مزایده هدیه امام حسین(ع) به نیت دل های بی قرار
سایر منابع:
سایر خبرها
دقایقی پای بساط کوله پشتی خاطرات زائران اربعین/ گرچه دوریم با تو سخن می گوییم
توانم راهی شوم که در ثانیه های آخر گذرنامه موقتم صادر شد و در یک کاروان ثبت نام کردم ؛ برایم مثل خواب بود. وی یادآور می شود: سال گذشته برای زیارت حرم آقا امام حسین(ع) رفتیم ولی حرم قمر بنی هاشم بسته شده بود. بار دوم هم قسمت نشد زیارت بریم و حسرت زیارت در دلم ماند؛ امسال می خواستم پدر و مادرم را با خودم ببرم و زیارت هم کنم که قسمت نشد. کشاورز جوان 25ساله ای است که می گوید: سال 97 ...
مسجد هامبورگ را پدرم تاسیس کرد/ بعد از سفر اربعین حساس تر شدم
باید کربلا باشد. او از اولین تجربه سفر اربعین گفت: سنگین رفته بودم اما به مرور در مسیر وسایلم را گوشه ای می گذاشتم و خودم را سبک می کردم. این درس بزرگی برای من بود. مسیر بسیار زیبا است. همه انگار خواهر و برادر هستند. حب الحسین یجمعنا آنجا حس می شد. بار اولی که حرم حضرت ابوالفضل(ع) را دیدم فقط گفتم ببخشید ما مسلمان های خوبی نیستیم! عماری بیان کرد: دو جمله از حضرت زینب(س) را دوست ...
لوییز گلیک: از مرگ می نویسم
نوبل ادبیات شده اید. به خاطر ندارم چه گفتم اما بی شک سخنی با تردید گفتم. فکر می کنم آمادگی اش را نداشتم. پس از اینکه خبر را درک کردید چه احساسی داشتید؟ از اینکه یک سفیدپوست آمریکایی را انتخاب کردند شوکه شده بودم. اصلا منطقی نیست. خیابان من پر از خبرنگاران است. مردم مدام به من می گویند متواضع هستم اما نیستم. داشتم فکر می کردم اهل کشوری هستم که در حال حاضر خیلی هم محبوب نیست و من ...
انتشار مقاله سفرکربلا ، فراموش ناشدنی سفرزندگی ام دررسانه تودو
مسیحیی عراقی ، به همراه مسلمانان شیعه در این مراسم شرکت می کنند . من نیز به عنوان یک روزنامه نگار ، این فرصت را داشتم که به این جمعیت بپیوندم ، واقعا این یک سفر شگفت انگیز بود واین ده روزهرگز درزندگی ام فراموش نمی شوند . سه روز را در نجف مکانی که حضرت علی(ع) دفن شده گذراندم دراین شهر و دراین ایام به غیر از وقت نماز ، همه سرگرم قرائت قرآن ، دعا و عزاداری بودند. درمزارحضرت علی (ع) یک احساس ...
قهرمان فرزند شما چه کسی است؟
رود؟ فقط برای من بد است؟! خلاصه هر بار از او چیزی خواستم خودش را با دیگری مقایسه کرد. گاهی سر نماز گریه می کنم و از حضرت فاطمه (س) می خواهم حواسش به دختر های این سرزمین باشد. آن ها همگی معصومند. فقط گاهی راه را گم و راهنمای سفر زندگی شان را اشتباه انتخاب می کنند. آن ها در یک سن خاصی عاشق سلبریتی ها می شوند. تمام تلاش شان این است که کار ها و حرف هایشان شبیه زندگی آن ها باشد. آن ها اسمش ...
مصاحبه مدیر انجمن شهید آنیلی با پروفسور بونو
من گذاشتند،گفتند تو پر حرفی،زنده ای، و پر حرکتی،گفتن یحیی بهت می چسبه. هستیم در سالی که انقلاب داشت 1979 اونوقت که شیعه شدم، در سال انجام می شد،اقای امام خمینی در پاریس بود، منتها من نمیدونستم این چیه هنوز، مسلمان شده بودم ولی هنوز شیعه نشده بودم و فکر می کردم (یعنی اون چیزایی که ما می خواندیم و می شنیدیم در فرانسه) این و امام خمینی مانند اخوان المسلمین ، فقط یک جنبش سیاسی است مخالف ...
به تو از دور سلام
که بتوانم از این شیوه عزاداری ها در خیابان، پشت بام، خانه ها و حتی در حاشیه تهران عکاسی کنم. ماه محرم امسال با سال های دیگر متفاوت بود. قرنطینه خانگی و پرهیز از حضور در تجمع و لغو برپایی مراسم عزاداری در حسینیه ها وتکایا غم سنگینی بر دل عزاداران امام حسین(ع) گذاشته بود اما مردم در همین ایام هم به خوبی ارادت خود را به اهل بیت(ع) نشان دادند. با خودم فکر کردم که می توانم با عکاسی از این ...
