سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته های مادرسارق مسلحی که درهمدان اعدام شد/به من گفتندعفو خورده؛گوسفند قربانی کردیم،مهمانی گرفتیم
منتقل شده. یاد نذر و نیازهایم برای نجات بهمن افتادم. یک گوسفند قربانی کردیم، اقوام و آشنایان به خانه ما آمدند برای تبریک. با بهمن هم تلفنی صحبت کردم، او مدام می گفت مادر همه اینها به خاطر دعا های تو بوده. من زندگی ام را مدیون تو هستم. اما خوشی های این خانواده زیاد دوام نداشت. درحالی که خبر عفو بهمن ورمزیار در رسانه ها منتشر شد و برخی مدعی شدند که این عفو به دستور مقامات عالی رتبه انجام ...
مصاحبه با پسری که پدرش را با بنزین به آتش کشید
برای ترساندن او و به تقلید از فیلم ها، فندک را برداشتم و روشن کردم. با پدرم خیلی فاصله داشتم اما نمی دانم چه شد که یک دفعه شعله ور شد. بعد از قتل کجا رفتی؟ شب ها در پارک می خوابیدم. البته قبل از مرگ پدرم، زمانی که سوخته بود چندین بار خواستم به دیدن او بروم اما خانواده ام مخالفت کردند و گفتند ممکن است با عموهایم بحثم شود. تحصیلاتت چقدر است؟ تا دوم دبیرستان بیشتر درس نخواندم ...
تصویر خواستگار شکست خورده ای که پدرزنش را به آتش کشید + عکس
داشتم و می خواستم ازدواج کنم. با توجه به کینه ای که از پدر او به دل گرفته بودم، تصمیم گرفتم خودرویش را آتش بزنم. چند روز خانه آنها را زیر نظر گرفتم تا این که آخرین شب زمانی که مطمئن شدم خودرو مقابل خانه شان پارک شده سمت آن رفتم و با ریختن بنزین روی خودروی پژو 206 شاکی، آن را آتش زده و متواری شدم. با اعتراف متهم، برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات از وی ادامه دارد. از لطف شما سپاسگزاریم! اتصال ناموفق! لطفا بعدا سعی کنید. این نشانی ایمیل قبلا ثبت شده! ...
رفتم خانه دوستم و گفتم چرا با همسرم رابطه داری؟/شوهرم فیلم مراسم عقد با زنی دیگر را نشانم داد
وی گفت: 17 ساله بودم که با شاهپور آشنا شدم. امتحانات آخر سال هنرستان شروع شده بود که او خانواده اش را به خواستگاری ام فرستاد، من هم که شوق ازدواج داشتم بلافاصله پاسخ مثبت دادم. این گونه بود که تنها طی چند روز مراسم عقدکنان ما برگزار شد و دو ماه بعد نیز پا به خانه بخت گذاشتم. در آغاز زندگی خودم را خوشبخت تر از همه دوستانم می دانستم و به همسرم عشق می ورزیدم. یک سال بعد و در حالی که پسر ...
قاتل آتش افروز تسلیم شد
نداشت و خودش هم بدرستی سر کار نمی آمد. همیشه مرا مقابل دیگران تحقیر می کرد. آن شب از او خواستم کارتی را که پول حساب و کتابمان در آن است، بدهد که ندادو طفره رفت. من هم بنزینی را که برای موتورم برداشته بودم، روی چهره اش ریختم و فندک را روشن کردم که ناگهان آتش گرفت و بعد از ده روز به خاطر شدت سوختگی فوت کرد. پدرم با همه دعوا داشت رامین تا دوم دبیرستان درس خوانده ، سه ...
فرجام دوستی اینستاگرامی برای دختر نوجوان
دست دادیم. او در دریا غرق شد و پس از آن کیوان مدام به خانه ما می آمد تا ما را دلداری بدهد. وی ادامه داد: حدود یک سال از مرگ برادرم گذشت و دیگر از کیوان خبری نداشتم تا اینکه مدتی قبل و با گذشت چند سال از این ماجرا از طریق اینستاگرام یکدیگر را پیدا کردیم و این بار با هم دوست شدیم. مدتی با هم چت می کردیم و دو بار یکدیگر را ملاقات کردیم تا اینکه چند روز پیش با مادرم درگیر شدم و از خانه بیرون ...
