سایر منابع:
سایر خبرها
انتقال اشتباه جسد حاجی لنگرودی / شی نورانی مشاهده شده در آسمان تالش چه بود؟ / اقدام عجیب کارمند شهرداری ...
خیلی ها هستند که به این پول نیاز دارند، بگردید پیدایشان می کنید! غافل از معجزه ای که برای دختر بچه رقم می خورد، به دنبال کسی می گشتیم که نیازمند باشد و با پول جمع آوری شده برایش کسب و کاری راه بیاندازیم، ناگهان تلنگری در ذهنمان باعث شد به یاد کودکان محصلی که از فقر رنج می برند بیافتیم و سراغ یکی از خانم معلم های دبستانی رفتیم، بعد از تعریف کردن داستان، خانم معلم از معجزه دختر بچه مطلع شد ...
می خواهم در سیستان بمانم، دولت مردان و عقلای قوم، به من بگویند، چگونه؟
دراین مطلب آمده است: چنین بودم روستای آبادی داشتیم، آب هیرمند جاری بود، زمین های مرغوبی داشتیم، گندم، جو و یونجه می کاشتیم، محصول خوبی نیز عایدمان می شد، اما من با همه ی مشکلاتی که داشتم یک قطعه زمین را به باغ انگور اختصاص داده بودم، انگور یاقوتی، فخری، چَشِ گو، شصت عروس و سنگک، به وفور در این باغ، یافت می شد. یک رمه ی گوسفند داشتم، بالغ بر پانصد رأس، که از علوفه ی اطراف روستا، علوفه ای که خودمان ...
در آغوش خاک
.... در بخش کوتاهی از این نمایشنامه آمده بود: و همه ما زندگان این سرزمین خواب گردهای کابوسی هستیم از درد و رنج و زحمت... بچه که بودم همین جا می خوابیدم و از همین جا باغ را تماشا می کردم و هر روز صبح... حسن معجونی که با صدایی بغض آلود سخن می گفت به دلیل شدت اندوهش نتوانست جملات خود را کامل کند و سخنانش ناتمام ماند. همچنین مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران نیز متنی را ...
پدرم گفت حق نداری مقابل استقلال از نیمکت تکان بخوری | با بیرانوندها مشکل ندارم، با ادبیات بیرانوند مشکل ...
...> اما به خاطر استقلال، با همان تماس اول رفتی. بله، افشارزاده که تماس گرفت، یک ساعت بعد مقابلش نشسته بودم. نفتی ها می دانستند؟ بله، به آنها خیلی راحت گفتم می خواهم بروم استقلال و رفتم روبه روی افشارزاده نشستم و گفتم رضایتنامه ام را هم خودم می گیرم! شما با نفت قرارداد داشتی، روی چه حسابی فکر کردی رضایتنامه می گیری؟ حقیقتش از قبل به آنها گفته بودم اگر استقلال من ...
مادر بزرگ 90 ساله عروسک ساز
یاد گرفته بودم. بعد که ازدواج کردم و بچه دار شدم فرصت نکردم عروسک درست کنم. اما از وقتی شوهرم فوت کرد دوباره تنها شدم و حوصله ام خیلی سر رفت. کم کم به عروسک سازی عادت کردم و هر روز عروسک درست می کردم. هنوز هم درست می کنم. اگه سرپا باشم قدرت ندارم. اما اگه نشسته باشم درست می کنم. از بی بی خواستیم قصه عروسک هایش را بسازد خیلی از عروسک های بی بی اسم و قصه دارند که آقای عباسپور می ...
چرا همه تصور می کنن رزمی کاران دائما دعوا می کنند
ورزشکار انگیزه پیدا کند بعد از اینچئون و قهرمانی در بازی های آسیایی که هنوز خبری نشده است. گویا زمانی که دانشجو بودید نیز مسئولان دانشگاه همکاری زیادی با شما نمی کردند؟ دانشجوی دانشگاه آزاد واحد شهرری بودم، درسم تمام شده و مدرک کارشناسی ام را گرفته ام. چند بار که واقعاً اذیت شدم. بعد از بازی های آسیایی 2014 همه هوایم را داشتند. البته قبل از آن هم استادان حذفم نمی کردند ولی ...