مرگ عجیب رییس باند مخوف تهران در صحنه فرار از دست پلیس
اینکه بعد از 7 ماه وقتی سرکوچه شان بودم او با یک خودروی سوناتا وارد خیابان شد و وقتی سوار خودرویش شدم همان ا بتدا یک میلیون تومان به من پرداخت کرد و فردای آن روز وقتی دیدمش پیشنهاد دزدی را داد و چون بیکار بودم و هیچ پولی نداشتم پیشنهادش را پذیرفتم. * چقدر پول به دست آوردی؟ پول زیادی به دست نیاوردم . * از این پول سرقتی برای درمان پای مادرت استفاده کردی؟ نه ...
دلم خوش بود با شوق وصال اربعین
به گزارش روابط عمومی منطقه ویژه اقتصادی و فرودگاه بین المللی پیام، در متن دکتر نادر ثناگو مطلق آمده است: اربعین دیگری از راه رسید، اربعینی متفاوت تر از همیشه و با کلید واژه فراغ، امسال عاشقان حرم همه جا مانده و حوصله شرح قصه شان نیست. وی افزود: می گویند همیشه آنکه نرفته بی قرارتر است، اما افسوس که جبر روزگار سبب شد تا این بار تمام دلدادگان حضرت عشق غم بی قراری را ...
وقتی "خیمه گاه" امام حسین خانم بازیگر را منقلب می کند
دیدم و برایم جالب بود فقط به حرم امام حسین(ع) برسیم. اینکه شما گفتید اولین بار گنبد را دیدم چه حسی داشتم واقعا نفس نمی توانستم بکشم. اولین باری که گنبد امام حسین(ع) را دیدم نفس کشیدن برایم سخت بود. می دانید تنها چیزی که می توانم بگویم سفر کربلا را نمی توان تعریف کرد و باید از نزدیک لمسش کرد. خیمه گاه منقلبم کرد *کجای این سفر خیلی منقلب تان کرد و یا به قولی کجا دلتان برای امام ...
آقا جان از دل جامانده ها خبر داری؟/ یک زیارت طلب ما ایرانی ها
شکند و هق هق گریه هایم دیگر امانم نمی دهد؛ امسال که از ما گذشت اما خدا نکند زائر عاشقی داغ سفر اربعین بر دلش بماند؛ دل و قلبم را به زیارت حرم می برم و اینگونه در بارگاه حسین(ع) از روزگار شِکوه می کنم که زیارت اربعین را از ما دریغ کرد؛ بماند طلب ما از حضرت ارباب یک سفر زیارتی... این گزارش تقدیم می شود به ساحت مقدس امام رضا(ع) که حواله اربعین ما ایرانی ها دست اوست... انتهای پیام/4076/ ...
سفرنامه اربعین| تک تک قدم هایم نذر آمدنت/ قدم قدم تا تکمیل عاشقی
نیت پیاده روی حرم تا حرم ترک گفتیم. شاید عمود 100 بودیم که پیام مادرم رسید نماز زیر ناودان طلا در نجف یادت نرود پیامی که کمی دیر بدستم رسید. ناودان طلا را ندیده بودم و نماز حاجت نخوانده بودم و حالا در مسیر پیاده روی به سوی کربلا بودیم. با خواندن پیام مادر غمی بر دلم نشست بدون وقفه خود را دلداری دادم و گفتم سال آینده در اولین گام به سوی حرم امیرالمومنین ناودان طلا را یافته و زیر آن چند ...
گریه های خانم بازیگر/ منجزی پور: در کربلا به شیعه بودنم افتخار کردم
برای مصیبت های اهل بیت می سوخت. باورم نمی شد دعوت شدم وی با اشاره به اینکه واقعاً اهل بیت به دلِ آدم ها نگاه می کنند و دعوت شان می کنند، گفت: وقتی به حرم حضرت زینب(س) رفتم و یا در کربلا و بین الحرمین قدم برمی داشتم باورم نمی شد دعوتم کرده اند؟! من اعتقاد و عشق به اهل بیت را دوست دارم و بر خودم می بالم عاشق اهل بیتم. امام حسین(ع) برای همه آزادگان جهان است و کسی نمی تواند ادعا ...
