سایر منابع:
سایر خبرها
انگار سال ها بر ما گذشته است
آمد و بقیه بچه ها جمع می شدند، از ذوق و شوقی که داشتم مریضی هایم یادم می رفت. وقتی از اهواز حرکت می کرد به خواهرهایش می گفت: به پدر و مادر نگو که من در حال آمدن هستم تا نگران جاده و من نشوند تا خودم به خانه برسم. برایش پیراهن و کت و شلوار دامادی گرفته بودیم تا بعد از ماه محرم و صفر دامادش کنیم. راه پسرم روشن بود، می خواستم شأن لباس پاسداری اش را حفظ کنم. می خواستم بگویم راه پسرم را ادامه ...
شک نکنید کار کاشیما را در ژاپن تمام می کنیم
نمی برد. به هر حال توانستیم بازی را به خوبی اداره کنیم و چند موقعیت خوب هم داشتیم ولی کاش سه امتیاز را می گرفتیم اما یک امتیاز در خانه حریف هم خوب بود. امیدواریم بازی های لیگ قهرمانان هم تمام شود تا بتوانیم تمرکز کنیم و دوباره به شرایط لیگ برگردیم و صد درصد صدر جدول را می گیریم. اصلا ناراحت نیستیم چون بازی های فشرده است و چند امتیازی که از دست دادیم را جبران می کنیم. باید خوب ریکاوری کنیم بعد از ...
افشاگری قلعه نویی: مسلمان پیامک داد می خواهد با هزار تومان استقلالی شود
کنم ساعت هفت یا هشت شب بود. گفتم خانه هستم. گفت می توانی بیایی فلان جا و ما رفتیم و راجع به تیم ملی صحبت کردیم. خدا شاهد است که عین واقعیت را می گویم و می توانید از خود کیومرث هاشمی هم بپرسید. من آن زمان گفتم این مسوولیت را قبول نمی کنم چون دلایل خودم را داشتم. بعد از سه سال با استقلال قهرمان شده بودم و می خواستم با استقلال بروم آسیا و البته شرایط فوتبال ما بعد از جام جهانی هم مناسب نبود. کیومرث ...
بهاء الدین خرمشاهی
دوستم دیگر توان ادامه دادن نداشت. هم پایش درد می کرد و هم ناراحتی قلبی داشت. چاره ای نبود، واقعاً نمی توانست قدم از قدم بردارد. خواستم کولش کنم اما اجازه نمی داد. نگاهم به خانه ای افتاد که کمی آن طرف تر از ما، چراغ هایش روشن بود و روی بام آن هم پرچم های عزا تکان می خوردند. پیش خودم گفتم بیشتر این مردم، زائران را به خانه های خودشان می برند، و این ها هم حتماً ما را راه می دهند. ...
زبان فارسی به گوش یک خارجی چگونه است؟
.... لارا نواکو که انگلیسی و صربی صحبت میکند: زیبا به نظر می آید. همکلاسی ای دارم که نیمه ایرانی است و معمولاً با مادرش فارسی صحبت می کند و من همیشه اون شیطونی هستم که خودم را می کشم تا به صحبتهایشان گوش بدهم چرا که به نظر آهنگین و احساسی می آید 2. اسامه احمد (پاستان): موسیقی به گوش من است...مانند نوری است که از جواهر تخت طاووس می تابد.. پدربزرگ مادری من به فارسی صحبت ...
ترامپ: پس از پاره شدن برجام، پول ایران سقوط کرد
وال استریت ژورنال: ما می خواهیم از خبر اصلی روز شروع کنیم. اردوغان در کشور خود، ترکیه، گفت که مرگ قاشقجی قتل عمدی بود. آیا شما فکر می کنید رهبری عربستان مسئول این اتفاق است؟ وضعیت بسیار، بسیار ناراحت کننده است. واضح است که از همان ابتدا به این قضیه به صورت نادرست برخورد شد. تحت هیچ شرایطی همچو چیزی نباید اتفاق بیفتد. هرچند که قصد اصلی ممکن است — همانطور که می دانید، نظرات مختلف در مورد ...