این حاجی برای نجات سایر حجاج جانش را فدا کرد / مراقب باشید آسانسورهای مسکن مهر سقوط نکند! / یونسکو به ...
پیرسمساری مدیرکل زنان و خانواده استانداری آذربایجان شرقی در زمان استانداری بیگی، سه عضو دیگر این لیست اعلام می شوند. در سوی دیگر، اصلاح طلبان راه دشواری تا معرفی لیست واحد هود در پیش رو دارند. طبق اخبار شنیده شده استراتژی اصلاح طلبان آذربایجان برای انتخابات پیش رو، ثبت نام حداکثری است. آن ها پس از عبور افراد از فیلتر شورای نگهبان به لیست فکر خواهند کرد. مترو بعد از 15 سال به ...
محمدبنا:دیوانه کشتی هستم
به گزارش سایت خبری تحلیلی 9 صبح به نقل از نود، وقتی از او دلیل رفتنش را می پرسیدیم، پاسخ می داد: الان سه سال است که خانه و زندگیم اینجاست (خانه کشتی). از کشتی دلزده شدم و دیگر طاقت ادامه دادن را ندارم. می خواهم به خانه بروم و نوکری مادرم را بکنم. در این سال ها هیچ گاه نتوانستم به پدر و مادرم رسیدگی مناسبی داشته باشم. گذشت و گذشت تا محمد بنا تیمش را با سه طلای ارزشمند قهرمان المپیک کرد ...
اگر فوتبالیست نمی شدم، احتمالاً مثل پدرم نصاب گاز آشپرخانه می شدم
.... این موضوع نیکی بات را به خنده انداخته بود. خود همین مورد به من کمک زیادی کرد تا زودتر سازگار شوم. من را خیلی زود پذیرفتند. من یک بچه لندنی بودم که می خواستم برای یونایتد بازی کنم. وقتی 12 یا 13 ساله بودم و در تاتنهام بازی می کردم، شنیده بودم منچستر نیم نگاهی به من دارد ولی فکر نمی کردم محقق شود ولی یک روز مالکوم فیجن، استعدادیاب منچستر در لندن رفته بود و مادرم را دیده بود و درباره من با او ...
اظهارات مردم و شاهدان از قتل و خودکشی دختر و پسری با اسلحه در لاهیجان/ آیا پای فرد سومی وسط است؟
...، گفت: این مسئله در حال بررسی است. احتمالا شاید چون برای شکار می رفته این اسلحه در ماشینش بوده است. وی در پاسخ به این اظهار نظر که در اکثر منازل لاهیجان اسلحه شکاری وجود دارد گفت خیر همچین چیزی وجود ندارد. شایعه دیگری که بین مردم لاهیجان مطرح است این است که گویا رؤیا بعد از تماس تلفنی حسین از خانه خارج شده و او با تأکید به رؤیا گفته بود که کار واجب دارد و بدین ترتیب قرار ...
ننه در کوهستان به سختی روزگار می گذراند اما نمی خواهد از فرزند شهیدش دور شود
فقط تنها نگرانی اش هیزم است. ننه از دیدار ما خیلی خوشحال بود و مدام ما را دعا می کرد و تمام توجه اش به دستانم بود که می نوشتم و خوشحال که به او سر زدیم و در کنارش نشستیم به سوال ما در مورد سنش چنین جواب داد. در آن زمان که من خیلی بچه بودم به پایین روستا می رفتم زمانی که سجل نویسان می آمدند و تند تند مثل شما می نوشتند و من نوشتن آنها را دوست داشتم . در ادامه از میرزا کوچک جنگلی گفت: با ...
دلنوشته سوزناک همسر وحید طالب لو برای "هادی نوروزی"
لحظه هایش جریان داشت.زندگی، زندگی، زندگی از جنس همسر یک فوتبالیست. نقش مرد بازی کردن را بلدم. خوب بلدم. در روزهای نبودنت نقشم را خیلی زود یاد گرفتم . دوستت دارم ها به من گفتند که زندگی با یک فوتبالیست، سخت است و متفاوت . حواسم بود. بعضی وقت ها آنقدر که استوک هایت به تو نزدیک بود ما نبودیم. میشنیدمت، کم میدیدمت. صدایت برایم صمیمی تر از نگاهت بود. زندگی را دوست داشتم با اینکه دور بودی ولی ...