4 شبانه روز تجاوز خواستگار کینه جو به دختر جوان در خانه مجردی
رو شدم. من که علاقه زیادی به آن دختر پیدا کرده بودم کوتاه نیامدم و بر خواسته ام پافشاری کردم. وقتی دیدم خانواده دختر همچنان مخالف ازدواج ما هستند با طرح نقشه ای و به صورت پنهانی دختر مورد علاقه ام را به منزل خودمان بردم و در آن جا مخفی کردم. این ماجرا حدود 4 روز به طول انجامید تا این که وقتی پدر دختر آبرویش را در معرض خطر دید با این ازدواج موافقت کرد و حدود 2 سال قبل با برگزاری مراسم خواستگاری آن ...
تجاوز وحشیانه به زن کارمند تهرانی در پارک
رسیدگی به این پرونده از اوایل پاییز سال 96 با مراجعه زن میانسالی به اداره پلیس آغاز شد. آن زن که به شدت می لرزید و گریه می کرد در طرح شکایتش به خاطر اذیت و آزار مرد معتاد Addictedکارتن خواب گفت: 50سال سن دارم، ولی در این سالها ازدواج نکرده ام و مجرد بودم. خودم زندگی مستقلی داشتم و سرکار می رفتم. روز گذشته وقتی از محل کار برمی گشتم در مسیر خانه از پارکی قدم زنان رد می شدم که متوجه مرد معتاد کارتن ...
امیر علی اکبری، گلادیاتور ایرانی مسابقات MMA (قسمت 2)
به خانه برگردید، نه اینکه از او فراری باشید. این مساله مهمی است و هنوز برای من اتفاق نیفتاده است. به این فکر کرده اید که پدر خوبی برای فرزند یا فرزندان تان باشید؟ بله؛ من سختی زیاد کشیده ام و سعی می کنم سختی هایی را که کشیده ام، خانواده ام نداشته باشند. اگر بخواهم ازدواج کنم، زمانی این کار را انجام می دهم که بتوانم تمام وقت در خدمت خانواده ام باشم. اگر قرار باشد همسر من در ...
بدون بال هم می توان پرواز کرد
ها نمی توانستم راه بروم. درد همه وجودم را فرا گرفته بود و تنها اشک های مادرم را به یاد دارم. پزشکان گفتند شدت سوختگی بسیار بالاست و باید دست هایش را قطع کنیم. سرانجام مرا به اتاق عمل بردند و یکی از دست هایم را از آرنج و دست دیگرم را از کتف قطع کردند.حرف های رحیم وقتی به اینجا رسید مکثی طولانی کرد و ادامه داد: اگر کسی در سانحه تصادف یکی از اعضای بدنش را از دست بدهد تا آخر عمر ممکن است از خودرو و ...
شهید مدافع امنیت کشور به روایت خاطرات
...، پدر و مادری که بسیار برایم زحمت کشیده اند و همیشه و همه جا در راه رشد من سختی فراوان متحمل شده است. مادرم! از شما می خواهم که به خاطر ظلم هایی که در حق شما داشته ام مرا ببخشید و در درگاه خدا نیز برایم طلب بخشش نمایید. مادرم از شما می خواهم بعد از من گریه نکنید و همیشه به یادحضرت رباب(س) باشید سعی کنید همواره برایم دعا کنید و برایم قرآن بخوانید و هرگز رهبرمان را تنها نگذارید ...