چرا عباس بهروان افسرده و غمگین شد؟
که 17 سال اخیر را در سکوت و خاموشی گذراند. عباس بهروان چهره شناخته شده ای برای دهه شصتی ها و نسل های قبل تر است. اگر بخواهید خودتان را به نسل جدید معرفی کنید چه می گویید؟ من اگر بخواهم خودم را به نسل جدید معرفی کنم می گویم، عباس بهروان هستم، ایرانی و البته اصفهانی. درست است که خیلی ها مرا به عنوان مجری و مفسر ورزش می شناسند، اما من از هنر شروع کردم، عاشق هنر بودم، هستم و خواهم بود ...
روزی که امیرفضلی و اسدی خواستند مهران مدیری را از کارگردانی کنار بگذارند / سریال رضا عطاران که بایگانی ...
کسی اعلام نکرد چرا ممنوع الفعالیت شدیم اما در آن سال ها این ذهنیت بین مدیران صدا و سیما شکل گرفته بود که چهره ها نباید بیش از حد بزرگ شوند. یادم هست در همان سال هایی که ساعت خوش ساخته می شد گاهی برای اجرای برنامه به شهرستان ها می رفتیم و بلافاصله بعد از بازگشت به تهران به حراست صدا و سیما احضار می شدیم. در آن روزها استقبال مردم عجیب بود و گاهی اوقات با خودروی نیروی انتظامی ما را از لوکیشن خارج می کردند. در آن برهه که جنگ تازه تمام شده بود، مردم مثل حالا خیلی به شادی و خنده نیاز داشتند. ...
رفیعی: فولادی ها بدون اطلاعم قراردادم را فسخ کردند
مسئولان باشگاه فولاد گفتم و حتی قسم خوردم که شش بازی برایشان انجام دادم که حتی یک ریال هم به من پول ندادند و به آنها گفتم اگر مصدومیت من طوری شد که مجبور شدم بیشتر از تمرینات دور باشم، خودم می آیم و قراردادم را فسخ می کنم و در حالی که یک ریال به من نداده اید از این تیم جدا می شوم. من کلا شش روز در قطر بودم و روز بعد از بازی با سپاهان در تمرین بودم و به مربی خودمان هم گفتم اگر برای بازی با ماشین سازی مرا ...
ماجرای کلاهبرداری از ورزشکاران به نام نهاد ریاست جمهوری چیست؟
تومان خودم را نمی خواهم فقط این اتفاق برای دیگران نیافتاد. هومن صارمیان دبیر هیات قایقرانی لرستان نیز در این خصوص که چطور این فرد تلفن پاروزنان را از شما گرفته است؟، گفت: این فرد با تلفن همراه من و آن هم در روز پنجشنبه تماس گرفت. مشکوک هم بود چون تا الان سابقه نداشته کسی از ریاست جمهوری با ما تماس بگیرد و این مسئله را عنوان کند. من با خانم رحمتی تماس گرفتم تا از وی بپرسم که شماره اش را بدهم یا ...
واکنش پانته آ بهرام به ادعاهای کارگردان دلدادگان
ناملایمات و بی کاری ها ساخته است، گفت: حتی زمانی که در صدا و سیما ممنوع التصویر بودم هیچ کسی نفهمید. برای اینکه شان هنر را حفظ کنم و اساسا چون در حاشیه نیستم و به دور از جنجال به کارم می پردازم؛ جایی منعکسش نکردم؛ اما این بار احساس می کنم بعد از این همه سال باید برخی مسائل را بازگو کنم. این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه داد: قرارداد سریال دلدادگان با من خردادماه سال گذشته بسته شد و به من ...
داستان زندگی مردی که اعتیاد را شکست داد
.... چند سال گذشت پای سفره رفیق بازی چشم بسته و ندانسته معتاد شدم. مواد مخدر خیلی زود قیافه ام را تابلو و توان بدنی ام را ضایع کرد. همسرم با نگرانی دست به کار شد تا مرا ترک بدهد. در یک مرکز بستری شدم. فایده ای نداشت پدر همسرم وارد عمل شد و طلاق دخترش را گرفت. من وارد دنیای غریبی شده بودم، زندگی ای که هدفی جز نابودی نداشت. اما یک روز تلنگری سخت، مثل پتک به سرم خورد و مرا را از ...