طرح سپاه برای انتقام کشتار حجاج عربستان
.... هر جور بود، با او تماس گرفتم. گفت: بروید خانه، استراحت کنید؛ اما آماده باشید تا خبرتان کنم. رفتم منزل. هنوز کاملاً استراحت نکرده بودم که بیژن گُرد آمد در منزلمان و گفت: آماده باش... ظاهرا میخواهیم امروز بعدازظهر برویم جایی. گفتم: من یا منزلم، یا زمین فوتبال! در دلم تعجب می کردم که چطور میان آن همه نیرو، دست روی من گذاشته اند. درست است که من در گروه مهدوی بودم ...
همدرد پاییزم، همراه این برگا، اشکامو می ریزم...
خانواده ها در کنسرت هایش، گفت: من در موسیقی ادعایی ندارم و پُز نمی دهم. تنها پُزِ من جلوی دوستانم، حضور پدر و مادرها در کنسرت هایم است که واقعاً برایم شیرین و باعث افتخار است. شاید این به این دلیل باشد که من خیلی بچه ننه هستم! مطمئنم اگر این روزها را می بینم به خاطر دعای پدر و مادرم است. امیرحسین اویسی (نوازنده کیبورد و تنظیم کننده برخی قطعات)، عظیم روحانی (گیتار)، علی شهبازی (گیتار الکتریک ...
مأموریت ما رساندن 25 وصیتنامه پس از 30سال بی خبری است
عوضشان نمی کنند و امروز هم برای آنچه هستند و برای آن ایثاری که کرده اند، طلبی از کسی ندارند. وصیتنامه ها را که می بینند، دل هایشان حال و هوای جنگ و توپ و تانک و خمپاره می کند و به سرعت به سراغ آلبوم هایشان می روند و هر چه از آن روزها دارند را برای بچه های مستند می آورند و شروع می کنند یک به یک به شرح عکس ها و ساعت ها از همرزمان و دوستان شهیدشان می گویند. یکی از آنها می گوید: از خودم می پرسم که اگر ...
آقای فرماندار! بابای من رییس جمهور است
. به گفته عسگری، این خیریه کارگاهی را ایجاد کرده که زنان نیازمند که بتازگی همسر خود را از دست داده اند و یا مبتلا به سرطان و بیماری های سخت درمان و یا دچار معلولیت هستند در آن شاغل شده اند و به تولید لباس مشغول هستند. حدایق، یکی از اعضای هیات مدیره خیریه یاس نبوی، این پرورشگاه را قطعه ای از بهشت می داند. او به سرپرست فرمانداری شیراز گفت: بچه های پرورشگاه هرچند از نعمت پدر و مادر محروم هستند اما در ...
عشایر، حاملان هویت و اصالت ایرانی
.... سربازان هم، در اجرای دستور سروان، نظارت کامل می کردند که فریب زن های قشقایی را نخورند. به این ترتیب بود که سگ های سروان ماه های متوالی، شیر مادران بچّه های ما را می خوردند... این همان چیزی است که ما هیچ وقت آن را فراموش نمی کنیم و هرگز آن را نمی بخشیم. (داگلاس، 1377: 224) . در کتاب قیام عشایر جنوب ، در بارۀ رفتار یک نظامی به نام یاور اکرم که اسبش معتاد به خوردن جوجه کباب بود، در ...
اگر خرس نقره ای هم بگیرم برای خانواده ام خیلی مهم نیست/ امیر جعفری برای من پارتی بازی نکرد
یاغی گری که در وجود تو هست و من موقع بازی آن را حس می کنم (البته منظورم یاغی گری منفی نیست، یک یاغی گری مثبت از جنس آدمی مثل جیمز دین) آیا ویژگی ژنتیکی است و در همه افراد خانواده جعفری ها هست؟ خود امیر جعفری هم یک یاغی بزرگ در سینماست و مردم به خاطر همین او را دوست دارند . این موضوع باز هم به همان مسئله ای باز می گردد که خدمت شما عرض کردم من خیلی عاشق سینما و تلویزیون نبودم و نیستم. ...
