سایر منابع:
سایر خبرها
پسری که پدرش را با بنزین به آتش کشید!
کردند و مشخص شد که عامل این آتش سوزی، رامین پسر سیروس است. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: درحالی که تحقیقات برای دستگیری رامین ادامه داشت او 4 روز بعد از مرگ پدرش به اداره آگاهی رفته و خودش را معرفی کرد. پسر جوان که از یادآوری ماجرای مرگ پدرش خیلی ناراحت است عذاب وجدان را عامل اصلی تسلیم شدنش می داند. چه شد که این ...
زندان به جای قصاص، برای پسر آزار دیده
مهردادکه از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود به دفاع پرداخت و گفت: قتل را قبول دارم اما من قصد کشتن سهیل را نداشتم. او در تشریح جزییات ماجرا گفت: سال 90 وقتی که 14 ساله بودم به جشن تولد دوستم پوریا دعوت شدم. در آن جشن که سهیل هم حضور داشت مشروب خوردم و مست شدم. از هوش رفته بودم که سهیل مرا آزار داد. از آن روز به بعد روزگارم سیاه شد. سهیل به همه دوستانم گفته بود مرا آزار داده و ...
گره کور در ماجرای قتل بهاره
دستگیر شدم. حالا هفت سال است که بی گناه در زندانم و تقاضای کمک دارم. در پایان جلسه قضات دادگاه پرونده را لوث تشخیص داده و حکم به برگزاری مراسم قسامه دادند. چون اولیای دم نتوانستند 50 نفر از بستگان نسبی خود را به دادگاه معرفی کنند، قسم را به متهم واگذار کردند. به این ترتیب محمد 50 بار سوگند بی گناهی یاد کرد و از اتهام مشارکت در قتل عمدی تبرئه شد. در پایان جلسه قضات ...
قاتل آتش افروز تسلیم شد
عصر سه شنبه 18 اردیبهشت به پلیس آگاهی تهران رفت و تسلیم شد. رامین دیروز به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و با اعتراف به قتل پدرش گفت: قصد داشتم فقط او را بترسانم و فکر نمی کردم او را به قتل برسانم. پدرم شیشه ای بود و با من در مغازه موتورفروشی کار می کرد. او کارمرا قبول نداشت و خودش هم بدرستی سر کار نمی آمد. همیشه مرا مقابل دیگران تحقیر می کرد. آن شب از او خواستم کارتی را که پول ...
نقش بازی کردن دختر جوان در باند سرقت و زورگیری
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران پویا ؛ 28 بهمن سال گذشته پسر جوانی با حضور در پلیس آگاهی پایتخت اعلام کرد توسط سرنشینان یک خودروی پرشیا مورد سرقت و زورگیری قرار گرفته است. وی در اظهاراتش به مأموران گفت: ساکن مازندران هستم و از آمل برای سفر به تهران سوار بر یک خودروی پرشیا شدم، داخل خودروی پرشیا دو مرد و یک زن جوان حضور داشتند، زن جوان جلو و من کنار مرد جوان عقب خودرو نشسته بودم ...
"شیشه" عامل دعوای مرگبار بین پدر و پسر شد
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران پویا ؛ ساعت 10:45 چهاردهم اردیبهشت سال جاری مأموران کلانتری 151 یافت آباد در جریان یک فقره مرگ مشکوک در بیمارستان شهدای یافت آباد قرار گرفته و در بیمارستان حاضر شدند. بررسی اولیه حاکی از آن بود مرد 49 ساله ای بر اثر شدت جراحات وارده ناشی از سوختگی به کام مرگ فرورفته و 12 روز قبل طی یک درگیری دچار سوختگی شده است. تحقیقات نشان داد متوفی ...
سقوط دختر 17 ساله از کوه جاده امامزاده داوود / کیوان مرا به آنجا برده بود + عکس
بیمارستان منتقل کردند و او تحت درمان قرار گرفت.چند روز بعد این دختر 17ساله که از خطر مرگ نجات یافته بود، پس از مرخص شدن از بیمارستان راهی اداره پلیس Police شد تا از پسری که وی را از کوه به پایین پرت کرده بود، شکایت کند. او گفت: کیوان(متهم) را از چند سال پیش می شناختم. او دوست برادرم بود تا اینکه 5سال قبل زمانی که من 12سال بیشتر نداشتم در حادثه ای تلخ برادرم را از دست دادیم. او در دریا غرق شد و ...
آتش زدن پدر به خاطر کارت عابربانک
پیدا کردند وی همزمان با وقوع حادثه آتش سوزی متواری شده است. این درحالی بود که روز 14 اردیبهشت ماه از بیمارستان خبر رسید، فرد مصدوم به علت شدت سوختگی و با وجود انجام اقدامات درمانی فوت کرده است. بلافاصله پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. با آغاز تجسس های پلیسی، کارآگاهان به تحقیق از اعضای خانواده مقتول پرداختند و ضمن مشاوره، از ...