مبلغ هلندی: آرزویم ساخت مدرسه ای برای شیعیان هلند است/ راهپیمایی اربعین معجزه است
که در نهایت دستیار پزشک می شدیم اما نه پرستار. همسرم نیز در افغانستان درس می خواند. به مدت 3 سال درس خواندم و با حجاب من مشکلی نداشتند و الحمدلله خیلی کارم راحت شد. وقتی دختر دیگرم به دنیا آمد، تصمیم گرفتم کار نکنم. در آنجا به خاطر اینکه زنان با مردان با هم کار می کردند، برای خودم صحیح ندانستم کار را ادامه دهم. ما قصد داشتیم برای نیازمندان یک بیمارستان بسازیم اما نشد. رأفت و رحمت خدا مرا ...
محمدی : شجاعت در مبارزه را از پدرم به ارث بردم
زیر نظر پدرم محمدهادی محمدی و عمویم محمدرضا محمدی که جزو قهرمانان جهان و آسیا بود شروع کردم. 14 ساله بودم که توانستم با عضویت در تیم ملی، مسابقات قهرمانی آسیا را تجربه کنم و از آن سال به بعد بود که به لطف خدا توانستم پیراهن تیم ملی رده های نوجوانان و جوانان را تا به امروز برتن کنم. * تاکنون چه مدال هایی به دست آورده اید؟ مدال طلای نوجوانان آسیا، نقره جوانان آسیا، طلای کاپ آزاد جهانی ...
همسرم تا آخرین لحظات عمرش به فکر نجات همرزمانش بود
عمرش به فکر درمان مجروحان بود. داستان زندگی شما و شهید از کجا آغاز می شود؟ هر دو بچه طالقان بودیم و نسبت خانوادگی داشتیم، اما خانواده همسرم در تهران زندگی می کردند. من متولد 1327 بودم و همسرم حفظ الله متولد 1324. همسرم از اول زندگی مان شغل اداری نداشت و از راه خیاطی امرار معاش می کرد. بعد ها با ادامه دادن تحصیلش به عنوان امدادگر در بیمارستان مشغول به کار شد. سال 1345 به خواستگاری ...
لوطی گری در دهه 90
درس خوشم نمیومد به خدا. فرار کردم و دو سال خونه نیومدم. رفتم چوپون شدم و هیچ کس ازم خبر نداشت و همه فکر کردن مُردم. خیلی هم سخت گذشت. توی بیابون بودم و هیچی نبود. هیچ وقت یادم نمی ره که یه بار از تشنگی آب توی چاله خوردم. توش همه چی بود. دو سال بعد یکی از رفیقام مرد و پیاده اومدم خونه. آبجی هام و مامان و بابام شوکه شدن. همین کارها، شیوه عجیب زندگی، لباس ها و حرف زدن او باعث شده به قول ...
اعتراف وحشتناک زن جوان به رابطه نامشروع با رئیس شرکت/ زن: شوهر بی غیرتم میدانست
هم مشاجره می کردیم می گفت: من به تو به چشم یک زن هرزه نگاه می کنم و از ازدواج با تو پشیمانم! خلاصه آرام آرام آلوده گناه های وحشتناکی شدم و همسرم مرا مجبور به برقراری روابط نامتعارف می کرد تا پول بیشتری برای خوشگذرانی هایش داشته باشد. چند ماه بعد روزی به خودم آمدم که دیگر در مرداب گناه و فساد فرو رفته بودم. آن روز تصمیم گرفتم دیگر به شهروز باج ندهم و خودم را از این لجنزار و زندگی خفت ...
