سایر منابع:
سایر خبرها
از رفاقت 15ساله تا رقابت در خندوانه/ توپ بازی در خانه 120 متری!
بین 110 نفر خنداننده شو نیستم ولی داداشم، امیرحسین انتخاب شده. آن زمان من اصلا دلم نمی خواست خودم انتخاب می شدم و ابوطالب نبود. خیلی اتفاق بدی بود، چون اصلا قرار بود ابوطالب برود و من لحظه آخر اضافه شده بودم. واقعیت اینکه خوشحال نبودم. در همین روزها به من زنگ زدند که برای داوری حضوری حاضر باشم و بروم. ظهر بود و به ابوطالب زنگ زدم که شنبه جایی قرار نگذار که با هم برویم و کمک من باش. ساعت 6 عصر همان ...
خوراکی مفید و غذای سالم برای زنگ تفریح بچه ها + اقتصادی و ارزان
پیتزا خیلی گسترده س! می تونین لوبیا قرمز رو از دو روز قبل خیس کنین و مدام هر 3-4 ساعت یکبار آبش رو عوض کنین، بعد با ادیوه های گرم مثل زیره بجوشونین و بعضی وقتا می تونین یک خیار هم داخلش بندازین که نفخش رو بگیره و بعد خیار رو دور بندازین. بعد که کامل پخت، می تونین پاستای شکل دار رو بجوشونین تا نرم بشه، آبکش کنین و بعد لوبیای پخته شده رو بهش اضافه کنین، کمی روغن خوراکی – زیتون ...
آموزش خواندن و نوشتن به کودکان، زود باشه نمیشه؟
سیستم عامل اندروید را به خوبی می شناسند و تبلت و گوشی لمسی مامان و بابا جای اسباب بازی هایشان را گرفته، کودکان چندان نابغه ای نیستند. در این بازی بچه ها مانند همان غذای خامی هستند که ظرف یک دقیقه داخل مایکروویو گرم می شوند و در ظاهر هیچکس از مضرات و آسیب های احتمالی آن اطلاعی ندارد. هرچند مهارت خواندن و نوشتن در اوایل کودکی به رشد کودک کمک می کند اما انجام غیرکارشناسی و بدون در نظر گرفتن ...
پیش بینی های اقتصادی غلوآمیز؛ آب گل آلود سوداگران
، داخلی است. التهابات داخلی را هم می خواهیم به گردن آمریکا و رژیم صهیونیستی بگذاریم؟ بله آنها خیلی جنایت کار هستند و خیلی به ما ضربه زدند. اما خودمان چه؟ به عنوان رئیس دولت اعلام می کنم بخشی از التهابات داخلی است. صادرکننده داخلی و خصولتی، ارزی که باید در سامانه نیما قرار دهد را صبر می کند و 48 ساعت بعد این کار را انجام می دهد. حالا دلیلش را نمی خواهم بگویم چرا. این کار خیانت به کشور است. ...
انقلاب پیروز نمی شد برای جهاد به فلسطین می رفتم/ حضور در جبهه جای رفتن به اروپا
چند روز مانده به تولد فرزندمان توسط ساواک دستگیر شد. بسیار پیش آمده بود که کیلومترها پیاده راه می رفت تا به روستایی محروم برسد و به آنها خدمت کند. مردم روستا را جمع می کرد و با کمک خودشان راه روستا را درست می کرد و یا اگر کسی خانه اش نیاز به تعمیر و بازسازی داشت این کار را برایشان انجام می داد. آن زمان من در یکی از روستاها معلم بودم. حسین هم با من به آن روستا آمد و دیوار مدرسه را درست کرد ...
دونده طلایی ایران؛ از جاده های کوچکینه تا تاریخ سازی جاکارتا
...> با افتخار می گویم زمانی که قهرمان جوانان ایران بودم 2 روز دور میدان کارگری می کردم و سه روز تمرین دو. خیلی وقت ها پیش آمده که پول توجیبی هم نداشتم اما مطمئن بودم که به هدفم می رسم و تحمل می کردم. حتی کفش های خود را دست دومی ها می گرفتم. کنار جاده باید ساعت ها منتظر می ماندم تا یک پیکان قراضه سوارم می کرد. تازه به من می گفت این همه می دوی چرا ماشین نداری؟ *لازم نبود پیش از جاکارتا به پیک ...
