سرنوشت تلخ یک مرد بانکی در سوءظن زنانه / راز قرار با همکار زن چه بود؟
سایر منابع:
سایر خبرها
بازداشت کارگردان بعد از مرگ همسرش
. به تلفن همراهش زنگ زدم که خاموش بود. در نهایت با کمک کلیدساز وارد خانه شدم و با جسد همسرم مواجه شدم. خراش های مشابه در حالی که مرد جوان مدعی بود که از علت مرگ همسرش بی اطلاع است کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت آثار خراشیدگی را روی بدن مرد جوان دیدند. آثار خراشیدگی که این احتمال را مطرح می کرد زوج جوان باهم درگیر شده اند. با به دست آمدن این مدرک بار دیگر از وی تحقیقات ...
گوشی خون آلود!
به مشهد در این جا به دنیا آمدم. پدرم هشت فرزند دارد که من هفتمین آن ها هستم. در شهرک شهید رجایی مشهد (قلعه ساختمان) زندگی می کردیم و من هم به مدرسه ابتدایی می رفتم اما به درس و مدرسه علاقه ای نداشتم و درس هایم ضعیف بود به همین دلیل بعد از پایان مقطع ابتدایی ترک تحصیل کردم و شاگرد کفاشی شدم دوست داشتم برای خودم درآمدی داشته باشم تا این که 17 سال قبل مادرم به خاطر بیماری سرطان و در سن 52 سالگی جان ...
قتل معمایی خانم عکاس سینمای تهران
. ماموران با حضور در خانه مرد 27 ساله با جسد زن 36 ساله که روی تخت افتاده بود مواجه شدند و با توجه به مرموز بودن مرگ زن جوان تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس واحدی و تیم تشخیص هویت در محل حضور یافتند. تحقیقات ابتدایی کارآگاهان در ابتدا مرد جوان را هدف تحقیق قرار دادند و محسن به ماموران گفت: تحصیلاتم مرتبط به تئاتر است و همسرم نیز فوق لیسانس ادبیات ...
پسر جوان پدر و مادرش را کشت و به 2 بار قصاص محکوم شد
به دست برادرم اصابت کرد اما او توانست از صحنه بگریزد و در خانه را قفل کند. با این اتفاق 3 مرد نقاب پوش با قمه به سمت من حمله ور شدند و هر دو دستم را بشدت مجروح کردند و پس از آن هم از خانه ما گریختند. مأموران پس از بررسی اظهارات دو برادر و بر اساس شواهد و قرائن محل جنایت متوجه شدند که داستان مردان نقاب پوش ساختگی است بنابراین تحقیقات ادامه یافت و سرانجام علیرضا به ارتکاب قتل پدر و مادرش و ...
2 بار قصاص برای قاتل پدر و مادر
دیدم اما نمی دانم دقیقا چه اتفاقی افتاده است. وقتی ماموران دوباره مهران را مورد بازجویی قرار دادند او به تناقض گویی افتاد و در نهایت پلیس به او مظنون شد و مهران را بازداشت کرد. مرد جوان به ماموران گفت: مدتها بود که به مواد اعتیاد داشتم روز حادثه در پارکینگ مواد می کشیدم و برادرم هم ماشین می شست وقتی برادرم دید مواد می کشم با من درگیر شد ما مدتها بود با هم قهر بودیم. بعد پدرم آمد و عصبانی شد و ...
بخشش به شرط زندگی بدون خلاف
پرواز به سمت آبادان را دارد. عامل جنایت نوزدهم خردادماه هنگامی که سالن ترانزیت فرودگاه مهرآباد را ترک می کرد و قصد داشت سوار هواپیما شود، بازداشت شد. این مرد پس از دستگیری در همان بازجویی های اولیه به قتل و سرقت اعتراف کرد و درباره جزئیات این ماجرا به پلیس گفت: با همسرم اختلاف داشتم، برای همین به دنبال خانه ای مجردی می گشتم که با مقتول آشنا شدم. او به دنبال هم خانه بود و قرار شد با هم زندگی ...
آشوب هولناک!
