سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگو با تنها بازمانده حادثه مزار شریف که پیکر شهید ریگی نجاتش داد
زمین انداخته و به سمت جلو قرار دادم، در همین لحظات پیکر یکی از بچه ها که بعد فهمیدم شهید ریگی بوده روی من افتاد و مرا پوشش داد و طالبان بعد از حدود 50 تا 60 شلیک اتاق را ترک کردند. پس از اینکه اطمینان حاصل کردم کسی در اتاق نیست و در حالی که پایم تیر خورده بود پیکر شهید ریگی را که روی من افتاده بود، کنار زدم و از جایم به سختی بلند شدم. داخل حیات را نگاه کردم و از اطمینان از ...
ماجرای تشر آیت الله شب زنده دار به طلاب
وقتی شما در یک جایگاه قرار گرفتی و خطورات ذهنی آمد، بعد از اینکه جواب به خطورات ذهنی هم دادی، یک مرحله ای به عنوان مرحله ثانوی است که مدام می خواهد این را در درون شما تکرار کند. اولیاء خدا تمثیل زدند، تمثیل ابوالعرفاء این بود که مثل ساعت است. ساعت وقتی یک دور چرخید و دوازده شد، می گویید: از الان مثلاً یک بامداد، بعد دومرتبه دو، سه، مجدّداً می آید و این مرحله مدام طی می شود. این مرحله ...
پیشنهاد بکت و فلینی را رد کردم/سیستم ستاره سازس فاسد می کند
؟ می خواستم پیانیست یک گروه جاز شوم، ولی در نوازندگی پیانو خیلی خوب نبودم. نتوانستم به دانشگاه بروم، چون نمرات بالا و خوبی نداشتم. وارد حرفه بازیگری شدم، چون کمی راحت تر از بقیه کارها بود و مدرک خاصی هم نمی خواست. * در طول این سال ها، چند نقش بزرگ را رد کردید؛ چه احساسی دارید؟ خب، صادقانه بگویم عقل و هوش آدم های دوروبرم را نداشتم. نمی دانستم دارم چه کار اشتباهی می کنم. در خانواده ام ...
بخش های خواندنی کتاب نگهبان تاریکی
این عکس را کی گرفته؟ مهم نیست. ما توی حیاط نبودیم. ساختمان ها خالی بوددند. نه خالی خالی، یکی دو نفر از هر گُردان بودند. قرار بود باقی گردان ها هم بیایند. ما از همه زودتر رسیده بودیم به ساختمان ها. از یک گردان چهارصد نفره، سی و دونفره باقی مانده بودیم. شبانه بار کمپرسی مان کردند و چشم باز کردیم دیدیم جلوی ساختمان قبلی مان هستیم. پادگان سوت و کور بود. همه را برده بودند برای عملیات. شب اول ...
روایت علی خوش لفظ از عملیات رمضان
چندان از او و از این حرکتش خوشم نیامد، اما نمی دانستم که همین جواد تیز و فرز و قاطع در سال های آینده جای خالی حبیب را برایم پر خواهد کرد. از حبیب پرسیدم: این بچه کی است؟ - علی چیت سازیان، مربی تاکتیک بسیجی ها. - از نخ او بیرون آمدم و گفتم: کی باید حرکت کنیم؟ - فردا صبح زود. تو اگر می خواهی سری به خانواده ات بزن. وقتی به خانه رفتم، مادر متعجب شد ...
از تغییر تویئت روحانی و دستور وام 10میلیونی ازدواج تا آواز خوانی ضرغامی و راز پرسپولیسی نشدن سیدجلال
***شکایت وزارت ارشاد از وطن امروز وزارت ارشاد از روزنامه وطن امروز به اتهام انتشار اسناد دولتی و محرمانه شکایت کرد. یک پایگاه خبری مدعی شد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از روزنامه وطن امروز به دلیل انتشار اسناد دولتی و محرمانه شکایت کرده است . براساس خبر سایت ناطقان ، این شکایت روز 12 مرداد ماه جاری در دادسرای عمومی و انقلاب تهران ثبت شده و علت آن انتشار و افشای نامه محرمانه وزارت ارشاد به مدیران رسانه ها در ...
