سایر منابع:
سایر خبرها
خواهری که قربانی عشق برادرش شد
طور که خودش می گفت ظاهراً خواهر ناتنی اش بوده یعنی پدرش دو تا همسر داشته و این دختر از همسر اول پدرش بوده است. حدود 10 سالی اختلاف سنی دارند. اما بعد از مرگ پدر و مادرش با خواهر خود در خانه پدری زندگی می کرده است. می گفت خواهرش قصد ازدواج داشته و قرار بوده به زودی عروسی کند، اما دو سه روز است که گم شده و خبری از او ندارند. حالا شکایت کرده و پیگیر ماجرا هستیم. پرسیدم: چرا آنقدر اضطراب ...
روی ماه صَفَر
...: خواستم برای بدرقه پسرم بروم، شوهرم اجازه نداد. گفت حرفمان را گوش نداده است، لازم نیست به بدرقه اش بروی. خیلی در دلم مانده است. هنوز که هنوز است دلم می سوزد که به راه آهن نرفتم. یکی دو روز بعد یکی از اقوام را دیدم که پسر او هم عازم بود. او حرفی زد که بیشتر نمک به زخمم پاشید. او گفت پسرت بین جمعیت چشم می گرداند. منتظرت بود. می گفت اگر پدرم برای بدرقه نیاید، مادرم می آید. او رفت و دیدار به ...
پسر ترکیه ای پس از 29 سال مادرش را در ایران پیدا کرد
، مادر وی را پیدا کنند. پسرجوان که ساکن ترکیه است دقایقی قبل از دیدار با مادرش گفت: حدود یک سالم بود که پدر و مادرم از هم جدا شدند و بعد از آن پدرم به خاطر کارش کشور را ترک کرد. مادر هم دوباره ازدواج کرد و من دیگر نتوانستم مادرم را ببینم. چون زمان جدایی شیرخواره بودم، هیچ ذهنیتی از چهره مادرم ندارم، اما در سال های اخیر تمام فکرم درگیر مادرم شده بود و با خودم می گفتم قبل از مرگم ...
حضور خانواده های شهید معز غلامی، اسداللهی و کریمی در خبرگزاری تقریب/ حاج قاسم شهید مدافع حریم انسانیت و ...
؟ حسین گفت در این هواپیما ممکن است لباس شهید و یا خبر شهادت کسی را آورده باشند، چرا شما با دست گل به استقبال من آمده اید؟ او در این سفر لباس های شهید کامران را با خودش آورده بود، گفتم تو نبر! گفت خودش به من سپرده و قرار شده لباس ها را ببرم و روضه حضرت رقیه(س) را هم بخوانم؛ سری بعد میخواستم زمین گیرش کنم گفتم ازدواج کن، دیر شده 20سالته، اول میخندید ولی وقتی خیلی اصرار کردم و پای حرفم ...
قتل عام خانوادگی در کمتر از 6 ساعت
محدوده بلوار ابوذر است. حدود 10 روز قبل، یکی از دوستانم را در خیابان دیدم و همراه او به خانه دوست دخترش رفتم وقتی وارد خانه آنها شدم برای شستن دست و صورتم می خواستم به دستشویی بروم اما چون با خانه آنها آشنایی نداشتم به اشتباه وارد حمام شدم اما ناگهان با مشاهده صحنه ای عجیب در جا خشکم زد. داخل حمام با جسد زن و مردی میانسال رو به رو شدم. از ترس بلافاصله در را بستم و به اتاق برگشتم. بعد هم به بهانه ...
چند حکایت از حکایت های مردی که شبیه خودش بود فقط
...، برای همین خیلی اتفاقی انداختم در یک کوچه ورود ممنوعِ خلوت که خلاص شوم از راه بندان. وسط های کوچه ترمز کردم کسی رد بشود که یک نفر زد روی صندوق عقب ماشین که بِایست. آمد جلوتر و دو تا غذای نذری گرفت به طرفم. گرفتم و دیدم از خانه ای است در همان نزدیکی که نذری پخش می کنند. یاد شماتت رسول افتادم و خجالت را گذاشتم کنار و با کمی حیا گفتم شرمنده، دارم می روم دفتر یکی از رفقا. آن جا ما سه نفر هستیم و ...