مهمان های آقا
. یک ماه بعد از سفر کربلا بابا آخرین لبخند را زد و شهید شد. از همان موقع بود که مامان گفت نذر کرده اربعین پیاده به کربلا برود. چهار سال تمام تلاش کردم نذر مادر را بفهمم و نفهمیدم. چهار سال تمام تلاش کردم مادر را منصرف از این سفر کنم. امسال اما بار سفر بست و در آخر گفت: نذر منه خودم می رم تو نیا رضا. سخت تر از وقتی نیست که یک جانباز قطع نخاع رو دست تنها بردم کربلا و آوردم. درست می گفت ...
وقتی خادم حرم امام حسین(ع) خادم بیماران کرونایی می شود
اینجور مواقع به من تذکر می دهند و توصیه می کنند کمتر شوخی کنم. در یکی از شب هایی که در حرم امام حسین (ع) و زیر قبّه با آن چوب پَرهای مخصوص خادم ها مشغول خدمت بودم، یکی از همان دوستان را دیدم. از آن طرف حرم مرا دیده و شناخته بود و با تعجب داشت به طرفم می آمد. به من که رسید، هیچ حرفی میان مان رد و بدل نشد. فقط دست روی شانه همدیگر گذاشتیم و او با چشم های اشکبار و همچنان متعجب از کنارم گذشت و رفت. این ...
پرواز به سرزمین خورشید
، باز همان عشق است. به همان خلوصی که اشک گواه آن است. به همان زلالی که تکان شانه ها بر آن شهادت می دهند. هفت خرداد 1394/ حرم ارباب به محض ورود از باب الرأس، خلوت و زمزمه با ارباب شروع می شود. انگار غیر از خودم در این صحن کسی نیست. خیلی احساس خوبی دارم. هیچ حرفی به زبانم نمی آید جز سلام. هیچ چیزی از دلم نمی گذرد جز ابراز ارادت و تنها اشک است که به دادم می رسد. اشک...اشک...سیل اشک ...
یک طرح، میلیون ها حسرت/ گرافیست گیلانی دل ها را اربعینی کرد
تصویر میکشیدند بنده هم مدتی اینگونه فعالیت می کردم، سپس به خلق کارکترای مذهبی پرداختم که بسیار موردتوجه قرار گرفت مخوصا در حوزه کودک. فارس: درباره جدیدترین آثارتان که بسیار موردتوجه مردم قرار گرفت بگویید؟ بابایی نژاد: خب همه می دانیم که اربعین امسال با سال های قبل تفاوت دارد و نمی شد همان موضوعات معمول را تصویرسازی کرد، با خودم گفتم الآن که کسی نتوانسته به سفر اربعین برود، در ...
عرفان در رفتار شهید زین الدین
سرکار بودم. از سپاه آمدند، سراغ پسر کوچیکه را گرفتند. دلم لرزید گفتم یک هفته پیش اینجا بود. یک روز ماند بعد گفت می خوام برم اصفهان یه سر به خواهرم بزنم. این پا آن پا کردند. بالاخره گفتند کوچیکه مجروح شده و می خواهند بروند بیمارستان، عیادتش. همراهشان رفتم. وسط راه گفتند اگر شهید شده باشد چی؟ گفتم انا لله و اناالیه را جعون گفتند عکسش را می خواهند. ...
سفرنامه اربعین| نون بهشتی/ماجرایی از دلدادگی
این شعر رو دم گوشم زمزمه می کنه: گشتم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته س گنهکار نیاید! دلم با حرفای پدر کمی قرص میشه.به چند متری بین الحرمین می رسیم قلبم به شماره می افته فقط خدا می دونه چه حالی دارم پاهام توان همراهی ندارن کمرم خم میشه دلم نمی خواد پدر رو از این لذت معنوی محروم کنم با اشاره ای گفتم منِ در بندُ به حال خودم رها کن. حال عرفانی پدر رو نمیتونم توصیف کنم یه ...
مرثیه ای برای نرسیدن...
شسته باشی و با اولین قطره های آب جوش فقط یواش می گوید تق و یک خط سراسری می افتد به پیکرش و تمام...تا همین لحظه، تا همین لحظه که دارم این یادداشت را می نویسم امیدوار بودم. امیدوار بودم مادرم، دخترم، همسرم... اصلا چه فرقی می کند چه کسی بیدارم کند و بگوید توی خواب ناله می کردی و من می گفتم خواب بد دیدم. خواب دیدم یک ویروس آمده به اسم کرونا و همه چیز را تعطیل کرده و مادرم بگوید وا چه مسخره ...
شعر و ادب در فراق اربعین حسینی
، سرودِ غربت خواندم ریزه خورِ خوان کربلا بودم و حیف با معصیت و گناه خود را راندم امسال دوباره نامِ من "زائر" نیست خسران زده ام! حسین برگرداندم یک روز قدم قدم کنارِ جابر در راهِ حرم...، خوش است ما را آن دم مرضیه عاطفی بر پای خسته می دهد تاب و توان تا کربلا موکب به موکب می رود با زائران تا کربلا با گریه حسرت می ...
