برگزاری نمایشگاه گروهی عکس در شهرستان عجب شیر
سایر منابع:
سایر خبرها
دلنوشته دخترانه برای پدر سفر کرده...
به گوشِ فرزندانشان برسانند... پدر مهربانم....نمیدانم امروز که هم روزِ توست و هم روزِ تولدِ من،در کدامین سوی ایستاده ای... فقط میدانم دلتنگیست که این قلم را می راند...دلتنگی ای که سنگین تر از سال های پیش است.... کاغذم سیاه شده از واژگانی که عاجزانه پدر را طلب میکنند، دست های گرم و پر محبت تو و این سنگِ سردِ و خاموش....(عجب قیاسِ مع الفارقیست....)من چگونه جمع کنم این دو حکایت ...
شعر پروین اعتصامی برای پدرش
نخوری غم تنهائی و مهجوری و حیرانی من گل و ریحان کدامین چمنت بنمودند که شکستی قفس، ای مرغ گلستانی من من که قدر گهر پاک تو میدانستم ز چه مفقود شدی، ای گهر کانی من من که آب تو ز سرچشمهٔ دل میدادم آب و رنگت چه شد، ای لالهٔ نعمانی من من یکی مرغ غزلخوان تو بودم، چه فتاد که دگر گوش نداری به نوا خوانی من گنج خود خواندیم و رفتی و بگذاشتیم ای عجب، بعد تو با کیست نگهبانی من! ...
در هر مقام، بر لبم آوای یا علی ست
به گزارش ستاره ها به نقل از خبرگزاری خبرانلاین، نجف، شعر عاشقان است و علی، عاشقِ عاشقان. علیِ عاشق را هر جای جهان می شود یافت. اما او که پای در راه نهاده است می گوید: ایوان نجف، عجب صفایی دارد . روایت زیر، بازآفرینی اختصاصی خبرآنلاین است در شب میلاد سرور و آقای نجف در شب سیزدهم رجب، تا به بزرگی اش برای عرض ارادتی قبول کند و شبیه زیارتی بپذیرد. چنانکه به فرموده بیت پایانی هفت بند کمال الدین حسن بن ...
رئیس اسبق شورای شهر شاهین شهر خطاب به یوسفی؛ لطفاً تابلو عدالت خواهی را پایین بکشید/ آقای عدالت خواه آن ...
نام مطالبه گری واقعا برازنده عملکردتان می باشد و من هم آن را تصدیق می نمایم!! زیرا در پاره ای منافع مشخص آن هم له خود یا برخی افراد معین بسیار عالی مطالبه گری نموده اید!! 2- فرموده اید که جوابیه قبلی عدالت خواهی به مقدار کافی روشن و دقیق و مستدل بوده و نیاز به توضیحات اضافی نیست!! ضرب المثلی هست که می گوید: خود گوئی و خود خندی؟ عجب مرد هنرمندی! آقای عدالت خواه ...
وقتی به دستور فرمانده عراقی مردم روستای ایرانی به توپ بسته می شوند!
. آن ها با ترس و لرز نشستند. سرهنگ گفت جمع تر بشوند. شدند. چندتایی همدیگر را بغل کرده بودند. پیش خودم فکر کردم حتما سرهنگ می خواهد برای آن ها خطابه ای بگوید؛ ولی عجب ساده بودم. افراد خودی دور تا دور میدان را خلوت کرده بودند. یک تانک در دهانه ورودی میدان و سرهنگ هم در کنار آن ایستاده بود. می دانید چه شد؟ سرهنگ طالع دودی فرمان آتش صادر کرد و این جمع روستایی غیرنظامی و بی گناه و بی پناه با تیر مستقیم ...