روایت بانوی تازه مسلمان روس از زندگی جدیدش
را نمی شناختم. همسرم به من توضیح داد که امام رضا(ع) چه شخصیت معنوی ارزشمندی هستند. وقتی وارد حرم شدم آرامش عجیبی پیدا کردم که در همه عمر تجربه نکرده بودم. هنوز هم وقتی به زیارت می روم همان حس به من دست می دهد. وقتی برای اولین بار به امام رضا(ع) سلام دادم قلبم به آرامش بی نهایتی رسید. زیارت امام رضا(ع) برای من دستاورد معنوی مهمی داشت زیرا در اولین دیدار از خدا خواستم که همان صبر و ایمانی را که امام ...
مهاجرت خانم بازیگر به خارج از کشور، شایعه یا واقعیت؟
تیتر20 - سامیه لک که برای اولین بار در سریال مرگ تدریجی یک رؤیا به کارگردانی فریدون جیرانی مقابل دوربین رفت، این روز ها در مقام بازیگر سریال آنام شناخته می شود. او که در سریال های آواز در باران ، قلب یخی و خانه بی پرنده هم ایفای نقش داشته، درباره دلیل دوری از تلویزیون گفت: من بچه تلویزیون هستم و با این رسانه معرفی شدم؛ دوره ای برای کار سفر های زیادی به خارج از کشور داشتم و متاسفانه شایعه ای مطرح ...
"شیشه" عامل دعوای مرگبار بین پدر و پسر شد
... متهم این پرونده پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در اظهاراتش به بازپرس گفت: از زمانیکه کودک بودم پدرم مواد مخدر مصرف می کرد و سالها نیز به شیشه اعتیاد داشت و چهار سال من، مادرم و خواهرم را ترک و مجدداً ازدواج کرد، چندین بار پدرم را در بیمارستان روزبه بستری کردم و بارها وی را برای ترک اعتیاد به کمپ بردیم اما فایده ای نداشت. وی که 24 سال سن دارد و متأهل است ...
عبادت در نقاشی
نوشته بود خلیج عربی! خیلی ناراحت شدم و برایم خوشایند نبود. نقاشی های مرا دیدند و خیلی تحسین کردند. آن جوان به من گفت آن آقایان می خواهند که چند تا از آثار شما را خریداری کنند و با خودشان ببرند. من حقیقت آن روز هم واقعا نیاز مالی داشتم دلم می خواست مسائل مالی هم مرتفع شود ولی وقتی که در این کتاب نوشته بود خلیج عربی ناراحت شدم و با خودم فکر کردم اگر احیاناً این تابلو را به ایشان بدهم و ببرند چاپ کنند ...
امیرعلی اکبری، گلادیاتور ایرانی مسابقات MMA (قسمت 1)
مسابقه نیز با هم کری خوانی کردیم. بازی آخرم را نیز دوست داشتم، به خاطر اینکه مادرم در سالن بود. پس از 15 سال فعالیت در ورزش حرفه ای برای اولین بار مادرم بازی مرا از نزدیک تماشا می کرد و این اتفاق برای من مهم و جالب بود. بدترین بازی من با کروکاپ بود ،چون در دو روز، سه بازی داشتم. پشت پایم پاره شده بود، خسته بودم، دستم آسیب دیده بود اما چون مسابقه برای کمربند بود باید بازی می کردم؛ در غیر این صورت کلی ...
نخستین تجربه
ایستگاه تاکسی های نمایشگاه ضلع شرقی نزدیک مسجد الجواد(ع) بود. آقای خراط ها هم آمد و با هم تاکسی های نمایشگاه را سوار شدیم. همه مسیر به این فکر می کردم که نمایشگاه چه جور جایی است. ذوق زیادی داشتم. برای اولین بار بود که به نمایشگاه می رفتم. حس عجیبی بود؛ از ورودی نمایشگاه تا سالن هایی که محل برپایی غرفه های ناشران بود، چند دقیقه ای پیاده روی داشت. دیدن دانشجویانی که گله به گله دورهم جمع شده بودند و با ...
بنزین را روی بدن پدرم ریختم و فندک را روشن کردم که ناگهان آتشی شعله ور شد و...
