سایر خبرها
پرورش شتر توسط یک زن در تبریز
می روم و همسرم، تبریز میهمان مادرش می شود. روایت حکیمه، همان روایت همیشگی اما واقعی خواستن و توانستن است. زن قدبلند و بااراده و خندانی که روزها و شب هایش به سختی در دامداری می گذرد، اما از بوی کود و ماندگی گلایه نمی کند و می گوید: آینده روشن تر است، می دانم. حالا حکیمه روایتگر قصه خودش است، زنی که امروز تنها زن شاغل روستای خرخر است، درباره خودش این گونه روایت می کند: تازه 29ساله شده ام ...
کوپال متفاوت ترین فیلم سینمای ایران است/فیلمنامه حیرت زده ام کرد
فیلم شاهد شکلی از جزئیات و تاثیرشان در کاراکتر اصلی و سرنوشتش هستیم، وی با بیان اینکه کاراکتر مرکزی در موقعیتی از فیلم قرار می گیرد که این موقعیت و شکل پرداخت آن در سینمای ایران ویژه است، ادامه داد: سگ داستان نقش دراماتیک و مهمی در سرنوشت کاراکتر مرکزی فیلم دارد که قابل توجه است. استفاده از حیوانات به این شکل و اینکه شخصیت مقابل کاراکتر، همان هایکو (سگ دست آموز فیلم) است در سینمای ایران ...
اعلام اسامی 25 نامزد جشن بازیگر/ بودجه جشن بازیگر؛ کمتر از 6 میلیون!
جوان نیز انتخاب شده که البته وی جزو تعداد کاندیدا ها شمرده نمی شود. *نمایش ها همه توسط داوران تماشا شده است/شرایط داوری آثار نمایشی در ادامه نشست پرستو کرمی درباره تماشای نمایش ها توسط داوران گفت: تا زمانی که من خودم مسئول داوری ها و در هیأت مدیره بودم کسی از روی فیلم کار ها را تماشا نمی کرد، کار ها حضوری دیده می شدند و سپس فیلم کار ها آرشیو می شود. البته شاید برخی کارگردان ها ...
همه نشسته بریک قایق
غائب و سمت تاریک کلمات به دست بیاورد. به بهانه انتشار رمان خاکستر با این نویسنده به گفتگو نشستیم که در ادامه از نگاه شما می گذرد: برای شروع درباره رمان تازه تان باید برگردم به آخرین چیزی که در کتاب دیدم و آن پایان نگارش کتاب بود که نشان از سال 94 داشت. دو سال زمان برای انتشار این رمان از این منظر برای من مهم است که این رمان و نویسنده اش همزمان با زمانه خود و حتی جلوتر از آن حرکت ...
مشروح چگونگی بازداشت مدیر مسئول شرق: آخر چرا باید به یک فرد رسانه ای پابند زد؟/ اظهارات من را خودشان ...
گفتم من می توانم این قرار را الان تودیع کنم و همین را در صورتجلسه نیز نوشتم و امضا کردم که گفتند با دفتر هماهنگ کنید. به دفتر گفتم، گفتند باید بازپرس دستور بدهند. مجدد مراجعه کردم، دیدم مشغول تلفن هستند. مجددا به دفتر مراجعه کردم که گفتند همان جا که می روید، این کار را بکنید؛ در صورتی که همه اینها برای آن بود که من نتوانم در فرصت اداری این کار را بکنم. به هر حال دوباره من را به بازداشتگاه ...
روایت بازیگر زن از روابط ناسالم در سینما
... وی در همین راستا ادامه داد: من که بازیگران را انتخاب نمی کنم، اما به نظر من باید این روز ها از دستیاران کارگردان که نقش ها را انتخاب می کنند پرسید که چرا برخی نابازیگر در سینما حضور پیدا کرده و برخی در همه فیلم ها بازی می کنند. از نظر من همه چیز در سینمای ایران به روابط ختم می شود و هیچ ضابطه ای وجود ندارد. بازیگر فیلم "امشب شب مهتابه" با اشاره به وضعیت ناگوار زندگی و امرار معاش ...