آن هایی که می گویند پسرم برای مسائل مالی رفت، حاضرند یک دستشان را در ازای پول بدهند؟
: شب عید خانواده ات گناه دارند. همیشه نبودی الان هم نمی خواهی باشی. گفت: نه بچه هایم خودشان می دانند من کجا می روم. دیدم خانمش بی تابی می کند. گفتم دخترم محرمعلی که بار اولش نیست. گفت: مأموریت های قبلی جای دوری نبود، اما الان می خواهد به یک کشور دیگر برود. چند وقت بعدش پسرم زنگ زد و گفت: حاج خانم دعایم کن. گفتم باشه دعا می کنم ولی این هم بی رحمی است. همسرت خسته می شود. خلاصه در جبهه ماند و با ...
پاسخ به کنجکاوی های جنسی کودکان
را با جراحی می کارد درون شکم مامان . سوال بعدی که ممکن است از ذهن کودک خارج شود، این است که : تو و بابا چه وقت قصد دارید بچه درست کنید؟ ،برای این سوال برخلاف تصور ما، جوابی ساده کافی خواهد بود: مادرها و پدرها به یکدیگر عشق می ورزند و می خواهند بچه ای داشته باشند تا به او هم عشق بورزند . . برخی از پسر بچه ها آرزو می کنند که پدرها هم می توانستند بچه دارشوند. آنها می پرسند : چرا ...
نگرانی از ازدواج کودکان در همسایگی پایتخت
"من نمی خواهم جای دیگری بروم؛ تازه من از دوست بابا که اصلاً نمی خندد خوشم نمی آید؛ مادرم می گوید اگر ازدواج کنم زودتر بزرگ می شوم و پول تو جیبی ام هم بیشتر می شود و آن وقت می توانم هر چیزی را که دلم می خواهد بخرم؛ نه اینکه از پول بدم بیاید ولی از خانم معلم شنیده ام اگر مرتب به مدرسه بروم و درس بخوانم می توانم دکتر شوم و آن وقت پولدار می شویم و بابا دیگر مجبور نیست از دوستش پول بگیرد تا کرایه خانه ...
بیوگرافی کامل نیوشا ضیغمی
هنری می افتد. لادن طباطبایی چندوقت قبل در برنامه هفت حرف جالبی زد، گفت: من دختر یک خانواده هستم، مادر یک فرزند هستم و نقش های مختلفی دارم. برای کارم زحمت کشیده ام و شبانه روز تلاش کرده ام. من ناراحت می شوم هنرمندی مثل لادن به راحتی از بازیگری خداحافظی می کند و آب از آب تکان نمی خورد. چرا باید یک هنرمند این همه رنجیده خاطر باشد و ما ناراحت نباشیم. کسی می آید و به تمام خانم های ...
اینجا زن و مرد دراز به دراز افتاده اند، خمار و نشئه می شوند، دود می کنند و توهم می زنند
، عملی شدم. زن هر شب تا ساعت 10 در پارک می ماند: اینجا شب ها هم شبیه روز است، اما چون ساعت اداری تمام شده، همه چیز علنی تر می شود. همه یک گوشه می نشینند و می کشند... خوب شب ها راحت تر است. وقتی هوا تاریک می شود، دیگر از مامور و گرفتن هم خبری نیست. مرد دیگری روی چمن کنار بالشش لم داده و هرویین می کشد. آرام انگار همه چیز امن امن است. می گوید با دخترش در داخل پارک زندگی می کند و هر ...
