سایر منابع:
سایر خبرها
اگر هزار تکه ام کنند با خون خود بر زمین می نویسم خمینی
که در راه اسلام و قران خدمت می کنم و از دوستانم و خانواده ام می خواهم که در پیروی از خط امام پایدار و استوار باشند و هر لحظه پیام های امام را مو به مو انجام دهند و نقطه ضعف به دست ایادی شیطان منافقان ندهند. بر شماست که خون شهیدان مان را زنده نگه دارید، شهیدانی که جنازه های شان به دست مادرهای شان نرسیده، کاری نکنید که روز معاد همین عزیزان از شما شکایت کنند. پدرم، مادرم، ما را خدا آفریده ...
پشت پرده تلخ استخدام یک دختر / پریسا به شوهرش شک کرد و آبروریزی راه افتاد
از درگیری با شوهرم و کتک زدن او، دختر جوان را نیز با رفتاری بسیار بی ادبانه از فروشگاه بیرون کردند. من با توجه به مشکلاتی که به وجود آمده بود از خانه قهر کردم و 3 شبانه روز در منزل پدرم بودم. زن جوان افزود: شوهرم و برادر آن دختر خانم به منزل پدرم آمدند و پس از گفت وگو متوجه شدم این دختر جوان بیماری خونی دارد و چون سایه پدر روی سرش نیست و به خاطر این که کمک خرج خانواده اش باشد تصمیم ...
همه ی ما پرسیده ایم: بچه ها چطور به دنیا می آیند؟
شنیدن اینها خیلی از پدر و مادرم می ترسیدم و حس تنفر پیدا کرده بودم و فاصله ام را با آنها زیاد کرده بودم. یک بار هم متوجه رابطه ی جنسی بین پدر و مادرم شدم و پدر برای اولین بار به گوش من سیلی زد. این باعث شده هنوز هم از رفتن پشت در اتاق کسی بترسم . هلیا 25 ساله می گوید: فقط به این فکر می کردم که بچه از شکم مادر بیرون میاد دیگه به اینکه چطور به وجود میاد فکر نکرده بودم دوم راهنمایی بودم که ...
چگونه هوای دخترانتان را داشته باشید؟
قدری مهارت تصمیم گیری را از خانواده یاد گرفته باشند که بتوانند به تنهایی برای زندگی و آینده خود تصمیم گرفته و درست و غلط را تشخیص بدهند. بنابراین باید هر دو جنس دختر و پسر، بتوانند عقیده خود را ابراز کنند و دوم این که باید به یک نسبت از حق ابراز عقیده و تصمیم گیری برخوردار باشند.این جرات را شما به دختر و پسر خود یاد می دهید. جایگاه مادر در رابطه پدر و دختری تصورات دختر بچه ها از زمان ...
کرونا؛ سرباز بی تفنگ، پزشک بی ماسک
باید مصرف کنم میشود 170 هزار تومان. گفتم به درک آقا 20 عدد برایم بیار اگر حقوقم را دادند دوباره میام و میگیرم. گفت: نه نمیشه ؛ 5 عدد برایت میارم. و تازه کلی منت گذاشت که خیلی گرونتره و من دارم برای شما ارزون حساب میکنم. اما من که به عمرم کاسبی نکرده بودم بلد نبودم چانه بزنم کلی تشکر کردم و بیعانه گذاشتم و آمدم بیرون. ولی سوالی دارم، آیا سرباز را در جبهه بی تفنگ رها میکنند و میگویند: اگر بدون تفنگ ...
مشاهیر اردبیل| رحیم مؤذن زاده اردبیلی ؛ مؤذنی که نوای ملکوتی اذانش جهانی شد
مهرماه سال 1304 در محله تازه شهر اردبیل و در یک خانواده مؤذن و مذهبی چشم به جهان گشود.اذان گویی و نوحه خوانی و منبری را از پدرش شیخ عبدالکریم به ارث برد و در مکتب پدر، لقب بلندبالای مؤذنی را یدک کشید. اذان گویی در خانواده مؤذن زاده، قدمت بیش از 150 ساله دارد و نام خانوادگی آن ها نیز به همین دلیل مؤذن زاده شده است. در گذشته وقتی در اردبیل شناسنامه می دادند، به تناسب شغل و حرفه، نام خانوادگی ...