روایت سید هادی خسرو شاهی از داریوش شایگان
قدر اُخت و آمُخته بود که با جهان بینی چینی و مسیحی. یکبار او را به ویلایی در ساحل خزر که به دریا مشرف بود دعوت کردم. مثل همیشه بحث فلسفه و رابطه میان دیدن و دانستن در میان بود. از نظر او، تمامی معرفت، اگر به سطح تجربه ای آنی و شهودی اعتلا نمی یافت، هیچ ارزش و اعتباری نداشت. من در آن ایام نوشته های یونگ را زیاد می خواندم. و در آن زمان در کتاب انسان و جست وجوی روان غرق بودم. استاد خواست ...
روایت های یک طنزنویس از نامه های عاشقانه اش/ دور خانه امام می چرخیدم که حاجی شوم
.... دو سه ستون را برای نوشتن گرفته بودم که آقای فومنی فوت کردند. وی افزود: در فاصله بین سال های 42 تا 68 هرچه می نوشتم برای خودم بود و آنها را جایی منتشر نمی کردم و به کسی هم نشان نمی دادم. بخشی از نوشته های من به صورت نامه برای برادرم که در جبهه حضور داشت بود. او می گفت ما با نامه های تو در سنگر می خندیم. این نویسنده ادامه داد: یکی دیگر از کارهایی که کردم و بسیاری هم اصرار ...
پدرم تروریست بود اما...
مواد منفجره داخل پارکینگ زیرزمین ساختمان شمالی تجارت جهانی شدند که انفجار این ون باعث کشته شدن 6 نفر و زخمی شدن یک هزار نفر شد. الگوی من اینها بودند. اینها مردانی بودند که من به آنها عمو می گفتم. آن موقع 19سالم شده بود، تا آن زمان 20بار محل زندگی ام را عوض کرده بودم و جابه جا شدن های زیاد در دوران کودکی ام شانس دوست پیدا کردن را از من گرفت. هروقت حس می کردم می توانم با کسی دوست شوم، وقت این فرا ...
کارگردان سابق تلویزیون: توسل به امام زمان (عج) زندگی ام را نجات داد+فیلم
.... تنها کسی که از هنرمندان با من تماس گرفت به جز افراد گروهم که 2-3 مرتبه تماس گرفتند، آقای کیهان ملکی بودند. آقای انصافی (بازیگر نقش عبدلی) انسان فرهیخته و متواضعی هستند و مثل او کم داریم. اخیرا تئاتری به روی صحنه بردم به نام مرسانا. داستان دختری در زمان هخامنشی که حتی یک واژه غیر ایرانی در این داستان وجود ندارد و قصه این داستان را نیز خودم با مطالعه شاهنامه و کمک گرفتن از لغات ...
کارآفرین برتر از موفقیت های خود می گوید
داشت در واقع نه هوش و نه خیلی موارد دیگر در این موفقیت تأثیرگذار نبود. از دوران راهنمایی به دنبال کار آفرینان برتر بودم و اولین محلی که رفتم کارخانه آدامس خروش نشان در خیابان آزادی بود که الان دانشگاه سوره قرار دارد با مسئولان کارخانه صحبت کردم که چه طور شد این کارخانه را تأسیس کردند و آنها هم من را راهنمایی کردند. از آن به بعد بود که یاد گرفتم برای خودم یک الگو داشته باشم و این الگو ...
کارآفرینی که پس از ترک اعتیاد موجب اشتغال 25 بهبود یافته شد
تجربه امروز را به دست آورم. 4 فرزند دارم، دخترم دانشجوی رشته شیمی، پسرم دانشجوی رشته تربیت بدنی و فرزند دیگرم بهبود یافته بوده و با خودم کار می کند و پسر دیگرم دانشجوی رشته پزشکی در خارج از کشور است. من هیچگاه زمان بهبودی ام ناشکری نکردم چرا که در حال حاضر مشکل اقتصادی گریبانیگر همه بوده و مشکل من نیست، راضی ام چون روی خاک هستم و نفس می کشم، سلامتی و تحصیل فرزندانم مرا خوشحال ...
