سایر منابع:
سایر خبرها
پدر علم ترویج کشاورزی : واردات، حاصل ترک کشاورزی است
همه به آن علاقه مندیم و به خاطر آن خون داده و می دهیم، گذشته ایم. پس ما روستاها را دوست داریم چون در حکم برج های نگهبانی کل سرزمین ما هستند. وی با تأکید بر اینکه روستاها و مزارع کانون های ارزشمند تولید هستند، افزود: وقتی روستاها تخلیه می شوند و کسی در آنها نیست، نه تنها آب، خاک، مرتع، جنگل، آبخیز و آبخوان و سایر منابع تولید از بین می روند که حتی حیات وحش نیز به تدریج دچار کاهش و زوال می ...
منصوریان: پدرم گفت حق نداری مقابل استقلال از نیمکت تکان بخوری
به من زنگ زد، یک ساعت بعد دفترش بودم. باور کنید هر تیمی غیر از استقلال بود امکان نداشت چنین کاری کنم. هر تیم دیگری بود، می گفتم ببخشید من با نفت قرارداد دارم و نمی رفتم سر قرار... اگر هم قرارداد نداشتم اول وکیل خودم را می فرستادم برای صحبت اولیه و اگر شرایطم قبول می شد، می رفتم برای مذاکره! اما به خاطر استقلال، با همان تماس اول رفتی. بله، افشارزاده که تماس گرفت، یک ساعت بعد مقابلش ...
پر از هیجان خالی از دوست
ها با آنها حس خوبی داشته باشند. حس این بازی ها فرق می کرد، آثار روانی شان هم متفاوت بود. در این بازی ها استرس برنده شدن و اول بودن به بچه ها نوعی هویت می داد اما پس از مدتی، این بازیها هم آن جادوی اولیه شان را از دست دادند. بعد، نسل جدید بازی های رایانه ای از راه رسیدند. نسلی که نسبت به بازی های پیشین، خشونت جدی تری داشتند، جادوی بیشتری داشتند و می توانستند ساعت های طولانی، بچه ها را پای محتوای ...
زنان و فضای شهری
تمایزهای طبقاتی را دامن زده است. گروه آخر، که موضوع بحث ما هم است، افرادی هستند که به کنش متقابل در فراغت اعتقاد دارند و می گویند که درست است که سپهرهای گوناگونی همچون جامعه، خانواده و نهادهای کار وجود دارند و انسان ها نقش های متفاوتی می گیرند اما در تمام این موارد، افراد می توانند فراغت داشته باشند. تنها باید دانست که انسان ها فراغت را شکل نمی دهند بلکه فراغت هویتی مستقل دارد و هویت انسان را سامان می ...
8 کیلومتر رکاب از مدرسه تا خانه برای رسیدن به قله المپیک
؟ جیم: در سال 68 و 69 بود که قهرمان ایران در رشته دوچرخه سواری در مسابقات قهرمانی آموزشگاه یزد شدم و دلیلش هم این بود که مسیر مدرسه تا خانه را دوچرخه می رفتم یعنی روزانه 8 کیلومتر رکاب می زدم و این باعث موفقیت من شد که پس از آن خانواده ام خیلی تشویقم کردند. گاهی از تلویزیون برنامه تورنمنت آذربایجان را که می دیدم و دنبال می کردم با خودم می گفتم یعنی می شود، من هم در این تور شرکت ...
مهتاب کرامتی: انتظار این نقش را نداشتم
چون بالاخره این شخصیت زنده است و خانواده دارد و سینما می تواند به چنین ماجراهایی سندیت بدهد و برای آن فرد حاشیه هایی ایجاد کند. به همین خاطر از این موضوع گذر کردند. اما گذر کردن از این موضوع به فیلم آسیب زد. یعنی مشخص نیست نقش مهتاب کرامتی در این میان چیست. داستان فقر گره عاطفی دارد برای مشخص شدن انگیزه های درگیر شدن شخصیتی که شما نقشش را ایفا می کنید در این ماجرا. بعدها که ...