این تختی با آن تختی نسبتی ندارد! + عکس
.... ایشان بعدها به من گفتند که وقتی روی عکس زوم کرده بودند، متوجه شده بودند که گوش من هم شکسته است و کشتی گیرم! توسط ایشان به دستیار کارگردان معرفی شدم و به دفتر پروژه رفتم. تست گیری را انجام دادیم. کلمه ای که مدام می شنیدم، عجب بود! هر وقت چهره ام را با تصاویر آرشیوی قیاس می کردند، از روی تعجب عجب را تکرار می کردند. پس خودت کشتی گیر هم هستی؟ حدود 10 سال کشتی گرفته ام و البته ...
سبک زندگی ایرانی و اسلامی باید در جامعه نهادینه شود
.... وی با اشاره به اینکه نامگذاری هر سال از سوی مقام معظم رهبری هدایتگر فعالیت مسوولان است، گفت: رهبر معظم انقلاب با ارایه رهنمودهای لازم مسیری روشن را برای همه مسوولان ترسیم می کنند. فرماندار شهرستان عجب شیر با بیان اینکه تحقق اصل اقتصاد مقاومتی نیازمند ترویج فرهنگ کار و تلاش است، گفت: حفظ ارزش ها و هنجارهای جامع و وظیفه عمومی است. 3071 انتهای پیام ...
میراث فرهنگی در یونسکو و ثبت جهانی نوروز (بخش چهارم) / احمد جلالی
یعنی اولین منزلگاه خورشید در سیر این قافلۀ گردان. این قافله عمر عجب میگذرد / دریاب دمی که با طرب میگذرد! این رباعی زیبای خیام، برای من همواره صدای استاد شجریان را هم تداعی می کند. این دردانۀ آوازِ ایران پُر آوازه را از یاد نمی بریم. ساقی غم فردای حریفان چه خوری؟ / پیش آر پیاله را که شب میگذرد! ***** پس از صحبت افتتاحیه سفیر ایران به عنوان هماهنگ کننده مراسم، مدیرکل یونسکو هم ...
پیام نوروزی مدیرکل آموزش و پرورش استان همدان
...> حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ همکاران گران سنگم، دانش آموزان عزیز و اولیای محترم باسلام و احترام اینک که طلیعه طلوع طلعت بهار با تجلی قدرت لایزال خداوند جلوه گر شده است و کائنات دمادم به تسبیح و تهلیل مشغولند، بر کلک نقاش هستی جان می فشانیم که این همه نقش عجب در گردش پرگار می نمایاند. نوروز، نو شدن و دوری از کهنه گی نفس اماره است و آغازی برای بهترین ...
امام جمعه عجب شیر: مسوولان زندگی خود را هم سطح مردم کنند
رفاه بیشتر میهمانان نوروزی گام بردارند و در ارتباط با معرفی جاذبه های گردشگری شهرستان با هماهنگی دستگاه ها اقدام کنند. شهرستان عجب شیر با 71 هزار جمعیت در 98 کیلومتری جنوب غرب تبریز مرکز آذربایجان شرقی واقع است. 3077/7485 انتهای پیام
کتابخانه های عمومی آذربایجان شرقی در نوروز دایر است
کتاب خوانی محقق می شود، اظهار داشت: طبق برنامه ریزی انجام شده، کتابخانه های عمومی مرکزی تبریز، پیامبر اعظم سهند، اوحدی مراغه، شهید رجایی عجب شیر، پیامبر رحمت میانه، شیخ ولی الله اشراقی سراب، آیت الله میلانی اسکو، آیت الله انتظاری هشترود، آیت الله نجفی اهر، علامه طباطبایی تبریز با ارائه خدمات کتابخانه ای در خدمت همشهریان و مسافران نوروزی هستند. خدایی افزود: در بازه زمانی 5 تا 11 فروردین 1398 ...