نوعی انکار می کرد درباره شلیک یک تیر هوایی در داخل منزل گفت: اسلحه شکاری من دارای مجوز رسمی است آن لحظه مشغول تمیزکردن اسلحه بودم و از این که فشنگی داخل آن است، اطلاع نداشتم به همین دلیل ناگهان گلوله شلیک شد! الکل های کشف شده نیز که طبی است برای ضدعفونی کردن سطوح آلوده به کار می بردم و هیچ گونه مشروبی هم مصرف نکردم از سوی دیگر شکایت همسرم را قبول ندارم . شایان ذکر است، تحقیقات پلیس درحالی با دستور رئیس کلانتری درباره این آشوب هولناک ادامه یافت که بررسی های پلیس از مصرف مشروبات الکلی توسط مرد 40 ساله حکایت داشت انتهای پیام// ...
آشوب هولناکی که مرد ناخلف بر پا کرد!
کلانتری شهرک ناجا) نیز اطلاع دادند. دقایقی بعد با حضور فرماندهان انتظامی گروه های ویژه ای از یگان امداد نیز عازم محل شدند. زمان به سرعت سپری می شد که با تدابیر سرکلانتر، نیروهای انتظامی به حالت آماده باش درآمدند و در همین حال فرمانده با همکاری زن جوان و به صورت تلفنی با مرد 40 ساله وارد گفت وگو شد. چند دقیقه بعد این تدابیر کارساز شد و نیروهای انتظامی مرد 40 ساله را به همراه نوزاد یک ماهه درحالی ...
اعترافات تازه داماد در صحنه جنایت +عکس
پدرزنم می کوبیدند! در این هنگام مهدی برادرزنم نزد آن ها رفت! ولی این مشاجره طولی نکشید! من هم قصد داشتم به داخل کوچه بروم تا ببینم چه خبر است! اما مادرزنم مانع شد و مرا به درون اتاق کشید! من در واقع از اختلافات برادرزنم و دیگر بستگانش اطلاعی نداشتم به همین دلیل هم موضوع را جدی نگرفتم تا این که برادر زنم به داخل منزل بازگشت و مشغول نوشیدن چای شدیم. بعد از آن بود که من تصمیم گرفتم برای ...
پایان خائن بودن همسر / شهلا در مشهد چه کرد؟!
تا به خودم آمدم درگیر بچه و بچه داری شدم و از صرافت درس خواندن افتادم. باتولد فرزندم زندگی رنگ دیگری برایم گرفت و همه چیز فرق کرد. هرروز که می گذشت با شیرین کاری هایش بیشتر خو می گرفتم. سومین سالگرد ازدواجمان بود که همسرم برای من یک گوشی تلفن همراه خرید. هدیه ای که اصلا مرا ذوق زده نکرد. به جایی که من با گوشی کار کنم همسرم وقت هایی که در خانه بود و با آن ور می رفت. او با مشخصات من در ...
عکس جدید نیوشا ضیغمی
...> حکایت آشنایی من و آرش در نوع خودش بسیار جالب است چون او من را قبل از آشنایی مان به شکل رسمی به واسطه فیلم هایم می شناخت و همین قضیه باعث شد که از قبل، پیش فرض هایی نسبت به من داشته باشد. در هر حال آشنایی و ازدواج با او یکی از بهترین اتفاق های زندگی ام بود. آرش پولادخان:حق با نیوشاست. من مدت ها قبل از اینکه با نیوشا آشنا شوم دوست داشتم با او ازدواج کنم و یک جورایی او را همسر آینده خودم می ...
نجات قاتل مرد ثروتمند از چوبه دار
. مرد جوان به ماموران گفت: پیک موتوری صرافی هستم ساعتی قبل مدیر صرافی گفت 30 هزار دلار را برای داریوش بیاورم. وقتی زنگ خانه را زدم مردی از پشت آیفون خواست دلارها را در آپارتمان تحویل بدهم. وقتی وارد آپارتمان شدم ناگهان مرد مسلحی مرا تهدید کرد و جسد داریوش را نشانم داد و خواست روی زمین دراز بکشم، بعد دست و پایم را بست و 30 هزار دلار را از من گرفت و فرار کرد. من با جسد تنها ماندم، ترسیده بودم که ...