این پرونده پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در اظهاراتش به بازپرس گفت: از زمانیکه کودک بودم پدرم مواد مخدر مصرف می کرد و سالها نیز به شیشه اعتیاد داشت و چهار سال من، مادرم و خواهرم را ترک و مجدداً ازدواج کرد، چندین بار پدرم را در بیمارستان روزبه بستری کردم و بارها وی را برای ترک اعتیاد به کمپ بردیم اما فایده ای نداشت. وی که 24 سال سن دارد و متأهل است، ادامه داد: من ...
قتل مردنگهبان با همدستی همسر خیانتکارش/قاتل:همسرمقتول با من رابطه داشت؛نقشه قتل را هم او طراحی کرد
انکار کند و خود را بی خبر از ماجرا نشان می داد، مرد 29 ساله به تشریح جزئیات جنایت خود پرداخت. او که خود صاحب دو فرزند است در بخشی از اعترافاتش گفت: از حدود 40 روز قبل از جنایت با همسر مقتول روابط پنهانی و شیطانی برقرار کردم. او نیز مانند من کارگر کارگاه قالی شویی بود ولی با همسر و دو فرزندش در اتاق سرایداری قالی شویی زندگی می کرد. در عین حال زن او با وسوسه های شیطانی مرا به سوی خودش کشید و با ...
داشتم از محل کارم به خانه مان در غرب تهران بر می گشتم که ... + عکس
اوایل پاییز سال 96 زن میانسالی به کلانتری رفت و از جنایت سیاه یک مرد کارتن خواب پرده برداشت. وی گفت: من 50 سال دارم، ولی در این مدت هیچ وقت ازدواج نکردم. سر کار می رفتم و مستقل زندگی می کردم. دیروز از محل کارم به خانه مان در غرب تهران بر می گشتم که در نزدیکی پارک یک مرد کارتن خواب و معتاد که حال طبیعی نداشت به من حمله کرد. مرد شیطان صفت بدون توجه به التماس هایم مرا در پارک مورد آزار ...
حدود یک ماه به خانه اجاره ای آریا می رفتم، در همین روزها بود که فهمیدم...
روزها بود که فهمیدم باردار شده ام! اما آریا زیر بار نمی رفت و من از افشای آن وحشت داشتم. در نهایت او از طریق یکی از دوستانش داروهایی تهیه و مرا مجبور به سقط جنین کرد. اگرچه دیگر از آن عشق و عاشقی ها خبری نبود اما من که در دره نابودی سقوط کرده بودم پا روی همه آرزوهایم گذاشتم تا شاید آریا را از دست ندهم ولی او در حالی مرا همانند یک دستمال کثیف دور انداخت که دیگر ... از لطف شما سپاسگزاریم! اتصال ناموفق! لطفا بعدا سعی کنید. این نشانی ایمیل قبلا ثبت شده! ...
گمنام ترین فاتحان خرمشهر
) بودند که هر دو در بیستم اردیبهشت ماه 1361 به شهادت رسیدند. کلکسیون گلوله شهید بابایی در گفت و گویی که با یکی از رسانه ها در زمان جنگ داشته چنین می گوید: من پاسدار احمد بابایی هستم. قبل از اینکه به غرب بروم در جبهه های جنوب آبادان و سوسنگرد بودم. در سوسنگرد به وسیله گلوله زخمی شدم (که در حال حاضر نیز تیر در پایم هست.) بعد از بهبودی سطحی به غرب اعزام شدم. عملیات تسخیر ارتفاعات ...
عصبانی بودم!
پدرم بروم، اما مادرم گفت که عموهایم خیلی عصبانی هستند و اگر مرا ببینند با من درگیر می شوند. در این چند روز کجا بودی ؟ بیشتر شب ها داخل پارک می خوابیدم، اما وقتی فهمیدم پدرم فوت کرده خودم را معرفی کردم. حرف آخر ؟ خیلی پشیمان هستم. من خودم پدرم را به خانه آوردم و چند باری هم او را ترک دادم. حتی برای کار پیش خودم بردم و دوست داشتم همیشه در کنار هم باشیم و اگر می خواستم او را بکشم در خانه از او نگهداری نمی کردم. ...