نشست کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید استان برگزار شد
به گزارش خبرگزاری برنا در آذربایجان شرقی، در این جلسه 10 واحد صنعتی و تولیدی مشکلات خود را با حضور مدیران کل سازمان های ذی ربط و مدیران ارشد بانک های استان مطرح کردند و تصمیمات کلی در خصوص مشکلات این مجموعه ها اتخاذ شد. در این کارگروه فعالان صنعتی و تولیدی فعال در شهرستان های مختلف استان از جمله تبریز، شبستر، صوفیان، آذرشهر، عجب شیر ، ترکمنچای و ... به بیان مشکلات خود پرداختند. ...
سبک این نویسنده هیچ اسمی ندارد!
گه که همه باید مدارک قانونی داشته باشن. بنابراین از نظر ما انسان یعنی مدارک قانونی ش. زنی که کودکی در آغوش دارد: عجب، شما روش واقعا شاعرانه ای برای رسیدگی به کارها دارید! بشر یعنی یه برگه کاغذ پر از امضا، حتی گاهی امضاهای ناشناخته. این واقعا شاعرانه ست. برای همین که بهتون پیشنهاد کردم منو دونه برف ثبت کنید. دونه برف هم به اندازه کاغذ سفیده. به جای این که قانون انسان مساوی کاغذ رو در ...
اعتکاف؛ انقلاب درونی و بندگی در مقابل خداوند
خانه خدا می شود. در این گزارش سعی شده تا به این فریضه و سنت حسنه که بازمانده از پیامبر مکرم اسلام و ائمه اطهار است، پرداخته شود، فرصت اعتکاف در ماه رجب از نعمات ارزشمندی است که اگر برای مسلمانان و محبان خاندان عصمت و طهارت(ع) ایجاد شود، باید سجده شکر این نعمت را به جای آورد. اعتکاف، عجب مهمانی پرشور اما ساکتی است، در این مراسم هر کس در گوشه ای خلوت کرده و مشغول به خود و خدای خود است ...
عید امسال بوی عید نمی دهد
نزدیک می شوم و حال و هوای عید را از او سوال می کنم. مرد می گوید؛ ته مانده حقوقم همین هایی شده است که در دستانم می بینی، مگر میوه و شیرینی چقدر باید گران باشد که چیزی در حسابم باقی نگذارند. تازه با همین پول که امروز خرج کردم پارسال بیشتر می توانستی میوه بخری اما حالا با همین دو سه کیلو میوه باید تا تا عید از میهمانان پذیرایی کرد. در عجب نیستم که دیگر چرا کسی زنگ خانه کسی را به صدا در نمی ...
انسداد 4 هزار و 881 چاه غیرمجاز در حوضه دریاچه ارومیه
پساب عجب شیر با 44 درصد پیشرفت با طول 9 کیلومتری طول مسیر که 5 کیلومتر آن انجام گرفته که در سال 97 جزو پروژه های خاتمه یافته خواهد بود پروژه احیا و تعادل بخشی که جزو مهم ترین پروژه هاست آب های زیرزمینی را به تعادل رسانیده و از برداشت های غیر مجاز آب های سطحی جلوگیری می کند چاه های غیرمجاز در حوضه دریاچه ارومیه 8 هزار و 263 مورد بوده است عملکردی که در این راستا انجام گرفته انسداد 4 هزار و 881 مورد ...
بیژن کامکار: عصبانی هستم
خودشان را بخواهند که تکلیفِ زندگی بیژنِ کامکار مشخص است. گلایه هایش همه از نگرانی ای می آمد برای موسیقی این سرزمین که حالش خوب نیست و در صورتِ استمرارِ این وضعیت، دیر یا زود، جز در موزه نمی توان یافتش. صحبت های او مثلِ همیشه اما گوش نواز بود، مثلِ خودش. برای همین هم هست که هر که او را می شناسد (و عجب بختِ بلندی دارد که او را می شناسد) می داند که او با تمام خوانندگان موسیقی ایران فرق می کند. این ...
اکنون روزانه یک چاپ فروش دارد
تو در آن به جست و جوی تو در چشم خلق خیره شدم غریبه اند برایم تمام رهگذران نهان چگونه نگه دارمت ز چشم رقیب چقدر راهزن اینجاست بین همسفران عجب ز عشق که هر کس روایتی دارد از این گذازه ی آتشفشان در فوران خموش باش که با دیگران نمی گویند رموز تجربه وحی را پیامبران ...