صبوری هایی همسرانه / نامه ای که دخترم نوشته است
، در عملیات شوشبا اصابت تیر دشمن بعثی جاوید الاثر شد و تا کنون پیکر پاکش به آغوش خانواده باز نگردیده است. روایتی همسرانه از شهید جاویدالاثر رضا مرندی را در ادامه می خوانید: من فرنگیس شفیعی همسر شهید رضا مرندی هستم. خداوند برای هر کس هر تقدیری بیاورد صبرش را هم به او می دهد. خاطره های من از رضا زیاد است، چون ما دختر خاله پسرخاله بودیم. سال 1345، بود که بزرگتر ها به ...
رازی که تا شهادت وحید سر به مهر ماند
. او و همسرش هر دو هم عقیده بودند و به همین دلیل برای ماه عسل به مناطق عملیاتی جنوب کشور رفتند تا با شهدا عهد ببندند که راه شان را ادامه می دهند. زندگی سرتاسر عشق و محبت شان هرچند کوتاه؛ اما زیبا بود. ثمره هشت سال زندگی عاشقانه زینب سادات و وحید، دو فرزند به نام های فاطمه حورا و محمدوحید شد. دختر خردسال او هنگام شهادت پدر، چهار سال بیشتر نداشت و محمدوحیدش هیچ گاه معنای حقیقی واژه پدر را ...
مادرانه های همسر شهید حسین عزیزی / زنی که استقامتش کوه را به زانو درآورد
که آقای عزیزی قصد دارد از شما خاستگاری کند. با توجه به اینکه در سال های نخست پیروزی انقلاب اسلامی بودیم، بسیج و سپاه پاسداران به صورت مرتب کلاس های عقیدتی سیاسی در مدارس برگزار می کردند و آقای عزیزی مسئول برگزاری این کلاس ها برای دانش آموزان بسیجی مدرسه زینبیه شهر دهدشت بود و از این طریق مرا دیده بود. بالاخره با موافقت خانواده ها بساط ازدواج من و آقای عزیزی فراهم شد و ما با هم ازدواج کردیم. عروسی ...
روایتی از زورآزمایی با کرونا در استان فارس/ بیم و امید روزهای مبارزه با بیماری سرکش
...> این بانوی جوان بیان می کند: به تشخیص پزشک متخصص برایم سی تی اسکن ریه انجام شد بهای اول بستری دچار نفس تنگی شدید می شدم و فقط به کمک دستگاه اکسیژن امکان تنفس برایم وجود داشت اما با گذشت چند روز روند تنفسم رو به بهبودی رفت هرچند سرفه هایم همچنان ادامه داشت، روز چهارم بستری مجدد سی تی اسکن از ریه ام انجام شد و پزشکان با مقایسه آن با سی تی اسکنی که پیش از بستری در بیمارستان انجام داده ...
عهد شهید شیبانی و همسرش در راهیان نور/ رازی که تا شهادت وحید سر به مهر ماند
ابتدا به عضویت گروه تفحص درآمد. او و همسرش هر دو هم عقیده بودند و به همین دلیل برای ماه عسل به مناطق عملیاتی جنوب کشور رفتند تا با شهدا عهد ببندند که راه شان را ادامه می دهند. زندگی سرتاسر عشق و محبت شان هرچند کوتاه؛ اما زیبا بود. ثمره هشت سال زندگی عاشقانه زینب سادات و وحید، دو فرزند به نام های فاطمه حورا و محمدوحید شد. دختر خردسال او هنگام شهادت پدر، چهار سال بیشتر نداشت و محمدوحیدش هیچ ...