گذری بر زندگی سیدالاسرای ایران/6هزار و 410روز دلتنگی و شیدایی
...، من در اسارت، زندگی را دوباره شناختم، خدا را دوباره شناختم، خودم را دوباره شناختم. اسارت در روز 27 شهریور سال 1359 هم در سن بیست و هشت سالگی ام رخ داد و به عنوان اولین خلبان ایرانی گرفتار زندان رژیم بعث عراق شدم .در مدت اسارتم در زندان های مخابرات ابوغریب و الرشید زندانی بودم و در نهایت ده سال پایانی را که بعد از زمان پذیرش قطعنامه بود مجددا به زندان مخابرات بازگشتم تا مدت طولانی ...
1.9 میلیون زائر ایرانی اربعین پیامی دارند / ندای حب الحسین یَجمَعُنا به گوش می رسد / زواری که همسفر ...
اصفهان هستند که با خودم وعده کردم در صورت رسیدن به آرزویم که همان حضور در این مسیر دلدادگی بود عکس این بزرگواران را به همراه همسرم حمل کنیم تا پیام آور و یادآور رشادت ها و دین این شهدا به گردنمان باشیم. ریحانه ادامه می دهد: قطعاً اگر شهدای مدافع حرم نبودند اکنون نه تنها این آرامش وجود نداشت بلکه باید شاهد جنگ در مرزهای کشور باشیم. در واقع این شهدا جان خود را فدا کردند تا خون های بیشتری ...
قصه زنانی که در کارواش کار می کنند
اولین روزی که کارم را در کارواش آغاز کردم آن هم در یک محیط کاملاً مردانه واقعاً برایم سخت بود و هفته های اول واقعاً خجالت می کشیدم. البته با خودم می گفتم کار است دیگر، کار که عار نیست . شهره! کارش را از نه صبح شروع می کند و تا هر زمانی که مشتری ها به کارواش بیایند او هم باید کار کند؛ فشار این کار خیلی بالاست و تنها انگیزه ای که برای این کار دارم درآمد آن است، شب ها وقتی می خواهم به خانه ...
از بازی در نمایش بولدوزر تا بازگشت به تلویزیون/ امینی: خیلی ها می گفتند چرا در دلدادگان نقش منفی بازی ...
سال مجدد با آقای ایمان اشراقی همبازی شدید، چه حسی داشتید؟ طبیعتاً همکاری و ارتباط با دوستانی که پیش از این عقبه ای دارند، خیلی زیباست. چند وقت پیش هم با شهرام حقیقت دوست همسفر شدم و طی دوهفته ای که با هم بودیم یاد روز ها و خاطره ها می کردیم. همراه هم بودن ما در انظار عمومی برای مردم و اطرافیان خاطره گذشته را زنده می کند و برایشان جذاب است. رشته شما کارگردانی نمایش بوده، تا به ...
گفتگو با نخستین راننده زن تاکسی شهر رشت | انگیزه ام روز به روز بیشتر می شود
غمگسار نخستین راننده زن تاکسی شهر رشت پرداختیم و او در پاسخ به این سوال که “چطور وارد این شغل شدید؟” پاسخ داد: حدود 7 سال بود که برای گرفتن کارت شهری اقدام کردم و بالاخره از 5 ماه گذشته موفق به دریافت مجوز شدم. وی با اشاره به اینکه متاهل است و دارای یک فزرند پسر و یک فرزند دختر است گفت: فرزندانم اوایل به خاطر سختی های کار که در محیط مردانه بود، ناراحت بودند اما چون کمک خرج خانه بودم و ...
اصلا احساس پیری نمی کنم/ جوانان به من نگاه می کنند و انگیزه می گیرند
شرکت کند و من خوشحالم که جوانان به من نگاه می کنند و انگیزه می گیرند. * پیام شما به کسانی که در این سن و سال هستند و خانه نشین شده اند، چیست؟ بخشی از انگیزه من از ورزش کردن برای سلامتی خودم است. بخش دیگری از انگیزه ام به خاطر این است که همه پیرمردها و پیرزن ها مرا ببینند و یاد بگیرند که می شود در این سن و سال هم ورزش کرد. حتی جوان ها هم باید از من یاد بگیرند که ورزش را هیچ وقت ...
