سایر خبرها
چهار گلوله از اسلحه دیگری شلیک شده / احتمال دارد دو ضارب دیگر هم وجود داشته باشند
ایشان در وان است و می توانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم. پشت سرش وارد شدم. در کمد نیمه باز و اسلحه آنجا بود. آن را برداشتم و بالش را روی آن گذاشتم تا اسلحه را نبیند و نگران نشود. چون یکبار گفته بود بیا و روش استفاده اسلحه را به من یاد بده. وقتی وارد حمام شدم متاسفانه ایشان وارد وان نشده بود و ما سینه به سینه هم شدیم. بالش را کنار زدم تا اسلحه را ببیند و به او بگویم که ...
وجود نفر سوم در صحنه قتل میترا استاد ممکن است؟!
را در صحنه جرم پررنگ می کند. به نظر دادگاه هم این ابهام ها را پذیرفته است و این مساله را می توان از سوال های مطرح شده استنباط کرد. وقتی که دادگاه از متهم می پرسد شما چه لباس و چه پیراهنی تنت بود؟ یعنی ما در این پیراهن مساله داریم و این پیراهن محل نگاه ما است. حال ریشه این سوال کجاست؟ موضوع چهار تا دکمه از پیراهن مردانه در حمام است. این مساله فی الفور رد نشد. باید دقت کنیم با توجه به ...
نجفی: قتل عمد را قبول ندارم
...> وی افزود: در مورد نگهداری و غیرمجاز بودن اسلحه بعداً توضیح می دهم زیرا مجاز بوده و مجوز آن را تمدید کرده بودم. متهم به قتل گفت: پشت سر میترا استاد رفتم و فکر کردم از درب حمام تا وان یک متر فاصله است و فکر می کردم ایشان در وان است و می توانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم و پشت سرش وارد شدم و در کمد نیمه باز و اسلحه آنجا بود. نجفی ادامه داد: اسلحه را ...
سیل وعده های مسئولان در خوزستان به کجا رسید؟
پشت سد ها افزایش می یافت و نگرانی برای مدیریت این رحمت الهی، پس از تحمل سال ها خشکسالی بیشتر می شد، عملیات ترمیم سیل بند ها آغاز و تهمیدات لازم برای وارد آمدن کم ترین خسارت به خوزستانی ها و ساکنان حاشیه رودخانه ها اندیشیده شد. خروجی آب از دریچه سد های کرخه و دز لحظه به لحظه بیش تر می شد تا آسیبی به سد ها نرسد و جلوی وقوع اتفاقات مهیب و غیرقابل جبران گرفته شود. از روز 4 ...
نجفی اتهام قتل عمد "میترا استاد" را نپذیرفت/ پسر میترا استاد: او باید قصاص شود/ وکیل خانواده استاد: ...
باید راجع به طلاق تصمیم بگیریم و اگر او مخالفت کرد باید به نحوی کار را برای جدایی تمام کنم. وی درباره قتل میترا استاد گفت: کمد نیمه باز بود اسلحه را برداشتم می خواستم به او بگویم شاید کار به خونریزی بکشد، میترا قبلا گفته بود کار با اسلحه را به او آموزش دهم، بالش را برداشتم که اسلحه را نبیند و سلاح را با بالش به داخل حمام بردم، با ورود به حمام به صورت سینه به سینه مقابل میترا قرار گرفتم ...
مسیر پرونده نجفی دگرگون می شود؟
متر فاصله است. فکر می کردم ایشان در وان است و می توانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم. پشت سرش وارد شدم. در کمد نیمه باز و اسلحه آنجا بود. آن را برداشتم و بالش را روی آن گذاشتم تا اسلحه را نبیند و نگران نشود. چون یک بار گفته بود بیا و روش استفاده اسلحه را به من یاد بده. وقتی وارد حمام شدم متاسفانه ایشان وارد وان نشده بود و ما سینه به سینه هم شدیم. بالش را کنار زدم تا اسلحه را ...
مخدر نمک حمام هم رسید!