مردی که کار شب را برگزید تا هر روز با طلوع خورشید بدرخشد/ زندگی مرحوم زاویه به روایت برادر بزرگ تر
یافته یک خانواده مؤمن است. دست به کار شدم تا ارتباطی با خانواده مرحوم زاویه بگیرم. پدر و مادرش اوضاع روحی چندان مناسبی نداشتند. همسرشان کمی ناخوش احوال بودند و فرزندان هم از داغ نبود پدر، شوکه هستند. سعید زاویه، برادر ارشد مرحوم عبدالله زاویه یکی از اعضای خانواده زاویه بود که قبول کرد تا دقایقی برای مان از عبدالله بگوید. آنچه از نظر می گذرانید، گفته های برادر ارشد مرحوم زاویه است. ...
واقعیت باونکردنی از ازدواج نیوشا ضیغمی فاش شد + عکس و بیوگرافی
احترام نگذارد و بددهن باشد، ازدواج کنم. مهریه نیوشا ضیغمی: آرش این ویژگی خوب را دارد که با احترام برخورد می کند و همراه و دوست واقعی من است. خیلی طول کشید که او را انتخاب کردم اما شرط و شروطی نگذاشتم که به زور آنها رابطه را حفظ کنم. مهریه ام یک سکه است. نمی توانم درک کنم که 2 خانواده سر تعداد سکه با هم چانه می زنند. نیوشا ضیغمی فارغ التحصیل رشته روانشناسی و متولد ...
روزی که دخترم را در اینستاگرام پیدا کردم
...، تلاش کردم با گیتار آکوستیک همان آهنگ را برایش بزنم. خودش داشت گیتارزدن یاد می گرفت و فکر کردم شاید بخواهد آکوردها را بشناسد. به زور تا مقدمۀ گلیساندو کنارم ماند و بعد به طبقۀ بالا گریخت. تا جایی که می دانم، از آن زمان به بعد، دیگر لد زپلین گوش نداده است. می دانم. می دانم. یادم هست که در آن سن چطور با مادرم برخورد می کردم. نمی خواستم با او هم کلام شوم و کمتر از آن دلم می ...
شهیدی که در حلبچه یاور کردهای عراقی بود
کردن او رفته بودند به خانه آمد، دور هم ناهار بخوریم ولی برادرانش هم نتوانستند او را پیدا کنند و وقتی دوستانش خبر دادند در کدام بیمارستان بستری شده است، به آنجا رفتیم. خانم شهید ادامه داد : در راهروی بیمارستان که حرکت می کردم، مدام با خود می گفتم شاید دست نداشته باشد، خب مشکلی ندارد با این مسئله کنار می آیم، شاید نه دست داشته باشد و نه پا ولی باز هم می توانم با این موضوع کنار بیایم. ...
این آشیانه جای "زن" است
انگشتان دو دست هم نمی رسد. او همچنین جزو معدود کسانی است که مدرک A&P دارد. درسش که تمام شد مصمم بود تا وارد دنیای کار شود اما آشیانه هواپیما مگر جای زنان است! این جوابی بود که از اکثر جاهایی که برای پیدا کردن کار به آن ها سر می زد، می شنید اما نرجس دست بردار نبود،4 سال دنبال کار گشت تا اینکه بالاخره مدیر عامل هواپیمایی تابان این کلیشه را شکست، او تصمیم گرفت به نرجس اعتماد کند و از این ...
علی کریمی: در کودکی سپاهانی بودم، بعد استقلالی شدم / شک نکنید استقلال با مجیدی موفق می شود
من متولد اصفهان هستم اما خانواده پدرم اهل ایذه خوزستان و بختیاری هستند. فوتبالم را از 10 سالگی در مدرسه فوتبال ذوب آهن شروع کردم. بعد از دو سال به سپاهان رفتم و حدود 10 سال در سپاهان بازی کردم. در رده های مختلف این تیم حضور داشتم. احسان حاج صفی، مهدی شریفی، جلال علی محمدی و خیلی ها دیگر شرایطی مثل من داشتند. بزرگترین اشتباهم جدایی از دینامو زاگرب بود حضور در کرواسی ...
امور خیری که از منزل شهید مدافع حرم اصفهانی کلید زده شد/ از کمک به ایتام تا ترویج ازدواج آسان جوانان ...