در مراسم خاکسپاری هما روستا چه گذشت؟
پیکر هما روستا صبح روز 14 مهرماه با همراهی مادرش که سال ها خارج از کشور زندگی کرده بود ، به دیدار سالن حمید سمندریان در تماشاخانه ایرانشهر رفت اما این بار پیکر بی جان این بازیگر روی دست دوستداران و خانواده اش در این سالن حاضر شد. مادر هما روستا: دردانه من خداحافظ مادر هما روستا که پس از سال ها به ایران آمده است در بخش ابتدایی این مراسم که در حیاط خانه هنرمندان برگزار شده، با ...
دلنوشته همسر وحید طالب لو برای هادی
هایی که هر تیک تاکش یک عمر بود،یک قرن. اردوهای شبانه روزی، بهونه های بچه ها، چک های برگشتی، شایعه ها، حواشی،اخبار زرد و هجوم همیشگی سایه ها از پس دیوارهای خانه مان، خانه ای که تو ساخته بودی برایم، خانه ای که سقفش مهر بود و دیوارهایش عشق و زندگی در لحظه لحظه هایش جریان داشت.زندگی، زندگی، زندگی از جنس همسر یک فوتبالیست. نقش مرد بازی کردن را بلدم. خوب بلدم. در روزهای نبودنت نقشم را خیلی ...
جانبازی که در خیابان کفاشی می کند
از من خواست تا مانع تصمیم او شوم. اما من گفتم خودتان شرایط زندگی ما را ببینید. من خودم تا کلاس چهارم بیشتر درس نخواندم اما دوست داشتم پسرم درس بخواند. اما من شرمنده او شدم. دخترم زهرا 23سال سن دارد و با پسرخاله خودم ازدواج کرده است. دامادم خیلی خوب است و مثل بچه های خودم دوستش دارم. من قبلا در خانه یک حاجی زندگی می کردم و اجاره نمی دادم. بعد از مدتی حاجی خانه اش را فروخت و ما بی خانه ...
بسیج مردم با شعار هر 9 روز یک بحران
که با توجه به بزرگ شدن بچه ها و تشکیل خانواده دیگر کارکرد مثبت ندارد و باید با خانه ای با چند آپارتمان جایگزینش کنید کههر کدام از فرزندان محل سکونت مستقل خودش را داشته باشد، قاعده بر این است که خانه را تخریب می کنید و جایش یک مجموعه جدید می سازید. برای مدتی هم دربه دری را تحمل می کنید با امید داشتن محل مسکونی مناسب تر و شرایط جدید. حالا فرض کنید که نمی خواهید یا نمی شود دربه در شد و هزینه یک چنین ...
بانوان در سطوح مختلف به جبهه آمده بودند/ دوره های پزشکیاری را نزد شهید فیاض بخش گذراندم
بیفتیم و کارم به زندان بکشد. خلاصه نگران شرایطی بودم که برای خانم ها جالب نبود. شیدا جدلی در ادامه افزود: جالب بود که اعلامیه های امام (ره) به راحتی به دست مردم نمی رسید، من اعلامیه های امام (ره) را از تهمینه می گرفتم. تهمینه به درب خانه می آمد. وارد که می شد من می دیدم در جوراب، آستین و آستر بارونیش اعلامیه است. من اعلامیه ها را به خانه می بردم و با مادر می خواندیم. بعد در آشپزخانه مان یک ...
معرفی تازه ترین صادرات جامائیکا
دریافت کمک از طرف پدر خانواده بزرگ کند، اما دشوارتر از این بازگشت پدر بعد از یک غیبت طولانی بود. از ایستر پرسیدم که بازگشت پدر بعد از 10 سال و دانستن این که مادر بار دیگر باردار است چه حسی داشت؟ او پاسخ داد افسرده شده بودم و قبلم شکسته بود. تمام مسیر رفت و برگشت خانه تا محل کار را گریه می کردم و با خودم می گفتم باز هم یک بچه دیگر . البته او هیچ کینه ای از پدر و مادر خود به دل ندارد. در ...