. در لوئیزیانای آمریکا دیکی سندرز نمک حمام را به صورت استنشاقی مصرف می کند. سه روز مداوم هذیان گفته و پس از آن گلویش را می برد. پدرش که پزشک بوده با هر زحمتی خونریزی رگ های اصلی را کنترل می کند اما پس از پانسمان، زمانی که به خواب می رود، پسرش به اتاق دیگری رفته و با اسلحه خودش را می کشد. اخطار متاسفانه در حال حاضر درمان اعتیاد به نمک حمام همچون همتایش شیشه، درمان دارویی شناخته شده ای ندارد و همزمان با درمان مشکلات روانی زمینه ای، از روش های رفتار درمانی و شناخت درمانی استفاده می شود. دکتر عباس آزادبخت، کارشناس واحد تحقیق و توسعه معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ...
نمره چهار در سربازی
عده ای دوست بی رحم روشن می شود ، لبخندی می زنند و از چهار جهت غیر هم سو به آن کله دربه در حمله ور می شوند ،هر آنچه از جوانی و خردسالی در دل دارند بر سرت خالی می کنند؛ به نحوی که تا چندین ماه موهای سرت در شک این رخداد جرأت رشد ونِمو را به خود نمی دهد. ولی این تازه شروع نمره چهاری هاست؛ چراکه در طول خدمت اگر اندکی سیاهی،پرپشتی و بلندی موهای کمندت به چشم فرمانده بیاید، می بایست اضافه ها را تحمل ...
اصفهان، بی امیر شد
داده است. قرار مصاحبه گذاشته شده بود و باید از پشت خطوط مخابرات صدای مردی را می شنیدم که هرچه درباره اش جست وجو می کردم به بن بست می خوردم. باز هم گمنامی مردان بزرگ و بودن در کنار ابرمردانی که در کنارشان زندگی می کنیم اما از آنها غفلت کرده ایم تا از بودنشان بیاموزیم و تجربیات گران بهایی را که به قیمت تمام عمر به دست آورده اند ، استفاده کنیم. شنیده بودم ارتشی ها اخلاق خاصی دارند. حس مرموزی بود که ...
ابهام و انکار در پرونده قتل میترا استاد
...، از او پرسیدم کجا می خواهی بروی که گفت خودم می دانم، با این اظهارات بسیار عصبانی شدم، تمام ماجرا در حدود 2 تا 3 دقیقه طول کشید نفهمیدم چه شد و عصبانیت و خشم بر من مستولی شد.وی درباره قتل میترا استاد گفت: کمد نیمه باز بود اسلحه را برداشتم می خواستم به او بگویم شاید کار به خونریزی بکشد. اسلحه را با بالش به حمام بردم، نمی دانم چرا هنوز وارد وان نشده بود وقتی وارد حمام شدم تقریباً سینه به سینه ...
به یاد استاد؛ این بار ناصر ملک مطیعی
از چند ماه متضرر شدن، سینما را تعطیل کرد پدرم کارمند وزارت پست و تلگراف بود به هرحال این عشق به سینما درمن غریبه نبود “پادشاه صاحبقران” یک مجموعه تلویزیونی تاریخی است که درسال 1354 توسط علی حاتمی ساخته شده و ناصر ملک مطیعی در ان بازیگر نقش “امیر کبیر” بود، هنگامی که علیخان و سایر عمّال حکومت برای اجرای فرمان شاه و قتل امیرکبیر به حمام فین کاشان رفته اند، امیر کبیر ملک مطیعی ...
ممنوعیتِ بستنی یا بستنیِ ممنوعیت!
دوست داریم محدود شویم و جلوی ما گرفته شود. محدودیت، حسِ امنیت کاذب به ما می دهد و متأسفانه هرجا که شروع به انتقاد از وضعیت موجود در کشورمان کنیم یکی پیدا می شود که بگوید در عوض، امنیت داریم! نمی دانم امنیتی که از آن سخن به میان می رود همان بیدار بودنِ آقای پلیس در شب هاست یا عوامل دیگری در ایجاد امنیت نقش خواهد داشت. در این بین، به سراغ تلگرام گوشی مان که برویم هر روز از یک حمله سایبری ...