خانواده ها کم شود همسر شهید ادامه داد: برخی خانواده ها بیان می کردند که در حین خواستگاری هزینه هایی بر دوش دو خانواده نظیر پذیرایی خانواده دختر و گل و شیرینی خانواده پسر، است و زمانی که این خواستگاری به سرانجام نمی رسد، این هزینه ها فقط بر دوش آنها می ماند، به این دلیل قرار شد تا جلسات اول در منزل شهید با حضور مادران و دختر و پسر برپا شود و اگر پسند انجام شد، مراحل نهایی در منزل دختر ...
مسئولان دین شان را به شهدا و جانبازان ادا کنند / پای آرمان های انقلاب ایستاده ایم
مربوط به خاکسپاری ایشان را انجام دهند. ولی بعد از چند روز متوجه شدم شهید حسینعلی را به اشتباه به جای شهید دیگری در خوزستان دفن کردند، پدر این شهید بزرگوار، حاج ناصر که در تعاونی سپاه مشغول خدمت بود بعد از اینکه متوجه موضوع شد، با من تماس گرفت و من هم توضیحات کافی را ارایه کردم. حاج ناصر بعد از حدود 6 ماه توانست با گرفتن حکم شرعی از علمای شهر، نبش قبر کرده و جنازه شهید را به قزوین انتقال ...
خواهران ثابت زاده: دوست داریم از بهترین های ایران باشیم
...> از اول بچه بودیم و نمی دانستیم بسکتبال یعنی چی. من کمی چاق بودم که مادرم مرا برد باشگاه و چون پدرم بسکتبال بازی می کرد کم کم به بسکتبال علاقه مند شدیم و ادامه دادیم. چقدر با هم رقابت دارید؟ سمیه: رقابت همیشه همه جا هست، اما رقابت مسبب پیشرفت ماست. سمانه: با هم رقابت خیلی زیاد داریم. در تحصیل هم رقابت دارید؟ سمیه: رشته تحصیلی هر دوی ما تربیت بدنی است ...
سردار ازمون بیرانوند را با خاک یکسان کرد + فیلم
آسیای مرکزی نیز به معنای رهبر و حاکم نیز هست. بچه که بودم یک میهمان از روسیه داشتیم که آنها به من می گفتند سریک، از آن به بعد خانواده و برخی دوستانم مرا سریک صدا می زنند. نقش پدر سردار یک شانس بزرگ داشته که از نوجوانی مشاوره های پدرش را در دستور کار قرار داده و البته موفق هم بوده: پدرم خلیل آزمون والیبالیست بزرگی بوده و در تیم ملی هم بازی کرده، دو بار به عنوان بهترین بازیکن ...
تنها در ووهان
هم به آن مبتلا شوم، ولی باوجوداین تصمیم گرفتم پای حرفم بمانم و در شهر باقی بمانم. تصمیم گرفته بودم حتی اگر مبتلا شوم هم برنگردم و اینجا بمانم. راستش را بگویم، خودم را در آن لحظه یک ووهانی حساب کردم و با خودم گفتم خارجی ها الان در حال ترک شهر هستند، ولی من که اهل اینجا هستم و می مانم. برخورد خانواده تان در ایران با این مسئله چطور بود؟ خانواده ام در ایران را چندان در جریان کار ...
بعثت در کلام خاندان رسالت (ع)
کرده و می فرماید: مردم، چنانکه در آغاز سخن گفتم: من فاطمه ام و پدرم محمد، صلّی اللّه علیه وآله، است همانا پیمبری از میان شما به سوی شما آمد که رنج شما بر او دشوار بود، و به گرویدنتان امیدوار و بر مؤمنان مهربان و غمخوار . اگر او را بشناسید می بینید او پدر من است، نه پدر زنان شما. و برادر پسر عموی من است نه مردان شما. او رسالت خود را به گوش مردم رساند. و آنان را از عذاب الهی ...
