیتش اینه که نقش ها و فیلمنامه های این شکلی خیلی کم به آدم داده می شه، منم که خیلی بازیگر گزیده کاری نیستم، به همین خاطر طبیعیه که نقش هام یه مقداری وجوه مشترک پیدا می کنه. اما فکر می کنم نقش هایی که تو این فیلم داشتیم، برای همه مون نقش های ویژه ایه و از اون سری نقش هاست که توی این سال ها ...
مصاحبه با علی مسعودی، درباره کودکی اش
می ترسیدند، من انجام می دادم. حالا نمی دانم بیش فعالی بود یا چیز دیگری اما من انجام می دادم. دعوا کردن که روتین بود. ولی آنقدر شیطنت های من شیرین بود که همه هم سن و سالهای من دوستم داشتند. چه شد که وارد وادی هنر شدید؟ سال 74 من یک مصاحبه از ارژنگ امیرفضلی و نصرالله رادش در مجله سینما خواندم که مربوط به ساعت خوش بود. از ارژنگ امیرفضلی پرسیده بودند که اگر جوانی استعداد نوشتن داشته ...
طاهری علیه طارمی سند رو کرد! عکس
که چنین حرف هایی زده است. در جلسه ای که ما در باشگاه با طارمی داشتیم، وکیل این بازیکن به او گفت که مهدی (طارمی) تو فقط صفحه اول قرارداد را امضا کردی یا همه صفحات را؟ اما همان طور که گفتم خود طارمی زیاد در جریان نبود و اصل قرارداد را هم نداشت و فقط یک کپی از آن با خودش آورده بود. وی که در برنامه تلویزیونی شب های فوتبالی صحبت می کرد، در مورد زمان قرارداد طارمی با باشگاه ریزه اسپور گفت ...
ببار ای برف...
تدبیر24 مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: و سرانجام برف بارید و امسال بیش از هر سال قدر برف را می دانیم و باید بدانیم؛ چرا که کابوس خشکسالی بیش از هر زمان دیگری سایه انداخته است. بیش از هر سال دیگر آلودگی هوا را احساس کردیم و همه به روشن ترین بیان گفتتند تنها باد و باران می توانند نجات مان بدهند و حالا برف باریده است. این که در شهری کوهپایه ای و پر از خاطرات سفید برفی به خاطر بارش برف ذوق کنیم خود ...
ترجیح می دهم تنها باشم/ در جواب دعوت ها می گویم ان شاءالله! / به یک مقام رسمی که از من تعریف می کرد گفتم ...
تیتر دروغ به من می گویند آفرین، تو چه جسارتی به خرج دادی که این حرف را زدی. الان این جزو افتخارات من شده. من هی می گویم من اصلا این را نگفته ام. یا مثلا بعد از بیرون آمدن کتاب خاطرات پیر پرنیان اندیش ، وقتی که هنوز خیلی ها کتاب را نخوانده بودند، زنگ زده بودند به این و آن که فلانی درباره تو بهمان چیز را گفته است، بیا در مجله ما جواب بده. به حسین علیزاده گفته بودند ابتهاج به تو توهین کرده است. خودش ...
مصاحبه اختصاصی / مقصران اصلی بازی جنجالی نفت و تراکتور /وضعیت فعلی تیم نفت تهران/به موج فوتبال با سند و ...
کردم و بعد بازی استقلال بازی پایانی یا همان بازی جنجنالی با نفت تهران بودیم که میشد گفت فینال لیگ بود و نمیدونم چه اتفاقی افتاد که بنده جزء یازده تا نشدم و قطعا برای همه بازیکنان و هواداران بهترین روزامون بود تا با پرشورها قهرمان لیگ بشیم ولی اتفاقاتی رخ داد که باعث شد تا قهرمانی رو از دست بدیم و قطعا تیم داوری مقصر اصلی قهرمانیمون بود که با اخراح آندو تیموریان و خطایی که روی فرید بهزاد کریمی ...
داستان، خواب شیرین (1)
منتظر آمدن شان شد. - بهار جان برو آماده شو. ما تو ماشین منتظرتیم. ناهار رو بیرون می خوریم بعد هم خانم خانما رو می بریم دریا . شیرین سر میز غذا هر کاری را که به فکرش رسید، انجام داد. تک تک ظرف های پیش غذا را به طرف خود کشید و محتویاتش را با قاشق در دستش روی میز پخش کرد و پیش بندش را که در لیوان نوشابه فرو رفته بود با ذوق مکید . دست آخر هم موقع ماشین سوار شدن، بهار گفت ...
سینماگرها قبل از انقلاب جرئت ورود به سیاست را نداشتند
داشت تا سال 1352 که سینما را کنار گذاشتم، چون فرزندم داشت به دنیا می آمد. پس همه فیلم های شما مربوط به قبل از سال 1352 است؟ بله. بعد از انقلاب چند کار برجسته انجام دادید که خیلی بیشتر از کارهای قبل از انقلاب شما دیده شد، از جمله سریال من یک مستأجرم . چگونه در این فیلم ایفای نقش کردید؟ کار من از سریال بدون شرح شروع شد. داستان جالبی هم دارد. یک شب داشتم تلویزیون ...
زیبایی اخلاق پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)
...، روی هرچه گذاشته شود، آن را زیبا می کند و زینت می دهد. و از روی هر چیزی بر داشته شود، از قشنگی و زیبایی آن می کاهد. چرا خود را ناراحت می کنی؟ عایشه در جواب گفت: ای رسول خدا آنان در صدد آزار و اذیت شما هستند. حضرت در جواب عایشه فرمودند: من هم در جواب گفتم: علیکم بر خود شما همین اندازه کافی بود. [2] باشد که ان شالله با لطف حضرت حق و مطالعه بیشتر در سیره ی نبوی بتوانیم ایشان را الگوی خود در تمام شئون زندگی قرار دهیم. پی نوشت ها: 1. محمد،خاتم پیامبران،ج1، ص392 2. داستان راستان، ج1، ص141. وسایل الشیعه، ج12، ص78 ...