نزد برخی متهم بودیم که روزنامه نویس شده ایم!
سرویس تاریخ جوان آنلاین: یک سال از رحلت غمبار اندیشمند، محقق، مؤلف و مترجم نامدار جهان اسلام و تشیع زنده یاد حجت الاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی سپری شد. خلأ وجود اینگونه شخصیت ها که عمری را در راه ایجاد وحدت و تفاهم میان مذاهب اسلامی و نیز احیای میراث فکری و عملی آن ها سپری کرده اند، جبران ناپذیر خواهد بود. در نکوداشت این موسم، برشی از یک گفت و شنود بلند با آن بزرگ که طی آن به بازگویی شمه ای ...
مجلس در حوزه مطالبات معیشتی جدی است/ خودروی شخصیم را برای اجاره دفتر فروختم
معرفی کردم و اجازه گرفتم به او نزدیک شوم و می گفتم من تو را دوست دارم. او هم می گفت هیچ کس من را دوست ندارد. با او صحبت کردم و آرام آرام کنارش رفتم، در مورد مشکلاتش صحبت کردیم، به او قول دادم که کمکش کنم و الحمدلله بعد از مدتی از اقدام به خودکشی منصرف شد. الآن 9 ماه است که در مجلس هستید. آیا نسبت به فاطمه محمدبیگی پیش از مجلس تغییری داشتید؟ امروز محمدبیگی نماینده مجبور است در مدت زمان کوتاهی خیلی بزرگ تر بشود، زندگی بسیار سخت و فشرده ای دارد و باید به رشد فکری و شخصیتی بیش از گذشته برسد و امروز باید کلان تر فکر کند و کلان تر عمل کند. انتهای پیام/ ...
درخواست جالب بهرنگ علوی از مهران مدیری برای تخفیف مهریه/ ماجراجویی آقای بازیگر برای رسیدن به نقش علی ...
دانم دلیل اش چیست اما نگاه مردم به من منفی شده است. احساس می کنم اگر خواستگاری بروم تخفیف خوبی به من ندهند. از شما می خواهم اگر روزی خواستگاری رفتم تشریف بیاورید و برای من تخفیف بگیرید (می خندد). کد ویدیو دانلود فیلم اصلی ماجراجویی علوی برای رسیدن به نقش علی سنتوری علوی درباره ماجرای پریدن جلوی ماشین داریوش مهرجویی کارگردان سینما گفت: از این ماجرا سال ...
ماجرای ترس همسر کوروش تهامی از آسانسور
13 سال پیش است و از من چند سریال پخش شده بود. فکر می کنم آن زمان سریال زیر تیغ پخش می شد یا می خواست پخش شود. تهامی در ادامه، درباره علاقه اش به موسیقی گفت: من موسیقی را پیش از بازیگری شروع کردم و همچنان هم ادامه اش می دهم. اوایل به صورت تعصبی موسیقی کلاسیک ایرانی را پیگیر بودم و به مرور احساس کردم، موسیقی خوب و درست اصلاً فرقی نمی کند چه نوعی باشد؛ مهم تاثیرگذاری آن است. ...
دولت ها معمولاً دچار حواشی می شوند
افتاد ایشان هم در اختیار کارگزینی و اخراج شد! جالب این است که به آقای محسن هاشمی ‘ محسن هاشمی رئیس شورا شدن ایشان را تبریک گفتم و گفت شما آقای نجفی را می شناسید که از کلات خراسان است و همشهری شماست. به ایشان هم تبریک بگویید. من گفتم زنگ می زنم و به ایشان هم تبریک می گویم. پیش آقای نجفی رفتم و ایشان گفت آقا احسان شما کارمند دفتر من است، ولی همش با آقای قالیباف راه می رود. من گفتم به ...
بررسی نقاط مثبت و منفی اجماع اصلاح طلبان در گفت و گو با موسوی لاری
...؛ این آقا یک بار نمی گفت شورای مرکزی حزب یا دفتر سیاسی حزب ما پیشنهادی داده است. من بارها در جلسات گفتم درست نیست شما حقوقی ها فقط به عنوان شخص حقیقی در این تشکیلات حضور داشته باشید. وی ادامه داد: مثلا دولت تصمیم گرفت یارانه ها را لغو کند و ارز را به کالاهایی که مد نظرشان است تخصیص بدهد. احزاب ما که می خواهند در مدیریت کشور نقش داشته باشند کارگروهی برای پیشنهاد به شورای سیاستگذاری ...