تدبیر دولت در دستیابی به اهداف عالی اقتصاد مقاومتی با حضور 42 مقام بلند پایه در 29 شهر
برای تقویت آنها تلاش های مجدانه ای انجام داد. -- افتتاح 20پروژه عمرانی همزمان با سفر معاون اول رییس جمهوری به گلستان گرگان - ایرنا - استاندار گلستان از سفر روز سه شنبه هفته جاری اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری به این استان شمالی خبر داد و گفت: در جریان این سفر یک روزه 20 پروژه عمرانی، خدماتی و اقتصادی مورد بهره برداری قرار می گیرد. حسن صادقلو روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری جمهوری ...
نظر رهبر معظم انقلاب درباره کتاب دختر شینا
رهبر معظم انقلاب رفتیم. ایشان در این دیدار با اعضای خانواده های شهدا صحبت می کردند و آنها را مورد تفقد قرار می دادند. وی ادامه داد: من به عنوان نویسنده دختر شینا که با محوریت خاطرات همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر، زنده یاد قدم خیر محمدی کنعان، نوشته شده در این جلسه حضور داشتم. دیداری که احساس می کردم تولدی دیگر است، در فضایی نفس می کشیدم که مملو از نور و معنویت بود، به همین خاطر تمام ...
شهیدی که پیکرش بااسید هم ازبین نرفت
می شد، نمی گذاشت من یک تشک زیرش بیندازم، می گفت: مادر اگر ببینی رزمندگان شبها کجا می خوابند! من چطور روی تشک بخوابم؟ اگر می گفتم آب می خواهم فوری تهیه می کرد. خرید می کرد مرا می برد حرم حضرت معصومه (س) می گفت نکند غصه بخورید، من دارم به اسلام خدمت می کنم، خدا عوضش را به شما می دهد. خدا یار بی کسان است. حدوداً از سال 60 تا 65 در جبهه حضور داشت هر بار که بر می گشت از قصه های خودش برایم تعریف می کرد ...
تربیت کودک و اشتباهاتی که نباید انجام داد
.... اگر شما نتوانید کودکتان را به طور صحیح تربیت کنید دیگران اقدام می کنند. 3- عدم مشارکت در مدرسه فرزندان بعد از خانه، مدرسه محلی است که بچه ها در آن بیشترین ساعت را حضور دارند و بنابراین معلمان و هم سن و سالان نقش مهمی در زندگی آنها دارند. در نتیجه شما نباید از مدرسه فرزندتان فاصله بگیرید و باید خود را درگیر مسائل مربوط به آنها کنید. مهم حضور یکی از شماست. شما حتی باید از طریق ...
آیت الله شهید مرتضی مطهری ، از تولد تا شهادت
های شبانه او را از سالهای نوجوانی به شهادت نشسته اند و آخرین گواه او ساعت کوکی اطاق استراحت او بود که رأس ساعت 2 بامداد روز دوازدهم اردیبهشت زنگ بیدارباش همیشگی اش را نواخت و پیوسته نواخت غافل از اینکه این بار مطهری پیش از سرعت زمان عروج عارفانه خود را آغاز کرده بود. و فردای آن روز پیکر مطهر او بر روی دستهای مردم از تهران تا قم تشییع شد و در جوار بارگاه ملکوتی کریمه اهل بیت حضرت معصومه (ع ) به خاک سپرده شد. مرکز بررسی اسناد تاریخی ...
بررسی آسیب شناسانه معضلی به نام آقازادگی / آقازاده ها
هستند در این کوران های سیاسی وارد نشوند؛ من امید دارم که شما با مجاهدت در تحصیل علوم اسلامی و با تعهد به اخلاق اسلامی و مهار کردن نفس اماره بالسوء، برای آتیه مورد استفاده واقع بشوی؛ من علاوه بر نصیحت پدری پیر، به شما امر شرعی می کنم که در این بازی های سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی؛ من به شما امر می کنم به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش، به تحصیل علوم اسلامی و انسانی ...