دام شیطانی دوست اینستاگرامی +عکس
... وی افزود: به خاطر فوت برادرم حال و روز خوبی نداشتم، به همین خاطر بهزاد بیشتر به دیدنم می آمد و تنهایم نمی گذاشت تا حال و روزم بهتر شود. مادرم هم از ماجرای دوستی ما خبر داشت. بعد از مدتی تصمیم گرفتم به این ارتباط پایان دهم. روزهای پایانی فروردین امسال، بهزاد با من تماس گرفت و خواست برای آخرین بار همدیگر را ملاقات کنیم تا درباره موضوع مهمی حرف بزند. شاکی ادامه داد: با اعتمادی که به ...
چفیه رهبری بهترین صله ام بود/ مداحی نباید تبدیل به شغل شود
معاش نمی کند و در بیمه مشغول به کار است. او برایمان خاطراتی از بزرگان و علما را بازگو کرد و تأکید داشت بهترین صله اش را از رهبر انقلاب دریافت کرده است. به عنوان اولین سؤال از دوران کودکی خود بفرمائید. و اینکه در چه خانواده ای متولد شده اید؟ پدرم معلم بودند و مادرم نیز مربی قرآن بودند و الحمدلله در خانواده مذهبی تربیت شدم. بنده اسفند ماه سال 1357 در یکی از محله های جنوب شهر ...
من بچه تلویزیون هستم
به گزارش ستاره ها؛ بازیگر سریال آنام که این شب ها به کارگردانی جواد افشار از شبکه سه سیما روی آنتن می رود، در گفت وگو با ایسنا با اعتقاد بر اینکه خود را فرزند تلویزیون می داند، درباره ی علت دوری از تلویزیون توضیح داد: من دوره ای برای کار سفرهای زیادی به خارج از کشور داشتم و متاسفانه شایعه ای مطرح شد که مهاجرت کردم. آن زمان فصای مجازی به اندازه اکنون فعال نبود و شرایط اینکه شایعات را به سرعت بتوانی رد کنی وجود نداشت؛ البته خیلی از بازیگران اکنون از ه ...
قتل بخاطر عشق قدیمی
همین دومین شب با همان کلیدی که از پروانه گرفته بودم، وارد خانه شان شدم. پروانه رفت طبقه سوم پیش بچه هایش و من با میله آهنی که در دست داشتم پیام را در خواب به قتل رساندم. جنازه را داخل روفرشی پیچیدم و داخل خودروی خودم قرار دادم و به طرف خارج از شهر حرکت کردم. در بزرگراه تهران قم جسد را داخل رودخانه ای رها کردم و خودروی مقتول را هم در منطقه واوان رها کردم و برگشتم. متهم عاشق پیشه در ادامه گفت: فردای ...
زندگی پیچیده ملانیا ترامپ در کاخ سفید
خاطر ورود به این حوزه موردانتقاد قرارگرفته ام. اما مطمئناً به کارم ادامه می دهم. این انتقادها مرا از انجام کاری که می دانم درست است بازنمی دارد. ما باید راه بهتری برای حرف زدن و مخالفت کردن با یکدیگر پیدا کنیم." "استفن بالکام" بنیان گذار و مدیرعامل موسسه “Family Online Safety” در این جلسه حضور داشت. او گفت: "سخنرانی قابل توجهی بود. خوشحال شدم که از ابتدا به تناقضی که ذهن همه را درگیر ...
غبارروبی از زندگی معتادان
. از زمانی که یادم می آید، زندگی بسیار سختی داشتم. همه چیز برایم از سیگار شروع شد تا جایی که دیگر آن هم جوابگو نبود و مجبور شدم دنبال چیزهای دیگری بروم. به مرور زمان که سنم بالا رفت با کراک آشنا شدم و تمام هست و نیستم را به پای آن گذاشتم. دقیقا پنج سال از بهترین دوران زندگی ام را! آن زمان بود که به دلیل شغل پدرم با خانواده ام به تهران آمده بودم. هر کاری که لازم بود برای تهیه مصرف مواد مخدر انجام می ...