گپ و گفت صمیمی با احمدرضا عابدزاده؛ آقای عقاب همیشگی
...، اصلا تمریناتی که او می دهد درست نیست. شما تا الف. را شروع نکنی به ب. نمی رسی. او نمی تواند مربی دروازه بان باشد. من در آمریکا کار می کنم، دو ساعت و نیم باید با گلر کار کنیم. یک ساعت و نیم هم شب لب ساحل و روی ماسه باید کار کند که آن هم جداست. به نظر می رسد این روحیه در بچه های نسل الان وجود ندارد. چیزی که باعث می شود 20 سال بعد از پایان فوتبال عابدزاده نظرسنجی بگذارند و او هنوز ...
مجید به بهانه ازدواج دختر جوان را به خلوتگاه دوستش برد !
یکدیگر ازدواج می کنیم. آن روز چند ساعت را در خانه یکی از دوستان مجید به سر بردیم و از آرزوهای دور و درازمان سخن گفتیم. من هم برای آن که بیشتر توجه مجید را به خودم جلب کنم اعتیاد پدرم را بهانه ای قراردادم که موجب آبروریزی خانواده شده و دوست دارم زودتر از این وضعیت رهایی یابم. دیگر در تصورات و هیجانات دوران نوجوانی مجید را شوهر آینده خودم می دانستم و در خیالات به سر می بردم. هر بار که با یکدیگر خلوت ...
زن میانسال: سندی ندارم ثابت کنم دوباره با شوهرم ازدواج کرده ام ولی همه می دانند
بچه ها یک شب همه را دورهم جمع کرد و برای زن و شوهر صیغه عقد دائمی خواند. بعد از آن عذرا که کم کم متوجه تغییر رفتار همسرش شد، دست از پیگیری مطالبه مهریه اش نیز برداشت. بچه ها تازه داشتند از زندگی کنار پدر و مادرشان لذت می بردند که یک شب اسد ناگهان سکته قلبی کرد و قبل از رسیدن به بیمارستان جان باخت. بعد از برگزاری مراسم عزاداری بچه ها متوجه شدند که بخشی از ارثیه پدرشان به پدربزرگ و ...
پس از 5 سال تایید شد: قرار بود "قلعه نوعی" سرمربی "پرسپولیس" شود
.... اصلا نه برای او خوب است که این شایعات مطرح شود نه برای ما. باز هم می گویم این یک شایعه خنده دار است که خود آقای قلعه نویی هم تکذیبش می کند! قلعه نویی هم آن زمان واکنشی نشان داد که رویانیان پیش بینی کرده بود: اصلا چنین چیزی وجود نداشته است. با رویانیان رفیق هستم. پس از دیدار با الشباب او خوشحال بود و به من زنگ زد تا پیروزی استقلال را تبریک بگوید. نمی دانم این صحبت ها از کجا درآمده ...
گفت وگو با خاطره اسدی درباره زندگی شخصی اش: به خیلی از رویاهایم رسیده ام
چیزی به خاطر دارید؟ بله همیشه از دندان پزشکی می ترسیدم برای همین وقتی دندانم درد می گرفت به کسی حرفی نمی زدم تا بالاخره صورتم ورم می کرد و مجبور می شدم به دکتر مراجعه کنم. چقدر درس خوان بودید؟ درسم متوسط بود. بهترین زنگ مدرسه؟ زنگ انشا. چه چیزی در کودکی تان بوده که دوست دارید تکرار بشود؟ بازی با دوستانم. ...
دونده طلایی ایران؛ از جاده های کوچکینه تا تاریخ سازی جاکارتا
. با افتخار می گویم زمانی که قهرمان جوانان ایران بودم 2 روز دور میدان کارگری می کردم و سه روز تمرین دو. خیلی وقت ها پیش آمده که پول توجیبی هم نداشتم اما مطمئن بودم که به هدفم می رسم و تحمل می کردم. حتی کفش های خود را دست دومی ها می گرفتم. کنار جاده باید ساعت ها منتظر می ماندم تا یک پیکان قراضه سوارم می کرد. تازه به من می گفت این همه می دوی چرا ماشین نداری؟ *لازم نبود پیش از ...