مجری تلویزیون: استرس تئاتر از پخش زنده بیشتر است
. درباره نمایشنامه آمادئوس توضیح دهید که چطور شد تصمیم گرفتید این کار را به صحنه نمایش ببرید؟ با توجه به اینکه شما اولین فردی هستید که دست به اجرای این نمایش در ایران می برد؛ گرچه همزمان هم این کار در لندن در حال اجرا بر صحنه تئاتر است. این نمایشنامه را من خیلی قبل تر شاید در دوران دبیرستان خوانده بودم و بسیار تحت تأثیر آن قرار گرفتم. برایم خیلی جالب بود که دو انسانی که هر دو ...
خدا مادر زیبایت را بیامرزد؛ بهترین مجموعه داستان سال 96
را می پرسند . مثل این که وقتی نویسنده باشی درباره همه مسائل دنیا می توانی نظر درست بدهی و همیشه هم می گویم همانطوری که یکی نجار است، یکی آهنگر است، من هم فن نوشتن را بلدم و نویسنده ام. اینهایی که گفتم، از نوش گفتم و حالا از نیشش می گویم. من مایه داستان هایم را بیشتر از خیام می گیرم. از آدم ها، از ماجراها و از حرف هایی که اهالی می زنند و در داستان ها این ماجراها، حرف ها و بعضی وقت ها ...
گفت و گو با شاهرخ ظهیری، کارآفرین و بنیانگذار برند مهرام / داستان کارآفرینی با سس مایونز
رفتن به گیلان و خراسان و شرکت آفتاب شرق، مدتی در زیر مجموعه سازمان تربیت بدنی فعالیت کردم و معاون مالی و اداری دانشکده تربیت بدنی شدم که با اعتبار سازمان برنامه، در حال تاسیس بود. در همان زمان به فکر بازنشستگی بودم . تا این که دستوری صادر شد که کارمندان دولتی که در بخش خصوصی هم فعالیت می کنند بین شرکت خصوصی و کار دولتی، یکی را انتخاب کنند. بعد از این دستور، من به رئیس سازمان تربیت بدنی ...
برانکو : عاشق زندگی در ایران هستم.
... مردم ایران عاشق فوتبال هستند. آنها عاشق مملکت شان هستند. مردم ایران همیشه نسبت به من لطف داشتند. آنها خیلی خوب دیدند که من تمام انرژی فوتبالی خودم را با تمام تجربیاتی که دارم در اختیار آنها قرار دادم. اگر هوادار دیده نشود نمی توان مربی تیم های بزرگ بود. من در هر جایی که بودم از آنها لطف دیدم. هرگز در زمان حضورم در تیم ملی با کوچکترین بدرفتاری روبرو نشدم. حالا هم در پرسپولیس همین قضیه اتفاق ...
از قهرمانی پرسپولیس تا رویارویی با رونالدو در گفت و گو با رامین رضاییان
چیزی که می خواستم پیش نرفت و ان شاالله به شرایطی که به دنبال آن هستم برسم. خیلی بهتر و بیشتر از زمانی که در ایران بودم تمرین می کنم و سالم زندگی می کنم، با این حال به زمان نیاز دارم تا به چیزهایی که می خواهم برسم. اوستنده شرایطش کاملا بهم ریخت تیم ما از نظر مهره یکی از تیم های خیلی خوب بود و ما مقابل تیم های بالای جدول عملکرد خوبی داشتیم و در زمین خودمان مقابل آنها پیروز شدیم. در یک ...
کفتگوی تکاندهنده با ناهید 14 ساله: در حالت خماری همه چیزم را به دوست پسرم باختم!
: اولین بار مهمونی دوستم بود. اون روز رو خوب یادمه. نمی خواستم برم اما نرگس خیلی اصرار کرد. به مامانم گفتم تولد یکی از بچه های مدرسه است منم می خوام با نرگس برم. مهمونی ساعت 3 ظهر خونه مریم بود. یکی از بچه های مدرسه. من نمی شناختمش. اونجا باهاش دوست شدیم. نرگس گفته بود پسرا هم هستن.خودم رو حسابی درست کردم. خونه رو تاریک درست کرده بودند.موزیک هم زیاد زیاد. همه تقریباً همسن و سال بودیم چندتایی از بچه های ...