ما را آزاد کنید تا خادمی را هم بکشیم!
پاسخ گفت: به نظرم فرصت محرم و صفر امسال را در بحث شهید جاوید از دست دادیم. به هر حال تبلیغات آیات خادمی و شمس آبادی علیه کتاب ادامه داشت و سید مهدی هاشمی و پیروانش هم در مقابل آنها قرار داشتند. در همان سالی که شمس آبادی به قتل رسید، با او به مکه مشرف شده بودم. در این سفر الهی با او بارها درباره امام خمینی بحث کردم، چون شهرت داشت شمس آبادی از طرفداران آیت الله خویی است. یک بار به او گفتم: آقا! شما ...
گفت وگو با مردی که قاتل مادرش را بخشید
زندگی می کرد، مستأجر بود. قاتل هم در آن زمان معتاد به مواد مخدر شیشه بود و با انگیزه سرقت دست به این جنایت زد. شما چطور از ماجرای قتل مطلع شدید؟ من در روستا سر زندگی خودم بودم که به من زنگ زدند و گفتند مادرم مریض شده است. در شاهرود، مرا به سردخانه بردند و جسد او را نشان دادند. قاتل چطور دستگیر شد؟ زمانی که قصد فروش طلاهای مادرم را داشت او را دستگیر کردند و بعد ما را برای ...
مهتاب کرامتی: انتظار این نقش را نداشتم
معلم بچه های آن خانه بود که بعد با آن ها همراه می شد. تازه این نسخه دوم ماجرا بود. نسخه اول که من هم بسیار با آن موافق بودم اما در رای گیری به نتیجه نرسید این بود که قرار بود زن در میانه راه به آن ها ملحق شوم. نقش من نقش زنی بود که همسرش از طالبان بوده و کشته شده و من با تابوت حامل پیکر او راهی مزرعه پدریش شده تا جسد را آنجا دفن کند. در میانه راه با این مرد برخورد می کند و ...
احمدرضا داخل مزار چشم گشود و لبخند زد
های انقلابی بخش لشت نشاء از توابع رشت بودیم. این بخش نسبت به روستاهای اطرافش یک مرکزیتی داشت و روستای رودپشت به عنوان زادگاه شهید مظلومی هم زیر نظر لشت نشاء بود. بعد از پیروزی انقلاب چون گروه های چپ و مارکسیستی خیلی در منطقه ما فعالیت می کردند، بچه های انقلابی از روستاهای مختلف به مسجد جامع لشت نشاء می آمدند و آنجا مرکزی برای فعالیت های انقلابی و مبارزه با گروهک ها درست کرده بودیم. شهید مظلومی ...
جانبازی که در خیابان کفاشی می کند
از من خواست تا مانع تصمیم او شوم. اما من گفتم خودتان شرایط زندگی ما را ببینید. من خودم تا کلاس چهارم بیشتر درس نخواندم اما دوست داشتم پسرم درس بخواند. اما من شرمنده او شدم. دخترم زهرا 23سال سن دارد و با پسرخاله خودم ازدواج کرده است. دامادم خیلی خوب است و مثل بچه های خودم دوستش دارم. من قبلا در خانه یک حاجی زندگی می کردم و اجاره نمی دادم. بعد از مدتی حاجی خانه اش را فروخت و ما بی خانه ...
آفت فراموشی و تحریف دفاع مقدس را تهدید می کند/ ضعیف دانستن دشمن بعثی در دوران جنگ ساده انگاری است/ لزوم ...
مورد دفاع مقدس هم چون این جنگ به ما تحمیل شد و ما از حیثیت کشور، خاک و ناموسمان دفاع کردیم، ارزش آن بیشتر شد. درکشور ما بحث دفاع مقدس فرق دیگری هم دارد که ارزش آن را مضاعف می کند. دفاع مقدس در واقع دفاع از نظامی اسلامی بود که بر مبنای آموزه های پیامبر اسلام شکل گرفته و ادامه دهنده راه پیامبر و ائمه است، بنابراین علاوه بر بعد فردی و خانوادگی که این دفاع داشت بعد اسلامی نیز دارد. حتی در قرآن هم ...