مراوده سیاه دختر جوان تهرانی با فرزین
با تهدید چاقو از من خواست سکوت کنم. هر چقدر التماس کردم فایده ای نداشت و فرزین مرا به پارک کوهستانی در اطراف تهران برد و آنجا پس از آزار و اذیت مرا از روی کوه به پایین پرتاب کرد و بعد هم از محل گریخت. در حالی که به شدت زخمی شده بودم زن و مردی به دادم رسیدند و مرا به بیمارستان منتقل کردند. پس از طرح این شکایت مأموران پلیس به دستور بازپرس جنایی متهم را بازداشت کرد و مورد بازجویی قرار ...
بنزین را روی بدن پدرم ریختم و فندک را روشن کردم که ناگهان آتشی شعله ور شد و...
خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران پویا؛ ساعت 10:45 چهاردهم اردیبهشت سال جاری مأموران کلانتری 151 یافت آباد در جریان یک فقره مرگ مشکوک در بیمارستان شهدای یافت آباد قرار گرفته و در بیمارستان حاضر شدند. بررسی اولیه حاکی از آن بود مرد 49 ساله ای بر اثر شدت جراحات وارده ناشی از سوختگی به کام مرگ فرورفته و 12 روز قبل طی یک درگیری دچار سوختگی شده است. تحقیقات نشان داد متوفی روز حادثه ...
قتل مردنگهبان با همدستی همسر خیانتکارش/قاتل:همسرمقتول با من رابطه داشت؛نقشه قتل را هم او طراحی کرد
بازگشتیم موضوع حضور نداشتن مرد کارگر در کارگاه را عادی جلوه دادیم تا این که روز بعد که جمعه و تعطیلی بود، فرش های خون آلود منزل او را با همکاری همسرش در قالی شویی شستیم و با رنگ خون های روی دیوار را نیز پوشانیدم در واقع دیوارها را دوباره رنگ کردیم. این مرد جوان در پاسخ به سوال مقام قضایی که چرا در آغاز دستگیری ماجرای ساختگی حضور نقابداران ناشناس را برای ارتکاب قتل مطرح کردید؟ گفت: همه این ها نقشه همسر مقتول بود او به من گفت اگر از تو سوال کردند بگو که چند مرد نقابدار حمله ور شدند و همکارم را به قتل رساندند. به همین دلیل من هم ابتدا آن داستان ساختگی را بیان کردم. ...
داشتم از محل کارم به خانه مان در غرب تهران بر می گشتم که ... + عکس
اوایل پاییز سال 96 زن میانسالی به کلانتری رفت و از جنایت سیاه یک مرد کارتن خواب پرده برداشت. وی گفت: من 50 سال دارم، ولی در این مدت هیچ وقت ازدواج نکردم. سر کار می رفتم و مستقل زندگی می کردم. دیروز از محل کارم به خانه مان در غرب تهران بر می گشتم که در نزدیکی پارک یک مرد کارتن خواب و معتاد که حال طبیعی نداشت به من حمله کرد. مرد شیطان صفت بدون توجه به التماس هایم مرا در پارک مورد آزار ...
محاکمه 2 برادر کشتی گیر به اتهام آدم ربایی
به گزارش گام نیوز در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی و با حضور یک قاضی مستشار برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. وی گفت: سامان و ساسان که برادر هستند متهم هستند سال 94 یکی از بستگان خود به نام حمید را ربودند تا وی را مجبور کنند به نفع آنها و علیه پدربزرگش در دادگاه شهادت بدهد. دو برادر، شاکی را با چاقو زخمی ...
بازداشت زورگیران مسافرکش در زندان
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز 28 بهمن سال قبل مرد جوانی به کلانتری 161 ابوذر در جنوب تهران رفت و از سه مرد و یک زن جوان به اتهام زورگیری و آدم ربایی شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: من دانشجوی فوق لیسانس و ساکن مازندران هستم . امروز صبح برای انجام کاری از شهرستان آمل با خودروی پژوی مسافرکشی راهی تهران شدم. علاوه بر راننده یک زن و دو مرد دیگر هم به عنوان مسافر سوار خودرو بودند که به طرف ...
عصبانی بودم!
آگاهی به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران برای تحقیقات وارد عمل شدند. در حالی که بررسی ها حکایت از این داشت مرد فوت شده در آتش سوزی عمدی به کام مرگ رفته است، خانواده اش مدعی شدند ایرج روز حادثه با سیگار روشن به بطری بنزینی نزدیک می شود و ناگهان آتش می گیرد، اما بررسی های فنی مأموران نشان داد مقتول از مدتی قبل به خاطر اعتیادش با پسرش سروش اختلاف داشته و روز حادثه سروش او را آتش می زند و ...