خاطرات هاشمی رفسنجانی در مورد سقوط فاو و جنگ/دفاع سردار قربانی: اشتباه کرده است !!با تحلیل های آبدوغ ...
آشنا را فراموش کرده بودم مثل فاو ، خور عبدالله و ...... پس از مراجعت به خانه احساس سردرد داشتم . به پزشکان بیت امام اطلاع دادم . دکتر [مسعود] پور مقدس آمد . معاینه کرد و گفت لازم است پزشک متخصص مغز و اعصاب بیاید . قرار شد زود بخوابم . یک قرص والیوم 5 خوردم و زود خوابیدم . دکتر [حسن] عارفی و احمد آقا هم آمدند ، ولی چون من به خواب رفته بودم به فردا موکول نمودند . منبع متن روز شمار : کتاب ...
خاطرات دکتر حسن روحانی ازعلمای نجف وسیاست های شاه و مواضع آیت الله بروجردی وتثبیت مرجعیت امام/وضعیت صدا ...
شاگردان امام، به حق به این نکته بسیار مهم توجه شایسته ای نشان دادند. یزدفردا "دکتر حسن روحانی در کتاب خاطرات خود می گوید: رژیم با مطالبی که راجع به امام در رسانه ها مطرح می کرد، می خواست مقام امام را درحد یک عالم معمولی و یک مدرس حوزه تقلیل دهد. رژیم نمی خواست زیر بار مرجعیت امام برود و او را در شمار سایر مراجع قرار دهد. مرجع تقلید از لحاظ قانونی، مصونیت هایی داشت. حتی اهانت به ...
از زندان تا نیاوران همراه با آیس پک
هنگام کار، با دیدن خانواده، فرار را بر قرار ترجیح دادم. در سال 1357 دوران دبیرستان را در مدرسه موسی بن جعفر (ع) تهران به پایان رساندم. همان سال در رشته عمران وارد دانشگاه شدم، اما بعدها به دلیل مشغله فراوان پس از اتمام 110 واحد درسی ترک تحصیل کردم و مدرک فوق دیپلم گرفتم. از مسافرکشی تا نمایشگاه داری بابک نخستین کسب و کارش را زمانی آغاز می کند که پول فروش تمام لوازم خانه در ...
قتل زن جوان بعد از آشنایی خیابانی
خانواده اش به من نمی گفت. او ادعا کرده بود خانواده ای ندارد . متهم ادامه داد: شب حادثه ستاره با تماس من به خانه ام آمد، بعد از اینکه با هم رابطه برقرار کردیم از من پول خواست. سر این موضوع جر و بحث کردیم. چند مسئله دیگر هم بود که من را خیلی ناراحت کرده بود. ستاره فریاد می زد؛ برای اینکه همسایه ها نشنوند جلوی دهان او را گرفتم و چند لحظه بعد او روی زمین افتاد. اول فکر کردم ستاره بیهوش شده است ...
متهم: جوانی ام در زندان تباه شد
...> متهم گفت خانواده ام برای جلب رضایت اولیای دم مقتول 70 میلیون تومان دیه پرداخت کرده اند. حالا هم پشیمانم. جوانی ام در زندان تباه شد و از هیئت قضایی درخواست کمک دارم. قاضی عبداللهی بعد از ختم جلسه با اعضای دادگاه وارد شور شد و متهم را به چهار و نیم سال حبس با احتساب ایام بازداشت و یکصد ضربه شلاق محکوم شد. ...