ابهامات جدید پرونده قتل استاد
شدم و همه ماجرا دو تا سه دقیقه طول کشید و نفهمیدم چه شد. عصبانیت و خشم مرا فرا گرفت. نجفی افزود: در مورد نگهداری و غیرمجاز بودن اسلحه بعداً توضیح می دهم زیرا مجاز بوده و آنرا تمدید کرده بودم. وی افزود: پشت سر میترا استاد رفتم. فکر کردم از درب حمام تا وان یک متر فاصله است. فکر می کردم ایشان در وان است و می توانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم. پشت سرش وارد شدم. در ...
نه پرستو بود نه مهدور الدم
...> نجفی ادامه داد: یک دقیقه بعد پشت سرش رفتم، تا با صحبت موضوع طلاق را تمام کنیم. در کمد اتاق خواب نیمه باز بود و اسلحه آنجا قرار داشت. آن را با عصبانیت برداشتم و پشت سرش برای تهدید وارد حمام شدم. اسلحه را با بالش به حمام بردم، وقتی وارد حمام شدم سینه به سینه شدیم. بالش را کنار زدم که با دیدن اسلحه هول شد و دو دستش را روی شانه هایم گذاشت، به عقب رفتم. دستم روی ماشه بود که یک گلوله شلیک شد. بالش به ...
هوای همسایگان کوچک مان را در هوای گرم تابستان داشته باشیم حیوانات و گیاهان ،چشم انتظار قطره های مهربانی
امکان جابه جایی آن ها دارید یا شرایطی وجود دارد که می توانید برای آن ها سایه ای فراهم کنید، این کار را انجام دهید . او اضافه می کند: فراموش نکنید که برای کمک به این حیوانات، از بیم دچار بودن آن ها به بیماری های مشترک انسان و حیوان، تا حد امکان از دست زدن به آن ها پرهیز کنید و البته به ویژه درباره سگ ها و گربه ها از حرکتی که با حمله و هجوم این حیوانات مواجه شود، خودداری کنید. اگر حیوان حالت عصبی و ...
امین حیایی کوکلوس کلان نیست
بریده ای از صحبت های امین حیایی یکی از داوران مسابقه تلویزیونی عصرجدید با عنوان نژادپرستی در شبکه های اجتماعی پخش شده و بسیاری به نقد آن پرداخته اند. او خطاب به یکی از حاضران در مسابقه که پسر نوجوانی با پوست تیره است و ماجرای حمام رفتنش را تعریف می کند، با خنده می گوید: بهت گفتن برو حموم تا سفید نشدی نیا بیرون! نژادپرستی نوعی پیش داوری و تبعیض است که بر تفاوت های نژادی حاصل از تفاوت ...
بودجه صدا و سیما قطع شد/ حمایت سعید جلیلی از وزیر دولت/ عباس عبدی: چرا خبر خودکشی نجفی منتشر نشد؟
بیرون می روم. گفتم کجا، گفت خودم می دانم. این موضوعی بود که خیلی بین ما بحث شده بود. از آن لحظه به بعد خیلی عصبانی شدم و همه ماجرا دو تا سه دقیقه طول کشید و نفهمیدم چه شد عصبانیت و خشم مرا فراگرفت. پشت سر میترا استاد رفتم و فکر کردم از درب حمام تا وان یک متر فاصله است و فکر می کردم ایشان در وان است و می توانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم و پشت سرش وارد شدم و در کمد نیمه باز و ...
قتل پدر به دلیل اختلافات ناشی از بیکاری
پدرم همیشه بر سر بی کاربودنم در حال مشاجره بودیم و او من را دائم تهدید می کرد و مورد ضرب و شتم قرار می داد تا اینکه تصمیم به کشتنش گرفتم. روز حادثه وقتی مادرم به منزل خواهرم رفت، من و پدرم در خانه تنها شدیم، فرصت را مناسب دیدم. به آشپزخانه رفتم و سه چاقو برداشتم. وقتی پدرم از حمام بیرون آمد، من هم از پشت به او حمله کردم و با چاقو ضربات متعددی به پای او زدم. وقتی به زمین افتاد با چاقویی ...