موافق گذشت نبودم اما حالا راحت تر هستم
42ساله بود. قاتل که بهمن نام دارد و در زمان قتل 20ساله بود، ساعت 11 شب به خانه مادرم رفته و پس از درگیری او را خفه کرده بود. قاتل، مادر شما را از کجا می شناخت و انگیزه قتل چه بود؟ مادرم در شهر شاهرود معلم پیش دبستانی بود و تنها زندگی می کرد. من هم در روستا زندگی می کردم. عمه قاتل در طبقه پایین همان خانه ای که مادر من زندگی می کرد، مستأجر بود. قاتل هم در آن زمان معتاد به مواد مخدر شیشه ...
سرمقاله روزنامه ها
شبکه ریلی کشور اشاره کرد و دوره وزارت خود را رستاخیز مجدد صنعت کشور دانست. آخوندی ادامه داد: ما در حال حاضر 2800کیلومتر خط آهن دو، سه و چهار خطه داریم. همچنین تمام راه های خروجی از تهران یا سه خطه شده و یا در حال چهارخطه شدن است. ما پیش از این مفهومی به نام حمل و نقل ریلی حومه ای نداشتیم و برای اولین بار در وزارت راه و شرکت راه آهن موضوع حمل ونقل حومه ای را داریم. وی در بخش دیگری از صحبت هایش به ...
اگر بترسی نمی توانی بالا بروی
قرار بود عملیات باشد. داشتم معبر را باز و مین ها را جمع می کردم. یک مین را پیدا کردم که جدید بود و تابه حال شبیه آن را ندیده بودم. یک چاشنی را باز کردم و چاشنی دوم را که خواستم باز کنم مین توی دستم ترکید. لباس هایم آتش گرفته و غرق خون بودم که دوستم رسید بالای سرم. دست هایم را بست و با وانت بچه های اطلاعات از منطقه خارج شدیم. مدام به هوش می آمدم و از هوش می رفتم و دیدم که دست هایم را از دست داده ام ...
مدیریت دولتی دغدغه انتشار عکس های دوران دفاع مقدس را ندارد
به دلیل موقعیت شب نتوانستم عکاسی کنم. تصاویری از حلبچه هم دارید؟ کریمیان : بله. من چند روز بعد از بمباران حلبچه به همراه خبرنگاران خارجی به شهر رفتم. اجساد هنوز مانده بودند اما تمام شهر را پودر پاشیده بودند. وقتی به شهر رسیدیم، فاجعه به حدی هولناک بود که منقلب شدم. من به دیدن جان دادن رزمنده هایی عادت کرده بودم که پس از رشادت های بسیار در خط مقدم به شهادت می رسیدند اما اینجا ...
مادربزرگ 90 ساله برای بچه ها عروسک می سازد
خانجانم یاد گرفته بودم. بعد که ازدواج کردم و بچه دار شدم فرصت نکردم عروسک درست کنم. اما از وقتی شوهرم فوت کرد دوباره تنها شدم و حوصله ام خیلی سر رفت. کم کم به عروسک سازی عادت کردم و هر روز عروسک درست می کردم. هنوز هم درست می کنم. اگه سرپا باشم قدرت ندارم. اما اگه نشسته باشم درست می کنم. از بی بی خواستیم قصه عروسک هایش را بسازد خیلی از عروسک های بی بی اسم و قصه دارند که آقای ...
از دلتنگی های مادرانه تا شهادت مرتضی در آسمان/ روایتی از "کفش های سرگردان"
خرمشهر تا آبادان کم است. بنابراین پدر و دیگر مردان فامیل تصمیم گرفتند که زن و بچه ها را از شهر خارج کنند. مردها ماندند و زنان و بچه ها به منزل خاله ام در بهبهان رفتند. سوپروایزر بیمارستان ارتش دزفول بودم و باید خودم را معرفی می کردم. با تزریق آمپول شیرم را خشک کردم، فرزندانم را به خانواده ام سپردم و راهی شدم. در روزهای آغازین جنگ هم دوش همسرم به مداوای مجروحین پرداختم. یک ...