در فضای مجازی با صد نفر ازدواج کنید!
اخبار معاصر :والدین هرگز نخواهند فهمید که نوجوانشان با نشستن پشت کامپیوتر رفتن به پارتی مختلط، نوشیدن مشروبات الکلی، درگیری های خشن، مصرف مواد مخدر و هرچیز دیگری حتی شرکت در مراسمات خاص شیطان پرستی را به صورت مجازی و با میل و اراده و تصمیم شخصی تجربه می کند! بازی های رایانه ای از همان آغاز پیدایش خطری برای کودکان و جوانان شناخته شدند. خطراتی از جمله فاصله گرفتن از خانواده و روابط ...
تو را من چشم در راهم...
انجام شود. نهم مهرماه روز سالمندان و 17 مهرماه روز خانواده و تکریم بازنشستگان بهانه ای شد تا به یکی از خانه های سالمندان سری بزنیم. اینجا سرای سالمندان است. یک خانه ی بزرگ در محیطی آرام با هوایی مطبوع، اما اعضای این خانه هیچ نسبتی با هم ندارند و تنها دوست و هم خانه اند که درد مشترکی را با هم تحمل می کنند. با ورود به این خانه برخی را با چهره شاد می بینی و برخی دیگر ناراحت ...
کالین فرث مغروره، اما...
...! بالا و پایین می پرم و جلف بازی در می آورم، چطور با دست پرورده شان کنار می آیند. تو سه تا پسر داری. حس های پدرانه داری؟ یک دوره ای فکر می کردم هیچ وقت بچه دار نخواهم شد. ازش وحشت داشتم. فکر می کردم آزادی ام را از دست خواهم داد. خیلی جوان بودم که ویل به دنیا آمد، وقتی ازش دور می شدم با این که می دانستم دوباره می بینمش، جداشدن از او سخت ترین و دردناک ترین کار ممکن بود. به ...
شهیدی که تروریست ها او را بهتر شناختند
، ماه رمضان و روز قدس تا کمک به یتیم خانه های پاکستان و روستاهای محروم شیعه نشین در جهت صدور فرهنگ انقلاب اسلامی و ترویج وحدت شیعه و سنی در هند و پاکستان، در سطرسطر کتاب رسول مولتان به وفور یافت می شود. بعد از گذشت چند ماه از حضور او، آوازه افکار و رفتارش در شهر پیچید و کار رسید به تهدیدات تلفنی و مکتوب دشمنان شیعه و انقلاب اسلامی بر ضد خود و خانواده اش، و سرانجام، رحیمی می شود معادل آسمانی همان ...
توضیحات پزشک پرسپولیس درباره فوت تلخ هادی نوروزی
بدنش بشود. احتمال اختلال وراثتی همچنان از نظر من بالاترین احتمال است. به هر حال من تقریبا تمام زمان روزم را با این بچه ها می گذرانم. گاهی ما بیشتر از خانواده های مان همدیگر را می بینیم. هادی در تمرینات آخر هم فقط می دوید و احتمالا لختگی بر اثر ضربه در بدنش ، خیلی بعید است. او در بین بچه ها یکی از آنهایی بود که حتی حاضر نبود یک قرص مولتی ویتامین ساده بخورد و اصلا از قرص بدش می آمد . بعد این اتفاق ...
دوبرادر بدجنس: جنگ، مهاجرت
آسمان تهران با آسمان اهواز فرق داشت. کم رنگ تر بود، سردتر بود. جنگ، من و خانواده ام را از شهر آبا و اجدادیمان اهواز، به تهران کشانده بود. آن زمان شانزده سال بیش تر نداشتم و ناگهان از یک خانه ی بزرگِ دو طبقه با حیاطی پراز درخت و حوض به یک اتاق، نقل مکان کرده بودیم؛ اتاقی در یک ساختمان نامهربان که زمانی هتل بوده. ساختمانی روبه روی پل سیدخندان تهران. من از این اتاق و چراغ های مهتابی اش متنفر بودم ...