پیش بینی گشایش در انتخابات 1400
گفت شورای مرکزی حزب یا دفتر سیاسی حزب ما پیشنهادی داده است. من بارها در جلسات گفتم درست نیست شما حقوقی ها فقط به عنوان شخص حقیقی در این تشکیلات حضور داشته باشید. * مثلا دولت تصمیم گرفت یارانه ها را لغو کند و ارز را به کالاهایی که مد نظرشان است تخصیص بدهد. احزاب ما که می خواهند در مدیریت کشور نقش داشته باشند کارگروهی برای پیشنهاد به شورای سیاستگذاری در باره این موضوعات نداشتند. من از این ...
ملکه گدایان قسمت نهم؛ همه چیز آماده برای ساخت بمب!
درباره فیزیک بدنی او که کیلومتر ها با نقش افرا فاصله دارد، هم از جانب او و هم از جانب کارگردان شگفت آور است و این جاست که پای این حرف های تلخ به میان می آید که سازندگان آثاری از این دست گویی برای مخاطب ارزش و اعتباری قائل نیستند به میان می آید. ملکه گدایان به هر روی از ایستگاه نهمش نیز گذر کرد و باید منتظر ماند و مشاهده کرد که ماجرا های ریز و درشتی که در جریان هستند، در قسمت های آینده به چه سمت و سویی می روند. ...
گفت وگو با سهیل سهیلی 20 ساله که فیلمش رتبه اول جشنواره فرانسه را کسب کرده است
...> بعد از آن دوره ای را درگیر نوشتن بودم. فیلمنامه می نوشتم و تمرین داشتم و مشغول یادگیری بودم. فیلمنامه دومین فیلمم را هم نوشتم و گفتم که تصمیم دارم این فیلم را بسازم. اما آن زمان به جز مادرم هیچ کدام از اعضای خانواده، نه برادر ها و نه پدرم، حضور نداشتند. خودم به تنهایی فیلم موزیکال قطره را ساختم و اشتباهات خیلی زیادی هم داشتم. هیچ وقت فیلم را به کسی نشان ندادم، اما ساخت قطره باعث شد خیلی چیز ها یاد ...
قتل ماهرانه الهام توسط پسری که دوستش داشت! / در کرج برملا شد
...، قربانی خیانت پسر مورد علاقه اش شده بود. قاتل که فکر می کرد همه چیز تمام شده خود را برای ازدواج با دختر دیگری آماده می کرد که خون دختر جوان گرفتارش کرد و دستگیر شد. وی در بازجویی ها سعی می کرد از بیان حقیقت فرار کند اما وقتی با دلایل پلیسی روبه رو شد، زبان به اعتراف باز کرد و گفت: نمی خواستم به ارتباطم با مقتول ادامه دهم اما او مرا رها نمی کرد به همین دلیل مجبور به قتل او شدم. ...
حاشیه های سارا و نیکا ادامه دارد + گزارش کامل با عکس
هم با گروه پایتخت داشت، وقتی برای سریال پایتخت دنبال دوقلو بودن مارا به آقای مقدم معرفی کرد و بعد از اینکه به دفتر رفتیم برزو نیک نژاد از ما تست گرفت و برای نقش دوقلوهای پایتخت انتخاب شدیم. بعد از پایتخت 2 به سوئد رفتیم نیکا:بعد از حضور در پایتخت 2، ما برای تحصیل و زندگی با مامان و بابامون به کشور سوئد رفتیم. اوایل حضور در مدرسه سوئد برای مان سخت بود اما به سرعت دوستان زیادی ...
شفای چشم نابینای شهید رجبعلی بکشلو
صورتش بینهایت زیبا و نورانی بود. گفتم چی شده ؟ خیلی نورانی شده ای ! گفت به آرزویم رسیده ام. فردا صبح که پدرم همراه دوستان حاج آقا به خانه مان آمدند ، با خودم گفتم تمام شد... آنها می خواستند مقدمه چینی کنند که گفتم حاج آقا شهید شده ؟ همگی گریه کردند. گفتم خدایا ! تو خودت گفتی وقتی خون شهید به زمین بریزد ، من خود سرپناه خانواده اویم. خدایا از این به بعد ، تو سرپناه مایی ! حاج خانم درباره شهادت ...