دام شیطانی دوست اینستاگرامی +عکس
او داشتم به محلی که گفته بود، رفتم. هرچه منتظر ماندم نیامد. بعد از دقایقی خودرویی مقابلم توقف کرد. یکی از سرنشینان خودرو در را بازکرد و پیاده شد. بعد به سمتم حمله ور شد و مرا به زور داخل خودرو انداخت و ضربه ای به سرم زد که بی هوش شدم و بدرستی چهره راننده را ندیدم. زمانی که به هوش آمدم، با بهزاد پشت فرمان روبه رو شدم. هر چه التماس کردم رهایم کند بی فایده بود. راننده و همراهش به سمت ارتفاعات غرب ...
بخشش پسری که قاتل پدرش بود
کینه به دل داشتم، چون اجازه نداد به آرزوهایم برسم. دلم می خواست فوتبالیست بشوم، حتی وقتی نوجوان بودم به باشگاه فوتبال می رفتم اما پدرم اجازه نداد ادامه بدهم. شاید اگر او مانعم نمی شد، حالا فوتبالیست مشهوری شده بودم. این متهم پس از اقرار به جنایت، روانه زندان شد تا اینکه روز گذشته اولیای دم به دادسرای جنایی تهران رفتند و پسرجوان را بخشیدند. آنها عنوان کردند که پسرجوان از روی عصبانیت، جان پدرش را گرفته و حالا به شدت پشیمان است. با بخشش اولیای دم، متهم به قتل از مجازات قصاص گریخت و به زودی از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه خواهد شد. ...
توطئه شوم دختر افغان
...، ناشر یکی از اتاق های خانه اش را به من اجاره داد. مدتی که گذشت به من ابراز علاقه کرد اما من توجهی نکردم تا اینکه در یک گروه تلگرامی با قباد آشنا شدم. هر روز علاقه ام به قباد بیشتر می شد. بعد هم به من پیشنهاد ازدواج داد اما وقتی صاحبخانه ام فهمید با من دعوا کرد و گفت حق ندارم با قباد ازدواج کنم. من هم موضوع را به نامزدم گفتم و درنهایت به پیشنهاد قباد تصمیم به قتل ناشر گرفتیم. متهم ...
10 سال حبس، مجازات آدم ربایی به قصد انتقام گیری
متهمی که برای انتقام گرفتن از مردی که به خواهرشان علاقه مند بود، او را ربوده بود، به 10 سال حبس محکوم شد. به گزارش شرق، پرونده این آدم ربایی چهار سال قبل باز شد؛ زمانی که مردی جوان به پلیس خبر داد ازسوی چند نفر ربوده شده و آدم ربایان بعد از اینکه او را به روستایی بردند به شدت کتکش زدند و ماشین او را هم خراب کردند. این مرد گفت: من داشتم از خانه به سمت محل کار می رفتم و سوار ماشین پرایدم ...
کشتی گیران به جرم آدم ربایی بازداشت شدند
نوآوران آنلاین - در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی و با حضور یک قاضی مستشار برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. وی گفت: سامان و ساسان که برادر هستند متهم هستند سال 94 یکی از بستگان خود به نام حمید را ربودند تا وی را مجبور کنند به نفع آنها و علیه پدربزرگش در دادگاه شهادت بدهد. دو برادر، شاکی را با چاقو زخمی ...
قتل بخاطر عشق قدیمی
همین دومین شب با همان کلیدی که از پروانه گرفته بودم، وارد خانه شان شدم. پروانه رفت طبقه سوم پیش بچه هایش و من با میله آهنی که در دست داشتم پیام را در خواب به قتل رساندم. جنازه را داخل روفرشی پیچیدم و داخل خودروی خودم قرار دادم و به طرف خارج از شهر حرکت کردم. در بزرگراه تهران قم جسد را داخل رودخانه ای رها کردم و خودروی مقتول را هم در منطقه واوان رها کردم و برگشتم. متهم عاشق پیشه در ادامه گفت: فردای ...
داشتم از بوستانی اطراف خیابان کردستان عبور می کردم که ناگهان مرد معتادی دهانم را گرفت و ...
نوآوران آنلاین - رسیدگی به این پرونده از بهمن پارسال به دنبال شکایت زن جوانی به اداره پلیس آغاز شد. وی مدعی شد از سوی یک مرد معتاد در خیابان کردستان تهران مورد تعرض قرار گرفته است. تیم ویژه ای از مأموران کلانتری توانستند با توجه به مشخصات ظاهری مرد شیطان صفت او را که 28 سال سن داشت در حوالی بوستان های خیابان کردستان دستگیر کنند. متهم خیلی زود در مراحل بازجویی به جرمش اعتراف کرد. ...