اعتراض به جعل نام خلیج فارس به فضا رسید/ رفتگر از یاران یزید نیست/ یادداشت آموزنده یک آبدارچی
مسئول فرزند و خانواده به شمار می آیند. نهم از اول ابتدایی تا سوم دبیرستان چیزی به نام "مردودی" ندارند! چون هدف تربیت، نهادینه کردن مفاهیم و ساختن شخصیت است نه فقط تعلیم و تلقین. دهم در رستوران هر کسی به اندازه نیاز خود غذا برمی دارد و آخر کار در بشقاب شان چیزی نمی ماند...اسراف وجود ندارد. یازدهم میانگین تاخیر قطار در سال هفت ثانیه است! مردمانی ...
روایت زنی که رئیسش را کشت
زنی که به دلیل به قتل رساندن رئیسش در دادسرا است و این ها را او می گوید 40 سال دارد و در 15سالگی با پسرخاله اش که 30 ساله بوده ازدواج کرده است. اوایل نمی دانست همسرش اعتیاد دارد و بعد از یک سال زندگی با او متوجه اعتیادش می شود. بعد از یک سال هر کاری می کند مرد دست از مصرف مواد مخدر بردارد و البته مثل همه آن هایی که سرانجام سر از دادسرا درمی آورند موفق نمی شود. در سال های بعد خود زن هم ...
اعتیاد زنان در دام نا آگاهی
دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان اصفهان اظهارکرد: براساس بررسی ها و تحقیقات انجام شده در حوزه اعتیاد زنان، بانوان بدلیل اطلاعات ناکافی و ندانسته در دام اعتیاد گرفتار می شوند.مصطفی هادی زاده افزود: متاسفانه در حوزه اعتیاد میزان اطلاعات و دانش دختران جوان و زنان به مراتب از مردان کمتر است. وی با اشاره به آمار 10 هزار نفری زنان معتاد در استان اصفهان گفت: بیشترین نوع اعتیاد آنها مواد مخدر صنعتی است.وی اظهار کرد: برنامه های جمعی زنان، باشگاههای بدنساز ...
گفتارها و کردارهای روزمره!
می خورن؟ روحانی با حالی بود ! - من: نوبتم فرا رسید و طبق قانون نانوایی که حداکثر چهل و چهارتا نون را میتونم بردارم. در حال شمارش و خنک کردن نون بودم . - راننده تاکسی: آقا چه خبرته؟ اینهمه نون را میخوای چکار؟ مگه قحطی اومده؟ ! - مرد با کلاس: آقا مشتری چه گناهی داره اینو از نانوایی بپرس ! - مرد بازنشسته موتوری: آقا امروز اول ماه رمضونه شاید 50 نفر افطاری ...
8 محکوم به مرگ پای طناب دار می روند
مأموران پلیس بخش گلستان اسلامشهر از قتل مردی در یکی از قهوه خانه های اطراف باخبر شدند. متهم بعد از دستگیری گفت: در قهوه خانه مشغول کشیدن قلیان بودم که مقتول وارد قهوه خانه شد. ما با هم درگیر شدیم. او با میله کرکره در به من حمله کرد و من با چاقو ضربه ای به او زدم. هواخواهی پسر عمه محکوم به قصاص هفتم، مرد 34 ساله ای است که روز 21 دی ماه سال 90 در تهران به خاطر هواخواهی پسر عمه اش مرد ...
8 قاتل سحرگاه امروز پای چوبه دار می روند
شعبه 74دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد و این حکم به تأیید دیوان عالی کشور رسید تا مرد جنایتکار صبح امروز برای اجرای حکم به پای چوبه دار برود. 2-دومین محکوم به مرگ مردی جوان است که 8تیر ماه سال 89در جریان یک درگیری جنایت آفرید. او پس از دستگیری در بازجویی ها گفت: داخل خانه ام مشغول مصرف شیشه بودم که 2نفر از دوستانم به من زنگ زدند و گفتند با شخصی درگیر شده اند. آنها از من کمک خواستند و من هم ...