پسرم از نوجوانی تا میانسالی رزمنده بود
و از فرودگاه امام زنگ می زنم. می خواهم دوباره به سوریه بروم. بعد گفت: حاج خانم! جان شما و جان زن و بچه ام. این حرف را که زد، ناراحت شدم. گفتم: من خودم مریضم ناراحتی قلب دارم. گفت: تو رو خدا پشتم را خالی نکن. خواهش می کنم جوابم نکن. گفتم: اگر می خواهی اجازه رفتن بگیری لااقل نگو مواظب زن و بچه ام باش. حتی گفتم نوه ات گناه دارد. دامادت رفته تو هم که می روی. معین رضا (نوه شهید) چه می شود. گفت: خدای ...
شورای نگهبانی ها قرنطینه شوند
مجلس به نمایندگان گفتم اتفاقاً نظر من این است که مجلس جلسات علنی را تعطیل کند، در کمیسیون های کارشناسی کار کند و بعد در هر فصل، یک ماه جلسه علنی برگزار کند. این قوانینی که تصویب می شود را چه کسی اجرا می کند؟ آیا ظرفیت اجرا وجود دارد؟ کسی خبر ندارد. در تفسیر اصول قانون اساسی دو مؤلفه زمان و مکان چقدر نقش دارند و آیا شورای نگهبان اساساً موظف به رعایت مصالح زمان و مکان در فرآیند تطبیق ...
ملایی: ذره ای در کسب مدال المپیک تردید داشتم، خداحافظی می کردم/ سیستم و مدیریت گذشته موفقیت جودو را نمی ...
تغییر رنگ مدال تو تاثیرگذاران بودند؟ بعد از برتری در دیدار نیمه نهایی تا زمان شروع دیدار فینال خیلی فکر کردم. برای من تمامی مسابقات در هر رویدادی حکم فینال را دارد اما با توجه به برنامه ریزی و زحماتی که برای بازی های آسیایی کشیده بودم با صعود به دیدار نهایی، فینال واقعی خود را پیش رو داشتم. تمام برنامه ریزی من کسب مدال طلا در اندونزی بود و مطمئن بودم توانایی شکست حریف قزاقستانی خود را دارم ...
دونده طلایی ایران؛ از جاده های کوچکینه تا تاریخ سازی جاکارتا
. با افتخار می گویم زمانی که قهرمان جوانان ایران بودم 2 روز دور میدان کارگری می کردم و سه روز تمرین دو. خیلی وقت ها پیش آمده که پول توجیبی هم نداشتم اما مطمئن بودم که به هدفم می رسم و تحمل می کردم. حتی کفش های خود را دست دومی ها می گرفتم. کنار جاده باید ساعت ها منتظر می ماندم تا یک پیکان قراضه سوارم می کرد. تازه به من می گفت این همه می دوی چرا ماشین نداری؟ *لازم نبود پیش از ...
50 ویژگی یک خانواده موفق و نمونه را بشناسید
ماه یک فیلم کمدی و باحال تماشا می کنند. کتابخانه منزل شان از بوفه، شلوغ تر و پر مراجعه تر است. پدر خانواده هفته ای یک بار، ساعاتی از روز را با بچه هایش بدون مامانِ بچه ها، به پارک می رود. تحت هر شرایطی و به رغم فشار کاری، حتما یک وعده غذایی در روز را در کنار یکدیگر می خورند. پدر و مادر قبل از خواب برای فرزندشان داستان می گویند. برای خرید وسایل و ...
شورای نگهبانی ها قرنطینه شوند
فضا کمی باز شده بود و ورزش و کوه و اینها بود اما من یا مشغول درس بودم یا فعالیت های سیاسی و به همین خاطر به کارهای دیگر نمی رسیدم. و کی ازدواج کردید؟ ترم اول دانشگاه که تمام شد، با انقلاب فرهنگی مواجه شدیم و دانشگاه تعطیل شد. مرحوم شهید بهشتی بچه های حقوق را جمع کردند تا تحولی در دادگستری ایجاد شود. من هم همراه این جمع بودم و بعد از اینکه مدتی آموزش دیدیم، در دادسرها مشغول به ...