مسئولان پا روی خون شهدا نگذارند/چه کسی جواب جانبازان را می دهد؟
برنامه ها و مناسبت های مذهبی و سیاسی و یادواره های شهدا دیده بودم و شناخت نزدیکی نداشتم اما احساس کردم تکلیف من است که به عنوان یک سوژه جذاب، این کار را انجام بدهم. شیخانی ادامه داد: فکر نمی کردم سید سقا سرگذشت و زندگی جذابی داشته باشد. گمان می کردم با یک سری خاطرات عمومی روبرو بشوم ولی بعد که وارد کار شدم با سه شخصت ویژه مواجه شدم که در زندگی سید سقا نقش مهمی داشتند؛ شهید شیخ احمد کافی ...
طلاق های سینمایی در ایران؛ از این قصه تلخ راه دشوار
شان نمی گذرد، در اقدامی ناگهانی عکس های مشترک خود را از صفحه شخصی شان در اینستاگرام پاک کردند. همین اتفاقات سبب شده شایعه ی جدایی این زوج از یکدیگر بر سر زبان ها افتد. آزاده نامداری و فرزاد حسنی آزاده نامداری و فرزاد حسنی که از مجریان مطرح هستند، در تیرماه سال 92 به عقد یکدیگر درآمدند. این ازدواج دوامی نداشت و حدود یک سال بعد، آن ها با حاشیه ها و جنجال های فراوان در خرداد 93 ...
اعتراف قصاب فراری به ترکیه / من قاتل مرجان هستم! + عکس
مهدی را دستگیر کردند. مهدی پیش روی قاضی پرونده اصرار بر بیگناهی دارد و در تحقیقات گفت: من قصد داشتم و در یک گروه تلگرامی با مرجان آشنا شدم و که بعد از 2 ماه به هم علاقه مند شدیم و حتی با وجود اینکه می دانستم مرجان یک زن مطلقه است و یک فرزند دارد حاضر به ازدواج با او بودم. وی افزود: من قصد داشتم به خواستگاری اش بروم اما مرجان می گفت که به درد هم نمی خوریم و بهتر است به این ...
به کوتاهی و بلندی نقش فکر نمی کنم
یاد آن روزها می افتم، حس خیلی خوب پیدا می کنم . _ فکر می کنم سریال ساختمان پزشکان اولین تجربه شما در عرصه طنز بود. از این تجربه راضی بودید؟ بله، من جزو آخرین بازیگرانی بودم که به پروژه پیوستم. وقتی آقای صحت درباره شخصیت کتی با من صحبت کردند، متوجه شدم که این نقش با وجودی که حضور زیادی در سریال ندارد؛ اما واقعاً جای کار و مانور دارد . _ شخصیت کتی چه جذابیت هایی ...
نیم قرن پاسداری از موسیقی مقامی
.... اول جایی برای خودم خریدم، دکوراسیون زدم و کارها را انجام دادم. بعد دوباره به تهران رفتم تا برای فروشگاهم خرید کنم. سال 1353 بود و من از تهران از پشت شهرداری یک خاور دربست کالای صوتی تا نوار خریدم و به تربت جام آوردم. وقتی می خواستم پروانه کسب بگیرم منشی رئیس دفتر اصناف پرسید: کجایی هستین؟ و وقتی گفتم تربت جامی، گفت: نه شما تربت جامی نیستی چون تهرانی حرف می زنی! و من ماجرا را برایش تعریف کردم ...
محمود بصیری: حاضرم نقش احمدی نژاد را بازی کنم
که بعد از مرگ برایم تسلیت بگویند. لازم نیست بعد از مرگم این طرف و آن طرف خبر بدهند و درباره ام حرف بزنند. این قدر رفیق و دوست و آشنا دارم که احتیاجی به دیگران ندارم . در خانه مادری ام زندگی می کنم از محمود بصیری می پرسم در این مدت چطوری زندگی اش را می گذراند؟ او می گوید: من از اول بیمه نبودم. یک زمانی خانه سینما و پیش کسوتان دعوتم کردند تا از طریق آن ها بیمه شوم ولی گفتم که چیزی ...