نحوه خودآزمایی سرطان سینه در منزل
فشار دهید تا ماهیچه های قفسه سینه که زیر پستان قرار دارند سفت شوند. به پهلو ها بچرخید تا بتوانید بخش خارجی سینه خود را نگاه کنید. 4- سپس روبروی آینه بایستید و به جلو خم شوید. شانه ها و آرنج خود را به جلو بچرخانید تا ماهیچه های قفسه سینه تان را سفت کنید. سینه هایتان به حالت افتاده خواهند شد. هر تغییری که شکل یا مرزبندی آن ها را غیر عادی می کند را بررسی کنید. 5- دست های خود را پشت سرتان ...
دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد برگزار شد+جزئیات جلسه
او درباره موضوع صحبت کنم تا مسئله را تمام کنیم. در کمد اتاق خواب نیمه باز بود، اسلحه آنجا قرار داشت آن را با عصبانیت برداشتم و پشت سر او وارد شدم. اسلحه را برداشته بودم تا به او بگویم اگر ادامه بدهد، شاید کار ما به خون و خونریزی برسد. او ادامه داد: اسلحه را با بالش به حمام بردم، نمی دانم چرا هنوز وارد وان نشده بود وقتی وارد حمام شدم تقریبا سینه به سینه شدیم بالش را کنار زدم که بگویم کار ...
نجفی: قصد قتل نداشتم
و فکر کردم از در حمام تا وان یک متر فاصله است و فکر می کردم ایشان در وان است و می توانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم و پشت سرش وارد شدم و در کمد نیمه باز و اسلحه آنجا بود. آنرا برداشتم و بالش را روی آن گذاشتم تا اسلحه را نبیند و نگران نشود. چون یکبار گفته بود بیا و روش استفاده اسلحه را به من یاد بده و وقتی وارد حمام شدم متاسفانه ایشان وارد وان نشده بود و ما سینه به سینه هم ...
معرفی کامل اقامتگاه های سنتی کرمان + آدرس
سنتی متولی باشی باغ سال 1250 قمری توسط فضل الدین قره باغی معروف به بیگلر بیگی حاکم شهر در دوران پادشاهی محمد شاه قاجار تاسیس شد و سال 1310 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. در حال حاضر نیز تلاش می شود که نامش را در میراث جهانی یونسکو ثبت کنند. اتاق های هتل بین 2 تا 4 تخته هستند و تمامی آن ها حمام و دستشویی فرنگی دارند. چشم انداز اتاق ها یکی از مهم ترین ویژگی هتل است اگر ...
محمد علی نجفی: من اصلا عنوان مهدور الدم را بکار نبردم/ فرزند مقتوله: نجفی بار ها مادرم را به قتل با ...
نفهمیدم چه شد. این متهم اظهار کرد: یک دقیقه بعد از اینکه او حمام رفت پشت سرش رفتم، از در حمام تا وان فاصله یک متر است. خواستم با او صحبت کنم تا موضوع طلاق را تمام کنیم. در کمد اتاق خواب نیمه باز بود اسلحه آنجا قرار داشت آن را با عصبانیت برداشتم و پشت سر او وارد شدم اسلحه را برداشته بودم تا به او بگویم اگر ادامه بدهد شاید کار ما به خون و خونریزی برسد. وی بیان داشت: اسلحه را با بالش به ...
دادگاه قتل میترا استاد| نجفی: قتل عمد را قبول ندارم؛چند بار تصمیم به خودکشی گرفتم اما منصرف شدم/قاضی: ...
گرفته باشد می خواستم داخل حمام بروم و به او بگویم که باید راجع به طلاق تصمیم بگیریم و اگر او مخالفت کرد باید به نحوی کار را برای جدایی تمام کنم. وی درباره قتل میترا استاد گفت: کمد نیمه باز بود اسلحه را برداشتم می خواستم به او بگویم شاید کار به خونریزی بکشد، میترا قبلا گفته بود کار با اسلحه را به او آموزش دهم، بالش را برداشتم که اسلحه را نبیند و سلاح را با بالش به داخل حمام بردم، با ورود ...