احتمال صدور حکم سنگسار برای داعشی ها در ایران
نگهبان یک باغ شدم در آن زمان یکی از اعضای خانواده ام به من زنگ زد و گفت که یک نفر مامور نیروی انتظامی آمده و سراغ تو را می گرفته است و گفته است که شما قاچاقچی مواد هستید. متهم گفت: پس از این ماجرا من خودم به اداره اطلاعات زنگ زدم و گفتم که کجا بیایم و خود را معرفی کردم. قاضی صلواتی گفت: خیر اینگونه نیست چون بر اساس گزارشات شما می دانستید که تحت تعقیب هستید ولی ریش سفیدان را ...
شکنجه کودک 5 ماهه توسط والدین/ بعد از طلاق مادرم، فهمیدم پدرم درباره خیانت او درست می گفت/ قاتل: کشتن ...
دوست دارد. یک شب به او گفتم: "مادرم هرچقدرازتو کتک خورد نوش جونش، مادر به خاطر اون مردک زندگی مون رو بهم زد و من رو به این حال و روز انداخت. تو جوونی بابا، دلم نمی خواد تنها باشی. دلم می خواد ازدواج کنی. اصلا خودم برات یه مورد خوب درنظر گرفتم!" پدر آن شب هر چند با ازدواج مجدّد، مخالفت کرد، امّا از حرف هایش فهمیدم که آنچنان هم بی میل به ازدواج نیست. من سمانه را که زنی مطلقه بود، برای پدر ...
طرفدار القاعده چطور داعشی شد؟
...، اما خانواده ها و نزدیکان شان به افغانستان رفته و آنها را برگردانده بودند. سال 91من هم یک بار به افغانستان رفتم و حدود 25روز آنجا بودم. چون گذرنامه نداشتم از طریق سیستان و بلوچستان از مرز گذشتم و به منطقه نیمروز افغانستان رسیدم. یک افغان هم همراهم بود. می خواستم درباره طالبان تحقیق کنم. عده ای درباره آنها خوب و عده ای هم بد می گفتند. می خواستم خودم بفهمم که آنها چطور افرادی هستند و ...
ریشه یابی بحران های خاورمیانه
علیرضا امامی فرد-گروه فرهنگی خاورمیانه این روزها شرایط بسیار بحرانی را سپری می کند. عده ای از مردم که تعداشان کم هم نیست در رابطه با چالش های موجود در تاریخ معاصر منطقه اظهار نظر می کنند اما سوال اصلی اینجاست که چه تعداد از این افراد دانش کافی در رابطه با مسائل خاورمیانه را دارند؟ موضوعی دیگر که می تواند مورد پرسش قرار گیرد این است که آیا بحران های موجود در منطقه خاورمیانه مربوط به ...
بعضی تصمیمات شورای نگهبان با آرای شهید مطهری تطابق ندارد
آقای سید حمید روحانی (موسس و رییس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی) نقل می کند که هنگامی این نامه به دست امام می رسد او در نجف بود و امام نامه را در اختیارش قرار می دهد برای اینکه حفظ شود. آقای حمید روحانی به من می گفت آن زمان طرفدار دکتر شریعتی بودم. نامه را خواندم ولی چون اسم نداشت نفهمیدم از کیست. با خودم گفتم این چه کسی است که اینقدر جسورانه نوشته است و... (خنده). اما بعدا متوجه می شود که نامه از ...
حرفهای وکیل پرونده های مشهور ایران
همراه خانواده کبری و خبرنگاران زیادی به محل اجرای حکم رفتیم اما کبری نیامد. تا آفتاب بزند هم صبر کردیم اما کبری نیامد. حال کبری آن شب بد بود و شب به بیمارستان رفته بود. در نهایت حکم اجرا نشد. آمدیم بیرون و خبرنگاران زیادی پشت در ایستاده بودند و وقتی ما را دیدند، گفتند چه شد که من در جواب گفتم طناب پیدا نشد و آنها هم در همان جا کارناوال شادی به راه انداختند و این حرف من که به شوخی گفته بودم، تیتر ...