فرهنگی به وسعت نقشه های فرش
د بیا در هنرستان تدریس کن و استخدام شدم و سیکل اول هنرستان را به من و سیکل دوم را به آقای جزی زاده دادند. در همین حین که در هنرستان استخدام شدم مدتی سرپرست کارگاه قالیبافی و مدیر دروس هم شدم و ازطرفی هم طرح های قالیبافی را هم به خصوص بعد از بازنشستگی آقای بهادری انجام می دادم تا اینکه از سال 67 در دانشگاه هنر اصفهان هم تدریس کردم که تا الان هم ادامه دارد اما سال 1383 از هنرستان هنرهای زیبا ب ...
ماهایا پطروسیان: از اعتماد به تلویزیون لطمه خوردم؛ خیلی
، علاقه شخصی شما بوده؟ البته اولین فیلم کمدی من دیگه چه خبر؟ بود که من با آن فیلم بین مردم شناخته شدم. پرده آخر در سال 69، بین سینماگران و دوستداران سینما مطرح شد و جوایز معتبری هم برد. سال 70 با خانم تهمینه میلانی ، فیلم دیگه چه خبر؟ را کار کردم که این فیلم، اولین رل کمدی برای یک بازیگر زن در سینمای ایران محسوب می شد. یعنی چه در سینمای قبل از انقلاب و چه پس از آن، عموما رل ...
ثروت زندگی ام را نابود کرد
می کرد چون چندر غاز پول دستش آمده نیاز به منت کشی از کسی ندارد تصمیم گرفت روی پای خودش بایستد. او وارد بازار کار شد و تمام سرمایه اش را در کاری هزینه کرد که ما را به روز سیاه نشاند. همان موقع هم برادرانم می گفتند در کاری که سر رشته نداری سرمایه گذاری نکن. اما او دل خوش به دوستانی بود که وعده سر خرمن داده بودند. متاسفانه شوهرم دار و ندارش را از دست داد و بعد هم خانه نشین شد. ...
ناگفته های همسر علی اشرف درویشیان
و قرار بود در تألیف آن همراهی ام کند. تنها بیست روز به بازنشستگی ام مانده بود که گرفتار آن بیماری شد و در پرستاری از همسرم به نوعی می توان گفت که دوره دوم کارم آغاز شد. استاد درویشیان کار در مشاغل مختلفی را تجربه کرده بود، این تنها به سال های قبل از ازدواج تان ختم می شد یا بعد از آن هم ادامه داشت؟ وقتی کار تدریس را آغاز کرد دیگر به سراغ هیچ شغلی نرفت، بعد از انفصال از معلمی ترجیح داد ...
اگر مفقود شدم بگذارید بی نام و نشان باقی بمانم
پاک به دهانم مرا پرورش داد و سلام بر برادران و خواهرانم، سلام گرم و آتشین که گویا بوی فتح کربلا می دهد می کنم و می خواهم که راه خونین مرا زین العابدین وار و زینب وار ادامه دهید و اسلحه مرا بر زمین نگذارید تا سرد شود زیرا اسلام به فداکاری شما احتیاج دارد. سفارش من به شما این است که همیشه به فرمان امام خمینی (ره) باشید که اطاعت از خداست و نافرمانی از فرمان امام نافرمانی از فرمان خداوند است ...
مسافران تنها در جاده مسدود خشونت و تجاوز
کارگردان این فیلم باید اعدام شود. من یک سال و نیم پای فیلم ایستادم. زیر بار قیمت هایی که پیشنهاد می شد تا فیلم را بخرند و نابودش کنند نرفتم و برای آن جنگیدم. یک سال و نیم هر روز به وزارت ارشاد رفتم و در هر جا که لازم بود حاضر شدم و از فیلم دفاع کردم. اگر چه سانسور هم شد اما تأثیر داشت. همین که بچه های کوچک را از زندان خارج کردند یک اتفاق خوب برای آن زمان بود. سینمای اجتماعی چه با نگاه شاعرانه یا ...