توضیحات کارشناس اسلحه درباره سلاح، فشنگ های شلیک شده و تیری که باعث قتل میترا استاد شد
...> در این حین قاضی کشکولی از سرگرد عزتی راد خواست تا نظر قطعی خود را درباره سلاح و گلوله های شلیک شده اعلام کند که وی گفت: گلوله اصابت کرده به متوفی بعد از عبور از دست از پشت دست خارج شده و متوفی حالت کش و قوس یا نیم خیز داشته است. در مجموع 3 گلوله به دیوار یک گلوله و یک گلوله به دست و سپس به سینه مقتول اصابت کرده است. قاضی کشکولی سپس از نجفی پرسید که چرا برای ورود به حمام از پالش ...
مشروح دومین جلسه دادگاه رسیدگی به قتل میترا استاد/ماجرای گلوله اسرار آمیزی که به سه بخش بدن مقتول اصابت ...
رفتم و فکر کردم از درب حمام تا وان یک متر فاصله است و فکر می کردم ایشان در وان است و می توانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم و پشت سرش وارد شدم و در کمد نیمه باز و اسلحه آنجا بود. آن را برداشتم و بالشت را روی آن گذاشتم تا اسلحه را نبیند و نگران نشود. چون یکبار گفته بود بیا و روش استفاده اسلحه را به من یاد بده. مرحومه وقتی اسلحه را دید هول شد نجفی یادآور ...
جزئیات لحظه قتل میترا استاد از زبان نجفی/ پسر استاد: تقاضای قصاص خون مادرم را دارم
خواب نیمه باز بود، اسلحه آنجا قرار داشت آن را با عصبانیت برداشتم و پشت سر او وارد شدم. اسلحه را برداشته بودم تا به او بگویم اگر ادامه بدهد، شاید کار ما به خون و خونریزی برسد. او ادامه داد: اسلحه را با بالش به حمام بردم، نمی دانم چرا هنوز وارد وان نشده بود وقتی وارد حمام شدم تقریبا سینه به سینه شدیم بالش را کنار زدم که بگویم کار ما به جا های باریک می کشد اگر به صورت مسالمت آمیز به پایان ...
تقاضای قصاص پسر میترا استاد | نجفی: اتهام قتل عمد را نمی پذیرم
. خواستم با او صحبت کنم تا موضوع طلاق را تمام کنیم. در کمد اتاق خواب نیمه باز بود اسلحه آنجا قرار داشت آن را با عصبانیت برداشتم و پشت سر او وارد شدم اسلحه را برداشته بودم تا به او بگویم اگر ادامه بدهد شاید کار ما به خون و خونریزی برسد. وی بیان داشت: اسلحه را با بالش به حمام بردم، نمی دانم چرا هنوز وارد وان نشده بود وقتی وارد حمام شدم تقریبا سینه به سینه شدیم بالش را کنار زدم که بگویم کار ما ...
سیر تا پیاز جلسه امروز دادگاه نجفی
.... حین چیدن لباسها مرحومه اسلحه را که وسط لباسها بود و آن را به من داد که داخل کمک گذاشتم تا سر وقت در جایی پنهان کنم اما مرحومه گفت برویم شام بخوریم و حواسم پرت شد و یادم رفت که اسلحه را بردارم و خشاب را خارج کنم و جای امن تری بگذاریم. روز حادثه وقتی پشت سر مرحومه با حالت خشم و عصبانیت رفتم چشمم به اسلحه افتاد و آن را برداشتم تا به او نشان بدهم که آن اتفاق به وجود آمد. شهردار اسبق ...
قتل پدر به دلیل اختلافات ناشی از بی کاری
کرد و مورد ضرب و شتم قرار می داد تا اینکه تصمیم به کشتنش گرفتم. روز حادثه وقتی مادرم به منزل خواهرم رفت، من و پدرم در خانه تنها شدیم، فرصت را مناسب دیدم. به آشپزخانه رفتم و سه چاقو برداشتم. وقتی پدرم از حمام بیرون آمد، من هم از پشت به او حمله کردم و با چاقو ضربات متعددی به پای او زدم. وقتی به زمین افتاد با چاقویی که داشتم، ضرباتی به سینه و گردن او زدم. از ترس اینکه بلند شود مرتب با چاقو به او می ...