نمایشگاه نوروزی صنایع دستی در عجب شیر گشایش یافت
به گزارش ایرنا، رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری عجب شیر روز دوشنبه در مراسم افتتاح این نمایشگاه گفت: در این نمایشگاه، دست ساخت های بانوان عجب شیر و محصولات بومی و محلی شهرستان در معرض دید عموم قرار گرفته است. علیرضا پاشایی افزود: علاقه مندان برای دیدن آثار این نمایشگاه می توانند از امروز تا پایان تعطیلات نوروزی از ساعت 9 صبح تا 20عصر به محل برپایی این نمایشگاه در ورودی ...
کتاب اکنون فاضل نظری در هفت روز به چاپ هفتم رسید
/> نهان چگونه نگه دارمت ز چشم رقیب چقدر راهزن اینجاست بین همسفران عجب ز عشق که هر کس روایتی دارد از این گذازه ی آتشفشان در فوران خموش باش که با دیگران نمی گویند رموز تجربه وحی را پیامبران انتهای پیام/
اکنون فاضل نظری در هفت روز به چاپ هفتم رسید
/> نهان چگونه نگه دارمت ز چشم رقیب چقدر راهزن اینجاست بین همسفران عجب ز عشق که هر کس روایتی دارد از این گدازه آتشفشان در فوران خموش باش که با دیگران نمی گویند رموز تجربه وحی را پیامبران انتهای پیام/
کتاب اکنون فاضل نظری در هفت روز به چاپ هفتم رسید
علاقه مندان به اشعار این شاعر، چهاردهم اسفندماه در فرهنگسرای ارسباران (هنر) برگزار شد. در یکی از غزل های این دفتر شعر می خوانیم: مرا تو راحت جانی و من تو را نگران گناه کیست که من با توام تو با دگران اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن به جست و جوی تو در چشم خلق خیره شدم غریبه اند برایم تمام رهگذران نهان چگونه نگه دارمت ز چشم رقیب چقدر راهزن اینجاست بین همسفران عجب ز عشق که هر کس روایتی دارد از این گذازه ی آتشفشان در فوران خموش باش که با دیگران نمی گویند رموز تجربه وحی را پیامبران ...
ایران من با ایران سیاستمداران متفاوت است
؟ من که از ابراز علاقه ام به وطن سخن می گویم یا کسی که از این ابراز علاقه متعجب می شود.پیش خودم می گویم عجب زمانه ای شده، کسی که آرزو دارد وطنش را ترک کند به کسی که آرزو دارد وطنش را ترک نکند پوزخند می زند. به قول میرزاده عشقی؛ خاکم به سر، زغصه به سر خاک اگر کنم / خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟ آوخ، کلاه نیست وطن، گر که از سرم / برداشتند فکر کلاهی دگر کنم واقعاً تعجب آور هم ...
چهارمین جلسه منطقه ای داشت محصولات پائیزه
به گزارش روابط عمومی شرکت خدمات حمایتی کشاورزی استان آذربایجان شرقی، چهارمین جلسه منطقه ای داشت محصولات پائیزه روز یکشنبه مورخه 26/12/97 با حضور معاونت محترم بهبود تولیدات گیاهی ، مدیران زراعت ، حفظ نباتات ، ریاست اداره فناوریهای مکانیزاسیون سازمان جهاد کشاورزی ، مدیریت های جهاد کشاورزی شهرستان های ملکان ، مراغه ، عجب شیر ، بناب و کارشناسان مربوطه ، دکتر نریمانی رئیس بیمه صندوق محصولات ...