بازیگر خندوانه : همکاری با جوان، جذاب است
دیده شود. او درباره همکاری با محمد مهدی عسگرپور در سریال رمضانی دستت را به من بده گفت: برای حضور در این مجموعه به من اعتماد شد و به من نقش یک کاراکتر جدی را دادند؛ البته پیش از این نقش جدی در تئاتر داشته ام و تاکنون طنز کار نکرده بودم، اما در خندوانه شش نقش کمدی بازی کردم؛ به هر حال آنجا اینگونه تعریف شده بود. وی در پاسخ به اینکه واکنش مخاطب را پس از دیدن شما در یک سریال ...
محمد خزاعی: یک جریان مشکوک به بهانه نقد "به وقت شام" به خانواده های مدافعان حرم توهین کردند
واقعیتی است. *چه باید بکنیم؟ باید خیلی مواظب باشیم، فیلم سازی برای من، یک نوع آرمان خواهی است که در همان مسیر هم گام برمی دارم. یعنی روزی که فرزند خانواده شهید آمده بود جشنواره مقاومت، بعد گفت راجع به بابای من فیلم می سازی؟ من به او گفتم می سازیم مطمئن باش، البته ما نمی توانیم راجع به تمام قهرمانان که پدران آنها هستند فیلم بسازیم چون تک تک پدران آنها قهرمان ملی هستند، ما می توانیم یک فیلم بسازیم و به همۀ آنها تقدیم کنیم و تلاش کردیم این اتفاق بیفتد. امید سهرابی ادامه دارد... انتهای پیام/ منبع : تسنیم ...
گفت و گوی عصر ایران با شاهرخ ظهیری، کارآفرین و بنیانگذار برند مهرام
، در حال تاسیس بود. در همان زمان به فکر بازنشستگی بودم. تا این که دستوری صادر شد که کارمندان دولتی که در بخش خصوصی هم فعالیت می کنند بین شرکت خصوصی و کار دولتی، یکی را انتخاب کنند. بعد از این دستور، من به رئیس سازمان تربیت بدنی نامه نوشتم که به موجب این دستور، با تقاضای بازنشستگی بنده موافقت کنید. بعد هم شرکت مهرام را به بهره برداری رساندیم. *وقتی که می خواهند یک برند را انتخاب ...
سناریوی هولناک قتل 4 انسان بی گناه
شده بود که اعضای خانواده ترکم کنند و از من بخواهند که وی را طلاق بدهم. به من گفت که چطور با ابراهیم دوست شده، او مدعی بود که برای تامین پول مداوای علی از ابراهیم کمک می گیرد. اوگفت که ابراهیم از وی خواستگاری کرده و خواسته که با هم به این بازی خنده دار ادامه دهیم؛ من هم قبول کردم. چندماهی نامزد بودند. خودم برای شان مراسم عقد گرفتم و حتی ماشین عروسی را با40 هزار تومان کرایه کردم. می خواستم از ابراهیم ...
محسن تنابنده نقش بهتاش فریبا در پایتخت را قابل قبول کرد
بسیار خوبی برای من بود. با آقای تنابنده همکاریهای دیگری در ادامه داشتم تا اینکه به پایتخت 5 رسیدیم. ناخوداگاه فشار عجیبی را حس می کردم. به این دلیل که من در پایتخت 2 حضور داشتم با یک قصه و شخصیت متفاوت و قرار بود این بار بسیار متفاوت تر ظاهر شوم. او ادامه داد: با خودم فکر می کردم که آیا مردم نقش جدید من را خواهند پذیرفت و آیا برای آنها جالب خواهد بود. راهنمایی های محسن تنابنده این میان بسیار ...
ما صدای شماییم
را بر سر زبان ها انداخت. قصه ورودش به دنیای هنر هم از زیرزمین خانه شان در زمان کودکی شروع می شود که خیلی خوب ضرب می زد و می خواند. او از طرف حسن خیاط باشی برای برنامه شبکه صفر و دوخت و دوز که برنامه ای رادیویی بود دعوت شد. او می گوید: همیشه سعی کرده ام با مردم که مخاطبان اصلی ما هستند صادقانه برخورد کنم و شاید این صداقت سبب شده آن ها هم دوستم بدارند و کارهایم را دنبال کنند. کار در رادیو به خصوص ...