عامل قتل دختر جوان به میز محاکمه رسید
به گزارش خبرنگار ما، این پرونده از دو سال قبل و همزمان با ناپدید شدن ناگهانی دختری به نام مهتاب به جریان افتاد. خانواده این دختر به پلیس گفتند که مهتاب برای رفتن به مطب پزشک، خانه را ترک کرده است. بررسی های پلیس نشان داد که مهتاب در مطب حاضر شده بود اما به دلیل شلوغی آنجا را ترک کرده بود. بررسی تماس های دختر 20 ساله نشان داد که او بعد از خارج شدن از مطب با پسری به نام علی ملاقات کرده است ...
آندره آ پیرلو؛ خداحافظ استاد
از روسای میلان بوده باشد! وسط همین جریان ها فابیو کاپلو زنگ زد به من: سلام آندره آ. ما امرسون را هم از یووه گرفتیم و تو را برای مرکز میدان لازم دارم. ، باشه قبول فابیو... . در کمتر از یک دقیقه به کاپلو و رئال مادرید جواب مثبت دادم تا اینکه خبر به برلوسکونی رسید. من را به ویلایش دعوت کرد. حول و حوش ساعت 9 شب رسیدم به ویلای رئیس. روی کاناپه ای کنار شومینه نشسته بود و از این گفت ...
سعید و وحید شیخ زاده، بچه معروف های سابق
معتقدیم که پرده هایی در رابطه حتی برادرها وجود دارد که نباید دریده شود و احترام به یکدیگر از واجب ترین مسایلی است که در زندگی سرمشق خودمان قرار دادیم. خدا را شکر در این رفاقت و شوخی، احترام همه ما سر جای خود محفوظ است. اول سعید، بعد وحید سعید: من اولین عضو خانواده بودم که وارد عرصه هنر شدم. وحید: ورود من زمانی شکل گرفت که سن بسیار کمی داشتم و اصلا درک درستی از ...
نمی خواستم زن مورد علاقه ام را بکشم
بد شد به اورژانس خبر نمی دادم. در این مدت که زندان بودم بارها و بارها به خوابم آمد و با وحشت از خواب پریدم، عذاب وجدانی که دارم هیچ وقت من را رها نخواهد کرد و برای همیشه در این سختی خواهم ماند. او در مورد اینکه چطور توانست رضایت اولیای دم را جلب کند، گفت: خانواده ام خیلی کمکم کردند و زمانی که بچه ها و خانواده مینا مطمئن شدند عمدی در کار نبوده و قصد من هم کشتن فرزند آنها نبود، قبول کردند رضایت ...
شمارش معکوس برای محاکمه عامل قتل دختر جوان
پسرجوان که دختر مورد علاقه اش را به قتل رسانده، در حالی بزودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می شود که با گذشت 18 ماه از جنایت هنوز جسد مقتول کشف نشده است. به گزارش جام جم، رسیدگی به این پرونده از 12 اسفند سال 92 آغاز شد. خانواده دختر 20ساله ای به نام نرگس با مراجعه به کلانتری اعلام کردند فرزندشان گم شده است. نرگس روز حادثه برای رفتن به مطب پزشک از خانه خارج و به طرز مرموزی ناپدید ...
اگر خیانت بنی صدر نبود ارتش نمی گذاشت خرمشهر اشغال شود/ اجرای عملیات شناسایی در عمق خاک عراق، 3 ماه قبل ...
دیگری یازده روز دوام آورده بود چون وضعیت انظباط رفتاری خیلی بد بود به طوری که و مدت یک سال و نیم فرمانده نداشتند و فقط یک سرپرست به نام استوار کریمی در آنجا مشغول رتق و فتق امور بود. مثلا افسر درجه دار باید شب را در پادگان دژ می ماند اما به خانه اش می رفت و ترک پست می کرد و هنگامی که به او تذکر می دادم، می گفت من از اصفهان انتقالی گرفتم و به شهر خودم آمدم تا شب را در کنار خانواده ام باشم ...