واکاوی مجدد پرونده جنایی خواننده رپ ایرانی
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، ساعت 15 بعد از ظهر شنبه 29 مرداد سال 96 ماموران کلانتری 145 ونک از مرگ مشکوک مرد میان سالی در بیمارستان اطلاع یافتند و با حضور در بیمارستان پی بردند مرد 66 ساله ای به علت اصابت جسم سخت به سر و شکستگی جمجمه اش به کام مرگ فرو رفته است. بدین ترتیب تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی برای تحقیقات ویژه وارد ...
دستان خون آلود داماد پشت نقاب آبرو +عکس
محاکمه ایستاد. وی درباره نحوه آشنایی اش با اکرم گفت:وقتی مجرد بودم در خیابان با اکرم آشنا شدم. ما چند بار تلفنی با هم صحبت کردیم و به یکدیگر علاقه مند شدیم. به همین دلیل او را به عقد موقت خودم درآوردم و گاهی اوقات به خانه اکرم می رفتم. چند ماه از این ماجرا گذشته بود که تصمیم به ازدواج گرفتم و با دختر جوانی که خانواده ام به من معرفی کرده بودند عقد کردم. من همان موقع رابطه ام را با اکرم تمام ...
جملات روز پدر برای پدر فوت شده
...> بیاد همه ی *پدرانی*که امسال و سال های قبل بین ما نبود این روز تبریک میگم وروحشون شاد. پدر عزیزم جات خیلی خالیه روزت مبارک پدر جانم ببینید: عکس پروفایل روز پدر و روز مرد + جملات عاشقانه برای تبریک روز پدر پیام تبریک برای روز پدر فوت شده پدرم سلام از آسمان چه خبر؟ میهمانی خدا تمام نشد که برگردی؟ پدر روزت مبارک مرا ببخش که نیستم تا دستانت را ...
ساقی بیچارگی
ام آوار شد. چطور شد بنّایی را رها کردی و به سمت سوداگری مرگ رفتی؟ اول از همه طمع و بعد رفاقت با افراد ناخلف مرا به بیراهه کشاند. مدتی که به خاطر کسادی کار ساختمانی بیکار شده بودم خیلی در تنگنای مالی قرار گرفتم. از یک طرف مخارج زندگی و اعتیادم و از طرفی اجاره عقب افتاده خانه بدجور به من فشار وارد می کرد. روزی یکی از دوستانم که برای یک بساز بفروش کار می کرد از من خواست وارد ...
آقا گفت سردار سلیمانی خودش همراهانش را انتخاب می کرد
فرزندانی را مدیون همسرم هستم. وی درباره اعزام فرزندش به سوریه بیان می کند: وقتی آقا وحید گفت می خواهد عازم سوریه شود، ما گفتیم این همه جوان دارند می روند، مگر خون بچه من رنگین تر از دیگران است. در طول آن چهار سال، آقا وحید دو الی چهار ماه در سوریه بود، یک هفته به دیدن ما می آمد و دوباره می رفت؛ چندین بار به سوریه رفت و جهاد کرد. وقتی حاج قاسم رفت پدر شهید درخصوص شنیدن خبر شهادت ...
هم سفر شهید در حلب بودم
زینب تاج الدین/ دبیر گروه پایداری بیست و دو ساله است؛ اما حرف هایش آنقدر پخته که تا وقتی سنش را نپرسیدی، حتی حدس هم نمی زنی که آنقدر کم سن و سال باشد. نوزده ساله بوده که ازدواج می کند و درست یک سال بعد، زندگی مشترکشان آغاز و همراه با مردی می شود که قرار بوده همیشه در ماموریت باشد؛ آن هم فراتر از مرزهای ایران و البته جز خودت هم کسی نباید بداند. می گوید از همان زمانی که عقد بودیم، سوریه ...