جانا ز فراق تو، این محنت جان تا کی؟ / بر پای دل مسکین، این بند گران تا کی؟
هرگز نچشیده بودم. از عید غدیر ترس برم داشته بود، اما برای آن هایی که دیده بودند و چشیده بودند. وحشت کرده بودم که آن بیچاره ها تمام سال در روزمرگی هایشان دست و پا زده بودند به امید یک هفته که لا به لای عمود ها و نخل و آن گرد و غبار ها آرام بگیرند و بعد از سلام دادن، برگردند. پیش خودم می گفتم ما جامانده ها به این جاماندن عادت داریم، به تحمل هوای سنگین تهران یک هفته قبل از ...
نوه ام راه و رسم شهادت را از دایی هایش آموخت
فرزند چندم خانواده بود؟ محمدرضا چهارمین فرزند خانواده بود که در 25 شهریور سال 49 در دامغان به دنیا آمد. در بحبوحه انقلاب هفت، هشت سال بیشتر نداشت. تظاهرات که می رفتم او را هم با خودم می بردم. یک عکس امام (ره) را در دست های کوچکش می گرفت و هرچه جمعیت شعار می داد او هم تکرار می کرد. یک روز بادکنک در دست یکی از بچه ها دید؛ پایش را در یک کفش کرد و گفت: اگر یک بادکنک داشته باشم این عکس ...
چهارده تابلوی اندوه برای اربعین 1399
او را می شناسد مثل چشمه ای که در چشم های من جاریست . 11 مبدل شده اند به دو پرچم سرخ و سبز دست های من در امتداد کاروانی که فصلی پیشتر از میانه ی نخلستان گذشته است. 12 دلم گرفته است اندوهم را برمی دارم به زنجیرهای پابرهنگانی می سپارم که آمده اند در میدان امام حسین علیه السلام. 13 به بار نشسته اند ...
از فاصله دور کربلایی شویم/ بعد منزل نبود در سفر روحانی
از همین فاصله دور هم می توان کربلایی شد، می توان وسعت مسیر میان نجف تا کربلا را به مسیر خانه هایمان تا کربلا گسترش دهیم و نور محبت امام حسین علیه السلام را تا دور دست ها انتشار دهیم. شیعه پرس؛ مجله مهر _ مرضیه کیان: هر سال در این روزهای مانده به اربعین، میلیون ها میلیون دلداده حسینی راهی مشایه بودند و به یاد قدم های جابر و خاندان اباعبدالله سوی کربلا رهسپار... اما امسال قسمت ...
فراق به روایت زائران پیاده اربعین حسینی که کرونا پای رفتنشان را گرفته است
. جواد خانی، عضو موکب القلم، 3 نوبت زیارت در انتظار معجزه نمی دانم حال بقیه مسافران اربعین چگونه است؛ اما این را خوب می دانم که حال دلم اصلا خوب نیست. پاهایم برای رفتن به این سفر و تجربه دوباره خستگی ها و تاول های این راه، بی قراری می کند. پنج سال پی درپی، در چنین روز هایی به برکت چله زیارت عاشورا، راهی کربلا بودم. یادش به خیر دغدغه ها و نگرانی های شیرینِ پیش از عزیمت به ...
پَر کشیدن دل جاماندگان از خراسان تا کربلا
قابل وصف نیست و با چشمانی بارانی از اشک، می گوید: هر گاه نام امام حسین(علیه السلام) را می شنوم تمام خاطرات سفر پیاده روی اربعین سال گذشته در قلب و ذهنم زنده می شود و فقط حسرت حسرت است که بر دلم می ماند. تاکید مقام معظم رهبری بر خواندن زیارت اربعین حسن مهرور یکی از مداحان بیرجندی است که چهارسال زائر پیاده اربعین بوده، می گوید: هر سال برای رسیدن اربعین حسینی لحظه شماری می کنم اما ...
وقتی زائران، در تور صیادهای عراق گرفتار می شوند!/ شما مثل برادرم هستید
لحظه ها به یاد ندارم. وقتی به خودم آمدم دیدم سرم در دامان پدرم است و مادرم دست به پاهایم می کشد. با اندوهی عجیب می گوید: آن پدر تنومند، چه لاغر و پیر شده بود... و اما مادر... مادر با دیدن ابوحامد جان تازه ای می گیرد. بیمار بوده اما بیماری اش را فراموش می کند. همسایه ها تعجب می کنند از بازگشت قوای جسمانی مادر ابوحامد. ابوحامد می گوید مادرم گفت تا پیش از آمدنت، می گفتم تنها آرزویم دیدار ...