سایر خبرها
مادرم بفهمه دق می کنه!/ ماجرای خواندنی کارتن خوابی که می توانست امام جماعت باشد
...، آجرچینی و تیغه کشی بلدم. اگه الان کار بدن بهم، عالی تحویل میدم و حاضرم دو سه برابر یه کارگر افغانی کار کنم. اما وقتی صبح کسی کارگر نمیخواد، ناامید نمیشم و ضایعات جمع می کنم می فروشم. حتی سراغ تراکت های تبلیغاتی هم رفتم که کاری پیدا کنم اما وقتی سر و وضعمو می بینن، بی اعتنایی می کنن. ضامن یا وثیقه هم می خوان. تمام زندگی من همین یکی دو دست لباس و کارتنه. چند ساله اومدم تهران. تمام شهرها مثل قم ...
در سیستان و بلوچستان چه می گذرد؟
مانده اند. می گویند خیلی ها رفته اند، شاهدش همان خانه های گل گرفته شده. بعضی خانه ها هم دیگر کاملاً متروکه شده و دیوارها و سقف شان فروریخته مثل روستای آسیاحاجی که از دیگر روستاهای حاشیه هامون است. اینجا فقط 3 خانوار مانده اند، 3 خانوار از طایفه دهمرده؛ عبدالرحمان شصت و چندساله با دو پسر و نوه هایش. فاطمه یکی از دخترهایش با چادر قرمز زابلی از خانه بیرون می آید و یکی دو بچه دنبالش راه می افتند ...
با بچه ها چی ببینیم و چی نبینیم؟
ببینند؟ بدون حضور والدین اشکالی ندارد برنده باش، برنامه ای مخصوص بزرگ سالان است. دیدنش برای بچه های 6-5 ساله، نه لزومی دارد و نه اصلا جذابیتی اما تفکر اشتباهی در جامعه ما رایج شده است که فکر می کنیم باید از بچه ها، دانشمندان همه چیزدان بسازیم و از کودکی شروع می کنیم به یاد دادن و یاد دادن. در چنین جوی، بعضی پدرومادرها، فرزندشان را به دیدن برنامه هایی مثل برنده باش، تشویق می کنند. لازم است از ...
چه کسی درباره ارز 4200 تومانی راست می گوید؟/ خودروسازان پیش چشم دولت مردم را زیر گرفتند/ تکذیب کاهش قیمت ...
می دانند! سپس 18 میلیارد دلار را به واردکنندگان و افراد خاص می دهند و آن ها هم دلارها را به همه مصارف می رسانند، بجز به مصرفی که برای آن، دلار گرفته اند، یعنی واردات کالا و توزیع با همان نرخ 4200 تومانی. حالا این بچه سر راهی یعنی رانت 18 میلیارد دلاری را در دولت هیچ کسی به فرزندی نمی پذیرد و آشنا هم سعی می کند بگوید که روحانی اکل میته کرده است که دلار 4200 تومانی را پذیرفته، چون همه ...
حقوق اعتقادی کودک در لایحه حمایت از حقوق کودکان نادیده گرفته شده است/ نامعلوم بودن شاخص تایید صلاحیت ...
. مثلا اینکه بهزیستی از کجا می تواند تامین معاش این همه کودکی را که از دامن خانواده جدا کرده فراهم کند؟ هزینه مکان، آموزش و تربیت این کودکان قرار است از کجا تامین شود؟ هم اکنون بهزیستی درگیر پاسخ دهی به بیش از 30 مورد است. اول باید ببینیم بهزیستی تا چه حد در انجام آن وظایف موفق بوده سپس بار بیشتری را بر گردن آن بگذاریم. چه تضمینی وجود دارد که اگر بچه ها به بهزیستی سپرده شوند پس ...
از فعالیت های قرآنی پیش از انقلاب تا تلاوت به سبک عبدالباسط/ به سمت رفتار قرآنی باز گردیم
که در حال حاضر در قید حیات نیستند، تحت تأثیر تربیت چنین مرد بزرگی قرار داشتند و به پیروی از تربیت ایشان، مادرم نیز فرزندان را در مسیر درست و الهی تربیت کرد. خانواده ما با مسائل دینی عجین بودند، حتی قبل از انقلاب به توصیه پدربزرگم بحث فعالیت های قرآنی در منزل ما مطرح بود و پدربزرگم استفاده از رادیو به دلیل پخش آهنگ ها و موسیقی های قبل از انقلاب را به خاطر وجود بچه ها و اثرپذیری آنان توصیه نمی ...
اعترافات تکاندهنده دختران معتاد
می گوید: من به دلیل همان مصرف مواد مخدر و مشروب از خانواده پدری جدا شدم و پدر بزرگم گفت "از خانه ام برو بیرون و با مادرت زندگی کن!" مصرف شیشه در سرویس بهداشتی مدرسه آخرین بار که من کلاس دوم راهنمایی در مدرسه شیشه مصرف کردم که مدیرمان متوجه شد و من را اخراج کرد. آن روز در سرویس بهداشتی شیشه مصرف می کردم که یک دفعه دیدم مدیر مدرسه بالای سرم است. مادرم زمانی که پدرم را ...