سینمایی که می رفتیم
الفور و حتی قبل از نخستین جرعه، آب می شدند و هیچ وقت رنگ آخر چای لیوان پلاستیکی را نمی دیدند. گرم حرف شدیم؛ این قدر که نفهمیدیم کسی آن دوروبر نیست. درِ سالن شماره 2 در همان همکف عصرجدید باز شد. مسئول سالن مثل همیشه اسم فیلم را بلند صدا زد؛ سجاده آتش ؛ همان که عکسش را روی مجله فیلم دیده بودم؛ تصویری از تانک های شعله ور عراقی که هواپیمای ایرانی داشت بمب روی شان می ریخت؛ عجب بیگ پروداکشنی بود برای ما ...
فیلم خوب همیشه مخاطب دارد
کرمانشاه به دنیا آمد ه و بزرگ شده ام و خاطراتم در آن خطه از ایران شکل گرفته است. ماجرا به سال ها پیش برمی گردد؛ به آن سال ها که اکران فیلم ها در شهرستان ها گاهی ماه ها بعد از اکران تهران انجام می شد. اجاره نشین های داریوش مهرجویی از خاطره انگیز ترین تجربه های سینما رفتن من در ایام نوروز بود. همه خانواده برای دیدن فیلم مهرجویی رفته بودیم. من و برادرم سنی نداشتیم، اما فیلم تأثیر خودش را روی ما گذاشته بود ...
خوابی که آشفتگی آن ادامه دارد
قرارداد را امضا کرد و موجب انبساط خاطر ملوکانه هم شد. فکر می کنم پول را که گرفتند، فرمودند: عجب خری بود این مرد! ما ایرانی ها عادت داریم که تقصیر ناتوانی ها و ناآگاهی های خودمان را به گردن دیگران بیندازیم. قرارداد را امضا کردند. شرکت نفت دارسی، پس از 7سال، سرانجام در 26می 1908میلادی به نفت رسید. تا زمانی که نفت کشف نشده بود و مقرری سالانه می رسید، مفت چنگ بود و چه باک. سال های اول هم سود چندانی ...
سکوت بی بی سی زده ها در حمله تروریستی نیوزیلند محل سؤال است
دیگری درباره ایران که بی بی سی فارسی مجبور است درباره آن بگوید و بدا به حال کسانی که حاضرند در رسانه ملکه به ملک و مملکت و دین خود خیانت کنند. رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری به شعری از فاضل نظری اشاره کرده و نوشت: عجب عدالت تلخی که شادکامی ها/فقط برای شما اتفاق می افتد؛ به دست و پا زدن ناگزیر محکوم است/پرنده ای که در این باتلاق می افتد. رستمی در پی نوشت مطلب خود اضافه ...
مرکز پاسخگویی به سوالات دینی انوارطاها
مسیر راه انگشتم مجروح شده بود، و سواری از کنارم گذشت و به شانه من صدمه زد، و در وسط جمعیت گرفتار شدم و لباسم را پاره کردند، گفتم: خدا مرا از شر تو ای روز حفظ کند، عجب روز شومی هستی! امام فرمود: با ما ارتباط داری و چنین می گوئی؟! و روز را که گناهی ندارد گناهکار می شمری؟ آن مرد عرض می کند از شنیدن این سخن به هوش آمدم و به خطای خود پی بردم، عرض کردم ای مولای من، من استغفار می کنم، و از خدا آمرزش می ...
بهار را در وجود حسین دیدم
دارد از حال و هوای جبهه می گوید. حسین وسط حرف هایش مرتب بغض می کرد و حرفش را می خورد. پدرم از حالات حسین منقلب شده بود. بعد از رفتنش، بابا گفت: جبهه عجب جایی است که این پسر را آدم کرد! من آن روز، بهار را در وجود حسین دیدم. واقعاً احوالش نو شده بود و شاید بهتر از هر کس دیگری معنی واقعی نوروز را درک می کرد. هنوز تعطیلات تمام نشده بود که حسین به منطقه برگشت و چند روز بعد خبر رسید به شهادت رسیده ...