پیشنهادی که سرنوشت قلاویزان را عوض کرد/ بابک به آرزویش رسید
از درون پوتین دربیاورم، دیدم کف پوتین افتاده است و کف پایم کاملاً با زمین در تماس است. هرچه به دور و برم نگاه کردم، خبر از کف پوتین نبود، انگار خیلی وقت بود از پوتین جدا شده و من چون مشغول کار بودم متوجه کنده شدنش نشدم، درست بعد از چند ساعت کف آن لنگه پوتین هم کنده شد و من مجبور شدم برای تهیه پوتین چاره ای بیندیشم. به سراغ چند سنگر رفتم، عاقبت یک چکمه جانم را خرید و من با پوشیدن آن از سوزش زخم ها، که به خاطر شوره زار بودن زمین مرا می آزرد، نجات یافتم. ...
آخوندی در وزارت راه و شهرسازی ماند
درباره مهمترین مشکلات ناشی از مسکن مهر، عنوان کرد: با حجت علمی اعلام می کنم که بابت مسکن مهر ده واحد درصد به تورم کشور اضافه شده است؛ یعنی 17 میلیون خانوار کشور، ده درصد تورم بیشتری را تحمل کرده اند؛ اینها را می توان بهتر مدیریت کرد. باهنر گفت: با توجه به همه واقعیت های قضیه، فکر می کنم که وزارت خانه تا به حال متعهد بوده و بعد از این هم باید متعهد باشد که تا آخرین واحد مسکن مهر را تکمیل ...
دنیای مجازی عبور از امپریالیسم به امپراتوری
به گزارش مشرق، آخر هفته ها میهمانی دوره ای داشتیم. هر هفته یک خانواده، فامیل ها را دور هم جمع می کرد. بزرگ ترها با اشتیاق خاصی دور هم می نشستند و از هر دری می گفتند. میان همین صحبت ها، پای دردل ها به میان می آمد و از درد هم باخبر می شدیم. همفکری می کردیم و دغدغه حل مسائل یکدیگر را داشتیم. فضا کاملا صمیمی بود. بچه ها در بین بازی کردن به کار بزرگ ترها هم سرک می کشیدند و بسیاری موضوعات را غیرمستقیم ...
جامعه ملی نا موجود
تهیِ صحرا و پرتوهای شهرنشینی را پل می زنند، راهبری اش را به دست می گیرند. این همگونی نصفه نیمه در خانواده ای که بچه هایش را به مدرسه می فرستد و نیز مهندسی دولتی که به شیوه انگلیسی ها زندگی می کند، آشکار می شود. او بستان یعنی باغچه ای دارد، خدمتکاری دارد که کارهایش را انجام می دهد، انجمن و شب نشینی های منظم دارد، و لباس مرتب و شیک می پوشد. آقای کلانتر مرکز هم هست که با زبان شیرین، خانه مرتب و منظم ...
کرت کوبین، نابغه ناشناخته
.... او عضو یک خانواده بسیار بزرگ بود و اولین فرزند کل خانواده هم بود. برای همین همه به کرت توجه داشتند و وقتی می گویم او زیبا بود منظورم این است که جز بچه خودم، بچه ای به فرشتگی او ندیدم! برای همین آدم ها جذب او می شدند و بعد متوجه شدم (البته ممکن است برداشت غلطی باشد) که وقتی او کمی بزرگ تر شد، خواهرش به دنیا آمد و چند عموزاده هم به دنیا آمد و آرام آرام او دیگر در تصاویر خانگی دیده نمی شود و گاهی ...
عامل قتل عام در شهرک غرب بخشیده شد
، طوری که ناگهان دچار خشم زیاد شدم و نتوانستم خودم را کنترل کنم. چاقویی برداشتم و با آن شیشه تلویزیون را شکستم. سپس به پدرم که روی مبل نشسته بود، حمله کردم. مادر و خواهرم با دیدن این صحنه به شدت ترسیدند و سعی کردند فرار کنند اما بعد از کشتن پدرم به سمت آنها رفتم و هر دو نفرشان را با چاقو زدم. سپس به اتاق خودم رفتم و سیگار کشیدم تا اینکه مأموران از راه رسیدند و مرا دستگیر کردند . با توجه به اظهارات ...