نوباوگان قنات آباد حالا پیرمرد شده اند/ هیئتی که یادآور حاج اکبر ناظم است
پنج شنبه انداخت و الان چند سال است که بدون وقفه جلساتش برگزار می شود. در دهه عاشوار هم نوجوانان قنات آباد تا روز هفتم در همین حسینیه عزاداری می کنند. از روز هفتم تا دوازدهم هیئت را به سه راه مشکات می برند و از ساعت 2 بعدازظهر در بازار تهران دسته راه می اندازند و در کنار امامزاده زید بازار، عزاداری را تمام می کنند. بازارخوانی هم رسم و رسومات خاص خودش را دارد و هنوز هم به همان شیوه سنتی ...
ایران مثل وطن خودم است/نوبل مرا به یک دیپلمات سیاسی تبدیل کرد
عثمانی و فقر آن زمان پرداخته شده است. این نویسنده همچنین درباره مهم ترین دل مشغولی هایش اظهار کرد: خانواده ام از هفت تا بیست ودو سالگی از من می خواستند نقاش شوم. زمانی که تصمیم گرفتم رمان بنویسم، نقاش درونم را کشتم. نمی دانم چطور رمان نویس شدم، اما رمان استانبول را برای توضیح این قضیه نوشتم. 10 سال پیش بعد از آن که جایزه نوبل را گرفتم نقاش درونم زنده شد. در آمریکا بودم، به یک مغازه رفتم و ...
ماجرای اجازه نامه ای که امام خمینی (ره) درباره فلسفه ارائه دادند چه بود؟
.... وی ادامه داد: امام خمینی (ره) فرمودند: سال ها گذشت و من از این دو برادر خبری نداشتم تا اینکه یک روز شخص مستفرنگی دیدم دست مرا بوسید و دیدم یکی از آن دو برادر است. حال و احوال کردیم و دیدم در شر الادارات رئیس گمرک است. ابراهیمی دینانی با بیان اینکه این قضیه سال ها گوشه ای ذهن من بود ادامه داد: من بعد از رها کردن طلبگی استاد دانشگاه شدم. روزی در دانشکده الهیات دختری باهوش و ...
یک فنجان قهوه در کافه دانتیسم
علاقه مند به کار کردن در این کافه به این تعداد محدود نماند و همزمان با آغاز کار آن و مراجعه سایر بچه ها و خانواده هایشان علاقه مندان بیشتری هم برای فعالیت در کافه پیدا شد. روزی که کافه افتتاح شد بچه های دیگر نیز آمدند و گفتند میشه ما هم اینجا کار کنیم؟ من هم مجبور شدم پیش بند یکی از 10 بچه را باز کنم و به او بدهم. از روز گذشته این جمعیت 10 نفره به 35 نفر رسیده است که این حضور مرا دلگرم می کند. از یک ...
بخشش پسری که پدرش را مثله کرد
درمانگاه مراجعه کرده و برادرانم سر کار بودند و زمانیکه به خانه بازگشته و علت غیبت پدرم را جویا شدند به آنها گفتم پدرم با دوستانش به مسافرت رفته است. این پسر پس از اعتراف به قتل پدرش با دستور بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت تا اینکه چند روز قبل اولیای دم مقتول (خواهر و برادران وی) با حضور در دادسرا اعلام کردند متهم را بخشیده اند. انتهای پیام/ چاپ مطلب ...
نام من سرخ را همه یک رمان ایرانی می دانند
.... 10 سال پیش پس از آنکه خیالم راحت شد که در حوزه نویسندگی هرچه می توانستم کردم دوباره نقاشی را شروع کردم. روزی در خیابان های آمریکا راه می رفتم که مغازه ابزار فروش وسایل نقاشی دیدم، واردش شدم و مقداری زیادی خرید کردم باید بگویم که آن روز یکی از بهترین روزهای زندگی ام بود. پاموک با اشاره به موزه معصومیتی که 10 سال پیش در استانبول افتتاح کرده گفت: من در این موزه 5 کارمند دارم، خود در ...
خانواده از خون برادر گذشتند
...: دیگر ازاین وضع خسته شده بودم. پدرم در این سال ها من، مادرم و بقیه اعضای خانواده را اذیت می کرد و کتکمان می زد. آن شب درگیری مان بالا گرفت و با قمه به قلب او زدم. بعدهم جسدش را مثله کردم تا از آن خانه خارج کنم که خانواده ام متوجه شدند و ماجرا لو رفت. او بعد از تجدید قرارقانونی به زندان بازگشت. این در حالی بود که خواهر و برادرانش با حضور در دادسرای جنایی تهران از حق قصاص خود گذشتند. با توجه به این که اولیای دم عامل جنایت را بخشیده اند بزودی با پایان یافتن تحقیقات قضایی پرونده او برای محاکمه متهم از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری استان تهران ارسال خواهد شد. ...