انتظار نداشتم کرونایی شوم
خانواده همسرم زندگی می کنند. "با اطلاع رسانی به موقع و اطلاعات دقیق از ویروس کرونا که در جامعه منتشر شده همه می دانند که این بیماری طول درمان دارد و قرار نیست کسی که کرونایی شده تا ابد کرونایی بماند، اما همه از من فرار می کنند. *الان چرا بیرون از قرنطینه ای؟ "تازه ترخیص شده ام، برای تهیه دارو به داروخانه مراجعه کردم، همسر و فرزندم هم خانه را ترک کردند قرار نیست هر ...
قتل بخاطر یک زن که ازدواج موقت داشت / 2 مرد عاشق او بودند!
. نخستین سرنخ کارآگاهان در گام نخست به سراغ خانواده مرد جوان رفتند و در تحقیقات مشخص شد که او چندی قبل به صورت پنهانی با زن جوانی ازدواج موقت کرده است که در ادامه ماموران برای رسیدن به سرنخ به سراغ زن جوان رفتند. محدثه وقتی پیش روی ماموران قرار گرفت، گفت: مدتی بود که با یک پسر جوان ازدواج موقت کرده بودم اما بعد از پایان زمان عقد موقت مان به دلیل اختلافاتی که با هم ...
جنایت در بزم مستانه 2 دوست تهرانی
از پا در آمده است. بازداشت پسر 17 ساله با افشای این ماجرا پرهام که همراه پدر و مادرش، پیکر نیمه جان بردیا را به بیمارستان رسانده بود بازداشت شد و به درگیری خونین با مهمانش اعتراف کرد. وی گفت:من و بردیا از سال ها قبل با هم دوست بودیم. آن روز بردیا در غیاب پدر و مادرم به خانه ما آمده بود تا با هم خوش گذرانی کنیم. ما مهمانی دونفره ترتیب داده بودیم که با هم مشروب خوردیم و ...
حرف های شنیدنی مشایخی؛ گل مورد علاقه ام، علف هرز است!
دوست دارم. حال می کنم در چهارراه کالج قدم بزنم و سروصدای ماشین ها را بشنوم. از شلوغی ها لذت می برم؛ همه اینها برایم مفهوم واقعی تهران است. یکی از دوستانم به خانه ام آمده بود و مدتی مهمان ما بود. او در این مدت فقط فیلم های زامبی می دید. صدای این زامبی ها هم خیلی آزاردهنده است. جان کیج می گوید: صداهایی که روی اعصابتان می رود را بشنوید. من هم در صدای این زامبی ها دقیق شدم و بعد از مدتی ...
قاتل 30 هزار دلاری بخشیده شد
...> متهم در بازجویی ها مدعی شد که قتل مرد پولدار اتفاقی بوده است. وی گفت: من کارمند شرکت کامپیوتری هستم و مدتی قبل با مجید که تنها زندگی می کرد، آشنا شدم. چند ماه قبل با همسرم اختلاف پیدا کردم و به همین خاطر شب ها به خانه مجید می رفتم و آنجا می خوابیدم. چند وقت پیش مجید گفت برای او اسلحه بخرم و من هم کلت کمری به قیمت یک میلیون و 500 هزار تومان خریدم. روز حادثه مقتول از صرافی 30 هزار دلار سفارش داد و ...
تأییدکرونای پرستار لاهیجانی یک هفته بعد از مرگ
روزگار پسرم امیر نیز عاشق این دختر بود، اما درنهایت داریوش با او ازدواج کرد. ولی این ازدواج 4 سال بیشتر طول نکشید، چرا که داریوش که راننده آمبولانس خصوصی بود اعتیاد به شیشه پیدا کرد. دختر برادرم نیز با دریافت مهریه اش طلاق گرفت و در حقیقت با این اتفاق داریوش همه زندگی اش را از دست داد و 7 ماه قبل به خانه من آمد تا با ما زندگی کند من هم قبول کردم تا اینکه چند روز قبل زمانی که من و همسرم داخل ...