عکس هایی که ثابت می کند عشق هیچ مرز زمانی ندارد
روزگار سگ رو با خودش برد هیچ چیز جای عشق خواهر و برادر رو نمی گیره پیژامه های مامان دوز بابا ها شاید زیاد حرف نزنن، اما حرف های زیادی تو بوسه های ساده شون هست باید چند شمع اضافه میکردن زمان هیچ تاثیری روی روحشون نذاشته خواهر داشتن یعنی داشتن یک دوست ابدی وقتی دوتا برادر دارین یعنی دو تا کوه دارین که بهش تکیه کنین ...
فیلم های تلویزیون در تعطیلات/ همراهی هفت دلاور با خانم دات فایر
حکومت نظامی برقرار است. سرباز بهمن سپهری در زمان خدمت سروان ملکی از عاملان اصلی کشتار 13 آبان را ترور می کند و خودش توسط گروهی انقلابی مخفی می شود.... ************************************* فیلم تلویزیونی مسابقه به کارگردانی سید جلال دهقانی اشکذری، جمعه 16 شهریورماه ساعت 8 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد. داستان در یک مدرسه اتفاق می افتد. قرار است در مدرسه میان کلاس ها ...
ماجرای زندگی غزل دختر بچه ای که زجر های زیادی در زیر زمین شهر کشیده است
اول همه درس ها را خیلی خوب گرفته است. او دلش می خواهد معلم شود: جایی که ما زندگی می کنیم، بچه های زیادی هستن که مدرسه نمیرن. مهر که بشه میرم مدرسه و هرچی که یاد بگیرم به دوستام یاد میدم. جایی که غزل از آن حرف می زند خیلی دور نیست. چند قدم آن طرف تر درست در مسیر غرب به شرق بزرگراه آیت الله سعیدی و محدوده منطقه 19 قرار دارد. او هر روز از ساعت 9 کارش را با سوار شدن به مترو خط 3 شروع و در نهایت هم ...
گوی اراده در دستان هنرمند گیلدا/ بزرگترین مشکل من نگاه اطرافیان است
این مشکل حتی برای افراد عادی نیز وجود دارد و جوان های زیادی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند. بزرگترین آرزوی گیلدا گیلدا از بزرگترین آرزویش می گوید که هیچ وقت بچه ای با ضعف و معلولیت متولد نشود. برای این که تا بخواهد خودش را ثابت کند خیلی عذاب می کشد و خانواده اش هم ناراحتی زیادی را متحمل می شوند. او می گوید: دیدن بچه های کار و گداها دلم را به درد می آورد امیدوارم روزی برسد که هیچ کودکی مجبور به کار یا گدایی نشود. انتهای پیام/ خدیجه ستارزاده- تیتریک ...
حکایتی تلخ از دردهایی که بر جان سید نشسته بود
وقتی بانو علتش را سوال کرد گفت ساجده را بیاور و او را بر روی سینه ام بگذار. بانو همین کار را کرد و از ساجده خواست تا محکم بابا را بغل کند بعد باز هم اشک از گوشه چشمانش به پایین می غلتید. آرام از بانو خواست تا ساجده را به حیاط ببرد تا او اشک بابا را نبیند وقتی به اتاق برگشت به او گفت وقتی فلانی با بچه اش بازی می کرد دلم می خواست ساجده را بغل کنم. معصومه بانو تخت سید را طوری گذاشته بود تا ...
مازندران ایام محرم میزبان 15 شهید گمنام می شود
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، سردار عبدالله ملکی پیش از ظهر امروز در جلسه ستاد بزرگداشت هفته دفاع مقدس استان در استانداری مازندران برگزار شد، اظهار کرد: مردم شهیدپرور مازندران در ایام دهه اول ماه محرم از 15 شهید گمنام استقبال می کنند که باید اقدامات لازم برای باشکوه تر برگزار کردن مراسم تشییع در شهرستان ساری انجام شود. وی افزود: زمان تشییع شهدای گمنام هفتم محرم ساعت 9 صبح از ...