شکارچی زنان چطور زنان را به دام می اندازند؟ / پرونده های مشابه که هشدار آمیز است!
مادرم پیشنهاد ازدواج داد و مادرم نیز به او اعتماد کرد. مادرم یک مشکل حقوقی داشت و خسرو بعد از جلب اعتماد مادرم به او گفت که اگر می خواهد مشکل حل شود دو دانگ خانه را به نام خسرو کند. او یک کلاهبردار است و مطمئن هستم در مرگ مادرم نقش دارد. از سویی بازپرس جنایی، دستور کالبدشکافی جسد زن میانسال و تعیین علت مرگ بلقیس را صادر کرد. در نظریه پزشکی قانونی اعلام شد که به سر زن میانسال ضربه ای ...
زرگری: شوهرم نمی خواست من برای ایران کار کنم/ نیازی به پول او نداشتم
را بگویی؟ اولش گفتم. او ایران را دوست ندارد. دلایل دیگری هم هست و برایم هم اقامت گرفت تا من از ایران بروم اما من نیازی به این اقامت ها ندارم. چون کل اروپا را قبل از ازدواج گشته ام، چه ورزشی و چه تفریحی، من خانواده و پول دارم که نیازی به اموال او نداشته باشم. مردم وقتی من ممنوع الخروج شدم از من حمایت کردند اما تا حرف های دروغ او را شنیدند به من دشنام دادند. برایم مهم نبود که به من دشنام ...
نعمت جان روایتی زنانه، جذاب و پرکشش از ایثارگری بانوان است
یک جانباز قطع نخاعی است؛ با همان انرژی و ایمانی که در ابتدا داشتند. ایشان در سن 30 سالگی ازدواج کرده و بعد از گذشت 32 سال از ازدواجش نشان می دهد که این خانم با جوزدگی و بر اثر احساسات اقدام نکرده است. برای خود من این کار خانم بستاک باور پذیر شده بود و زمانی که با وی صحبت می کردم و از من پرسید آیا حاضری در یک شرایط مشابه اقدامی مشابه من انجام بدهی، به دلیل لمس بی واسطه حقایق و واقعیات زندگی ایشان ...
گلایه های بازیگری که گناهش شباهت با احمدی نژاد بود
پیشنهاد شد اما قبول نکردم. در دور دوم انتخابات احمدی نژاد هم مرا به جایی دعوت کردند و گفتند که می خواهیم یک قرارداد با شما ببندیم. در همان موقع به من اعلام شد که در یکی از فیلم ها قرار است در مقابل محمدرضا شریفی نیا نقش دستیار کارگردان را بازی کنم، در همان حین که با عوامل صحبت می کردیم یکی از افراد آنجا به من گفت آقای بصیری کاپشن آقای احمدی نژاد را دیده اید؟ من در جواب گفتم: بله چطور؟ او به من ...
پیشنهاد وزارت به من شد گفتم نپذیرفتم / برخی حسادت می کنند
را می پذیرفتند اما وقتی در دولتی پیشنهاد وزارت به من شد، گفتم برای وزارت صلاحیت ندارم به پادشاهی ام قانع هستم. بعضی از این افراد عدالت خواهی را در سطح تراز جناح ها می آورند که من مخالفم و نمی گذارم مصادره جناح ها شود. بعضی ها حسادت می کنند خودتان هم در نوشتن دیالوگ های ملتهب سریال نقش داشتید؟ بله، من سرپرست نویسندگان بودم و طرح کلی را مشخص می کردیم و درباره اتفاقات می گفتیم ...
بارها 10 دقیقه وقت خواستم ولی روحانی قبول نکرد
پرمسئولیتی است. من اطمینان به این موضوع ندارم ولی معتقدم که این آموزش ها می تواند تأثیر بگذارد. اینکه چقدر تاثیر بگذارد بسته به میزان سهم آن است. من شخصاً از پاسخ شما راضی نبودم. چون به نظرم با وجود این تلاش هایی که این همه سال افراد مختلف کرده اند و وضع رو به بهبود نیست. وقتی طرح داخلی برای جلوگیری از برخی مشکلات تابه حال جدی گرفته نشده است چرا از اینکه آن سند خارجی به آن بپردازد ترس وجود ...