پرواز سفید خلبان شهید عباس بابایی
گروه فرهنگ مقاومت - هنوز هم آن شب را با تمام خوشی و تاراحتی هایش که تا صبح در خیابان قدم زده بود، به خاطر داشت . کاش سر این یکی هم وقتی به خانه داشت . کاش سر این یکی هم وقتی به خانه می رسید، صدای گریه نوزاد را از دور می شنید . دلشوره اش به خاطر خواب شب گذشته بود . اگر آن خواب لعنتی را ندیده بود، شاید الان این قدر در عذاب نبود . جواد به زحمت نفسش را بیرون داد و بلند گفت : مامان حالش خوب ...
ماجرای بازدیدشهیدبابایی از یک پادگان
بزرگراه شهید بابائی می روم. زیرا شهید بابائی را خیلی دوست دارم و شروع کرد به تعریف کردن از شهید و در انتها گفت: از خدا فقط یک چیز می خواهم و آن این است که یک روز یکی از اعضای خانواده شهید بابائی را از نزدیک ببینم. در این لحظه دوستم مرا به راننده معرفی کرد. آن راننده بلافاصله ماشین را نگه داشت و پیاده شد، مرا در آغوش گرفت و روبوسی کرد و شروع به گریستن کرد. سپس ادامه داد: من در ...
301 سوال از بابک زنجانی راننده سابق رییس بانک مرکزی که از سالامبور فروشی آغازو می گوید :فقط 10 میلیارد ...
هزار میلیارد تومان سرمایه دارد. ساعت 100 میلیون تومانی به دست می کند و بیش از 60 شرکت دارد. بابک زنجانی یک سال است که در خبرها جا باز کرده است. هر بار هم که ظاهر می شود تیتر اول است. صدای نازکی دارد و راحت می خندد. مصاحبه با بابک زنجانی آنقدر ماجرا دارد که ترجیح می دهم ماجرای جدیدی به آن اضافه نکنم. فقط پیشنهاد می کنم این مصاحبه را تا آخر بخوانید. هر چند بیش از 16 هزار کلمه باشد. ◄ 301 سوال از ...
تصمیم قاتل برای ثواب بردن مقتول!
سلام علیک بود و گاهی به مغازه هم سر می زدیم. چه شد به فکر قتل یاشار افتادی؟ اوایل آبان سال گذشته او به مغازه ام آمد و گفت؛ اندکی پس انداز دارد که می خواهد سرمایه گذاری کند. می خواست در چه کاری سرمایه گذاری کند؟ گفت می خواهم خانه بخرم. من هم گفتم بازار مسکن راکد است و چون وسوسه شدم پول هایش را سرقت کنم، گفتم دوستم طلا را به قیمت ارزان می فروشد، بخر و بعد بفروش ...
نهنگ عنبر؛ محکمه ای برای تخطئه انقلاب!
...، نمایش داده می شود. بعد از انقلاب اسلامی در ادامه روایت ارژنگ صنوبر از زندگی خود، می گوید: سه سال فیلم اجاره دادم تا تونستم ماشینی که رؤیا دوست داشت، براش بخرم! ، با ورود رؤیا و فرناز (دوست رؤیا) در سن جوانی به جریان مابعد خرید ماشین، پوشش ظاهری و گریم مضحک آن ها، به نحوی درصدد نشان دادن اوایل انقلاب اسلامی است و با چند ویژگی، این دوره توصیف می شود: الف. مانعی ...
ای مردم ! یکی از نامهای خدا غفار است !
...: اهل کجایی؟ من خلاصه عرض می کنم گفتم: اهل بهار! تا گفتم اهل بهار، به پُری صورتش اشک ریخت! سپس گفت: شیخ محمد بهاری، قبرش زیارتگاه شده یا نه؟ قبر شیخ محمد مزار شده یا نه؟ بعد گفت: ان شاء الله من در پنجشنبه هفته آینده مهمان ایشان هستم! یا گفت: به او ملحِق می شوم این حرفی که می زد مثل اینکه پنجشنبه بوده می فرمود: پنجشنبه آینده! یک شاگردی داشت آن شاگرد بی قرار شد، گریه کرد ...