درددل های نصرت کریمی دستیار کارگردان باسابقه سینما
نصرت کریمی دستیار درباره کار با کیمیایی پرسیدیم به سینماروزان بیان داشت: من از فیلم “خاک” با کیمیایی آشنا شدم و بعدها در فیلمهای دیگر کیمیایی و از جمله “سرب” کنارش بودم ولی بعد از “سرب” بخاطر درگیری های مالی، با کیمیایی ده سال قهر کردم ولی بعدش آشتی کردیم و همین چند ماه قبل هم کیمیایی که بسیار مرد رفیق بازی است در مراسم ترحیم فرزندم سجاد کریمی حاضر شد و بلافاصله بعد، من نیز برای ادای احترام به ...
چه اشکالی دارد آنچه حرف حق است، تبدیل به شعار شود؟
دست نشر می سپارند، انتشارات سبزان پذیرای اثر من شد و موفق به چاپ کتاب خود شدم. تجربیات نوشتن برای شما، پیش از فضای مجازی به کجا برمی گردد؟ علاقه به نوشتن را از زنگ انشای مدرسه با خود دارم. تا دورانی که به دانشگاه رسیدم و مجله ای فرهنگی-ادبی را به من سپردند که هر دو، سه ماه منتشر می شد و تا دوره کارشناسی ارشد هم ادامه داشت. یک دوره کوتاه نمایشنامه نویسی را در محضر محمد چرمشیر طی ...
سلاخی مادر زن توسط تازه داماد در مشهد
گشود و اعلام کرد که مادر همسرش را به قتل رسانده است. داماد جوان در اعترافاتی صریح اعلام کرد: اوایل شب به خانه همسرم رفتم، اما او خانه نبود. کمی با مادرش صحبت کردم که دوباره اختلافات قدیمی به میان کشیده شد و پس از یک جر و بحث مفصل از آنجا بیرون آمدم. حسابی کلافه بودم و نمی خواستم دیگر کوتاه بیایم، به قصد ترساندنش با دو نفر از دوستانم نیمه شب به خانه اش رفتم و او را به حیاط کشیدم. می ...
چطور در عصر گوشی های هوشمند فرزندمان را خوره کتاب بار بیاوریم؟
که خودم هم به عنوان یک کودک در دهه 1980 یک خوره کتاب بودم- و مثل فلورا می توانستم یک کتاب را باز کنم و هر چیزی که اطرافم اتفاق می افتاد را خاموش کنم. این کار را ذاتی انجام می دادم و همان موقع هم برایم عجیب نبود. مطالعه ای که در سال 1977 بر عادات کتابخوانی کودکان انجام شده بود نشان می داد که 75٪ بچه های 10 تا 14 ساله در بریتانیا برای لذت بردن کتاب می خواندند و تا سال 1999، وقتی در اواخر نوجوانی ام ...
گفتگو با یک کرونایی بهبود یافته | آنقدرها هم که فکر می کردم وحشتناک نبود
از شما مراقبت کردند؟ آن زمان هنوز کیت های تشخیصی در استان وجود نداشت. آزمایش سه مرحله ای انجام می شد و جواب تست نهایی از تهران می آمد. من همه علائم را داشتم نتیجه اولین آزمایشم هم همان شب مثبت بود. پرستاران جوان و تیم پزشکی بسیار به من روحیه دادند. گفتند قوی باشی شکستش می دهی اما ته دلم می لرزید. از همه بدتر دوری از خانواده بود. محیط خانواده به انسان آرامش بیشتری می دهد. مدام در حال تماس ...
از هراس شبانه تا سلفی با خجالتی ها/ شبیخون فرمانده زن به خاکریز کرونا
به گزارش اصفهان شرق ؛ کرونا، مسأله ای که در هفته های اخیر جزء جدایی ناپذیر زندگی مردم کشور شده است، اولین بار زنگ خطر این بیماری را پیش از گسترش و شیوعش زمانی که به تهران سفر کرده بودم در زیرزمین پایتخت حس کردم، زمانی که در متروی تهران بودم و همه ماسک بر صورت داشتند، پچ پچ مردمان مستقیماً به کرونا ربط داشت، ترس اینکه خودم و خانواده ام نیز به این بیماری مبتلا شوند در دلم افزایش یافت. ...