هیچ کس با پیله کردن به دیگران پروانه نمی شود
با خودم گفتم چقدر سهمگین است پروانه ای – ناگفته پیداست که درباره پروانه بالقوه حرف می زنیم – که می خواهد پیله ببندد، اما می خواهد این کار را با پیله کردن به دیگران انجام دهد و آیا این همان کاری نیست که ما نمی کنیم؟ چرا من به جای اینکه پروانه شوم هر روز در ذهن خود نقش پروانه می زنم؟ به جای اینکه رها شوم مثل زندانی ای که درباره رهایی دست به تخیل می زند هر روز خیال رهایی را در ذهنم می پرورانم. هر ...
قتل فجیع زن باردار پس از تجاوز؛ دیه را دولت می دهد!
رسیدگی به این پرونده از زمانی شروع شد که جسد خونین زن جوان باردار در خانه اش در ورامین کشف شد. کارآگاهان جنایی با شروع تحقیقات دریافتند این زن 21 ساله افغان از سوی یکی از بستگانش و زمانی که در خانه تنها بوده مورد تجاوز قرار گرفته و سپس با ضربه های کارد به قتل رسیده است. پلیس خیلی زود عامل جنایت را که یکی از اقوام مقتول بود شناسایی کرد، اما وقتی به سراغش رفتند مشخص شد وی متواری شده است ...
8 سلبریتی موفق دنیا که از مشکلات روحی رنج می برند
بدانند این ورزشکار موفق در زندگی خود واقعاً چه از سر گذرانده و چه احساسی داشته است. فلپس چندی پیش قدم بزرگی در زندگی اش برداشت و اعلام کرد که در گذشته با اختلال کم توجهی- بیش فعالی دست و پنجه نرم می کرد: من بچه هایی رو می دیدم که همه تو همون کلاس بودن و رفتار معلم ها با اون ها با رفتاری که با من داشتن فرق می کرد. یکی از معلم هام به من می گفت هیچوقت هیچی نمیشم و امکان نداره آدم موفقی بشم. اما فلپس ...
درآمدی بر غرب شناسی و اسلام شناسی تطبیقی (شماره 2)
ابزاری و عالم ماده محروم کردن انسان از دستیابی به حوزه های دیگر معرفتی از جمله وحی و شهود و بخش مهمی از قلمرو هستی (ماوراء) و در واقع نادیده انگاشتن بخش مهمی از نیازهای فطری و اساسی انسان مثل خداجوئی و خداپرستی و جاودانه طلبی انسان است. 5- هر کسی بر اساس عقل ادعا می کند شیوه او برای ساماندهی زندگی اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی صحیح تر است از این رو اتفاق نظر بر سر یک شیوه واحد بسیار دشوار ...
شش ماه در انتظار پدر
تفریحی شیشه مصرف می کردم. اینطور نبود که اگر مصرف نکنم، بدن درد داشته باشم، اصلا. اولین بار شوهر خواهرم برایم مواد خرید مجددا می پرسم، کی مصرف شیشه را آغاز کردی؟ می گوید: یک روز رفته بودم خونه خواهرم، شوهر خواهرم بهم گفت سمیه بیا کوکائین مصرف کن. قبول کردم. بعد از اینکه مصرف کردم بهم گفت، حالت خوبه؟ گفتم حس ندارم. خواهرم به شوهرش گفت که براش شیشه بگیر. شوهر خواهرم زنگ زد یک ربع ...
سرنوشت تکاندهنده هلیا 13 ساله که می خواست مثل مادرش خوشگل شود
شروع کرد به باز کردن گله ای هرویین که به هزار زحمت خریده بود و در همان لحظه، پیرمرد صاحبخانه از راه رسید و تهدیدها از همان لحظه شروع شد: وقتی فهمید مواد دارم، بهم گفت باید با من راه بیای تا به مامانت نگم معتادی. منم می ترسیدم لو برم، واسه همین قبول کردم کاری که می گفت رو انجام بدم. تجاوز؛ حاصل تمام نداشتن ها و نبودن های زندگی هلیا بود: اولین بار اون جا به من تجاوز شد. به مادرم چیزی نگفتم ...
شوهرم را به خاطر شرفم کشتم
.... شوهر ماه پری به خاطر آن که مرد زندگی نبود، با خانواده همسرش قطع رابطه کرده و با آن که خواهر ماه پری در همان محل زندگی می کرد، با آنان رفت و آمدی نداشتند. زیر باران با موکتی که روی یخچال و میز تلویزیون انداخته بودم، بچه هایم را بغل می کردم. پاهای پسر کوچکم که فقط 6 سال دارد، یخ می زد. پسر بزرگم که 14 ساله است، می توانست کمی خودش را گرم کند. به فکر آن بودم که آخر پاییز است، اگر برف ...