راه های مبارزه با کلافگی خانگی در روزهای قرنطینه/ در جواب مامان یا بابا حوصله ام سر رفته چه باید گفت
کرونا وجود دارد از جمله استفاده عاقلانه از شبکه های اجتماعی و محدود کردن زمان استفاده از آن ها، انجام فعالیت های فرهنگی از جمله تماشای فیلم، گوش دادن به موسیقی و مهم تر از همه سفر به دنیای کتاب و کتاب خوانی است چرا که با کتاب خواندن افراد می توانند ساعاتی به دور از هیاهوی شبکه ها و رسانه های اجتماعی، خود و خانواده را در مسیر آرامش قرار دهند. فارس: در پاسخ به حوصله ام سر رفته کودکان چه ...
گپ وگفتی خواندنی با ایرج پزشکزاد؛ دایی جان ناپلئونِ ما
دولت اوست، تحریر شد در پرده آخر نمایشنامه با عنوان مکمل تکمله می گوید: هنگام صف کشیدن بازیکنان برای معرفی، شخصی که رُل جوادآقا را بازی می کرد، یک قدم جلو می آید و اعلام می کند: خانم ها، آقایان! این ماجرا دنباله ای هم داشت که به علت کمی وقت از بازی آن خودداری شد. همان طور که حدس می زنید، آقای پرنگ... پزشکزاد مطالب پایان داستان را هم چنان تغییر می دهد و تعریف می کند و ادامه می دهد و بالاخره این طور ...
بهترین عمل و ذکر در ماه شعبان
گرداند و بهشت را بر او واجب نماید. از صفوان جمال روایت شده که می گفت امام صادق(ع) به من فرمود وادار کن کسانی را که در اطراف تو هستند به روزه ماه شعبان. گفتم فدایتان شوم. مگر در فضیلت آن چیزی می بینید فرمودند : بلی به درستی که رسول خدص هرگاه می دید هلال ماه شعبان را، امر می فرمود به منادی که در مدینه ندا می کرد: ای اهل مدینه من از جانب خداوند به سوی شما مبعوث شدم آگه باشید که شعبان ماه من است ...
کار خیری که جرقه اش از اربعین زده شد
با خیال راحت و آرامش در اینجا اقامت کرده و استراحت نمایند. وی ادامه داد: البته ریشه این تصمیم و کار من به روحیه مهمان نوازی و خیرخواهی مرحوم پدرم بر می گردد، پدر خدابیامرزم همیشه به خوبی از مهمان پذیرایی می کرد و حتی اگر امکان پذیرایی نداشت آنها را به یک چای میهمان می کرد. پیشنماز ادامه داد: یادم می آید پدرم برخی افراد فقیر و محروم را در تابستان و زمستان جمع می کرد برایشان ...
یک نفس فاصله تا کرونا
عنوان کرد و گفت: از روزی که از بیمارستان مرخص شدم خود را در خانه قرنطینه کردم تا به چرخه انتقال ویروس کمک نکنم. ابتلایم را از خانواده پنهان کردم از راجی درباره نگرانی های اعضای خانواده نسبت به وضعیتش پرسیدیم و او گفت: با توجه به وضعیت فعلی متأسفانه و یا خوشبختانه من تنها زندگی می کنم و خانواده ام در شیراز اند، در روزهای اول برای اینکه خانواده ام نگران نشوند درباره بیماری ام به ...
خاطرات آیت الله هاشمی؛ 5 فروردین 1371 تا 1376: مهدی کروبی و موسوی خویینی ها از روند انتخابات اظهار ...
آقایان [مهدی]کروبی و [سیدمحمد]موسوی خویینی ها آمدند و از روند انتخابات اظهار نگرانی کردند. معتقدند جوی به وجود آمده که تصور این است، حاکمیت می خواهد جناح آنها را حذف کند. می گویند تحت تأثیر همین جو، هیأت های اجرایی اقدام به حذف کرده اند. نگران هستند که در مراحل بعدی، هیأت های نظارت و خود مجلس افراد بیشتری را حذف کنند. از من می خواهند که اقدامی برای علاج نمایم. رونوشت نامه ای را که برای رهبری نوشته اند، به من دادند. در آنجا گفته اند اگر این وضع اصلاح نشود، مجمع روحانیون مبارز در انتخابات شرکت نخواهد کرد؛ به آنها گفتم از موضع دلسوزی حرف بزنند و تهدید به کناره گیری نکنند. ...